سایر منابع:
سایر خبرها
کارمند شرکت که دوستم داشت از ازدواج با من منصرف شد؛برای انتقام از او با رئیس شرکت ازدواج کردم
برایم تیره و تار شده بود. هیچ امیدی برای ادامه زندگی نداشتم. من 7 سال در رؤیاهایم با رضا زندگی کرده بودم و حالا نمی دانستم چطور همه آن روزها را فراموش کنم. بسته قرص مسکن و لیوان آب کنارم بود. عکس رضا کنارم بود. بسته قرص را داخل لیوان آب خالی کردم و دیگر چیزی نفهمیدم. سه روز بعد در بیمارستان به هوش آمدم. تازه فهمیدم پدرم عکس رضا را کنارم پیدا کرده بود. از آن روز به بعد فقط مادرم در خانه با من حرف ...
من هواداران استقلال را دوست دارم اما به یک شرط بر می گردم!
زدم تا آخر به تعهداتم پای بند بودم، چون می دانم یک بازیکن حرفه ای هستم. می دانی غیر از تو چند بازیکن دیگر تیم تان هم تمدید نکرده اند؟ سرور جپاروف : خبرشان را دارم. نمی دانم چه تفکری وجود دارد. استقلال کمتر از یک ماه بعد در لیگ بازی دارد و بعد هم باید در لیگ قهرمانان آسیا شرکت کند. امیدوارم از این نظر به مشکل برنخورند. من هواداران استقلال را دوست دارم ولی آن ها به من حق می دهند که شرایط خودم و خانواده ام را هم باید در نظر بگیرم. من هم مثل آن ها نگران استقلال در آسیا هستم. ما خیلی زحمت کشیدیم که به اینجا رسیدیم و باید با قدرت ادامه دهیم. ...
کلاهبردارانی که درکمین حساب های بانکی هستند
افرادی است که مورد سوء استفاده مالی این نوع کلاهبرداران قرار گرفته است. او می گوید: حدود ساعت 11 صبح یکی از روزهای تابستان که مشغول کار در منزل بودم با گوشی همراه من تماس گرفته شد و خانمی در آن طرف خط با خوشرویی و برخورد بسیار خوبی خبر از برنده شدن من در قرعه کشی و اعزام به سفر کربلا را نوید داد. من نیز که سالها در انتظار چنین سفری بودم و در پوست خودم نمی گنجیدم، با تشکر و قدردانی از ...
ماجرای دختر 20 ساله ای که چند قمه و چاقو را روی میز کلانتری گذاشت و گفت: من آدم کشته ام
درحالی پیدا کردند که همه وسایل داخلش سرقت شده بود و حدود 11 میلیون هم به من خسارت زده بودند. مهشید با دستور رئیس دادگاه پشت میز محاکمه قرار گرفت تا به سؤالات هیأت قضایی پاسخ دهد. چند سال داری؟ من متولد سال 76هستم. هنوز بیست و یک ساله نشدم. دراین مدت که زندان هستی چه کار می کنی؟ ادامه تحصیل می دهم وسعی کردم توبه کنم. اتهام هایت را قبول داری؟ ...
گره هایی که با طالع بینی کورتر می شوند
شب می شود. او چنین واقعه را تعریف می کند: از زمانی که ازدواج کردم، بدبیاری ها لحظه ای من را رها نمی کردند، بعد از شش سال تصمیم گرفتم از راه رمال ها وارد شوم شاید گشایش حاصل کردم، برخی ها به من گفتند خانم تو نحس است و او را باید طلاق دهی که من مخالف بودم اما رفته رفته مرا به این نتیجه رساندند که این راه حل مناسبی است و تا پای طلاق پیش رفتیم و چندماهی از خانم خود دور بودم. این مال باخته ...
اجرای طرح گذراندن خدمت سربازی در صنعت
عنوان وزیر علوم معرفی شدید، بگویید. چطور انتخاب شدید و چگونه علیرغم برخی اعتراضات این پیشنهاد را پذیرفتید؟ این ها دیگر جزء خاطرات است. من فکر می کنم دومین نفر بودم. اول آقای هاشمی و بعد من را معرفی کردند، برخی خودشان خود را مطرح کرده و از این طرف و آن طرف خواسته بودند آنها را توصیه کنند. به نظر من تنها دو نفر به صورت رسمی معرفی شدند البته به طور غیررسمی 3 نفر بودیم. دکتر خاکی ...
