سایر منابع:
سایر خبرها
رئیس فدراسیون فوتبال: یک عده ای همیشه کج هستند/ حرف هایی از کی روش و برانکو شنیدیم که شما نشنیده اید/ ...
رهبری صحبت کنم. درباره پیامی که آقا دادند. طبیعی است که من به مسکو گفتم بگذارید چون خودم ایران بودم، به جام جهانی نرفتم. گفتم بگذارید این مجموعه بروند و با آقای کی روش صحبت کنند. چون بالاخره مقام معظم رهبری پیام دادند. یکی از افتخارات فوتبال این است که ایشان را راضی کردیم و کل تیم ملی و جامعه فوتبال را مورد تفقد قرار دادند. رفتند و اولین سوال آن مجری درباره برانکو بود. مثلاً هیچ سوالی درباره ...
زیبا بروفه با حواشی اش پوست انداخته است
روزنامه صبح نو: خانم زیبا بروفه یکی از بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون است که در اواخردهه70 و اوایل دهه80 به شهرت زیادی دست یافت، اما در سال های بعد دچار حواشی شد. البته پس از آن حواشی و دوری مقطعی از بازیگری، بروفه بازهم این حرفه را تا به امروز ادامه داده است. زیبا بروفه با ایفای نقش در فیلم شب روباه به کارگردانی آقای همایون اسعدیان، وارد حرفه بازیگری شد. او با بازی در ...
بگذارید من هم مثل رابعه اسکویی به ایران بیایم + عکس
ادامه بیان داشت: بعد از ستایش دو فیلم سینمایی به نام صفر به کارگردانی مسعود یزدانی فر و ترانه شرقی به کارگردانی احسان صدیقی بازی کردم که واقعا شرم دارم بگویم چه مبلغی برای بازی در این دو فیلم دریافت کردم؛ شاید باور نکنید برای فیلم ترانه شرقی 2 میلیون و برای فیلم صفر 4 میلیون تومان دستمزد گرفتم. هر فیلمی که به من پیشنهاد می شد در حد فیلم های خیریه بود و پولی نداشتند که به ما پرداخت کنند، هر ...
حق السکوت از دختر خاله مطلقه!
حوصله و بی انگیزه بود اما من دختری پر هیجان بودم و دوست داشتم به تفریح و گشت و گذار بروم. پدر ومادرم وقتی فهمیدند علاقه ای به او ندارم، مراسم عروسی را به راه انداختند تا شاید با زندگی زیر یک سقف به یکدیگر علاقه مند شویم. با این وجود من همه خواسته ها و هیجاناتم را سرکوب می کردم تا در کنار مهرداد زندگی کنم. چند سال بعد وقتی از بارداری ناامید شدم بهانه خوبی یافتم و از مهرداد جدا شدم ولی دیگر جایی در ...
روایتی از مقابله شیعه و سنی با ضدانقلاب
سرگیجه و حالت تهوع می گرفتی. در راه با راننده ای که قرار بود این دو روز را در مریوان همراه مان باشد، گرم صحبت شده بودم. او می گفت: خوب موقعی حرکت کردیم، به گرمای ظهر جاده نخوردیم، ظهرها آنقدر جاده گرم می شود که کولر ماشین هم جوابگوی گرمای هوا نیست، خداراشکر مشکلات اقتصادی هنوز به این شهرستان ها نرسیده و مردم راحت تر از ما زندگی می کنند. البته اگر مرزها را هم صد در صد ببندند دیگر بحثش جدا می شود ...
غیر مجازها با زندگی مردم چه کردند؟
خودش دست و پا کند. بعد از چندین سال تلاش در اوایل سال 92، این سرمایه به 500 میلیون تومان رسید. او سال 92 تمام این پول را در یکی از مؤسسه های غیر مجاز می گذارد: بالای شعبه خورده بود که از بانک مرکزی مجوز دارد اما یکدفعه آمدند و گفتند که غیر مجاز است. رفتیم پول مان را بگیریم، گفتند ندارند که بدهند. اصلاً انگار همه چندین و چند سال تلاشم هیچ شده بود. هنوز هم نتوانسته ام تمام پولم را بگیرم، نزدیک به 200 ...
