سایر خبرها
من را به قصاص محکوم کنید
مجروح کردم. این مرد گفت: قصد کشتن همسرم را نداشتم؛ من او را دوست داشتم و انتظار داشتم حالا که بعد از چندین ماه از زندان آزاد شده و به خانه آمده ام، به من روی خوش نشان دهد اما بدرفتاری کرد و گفت از این وضعیت خسته شده است. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده ...
شهیدی که علمای اهل سنت را به مبارزه علیه شاه ترغیب می کرد
سالگی به مدرسه توفیق رفت و دروس ابتدائی را تحصیل کرد و دیگر مقدمات ادبیات عرب را نزد والد محترمش فرا گرفت . مهدی شاه آبادی در سن 14 سالگی به منظور کسب علوم قدیمه به مدرسه مروی رفت و دروس طلبگی را فراگرفت و تا آن جا پیش رفت که در سن 18 سالگی ملبس به لباس روحانیت شد. در حالی که مدارج علمی را یکی پس از دیگری طی می کرد با ضایعه تاسف بار رحلت پدر روبه رو شد. 2 سال بعد به جهت ادامه تحصیل علوم ...
پسر 3 ساله قربانی کینه توزی خاله
...، دانیال را به سرویس بهداشتی آقایان بردم و او را در آنجا به قتل رساندم. بعد از جنایت هم نزد پدرم برگشتم و به دروغ گفتم او گم شده است. بعد از جنایت هم سوار تاکسی شده و به خانه برگشتم و در بین راه چاقو را در خیابان انداختم. سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی، سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ، در پایان این خبر گفت: متهم برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی انتقال داده خواهد شد و بررسی ها در این خصوص ادامه دارد. منبع: روزنامه ایران ...
جانباز ضایعه نخاعی، شهروند نیست؟
.... وی گفت: مسئولیت پذیری، روحیه مردم داری و آمادگی خدمت همه جانبه با توجه به موقعیت شغلی هر مسئول، بعد معنوی هر جایگاهی است که مسئولان را از نگاه مادی به هر پست و مقامی دور می کند و همان انسانیت واقعی را در بردارد. این جانباز در قسمت دیگری از سخنان خود در مورد وضعیت جانبازان استان یزد، بیان کرد: آسایشگاه جانبازان تقریبا 20 سال قبل از انقلاب ساخته شده و اکنون وضعیت چندان ...
دیدار عیدانه ام با مهدی در معراج شهدا بود
مهدی صحبت کردید چه زمانی بود؟ دو روز قبل از شهادتش با من تماس گرفت و گفت عازم هستم. در نبود من هوای اهل خانه ام را داشته باشید. گفتم چرا نیامدی عید دیدنی؟گفت وقت نکردم باید بروم. گفتم کی بر می گردی؟گفت یا دو روز یا دو هفته یا دو ماه دیگر می آیم. رفت و دو روز بعد پیکرش را آوردند. چطور متوجه شهادت مهدی شدید؟ دو تا از برادرهایش به خانه آمدند. نزدیک ظهر بود. خواستم ناهار بیاورم که گفتند ...
بی مهری مسؤولان ورزش هم حریف اراده آهنین قهرمان 14 ساله نشد/ مادر علی: با پول قرض، پسرم در مسابقات ...
گویند نمی شود تحت پوشش قرار بگیرد، مدارک پزشکی بیماری همسرم را که به تأکید پزشک نمی تواند حتی شیء 5 کیلویی را جا به جا کند به این نهادها نشان داده ایم، اما هیچگونه حمایتی تاکنون نداشته اند. هفته اخیر علی از اعزام به مسابقات آسیایی خبر داد و گفت که مربی ما گفته باید هزینه رفت و آمد به مسابقات را خودتان پرداخت کنید، نمی دانستم چطور به او بگویم پسرم ما برای نان شب مانده ایم 600 هزار تومان ...
زندگی نامه شهید روح الله الماسی
کرد بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی راهی شهرستان شاهیندژ شد و در دبیرستان نظامی گنجوی تحصیلات متوسطه را اغاز کردند که در سال 51 از نعمت وجود پدر محروم گشت با توجه به اینکه شهید فرزند کوچک خانواده بود ضمن ادامه تحصیل شغل کشاورزی را به خاطر کمک و امرار معاش خانواده را عهده دار گشت و تحصیلات خویش را در سال 58 به پایان رسانید . تبع الوصف که شهید کارت معافیت زمان صلح راداشته به عنوان احتیاط با اطلاعیه ...
