سایر خبرها
مردمانی که در زیر آوار و بمباران ماندند تا رزمندگان را به دفاع از سرزمینمان دلگرم کنند
مردم کمک نکردند بلکه مانع خدمت به این مردم و کارهای زیربنایی در این استان شدند. در حالی که بعد از پیروزی انقلاب، ایجاد زیرساخت ها و محرومیت زدایی در کشور شروع شد، کردستان بخاطر وجود گروهک های ضدانقلاب و ضدمردمی از توسعه بازماند که هنوز هم این عقب ماندگی در بخش های مختلف خودنمایی می کند. جدای از اینکه کردستان درگیر جنگ داخلی بود، جنگ تحمیلی نیز مشکلات مضاعفی را برای استان ...
زیبایی ببخشیم
250تومان دستمزد بگیرم؛ می شد ماهی 7هزارتومان که خرج رفت وآمدم می شد، البته بعد از آن با صاحب کار، کارم را ادامه دادم -اگر اشتباه نکنم یک سالی به همین طریق در آن کارگاه کار کردم- و حقوقم شد 120هزارتومان؛ حقوقی که به نسبت سایرین بالا بود و هیچ دلیلی نداشت جز جدیت در کار. خوب به یاد دارم که کارگاه کوچکی بود داخل یک پاساژ؛ پاساژ هر روز 8صبح باز می شد، اما من همیشه ساعت 7:30 دم پاساژ بودم و تا دیروقت کار می ...
روایت دختر شیخ زکزاکی از ابعاد جنایات حکومت نیجریه/ برخی از اعضای خانواده ام را زنده سوزاندند / نجات ...
شهید شدند، یکی از آنان از ناحیه پشت سر هدف گلوله قرار گرفت . انگار فرد جنایتکار پشت درختی پنهان شده بود. حقیقتا زنده ماندن پدرم از آن حادثه نسل کشی در نوع خود یک معجزه بود . من بعد از آن حادثه با سایر برادرانم که در قید حیات بودند تماس گرفتم و همه اجماع داشتند که خارج شدن و زنده ماندن پدرم از آن فاجعه لطف خداوند تبارک و تعالی بود. العالم: پدر شما نه سال را در نه زندان مختلف در حبس بود ...
فرزندپذیری در ایران هنوز ناشناخته است
باید بیشتر در این باره بشنوند. من همیشه فکر می کردم وقتی دخترم به مدرسه برود و در این باره صحبت کند، همکلاسی اش چه اطلاعاتی دارد و خانواده او وقتی بدانند، چه برخوردی خواهند داشت. وقتی در کلاس درباره به دنیا آمدن کودک صحبت کرده بودند، دخترم گفته بود من از شکم مادرم به دنیا نیامده ام، مربی اش گفته بود امکان ندارد! بسترسازی فرهنگی ممکن نیست مگر این که تابو شکسته شود. درباره این موضوع هم مثل جداشدن ...
جواد و 3 خواهر شهیدش در بهشت منتظر مادر هستند
پدر شدن داشت و به لطف خدا اولین فرزندمان محمدصادق در 7 بهمن ماه سال 1387 و فرزند دوم مان محمد سینا در 3 مهرماه سال 1392 متولد شدند. چطور شد به جمع مدافعان حرم پیوست؟ زمانی که جنگ سوریه شروع شد، گاهی اوقات در خانه حرفش به میان می آمد تا اینکه سال 1392 برادرشان به سوریه رفتند. وقتی برادرشان بعد از مجروحیت به مرخصی آمدند از اوضاع آنجا تعریف کردند. با ما درباره وضعیت مردم سوریه حرف زدند ...
نگهبان فداکار ی که دهقان فداکار نشد
...: مادر من سواد نداشت. ما بچه بودیم. من و برادرم خانه عمه ام در دزفول درس می خواندیم. چون روستای ما مدرسه راهنمایی نداشت. مادرم نمی دانست باید برود اندیمشک و پرونده شهادت پدر را تشکیل بدهد. راه آهن هم جز مبلغ کمی، کمکی به آنها نمی کند. همان کمک هم به گفته او خرج مراسم پدر می شود. سزاری ها بختیاری هستند و مراسم عزاداری بختیاری ها پرخرج است. بعدها تیم روایت فتح از زندگی او فیلم 28 دقیقه ای می سازد ...
