سایر خبرها
شکایت بردن از روحانی جوان به آیت الله حائری
...: کتاب الف لام خمینی اثر هدایت الله بهبودی که انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی آن را منتشر کرده و برای نخستین بار در سی و یکمین نمایشگاه کتاب تهران به دست علاقه مندان رسید، اثری روان و خوش خوان از کودکی بنیانگذار جمهوری اسلامی تا چند ماه پس از انقلاب اسلامی است. در این گزارش بخش هایی از این کتاب مربوط به تدریس آشکار و پنهان امام خمینی(ره) را مرور کرده ایم: تدریس ...
خالق مهمان های ناخوانده با پرندگان و آسمان می آید
هایی که در داستان آورده ام، مطالعه زیادی انجام داده ام و در این کتاب که پنج سال روی آن کار کرده ام، بچه های قُلدر را به دنیای پرندگان برده ام. فرجام با بیان این که قرار است تصویرگری این اثر را حسن عامه کن انجام دهد، اظهار امیدواری کرد که این کتاب باعث شود بچه هایی که اذیت می شوند، دلسرد نشوند و بلافاصله به پدر، مادر و اولیای مدرسه خود اطلاع دهند تا با بچه های قُلدر؛ صحبت کنند. ...
ماجراهای خواندنی از شوهرداری همسران علما
کرده بودم، می انداختم. هر چند روز یکبار، دنبه ها را آب می کردم و از آن به عنوان روغن استفاده می کردم. [31] نمونه دیگری از این قناعت و ساده زیستی را می توان در همسرداری همسر مکرمه آیت الله سید محمود شاهرودی جست وجو کرد. هنگامی که ایشان به نجف مهاجرت کردند، به تدریج پرهیزکاری و دانش بسیارشان، زبانزد همه دانشوران نجف شد. با همه این اوصاف، فقر و تهی دستی، سید محمود را مصمم به بازگشت به وطن ...
آنچه در خندوانه دیشب گذشت/ مجری خوش صدا میزبان رامبد شد
شاهمرادی بودند. شاهمرادی از خاطرات خود در جبهه های جنگ گفت. وی در ابتدا گفت: همیشه در جبهه ها من سخنران جهنمی بودم، هر وقت در سخنرانی های خط، فرمانده ای نبود حرف بزند، همه می گفتند به جهنم ماشاءالله حرف بزند. این شد که اسم من کم کم شد سخنران جهنمی. بعد هم که از جبهه می آمدم، باید می رفتم مدارس و روایتگری می کردم. پس از جنگ هم از مهد کودک تا حوزه علمیه خاطرات جبهه را می گویم تا اینکه یک روز در ...
گفتگویی جذاب با جانباز و رزمنده قزوینی/ آزادسازی خرمشهر نتیجه مقاومت و ایستادگی بود نه حاصل مذاکره!
وقف جبهه و جهاد می کردند ابراز کرد: همه رزمندگان در هر پست و مقامی که بودند برایشان فرقی نداشت و زمانی که وارد خاک جبهه می شدند به یک فرد ساده تبدیل شده و برای دفاع از وطن و ناموس از جان خود می گذشتند. وی با اشاره به گوشه ای از خاطرات شهید حداد گفت: شهید حداد چند عملیات را در دوران دفاع مقدس فرماندهی کردند؛ این شهید بزرگوار خود را در راه جبهه وقف کرده بودند. وی افزود: ایشان ...
دانشجوی مغرور با یک نگاه و یک پک ساده اسیر کیانا شد
از سلامتی بدنی فوق العاده ای برخوردار بودم، حالا همیشه مریض و بدحال بوده وهمواره دست و پایم سرد سرد بود. شاید باورتان نشود اما هر روز از فرط سرفه از خواب بیدار می شدم و بالش را جلوی دهانم می گرفتم تا پدر و مادرم از سرفه های وحشتناکم بیدار نشوند! با این وجود اما این تمام ماجرا نبود، من که روزی به نخبه بودنم افتخار می کردم ، حالا به لطف این مواد مخدر دچار فراموشی مقطعی شده و در یادگیری درس ...
