سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای شهیدی که زنده شد!
هم اسم کوچه را به نام تو تغییر داد. تازه برایم سنگ مزار هم گذاشته بودند. در قطعه 53 بهشت زهرا به فاصله یک ردیف، با مزار برادرم همسایه هستم. هر وقت به محمدعلی سر می زنم، به مزار خودم هم می روم. منبع: روزنامه جوان انتهای پیام/ خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود. ...
می گفت برای من دعای شهادت کن
. مدتی بعد با حشمت علی تماس گرفتم و گفتم برادر تو هم بیا و در حوزه ادامه تحصیل بده. حشمت متولد 1370بود. وقتی دیپلمش را گرفت به ایران آمد، سال 1389بود. حدود شش سال قبل از شهادتش آمد و شروع کرد به تحصیل و علم آموزی. شاگرد خوبی هم بود. حافظ شش جزء از قرآن بود. ایشان برای درس آمده بود چطور سر از جبهه مقاومت اسلامی درآورد؟ راستش را بخواهید من هم نمی دانستم که او این تصمیم را گرفته است. ایشان ...
خاطرات آخرین شب حضور رضا در منزل از زبان مادر/ حال و هوای حضور رهبر انقلاب در کنار مزار شهدای آتش نشان ...
بود و امسال، سال اولی بود که به مدرسه می رفت. *یک درصد هم امیدمان را از دست ندادیم / لحظه تاریخی حضور رهبر کنار مزار برادرم پس از اظهارات دلنشین مادر، نوبت به برادری می رسد که می خواهد از روز وقوع حادثه بگوید. محمد شفیعی بیان می کند: آن روز سرکار بودم و همکارانم از آتش گرفتن پلاسکو خبر دادند. چند ساعتی گذشت و متوجه شدیم که پلاسکو ریخته است، ظهر به خانه آمدم و وقتی پرسیدم رضا ...
شهیدان حسین و عباس کامیابی / 11 سال چشم انتظاری تا بازگشت
عمران به درجه رفیع شهادت نائل شد و میهن عزیزمان در تاریخ 20 مردادماه 1362 آماده پذیرفتن پیکر پاک این شهید عزیز شد. با توجه به نام گذاری شهیدان کامیابی بر اساس نام شهدای دشت کربلا، شهادت آن ها نیز مانند شهیدان نینوا بود به گونه ای که ابتدا عباس و سپس حسین به شهادت رسید اما به دلیل مفقود بودن عباس، ابتدا حسین و پس از 11 سال عباس در جوار برادر در بهشت زهرا آرام گرفت. شهید عباس ...
شهیدی که 2 بار به شهادت رسید
کار بزرگ تری انجام می دهند. چون آنها در غربت می جنگند و غریبند. متأسفانه برخی از نااهلان به خانواده های شهدای مدافع حرم زخم زبان می زنند اما زمان دفاع مقدس مردم یکدست و یکصدا برای دفاع از وطن جانفشانی می کردند. خواهر شهدا مادرتان می گفتند شما و خواهرانتان هم در پشت جبهه فعالیت می کردید؟ من متولد 1339 هستم و از برادرم علی سه سال بزرگ تر بودم. می توانم بگویم من برادرانم را بزرگ ...
زیارت مزار شهید ایرانی در قبرستان وادی السلام
...: اکبر رشیدی خادم الشهدا ماجرای دفن شدن پیکر شهید سید حشمت علی شاه در قبرستان مشهور وادی السلام نجف، ما را به یاد دفن پیکر شهید محمدهادی ذوالفقاری مدافع حرم شهید ایرانی در این قبرستان می اندازد که اکنون زیارتگاه دوستداران شهدا از کشورهای مختلف شده است. سال 1396 بود. دو ماه قبل از ماه محرم راهی کربلا شدم. بعد از زیارت ارباب بی کفن به نجف اشرف رفتم و خودم را به وادی السلام رساندم ...
حقیقتا من برای شهیدم عزاداری نمی خواهم و از شما تسلیت و همدردی بر شهادتش را نمی طلبم. من می خواهم که ...