روایت آیت الله شبیری از نحوه آشنایی رهبری و هاشمی رفسنجانی در کربلا/چرا هاشمی رئیس قوه قضائیه نشد؟
.... زمانی که من در قوه قضائیه وارد شدم آیت الله موسوی اردبیلی چند ماه قبل از اینکه دوره ایشان تمام شود و هنوز امام فوت نکرده بودند، فرمودند من می خواهم بروم. دفعه دوم من غافلگیر شدم. اگر قبلاً متوجه بودم از امام تقاضا می کردم که من را برای این سمت نگمارد و بعد از اندکی به مشکلات قوه قضائیه اشاره کردند و من به امام گفتم که شما من را به بد کاری گماشتید. یک میلیون پرونده که تشکیل می شود، حداقل یک ...
وداع ناتمام میان آب و آتش
شرمنده خواهرم و بچه هایش نشویم. حمیدرضا قصابی، برادر کاپیتان که همراه با برادرهای دیگرش یک هفته ای است در تهران بسر می برد از گذشته برادرش برایمان حرف زد: ما از مجید کوچکتریم. او 46 ساله است. یکساله بود که پدرمان به رحمت خدا رفت. مادرم ما را با بدبختی بزرگ کرد. مجید با کارگری و فقر و نداری دانشگاه رفت. سال 78 نخستین سفرش را با نفتکش رفت و یکسال از او خبری نداشتیم. او خیلی سختی در زندگیش کشیده و ...
نگاهی به مصائب بچه های طلاق
زندگی من کلا عوض شده و یک سال شد که دانشگاه نرفتم چون مسوولیت برادرم و رفتارهای مامان و بابام، باری روی دوش من شده . خیلی از فامیل جلو روی خودم میگن تو چه جوری شوهر گیرت میاد یا از این مدل حرف ها که باعث آزارم میشه؛ می دونم از روی دلسوزیه اما حال منو بد می کنه . بعد از طلاق رابطه خانوادگی ما بهتر شد آذین هم با رنج جدایی پدر و مادر آشناست و با نفرتی که از پدرش دارد شروع کرد ...
روایت رزمندگی یک چریک؛ از سرپل ذهاب تا خرمشهر+عکس
، این همه ماشین سوخته اند ممکن است به من هم بخورد و درخواست کرده بود یک نفر همراهش برود. به دلیل این که سه جبهه را من پوشش می دادم ماشین های متفاوت در اختیار بنده بود و هر کدام که بنزین تمام می کرد، یک ماشین دیگر را سوار می شدم. تازه برگشته بودم که گفتند برادر ظهروند با این راننده برود. قضیه را به من گفتند و گفتند که تا سر پل ماهید همراه او باش و بعد برگرد. سوار ماشین او شدم و درباره جبهه ...
بچه های جبهه و جنگ بخوانند
پاسخ به این درخواست ها اعلام کرد که هیچکدام را ندارم، البته سلاح را می توان از جبهه دشمن تامین کرد و درباره نیرو هم خودم به همراه رشید و یک نفر از عملیات در احتیاط شما خواهیم بود. این فرمانده دوران دفاع مقدس بیان داشت: به هر روی با این استعداد نیرو و امکانات عملیات علی بن ابی طالب (ع) را انجام دادیم که طی آن 31 تانک ارتش عراق منهدم شد و 200 نفر کشته و 44 نفر هم اسیر شدند. وی ...
خانواده ام مهمترین دلیل موفقیتم بود/ نخستین اولویت برای شرکت در کنکور باید کتاب های درسی است
؛ در مورد پشتیبانی مادرم هم از همان ابتدا که از روستای خرسف سبزوار به شهرستان کاشمر آمدیم مادرم کار می کردند و برادرم هم که معلم شد و من و یکی از خواهرانم که فرزندان کوچک خانواده بودیم همراه با برادر بزرگترم درس می خواندیم که برادرم فوق دیپلم گرفت و خواهرم از دانشگاه علوم پزشکی مشهد در رشته بهداشت محیط مهندسی گرفت و همین موفقیت اعضای خانواده ام باعث شد که من هم ترغیب شوم و درس بخوانم. با ...
