سایر منابع:
سایر خبرها
جزییات دستگیری قاتل پسر بچه 10 ساله + تصاویر
گوید نگران نباش، قاتلت دستگیر می شود و خودم چهارپایه مرگ را از زیر پایش می کشم. سپهر مرد خانه بود لیلا کمی که آرام تر گرفت، به خبرنگار جام جم گفت: چهار سال پیش بنابر دلایل و مشکلاتی که برایمان پیش آمد، شوهرم به ناچار من و دو فرزندم را ترک کرد و قرار شد با پایان مشکلات دوباره همه با هم زندگی کنیم. در نبود شوهرم، سپهر مرد خانه مان شده بود. هرچه می خواستیم او تهیه می کرد. همیشه مراقب ...
اعتراف قاتل 17 ساله
رفته تا یخچال مغازه را خاموش و مغازه را ببندم؛ ناگهان متوجه حضور یک نفر در پشت سر خود در مغازه شدم که این شخص مرا به سمت عقب مغازه هل داد. ادامه داد: محمدرضا بود؛ ابتدا فکر کردم که دارد شوخی می کند اما ناگهان چاقو را از روی تخته مغازه برداشت و ضربه ای را به سمت سینه ام پرتاب کرد !! که من خود را به عقب کشیدم اما با این وجود قسمتی از چاقو به سینه ام برخورد کرد؛ پس از آن مجدداً ضربه ای ...
عامل جنایت مستانه به قصاص محکوم شد
.... دوست مقتول نیز به عنوان شاهد به ماموران گفت: من و دوستم با هم در خیابان خانه مان بودیم که دیدیم این سه مرد مست با خودروی سمند به خیابان ما آمدند. آنها از ماشین پیاده شدند و در محله ما حرکات عجیبی از خودشان نشان دادند، برای همین من و دوستم به آنها تذکر دادیم که یکی از آنها با چاقو به ما ضربه زد. با این اظهارات، متهم اصلی صحنه جنایت را بازسازی کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری ...
فرار مرگبار جوان معتاد از کمپ ترک اعتیاد
خلیج فارس: پسر معتادی که به خاطر فرار از دست ماموران کمپ ترک اعتیاد یکی از آنها را که برای بردنش آمده بود به قتل رساند و دیگری را نیز مجروح کرد پس از 4 روز فرار از دست ماموران دیروز خود را به اداره اگاهی معرفی کرد. به گزارش خلیج فارس به نقل از خبرآنلاین؛ این جوان 26 ساله که پس از قتل با شلوارک و رکابی گریخته است در اعترافاتش عنوان کرده که در لحظه وقوع قتل تنها می خواسته که فرار کند و به هیچ وجه قصد کشتن کسی را نداشته است حوالی ساعت سه بعد از ظهر یازدهم شهریور ماه امسال بود که از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره درگیری منجر به جنایت در طبقه سوم یک مجتمع مسکونی در میدان پونک - خیابان همیلا به کلانتری 140 باغ فیض اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که سه مأمور کمپ ترک اعتیاد که سه برادر هستند پس از تماس پدر جوانی معتاد، به ساختمان محل زندگی این خانواده مراجعه کردند. اما این جوان در زمان انتقال به کمپ، با چاقوی آشپرخانه به سمت آنها حمله ور شد و یک نفر از آنها بنام امیر 29 ساله را از ناحیه گردن و نفر دوم بنام میثم 28 ساله را نیز از ناحیه کتف دست راست مجروح کرده است. پس از این حادثه امیر به علت اصابت ضربه چاقو به شربان حیاتی و خونریزی شدید فوت کرده بود. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. دو برادر مقتول پس از حضور در اداره دهم پلیس آگاهی، در اظهارات مشترکی عنوان کردند که پدر قاتل به واسطه اعتیاد پسرش به مصرف موادمخدر ، با کمپ تماس گرفته و از آنها خواسته تا برای انتقال فرزندش به کمپ و انجام اقدامات درمانی جهت ترک مصرف موادمخدر اقدام کنند. میثم که از ناحیه کتف دست راست مجروح شده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: زمانی که به همراه صاحبخانه وارد خانه شدیم، بیمار قاتل در آشپزخانه حضور داشت؛ به سمتش رفتیم اما ناگهان او به سمت برادرم حمله ور شد و با چاقو ضربه ای به او زد؛ قصد کمک کردن به برادرم امیر را داشتم که قاتل مرا نیز از ناحیه کتف مجروح کرد و پس از آن از خانه خارج و متواری شد. دیگر برادر مقتول نیز به کارآگاهان گفت: پدر قاتل به کمپ زنگ زد و به ما آدرس داد؛ زمانی که به نشانی اعلام شده رسیدیم، پدر قاتل سر کوچه منتظر ما ایستاده بود؛ با او وارد آپارتمان شدیم؛ وقتی وارد آپارتمان شدیم، قاتل در داخل آشپزخانه با چاقو ایستاده بود. قاتل با چاقو به سمت دو برادرم حمله ور شد و پس از مجروح کردن آنها از فرار کرد. همزمان با آغاز اقدامات پلیسی جهت دستگیری متهم پرونده بنام علیرضا 26 ساله، آموزش های لازم به خانواده متهم ارائه شد تا در خصوص معرفی سعید به پلیس آگاهی همکاری لازم را به کارآگاهان اداره دهم داشته باشند. سرانجام در ساعت 3 بعداز ظهر روز 15 شهریور 94، متهم با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی خود را تسلیم کرد؛ او در اعترافاتش و درباره روز جنایت به کارآگاهان گفت: "به خاطر مصرف موادمخدر با پدرم دچار اختلاف شدید شدم ؛ حدود دو شب قبل از حادثه ، از خانه بیرون آمده و با ماشین در خیابان پرسه می زدم؛ دچار بی خوابی و خستگی شدید شده بودم تا اینکه تصمیم گرفتم برای استراحت به خانه بازگردم؛ در حال استراحت در خانه بودم که صدای باز شدن در ورودی را شنیدم؛ به سمت آشپزخانه دویدم و پشت کابینت آشپزخانه نشستم؛ تمام وجودم می لرزید؛ ناگهان دستم به چاقوی دسته سفیدی خورد و چاقو را برداشتم. در همین زمان سه نفر وارد اشپزخانه شدند؛ ترسیده بودم و به آنها گفتم: "جلو نیایید" اما یکی از آنها (مقتول) به من نزدیک شد. در آن لحظه تنها می خواستم از خانه فرار کنم؛ اصلا دست خودم نبود. در حالی که فریاد می زدم "خدایا کشتمش" به سمت در خروجی خانه دویدم. زمانی که وارد آسانسور شدم، ناگهان متوجه چاقوی خون آلود داخل دستم شدم ؛ ترسیدم و چاقو را روی زمین انداختم . از آسانسور و ساختمان بیرون آمدم؛ نمی دانستم کجا می خواهم برم ولی با تمام سرعت به انتهای کوچه دویدم. یادم افتاد که یک آژانس در انتهای کوچه قرار دارد. به آژانس رفتم و درخواست ماشین کردم. راننده گفت: "کجا برم" که گفتم "فقط برو". داخل ماشین زدم زیر گریه. من قصد زدن مقتول را نداشتم فقط از ترس اینکه خودم را نجات بدم به این کار را کردم. به خانه یکی از دوستانم در اسلام شهر رفتم. در طی این مدت فقط گریه می گردم ؛ آن شب را در خانه دوستم خوابیدم تا اینکه پس از چند روز به آگاهی آمدم. سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. گفتگو با متهم: با پدرم لج کردم و معتاد شدم چقدر درس خوانده ای؟ فوق دیپلم دارم چند وقت است که اعتیاد داری؟ 6 سال است معتادم. یک بار دو سالی تر کردم اما الان دوباره می کشم. چی می کشی؟ شیشه چرا معتاد شدی؟چه شد که فکر کردی باید رو به مواد مخدر بیاوری؟ پدر من خیلی پولدار است اما خسیس است. کار او ساخت و ساز ملک است . چند بار از او خواستم به من پول بدهد تا برای خودم کار کنم اما قبول نکرد. من هم برای اینکه با او لج کنم معتاد شدم. پدرم چند بار من را تهدید کرده بود که به کمپ می فرستند. چقدر شیشه مصرف می کنی؟ نمی دانم. زیاد. درماه 1 میلیون تومان هزینه مصرف شیشه ام می شود. اولین بار کجا مواد مصرف کردی؟ خانه یکی از دوستانم. آنجا دیدم که چند نفری با هم جمع شدند و شیشه می کشیدند من هم امتحان کردم و بعد هم معتاد شدم.یعنی خودم می خواستم که معتاد شوم چون با پدرم لج کردم. هیچ وقت نخواستی که ترک کنی؟ یک بار 42 روز من را به کمپ فرستادند اما آنجا خیلی بد بود .من حتی می خواستم بادختر مورد علاقه ام ازدواج کنم اما پدرم مانع شد. از روز حادثه بگو. چه شد که ماموران کمپ را با چاقو زدی و یک نفر را کشتی؟ چند وقتی بود از خانه متواری بودم چون می دانستم وقتی به خانه بیایم پدرم مرا به کمپ می فرستند. آن روز که بهخانه آمدم دیدم ماشین پدرم دم در نیست به خاطر همین وارد خانه شدم و رفتم خوابیدم. بیدار که شدم متوجه حضور چند نفر در آسانسور شدم. اول نفهمیدم که از کمپ آمدند به آشپزخانه رفتم و چاقو را برداشتم. بعد دیدم که آن مردان به داخل خانه آمدند و فهمیدم که می خواهند مرا ببرند. من فقط می خواستم فرار کنم و برای اینکه جلوتر نیایند با چاقو به آنها زدم. بعد هم فرار کردم. در این 4 روز چه کردی؟ خانه دوستانم بودم اما از فرار کردن خسته شدم. به خاطر همین خودم را معرفی کردم. ...
انفجار مرگبار در شرکت داروی گیاهی
از آتش نشانان دچار شکستگی از ناحیه دست راست و دیگری نیز دچار دودزدگی شد که به خاطر کاهش هوشیاری از پله ها پرتاب و بدن وی دچار ضرب دیدگی شد. مرگ یکی از کارمندان شرکت دارویی پس از اطفای حریق، کارمندان مصدوم این شرکت که شامل یک زن و 6 مرد بودند با انتقال به بیمارستان تحت درمان قرار گرفتند. بررسی های اولیه نشان می داد مصدوم شدگان دچار سوختگی و شکستگی شده و برخی از آنها به دلیل استنشاق ...
تیراندازی در بومهن پایان یافت/ شرور مسلح تیر خورد
...: بلافاصله تمام اقدامات قانونی به کارگیری سلاح و اخذ دستور از دادستان شهرستان پردیس انجام شد و قبل از اینکه تیراندازی کنیم، تمام اقدامات در خصوص آرام کردن این شرور صورت گرفت؛ ولی قبول نکرد و از ابتدا آغاز به تیراندازی به سوی مأموران کرد و پس از شکستن قفل های ورودی وارد منزل این شرور شدیم. رستگاری ادامه داد: بعد از اینکه این مجرم نسبت به تسلیم خود امتناع ورزید با استفاده از قانون به ...
