سایر منابع:
سایر خبرها
نگاهی به دستاوردهای انقلاب مشروطه یک قرن پس از صدور فرمان مشروطیت
بلژیکی سرکشی کرده بودند، گوشمالی دهد تا برای دیگران درس عبرت شود. وی از میان تاجران دعوت شده، چهار نفر را که تاجر قند بودند، انتخاب کرد و دستور داد به فلک بسته، شلاق بزنند. بی احترامی و کتک زدن تجار خوش نام بازار، بویژه حاج سید هاشم قندی که به دیانت و صداقت مشهور بود باعث اعتراض شدید مردم و تعطیلی بازار و تجمع در مسجد شاه تهران (مسجد امام خمینی (ره) فعلی) شد. مردم خواستار جلوگیری ...
وضعیت آب بحرانی است
از 800 متر مکعب در سال، توانسته اند کشور را از نظر مدیریت منابع آب اداره نمایند و هیچ مناقشه و درگیری وجود نداشته باشد و زندگی مردم به روال عادی بچرخد. میدانی با ذکر مثالی از نحوه مدیریت مصرف آب در فلسطین اشغالی گفت: این کشور علیرغم سرانه آب دردسترس بسیار پایین، ولی بهره وری بالایی داشته و از منابعی که دارد درست استفاده می کند، بنابر این مرتب بحران آب را به مردم گوشزد نمی کنند. وی ادامه ...
شهدای رفسنجان در سالروز شهادت امام صادق(ع) تشییع می شوند
...> ملانوری تصریح کرد: دو شهید والامقام شهرمان شهیدان غلامرضا آخوندی و رحمانی هستند که روز شهادت امام جعفر صادق(ع) آیین تشییع و تدفین آنها در زادگاهشان برگزار می شود. وی ادامه داد: شهید رحمانی که مادرش در رفسنجان است و سایر افراد خانواده اش در بردسیر هستند، بنا به احتمال زیاد در همین شهر تشییع و تدفین می شود که بستگی به نظر مادر ایشان دارد. فرماندار رفسنجان گفت: بخش های کشکوئیه ، نوق و ...
آنتی ویروس برج باغ طراحی شد
: باید رفتار شهرداری تهران با باغات متفرق در پایتخت همانند املاک موجود در پهنه G، تنظیم شود. در پهنه G، کاربری حفاظت سبز روی املاک اعمال می شود به این معنی که هر نوع ساخت وساز مسکونی، اداری و تجاری در این پهنه ممنوع است و بهره برداری از اراضی صرفا در قالب پارک های شهری، عمومی، پارک بازی روددره و تفرجگاهی آن هم حداکثر در 5 درصد از مساحت زمین، مجاز خواهد بود. حقانی تصریح کرد: این طرح بعد از تصویب در شورای شهر، توسط شورای عالی شهرسازی نیز تایید خواهد شد و عدول از آن توسط مالکان باغات یا مدیریت شهری، در حکم پیروی نکردن از قانون خواهد بود و مفاد آن لازم الاجرا می شود. ...
ترافیک نیمه سنگین در محور چالوس و آزادراه های کرج – تهران و قزوین – کرج
ممنوع خواهد شد تا از ساعت 17 روز جمعه 16 مرداد الی یک بامداد شنبه 17 مرداد محدوده مرزن آباد به سمت کرج یک طرفه شود. سرهنگ رحمانی به ممنوعیت تردد تریلر در محور فیروزکوه پرداخت و خاطر نشان کرد: تردد کلیه تریلرها به استثناء حاملین مواد سوختی و فاسد شدنی از ساعت 8 صبح لغایت 24 روزهای چهارشنبه و جمعه از تهران به قائم شهر و بالعکس ممنوع است. ...
پایان ماه عسل ترکیه با داعش
ورود آن ها به ترکیه گردد. چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه در این باره می گوید: ما خواهان ایجاد مناطق امنی هستیم که آوارگان سوری در آن با امنیت زندگی کنند. ما می خواهیم مناطقی خالی از داعش و امن در شمال سوریه ایجاد کنیم و به آوارگان اجازه بدهیم تا به کشورشان بازگردند. آمریکا و بهره گیری از پایگاه اینجرلیک پایگاه اینجرلیک واقع در جنوب ترکیه و حوالی شهر آدانا همواره و در طول سال های ...
تردد کامیون در محور هراز و کندوان ممنوع شد
به گزارش شبکه خبری اقتصاد ایران ایران اکونا : بر اساس اطلاعات دوربین های نظارت تصویری و سامانه های هوشمند تردد شمار بر خط در حال حاضر به استثنای محورهای مسدود و ممنوع ذکر شده در این گزارش، بقیه محورهای مواصلاتی باز و تردد در آنها به روال عادی در جریان است. کل تردد ثبت شده در شبانه روز گذشته براساس آخرین اطلاعات دریافتی از 1530 ترددشمار فعال در محورهای برون شهری، نسبت به روز قبل 1.5 درصد افزایش ...
قطار سریع السیری که 40 سال در راه ماند
اصفهان امروز: استاندار اصفهان در آخرین اظهار نظر خود پیرامون قطار سریع السیر اصفهان- تهران از بستن قرار داد 4 میلیارد یورویی به منظور تامین اعتبار این ابر پروژه 40 ساله تا دو ماه دیگر خبر داد. رسول زرگر پور گفت: طی چند ماه گذشته تلاش های زیادی برای تحقق این قرارداد در وزارت راه و شهر سازی صورت گرفته و هم اکنون در مراحل نهایی قرار دارد و احتمالا با سقف 4 میلیارد یورو بسته شود. وی با بیان ...
