منظمی: خدا شاهد است نه کسی را هل دادم، نه با کسی دعوا کردم/ فرهنگی و ارزشی ...
سایر منابع:
سایر خبرها
خیاط کر و لال از طناب دار فاصله گرفت
.... در کارگاه خیاطی حوالی تهران مشغول به کار شدم. من سرم به کار خودم بود و با همکارانم کاری نداشتم تا اینکه متوجه شدم کیوان پشت سرم ادای مرا در می آورد و دیگران را می خنداند. از این موضوع خیلی ناراحت بودم و چند باری هم تذکر دادم و حتی با هم مشاجره کردیم، اما فایده ای نداشت تا اینکه شب حادثه به خاطر همین موضوع با هم مشاجره کردیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت او را هل دادم و، اما قصد قتل نداشتم و الان هم ...
ناحقی به خاطر بومی نبودن!
اینجانب عهدیه پهند فرزند شهید رضا پهند هستم. پارسال در آزمون آموزش وپرورش استان کرمان شهرستان فهرج ثبت نام کردم وقبول شدم. به دلیل بومی نبودم حقمو پایمال کردن. امسال امتحان دادم برای شهرستان بم بخش فهرج سهمیه شاهد ثبت نام کردم. دیروز نتایج اومدن سهمیه شاهد برام نزدن. به خدا قسم اینجا داره حق من ضایع میشه. بنیاد شهید هم میرم کاری برای من نمیکنن. از شما تقاضا دارم مشکل من را حل کنید. با تشکر ...
حل مشکلات زناشویی با این 10 قانون
....البته متوجه می شود که همسرش ناراحت است ولی این فقدان صراحت باعث می شود مشکل بدون راه حل بماند. 2. بدون سرزنش کردن همسرتان، درمورد احساستان حرف بزنید. جملاتی که به صورت مستقیم شخصیت طرفتان را زیر سوال می برد برای رابطه بسیار مضر است. اگر مردی که از حسادت همسرش کلافه شده است بگوید واقعاً آدم غیرمنطقی ای هستی باعث می شود که همسرش وارد حالت دفاعی شود و بحث را به بیراهه بکشد. ...
قتل اتفاقی در ساختمان نیمه کاره
اتحاد خبر: درگیری بین دو دوست که با میلگرد به جان هم افتادند، صاحب ملک را قربانی کرد و مرد ضارب به اتهام قتل عمدی بازداشت شد.به گزارش خبرنگار ما، یک سال قبل خبر درگیری بین چند مرد به مأموران پلیس گزارش شد. به گزارش روزنامه شرق؛ پلیس وقتی در محل حضور یافت، متوجه شد درگیری بین چند نفر به خاطر یک تلویزیون بود و مقتول نقشی در این دعوا نداشت.سه مردی که در درگیری بودند، بازداشت شدند. یکی از ...
بنده خدا ای مشاورو اصّن حرف دلِ منِ زد
رو حرف من حرف بزنی؟ کی میگه با من کل کل کنی؟ مرده شور اون هیکل دراز قناسُتِ ببرن که جز اعصاب خُردی هیچی ندری... - بی بی جون خوبی شما؟ مگه من چی گفتم؟ ببخشید بی بی جون، ولی به نظر من شما زیادی عصبی هستین و بد نیس با یه مشاوری، روانشناسی، چیزی صحبت کنین، بلکه یه کم اعصابتون آروم شه. بی بی دمپایی اش را درآورد و محکم پرت کرد طرفم... - نیس بیشی به حق علی! خدا بزنه تو سر عروسُم با ای ...
من فکر میکردم مسلمان ها از همه بیزارند,اما حالا طرز صحبت کردنشان را هم دوست دارم
ادامه دادم و در این مسیر فراز و نشیب هایی داشتم. بعضی روزها از خواب بیدار می شوی درحالی که اسلام برای تو یک فرهنگ گنگ و یک دین مبهم است. با خود می گویی: ” بله، من نمی خواهم از پیروان اسلام باشم.” روزهای بعد که از خواب بیدار می شوی طور دیگری هستی و با خود می گویی: ” چرا من درمورد اسلام آنگونه فکر کردم؟!” درست همین موقع است که به تغییر بسیار بزرگی می اندیشی، تغییری که به سرعت به وقوع می پیوندد. “می ...