از"کشف چک پول تقلبی درشمال کشورودستگیری سه دختربه جرم بلند خندیدن"و"جنجال رقص در کنارمسجدالاقصی"
در این بازار شدند . وی ادامه داد: ماموران با بررسی موضوع مذکور دو نفر مرد و زن که در پوشش مسافر قصد خرید کالا از مغازه های بازارچه ساحلی با چک پول های تقلبی داشتند را شناسایی و دستگیر کردند . مهدی زاده از کشف 25 قطعه چک پول تقلبی 50 هزار تومانی و یک قطعه اسکناس 10 هزار تومانی به مبلغ یک میلیون و 260 هزار تومان از متهمان خبر داد و افزود: متهمان برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند ...
معمای امام موسی صدر در اسناد ویکی لیکس
نبطیه نزدیک غروب مورد حملهٔ رگبار توپخانه راستگرایان قرار گرفت و این حمله تا نیمه شب ادامه یافت. فلسطینیان نیز در پاسخ به این حمله بر مرجعیون آتش گشودند. به گفتهٔ IKE گزارشی از تلفات دریافت نشده است اما رادیو اسرائیل اعلام کرده که 11 نفر که بیشترشان زن و کودک هستند در مرجعیون زخمی شده اند. 4. پیر جمایل، رهبر حزب فالانژ لبنان در روز 19 سپتامبر با الیاس سرکیس، رئیس جمهور لبنان دیدار کرد ...
محسن حیدری : فتنه گران 88 با لباس اتحاد آمده اند/رئیس دولت اصلاحات از باغیان سیاسی علیه نظام است
فقیه را عوض کنند و در غائله سال 78 مردم مسلمان متوجه این موضوع شدند و آنها نسبت به مردم مسلمان، ولایت فقیه و جریان اسلام ناب کینه ای به دل گرفتند و در جریان 88 قصد داشتن با گرفتن ریاست جمهوری انتقام خود را بگیرند. در این میان جریان ساده لوح، کم بصیرت و بی بصیرت وجود دارد، این جریان هم به دلیل مشکلات اقتصادی و اشتغال جوانان ناراحت بودند و در سال 88 فریب جریان فتنه را خوردند. ...
سن مصرف مشروب به 18 سال رسید!
...> ساری اظهار می دارد: چند شب پیش، یک جوان حدود 30 ساله وارد داروخانه شد و پس از کمی تعلل، درخواست 30 شیشه الکل سفید کرد! پرسیدم برای چه می خواهد که گفت برای آزمایش های شیمی! مشروب و الکل هم مثل مواد مخدر، بی غیرت می کنند بر اساس هشدار پزشکان، الکل و مشروبات الکلی، کنترل مغز بر خویشتن داری و توازن و هماهنگی حرکتی را مختل می کنند. همانگونه که مواد مخدر، غیرت را از فرد معتاد می ...
شهرام شکوهی: خیلی مورد علاقهٔ صداوسیما نیستم
.... گویی هنوز هم موسیقی در ابهام حرام و حلال است. با این موجود راهی جز پذیرش تاثیرگذاری موسیقی وجود ندارند. از سوی دیگر باید به این نکته هم توجه کنیم که حضور چشم گیر مردم در مراسم تشییع جنازه مرتضی پاشایی در واقع حضور در مراسم یک خواننده جوان است که تنها 1 سال وقت برای معرفی خودش و هنرش به مردم داشت. بنابراین به عنوان مثال اتفاقی که در مورد مرتضی افتاد یک پدیده اجتماعی ...
وجود مواد سفید کننده در روانگردان ها
، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: وقتی نه آن جماعتی که خوراک این زنان و مردان بیگناه بی پناه را تامین می کنند، نه آن خانواده ای که روزی این مرد و زن، عزیزکرده اش بودند، هیچ کس و هیچ کس دلتنگ مرگ آنها نمی شود، مرگ، شیرین تر است به مذاق اینها که مدت هاست حتی یک وعده غذای گرم ازشان دریغ شده است. دامان مرگ در مسیر قدم های لرزان معتادان در ایران، هر روز بیش از روز قبل گسترده تر می شود. نه به این دلیل که از ...