فریب دختر جوان از سوی پسر فرصت طلب
آمدم به خانه رفتم و تا صبح از اتاقم بیرون نیامدم. از شدت ناراحتی گریه می کردم و از طرفی نمی خواستم خانواده ام از این ماجرا بویی ببرند. روز بعد بابک زنگ زد ولی من جوابش را ندادم. او تا ظهر پشت سرهم زنگ می زد. سر ظهر پیامکی فرستاد که از آزار و اذیت هایش فیلم گرفته و اگر سر قرار نیایم، آبرویم را خواهد برد و فیلم را برای دوستان و فامیلم می فرستد. وی افزود: نمی توانستم به خانواده ام چیزی ...
از زندگی در تنگدستی تا راه اندازی گلخانه 8000 متری محبوبه خانم+ تصاویر
است از همسرم به دلیل اعتیاد به شیشه جدا شده ام. همسرم در آن زمان تحت پوشش کمیته امداد بود و من در گلخانه مدت سه سال کارگری کردم و ماهانه 220 هزار تومان حقوق دریافت می کردم. به دلیل داشتن مشکلات در زندگی و تأمین هزینه های آن تحت پوشش کمیته امداد قرار دارم. سال 87 به ورامین، منطقه جوادآباد و روستای طغان رفتم. در آنجا در گلخانه 2600 متری که برای فردی بود به صورت ارباب و رعیتی کار ...
شیخ سعودی با زن ایرانی متاهل ازدواج کرد!
ای شرم آور در این زمینه است که شرح ماجرا را از قول یکی از مدیران کاروان در آن سال، این چنین بیان می کند: پس از این که سال 72 ، حُجّاج دوباره به مکّه مشرّف شدند، یکی از خانم های ایرانی به ستاد مکّه مراجعه کرده و گفته بود، من در واقعه سال 66 در مکّه بودم. زخمی شدم، به خانه ای در نزدیکی پُل حَجون پناه بردم. پس از پایان ماجرای کُشتار مردم، وقتی خواستم از خانه خارج شوم و به هتل خود برگردم، متاسّفانه ...
داستان پیچیده یک جنایت خانوادگی
را نشان خواهد داد... من بسیار ناراحت بودم برای همین موضوع را به شوهرم گفتم او گفت: اگر می خواهی حرف هایت را اثبات کنی باید برادرم را بکشی، برای همین او اسلحه ای خرید و به من آموزش تیراندازی داد. شب حادثه لباس مردانه پوشیدم و به خانه پدر شوهرم رفتم. من هفت سال است که به اتهام قتل در زندانم و به قصاص محکوم شدم، اما باید بگویم که برادر شوهرم عامل همه این جنایت ها است، او به من تعرض کرد و ...
فروش بیشتر دغدغه امروز تئاتری هاست/ نفی تکنیک بدون اندیشه
فراموش کنیم؟ البته من که فراموش نکرده ام منتها صرف توجه به گیشه باعث می شود که همه چیزهای دیگر را فراموش کنیم. من هنوز در خاطر دارم روزی را که پدرم با بغض به من گفت چرا رشته مهندسی را رها می کنی و به تئاتر می روی و من پاسخ دادم که خیلی چیزها وجود دارد که مردم تشنه شنیدن آن هستند. آن زمان خودم خیلی بچه بودم که معنی حرف خودم را بفهمم برای اینکه این حرفه اصلا شبیه آن چیزی نبود کحه من در ...
درجا زدن عروس و داماد ها در خوان اول ازدواج
قرار است که این خریدها تمام شود، اما تمامی ندارد. از جعبه جارو برقی ای که خریده اند می توان فهمید که جنس خریداری شده از بین برندهای ایرانی انتخاب شده است، در مورد این موضوع که چرا کالای ایرانی انتخاب کرده اند مرد جوان گفت: واقعیتش این است که با این نوسان های اقتصادی که اخیرا سنگ تمام گذاشته است، اگر بخواهیم کالای خارجی انتخاب کنیم، دیگر چیزی برایمان باقی نخواهد ماند، البته که امروزه ...