برجی: به مشایی گفتم قول دادی عکس هایم گم نشود
بودن آنهاست، مردان شان اجازه نمی دهند کسی سر مزار این افراد برود. درباره دیگر خاطرات هم بگویید. یا خاطرم هست در بوسنی و در جریان یک بمباران وحشتناک، در زیرزمینی به همراه چند خانواده پناه گرفته بودم. بچه ها از ترس گریه کردند، من شروع کردم برای آنها شکلک درآوردن و با کاغذهایی که همراه داشتم، با آنها پانتومیم بازی کردم. بچه ها اینقدر خندیدند که از شدت خنده از پشت به زمین خوردند ...
روایت دردهای یک جانباز شیمیایی از سیرجان تا اتریش
(سرش را پایین می اندازد) تا قبل از آن روز هیچکس در خانه جز من از شهادت علی خبر نداشت. از همرزمان شیمیایی شما کسانی هس ت ند که شهید شده باشند؟ بله، تعداد زیادی از دوستانم هستند که در این سال ها به شهادت رسیده اند، خیلی از بچه ها هم زود ما را تنها گذاشتند و رفتند، مثل شهید حمید سلطانی، من با حمید در بیمارستان اتریش بمدت 3 ماه هم اتاق بودم، آدم عجیبی بود، خیلی به مسائل اعتقادی ...
خون دل نخبگان هسته ای و دیپلمات های خوش خیال / ترامپ هم به توهم صدام دچار است
در آن شرایط بسیار خاص و حساس و شکننده سیاسی، نظامی و اقتصادی آغاز کردند که اشغال خرمشهر و برنامه برای جدا کردن خوزستان از دامان مام میهن، مقدمه ای البته بسیار مهم و استراتژیک برای تحقق بقیه خواب ها و رویاهایشان بود. به همین دلیل است که سوم خرداد یعنی سالروز بازپس گیری خرمشهر از ارتش بعث عراق برای ایرانیان تنها یک روز بزرگ و یک مناسبت دوست داشتنی و افتخارانگیز نیست. چرا که اولا با اوضاع ...
از بی خوابی دانشمند گمنام تا خواب خوش دیپلمات ها!
؛ چون همه ما را می زنند! شوخی آن استاد عزیز، در دل خود حرف های زیادی داشت. هم حساسیت کار را نشان می داد، هم شدت دشمنی ها را و هم کوتاهی نهادهای مرتبط با حفاظت از دانشمندان هسته ای را. به یاد دارم که روزی در اتاق کار یکی از دانشمندان هسته ای بودم که برایم تعریف کرد: چند روز قبل، یک نفر با شماره ناشناسی به من زنگ زد. من را تهدید کرد که اگر می خواهی خودت و خانواده ات در امان ...
فرهنگ + شهروندی
الهام ماهری + فاطمه صفری روزنامه ها را محکم در دستش گرفته بود و دنبال جایی برای نشستن می گشت. بعد آرام روی همان سکوی نزدیک دکه نشست و اولین روزنامه را دو دستی جلوی صورتش گرفت. همه روزنامه ها ورزشی بودند چون که علاقه ای به خواندن سایر اخبار نداشت. تنها چیزی که به طوار واقع سرحالش می آورد و برایش اهمیت داشت، اخبار ورزشی، به خصوص فوتبالی بود. دوستانش دستش می انداختند و می گفتند: الان دیگه ...
جولان گدایان سمج در قبرستان
درآمدم را به فردی که رئیس بود می دادم. پول زیادی برای خودم نمی ماند به همین دلیل دوست نداشتم آنجا کار کنم. با یکی از دوستانم حرف زدم و او یادم داد با ریختن گندم روی مزارها می توانم از بازماندگان پول بگیرم. مهم تر از همه این بود که در بهشت زهرا(س) رئیسی وجود ندارد و همه درآمد مال خودم است. روز اول کارش را خوب به یاد دارد: روز اول 10 هزار تومان گندم خریدم و با خودروهایی که به بازار گل توحید می رفتند ...