اعتراف تکان دهنده مرد ژله ای
خودش باز می کرد وارد خانه های طعمه هایش می شد و با شگرد خاص خود در حالی که تیغ موکت بری در دست داشت و بدنش را با روغن چرب کرده بود به شکار زنان در خواب می پرداخت. مرد ژله ای خونسرد بود و حتی اگر در برخی از اقدامات سیاهش اعضای خانواده دختر یا زن جوان متوجه حضور وی می شدند براحتی پا به فرار می گذاشت و بارها شده بود که با مردان صاحبخانه مواجه شده و چون بدنش چرب بود لیز خورده و گریخته بود ...
قتل پیرمرد و پیرزن تنها به دست مرد معتاد
پسر معتاد به خاطر هزینه مواد پیرمرد و پیرزن روستایی را به قتل رساند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،شامگاه شنبه شب اهالی یکی از روستاهای قائم شهر در جریان قتل پیرمرد و پیرزن تنهایی در خانه شان قرار گرفتند. با اعلام موضوع به پلیس تحقیقات اولیه برای شناسایی علت مرگ پیرمرد 70 ساله و زن 66 ساله آغاز شد. ماموران در نخستین گام متوجه شدند صادق و گوهر به علت اصابت جسم سخت ...
حوصله سینما رفتن ندارم/تهیه کننده هم به جای من یک فرد کارخانه دار را برای بازی انتخاب می کند
به آن فرد می گویند آفرین بالاخره بازی کردی، باز هم بازی میکنی؟ و این اعتیادش از مواد مخدر هم بیشتر است ولی در نهایت فایده ای ندارد! *شما از چه سالی وارد عرصه هنر شدید؟ من از سال 48 وارد این حرفه شدم. آن زمان اول دبیرستان بودم و 15 سالم بود که آقای مصطفی اسکویی و مهین اسکویی که از بنیانگذاران تئاتر علمی بودند به دبیرستان ما آمدند تا برای هنرکده خودشان که آناهیتا نام داشت نیرو ...
90/ نگذار اعدام شود
متوجه علامتی شبیه به ستاره روی گردن فرشاد می شود. کارگردان شوکه می شود.آهنگ فیلم های هندی پخش می شود. کارگردان فرشاد را رو به عقب هل می دهد. کارگردان( با حیرت و تعجب): ببینم تو پدر و مادرت کی هستند؟ فرشاد: آقای کارگردان! راستش من تو پرورشگاه بزرگ شدم، اونجا به من گفتند وقتی خیلی کوچیک بودم پدر و مادرم تو یه تصادف مردن و مردم منو آوردن اینجا. کارگردان: نه اونا نمردن! ما فقط پرت شدیم ...
با داعش ارتباط نداریم
منزل خود به سر می بردند، در مقابل چشمان زن و فزندانشان کشته شدند. این حمله های تروریتسی را گروه پ.ک.ک برعهده گرفت و رسما هم این موارد را اعلام کردند. چرا در زمانی که می شد از ظرفیت پیروزی حزب دموکراتیک خلق ها برای ثبات در ترکیه استفاده کرد. این گروه دست به این کار زد؟ آنها معقتد بودند حمله تروریستی در سوروچ را دولت ترکیه انجام داده است و کشتن ماموران پلیس جوابی بود به این ...
طلاق فرجام عشق مجازی
تحصیل کردم. دوست داشتم ازدواج کنم. به دنبال کسی بودم که مرا دوست داشته باشد و علاقه فراوانی به من داشته باشد. من بیشتر اوقات در منزل تنها بودم. پدرم مردی عیاش بود که همه چیز او شده بود پول. پدرم نصف شب به خانه می آمد. گاهی هم نمی آمد. من از سمت خانواده ام کنترل نمی شدم. بیشتر وقتم را با چت کردن در شبکه های اجتماعی می گذراندم. در شبکه اجتماعی از طریق لاین و چت با ساسان آشنا ...