مردان دیروز و گمنامان امروز کوچه های شهر
...> وی با اشاره به اینکه همه شهدا برای دین اسلام به شهادت رسیدند، گفت: من نیز عاشق شهادت بودم، اما نصیبم نشد و این افتخار را پسرم به دست آورد تا مدافع حرم شود، شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم نشان دادند که اسلام مرز ندارد و باید برای زنده نگه داشتن آن خطر کرد. وی با تأکید بر اینکه باید نام شهدا را زنده نگه داریم، ادامه داد: مزین کردن کوچه ها به نام شهدا بسیار ارزشمند است و نشان دهنده آن است که ...
28 دیماه 65، روز مظلومیت مردم سنندج/شکایت قربانیان از عراق در دادگاه بین المللی
خود لرزیدند و صدای ناله و شیون به آسمان رسید. اولین بمب به شلوغ ترین منطقه مسکونی شهر سنندج برخورد کرد. آن روزها در این آپارتمان ها که امروز نیز هنوز یادگارهای جنگ را بر پیشانی خود دارند بالغ بر 600 خانوار زندگی می کردند. اولین بمب در یک آپارتمان مسکونی و در نزدیکی یک مدرسه ابتدایی فرود آمد و هنوز صدای انفجار اول به پایان نرسیده بود که صداهای بعدی هم شروع شد و این بار محله چهارباغ و بعد ...
ما جانبازان فاطمیون فراموش شده ایم/ توقعی از رهبر انقلاب نداریم فقط دوست داریم ایشان را ببینیم
سید مهدی تصمیمش را گرفته بود و عازم جبهه شد. سید حسن در این باره گفت: برادرم در ایران خیاطی می کرد، خیلی گفتم که به کارت ادامه بده ولی اصرار کرد و خواست که به سوریه برود، یکبار که رفت گفتم نرو اما برای بار دوم هم رفت. من که جانباز شدم به دوستانم سپردم جلویش را بگیرند ولی نتوانستند. آرزوی دیدن دامادیت را داریم هر دو برادر در جبهه بودند که سید مهدی برای رفتن به خط مقدم با سید ...
در خانه زن دوم پدرم دوربین نصب کردم و راز شوم او را به دادگاه خوی بردم و! + عکس
. کارآگاهان دوباره به روستا آمدند و از مریم تحقیق کردند. او این بار به قتل پدرم با سلاح شکاری اعتراف کرد و به زندان Prison افتاد. ما ده برادر و خواهر هستیم که به غیر از من و برادر کوچکم، بقیه رضایت دادند اما من و برادرم قصاص خواستیم . او با بیان این که جلسه دادگاه مدتی بعد برگزار شد، عنوان می کند: در محاکمه به غیر از من و برادر کوچک ترم، بقیه اولیای دم رضایت دادند. مریم هم گفت روز حادثه قصد قتل ...
زیباترین حکایت های کوتاه و پندآموز
.... اما این درمان ها هیچ سودی نداشت. مردم همچنان جمع بودند. هرکسی چیزی می گفت. یکی دهانش را بو می کرد تا ببیند آیا او شراب یا بنگ یا حشیش خورده است؟ حال مرد بدتر و بدتر می شد و تا ظهر او بیهوش افتاده بود. همه درمانده بودند. تا اینکه خانواده اش باخبر شدند، آن مرد برادر دانا و زیرکی داشت او فهمید که چرا برادرش در بازار عطاران بیهوش شده است، با خود گفت: من درد او را می دانم، برادرم دباغ است و کارش پاک ...
ماجرای زندگی کاپیتان 45 ساله سانچی + عکس
کردید فکر می کردید یک سال بعد این اتفاق برای خانواده شما رخ دهد؟ شاید باورنکنید، اما در حادثه پلاسکو من همه زیرنویس ها و گزارش های خبرنگاران را رصد می کردم و پیگیر وضعیت آتش نشان های گرفتار بودم. حتی وقتی پلاسکو فروریخت داشتم گزارش آن را تماشا می کردم. آن موقع احساس همدردی می کردم، اما درک کردن یک موضوع کجا و لمس کردنش کجا. حالا من با همه وجودم لمس می کنم خانواده هایی که عزیزانشان زیر ...