زندگی متفاوت آقای شهردار+تصاویر منتشر نشده
. بدین ترتیب با یکدیگر رفت و آمد پیدا کردیم. او به خاطر مسئولیتی که داشت مجبور بود خیلی دیر به خانه بیاید و من تنها و دلتنگ در شهر غریب برایم سخت می گذشت. خانه بدون او برایم بی روح بود، روزها و ساعت ها دیر می گذشت. * تو مثل زن های شهر لوس نیستی خانه اهواز نزدیک راه آهن و در یک منطقه اداری و نظامی بود. بقیه خانه ها هم همان طور که گفتم خالی بود. همسایه پایینی مان چند روزی برای ...
سالروز ترور محمدولی قره نی
از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان عضو شورای انقلاب بود. وی سال 1309 وارد دانشکده افسری شد و پس از کودتای 28 مرداد به ریاست رکن دوم ارتش رسید. در مهرماه سال 1336 موفق به اخذ درجه سرلشکری شد ولی کمتر از یک سال بعد در تیرماه 1337 در پی کشف طرح کودتا علیه رژیم شاهنشاهی پهلوی دستگیر و پس از محاکمه و تحمل سه سال زندان از ارتش اخراج شد. سپهبد قره نی سوم اردیبهشت 1358 به دست گروه فرقان به شهادت ...
حجت آرزومند شهادت بود/ عاشقانه با هم زندگی کردیم
از حرفش شوکه شده بودم با همان حالت گفتم اجازه بده تا دخترمان حالش بهتر شود و بعد از ترخیص برو که در پاسخ گفت: نمی توانم صبر کنم و باید این سفر را حتماً بروم... . گفتم اینهمه عجله برای چیست؟ حالا وقت برای سوریه رفتن است که مجدداً گفت: نمی شود صبر کنم، این دفعه آخر است که به سفر می روم... من آن روز متوجه حرف او نشدم و فکر کردم که قرار است دیگر به ماموریت نرود، اما انگار این ماموریت ابدی بود و ...
راز پنهان مادر و دوست پدرم!
...! چیزی در حدود دو هفته، پیوسته همین شرایطبرمن حاکم بود، دو روز اول که در بیمارستان و تحت نظر پزشک بودم، بعد نیز به پیشنهاد مادرم، برای اینکه به دلیل شرکت درمجلس ترحیم پدر ، حالم وخیم تر نشود، به خانه دوست مادرم رفتم و به این ترتیب،به غیر از مجلس چهلم پدر، نتوانستم درهیچ یک از مراسم دیگر او، شرکت کنم. در عالم کودکی هر وقت به عمو فرخ، دوست صمیمی پدرم ، فکر می کردم، خدا را شکر ...
از برداشتن درجه های تیمسار قادری تا 32 سال امامت جمعه
، خواندن و نوشتن را در مکتب خانه روستا از ملاّ یی که پدرم به آن روستا آورده بود، آموختم. آن زمان در روستاها مدرسه دولتی وجود نداشت و بسیاری از مردم از نعمت خواندن و نوشتن محروم بودند. پس از فراگیریِ خواندن و نوشتن، به تحصیل علوم دینی علاقه مند شدم، امّا هیچ گونه زمینه مساعدی برای تحصیل در نیشابور وجود نداشت تا این که حاج شیخ محمد حسین از نجف اشرف به نیشابور آمد و مدرسه گلشن را که در زمان شاه در ...
روایت مستشاران ایرانی در سوریه و عراق کجاست؟
المللیِ سینمای ایران را چه در مستند، چه در آثارِ سینمایی دنبال می کنند، بیشتر حضور جشنواره ای را دنبال می کنند تا عرضه به معنای واقع کلمه اش. در همان جشنواره ها موفق بودیم؟ همۀ فیلم ها نه. ولی فیلم A157 حضورِ جشنواره ای خوبی داشت. البته شاید کرد بودن شخصیت های فیلم A157 در دیده شدنش موثر بوده است؟ نه این طور نیست. فیلم مالکیۀ محمدباقر شاهین، حضور جشنواره ای ...
به او دست نزن؛ شیمیایی می شوی
، اظهار می کند: پس از آنکه از دنیا می رویم برای همه عزیز می شویم اما زمانی که در این دنیا زندگی می کردیم کمترین توجهی به ما نمی شد. این جانباز با بیان اینکه این نوع نگاه به جانبازان شیمیایی بسیار دردناک است، گفت: روزی می خواستم فرزند یکی از آشنایان را ببوسم و در آغوش بگیرم که پدرش مخالفت کرد و گفت نرو، مریض می شی ، به او گفتم من خودم فرزند و نوه دارم و با همه آنها بازی می کنم و می ...
ماجرای نیمه شب خونین میرجاوه
...> در ادامه گفت و گو با خواهر این شهید را می خوانید: چطور از این حادثه مطلع شدید؟ صبح چهارشنبه، یعنی فردای شبی که به برادر من و همرزمانش در پاسگاه مرزی حمله شد، چند نفری از نیروی انتظامی به خانه مراجعه کردند و خبر شهادت برادرم را به ما اعلام کردند. از جزییات حادثه هم اطلاع دارید؟ چیز زیادی نگفتند؛ البته یکی از همکاران برادرم توضیحی به ما داد؛ این که آنها یعنی همان اشرار ...