درونم چه گذشت. آن خبر قاتل من بود. درجایی تنها نشستم و انگار از هول خبر و حیرت زدگی در عالم دیگری بودم. فقط وقتیکه سخنش را با همان صوت و تاکیدش به یاد آوردم، باخودم گفتم برادرت تو را از وصیتش باخبر کرد؛ پس نباید از سخنش بگذری. بلندشو تا این موضوع را رها کنی و بیش از این برای او محزون نشوی. و این چیزی بود که حاصل شد. تمام قدرتم را جمع کردم و بر خودم مسلط شدم ودرحالیکه در درونم با صدای بلند ...
حامل سلام برادر شهیدم به امام راحل(ره) بودم/ خیلی دیر به نقش زنان در جنگ پرداخت شده است
منت یافتند و همچون زینب(س) التیام بخش زخم های عاشورائیان شدند. اینک در سالروز میلاد حضرت زینب(س) به سراغی بانویی رفته ایم که سکانس های از زیباترین روز های زندگی اش مزین به خدمت به مجروحان جبهه های نبرد حق علیه باطل بوده است؛ آناج: خودتان را معرفی بفرمایید. خدیجه کاظم زاده اسکویی هستم با اسم مستعار (مهناز) که در سال 1344 در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمدم ...
شهیدی که با روضه حضرت زینب (س) دلش آسمانی می شد
مردم نیوز : مدافع حرم، پاسدار شهید اکبر شهریاری متولد سال 1363 و فرزند چهارم خانواده بود. وی از جمله اولین شهدای مدافع حرم در سوریه و از همرزمان شهید محمودرضا بیضایی و رسول خلیلی بود که در بهمن ماه سال 1392 در ریف دمشق به شهادت رسید. مزار این شهید در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا (س) واقع شده است. در ادامه روایت هایی از خانواده و دوستان شهید را می خوانید. اولویتش احترام به پدر و مادر بود ...
مصاحبه خواندنی با مادر شهیدی که به دست منافین زنده به گور شد
کمیته به خانه مان آمدند و خبر شهادت شاهرخ را دادند. یکی از آنها دوست صمیمی اش بود که از طرف کمیته آمده بود تا خبر شهادت پسرم را به من بدهد. آنها به شما درباره نحوه شهادت پسرتان چیزی گفتند؟ هزار تا چیز می گفتند. هر کس چیزی می گفت. همه ما در شوک شهادت پسرم بودیم و خیلی متوجه اوضاع و احوال و اتفاقات نبودیم ولی بعدها فهمیدیم شاهرخ را به سختی شکنجه داده بودند. بعد ما را به بهشت زهرا بردند ...
کمیته 60 هزار نفری برای استقبال از امام خمینی چه طور شکل گرفت؟
... عضو کمیته استقبال از امام اضافه کرد: آنجا(مدرسه رفاه) با دو نفر دیگر روزی 30 عدد ژ 3 و 2 تیربار سر هم می کردیم و همان جا آزمون می کردیم و به نیروهایی که برای مراقبت از جایگاه ها با اهمیت نظیر صدا و سیما می دادیم و در 10 روز اول دهه فجر انقلاب، کار من تنها این بود و بعد از استقرار امام، من مسئول انتظامات مدرسه علوی گردیدم." امام خمینی(ره) در مسیر فرودگاه مهرآباد به بهشت زهرا ...
برادر مردی که در تخریب کارگران شهرداری تهران درگذشت: او بی خانمان نبود
می گویند که برادر ما داخل ساختمان است، اما آنها توجهی نمی کنند و شروع به تخریب ساختمان می کنند. بعد از چند دقیقه همسایه ها و اهالی محل دوباره به ماموران موضوع را اطلاع می دهند و حتی مانع کار آنها می شوند. همان موقع هم با آتش نشانی تماس می گیرند. نیروهای آتش نشانی وقتی به آن جا می رسند، اهالی محل نشانی خانه خواهر من را به آنها می دهند. آنها وقتی از وجود رضا درخانه مطمئن شدند، عملیات آواربرداری شروع ...