کدام خلبان کودتا را لو داد؟
نقش کمی در این کودتا داشت. او پس از آزادی، چند پرواز و عملیات در دفاع مقدس انجام داد و نهایتا در تاریخ دوم آبان ماه سال 59 بعد از بمباران ام القصر در مسیر برگشت هوایپمایش مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید. معاون وقت عملیات پایگاه نوژه در پایان اظهار داشت: در این کودتا 10 خلبان و 2 فرمانده خلبان اعدام شدند. * تنها 20 درصد از اطلاعات کودتا منتشر شده است در ادامه این نشست امیر ...
نهادینه کردن فرهنگ مراقبت از مکان های تاریخی/ زخم بر پیکره اماکن تاریخی با دشنه ناآگاهی
مجموعه های فرهنگی- تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است یا تزئینات، ملحقات، تاسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور که مستقلا نیز واجد حیثیت فرهنگی- تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده، به حبس از یک الی 10 سال محکوم می شود. مهناز خسروی یک گردشگر با ورق زدن خاطرات ذهنی اش برایمان می گوید: در نوروز چند سال پیش به ...
پسر 14 ساله ملیکای 8 ساله را به خلوتگاه برد
نوآوران آنلاین - براساس رأی دادگاه قاتل به دلیل اینکه به سن مسئولیت کیفری نرسیده بود به یک سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم شد و پدر وی باید دیه ملیکا را به خانواده اش پرداخت کند. عصر چهارم مهرماه سال 96جنایت هولناکی در شهرستان هفتکل در استان خوزستان اتفاق افتاد. آن روز دختری هشت ساله به نام ملیکا از خانه شان بیرون رفته بود اما به طرز عجیبی مفقود شد و 4ساعت بعد پیکر بی جانش در خانه ای ...
12 سالم بود که دوستم در مدرسه من را گرفتار کرد ؛ زندگی نکبت بارم از همان روز شروع شد
. اول گلویم را زد ولی با وجود این که حس خوبی از سیگار و بوی آن نداشتم گرفتارش شدم و نتوانستم آن را کنار بگذارم. مادرم کمی مشکوک شده بود، به همین دلیل سعی کردم آن را ترک کنم، اما نتوانستم و باز هم به سراغش رفتم. وقتی به خودم آمدم دیر شده و کار از کار گذشته بود و درگیر سیگار شده بودم. خانواده ام اصرار به ازدواجم داشتند و سرانجام همسرم وارد زندگی نکبت بارم شد. وی ادامه می دهد: تا 20 سالگی معتاد سیگار ...
استادی که کلاس های عمومی را برای دانشجویان جذاب می کند
شعار سال: زهره وضیع از اساتید موفق خراسان شمالی است که به عنوان یک دوست، داشته های علمی خود را در اختیار دانشجویان قرار داده و علاقه آنان را به درس چند برابر کرده است. برخی اساتید دانشگاه همواره می توانند با دانشجویان ارتباط بسیار موثری برقرار کنند و در کنار نقش استاد و دانشجو، برای یکدیگر نقش دو دوست را داشته باشند. همچنین برخی توانسته اند جدا از فضای دانشگاه، در خانواده و شغل خود ...
نویسنده وهابی با مطالعه آثار علامه امینی شیعه شد
مختلف دکتر عصار العمار نویسنده و پژوهشگر عراقی می گوید: علامه امینی حدیث غدیرخم را در جان اهل تسنن دوباره زنده کرد، من خودم سنی بلکه وهابی بودم اما با مطالعه کتاب الغدیر شیعه شدم. حجت الاسلام والمسلمین علی ملکوتی عضو خبرگان رهبری نیز در مورد ارتباط مرحوم آیت الله العظمی ملکوتی(ره) با مرحوم علامه امینی می گوید: پدرم با علامه امینی در نجف با هم در یک محله سکونت داشتند، فرزندانشان ...