فتحی: حاضرم کتک بخورم اما استقلال ببرد
اتفاق می افتاد من ناراحت نمی شدم. من حاضرم کتک بخورم اما تیم محبوبم استقلال برنده شود. با لیدرهای استقلال جلسه ای برگزار نکردید؟ هنوز وقت نکرده ام اما مطمئن باشید به زودی شرایط استقلال درست خواهد شد. امیر قلعه نویی هم روز گذشته مقداری از مطالبات خود را بخشید. چقدر از این طلب پرداخت خواهد شد؟ ابتدا جا دارد از ایشان تشکر کنم که چنین کاری را انجام داد اما ...
سیره و منش شهدا، الگویی برای زندگی
با بیان اینکه فرزندم برای برای رفتن به جبهه شوق و اشتیاقی وصف ناپذیر داشت، اظهار داشت: وی پس از چند ما ه جنگیدن برای دیدن خانواده برگشت که پس از دیدار با خانواده، دوستان و آ شنایان با شوق خاصی در مورد جبهه تعریف می کرد و سعی داشت جوانان را به جبهه رفتن تشویق کند. وی افزود: دوباره سعی کردم از رفتن منصرفش کنم و از هردری برای راضی کردن پسرم نوجوانم صحبت کردم،که عزیزعلی ناراحت شد و با لحن دلگیری ...
قتل در سایه طلاق عاطفی
که متوجه بارداریم شدم، این مساله چون ناخواسته اتفاق افتاد مرا بسیار ناراحت کرد، من علاقه ای به همسرم نداشتم و حالا از او باردار بودم، اما نمی توانستم کاری انجام دهم. زندگی برایم دشوارتر می گذشت، حالا من به نوعی مادر شده بودم، اوایل دوره بارداریم بود که متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شدم، کمی بعد به یقین رسیدم که وی گرفتار اعتیاد شده و همان زمان به نشانه اعتراض خانه را ترک کردم و از خانواده ام کمک ...
سکوتم را پای تقصیرم نگذارید
موسیقی در حال فعالیت هستند من هم به لطف خدا آن لطف را تبدیل به مهر کرده ام و همیشه این مهر را به مردم تقدیم کرده ام می گویم که تمام تلاشم شادکردن مردم است. هیراد افزود: تنش هایی که به وجود می آید قلبم را ناراحت می کند، زیرا من با موسیقی خود به دنبال تزریق امید و آرامش در دل مردم هستم و جز این نخواسته و نمی خواهم، ولی این گونه حواشی و دامن زدن به آن قلبم را می شکند، اگر صدای من هست و ...
اصفهان| رتبه چهار کنکور انسانی: می خواهم در رشته حقوق ادامه تحصیل دهم؛ کلاس کنکور نرفتم
. من هیچ کلاسی نمی رفتم و فقط پایبند مدرسه بودم اما تنها آزمون های آزمایشی را می دادم. رتبه چهار گروه علوم انسانی کنکور سراسری سال 97 با بیان اینکه من از فضای مجازی هم استفاده می کردم، گفت: استفاده من از فضای مجازی کاملاً کنترل شده بود، زمان خاصی مانند ظهرها و قبل از خواب کمی به فضای مجازی اختصاص داشت. فخار ادامه داد: سال گذشته قبل از اینکه درس خواندن را به صورت جدی شروع کنم یک ...
ماجرای سروان با وجدان میدان فردوسی
یک میلیون تومان پول جمع کرده بودم. روز ثبت نام بود، باید به بانک ملی می رفتم. وقتی به داخل بانک رسیدم، متوجه شدم که پولم نیست. خیلی ناراحت شدم. واقعا حس بدی بود. همه جا را دنبالش گشتم. هیچ وقت هم پیدا نشد. نمی دانم گم کردم یا کسی از من دزدید. من هیچ وقت آن روز و احساسی که داشتم را فراموش نمی کنم. وقتی هم که آن چک ها را پیدا کردم، دقیقا همان حس به سراغم آمد. چطور چک ها را پیدا کردید؟ ...