اسم های فرزندان شیعه و مسلمان را با معنا و مفهوم انتخاب کنید/ فداکاری حضرت زینب (س) هرگز فراموش نشود
.... حتی این مقام 14 معصوم را کسی نمی تواند به آن تأمل کند و بتواند ارزش آن را دریابد چون یک منطقه ممنوعه است. وی افزود: حتی انبیای گذشته ما ترک اولاً داشته اند و گندم خورده از بهشت بیرون شدند و ... ولی در اهل بیت 14 معصوم مشیت کامل، رضایت کامل و بندگی کامل وجود دارد و حساب آنان جداست. در روایات داریم حتی کسانی بودند از انبیای گذشته که آرزوی مقام آنان را داشتند مورد توبیخ قرار می گرفتند ...
زندگی بی هویت!
عکس او و پدرم روی آن نصب شده و نشان می دهد این دو زوج هستند برای همین وقتی من به دنیا آمدم ثبت احوال به من شناسنامه نداد و مادرم هر چه اصرار و تمنا کرد پدرم حاضر نشد برای من شناسنامه بگیرد و می گفت باید دخترم را با خودم به افغانستان ببرم. با کارت اقامت اتباع افغان در مدرسه ثبت نام کردم و چون چند سال به خاطر مخالفت پدرم نتوانستم درس بخوانم چند سال را به صورت جهشی خواندم و حتی در مدرسه تیزهوشان هم ...
حضرت زینب، قهرمان کربلا و پیام رسان عاشورا/بانویی فراتر از تاریخ
به گزارش ایرنا، حضرت زینب کبری(س) خواهر حضرت امام حسین(ع) سومین امام شیعیان جهان و سرور جوانان اهل بهشت و شهید دشت کربلاست، خواهری که بعد از قرن ها امروز نیز در بین دوستداران و محبان مکتب اهل بیت عصمت وطهارت(ع) به الگوی صبر، استقامت، ایثار، آزادگی و پایداری مشهور است. این بانوی بزرگ اسلام عمه سادات بویژه حضرت امام سجاد(ع) چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت است که در هنگام اسارت نقش ...
آیت الله عبودیت دعوت حق را لبیک گفت + زندگینامه
این مرد با ایمان در روز قیامت) گفته می شود: داخل بهشت شو؛ گوید ای کاش خویشانم از این نعمت بزرگ آگاه بودند که رب مهربانم چگونه در حق من مغفرت فرمود. (یس/ 26 27) مصمم شد. زخم زبان می زدند حتی اقوام. فقط برادر بزرگش حمایتش می کرد. گفته بود هر وقت پول خواستی از دخل مغازه ام بردار به من هم نگو! یک روز از بزرگی پرسید این که من از برادرم پول می گیرم شرک به خدا نیست. و شنید که آن ...
شهادت آرزوی همیشگی حسین در زندگی بود/ مقابل تابوت همسرم سجده شکر کردم
...، حسین آقادادی از اصفهان هستم و از زمان آشنایی تا شهادت همسرم، 18 سال به طول انجامید و 6شهادت حسین، مهر تاییدی بر زندگی سراسر عشق و ایمان مشترکمان زد. همسرم متولد 2 فروردین 53 بود و در تاریخ 26 مهرماه 96 آسمانی شد و پنج شنبه 4 آبان 96 در گلستان شهدای اصفهان و در کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد. *ملاک ازدواج شما چه بود و چطور با شهید آقا دادی آشنا شدید؟ زمانی که حسین آقا ...
بسته شعری بمناسبت تولد حضرت زینب (س)
این قبیله تجلی کوثر هست بی خود خدا به فاطمه دختر نمی دهد زینب یگانه هست و خدا هم به فاطمه تا زینب هست دختر دیگر نمی دهد زینب رشیده ای ست که بر شانه کسی تکیه به غیر شانه حیدر نمی دهد زینب شکوه خواهریش را در عالمین دست کسی به غیر برادر نمی دهد او مظهر صفت ها جلالی حیدر هست یعنی به سادگی به کسی سر نمی دهد زینب همان کسی ...