از فقر مالی تا کسب طلای آسیا
...> راستش من هر روز صبح ساعت پنج و نیم از خانه تا دریاچه را می دوم و با قایق 12 کیلومتر پارو می زنم و به خانه باز می گردم و باز هم بعد از ظهر ساعت سه و نیم باز به دریاچه می روم و 18 کیلومتر پارو می زنم و در کل روزی سه وعده تمرین می کنم و این برنامه را طاهر کبوتری مربی ام در اختیارم قرار داده است. فارس: اخیرا مدال طلای آسیا را کسب کردید، چه احساسی داشتید؟ خیلی خوشحال بودم چون نتیجه ...
روایت جوانی که شهادت را به زندگی مرفه خود ترجیح داد!
عکس محمد را در خانه شان دارند. وی می افزاید: سال 67 نامه ای برای ما آمد که خبر سلامتی محمد را نوشته بود. در شهر خبری پخش شد که قرار است بچه ها را درب آستان سبزقبا بیاورند. ما هم با دلی شاد به استقبال رفتیم، ولی از محمد ما خبری نبود که نبود. نگران شدیم. هرکس از پدرسوال می کرد او می گفت: محمد سالم است. خودش خبر سلامتی اش را داده است. محمدم برمی گردد . اما ماجرا به گونه دیگری رقم خورده است ...
حکایت کمک اجباری به مدارس و کام تلخ والدین بی بضاعت در ارومیه
، نمیدانم چطور از او بخواهم که برای مدرسه نیز پول کنار بگذارد . او با شرم خاصی که در چهره اش موج می زند ادامه داد: گاهی دوست دارم تحصیل را رها کنم و به دنبال کار بروم، توان این را ندارم که به مدرسه بگویم پول نداریم و نمیخواهم در برابر بقیه دوستان شرمسار شوم . خانواده های زیادی شاید بتوانند با قرض گرفتن یا کم کردن هزینه یک ماهشان پول ثبت نام چند صد هزار تومانی مدارس را بدهند اما کم ...
گلوله باران غافلگیرانه 7 نفر توسط کومله
و مقداری وسایل اولیه و مورد نیاز آغاز کردیم. یک سال از زندگی مشترکمان می گذشت که دخترمان به دنیا آمد. من خیلی به حسین وابسته بودم. او و برادرش در کار تاسیسات آب بودند. به یاد دارم، دوست داشت به همه خدمت کند و مشکلاتشان را برطرف کند. احترام زیادی به پدر و مادرش می گذاشت و همیشه حواسش بود تا دل کسی را نشکند. اگر می دید، فردی لباس مناسب ندارد، لباس خودش را درمی آورد و به او می داد. ...
آرش جمعه زنگ نزد!
نگرانت هستیم، اما او در جواب گفت، بابا نگران نباش هر چه خدا بخواهد همان می شود. آخرین بار کی او را دیدید؟ 5 تیرماه بود که به خانه آمد. دو هفته خانه بود. روز سه شنبه دوباره به محل خدمتش رفت. البته من خانه نبودم. برای کاری چند روزی به تهران رفته بودم. او پیش مادرش و بچه ها بود. وقتی من برگشتم او رفته بود. حتی نتوانستم برای آخرین بار با پسرم خداحافظی کنم. شغل شما چیست؟ ...
واکنش طیب نیا به شایعه حضورش در دولت/ باز هم ادعای میانجیگری عمان بین ایران و امریکا/ آقای وزیر مجرم و ...
... شرق: کاش دولت روحانی از تحریم های سال 90 درس می گرفت یک روزنامه حامی دولت می گوید دولت روحانی از درس های تحریم در سال های 90 و 91 عبرت نگرفت و مجددا کشور را نسبت به تحریم ها آسیب پذیر کرد. روزنامه شرق نوشت: ایران در سال های 90 و 91 با تحریم های نفتی و بانکی جدی مواجه شد که کشور را در محدودیت های جدی قرار داد، اما با رفع این بحران پس از امضای برجام، باز درآمدهای نفتی به ...