وقتی منافقین نوجوان 17 ساله را به بدترین شکل به شهادت می رسانند+ عکس
اینکه شهید شود هر موقع تهران بود می رفت روی قبر شهدا می خوابید و با شهدا صحبت می کرد و با خدا راز و نیاز می کرد و خیلی دوست داشت شهید شود.5 روز بعد از آخرین باری که به جبهه رفت به شهادت رسید . آخرین بار بهمن گفت مادر من لایق شهادت نیستم اما اگر شهید شدم مادر برای من گریه نکنی و هزینه های مراسم من را به جبهه کمک کن .وقتی خبر شهادتش را برایم آوردند من بچه شیرخواره داشتم و درب را باز کردند و پدرش ...
قتل اشتباهی بر سر تنبلی همکار
جریان درگیری دو کارگر ساختمانی بر اثر اصابت میله به سرش مجروح شده و بعد از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات فوت کرده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پدر مقتول که به شدت گریه می کرد و شاهد حادثه بود در توضیح به مأموران گفت: در لواسان ساختمانی در حال ساخت داشتم که روز گذشته دو نفر از کارگران ساختمان به نام احمد و هادی با هم درگیر شدند. احمد با سنگ شیشه تلویزیون هادی را شکسته بود. وقتی ...
حق را بگیرید حتی اگر خلافِ شما باشد!
مثل همیشه برای یافتن یک نکته کوچک، عالمی از کتاب را از کتابداران بخواهم تا جایی که این مسئله برای آنها که اندکی سخت روی بودند، به یک معضل مبدل شد. یکبار یکی از آنها به من گفت: ما نمی توانیم مدام برویم و برای شما کتاب بیاوریم! ناراحت شدم و پرسیدم که مسئول کتابخانه کیست؟ گفتند: آقای مرتضی تیموری و اتاقش را به من نشان دادند. در که زدم و وارد شدم، مردی را دیدم که پشت میز، در برابر انبوه فیش ها و کتاب ...
روایت 30 سال عاشقی با بابارجب
تلفنی متوجه شدیم، ایشان در تهران بستری هستند، من خواستم با ایشان صحبت کنم، اما ایشان نمی توانستند صحبت کنند و سه روز بعد به همراه برادر همسرم به تهران رفتیم و با فردی مواجه شدم که کاملاً صورت خود را از دست داده بود و فقط از روی ظاهر می توانستم تشخیص دهم همسرم است و از صورت اصلاً قابل شناسایی نبودند. **: وقتی ایشان را در دیدید، واکنش شما چی بود؟ من وقتی همسرم را دیدم، بیهوش شدم ...
خاطرات صادق زیباکلام از زندان: به روحانیون والیبال و زبان انگلیسی یاد می دادم
شهروند- به ناز مقدسی: صادق زیبا کلام استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی از آن دست آدم هایی است که حس می کنم بیشتر از سن و سالش زندگی کرده است. او آن قدر خاطره از 70 سال زندگی اش دارد که اگر ماه ها هم پای صحبت هایش بنشینید این روایت های تاریخی تمامی ندارد. با این حال سعی کردم خلاصه ای از زندگی پرفراز و نشیب زیباکلام را از دل حرف هایش بیرون بکشم. از ماجرای علاقه اش به راننده های فکل کراواتی تا شیفتگی ...
علت جدایی دروازه بان فصل گذشته گسترش فولاد تبریز
کوروش ملکی در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در تبریز ، درباره اتفاقات مربوط به جدایی اش از تیم گسترش فولاد، اظهار داشت: متاسفانه شرایط در گسترش فولاد آن طور که می خواستم پیش نرفت. سال اول بازی های خوبی برای این تیم انجام دادم و در زمان آقای کمالوند 10 بار به میدان رفتم. در این بازی ها هم گسترش فولاد یا برنده شد و یا به مساوی رسید. با این حال، در سال دوم خیلی در حق من بدی کردند. وی افزود ...