شهدا؛ حذف از کتاب تا حذف از واقعیت
آقا همین سه سال پیش شهید شد و حالا همان آخر هفته ها، بهشت زهرا(س) او را می بینیم و حسین آقاهای دیگر اما... دو؛ بازدید از مراکز بهداشتی و درمانی، عیادت از جانبازان و بیماران، مراکز انتقال خون، گلزار شهدا و آرامستان ها برای دوره های پیش دبستانی و پایه اول و دوم ابتدایی ممنوع است. اینها متن بند دوم ابلاغیه آموزش و پرورش استان همدان به تمامی ادارات آموزش و پرورش این استان است که ...
بانوانی که شریک رزمندگی همسرانشان می گردند
بابا یک لحظه بیاید خانه ببینمش بعد دو مرتبه برود! بغضش می شکند و با گریه می گوید: "خانم زینب پشت و پناه همه مدافعان حرم و رزمندگان جبهه مقاومت باشد" و مابقی جملاتش بین هق هق گریه ها گم می گردد. **ته دل همسران مدافع حرم به اسم حضرت زینب(س)قرص هست زهرا یکی دیگر از همسران مدافع حرم استان گیلان هست که در دورهمی همسران مدافع حرم می بینمش با لبخند یک گام نزدیک تر می آید و می گوید ...
شب عملیات شب عروسی من است +عکس
امکانات آموزشی در منطقه ادامه تحصیل نداد. ابراهیم دوران سربازی اش را در سال های 1353 تا 1355 انجام داد اما چون روح آزادی داشت، چهار ماه اضافه خدمت خورد و یک ماه هم به زندان افتاد. یک بار برایم تعریف کرد که در دفاع از همسنگرش با فرمانده شان درگیر شده است و همین موضوع باعث شده تا اضافه خدمت بخورد. پسرم آزادمنش بود و نمی توانست زور و ظلم را تحمل کند. یک سال بعد از اتمام خدمتش که انقلاب شروع شد ...
ایران حجم بسیار خوبی برای گردشگری دینی دارد/امام غزالی به عنوان متکلم خراسانی معروف هست
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از کردستان و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر نماینده ولی فقیه در کردستان، آیت الله سیدمحمد حسینی شاهرودی، نماینده ولی فقیه در کردستان عصر امروز، 29 دی ماه در کنگره امام محمد غزالی که در اندونزی در حال برپایی هست، اظهار کرد: آنچه در ارتباط با مبحث اثرگذاری زیارت برادر امام محمد غزالی در تحکیم اخوت و اتحاد اسلامی با اهمیت هست اینکه ...
حامد آهنگرانِ جبهه های سوریه بود + عکس
میکرد که می گفتی چند سال است که افغانستان زندگی می کند. شجره نامه انها را یاد گرفته بود. خدایی باور نمیکردم که تصمیم حامد برای سوریه جدی باشد همیشه به شوخی میگرفتم. هم رزمان تعریف می کنند که حامد در راه رفتن به سوریه خیلی سختی کشید ما نمی دانیم که چه سختی هایی بود اما تعریف ها اینطور بود . با اسم مستعار علیرضا امینی رهسپار سوریه می شود در اولین دوره شناسایی ...
خلأهای قانونی زمینه خرید و فروش ساده اسید را در جامعه ایجاد کرده است/ بفرما یید اسید!
.... شام خوردیم عکس های تولدم را با یکدیگر دیدیم، به هیچ وجه رفتار بدی نداشت، ما با هم خوب بودیم،با برادرم نیز خوب بود، مشکلی نداشتند جز اینکه برادرم به تازگی بیکار شده بود . فاطمه همچنان با بهت از شب حادثه حرف می زند. صبح بعد از رفتن برادرم، زن داداشم اومد و دختر کوچکش را در آغوش من گذاشت تا مراقبش باشم و رفت.من خواب بودم که به یک باره احساس خفگی کردم. فردی کاپشن پوش که چهره اش زیر کلاه پنهان شده ...