پیکرم برنگشت دنبال آن نگردید
بهمان خبرداد اکبر شهید شده است. بعد از سه سال هم پیکرش برگشت. آن سه سال خیلی سخت گذشت. هر غذایی که او دوست داشت را می خوردیم یادش می کردیم. خواهر شهید شاهمیری تعریف می کند: برادرم بیشتر جبهه بود اما همسرم شغل آزاد داشت و بعد از مدتی به جبهه رفت. آخرین باری که اکبر می خواست به جبهه برود به منزلم آمد. این کار را چندباری کرده بود و می آمد که از حالم بپرسد. درد و دل می کردم و اگر می توانست ...
بدون خداحافظی رفت
. سید احمد محبی برادر شهید می گوید: سال 1366، تازه 18 سالش تمام شده بود که از طریق بسیج به جبهه اعزام شد. بدون خداحافظی رفت؛ بعد از مدتی به مرخصی آمد و انگار فقط آمده بود تا از مادر خداحافظی کند. آرام و قرار نداشت. مادرم با ناراحتی به او گفت: چرا بدون خداحافظی رفتی؟ علی اکبر جواب داد: می ترسیدم برای خداحافظی بیایم و مانع رفتنم شوی. مادر شهید می گوید: در جوابش گفتم نه ...
شهیدی که 50 زن را از چنگ داعشی ها نجات داد
سال قبل از اینکه به سوریه برود از پاکستان به ایران آمده بود. طلبه جامعه المصطفی بود. شهید از 16 سالگی در ایران مشغول تحصیل و کسب مدارج علوم دینی بود. برادرم علاقه خاصی به تلاوت و حفظ قرآن داشت و همین امر باعث شد تا حافظ کل قرآن شود. ایشان در ایران متوجه تغییر و تحولات منطقه می شود. کمی بعد وقتی عزمش را برای جهاد و جبهه جزم کرد با مادرم تماس گرفت و ایشان هم اجازه جهاد به ایشان دادند. مادرمان خانه ...
روحانی در اینستاگرام با "زندگی طلبگی با طعم عسل"
تواند در جامعه تاثیر گذار باشد. واکنش خانواده نسبت به این تصمیم چه بود؟ واقعیتش این است وقتی موضوع را مطرح کردم خانواده از این تصمیم استقبال کرد. پدرم گفت در دوره ای خودش هم علاقه پیدا کرده بود روحانی بشود، اما با مخالفت برادرش روبه رو شده است. پدرم سال هاست استاد دانشگاه شریف است. دوتا از خواهرانم یکی شیمی شریف و یکی صنایع شریف خوانده اند و برادرم هم ریاضی شریف. یک برادر دیگر ...
عادت های نویسندگی افسانه شعبان نژاد/ هنوز خردسال مانده ام
حاصل آن جرقه بعد از سال ها رمان صدای صنوبر شد. من از همان موقع به خانه های قدیمی علاقه خاصی داشتم. فکر می کنید کدام اثرتان سبب شد بیشتر مطرح شوید و توجه مخاطبان و اهالی ادبیات به شما جلب شود؟ فکر می کنم کار خاصی نبوده. در دهه 60 کارهای زیادی از من در کیهان بچه ها کار شد. بچه های دهه 60 هم بسیار اهل مطالعه بودند و تقریبا بیشتر دهه شصتی ها من را می شناسند و تکرار کارهای من در مجله ...
فهیمه، استعدادی از دل محرومیت
اشاره به اینکه از کودکی به فوتبال علاقه ویژه ای داشت، اظهار کرد: از زمانی که به یاد داردم در حال فوتبال بازی کردن با برادر بزرگترم و دیگر اقوامم بودم در ابتدا برادرم به علت خشن بودن بازی پسرها به من اجازه بازی نمی داد اما توانستم خودم را به او ثابت کنم. ملی پوش هرمزگانی با تاکید بر نقش حمایتی خانواده اش، تصریح کرد: من فوتبال را از برادرم یاد گرفتم و پدرم علی رغم تمام سرزنش های مردم که می ...