رفتار رسانه ملی در مذاکرات هسته ای؛ کاملا حرفه ای بود
اراده مردم را در کارها از اصول امام (ره) برشمرد . وی در ادامه حوزه اقتصاد و موضوعات علمی را از مباحثی برشمرد که باید به قدرت اراده مردم برای حل مشکلات اقتصادی کشور در نظر داشت، همانگونه که نظام در موضوعات علمی به جوانان اعتماد کرد و پیشرفت هایی را در شاخه های علمی شاهد بود . وی مخالفت با نابرابری اقتصادی و اشرافی گری و طرفداری جدی از مستضعفین را از اصول امام دانست و گفت: همواره ...
جریان تکفیر، تکمیل کننده ی پازل نظام سلطه
مواجه کند. تلاش برای مواجهه ی صحیح و درک درست این آسیب، سبب شد تا گفت وگویی پیرامون این موضوع با دکتر محمدعلی برزنونی، مدیر مؤسسه ی علمی-پژوهشی ابن سینا در شهر سارایوو بوسنی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع)، داشته باشیم. وی صاحب آثاری همچون آثار حقوقی اعلان جنگ در اسلام و حقوق بین الملل معاصر ، درآمدی بر چگونگی تکوین مکاتب فقهی در شیعه ، آثار حقوقی جنگ بر سرزمین در اسلام و حقوق بین ...
محدودیت ترافیکی پایان هفته جاده ها
کارگاهی و ایمن سازی تونل مسدود و تردد به صورت رفت و برگشت از گردنه امامزاده هاشم و محورهای فیروزکوه و کندوان انجام می شود. محور میانه-زنجان واقع در استان آذربایجان شرقی تا 29 شهریور 94 ساعت 7 الی 20:20 به دلیل اجرای عملیات سرامیک دیواره تونل حدفاصل کیلومتر 10 تا 11 مسدود و تردد همزمان با اجرای عملیات، با محدودیت و رعایت جوانب احتیاط از کنارگذر تونل انجام می شود. بزرگراه تهران ...
اثر فمنیستی که ضد مرد نیست!
گفتن شما اهمیت زیادی دارد و باید دید که بازتاب آن روی بیننده ها چه خواهد بود ، حال اگر اینها حاصل شده باشد و بیننده ها به استقبال از داستان ادامه بدهند ، هم برای سینما خوب است هم برای شخص من. علیرضا رئیسیان راه های غلطی که به آقای ایوبی نشان دادیم سال هاست که می شنویم سینما رو به افول است ؛ اوضاع الان سینما را چطور ارزیابی می کنید؟ با توجه به مدیریت دوسال گذشته آقای ...
تست و بررسی فورد ترانزیت XLT350
دهه های متوالی با موفقیت در داخل خاک ایالات متحده به پیش می رفت، پسرعموی آن در آن سوی آبهای اقیانوس، یعنی ترانزیت از موفقیتی مشابه بهره مند بود. این داستان تا جایی ادامه یافت که برای مدل 2015، تولید نسخه های مسافری و باربری سری E متوقف شد و فورد تزانزیت مدل 2015 جایگزین گشت. فورد نسخه های مختلفی از ترانزیت به مشتریان پیشنهاد می دهد؛ از جمله سقف کوتاه، متوسط یا بلند، یک فاصله محوری 3302 یا ...
گفتگوی صریح با سردار باقرزاده درباره آن 175 شهید!
اینجا باید کفش را از پای درآورد... اینجا هنوز حال و هوای جبهه دارد. سردار می گوید جنگ برای همه واحدها تمام شد ولی برای واحد تعاون، مأموریت ادامه دارد. حضور مادران شهدا و افرادی از خانواده مفقودین، حکایت از تداوم روند شناسایی پیکرها می کند. باقرزاده با لباس خاکی در اتاق پشتی منتظر ماست. دیداری که یادآور خاطرات گذشته شد خواستم تا از فرصت موجود نهایت استفاده را برده باشم. با مقدمه ای ...
رئیس ساواک چگونه کشته شد
سال از ایران اخراج گردید. متعاقباً شاه دستور مصادره اموال و دارایی های تیمور بختیار را صادر کرد و همزمان تمامی رجال و شخصیت های طرفدار بختیار بازداشت شدند. تیمور بختیار ابتدا به رم و ژنو رفت و از آنجا راهی جنوب فرانسه شد. وی به محض خروج از کشور مبارزه علیه رژیم شاه را آغاز کرد. در تهران پرونده ای علیه بختیار در ساواک تشکیل شد و وی به قتل، غارت، فساد اخلاقی و شکنجه متهم گردید. سپس با ورود ...
شب های خاموش بلای جان شهر
بردن معضل شب مردگی در مناطق، اجرای اقدامات و برنامه هایی است که با منطقه و خصوصیات آن هماهنگی داشته و شهروندان را نیز به سمت خود جلب کند تا در ساعات خارج از زمان کار و فعالیت که منطقه آهسته آهسته از جمعیت خالی می شود، عاملی برای ادامه حضور آنها وجود داشته باشد. این مسئله موجب می شود تا شهروندان در معابر نا امنی را احساس نکنند و یکی از بهترین تدابیر، بهره مندی از پتانسیل هایی است که در منطقه وجود ...
