سایر منابع:
سایر خبرها
پسرم پرخاشگر بود، او را کشتم
...: پدری که پسر پرخاشگرش را به قتل رسانده است، در جلسه رسیدگی به این پرونده در حالی که به شدت گریه می کرد مدعی شد از کارهای او خسته شده بود. به گزارش خبرنگار ما، تیر سال جاری با مأموران پلیس تماس گرفته شد و شخصی اعلام کرد جوانی در خانه پدری اش کشته شده است. با توجه به این گزارش، پلیس در محل حاضر شد و تحقیقات خود را آغاز کرد. بررسی ها نشان می داد این جوان شاهین نام دارد و روز حادثه به همراه ...
مقامات دنیایی حضرت فاطمه (س) از زبان پیامبراسلام(ص)
. فاطمه علیهاالسلام سر از رختخواب بیرون کرد و گفت: از خدا و رسولش راضی شدم! از خدا و رسولش راضی شدم! از خدا و رسولش راضی شدم! [ علل الشرائع: ج 2 باب 89 ح 1.] حضرت زهرا علیهاالسلام این تسبیح را بعد از هر نماز ترک نکرد، و این تسبیح به او نسبت داده شد. [ بحار الانوار: ج 82 ص 366 ح 25 از دعائم.] منبع: باشگاه خبرنگاران جوان مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع رسانی خود را در این رابطه انجام می دهد. ...
قلب جوانان کشور با قلب مدافعان حرم همراه است
. آنطور که در خبر ها دیدیم، دو مراسم تشییع برای پسرتان شهید مدافع حرم محمد معافی برگزار شد؛ یکی در استان البرز و دیگری در نکای مازندران. اصالتاً اهل کجا هستید؟ ما اهل استان مازندران، شهرستان ساری، منطقه گوهرباران هستیم و در روستای برگه زندگی می کنیم. محمد هم متولد و بزرگ شده همین روستا بود. من یک دختر و دو پسر داشتم که محمد فرزند اول خانواده بود و متولد سال 1363. پسرم بعد از گرفتن ...
جواد نوربخش کیست؟
خواهر کوچکم باشد که من به عنوان فرزندم بزرگش کرده بودم ، چه افتخاری از این بهتر و بالاتر . پس از چندی ما به آمریکا برگشتیم . ترتیباتی داده شد که خواهرم بیشتر به حضور نور بخش برسد . این بار با مادرم رفتیم پیش نوربخش. طی این مراسم و مراحل ، نوربخش مرتباً با خواهر من تماس داشت . دو سال از آن جریان گذشت و خواهر من سال آخر مهندسی بود که یک جوان دیگر هم آمد خواسگاری اش ، جوان بسیار ثروتمندی ...
من دوستم را کشتم!
پسر جوان که درپی مشاجره شدید با یکی ازدوستانش؛ او را با ضربات چاقو به قتل رسانده وگریخته بود، وقتی ازمرگ جوان مجروح باخبرشد نیمه شب راهی کلانتری شد و خود را به پلیس معرفی کرد. به گزارش ایران، ساعت 21:30 دقیقه شامگاه جمعه 27 بهمن، پسر جوانی با سر و صورت مجروح وخونین خود را به ایستگاه پلیس در سه راه آذری تهران رساند و به مأموران گفت: من قاتلم. دقایقی قبل یکی از همشهری هایم را با چاقوی ...
ناگفته هایی از رازِ سربه مهرحزب الله + عکس
...، در حالی که تازه امام موسی دو سال بعد فعالیتش را آغاز کرده بود. علت ملاقاتشان هم این بوده که هر دو مریض داشتند در بیمارستان و خانم مغنیه که دختر جوان فعالی بوده جذب امام موسی می شود. شخصیت این خانم در حاج عماد بسیار تاثیر گذاشت. *حاج عماد اشاره کرد و از دل کوه در یک دقیقه موشک ها مسلح شدند هر چه حزب الله منسجم تر می شود حاج عماد و فرماندهی حزب الله به هم نزدیک تر می شود ...
حیف از وام ازدواج!!!
توی بانک نشسته بودم و منتظر تا نوبتم بشود! بانک خیلی شلوغ بود و حسابی حوصله ام سر رفته بود! پیرمردی که یک دستش پاکت داروهایش بود و دست دیگرش پاکت بزرگ خرید منزل کنارم نشست و بی مقدمه شروع کرد به غر زدن و گلایه کردن! نگاهی به من کرد و پرسید: اگه وام مسکن رو پرداخت نکنی چی میشه؟! من که از سؤالش تعحب کرده بودم جواب دادم: خب معلومه پدر جان! بانک خانه را ازت پس می گیره! با کف دست محکم روی ...
حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه خطاب به دشمنان ولایت چه فرمود؟
مِنْکَ عادِیاً وَ مِنْکَ حامِیاً. جبرئیل با آیات الهی مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد. ای کاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه که رفتی و خاک ترا در زیر خود پنهان کرد. آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت علی علیه السلام در انتظار او به سر برده و منتظر طلوع آفتاب جمالش بود، وقتی در خانه آرام گرفت به حضرت علی علیه السلام فرمود: ای پسر ...
چند داستان کوتاه زیبا و جالب با تم های متفاوت
...> یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم می زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد. فردا صبح یک ماشین پژو 206 نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه اش نوشته بود: متشکرم! از طرف مادر زنت زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توی آب و جان زن ...
مادر شهید مدافع حرم سید احسان میرسیار می گوید: تا رفتم بالای قبر، احسان را دیدم که به پهلوی راست خوابیده ...
شدم و گفتم می رویم و یک بار دیگر او را می بینیم. برادر بزرگ همسرم آمد و دیدم که قبر برادر شهیدش را می کَند و یک پسر حدود 12ساله هم به او کمک می کند که او را نمی شناختم. وقتی کندن قبر تمام شد، گفتند که "بیایید شهید را ببینید". تا رفتم بالای قبر، احسان را دیدم که به پهلوی راست خوابیده و یک پیراهن کرم رنگ داشت و ملحفه صورتی رنگ رویش بود، جیغ زدم و گفتم: "این احسان است، اکبر نیست"، بعد بچه ...
خالکوبی هم جلوی شهادت داداش مجید را نگرفت
. آخرش هم کلاس اول نخواند. مجبور شدیم سال بعد دوباره او را کلاس اول بفرستیم. بشدت به من وابسته بود. طوری که از اول دبستان تا پایان اول دبیرستان با او به مدرسه رفتم و در حیاط می نشستم تا درس بخواند؛ اما از سال بعد گفتم مجید من واقعاً خجالت می کشم به مدرسه بیایم. همین شد که دیگر مدرسه را هم گذاشت و نرفت؛ اما ذهنش خیلی خوب بود. هیچ شماره ای درگوشی ذخیره نکرده بود. شماره هرکی را می خواست از حفظ می گرفت ...
سم اسب ها بر روی شانه های اقتصاد/ یک لقمه واقعه تلخ
زیر انداخت و گفت" نه" و سکوتی مبهم میان من و او قرار گرفت دردآور و خسته! رومینا دیگر فروشنده ای که توی فضای مجازی با "اورهان" ترکیه آشنا شده و یک بار هم برای دیدنش وان رفته بود گفت:" بهم قول داده بود برم ترکیه باهام ازدواج میکنه منم رفتم به هوای خرید چون بهش گفته بودم فروشنده ام و گاهی میام ترکیه خرید .اما نامرد نیومد" بعد زد زیر خنده آنهم از نوع تلخش و ادامه داد:"خانم خبرنگار درد همه ما ...
آزار و قتل پسر جوان و مریض به دست پدر پیر شیطان صفت!
بیشتر بخوانید : دوستم می خواست به من تجاوز کند! ... بیشتر بخوانید : تجاوز وحشتناک پدربزرگ سنگدل به نوه 10 ساله اش ... بیشتر بخوانید : جاوز وحشتناک مرد جوان به دختر 13 ساله ... ازاذیت و آزار های پسر بیمارم خسته شده بودم. به همین خاطر در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و او را کشتم. یک هفته از جن ...
دخترجوان،قاتلانش را معرفی کرد+تصاویر
.... کارآگاهان پلیس گفته اند دختر جوان در آخرین نفس های خود نام دو ضارب را فاش کرده اما پس از انتقال به بیمارستان جان باخته است. بنا براطلاعات موجود، جنایتکاران با قربانی از قبل دوستی و آشنایی داشته اند اما تاکنون سخنی درباره انگیزه این جنایت بیان نکرده اند به همین خاطر تحقیقات در این باره ادامه دارد. --- --- --- --- --- --- کلمات کلیدی قاتل قتل قربانیان طی مسیر 91 متری برای فاش کردن نام قاتلان ...
اعتراف مرد میوه فروش به ارتباط شوم با زن دوست صمیمی اش / زنش دست از سرم برنمی داشت! + عکس
و ارتباط مان شروع شد. دو سال قبل وقتی شوهرم به رابطه ما پی برد، مرا مجبور کرد مروت را به خانه مان دعوت کنم. آن روز شوهرم با تهدید چاقو دست و پای او را بست و با سیخ داغ مروت را شکنجه داد. این گذشت تا اینکه فهمیدم شوهرم می خواهد مرا طلاق دهد و هر روز بهانه گیری می کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی وقتی علت مرگ، مسمومیت با سم و خفگی اعلام شد فرضیه خودکشی کنار رفت و پرونده با موضوع قتل Murder عمد در ...