سربازی دانش آموختگان ارشد و دکتری در صنعت/ نمره قرضی می دهم
شکلی با تغییر رویکردها و نظارت و کنترل هایی که صورت می گیرد، ساماندهی می شود. دانشگاه جامع علمی کاربردی نیز به شکلی نظام مند و سازمان یافته می شود. *همه این زیر نظام ها قرار است به نوعی محدود شوند؟ خیر، این ها باید بر روی مسیر خود قرار گیرند. *ولی به نظر می رسد این اتفاق افتاده، من فکر می کنم شما در استفاده از کلمه محدود ملاحظه دارید؟ خیر. الان توضیح می ...
روایتی از تجربه های تلخ / یک عمر پشیمانی تنها انتخاب یک مجرم است
درد شروع کرد و گفت: همسرم بیکار بود و برای خرج زندگی با مشکل روبه رو بودیم، دچار مشکلات روحی و روانی شده بودم برای همین تصمیم گرفتم خودم آستین بالا بزنم و در یک آرایشگاه زنانه به عنوان کارآموز مشغول شوم. در ابتدای کار سختی های زندگیم را برای صاحب آریشگاه تعریف می کردم و او برای از یاد بردن مشکلاتم به من پیشنهاد مصرف مواد مخدر داد و من هم علیرغم میل باطنی راضی شدم و از نظر روحی خود را ...
سرشار: در رادیو حدود 7 هزار تومان حقوق می گرفتم/ اولین داستان 171;مرحوم زنوزی187; را من چاپ کردم
بر آن نوشتم و به او رساندم. در آن متن و نقد نوشته بودم مجله اینگونه باشد، بهتر خواهد بود و یا اینکه جای چه مطلبی در آن خالی است و...ایشان از نامه من خوشش آمد و از من دعوت کرد که سال 59 به دیدارش بروم. اصرار داشت همکار شویم. مدتی گذشت ابتدا سردبیر مجله دانش آموز شدم و در آنجا فعالیت می کردم. این مدرس داستان نویس تاکید کرد: همان روزها بود که مجله نوجوان با سردبیری یک فرد توده ای منتشر می ...
راز همسرم آن شب در سرویس بهداشتی منزلمان برملا شد
نوآوران آنلاین -ایمان شمال کشور زندگی می کرد و من هم بعد از برگزاری مراسم ازدواج مجبور شدم از زاهدان به آن جا بروم. گاهی رفتارهای عجیب از او می دیدم، اما هیچ گاه گمان نمی کردم معتاد است، تا این که صحبت یکی از فامیل های ایمان به من تلنگر زد و از آن زمان زیادتر حواسم به رفتارهایش بود. یک شب که دو پسر دو و چهار ساله ام در خواب بودند متوجه غیبت طولانی ایمان شدم. در خانه به دنبال او بودم و سرانجام در ...
انتقاداتی به جایگاه علمی خسروپناه و واکنش ها به آن
...> مقدمۀ بعد از تحریر: این نوشته همراه نوشته هایی دیگر از برخی فلسفه پژوهان، از مراکز علمی مختلف، در سنجش بضاعت علمی عبدالحسین خسروپناه برای انتشار به روزنامۀ شرق سپرده شد. به دلیل محدودیت صفحات قرار بر آن شد که مطالب در چند شماره منتشر شوند و برای شمارۀ نخست، پس از حذف مطلبی دربارۀ انتحال عبدالحسین خسروپناه به قلم امیرحسین خداپرست، سه مطلب از سه نویسندۀ دیگر در تاریخ 5 اسفند 96 در صفحۀ اندیشۀ ...
تیغ های جراحی که خطا رفت
خاطرات آن روز زمستانی را مثل همین روز روشن تابستان به یاد می آورد. او می گوید: برای قرار از پیش تعیین شده سزارین به بیمارستان تخصصی دولتی حوالی تهرانپارس رفتیم ولی پزشکی که قرار بود عمل سزارین را انجام دهد، بدون اطلاع قبلی به ما رفته بود سفر. زایمان توسط انترن ها صورت گرفت. بچه را یکی، دو ساعت بعد آوردند نشانمان دادند. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم. می خواستم هر چه زودتر زنم را از ریکاوری ...