استخدام کارگر ساده در استان خراسان رضوی
املاک محدوده هاشمیه حقوق ثابت 600 تومان 09156440104 ___________________________________ کارگر مرد 18 تا 25 سال جهت کار در کارتن سازی نیازمندیم بیمه+ حقوق قانون کار- سرویس ندارد- کرایه راه توافقی- مراجعه فقط 8 تا 10 صبح به آدرس کیلومتر 15 جاده کلات شهرک صنعتی مشهد- شماره 65 ___________________________________ کارگر ساده ...
تریبون کسی نبودم
در آب رها می کنم. مهم این نیست که کسی در آن لحظه حضور داشته باشد، مهم آمار بازدیدکنندگانی است که روی عکس آن سنگ کلیک می کنند و تعامل همان جا شکل می گیرد. درعین حال مطمئنم کارهایم در مقایسه با آنها که روی بوم کار می کنند، بیشتر می ماند و الزاما کارهای من میرا نیست. هنر محیطی ایران در کجای دنیا ایستاده است؟ در دهه گذشته کشورهای دیگر به شدت به این سمت رفته اند که جشنواره هایی برگزار کنند ...
حقوق ایران در آن مذاکره به رسمیت شناخته نمی شد
موجود میان مردم، ارتش و حکومت بعثی کاملاً به چشم می خورد و این مسأله، دورنمای روشنی را برای اقدام نظامی ایران ترسیم می کرد. با در نظر گرفتن عوامل بالا، طبیعی است که طرف برتر، منتظر اقدام های فاقد پشتوانه معتبر و عاری از حاصلی تضمین شده توسط واسطه ها نمانده، به تنهایی به احقاق حق خود اقدام کند. برای دستیابی به هدف های یاد شده، طی جلساتی که با حضور امام (ره)، مسئولین سیاسی و فرماندهان نظامی برگزار شد، استقرار در پشت شط العرب به عنوان، جهت ورود به خاک عراق تعیین شد و برای تحقق این هدف، اقدام نظامی در دستور کار قرار گرفت. *پاسداشت سی و سومین سالگرد عملیات رمضان ...
دود بطالت در فضای بی هویت کافی شاپها
و هنر ایرانی را که دوران صفویه یکی از نقاط اوج آن است در خود داشتند. قهوه خانه های سنتی ایرانی تنها محلی برای نوشیدن چای و کشیدن قلیان نبوده اند. در واقع این قهوه خانه ها مراکز و کانونهای مهم اجتماعی بوده اند که روح جامعه ایرانی در آنها جاری بوده است. در ایران قدیم هر جا بازار و محله ای وجود داشت، قهوه خانه ها هم به عنوان نماد جامعه سنتی ایرانی وجود داشته اند. یکی از آیین ...
راه حل دریافت پیامک های ضروری در عین لغو پیامک های تبلیغاتی/ تبلیغ 10 تومان
تکلیف خواهد شد. به زودی نیز سامانه ای در همراه اول راه اندازی می شود که مشترکان در صورت مواجهه با شماره ای که درباره آن بی اطلاع هستند یا نمی شناسند، می توانند با مراجعه به سایت همراه اول و وارد کردن شماره، نوع کاربرد شماره را ببینند و مشکل نامشخص بودن شماره ها حل می شود. سوال : مسیر تنوع شماره ها تا کجا ادامه دارد؟ آیا قرار است در آینده مشترکان با شماره های بیشتری درگیر شوند ...
باغ های تهران شناسنامه دار می شوند
شرایطی تخریب نمی شود، افزود: تلاش شهرداری تهران احیای میراث تاریخی شهرتهران است بنابراین، این بناهای تاریخی بازسازی می شوند یا برایشان کارکردهای کاربردی متفاوت تعریف می شود تا در اختیار مردم قرارگیرند.بنابراین گزارش، خروج 5صنف مزاحم از محدوده بازار، زیباسازی و حذف زواید بصری در 33محور منطقه 12به همراه عقد تفاهمنامه برای تأمین روشنایی محلات مولوی و خیام در تاریکی شب در دستورکار شهرداری تهران قرار گرفته ...
آفتاب یزد، به دیدار جانبازی با چهره ای عجیب رفت /قصه غصه های 26 سال تنهایی دلاور مرد سرزمینم، چه ساده ...