مصاحبه | حال و هوای عاشورایی مدافعان حرم به روایت یک فعال فرهنگی
این رکوع ها یا سجده ها با ترکش خمپاره به خدا وصل شوند. آن نماز دیگر نمازی نبود که برای بهشت یا جهنم باشد. مثل نماز ما شهر نشین ها نبود که برای رفع تکلیف باشد. بلکه نماز را می خواندند که فقط برای خدا باشد و من همان خاطرات و اتفاقاتی که درباره دفاع مقدس خوانده بودم را به صورت واقعی و مجسم می دیدم. اینها فیلم یا مستند داستانی نبود، همه اینها در همین زمان اتفاق می افتاد. دائماً با خودم فکر ...
چگونه توجه امام زمان(عج) را به خود جلب کنیم
ناراحت است. اما در عین حال امام زمان فرمود: من هر روز به شما دعا می کنم و اگر دعای من پشت سر شما نبود، دشمن شما را قورت می داد... نمونه اش همین آمریکا، آمریکا همه دنیا را قورت داده و ایران در گلویش مانده است. تمام دنیا طاغوت حکومت می کند جز ایران. همه دنیا از آمریکا می ترسند، جز ایران. امام زمان فرمود: اگر دعای من پشت سر شما نبود، دشمن ها شما را قورت داده بودند. چند دعا کنم. خدایا حدیث داریم اگر ...
خرمشهر را خدا آزاد کرد/ عکس ها حجم ویرانی خرمشهر و آوارگی مردم این سرزمین را روایت می کنند
نشینی بودیم. اما دم دمای صبح سوم خرداد، بچه ها یکی یکی از جهت های مختلف به صورت پراکنده جلو رفتند و ما یکدفعه دیدیم حول و حوش ساعت 8 و 9 صبح وسط خرمشهر، کنار مسجد جامع ایستاده ایم! لحظات اول فتح خرمشهر شادی بچه ها پر از بهت و حیرت بود. خیلی جاها بود که از شدت باران آتش نمی توانستیم سر بالا بیاوریم. من همراه 70 نفر بودم که وقتی رسیدیم خرمشهر همه شهید شده بودند. در همان روز 19 هزار اسیر ...
ماجرای افتتاح بیمارستان روس ها در ایران
...، روس ها را نه این چنین که حدادی و هم روزگارانش روایت کرده اند درمانگرانی دلسوز، که در قالب قزاقانی بی رحم تصویر کرده است که شفقت ایرانیان میزبان را با صعوبتی سنگدلانه پاسخ می داده اند. او در این روایت حبیب الله خان قصه اش را نماد ایرانیان و قزاق روس تبار زخمی را نماد همه روس های تاخته به ایران تبیین و رویکرد همدلانه و یاری گرانه ایرانی قصه اش را این گونه توصیف می کند: ناگهان صدایی از کنار جاده ...
شهر را از کنار اروند با توپ می زدند/ خرمشهر که فتح شد، کِیف کردیم!
دارخوین[10] بود. برایشان مشکل بود. نگران بودند که اگر بیایند پل پی ام پی بزنند نتوانند عبورکنند و عقبه آنها قطع شود. همین طور که صحبت می کردیم احمد گفت: ما باید عقبه مان را این طرف بیاریم . به آنها گفتم: اگر خواستید بیایید، چند جا را سراغ دارم. یک جاده از پادگان حمید به داخل درخت های خرما و از درخت های خرما به اول کارون زدیم. برای اینکه آب برداریم، اینجا دو سه تا جاده کار کردیم . آنجا ...
قرار بود فقط 2سال زنده بمانم/ با مسئولان حرفی ندارم
آرزویم رسیده ام هرچند بهای زیاد و بزرگی برایش پرداختم. خودم را دوست دارم او ادامه می دهد: پنجمین نمایشگاه انفرادی ام مرداد ماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد؛ اینکه می بینید در چند تابلوی مختلف تصویری از چهره خودم را کشیدم چون خودم را دوست دارم و آدم تا خودش را دوست نداشته باشد دیگران را هم نمی تواند دیگران را دوست داشته باشد و در این دوران به شناخت خوبی نسبت به خودم رسیدم ...