آزار جنسی دختر جوان توسط پسر فرصت طلب
روزنامه قانون: چندی پیش دختر جوانی با مراجعه به یکی از دادسراها از جوانی به دلیل آزار و اذیت شکایت کرد. این دختر که چهره اش نشان می داد بسیار ناراحت است و در حالی که در ادامه صحبت هایش با بازپرس گریه می کرد، گفت: چند روز پیش در کلاس زبان انگلیسی ثبت نام کرده بودم و عصرها به کلاس می رفتم و در این رفت و آمدها با جوانی که خود را بابک معرفی می کرد، آشنا شدم. او پس از پایان کلاس به مقابل آموزشگاه زبان ...
ناگفته های پسر 20 ساله خوش شانس حادثه سرقت مسلحانه دیشب
در ادامه صحبت های خود گفت: سارق به سمت من با اسلحه ای که در دست داشت نشانه گرفت، فکر کردم اسلحه اش قلابی است، با او درگیر شدم، ماشه اش را کشید ولی تیری شلیک نشد، در همین حین برادر دوقلویم نیز وارد شد و هر دو با سارق گلاویز شدیم، در همان حین دولا شد و از توی جورابش گاز اشک آور درآورد و به صورت ما پاشید. این پسر خوش شانس می افزاید: پدرم نیز در این حین وارد شد و هر سه با هم به سمت سارق ...
اسناوندی: در نهایت احترام و صمیمیت از صبح به خیر ایران جدا شدم
اینکه تهیه کننده صبح بخیر ایران عذر این مجری جوان را خواسته است. محیا اسناوندی ضمن تکذیب این موضوع در گفت و گو با خبرنگار برنا اینگونه گفت: این مسئله صحت ندارد و کسی عذرم را نخواسته است. من یک سال پیش به دعوت گروه اجتماعی شبکه یک و تهیه کننده برنامه صبح بخیر ایران ، آقای علی هنرور به این مجموعه دعوت شدم حتی در مراحل پیش تولید و اتاق فکر حضور داشتم و همه به اتفاق هم برنامه را شروع کردیم. اوایل تمام ...
راز جسد رهاشده در کانال آب فاش نشد
) چند روز پیش از کشف جسد در نزدیکی خانه وی دیده شده است. کارآگاهان در ادامه رسیدگی به پرونده، مهشید را بازداشت کردند که وی در تحقیقات به مأموران گفت: چند ماه قبل خانه ام را برای اجاره به بنگاه معملات ملک سپردم و خانه را به مهشید اجاره دادم اما پس از مدتی منصرف شدم و از مهشید خواستم تا خانه را تخلیه کند؛ قصد داشتم خانه را به فرد دیگری اجاره دهم اما مهشید می گفت مدت زمان قرارداد یک ساله ...
پروفسور رزاقی آذر: 17 سالگی ازدواج کردم
حق ترانزیت از امارات را نخواهی داشت. من هم پاسخ دادم که اتفاقا من در ایران کارهای بسیاری دارم و باید هر چه سریعتر به کشورم بازگردم. وقتی که متوجه شدم قصد دارند از من اعتراف بگیرند تا بتوانند قانونا علیه من اقدام کنند شروع به نوشتن کردم: "من پروفسوری هستم که با 35 سال سابقه علمی پلیس امارات به سراغ من آمده است در حالیکه از من دعوت کرده بودند به امارات بیایم و کنفرانس بدهم.در تمام نقشه ...
تکرار/ توصیه برترین های کنکور 97 به پشت کنکوری ها| فعالیتی در شبکه های اجتماعی نداشتیم/ در کلاس فوق ...
خود هدف قرار دادم اما به لطف خدا و زحمات استادان، برادرم که خود در این راستا موفق عمل کرده و پدر و مادر دلسوزم، به کسب رتبه برتر دست یافتم و از این بابت خداوند را شاکر هستم. به گفته این دانش آموز موفق قمی برای کسب این رتبه که هنوز برایم باورکردنی نیست تنها به شرکت در آزمون های کنکور آزمایشی و متداول مدرسه و استفاده از کتابخانه آن در این مسیر اکتفا کردم و در ساعات مطالعه خود، بیشتر بر ...