صورتش باعث شده تا هر که او را می بیند هر گمانی جز واقعیت را از ذهنش عبور دهد، عقب ماندگی، جذام، سوختگی و ... . عکس العمل و واکنش ها هم تقریبا یکسان بوده، هر غریبه ای که در کوچه و بازار او را می بیند یا از او روی بر می گرداند یا ناخودآگاه صورتش در هم کشیده می شود. از او فقط عکسی دیده بودیم، نام و نشانی هم نداشتیم، پیگیر شدیم، فهمیدیم 26 سال است که مردی در مشهد مردانه زندگی می کند، بی هیچ هیاهو و سر و صدایی و همسری که او هم مردانه به پای این زندگی ایستاده است. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان، حاج رجب محمدزاده، یکی از جانبازان 70 درصد کشورمان است که ظاهرا وضعیت جسمی و نوع مجروحیتش او را از یاد خیلی ها برده است. او از سال 64 به عنوان بسیجی چهار مرحله به جبهه اعزام شده و آخرین باری که خاک جبهه تن حاج رجب را لمس کرد، سال 66 و در مکانی به نام ماهوت عراق بود. قرار شد برای دیدن حاج رجب به خانه اش در یکی از مناطق پایین شهر مشهد برویم، درحالیکه تا قبل از رسیدن به خانه او هنوز تردید داشتیم که آیا این شخص همان مردی است که ما به دنبالش بودیم یا نه، وارد خانه که شدیم، مردی به استقبالمان آمد که دیدن صورتش تمام تردید های ما را به یقین تبدیل کرد. وقتی به دنبال نام و نشانی از حاج رجب بودم، می گفتند جانبازی که شما دنبالش هستید یک سوم صورتش را از دست داده، نمی تواند به خوبی حرف بزند، اما همین باعث می شد تا برای دیدنش مشتاق تر شوم، وقتی وارد خانه اش شدم و او را دیدم، تنها سوالی که در ذهنم بی جواب ماند این بود که دو سوم دیگری که می گویند از صورت این مرد باقی مانده، کجاست؟ وارد خانه که شدیم مردی به استقبالمان آمد که تنها پیشانی و ابروهایش کمی طبیعی به نظر می رسید، بینی، دهان، دندان، گونه و یکی از چشمهایش را کاملا از دست داده بود، چشم دیگر او هم به سختی باز می شد و مقدار اندکی بینایی داشت. مقابلش نشستیم، روز جانباز را با اندکی تاخیر به او تبریک گفتیم، حاج رجب هم با زبانی که به سختی با آن سخن می گفت از ما تشکر کرد، دیدن صورتش کمی ما را بهت زده کرده بود و شروع مصاحبه را سخت تر... از او پرسیدم چه شد که صورتتان را از دست دادید، آن لحظه را یادتان هست؟ حاج رجب با صدایی که به سختی و کمی نامفهوم شنیده می شد، لحظه مجروحیت خود را اینگونه برایمان وصف کرد: خیلی کم یادم است، فقط اندازه یک ثانیه، در سنگر داشتم برای کلمن یخ می شکستم و دو نفر از همرزمانم در کنارم بودند، ناگهان خمپاره زده شد و بعد از اینکه احساس کردم خون زیادی از من می رود، بیهوش شدم. طوبی زرندی، همسر حاج رجب به کمکش می آید، همزمان که او برایمان از لحظه مجروح شدنش می گوید، همسرش هم جملات نامفهوم حاج رجب را برایمان بازگو می کند؛ در آن لحظه چهار نفر در سنگر حضور داشتند، یک سرباز رفته بود تا از تانکر آب بیاورد، حاج آقا هم در حال شکستن یخ بوده و بقیه هم خواب بودند که خمپاره جلوی سنگر می خورد. دوست هم سنگرش می گفت یک دفعه دیدم آقا رجب افتاد، تا آمدم از جایم بلند شوم و به او کمک کنم دیدم نمی توانم، یک دست و یک پایم قطع شده بود و دیگر هم سنگری هایش هم شهید شده بودند، آن جانباز نیز چند سال پیش بر اثر جراحاتش شهید شد. خانم حاج رجب که زمان جانباز شدن همسر نانوایش 30 ساله بود و چهار فرزند داشت، می گوید: همسرم همیشه می گفت اگر نماز و روزه واجب است، جبهه رفتن هم حق و واجب است. پرسیدم چگونه خبر مجروحیت حاج آقا را به شما دادند، محمدرضا محمدزاده، فرزند بزرگ حاج رجب که تنها هشت سال پدرش را با صورت عادی اش دیده، می گوید: آن موقع من دوم دبستان بودم، قبل از اینکه خبر جانباز شدن پدر را به ما بدهند، او نامه ای نوشته بود که مرخصی گرفته و به مشهد بر می گردد، ما هنوز از چیزی خبر نداشتیم تا اینکه یکی از هم رزمان پدرم من را در کوچه دید و پرسید پدرت نیامده؟ من جواب دادم نه و او که با خبر از ماجرا بود گفت که انشاء الله خبرش می آید. بعد از آن بود که متوجه شدیم جانباز شده ولی نمی دانستیم از چه ناحیه ای، فکر می کردیم دست یا پایش قطع شده است، اما وقتی وارد بیمارستان فاطمه الزهرا تهران شدیم من و مادرم با صحنه ای مواجه شدیم که برایمان قابل درک نبود. پدرم را فقط از پشت سر توانستم تشخیص دهم، ترکشی که به او خورده بود تمام صورتش را از بین برده بود. از همسر حاج رجب خواستیم تا برایمان روزهای قبل از مجروحیت و لحظه ای که خبر جانباز شدن همسرش را به او می دهند، بازگو کند؛ وقتی با پسر هشت ساله ام و دختر کوچکم که در بغلم بود وارد بیمارستان فاطمه الزهرا شدم، با دیدنش فهمیدم این مجروحیت ساده نیست و اتفاق بزرگی برایش افتاده است. ملحفه سفیدی روی همسرم انداختند تا تمام کند نزدیک تر شدم، صورتش کاملا باندپیچی شده بود، بعد از اینکه باندهای صورتش را برداشتند دیدم فک بالای همسرم از بین رفته، صورتش صاف صاف شده بود و زبان کوچک ته گلویش به راحتی دیده می شد. یک چشمش هم به دلیل افتادگی نابینا شده بود و تنها چشم دیگرش آن هم از فاصله های نزدیک می بیند. بعد از دیدن آن صحنه از حال رفتم و در اتاق دیگری بستری شدم، آن قدر وضعیتش وخیم بوده که در همان ابتدا وقتی متوجه میزان آسیب دیدگی همسرم می شوند، یک ملحفه سفید روی او می کشند، گوشه سالن رهایش می کنند تا تمام کند، ولی گویا یک پزشک جراح خارجی از کنارش رد می شود، وضعیت او را می بیند و می گوید او را مداوا می کنم. فرزند بزرگ حاج رجب یادآور می شود: گویا در همان لحظه ها هم فکر می کردند که حاج آقا شهید شده، چون صدای خرخر مثل قطع شدن سر شنیده می شد، او را به تبریز و شیراز اعزام می کنند، ولی گفته می شود که درمان چنین مصدومی کار آن ها نیست و به تهران می برند. حاج رجب در این مدت 26 بار زیر عمل جراحی قرار گرفته تا به شکل امروز درآمده، هر بار در این عمل ها یک تکه پوست از دست، پا یا سرش جدا می کردند و به صورتش پیوند می زدند، از پوست سرش برایش ریش و سبیل ساختند، ولی استخوان دماغش جوش نخورد، خانواده اش می گویند در چهره ای که شما از حاج رجب می بینید، همه چیز ساخته دست پزشکان است. وضعیت حاج رجب بعد از مجروحتیش باعث شده بود تا زندگی خودش و خانواده اش هم مثل صورتش از حالت عادی و طبیعی خارج شود، بچه هایی که تا مدتی قبل از سر و کول پدر بالا می رفتند حالا با دیدنش جیغ می کشیدند و فرار می کردند . او بعد از هر عمل صورتی جدید پیدا می کرد و همین باعث شده بود تا خانواده اش نتوانند به راحتی با این وضعیت کنار بیایند، از همسرش که می پرسم چگونه با این وضعیت کنار آمدید، پاسخ می دهد: کارم شده بود گریه و تا دو سال هر شب با بغضی می خوابیدم که رهایم نمی کرد، یک شب که قبل از خواب بسیار گریه کرده بودم خوابی دیدم که بعد از دو سال خداوند صبری به من داد که تا همین حالا ادامه دارد. خواب دیدم در پایین جایی شبیه به جبل النور کوهسنگی ایستاده ام، مقام معظم رهبری در بالای این کوه دستشان را دراز کرده اند و مرا به بالای بلندی آوردند، مادر شهیدی که در کنارمان ایستاده بود را نشان دادند و گفتند مقام شما با مقام این مادر شهید یکی است. همسر این جانباز 70 درصد بیان می کند: هیچ وقت پیش خدا و بنده خدا از این وضعیت گلایه نکردم، ولی فشار این اتفاق آن قدر بود که تا مدت ها صبح ها به یک دکتر مراجعه می کردم و بعد از ظهرها به یک دکتر دیگر، این اتفاق برای من بسیار سنگین تمام شد، گاهی می گفتم کاش رجب قطع نخاع می شد ولی این اتفاق نمی افتاد، بچه ها نیز کوچک بودند، نمی توانستند با شرایط کنار بیایند و با دیدن چهره پدرشان می ترسیدند. فرزند بزرگ حاج رجب هم می گوید: برای یک کودک دبستانی سخت بود که پدرش در این وضعیت باشد ولی شاید معجزه خدا بود، اینکه هیچ حس بدی نداشتم، پدر را خودم حمام می بردم، لباس هایش را تنش می کردم و با همان سن کم، همه جا با او می رفتم. حاج رجبی که نه دهان دارد، نه فکی و نه دندانی، حالا آرزویش شده تا بعد از 26 سال لقمه نانی را در دهانش بگذارد و غذاهای خانگی را بخورد، همسرش می گوید تا یک سال فقط با سرنگ به حاج آقا غذا می دادم. او 27 سال است که فقط مایعات می خورد. در طول تمام این سال ها کسی پیدا نشد که درد دل ما را بفهمد، فقط می گفتند خدا اجرتان دهد، حاج رجب تنها 30 درصد سلامتی داشت که آن هم دو سال گذشته سکته قلبی کرد و مجبور به انجام عمل قلب باز شد، همیشه می گویم خوش بحال شهدا که شهید شدند، رفتند و راحت شدند، شوهر من جلوی چشمانمان روزی چند بار شهید می شود. در این لحظه فرزند بزرگ حاج رجب دو سال گذشته را به یاد آورد که پدرش را به خاطر عمل قلب باز در بیمارستان بستری کرده بودند، او می گوید: سکته ای که پدرم دو سال پیش کرد از سنگینی همین حرف های مردم بود، زمانی که حاج آقا عمل قلب باز در بیمارستان داشتند، در بخش آی سی یو مانیتورهایی برای ملاقات کنندگان جهت آگاهی از وضعیت بیمارشان نصب شده بود. وقتی برای ملاقات