تاج، بادیگارد کی روش است!
جمع و جور شد و شفر هم کاری کرد کارستان و تنها دلم برای سپاهان و تراکتورسازی می سوزد و دوست دارم هر دو تیم به جایگاه های واقعی خود بازگردند؛ چرا که این تیم ها استخوان بندی فوتبال ایران هستند. سپاهان و تراکتورسازی باید از خواب بیدار شوند و مسئولان هم باید به داد این تیم ها برسند. از طرفی، علی دایی هم جوهره فوتبال است و در هر تیمی که باشد از تیم خود دفاع می کند . ...
چند روایت ناگفته درباره امام جمعه فقید ارومیه
، یا خود در باغ های اطراف کلبه و مسکن دارند یا بستگان و نزدیکانشان. این امکان خوبی برای آنها بود که شهر جنگ زده را به قصد باغ ها و روستاها ترک کنند و ترک کردند. به فاصله چند روز، آن شهر چند صد هزار نفری به منطقه ای متروکه تبدیل شد. همه مردم که نه ولی اکثرشان شهر را ترک کرده بودند و هر خانه روستایی، گاه پذیرای 5 خانواده شهری بود که از بد حادثه به آنجا پناه برده بودند. در چنان حال ...
سعادت و نجات در چیست؟/ ماجرای دلدادگی شعیب و اشک هایش
می زدند! حقیقت بینی رسول خدا(ص) در برابر سران کفر جلسه ای در مکه تشکیل شد، سران شرک، سران بت خانه و سران کفر، ابوطالب را خواستند و گفتند: به برادرزاده ات بگو (برادرزاده اش در آن وقت 43ساله بود که دیگر اوج جوانی، اوج قیافه و اوج اندام زیباست): از این حرف ها، از دعوت، از خواندن قرآن، از بیان حلال و حرام، از مخالفت با بت های ما دست بردارد؛ ما نیز در مقابل، زیباترین دختری که می ...
روزگار غمبار کلونی های شادآباد
نگاه می کنند. یکی در گوش دیگری پچ پچ می کند که آن هلو وقتی رسید، سهم من است. چیدن میوه از درخت و خوردن میوه های نوبرانه البته با اجازه مالک، چهره فقر و نداری کلونی را کمی تلطیف می کند. یکی از بچه ها درگوشی به ما می گوید: اینجا همه هندوانه دوست دارند. هم بزرگ است هم شیرین. به همه خانواده می رسد. حتی بعضی وقت ها شام و ناهار هندوانه می خوریم. مادرش دستش را می کشد و از شرم صورتش سرخ می شود. کودک بی خبر ...
امام زمان از منظر آیات و روایات
لولیک را بخوانیم. اسم بچه هایمان را مهدی بگذاریم. نگوییم برادرم مهدی دارد، خواهرم هم مهدی دارد. خوب برادرت یخچال دارد، خواهرت هم فریزر دارد. او هم تلفن و موبایل دارد. این حرف ها نیاز نیست. در همه خانه ها زهرا باشد، فاطمه باشد، نگویید: خواهرم فاطمه دارد و برادرم علی دارد. این اسم ها کارساز است. سه هزار تا علی آباد در ایران هست. این یعنی چه؟ یعنی ایران کشور شیعه است. اینها بار دارد. امام ...
دستگیری مدیر شرکت در مقابل عشوه گری منشی
.... از اول صبح تا پاسی از شب. با تلاش های شبانه روزی با پسری به نام فریدون آشنا شدم. پس بازهم به همان مسیر قبلی برگشتی؟! بله. انسان بودم و ما انسان ها با همدلی زنده ایم. چند صباحی از دوستیمان نگذشته بود که بازهم همان سریال تکراری به نمایش در آمد و سکانس آخرش چیزی جز سرخوردگی من نبود و مثل همیشه این من بودم که بازنده بودم. او هم من را تنها گذاشت و رها کرد. با آنکه به رشته ام بسیار ...