عاشق ابراهیم هادی بود / در بهشت زهرا(س) همسرش را برای شهادت آماده می کرد
دادم و سوار ماشین شدم که بروم، همسرم آمد و گفت: برو ولی من با این بچه ها و مریضی ام چه کنم؟ خیلی ناراحت شدم. از ماشین پیاده شدم و معذرت خواهی کردم. خیلی دغدغه داشتم که خدایا من چطور جبهه بروم و دینم را ادا کنم. در نهایت همسرم را راضی کردم. سال بعد رضایت داد و من با همان حالت مریضی همسرم باز رفتم و چند ماهی منطقه بودم، انجام وظیفه کردم و برگشتم. مجروح نشده ام. توفیق شهادت هم که نداشتم. اما پسرم ...
3 جنایت در اختلاف پیچیده خانوادگی
قتل عمدی عمویم را قبول ندارم؛ او تصمیم به قتل من داشت و مجبور بودم این کار را بکنم. متهم گفت: بعد از اینکه برادر و پدرم کشته شدند، من دیگر آدم سابق نشدم؛ من همان زمان مُردم. عمویم به خاطر ارث و میراث اختلافاتی را در خانواده ایجاد کرد و ولعش هرگز تمام نمی شد؛ او می خواست باز هم پول بیشتری داشته باشد. وقتی همسرش به خانه ما حمله کرد و برادر و پدرم را کشت، می دانستم که عمویم به این موضوع ...
قدرت خرید کارگران، 72 درصد کم شد/نرخِ سبد معیشت به 5 میلیون تومان رسید
و در زمان خود به نوعی یک گامِ رو به جلو محسوب می شد، پس از گذشت یک فصل از سال جدید، دیگر اظهر من الشمس است. نمی شود کتمان کرد که خانواده های کم درآمد بیش از هر زمان دیگر، ناتوانی معیشتی را احساس می کنند. این همان واقعیتِ تلخی ست که حسین رجائیان (رئیس انجمن صنفی کارگران پیمانکاری حاتمی در معدن چادرملو) آن را تایید می کند. او معتقد است: کارگرانی که در یکی از موفق ترین و پررونق ترین ...
بازخوانی پرونده جزایری از زمان تولد تا فرار غیرقانونی/ رشوه، عدس، شهرام و دیگر هیچ
رسیدگی مجدد به پرونده او را صادر کرد. در سال 1387 شهرام جزایری بابت اتهامات خود به 11 یازده سال حبس تعزیری، رد مبلغ 48 میلیون و 600 هزار و 185 دلار آمریکا به بانک ملی ایران و صندوق ضمانت صادرات، پرداخت جزای نقدی معادل دو برابر مبلغ یادشده (97 میلیون و 200 هزار و 370 دلار آمریکا) به صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از فعالیت بازرگانی در بخش صادرات و واردات و نیز محرومیت از اخذ هرگونه تسهیلات ...
سرنوشت شوم نوعروس 16 ساله در خانه مجردی / او با پسرهای غریبه قرار مرار می گذاشت!
به گزارش نامه نیوز، تیرماه بود که ماموران کلانتری درجریان کشته شدن دختر جوانی قرار گرفتند. این ماجرا زمانی فاش شد که تازه داماد پس از به قتل رساندن نامزد 16 ساله اش به کلانتری رفته و پرده از راز این جنایت برداشت. بدین ترتیب، تیمی ازماموران همراه با بازپرس جنایی به خانه مجردی تازه داماد رفته وبا جسد خون آلود عروس نوجوان روبرو شدند. عامل جنایت که 23 سال دارد در همان ...
یک عدّه پولدارهای نوکیسه تازه به دوران رسیده، دنبال نشان های خارجی اند؛ به قول خودشان برندهای خارجی
به نظام بودند؛ این را من به خاطر تماس نزدیک با مسائل کارگری در طول این 37 یا 38 سال عرض میکنم. جامعه ی کارگری در انقلاب وفاداری نشان داد، حضور نشان داد؛ در حوادث بسیار مهم و تعیین کننده ی اوایل انقلاب حضور نشان داد. در اوایل انقلاب چپهای آن روز، مارکسیست های آن روز که بعد همه ی آنها شدند نوکر و مزدور استکبار آمریکایی و غیره، در داخل کشور سعی میکردند حرکت عمومی ملّت ایران را به همان ...