دفاع مرگبار در اتاقک نگهبانی
، اما نیمه شب متوجه شدم او با چاقویی در دست بالای سرم ایستاده است و قصد آزارم را دارد. وی ادامه داد: ما با هم درگیر شدیم. پسرعمویم چاقویی را که در دست داشت به سمتم پرتاب کرد که تیغه چاقو به دستم برخورد کرد و زخمی شدم. او همان موقع یک ضربه هم با چاقو به پهلویم زد. ضربه به حدی شدید بود که چاقو در پهلویم گیر کرد. من که شوکه شده بودم چاقو را از پهلوی بیرون کشیدم و دنبال اکبر به سمت حیاط رفتم ...
دستبرد به گاوصندوق به خاطر کل کل تلگرامی!
شاکی با حضور در پلیس آگاهی اطلاعات جدیدی دراختیار پلیس قرار داد. شاکی پرونده به افسر تحقیق گفت: چندروز پیش از طریق خانواده برادرم متوجه شدم دخترش فریب پسر مورد علاقه اش را خورده و همراه او نقشه دزدی از خانه ام را اجرا کرده است. با این اطلاعات، دختر نوجوان بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران منتقل شد. متهم نوجوان به افسر تحقیق گفت: مدتی پیش به پیشنهاد ...
سفرنامه ناصر خسرو (ساده و روان نویسی شده )
در میان اقران شهرتی یافته بودم .در ربیع الآخبر سال سبع و سی و چهارصد که امیرخراسان ابوسلیمان جعفری بیک داودبن مکاییل بن سلجوق بود از مرو برفتم که هر حاجت که در آن روز خواهند باری تعالی و تقدس روا کند.به گوشه ای رفتم و دو رکعت نماز بکردم و حاجت خواستم تا خدای تعالی و تبارک مرا توانگری دهد . چون به نزدیک یاران و اصحاب آمدم یکی از ایشان شعری پارسی می خواند . مرا شعری برخوان .هنوز بدو نداده ...
از کار میدانی تا شهادت در راه دفاع از ولایت
فرمود ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش های پدرم رسول اکرم درباره ی اهل بیت او؟! در حالیکه هنوز کفن پدرم خشک نشده است با خاندان او چنین رفتار می کنید؟! عمر هم که متوجه صدای حضرت زهرا سلام الله علیها شد در پاسخ گفت ای دختر پیغمبر، می دانم نزد پدرت چقدر محبوب بودی اما اگر در را نگشایی و اینها و علی بیرون نیایند و بیعت نکنند خانه را به آتش می کشم، چون این کار دین پدرت را محکم تر می کند ...
زندان و دیه، پایان معمای قتل راننده اتوبوس
هایم همگی داخل کارخانه رفتند. نیمه شب بود که عمویم تماس گرفت تا ما هم برای کمک به آنجا برویم. من و برادرم به کارخانه رفتیم و ضایعات را که شش تن وزن داشت بعد از وزن کشی از خاور خالی کردیم و به خانه برگشتیم. من از همان وقتی که به اتهام قتل بازداشت شدم، گفته بودم بی گناهم. وقتی قضات دادگاه، فیلم دوربین مداربسته کارخانه را به متهم نشان دادند و علت عدم حضور وی و برادرش را در کارخانه پرسیدند ...
در کار رسانه، با همسرم رقیب بودیم
مادرم نیز خانه دار بودند. دو همشیره دارم و من هم تک پسر(و آخرین بچه) خانواده هستم. از زمانی که به خاطر دارم چون دوران بعد از انقلاب و شور هیجانات بعد از آن بود، در همان محله، مسجد و هیئت پاتوق ما بود و تقریباً دوران بچگی در این هیئت ها با زنجیرزنی و بلند کردن پرچم و... سپری شد و البته در همان کوچه خورشید سابق که اکنون کوچه شهید قنبری ها شده، بالای چهل شهید عزیز دادیم که با تک تک آنها ارتباط حسی دارم ...
روستایی در 6 کیلومتری ماهان که دلش به نفس های تنها ساکن آن گرم است/مادر دو شهید و یک جانباز تنها ساکن ...
هست یک مدت زیادی از او خبری نداشتم ، بسیار ناراحت و نگران بودم ، بی قراری می کردم ، شنیده بودم که در قبرستان نزدیک روستا قبر یک شهیدی است که متعلق به زمان های بسیار دور یعنی 1400 سال پیش بود ، به آنجا رفتم و به وی متوسل شدم و نیت کردم و گفتم من نمی دانم شما که هستید ولی اگر بر حق هستید از پسر من خبری شود و من امشب در خواب از اوضاع و احوال او باخبر شوم و این ها را با گریه گفتم و از آنجا دور شدم و ...