از کویتِ ایران، برهوت باقی مانده/دیو خشکسالی زیر سایه غول های رانت و سوءمدیریت
که زاده شدنشان برکت و توسعه را نوید می دادند، اما در عمل چنین نشدند و نهایتا چرخه کهن نسبتا کارآمد تقسیم آب بین ساکنان دو دیار اصفهان و چهارمحال و بختیاری را شکستند. در چند هفته اخیر صدای اعتراضات کشاورزان شهر ورزنه، از توابع شرقی شهرستان اصفهان که در انتهای مسیر زاینده رود و پیش از تالاب تقریبا خشکانده شده گاوخونی قرار دارد، به لطف فضای مجازی در همه جا پیچید. بعد از آن ها، این کشاورزان ...
شهید مدافع حرمی که در حرم امام رضا(ع) از همسرش طلب دعای شهادت می کند
کند علاقه حاکم در بینشان آشکار است، همه خانواده و آشنایان شاهدان این دل بستگی هستند. شهید نبی لو فراقشان را تنها به خاطر رضای خدا، قابل تحمل می داند و ادامه می دهد (اگر این سیه روی را خداوند همچون حر و زهیر بپذیرد حتماً بدون همسرم وارد جنت نخواهم شد. شهدا با شهادت به آرامش و میهمانی خدا می رسند و این مهم مقدور نیست مگر باوجود همسرانی که از حق خود بگذرند و قبول یک عمر تنهایی و مشقت و فراق کنند تا ...
ما دیگر تقدسی در تئاتر نداریم
است که مخاطب دوستش نداشته باشد و آن روز اجرا به نظر من دیگر از دست رفته است. از گروه پیشین و گروه کنونی گفتید. در نمایش باد شیشه ها را می لرزاند نیز دو رفیق بودند که در شیوع دیالوگ نویسی همان سبک نوشتاری شیطونی را دنبال می کرد. کوشکی: بله ممکن است. برای سال 85 باشد. بله و الان داریم مدلش را این گونه می بینیم. کوشکی: بله، وقتی به گذشته می نگرم به نظرم باد ...
تیفانی، دختر کوچک و مرموز دونالد ترامپ
نیویورک بازگشته، رابطه این دو بیشتر نیز شده است. ایوانکا در این باره نیز گفته است:" این موضوع بسیار حیرت انگیز است زیرا او همین جا در نیویورک است. او در برخی تعطیلات به من [و همسرم جارد کوشنر در خانه ییلاقی مان] می پیوندد و او همیشه با فرزندان من بازی می کند. او انسان بسیار مهربان و دوست داشتنی است". او می خواهد تحصیلاتش را در رشته حقوق ادامه دهد به گفته روزنامه نیویورک تایمز ...
دوستان خیالی کودکان، امری اضطراب آور؟
بودن کودکشان است. اما این نگرانی بی مورد است. در حقیقت، مطالعات نشان داده است که کودکانی که دوستانی برای خود ایجاد می کنند، خلاق تر و دارای قوه تخلیل قوی تری نسبت به بقیه کودکان هستند. مانند دیگر بازی های خیالی، دوست فرزند شما به او این اجازه را می دهد که مهارت های جدیدی را بیاموزد و دنیا را از طریق بازی و سرگرمی و روشی بی خطر کشف کند. مثلاً همان طور که کودکان وانمود می کنند که مادر یا پدر هستند ...
انسان می تواند به پهنای هستی بزرگ باشد
به گزارش ایکنا از همدان، سید حسین دیباج در یکم اردیبهشت ماه سال 1330 در کربلای معلّی متولد شد، به نقل از مادر ایشان، زمانی که صدای اذان از مناره های حرم امام حسین(ع) به صدا درآمد وی به دنیا آمد، با تمسک به ایشان و تربیت فرزندی باتقوا و از خود گذشته نامش حسین گذاشته شد. مادر او را به دور ضریح طواف داده وسر وصورتش را با انوار مقدسه ایشان و شهدای کربلا تبرک نمود، پس از چند سال حسین به توصیه ...
روایت دردناک زن آمریکایی که به اجبار وارد گروه تروریستی داعش شد!
...> برای زنی که از شوهر اولش در 20سالگی جدا شده، جداشدن از همسر دوم، کار سختی بود. او می گوید: او من را از خانواده ام جدا کرد. من نمی توانستم ببینم که انتخاب اشتباهی کرده ام. مرتب به خودم می گفتم، نه، همسر من خوب است. چند روز بعد، آنها در مرز بودند و سامانتا با انتخابی ناگزیر روبه رو بود. او اصرار می کند که چاره ای جز این انتخاب نداشته است. او می گوید: مردم ممکن است که هر فکری بکنند، اما آنها ...