راه های شگفت انگیزِ حرام کردن پول و جلوگیری از آن ها!
عرفانی به آنها دست می دهد و بعد، ناگهان در حالی که خون جلوی چشمان شان را گرفته است، مانند گرگی که در میان گله گوسفندان افتاده شروع می کنند به تاختن و پول حرام کردن! حتی الامکان کارت بانکی اصلی خود را به دست زن جماعت نسپارید و حتی مواظب باشید که یک وقت در خانه هم جایش نگذارید چون خانم ها دارای حس ششم عجیبی هستند که بلافاصله ردِّ آن را می زنند و ممکن است ناگهان همینطور که در محل کار تشریف ...
حادثه ناگوار برای دختر چاق تهرانی که عمل زیبایی کرد!
دوستانم مدام می گفتند: سمانه چقدر چاق شدی متنفر بودم. دوست داشتم هر کس را که با دیدنم این جمله را بر زبان می آورد ریز ریز کنم. انگار آن ها اندامشان شبیه به مانکن های فروشگاه های مد و لباس بود و من هم شبیه به بشکه بودم. وضعیت خانواده ام متوسط رو به بالاست و برای همین در هر دورهمی خانوادگی که شرکت می کردیم حرف دختران هم سن و سال من جراحی سربالا کردن بینی و جمع و جور کردن گوش های شبیه به آینه بغل و این ...
پول فروش بلیت سینما به کدام حساب واریز می شود؟
راهکاری ایجاد شود که پول فروش بلیت همزمان بین ذینفعان تقسیم شود نه اینکه مدت ها در حساب یکی از آنها بماند. وی افزود: طبق اطلاعات من، دوستان سازمان سینمایی و شورایعالی تهیه کنندگان درصدد این هستند که طرحی ایجاد کنند تا بر اساس آن همانند کشورهای دیگر دنیا بعد از خرید بلیت سهم صاحبان فیلم به حساب آنها واریز شود. البته باید سیستم بانکی متناسب با این کار هم وجود باشد و اطلاع دارم که یکی، دو بانک ...
3 جنایت به دنبال آزار یک زن
قتل من را کشید. کامران هم موضوع را به من گفت. به کامران گفتم باید علیه سعید مدرک جمع کنیم هربار که عمویم زنگ می زد من مکالمات او را ضبط می کردم. تا اینکه یک روز به کامران گفت قبری که برای کوروش آماده کردیم کوچک است و باید آن را بزرگ کنیم. سپس با کامران قرار گذاشت. بدون اینکه متوجه شوند من کامران را تعقیب کردم و زمانی که کامران از ماشین پیاده شد ابتدا به سمت ماشین عمویم شلیک کردم و بعد که فرار کرد ...
توضیحات 11 صفحه ای زیباکلام به قوه قضاییه/ مردم هنوز برای کرمانشاهی ها پول واریز می کنند
تومان به این حساب واریز کردند و شبی که ما در کرمانشاه بودیم نیمه شب دخترم مرا بیدار کرد و گفت پول از یک میلیارد تومان گذشته و اشک در چشمانش حلقه زد و گفت می ترسم اعتماد مردم را از بین ببری و دوست ندارم اعتماد مردم به یک استاد دانشگاه از بین بروند، اما به او گفتم خدا کمک می کند و به بازپرس گفتم به دلیل اعتمادی که مردم و به ویژه کردها به من داشتند نمی توانم حساب را ببندم. زیباکلام با بیان ...
فشافویه؛ دورریز پایتخت
هم در و پنجره را محکم ببندیم، ولی باز هم پرده و فرش و وسایل خانه دوده می گیرد. هر ماه باید پرده ها را بیندازم توی ماشین لباسشویی. به شوهرم گفتم خانه را بفروشد بریم سمت شهرری. واقعاً با این وضعیت که هر روز بدتر می شود، نمی توانیم حسن آباد زندگی کنیم. برای هر یک از عابران که سؤالم را تکرار می کنم همان پاسخ تکراری را می شنوم؛ صدا، تردد و دود ماشین های سنگین آزارشان می دهد و می ترسند روزی ...