قصاص مردی که دختر مورد علاقه اش را کشت
دادم و با چاقوی آشپزخانه به او حمله کردم. پس از چند ضربه، شیوا از پا درآمد و دسته چاقو هم شکست؛ به همین دلیل به آشپزخانه رفتم و چاقوی دیگری برداشتم و شروع به ضربه زدن به بدنش کردم . در تحقیقات دقیق تر مشخص شد فرنام اردیبهشت سال 79 در منطقه کاشانک مادر و خواهر خود را در حالی که خواب بودند، به قتل رسانده و بعد خود را به مأموران کلانتری 123 نیاوران تسلیم کرده بود؛ اما در پایان معاینات ...
قتل فردین به خاطر دعوای تلگرامی +عکس
جراحات و خونریزی شدید فوت کرده است. تحقیقات تیم جنایی در بیمارستان نشان داد مقتول لحظاتی قبل همراه یکی از دوستانش به نام علی 26 ساله به در خانه پسر 26 ساله ای به نام محمد مراجعه کرده و درگیری خونینی را رقم زده اند که در جریان آن محمد با ضربات چاقو فردین را به قتل می رساند و از محل فرار می کند. علی در بازجویی های پلیس گفت: فردین دانشجوی یکی از دانشگاه های تهران بود و اوقات فراغت هم گلفروشی می کرد ...
پسرعمویم می خواست به من تجاوز کند که....
. عامل جنایت که همان موقع خودش را به پلیس معرفی کرده بود در بازجویی گفت: من ومقتول پسرعمو بودیم. شب حادثه من از پسر عمویم دعوت کردم که در اتاقک نگهبانی باهم شب را بگذرانیم.اما نیمه شب بود که متوجه شدم پسرعمویم با چاقو بربالینم ایستاده و قصدی شیطانی دارد. همان موقع با هم گلاویز شدیم و سعی کردم چاقو را از دستش بگیرم. اما او چند ضربه به من زد و بعد به طرف حیاط دوید. من هم به دنبالش رفتم و دوباره باهم ...
اعدام قاتل عاشق پیشه
در آنجا بستری بودم. دخترخاله مقتول در آن بیمارستان به عنوان روان شناس کار می کرد. دختر جوان که دانشجو بود هر از گاهی برای دیدار او به بیمارستان می آمد. این رفت و آمدها باعث شد با او آشنا شوم. من عاشق وی شده بودم و حال و روزم بعد از این آشنایی بهتر شده بود. بعداز یک سال که از بیمارستان مرخص شدم این ارتباط و آشنایی ادامه داشت. من چون ریاضی ام خوب بود به او ریاضی درس می دادم. همین باعث آشنایی ام با ...
برجام یک معطلی بی خود برای کشور درست کرد
گذاشته بودند، عضو شدم. از سال 71 مسئولیت کار عراق و نهضت عراق را در دست داشتم. زمان جنگ هم با آنها – بارزانی و طالبانی - مراوده داشتید؟ بله. من در آن مدت آقای بارزانی را خیلی تشویق کردم داخل برود، چون تا آن زمان داخل نرفته بود. ایشان که رفت من قول دادم یک ماه بعد داخل می آیم. بعد از ان تا 71 که مسئول نهضت عراق شدم، من یک سفری را به کردستان رفتم، چون در آن مدت کار شد و کلا کردها از ...
فردین در خیابان شمشیری به قتل رسید
بیان داشت مقتول و همراه وی از همشهریان من هستند و سالها در شهرستان زندگی می کردیم که برای کار به تهران مهاجرت کردیم. چند وقتی بود که با مقتول اختلاف داشتم و چند روزی پشت تلفن به یکدیگر فحاشی می کردیم که شب حادثه در خانه بودم که زنگ خانه را زد و وقتی بیرون آمدم دیدم با قمه حمله کرد که من نیز به آشپزخانه رفتم و چاقو آوردم و با همدیگر درگیر شدیم که آنقدر عصبانی بودم که دیگر چیزی نفهمیدم . سرهنگ بستو در خاتمه اشاره کرد: تحقیقات بیشتر در این زمینه تحت نظارت بازپرس محترم کشیک قتل در حال انجام است و پرونده و متهمان تحویل اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت شدند. انتهای پیام/ ...
خواستگار کینه جو قصاص شد
به گزارش جهان نیوز ، ساعت 16 روز 24 بهمن سال 85 اعضای خانواده ای در تهران به اداره پلیس خبر دادند دختر جوان شان به نام شیوا به طور ناگهانی ناپدید شده است. پس از طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور بازپرس جنایی برای پیدا کردن دختر جوان وارد عمل شدند. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت مأموران جسد خونین شیوا را که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، کشف کردند. ...