بازخوانی وصیت نامه شهید علی جودکی
داوطلبانه عازم جبهه های جق علیه باطل شد و به طور فعالانه به مبارزه علیه آن ها می پرداخت. با توجه به این که شهید قبل از شهادتش از ناحیه پا به سختی مجروح گردیده بود اما پس از بهبودی نسبی عازم جبهه گردید. وی نیز به مانند دیگر عزیزان همرزمش در عملیات شاخ شمیران شرکت کرد و پس از رشادت های زیادی که داشت به شهادت رسید. نامه شهید علی جودکی به برادرش خدمت برادرم مریدعلی جودکی سلام ...
از انتخاب به عنوان برترین مربی سال نوجوانان تا آرزوی کسب مقام قهرمانی در جام جهانی 2018
حال من بوده و خداوند در تمامی مراحل یار و یاور و مددرسانم بوده و دعای پدر و مادرم و همچنین زحمت های یار و برادر عزیزم آقای علی رضا غلامی در پیشرفت بنده نقش داشتند. فارس: شما افتخارات زیادی را در زمینه این رشته ورزشی کسب کرده اید، به آنها اشاره می کنید؟ در زمینه قهرمانی تا کنون توانسته ام 24 مدال قهرمانی کشور فدراسیون در رشته تیمی و رشته دومیل بازی و سه و چهار میل بازی کسب کنم ...
دختر معلولم بیشتر از هرکس دلتنگ برادرش است
فاطمه بیضائی شهید 19ساله حسین یاوری هم از همان دهه هفتادی های جبهه مقاومت اسلامی است. شهیدی که هرچند چهره و ظاهری امروزی داشت، اما مثل رزمندگان دفاع مقدس کمر همت برای گسترش اسلام ناب محمدی بست و در همین جبهه نیز به شهادت رسید. حسین از شهدای آزادسازی بوکمال سوریه است. همان شهری که بعد از آزادی اش، پیام سردار سلیمانی مبنی بر نابودی کامل داعش اعلام شد. این نوشتار حاصل گفت وگوی جوان با علی جان ...
حتی روح برادرم از قتل های زنجیره ای خبر نداشت/ آیت الله هاشمی تغییر نکرده بود
ام و حتی در آخرین خطبه نماز جمعه خود در سال 88 بحث محوری شان حقوق مردم بود و حدیثی از حضرت امیر (ع) نقل کردند مبنی بر اینکه خداوند تو را تعیین کرده که ولی مردم باشی اما اگر مردم تو را نخواستند کنار برو؛ آقای هاشمی در گفت وگوهایشان با رسانه های مختلف درباره همین سوال که شما مطرح کردید اینگونه پاسخ می دادند که وقتی من خودم مسئول بودم، حقوق مردم را رعایت می کردم و زمانی هم که نبودم تذکر می دادم، دو ...
آیت الله هاشمی لیبرال نبود/ برخی سریال های تلویزیون لاله زاری است/ احمدی نژاد متاسفانه سرزمین سوخته ...
یا مایل بودند در یک فضای خصوصی تری باشد. منزل ایشان هم که تبدیل شده به موزه انقلاب؟ بله. از چه زمانی برای بازدید عموم بازگشایی خواهد شد؟ دقیقا نمی دانم؛ فکر می کنم بعد از سالگرد ارتحال شان افتتاح شود یا 22 بهمن افتتاح شود. در واقع هر زمان که آمادگی اش باشد. رابطه شما با آیت الله چگونه بود؟ هم برادر ایشان بودید و هم سالیان درازی را در ریاست ...
بین جنبه های دینی و علمی توازن را حفظ می کردند/وقت شناس بود/اهل افراط نبود
نبرند . ایشان عمیقاً به دین باور داشتند و زندگی ایشان قبل و بعد از انقلاب، از این جنبه و رعایت احکام شرعی، کمترین تفاوتی نکرد. ایشان رابطه بین خود و خالق را بر دو بعد دین باوری و دین داوری استوار ساخته بودند. *برادر شهید شما، احسان شهیدی، کی و چگونه به جبهه رفتند؟ نحوه شهادت ایشان چگونه بود؟ برادرم ابتدا در دانشگاه تحصیل می کرد، اما به دلیل علاقه به فراگیری علوم دینی ...