پدر به بیمارستان آمدیم، متوجه شدیم که مانیتور اتاق حاج آقا را قطع کرده اند، با پرس وجوهایی که کردم فهمیدم مردم شکایت کرده و از تصویر پدرم ترسیده بودند، به همین دلیل مانیتور اتاقش را قطع کردند، این قدر رفت و آمد کردم تا پس از مدتی تصویر وصل شد ولی از دور پدرم را نشان می دادند. او تصریح می کند: پرستار اتاق پدرم برای دادن قرص هایش با حالتی خاص دم در اتاق می ایستاد، در حالیکه صورتش را به سمت دیگری می برد تا پدر را نبیند، قرص ها را دست من می داد تا به او بدهم، درحالی که این ها وظیفه پرستار است، من به آن پرستار گفتم، پدرم ترس ندارد، او فقط یک جانباز است، همین. ما غرق سوال و جواب و نگاه به صورت نداشته حاج رجب بودیم و او نگران دهان خشک مهمانانش، در طول مصاحبه بارها صحبت های فرزند و همسرش را قطع می کرد و با دستانش به سمت میوه و چای هایی که مقابلمان بود اشاره می کرد، به اصرار حاج رجب گلویی تازه می کردیم و دوباره سوال و جواب هایمان را از سر می گرفتیم. دو سال است که کسی به همسرم سر نزده از خانواده اش پرسیدم در این 26 سال که حاج آقا جانباز و از کار افتاده شده بودند با داشتن 6 فرزند آیا مشکل مالی هم داشتید؟ همسرش پاسخ داد: با همان حقوق ماهانه بنیاد زندگی مان می چرخد، چند سال پیش خانه ای برایمان گرفتند که برای داماد کردن آخرین فرزندم مجبور شدم آن را بفروشم و در حال حاضر هم مستاجریم، یک بار به بنیاد جانبازان زنگ زدم و گفتم برای عروسی یکی از فرزندانم یک میلیون تومان وام می خواهم، آن ها هم پاسخ دادند ما پول نداریم قبض آب و برق اینجا را پرداخت کنیم، چگونه به شما وام بدهیم؟ همسر حاج رجب تاکید می کند: من هیچ انتظاری ندارم که کمک مالی بشود، ولی حداقل اگر خبری از همسرم بگیرند بد نیست، حدود دو سال است که از طرف بنیاد هیچکس به ما سر نزده، دلیلشان هم این است که بنیاد پول آژانس برای سرزدن به جانبازان را ندارد، به نظرم بنیاد بین جانبازی که روی ویلچر می نشیند، با سایر جانبازها تبعیض قائل می شود. حاج رجب 26 سال در آرزوی دیدن مقام معظم رهبری است اگر حاج رجب را از نزدیک می دیدی، کنار آمدن با این جمله که دو سال است کسی به او سر نزده، برایت بسیار سخت می شد، خواستم سوال کنم در طول این 26 سال چه کسانی به دیدن حاج آقا آمدند، آیا ایشان دیداری با مقام معظم رهبری، امام جمعه مشهد یا ... که پسرش با خنده ای حرفم را قطع کرد و گفت: دو سال گذشته قرار بود پدرم در حرم امام رضا دیداری با رهبری داشته باشند، ولی وقتی در صحن حرم مسوولان با چهره پدرم روبه رو شدند طور دیگری برخورد کردند. من نمی توانستم پدرم را با این وضعیت تنها در میان آن جمعیت رها کنم، با او از حرم برگشتم در حالی که آرزوی دیدار با مقام معظم رهبری همچنان بر دلش مانده است. فرزند این جانباز 70 درصدی می گوید: حاج آقا خیلی مظلوم است، بدنبال جایگاه نیست، ولی داشتن یک دیدار با رهبری فکر نمی کنم برای چنین جانبازی خواسته بزرگی باشد. سخن گفتن از 26 سال تنهایی حاج رجب و فرزندانی که یک بیرون شهر رفتن با پدر، بزرگ ترین آرزوی شان شده تمامی نداشت، وقتی یکی از عکس های او در اینترنت و برخی شبکه های اجتماعی منتشر می شود، عده ای نظر می نویسند خدا به این مرد اجر دهد، اما دلیل نمی شود که فرزندانش با سهمیه به دانشگاه بروند. این حرف ها بر دل دختر کوچک حاج رجب که از وقتی به دنیا آمده صورت پدر را به همین شکل دیده، سنگینی می کند، او با بغضی که سعی در فرو بردن آن دارد، می گوید: به پدرم افتخار می کنم، او سایه سر ماست، اما طاقت نگاه ها و حرف های مردم را ندارم. باور کنید حسرت یک پارک رفتن یا زیارت رفتن برای یک کودک آن قدر بزرگ است که با یک سهیمه کنکور نمی توان آن را جبران کرد، من درس خواندم و امسال بدون استفاده از سهمیه به دانشگاه رفتم. دلم می خواست بنشینم کنار حاج رجب تا جواب همه سوالاتم را از دهان نداشته خودش بشنوم، زبان او برای حرف زدن خیلی سخت می چرخید، اما دیگر طاقت نیاوردم، کنارش نشستم، پرسیدم حاج آقا حرم امام رضا که می روی از او چه می خواهی؟ آرزویت چیست؟ دور گوش هایش باندپیچی بود و صدایم را به سختی می شنید، سوالم را بلندتر تکرار کردم و گوش هایم را تیزتر، خودکارم را آماده در دستانم گرفتم تا از آرزوهای حاج رجب کلمه ای را جا نیندازم، دیدم دو دستش را به سوی آسمان دراز کرد و گفت می خواهم خدا از من راضی باشد منتظر بودم تا حرفش را ادامه دهد، اما با دستمالی که در دستش بود گوشه همان چشم کوچکی که در صورتش کمی سالم مانده بود را پاک کرد و دیگر چیزی نگفت. حالا حاج رجب با سیرت است و بی صورت، در میان مردمی راه می رود که همه آن ها بی آن که بدانند این صورت را چه کسی و برای چه چیزی از او گرفته، نگاهشان را از حاج رجب می دزدند، شاید حق دارند، نمی دانند که او صورت داده برای نترسیدن ما، برای آرامشی که هنگام غذا خوردن در یک رستوران به آن نیاز داریم، رستورانی که روزی گذر حاج رجب و فرزندش به آن جا افتاد و صاحبش به خاطر آرامش مشتری هایش او را به آنجا راه نداد. خودش زبانی برای گلایه کردن ندارد، اما دل همسرش سخت شکسته، دلگیر است از وقتی که با شوهرش بیرون رفته بود، مادری که فرزندش گریه می کرد آنها را می بیند، انگشت اشاره اش را سمت حاج رجب دراز می کند و می گوید پسرم اگر گریه کنی می گم این آقا تو رو بخوره . برای همسرش سخت است تا به مادر آن کودک بفهماند شوهرش صورتش را فدا کرده تا دیگر هیچ کسی جرات نکند در خاک وطنش به فرزندان این کشور نگاه چپ بیندازد. نمی دانم چگونه، اما آسان نیست جبران زخم زبان ها و نگاه هایی که باعث شده تا آخرین خاطره بیرون رفتن دو نفره این زن و مرد به دو سال قبل باز گردد و آنها دو سال از اینکه نمی توانند با هم به پابوسی امام رضا(ع) بروند حسرت بخورند . همسرش می گوید: طاقت شنیدن حرف های مردم را ندارم، وقتی بیرون می رویم و به حاج رجب توهینی می کنند، نمی توانم ساکت باشم، جوابشان را می دهم و در نهایت دعوایی بلند می شود، حالا ترس از همین دعواها دو سال است ما را خانه نشین کرده است. به حاج رجب می گویم دلت که می گیرد چکار می کنی، در این سال ها خسته نشدی، با همان صدایی که حالا شنیدنش برایمان عادی شده بود، پاسخ داد: خستگی از حد گذشته، در هر حالتی خسته ام، چه وقت هایی که در میان جمعیت و شلوغی هستم، یا وقت هایی که استراحت می کنم، روزی هزار بار عذاب وجدان دارم که چقدر مردم با دیدن من اذیت و ناراحت می شوند. این صورت برای من عادی شده ولی برای مردم نه. حاج رجب نوه هایی هم دارد که بودنشان او را کمی از تنهایی درآورده، در طول مصاحبه شنیدن غصه های پدربزرگ برایشان آسان نبود، دور او می گشتند و هوایش را داشتند، نادیا، نوه بزرگش کلاس پنجم دبستان است، او می گوید: جشن تولدهایمان را اینجا در خانه پدربزرگ می گیریم، عیدها پیش او می مانیم و پدربزرگ به ما عیدی می دهد، دوست داریم با او بیرون برویم اما طاقت حرف های دیگران را نداریم. اما عشق که باشد، خلاصه شدن زندگی برایت در یک چهار دیواری آن قدرها هم تلخ نمی شود، کنار همسرش نشستم، آرام به او گفتم در این 26 سال فکر جدایی به سرتان نزد، خندید و گفت: چند سال پیش همسر یکی از جانبازان که دوست من هم بود، زنگ زد، گفت اگر شوهر من وضعیت حاج رجب را داشت حتما از او جدا می شدم ، بعد از این تماس تلفنی تا چهار سال نتوانستم با این دوستم ارتباط برقرار کنم، حرفش به دلم سنگین آمد و به شدت مرا ناراحت کرد. از حاج خانم می پرسم شما که اکثرا در خانه اید، با آقا رجب دعوایتان هم می شود، صورتش غرق تبسم می شود و می گوید بله، چرا دعوا نکنیم گفتم آخرین بار کی دعوایتان شد، با لبخندی که حال و هوای ما را هم عوض کرد، گفت قبل از آمدن شما ، پرسیدم سر چه چیزی، پاسخ داد: داشتم برای آمدن شما خانه را آماده می کردم که حاج آقا با فلاسک چایی اش آمده بود بالای سرم و اصرار داشت تا همان لحظه برایش چایی درست کنم. *** به صورت نگران حاج رجب نگاه می کنم که گویا این روزها در هیاهو و کش مکش های سیاسی گم شده، او روزگاری برای این نگرانی جانش را کف دستانش گذاشت، بی سر و صدا رفت، بی سر و صدا و بی صورت هم بازگشت تا امروز منافع ملی و صورت نداشته اش در میان دلواپسی های نابه جای عده ای به فراموشی سپرده شود. حاج رجب نقاب نمی زند، برخلاف خیلی از آدم هایی که چهره واقعی شان را پشت شعارها و نگرانی های ساختگی شان پنهان می کنند، او با همین حالش هم از فضای سیاسی کشور بی خبر نیست، از میان برنامه های تلویزیونی فقط اخبار را نگاه می کند و از هیچ راهپیمایی یا انتخاباتی جا نمی ماند . حاج رجب خودش است، بی هیچ نقابی، حتی می توانی لبخند خدا را بر روی لب های نداشته او ببینی، صورت حاج رجب جایی جا مانده که هرگاه خواستی روی ماه خدا را ببینی، می توانی به اینجا بیایی، اینجا می توانی امضا و دست خط خدا را ببینی که بدون هیچ پرده ای بر صورت او به یادگار مانده است. ...