پدر و مادر رهبر معظم انقلاب را بهتر بشناسید/عکس
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره های زندگی خود از وضع و حال زندگی خانواده شان چنین می گویند: پدرم روحانی معروفی بود، امّا خیلی پارسا و گوشه گیر... زندگی ما به سختی می گذشت. من یادم هست شب هایی اتفاق می افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت برای ما شام تهیّه می کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود. منزل پدری من که در آن متولد شده ام، تا چهار پنج سالگی من، یک خانه 60 70 متری در ...
جزئیات جنایت خانوادگی در اشنویه
به گزارش کردپرس به نقل از همشهری آنلاین، بعد از ظهر سه شنبه گذشته فریاد کمک خواهی دختر جوانی در منطقه رحیم آباد شهرستان اشنویه، همسایه ها را از خانه هایشان بیرون کشید. دختر جوان با لباس هایی غرق خون از همسایه ها کمک می خواست و می گفت که داماد سابقشان وارد خانه شان شده و آنها را به گلوله بسته است. همزمان صدای شلیک چند گلوله از خانه دختر جوان شنیده شد و مردم داماد سابق این خانواده را ...
مهمان خانه مجردی
زود خام حرف های او شدم و با او به سوی خانه اش رهسپار شدیم که ای کاش پاهایم می شکست و این راه را انتخاب نمی کردم. پس از حضور در آن خانه متوجه حضور چند نفر دیگر هم شدم که به بهانه ای سریع از آن جا فرار کردم و با هزار سختی و به کمک اهالی محل از دست آن پسر شیطان صفت نجات پیدا کردم اما توسط مأموران کلانتری به اتهام شب گردی دستگیر شدم. وقتی پدرم برای تحویل من به کلانتری آمد خشم تمام ...
سفری بی بازگشت به سوی بن بست پناهندگی
تومان است. کارمند قراردادی دولت بود. حقوق بخور نمیری داشت، نه زنی داشت نه فرزندی. چند سال پیش بود که به خاطر مشکلات زندگی از زنش جدا شد و دیگر ازدواج نکرد. از گذشته اش زیاد حرف نمی زند. فقط می گوید در این سالها درد، یار همیشگی اش بود. طعم گس روزهای زندگی خواب و خوراک را از او گرفت. نه از زندگی شخصی اش رضایت داشت و نه از زندگی کاریش. آرزوهایش هم نقش بر آب شده بود. نتوانست در اینجا برای خودش ...
اعترافات عجیب قاتل "پسر بچه 10 ساله"!+عکس
خانه بودم. برادر و خواهرانم همه تحصیلکرده و مدیر هستند، اما به مادرم سر نمی زدند. من بچه آخر هستم، اما برادرزاده هایم از من بزرگتر هستند. من معتاد به مرفین هستم و آن را از ناصرخسرو خریده و تزریق می کنم. در این چند سال دو رگ دستم بر اثر تزریق زیاد خشک شده است. متهم به قتل ادامه داد: پنج بار به اتهام مواد مخدر و نزاع با خانواده ام دستگیر شده ام. یک بار40 سانت شیشه از من کشف شد که ...
ماجرای درگیری مرگبار در قصابی از زبان قاتل
ای ارائه نکرده بود، سرانجام 15 شهریور 94 لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. سعید در خصوص شب جنایت به کارآگاهان گفت: 31 مرداد 94 به همراه مقتول در پارک نشسته بودیم؛ چند دقیقه ای نشستیم تا اینکه در ساعت 30 دقیقه بامداد با محمدرضا خداحافظی کرده و به مغازه پدرم رفته تا یخچال مغازه را خاموش و مغازه را ببندم؛ ناگهان متوجه حضور یک نفر در پشت سر خود در مغازه شدم که این شخص مرا به ...