درخواست کمک مردی که 23 سال از عمرش را در زندان گذرانده
شناختی؟ حدود دو ماه بود مقتول را می شناختم، دنبال کار می گشتم و در مراجعه به مغازه اش پذیرفت برایش کار کنم، او کبابی داشت و من در کبابی او کار کرده بودم. قبل از آن نمی شناختمش. از ماجرای دعوا تعریف کن، در مغازه دعوایتان شد؟ داخل مغازه بودیم، اصلا جزئیاتش را هر کاری می کنم خودم هم یادم نمی آید، من فقط درگیری لفظی که قبلش داشتم را یادم می آید و زمانی که جنازه روبه ...
روایتی از برگزاری مراسم حنابندان تا یادبود برای شهدا
به گزارش شهدای ایران ، به مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار، خبرنگار دفاع پرس گفت وگویی را با زهرا سیاه پوست یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس و همسر شهید احمد دالکه انجام داده است که در ادامه می خوانید: سال 1340 در تهران متولد شدم. دو برادر دارم و تک دختر خانواده هستم. در دوران نوجوانی با دختری به نام سوری که در خانه روبروی ما زندگی می کرد، آشنا شدم. سوم راهنمایی بودم که ...
چرا حضرت زینب(س) می توانست کربلا را زیبا ببیند؟
زهرا(سلام الله علیها) بود، مادری که بر اثر عبادت فراوان، پاهای مبارکش ورم می کرد و ما عین همین عشق به عبادت را در حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز شاهدیم. چنانکه امام سجاد (علیه السلام) در شرح حال عمه ارجمندشان در سفر اسارت می فرمایند: عمه ام زینب(سلام الله علیها) با تمام مصیبت هایی که بر ما وارد شده بعد از کربلا تا شام، هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد. ایشان حتی با مصایب فوق العاده کمرشکن و ...
تنها موسیقی ام، صدای قلم و چکش است
سورن میناسیان تنها سنگ تراش سنگ های مزار است که در سکوت گورستان ارامنه اصفهان نقشی از تاریخ را بر روی سنگ ها حک می کند. سنگ تراش ماهر جلفا، صحبت هایش را این گونه آغاز می کند: من سال 1326 در خیابان نظر غربی اصفهان متولد شدم. زاده و بزرگ شده این خیابان هستم و بعد به خیابان خاقانی و محله تبریزی ها در خیابان حکیم نظامی آمدیم و الان در کوچه صفوی هستم. تا کلاس اول دبیرستان درس خواندم و بعد از ...
روایت عملیات بیت المقدس2 / از زیارت امام رضا (ع) تا شهادت دوستان
چیزهایی خیلی دقیق یادم نمیاد) که از اون طرف حاج محمد می گفت برادر زودتر پیدا کن بقیه دانش آموزان منتظر رفتن به کلاسها هستند . بعد حاج رضا گفت انشاالله و به این بی نوا اطلاعات عملیاتی توپید که چرا و چنین این بنده خدا گفت راه رو دست اومدیم ولی من فقط بین این سه تا ارتفاع نمی دونم بین دلبشک و الاغلو کدومه ؛ در این وا اسفا هم عراق هی منورهای رنگی قرمز و سبز می زد و اون شب ارتفاعات با برف زیاد ...
روایت 2 استاد دانشگاه صنعتی شریف از مبارزه دانشجویان ایرانی در آمریکا
...، مقداری سوال کردند، چند ساعتی در زندان بودم و بعد بیرون آمدم؛ ولی برادر من را نگه داشتند و بعد او را دیپورت کردند البته او دکترایش را گرفته بود و داشت می آمد ایران. در آمریکا پرچم هم آتش می زدید؟ وفایی: در تظاهرات کمتر پرچم آمریکا را می بردیم ولی پرچم اسرائیل را همیشه آتش می زدیم. چون در آنجا پرچم خیلی مقدس است و هدف مان تحریک کردن افراد نبود، اطلاع رسانی بود. ...