تهدید پشت درهای بنیاد گیلان!
عیسی مرادبخش . جانباز55% از رشت - اینجانب عیسی مرادبخش ازجانبازان ضایعه نخاعی و اعصاب و روان که درسال 94تا96سه بار تحت عمل شدید جراحی قرار گرفتم و بیش از نیمی از مهره های کمرم را با پروتز مصنوعی تعویض و پیچ مهره کرده اند، بعد از عمل جراحی تا دو سال گاهی دربیمارستان ها و گاهی در منزل بستری بودم و بعد از دو سال با هزاران مشکل با عصا راه می روم. البته بیش از50 متر راه نمی توانم برم. برای ...
ادبیات به موازات زندگی روزمره
. قصه هایی که بعدا مورد استقبال محافل ادبی هم قرار گرفت، برگزیده جایزه ادبی شد و یک ناشر پذیرفت که آن ها را چاپ کند.اغلب دست نوشته هایم که در انجمن های ادبی می خواندم به نظر اعضا بامزه بودند چرا که روی هر مدل کاغذی که به دستم آمده بود، داستان نوشتم، حاشیه کاغذ ها معمولا پر بود از نقاشی ها و خط خطی های فرزندانم و گاهی هم یک بخشی را با خودکار نوشته بودم و بعد که بچه ها خودکار را از دستم گرفته بودند ...
همسفری با مسافرکوچولو
...، موضوع قنات، آب و درخت را محور طراحی بازی کودکانه قرار داده اند. اجرای خیمه شب بازی، سرودن شعری با محوریت بچه های مهریز و آهنگسازی شاد کودکانه، ساختن اسباب بازی ساده نوستالژیکی به نام ویژویژک و در آخر ساختن قایق با برگ درخت و چوب به صورت گروهی کارهایی بوده که سفر دو روزه گروه به مهریز را نه فقط برای خودشان که برای بچه های محلی جذاب و به یادماندنی کرده است. بعد از آن خانه بروجردی های کاشان ...
13 تیر عطیه عطارزاده: نویسندگی را سینما یادم داد
با هم هماهنگ می شوند؟ من از بچگی این طور بودم که چند کار را با هم انجام می دادم. اما از سنی موقعی که به طورجدی وارد هنر شدم این مساله را به من می گفتند. من خودم را نه مستندساز می دانم، نه نقاش و نه نویسنده. بیشتر خودم را در قالب واژه آرتیست می بینم، یعنی همه این ها برایم فرقی نمی کند، تنها مدیوم هایش است که فرق می کند و از طرف دیگر هم، همه اینها برای من هم ارز هستند و همه را ...
علیرضا فغانی؛ از تماشای فیلم هندی تا قضاوت در جام جهانی
متولد دهم دی ماه سال 1356 هستم اما شناسنامه ام در تاریخ اول فروردین 1357 ثبت شده است. در کل خیلی به این گونه مسائل اعتقادی ندارم و سعی می کنم شانس زندگی را خودم رقم بزنم. *فکر می کنید رقیب احتمالی شما برای قضاوت در فینال جام جهانی کدام داور خواهد بود؟ ما داورها همه با هم دوست هستیم، هر فردی ابلاغ دریافت کند بقیه به او تبریک می گویند. همه از عملکرد خوب همکاران خوشحال می شوند. حتی ...
خیریت پرسپولیس: با وجود کیروش، جام ملت ها مال ماست
به چیز دیگری فکر کنم. همه حواسم به ایران بود و می خواستم حضوری موفق در جام جهانی داشته باشم. تاکید کردم حتما بعد از بازی های روسیه در این باره تصمیم می گیرم. الان زمانش رسیده است. خب چند روزی نیاز به استراحت داشتم. فصل خیلی سختی را پشت سر گذاشتم. اتفاقاتی افتاد که باعث شد تا از نظر روحی و روانی تحت فشار باشم. مجبور شدم از پرسپولیس بروم و در قطر بازی کنم. در این باشگاه یک ...
آزار و اذیت دختر 9 ساله توسط یک مرد وقیح برای بیش از 100 بار!