دوئل خونین دزد و پلیس در جنت آباد
دویدم که متوجه شدم یک دزد از روی دیوار پایین پرید و شروع به دویدن کرد. کنجکاو شدم و فوراً خودم را به پایین رساندم. متوجه درگیری بین پلیس و دزدان شدم که دزدان با چوپ و گاز اشک آور به سمت آنها حمله ور شدند. در بررسی های پلیسی مشخص شد علی یکی از دزدان سابقه دار است که قبل از این بارها به اتهام درگیری و سرقت خانه و لوازم خودرو به زندان افتاده است. ...
اقرار پسر نوجوان به قتل
گزارش داده اند. خانواده محمدرضا بعد از شناسایی جسد گفتند که پسرشان شامگاه 31 مرداد خانه را ترک کرده و دیگر باز نگشته بود. کارآگاهان در تحقیقات بیشتر متوجه شدند مقتول آخرین بار با نوجوانی 17 ساله به نام سعید دیده شده است. این پسر در حالی که آثار جراحت تازه روی بدنش وجود داشت، بازداشت شد و مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت من و محمدرضا شب حادثه تا نیمه شب در پارک بودیم. بعد هم از هم جدا شدیم. او گفت که می ...
شاگردسابق آیت الله مصباح:دعا می کنم تفکر احمدی نژاد دیگر هیچ گاه به ملت ایران تحمیل نشود
خصوص فرهیختگان و آن ها که دانش بالاتری دارند متوجه شدند که واقعا چه مصیبت هایی بر ملت ما در این هشت سال وارد شد. وی می افزاید: توده مردم هم آگاه تر و متوجه تر شده اند. نخبگان باید تلاش کنند که توده مردم را آگاه تر کنند تا بار دیگر به آن طرز فکر رای داده نشود ولی در عالم سیاست هر اتفاقی ممکن است بیفتد. تلاش دولت سابق هم این است که باز قدرت را در دست بگیرد ولی ما امیدواریم و دعا هم می کنیم ...
شهید حمود حلقه وصل یاران کمربندی
شهید والا مقام را مفتخر به پوشیدن لباس سپاه کرد. حمود در خرداد سال 66 پس از ماموریت آخر خود در سوریه به شهادت رسید، پیکر پاک وی که از اسطوره های 45 روزه مقاومت خرمشهر است، پس از تشییع با شکوه در شهر اهواز به خاک سپرده شد. خودسازی، اخلاص و اخلاق حسنه حمود که از اسطوره های 45 روز مقاومت خرمشهر است، هرگز از خاطر دوستان و همرزمان او پاک نمی شود. ** شجاعت حمود در مقابله با دشمن محمد سبز غلامی از ...
اولین زوج بانکدار ایرانی
اعتمادی که حس می کردم مردم نسبت به من دارند، تصمیم به اجرای این فکر گرفتم و در این مورد با یک عده از دوستانم صحبت کردم. یکی از این اشخاص یوجین بلاک، رئیس وقت بانک جهانی بود (ابتهاج، ص 460). آذر ابتهاج خانه اش را فروخت و اولین کسی بود که سهام بانک ایرانیان را خریداری کرد. و در عین حال اولین زن ایرانی بود که به عضویت هیات مدیره یک بانک انتخاب شد. این بانک در اوایل دی ماه سال 1338 رسماً شروع ...
همسویی بیت مرجعیت شیعه با اسرائیل / انحرافات فکری نوه ناخلف مرجعیت شیعه + تصاویر
شیعه در سن 94 سالگی و در سال 1371 شمسی پس از ارائه آثار گهربار در حوزه علمیه و پرورش شاگردانی بزرگ دارفانی را وداع گفت. رژیم بعث عراق، حتی در نجف اشرف هم اجازه تشییع جنازه نداد و آن مرجع بزرگ، در نیمه های شب و با حضور ماموران امنیتی رژیم بعث و تعداد بسیار اندکی از شاگردان و خانواده اش، پس از اقامه نماز توسط آیت اللّه سید علی سیستانی، غریبانه در صحن شریف مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام در ...