حال و هوای برگزیدگان کنکور 97 / از آرزوی کارآفرینی تا دعاهایی که به ثمر نشست
رتبه چهارم گروه آزمایشی علوم انسانی در کنکور سراسری 97 را برای نخستین بار از شبکه خبر متوجه شدم. وی با بیان اینکه فکرش را هم نمی کردم که این رتبه را بیاورم، افزود: کسب رتبه 15 یا 16 در ذهنم بود و از این که چهارم شدم واقعاً تعجب کردم. رتبه چهارم گروه آزمایشی علوم انسانی در کنکور سراسری 97 گفت: قطعاً رشته حقوق را انتخاب خواهم کرد اما بین دانشگاه تهران و شهید بهشتی مردد هستم و ...
بی بهانه اهدا کنیم...
بازنشست شدم. بیماری قلبی دارم و خونم رو قبول نمی کنند". او ادامه می دهد " من خیلی خون دادم اما از زمانی که اهدای خون تو کامپیوتر ثبت شده تا حالا 253 بار اهدای خونم ثبت شده، من رکوردار اهدای خون جهانم و دوست دارم اسمم توی کتاب گینس ثبت بشه، بارها هم خانوادم پیگیری کردن اما هنوز راه به جایی نبردند". این اهدا کننده خون جلب رضای خدا با کمک به بندگان را تنها هدفش از اهدای خون عنوان می کند و می گوید" همیشه به جوونا و مخصوصاً اونایی که قمه می زنن توصیه می کنم به جای قمه زدن خون اهدا کنن تا به این کار هم به خودشون و هم به دیگران کمک کنن". ...
حضور نداشتن تماشاگران در نتیجه گیری سپاهان تاثیر داشت/ ناهماهنگی در تیم ما طبیعی است
متوجه شدم که همه بازی ها در یک سطح بود. همه دیدار ها کیفیت لازم را نداشت و البته این امر برای هفته اول طبیعی است. تابش در خصوص اینکه امیر قلعه نویی سرمربی سپاهان از عملکرد تیمش در بازی با صنعت نفت راضی نبود و اینکه او گفته باید چند هفته صبر کرد تا تیم نتیجه بگیرد، تصریح کرد: طبیعی است که راضی نباشد. او از تیمش توقع زیادی دارد و می خواهد امتیازات را جمع آوری کند. منظور قلعه نویی در آن ...
می خواستم از پدرم دفاع کنم
پسر نوجوانی که هنگام رقص در یکی از تالار های عروسی مرتکب قتل شده بود، در جلسه محاکمه مدعی شد که در دفاع از پدرش دست به جنایت زده است. به گزارش خبرنگار ما، نوزدهم بهمن سال 95، مأموران کلانتری 151 یافت آباد از درگیری دو طایفه در یکی از تالار های عروسی باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می داد درگیری حین رقص چوب مهمانان عروسی اتفاق افتاد و در آن درگیری پسر 24 ساله به نام کاظم بر اثر ضربه چاقو ...
طعم شیرین دوتایی شدن
.... من همیشه با تو قهرم . از حال رفیق شفیقم برایتان نگویم. پدری بود شرمسار. خودم را شرح می دهم که برای لحظاتی جای ایشان قرار گرفتم. بغض گلوی مرا هم گرفته بود. خدا شاهد است تمام وقتی که رقیه داشت برای بابایش شیرین زبانی می کرد همه اش روضه خانم جانمان حضرت رقیه خاتون(سلام الله علیها) را مرور می کردم. صحبت هایشان که تمام شد برگشتیم به خانه(مقر). مصطفی می گفت: می بینی چقدر سخت است ...
حکایت مردمان صبورخسته
.... اما از یکی دو ماه پیش که خیلی بدتر شده. یا با هم دعوا می کنند یا خودشون با خودشون. یک دفعه می بینیم یکی رفت وسط خیابون دراز کشید خواست خودکشی کنه، یا یکی میاد داد و هوار میکنه و به زمین و زمان فحش میده. به خدا مردم زیر بار فشار دارند جون می دهند، مردم بلاتکلیفند، نمی دانند باید به چه کسی تکیه کنند، همه چیزشان را از دست داده اند . چرا کسی به مردم نمی گوید چه خبر است؟ ...