دخترجوان و چهره نگاری توانست تا چند ماه بعد این مرد شیطان صفت را دستگیر کند. دیوید تامپسون در مقابل پلیس گفت: من از بچگی مورد آزار و اذیت ناپدری ام قرار می گرفتم و به حدی از خودم و مرد ها انزجار پیدا کرده بودم که تصمیم به انتقام گرفتم اما ترجیح دادم انتقامم را از زنان و دختران جوان و کودکان بگیرم. تا سن 35 سالگی بیشتر اوقات پسر بچه ها را تا مرز تجاوز آزار می دادم. من قربانی خودم را ...
صفایی فراهانی: نمی خواهیم بجنگیم می خواهیم زندگی کنیم /2/
بودم با تیم ملی ایران به آمریکا رفتم؛ دانشجویان ایرانی دانشگاه برکلی من را دعوت کردند بعد متوجه شدم که همه هم دانشجو نیستند، بلکه همه ی جامعه ی ایرانی هایی که در آن منطقه زندگی می کنند نیز حضور دارند، نزدیک 3_2 هزار نفر جمع شده بودند. جالب بود که دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل تاکید بسیار می کرد که شما به این گردهمایی نروید، گفتم دعوت کرده اند نمی شود نرفت، می گفتند: اگر بروید از شما با گوجه ...
خاطرات طلبگی؛ماجرای خواندنی حضور تازه وارد ها در مسجد
وا رث: پای منبرم خلوت بود. این برای من که اولین ماه رمضان بعد از معمم شدنم را تجربه می کردم سخت و ناخوشایند بود. بعدها منبرهای خلوت را بیشتر دوست داشتم؛ مثل منبرهای اول که خودم بودم و صاحب مجلس! منبرهایی که حتی صاحب مجلس هم می رفت و برای همه ی موجودات نادیدنی حرف می زدم. آن روزها اما جوان بودم. پر بودم از شور و غرور. تحملش برایم سخت بود که از یک شهرک چند هزار نفری فقط و فقط ده دوازده نفری مرد پای ...
درخواست شهید اسدی از پدر؛ پنج پسر دارید! خمس شان را در راه حضرت زینب(س) بدهید
) بدهید پدر شهید در ابتدای گفتگو از تلاش های محمد برای کسب رضایت او پیش از اعزام به سوریه می گوید: محمد، چهار بار به عراق و بعد از آن به سوریه رفت. من عمل قلب باز انجام داده بودم و حالم مساعد نبود. گفتم شما به اندازه خودت رفتی، نرو. می گفت: پنج پسر دارید پدر! نمی خواهید خمس شان را در راه حضرت زینب (س) بدهید؟ تا شما راضی نباشید، بی بی زینب (س) من را طلب نمی کند. عراق شیعه زیاد دارد و دفاع می ...
تو هم مکان داری؟ حداقل ماهی پنج شش میلیون در می آوردم !
...> خیلی خوب است. این پولی که من درمی آورم اصلا برکت ندارد و چیزی ته اش نمی ماند. خودم هم نمی دانم چه می شود. یا خرج موادم می شود یا چند باری که پیش آمده، رشوه و جریمه داده ام. یک دفعه پولی که یک سال جمع کرده ای این طوری از دست می رود، اگر شانس بیاوری خودت یا جنست گیر نکند. زیادترین جریمه ای که تا به حال داده ای چه قدر بوده؟ 30 میلیون. رشوه را به چه کسی می دهی؟ ...
عاشقانه ترین رابطه های ستاره های هالیوودی را بشناسید + عکس
نتوانست نقش مذکور را بدست آورد. اما این آشنایی کوتاه باعث شد که این دو با هم دوست شده و چند سال بعد با هم ازدواج کنند. جیدا در مورد رابطه خود با ویل اسمیت و چگونگی شروع رابطه عاشقانه شان چنین گفته است:" بعد از این که چندین سال از آشنایی ما می گذشت، یک شب برای شام با هم بیرون رفتیم و من متوجه شدم که او از یک پسر جوان و داز به یک مرد بسیار بامسئولیت تبدیل شده است. ما شروع به صحبت های عاشقانه کردیم و رابطه ...