وفات حضرت ابوطالب(ع) 7 رمضان
می کنند: کفار قریش پس از وفات ابوطالب بر سر مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله) خاک – و گاهی روده گوسفند – می ریختند. (5) اندوه مسلمانان چند روز بعد با درگذشت حضرت خدیجه، رکن دیگر اسلام و حامی پیامبر خدا، دو چندان شد.(6) درگذشت ابوطالب و خدیجه کبری مصیبت بزرگی برای رسولخدا بود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: ما نالت قریش منی شیئا اکرهه حتی مات ابوطالب تا زمانی که ابوطالب زنده بود، قریش نمی ...
رفتار متولیان موجب شده قریب 1000 نفر از افراد شاخص منفک شوند/ تنها امید تغییر در هیأت مدیره مرکزی خانه ...
، دو نفر از کاندیداها که رأی هم آوردند و وارد هیأت مدیره هم شدند بر مبنای اظهارات اولیة بازرس خانة تئاتر به دلیل آنکه حق عضویت شان را نپرداخته بودند، حق اعلام کاندیداتوری نداشتند و این وظیفة بازرس بود که مانع این کار باشد. در ابتدای جلسه به عنوان منشی از بازرس خانة تئاتر پرسیدم مبنا چیست؟ و پاسخ دادند دفتر پرداخت حق عضویت سال 96 است، اسم هیچ کدام از آنها در آن دفتر نبود من از آن دفتر عکس گرفتم تا ...
گنج زاده: یک گونی مدال دارم ولی حقوق نمی دهند
همسرم دل نگرانم بود. او مدام تأکید می کرد که در چنین شرایطی باید کنار من باشد اما به هر حال به خاطر حضورم در اردوهای تیم ملی این شرایط مهیا نبود واقعاً زندگی برای ورزشکاران متأهل شرایط متفاوت تری نسبت به ورزشکاران مجرد دارد. البته روز اول زمانی که به خواستگاری همسرم رفتم تمام سختی های مسیر را برای او تشریح کردم و به او گفتم زندگی کردن در شرایط فعلی تا پنج سال آینده واقعاً دشوار است. به همسرم گفتم ...
همه کارهای سعید رنگ خدایی داشت/ آرزویش این بود که نحوه شهادت حضرت زهرا (س) را درک کند
گروه حماسه و جهاد دفاع پرس : اگر مدافعان حرم نبودند، چیزی از حرم عمه سادات باقی نمی ماند؛ به طوری که چند سال پیش وقتی داعش بخش وسیعی از شهر دمشق را گرفته بود، کسی جرأت نمی کرد، وارد شهر و حرم شود، همه فرار کرده بودند و یک لحظه صدای رگبار گلوله قطع نمی شد، اما همین بچه های شیعه در مقابل دشمن سینه سپر کردند تا نگذارند بار دیگر به اهل بیت (ع) جسارت شود. متأسفانه شهدای مدافع حرم همانگونه ...
دفن شهدای مدافع حرم در زمین غصبی!
شهید تمامزاده کنده شده است. روز مراسم پیش از آغاز مراسم به محل دفن شهید رفتم که کسی در محل نبود، تمایل داشتم درباره این موضوع با مسئولین صحبت کنم لذا منتظر ماندم تا کسی از مسئولین را ببینم، به چند نفر از نیروهای پاسدار موضع را گفتم که بی توجه به حرف من گفتند ما اجازه دفن داریم کمالی نژاد ادامه می دهد: بعد از تدفین پیکر به سر مزار شهید رفتم، دیدم پدر و مادر پیر شهید بر سر مزار نشسته اند به ...
ندانستنی های جالب (3)
1350 سردبیر مجله روشن فکر بود، بخوانیم: سی و چند سال پیش در مجله روشن فکر تصمیم گرفتیم به تقلید از فرنگی ها، ما هم ستونی راه بیندازیم که در آن نوشته های فانتزی به چاپ برسد. این شد که هر هفته در ستونی، نامه هایی فانتزی به چاپ می رسید. آن بالا هم سرکلیشه فانتزی تکلیف همه چیز را روشن می کرد. بعد از گذشت یک سال، دیدم مطالب ستون تکراری شده. یک روز غروب به بچه ها گفتم مطالب چرا اینقدر تکراری ...