آشپزخانه ها هر روز مردانه تر می شوند
رنگی داشت و احتمالا در حوالی سال 1980 خریداری شده بود. وقتی برای نخستین بار به خانه خودم رفتم، مادرم این آرام پز را به من داد و گفت که آن را از مادرش گرفته است. سرپوش آن مدت ها بود که گمشده بود، اما می توانستم از فویل های آلومینیومی به جای آن استفاده کنم و اگر روزی به آشپزی علاقه مند می شدم ممکن بود به کارم بیاید. همان طور که مادرها همیشه درست می گویند، مادر من هم درست می گفت ...
ناگفته های شیرزن دفاع مقدس از دوبار شهادت تا شکار تانک های دشمن+تصاویر
نوع شیمیایی و از نوع ترکیبی آسیب دیده بودم، دوقلوهای پسرم قبل از تولد در شکم فوت شدند و پس از آن همسرم گفت که خودش را عقیم کنند ولی من قبول نکردم و به او گفتم شاید شما به بچه علاقه مند باشید و او جواب داد: همه به جانبازان کمک می کنند چرا من بخواهم مجدد زن بگیرم تا بخواهم بچه دار شوم. *چگونه و کجا مجروح شیمیایی شدید؟ در عملیات والفجر 2 در فکه شیمیایی شدم؛ از آنجایی که شیمیایی ...
شهید همدانی، مهر تائید چاپ کتاب خداحافظ سالار را زد/ تاثیرگذاری کتاب بر زندگی یک زوج جوان
تازه دامادی که 2 هفته پس از ازدواجش به شهادت رسید. همسرش می گفت حتی یک سری از وسائل جهیزیه را هم باز نکرده ایم. حتی برخی از سفارشات مان هنوز نرسیده است. مادرم به او گفت پس چرا اجازه دادی آقای شجاع به سوریه برود. او در پاسخ گفت اگر نمی رفت فردا چطور می توانستم جواب حضرت زینب را بدهم. از میان این همه آدم من انتخاب شده بودم. پس جریان دفاع همچنان ادامه دارد. وی افزود: شهید همدانی روز در مستند ...
کتاب خداحافظ سالار حاصل 36 سال مصاحبت با شهیدهمدانی است
. وهب همدانی فرزند شهید همدانی نیز درباره کتاب خداحافظ سالار گفت: این کتاب یادآور بسیاری از خاطراتی است که در سی و چند سال با پدر داشتیم، حضور او در خانواده کم اما تاثیرگذار بود و آقای حسام ابعاد مختلف شخصیت شهید همدانی را به عنوان یک سردار نظامی، همسر و پدر به خوبی در این کتاب ارائه کردند. وهب همدانی گفت: به عقیده من کتاب های دیگری را می توان درباره سایر شهدا و جنگ تحمیلی نوشت که برای ...
هلهله عشق در وداع با 2 سرباز برجک مرزی میرجاوه
شوم چون آبرو و عزت کشور ما به خاطر شهداست. خانوما کیف دوشیتون رو با سلیقه انتخاب کنید ! ابوالفضل و هم رزمش در برجک مرزی میرجاوه و در مصاف با اشرار مسلح به درجه رفیع شهادت نایل شد. پیکرش را به مشهد آوردند و پس از طواف در کعبه دل ها، حرم مطهر رضوی، به زادگاهش، در منطقه ویرانی طرقبه، شاندیز بردند. سه برادر و خواهرش جلوی خانه ایستادند تا در آخرین وداع به برادر خوشامد ...
صف کشیدن برای یک فوتبالیستِ شاعر
تدبیر24 البته اولویت کتاب با مضامین آیینی است در واقع از 60 شعر این کتاب 30 سروده آیینی است و نیمی دیگر عاشقانه، اجتماعی و چند اثر دفاع مقدسی را نیز در بر دارد. بعد از رونمایی کتاب رضا امیرخانی و تشکیل صف خرید برای کتاب رهش در خیابان انقلاب همگان از اتفاقی عجیب و نادر برای بازار کتاب سخن می گفتند، امری که سال ها در حوزه کتاب رخ نداده بود ولی ظاهراً آن اتفاق قصد تکرار شدن دارد. چند روز ...
قتل در بهشت زهرا
با ضربات چاقو هدف قرار گرفته بود داخل سرویس بهداشتی کشف شد. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران به دستور رئیس دادگاه بخش آفتاب مأمور رسیدگی به پرونده شدند. پدر دانیال وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، گفت: من در خانه بودم که خواهرزنم تماس گرفت و گم شدن دانیال را خبر داد. مریم گفت که همراه پدرش، دانیال را به بهشت زهرا برده بودند که در مسیر سرویس بهداشتی گم شده ...