اسناد راهبردی استان قم در قالب سند های تخصصی واحد تجمیع شوند
جهشی در استان باشیم. نماینده عالی دولت در استان قم با اشاره به کاهش کارایی تعدد اسناد راهبردی در شاخه های مختلف خاطر نشان کرد: باید با تجمیع این اسناد در قالب سند های تخصصی واحد و مطابق با تخصص های بومی کارساز بودن آن ها را افزایش دهیم. استاندار قم همچنین حضور بخش خصوصی و سرمایه گذاران را ظرفیتی مناسب در استان دانست و ادامه داد: تسهیل در امر سرمایه گذاری و ایجاد راهکارهای ...
جنجالی ترین روز مجلس + صوت
...> روزنامه انقلاب اسلامی در حالی خبر از کشف توطئة حسن آیت (به عنوان دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی) علیه رئیس جمهور را می داد که تنها یک روز پیش از مطرح کردن این موضوع، حزب جمهوری و بنی صدر به دنبال تشدید اختلافات، به توصیه حضرت امام مبنی بر لزوم وحدت میان مسئولین، تفاهم نامه ای به نام میثاق وحدت در شورای انقلاب با هدف جلوگیری از ایجاد درگیری و اختلاف با هم بسته بودند. و در ادامه، مواضع آیت علیه بنی صدر ...
چرا رکود بازار مسکن پایان نمی یابد؟
است که میزان معاملات مسکن نسبت به همین وقت در سال گذشته کاهش داشته است. از سوی دیگر برخی از گزارش های مربوط به بازار مسکن از کاهش نرخ پایه مسکن در تهران حکایت می کند. البته این کاهش بسیار اندک بوده است و تقریباً می توان نام آن را ثبات در بازار گذاشت. اطلاعات جدید دفتر اقتصاد مسکن و بانک مرکزی حاکی است که میانگین قیمت آپارتمان های شهر تهران در تیرماه حداکثر 7/ 0 درصد نسبت به خرداد کاهش ...
اظهارات جدید هاشمی در مورد انتخابات 92 /2050 افق تشکیل اروپای اسلامی/ احمدی نژاد به خندوانه می ...
تسنیم درخصوص آخرین وضعیت فرمانداران باقی مانده در سمت خود از دولت قبل با بیان این مطلب که دولت با شروع آغاز به کار خود، کار انتخابات فرمانداران و استاندارن را متناسب با سیاست های دولت تدبیر و امید در مرحله اجرا گذاشت، گفت: تأکید ما در انتصاب ها این بوده و هست که مدیران گفتمان دولت را قبول داشته باشند؛ ما حدود 430 فرماندار داریم که بخشی از این فرمانداران در زمان مهندس میرولد منصوب شدند و حدود 127 نفر ...
شهیدان رمز و بقای جامعه اسلامی هستند
ولایت به جبهه ها شتافتند و هیچ انگیزه ای غیر از دین نداشتند. وی افزود: شهدای گمنام روز دوشنبه 19 مرداد وارد شهر همدان خواهند شد و بعد از حضور در شهرک شهید بهشتی ، مسجد مهدیه و یادوراه شهدا آماد و پشتیبانی اردوگاه تربیتی فرهنگی ابوذر مراسم وداع برگزار و مراسم تشیع و خاکسپاری 3 شهید گمنام شهرستان همدان در روز سه شنبه 20 مرداد همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) ساعت 10 صبح از میدان ...
گروه هتل های هما، در مسیر نوسازی ، احیای برند و توسعه
مکان گزینی و موقعیت جغرافیایی انحصاری، جایگاه برتری را در ارائه خدمات به مسافران، گردشگران داخلی و خارجی و میهمانان و مقامات سیاسی و دیپلماتیک کشور دارد. گروه هتل های هما در بازار رقابتی امروز، از نظر کیفیت سرویس دهی و نیروی انسانی حرفه ای، سرآمد هتل های ایران است. هتل های هما به سبب باغ شهر بودن و بهره گیری از فضای سبز قابل توجه، بهترین گزینه برای گذران اوقات فراغت گردشگران و مسافرین داخلی و ...
چشم های بازیگر تلویزیون اهدا شد
تریبون قرار گرفت و گفت: احمد علامه دهر در شیوه بازیگری و نمایش های تخت حوضی یک مکتب و سبک و سیاق بود. دریغ و درد که فرصت اجرا از او و سبک و سیاقی که می شناخت، گرفته شد. هر کسی به عنوان مدیر سالن می آمد سلایق خود را اعمال می کرد و باعث شد که علامه دهر و امثال او که حتی نمی توان گفت انگشت شمار هستند در صحنه حضور پیدا کنند. وی ادامه داد: پیشکسوتان ما، هنرمندان عرصه نمایش های سنتی، تک تک از ...