سایر منابع:
سایر خبرها
آخرین وضعیت جسمی تنها بازمانده سانحه بویینگ 707
خبر دادند و گفتند که از جزئیات بیشتر بی خبر هستند اما ظاهراً همسرم شهید شده است. دیگر نمی دانم چه اتفاقی افتاد چشمانم سیاهی رفت و از شدت ناراحتی بیهوش شدم. کی متوجه شدید که مهندس مهدوی قلعه زنده هستند؟ درتماس های بعدی به من اطلاع دادند که همسرم زنده هستند و او را به بیمارستان شریعتی استان البرز منتقل کرده اند خودم را به سرعت به آنجا رساندم وقتی شوهرم را دیدم که بر روی تخت است ...
حرف های همسر تنها بازمانده سانحه هوایی البرز
دادند و گفتند که از جزئیات بیشتر بی خبر هستند اما ظاهراً همسرم شهید شده است. دیگر نمی دانم چه اتفاقی افتاد چشمانم سیاهی رفت و از شدت ناراحتی بیهوش شدم. کی متوجه شدید که مهندس مهدوی قلعه زنده هستند؟درتماس های بعدی به من اطلاع دادند که همسرم زنده هستند و او را به بیمارستان شریعتی استان البرز منتقل کرده اند خودم را به سرعت به آنجا رساندم وقتی شوهرم را دیدم که بر روی تخت است و سر و صورتش را بسته ...
آتش افروزی به دلیل اختلاف مالی
کارکردن را به من پرداخت کند که در کمال تعجب شاکی مدعی شد هیچ گونه بدهی ای به من ندارد و پس از آن نیز مرا از خانه اش بیرون کرد. کینه شدیدی از او به دل گرفته بودم تا اینکه تصمیم گرفتم خانه اش را آتش بزنم. شب حادثه زمانی که او از خانه خارج شده و به منزل دخترش رفته بود، وارد آنجا شدم و با بنزین آتش به پا کردم و به سرعت با موتورسیکلت از محل دور شدم. سرهنگ کارآگاه علی ولیپورگودرزی، معاون مبارزه ...
زنانی که در کارواش کار می کنند
می گرفتم تا اینکه یک روز آگهی استخدام تعدادی زن را در کارواش دیدم. ابتدا اصلاً قصد نداشتم برای کار کردن بیایم فقط دلم می خواست بدانم کارواشی که خانم ها را استخدام می کند چه طور جایی است؟ حتی شوهرم هم تعجب کرده بود اصلاً فکر نمی کردیم که زن ها بتوانند در کارواش کار کنند. اما وقتی وارد کارواش شدم دیدم که سه خانم مشغول کار هستند. مریم ادامه می دهد: وقتی دیدم که تعداد زیادی از مردان هم در کارواش حضور ...
و زمستان آمد
دهان برد تا بنزین برایم بیرون بکشد، گفتم حتماً نقشه ای دارد. وقتی ماشینم دوباره روشن شد، گفتم حتماً نقشه ای دارد؛ حتی وقتی بهترین مسیر رسیدن به پمپ بنزین را برایم شرح داد، گفتم حتماً نقشه ای دارد. سرتان را درد نیاورم، آقای میانسال قصه ما ماشین مرا راه انداخت و رفت و تا لحظه آخر من به او مشکوک بودم. آنقدر که بعد از رفتنش، چک کردم موبایل و لپ تاپم سرجایشان باشد؛ من تا چند روز بعد هم به او مشکوک ...
کارگری که برای صاحبکارش مفت کار می کرد، خانه او را به آتش کشید
حادثه زمانی که او از خانه خارج شده و به منزل دخترش رفته بود، وارد آنجا شدم و با بنزین آتش به پا کردم و به سرعت با موتورسیکلت از محل دور شدم. سرهنگ کارآگاه علی ولیپورگودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار قانونی از سوی دادیار شعبه دهم دادسرای ناحیه 18 تهران صادر شده و متهم برای ادامه تحقیقات و تکمیل پرونده در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. ...
خودم از شوهر جانبازم خواستگاری کردم
مطمئنم نمی گذارد بروی. برو ولی دلم می خواهد بروی، سرافکنده بشوی و برگردی. من خندیدم و گفتم خب سرافکنده بشوم. جوان ها می روند درراه خدا شهید می شوند. حالا آدم به خاطر خدا سرافکنده بشود چه اشکالی دارد؟ از مادر شوهرم پسرش را خواستگاری کردم صبح روز بعد ساعت 7 رسیدم دزفول، ساعت 5 بعدازظهر هم بلیت برگشت داشتیم. رفتم در خانه آقای نعناکار و مادر ایشان در را باز کرد. تا من را دیدند ...
رزمندگان اسلام؛ تاریخ نگاران حماسه های دفاع مقدس
دوهفته از سقوط مظلومانه بخش شرقی خرمشهر در چهارم آبان ماه 59 (روز خونین شهر نامیدن خرمشهر)، همراه با شهادت بسیاری از دلاور مردان تاریخ شهرمان در نبردی نابرابر با مزدوران عراقی و بعد از بهبود نسبی از درد ستون فقرات ناشی از سقوط از طبقه فوقانی ساختمان ستاد مقاومت در 20 مهر با استراحت در منزل و بدون توجه به وضعیت استخدامی ام در آموزش و پرورش به عنوان دبیر زبان و نیز مشکلات خانواده ام ناشی از ترک خانه و ...
دادگاه خانواده/ زندگی در زندان شوهر شکاک
شدم و هیچ کاری هم از دست فرزندانم ساخته نبود. در اثنای همین درگیری ها روزی یک فرد مزاحم پیامک عاشقانه ای به گوشی همسرم ارسال کرد که همین موضوع به زد و خورد و درگیری اساسی بین من و همسرم انجامید چرا که او تصور می کرد این پیامک عاشقانه قرار بود برای من ارسال شود که به اشتباه برای همسرم فرستاده شده است. این در حالی بود که من اصلا گوشی تلفن همراه ندارم. حالا هم این شرایط به جایی ...
بهترین شعر نو غمگین؛ مجموعه اشعار غمناک و زیبا
...> پیوسته نفس در نفسم بود فریدون مشیری ☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆ غمگینم خودم را بغل گرفته ام و شانه هایم چون گهواره کودکی گریان تکان تکان می خورد غمگینم و می دانم هیچ پرنده ای روی شاخه های لرزان یک درخت لانه نخواهد ساخت مهسا چراغعلی ☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆ زن بودن غمگین ترین شادی دنیاست ...
معمار صنعت از دیار آذربایجان
رسید که مهندس تقی توکلی در آستانه 87 سالگی در منزل خود در تبریز چهره در نقاب خاک کشید. چند روز بعد مسعود خوانساری، رئیس اتاق تهران اعلام کرد که قرار بوده در روز مراسم از مرحوم توکلی به پاس زحمات و خدماتش تجلیل شود، اما چند روز قبل از مراسم خبر می رسد که مهندس توکلی در بیمارستان بستری شده است و در نهایت هم صبح روز برگزاری مراسم خبر درگذشتش اعلام شد. در روز سه شنبه 18 دی ماه 1397 در یک روز سرد زمستانی ...
خودم از شوهر جانبازم خواستگاری کردم
به پدرت می گویم. چون اگر بگویم مطمئنم نمی گذارد بروی. برو ولی دلم می خواهد بروی، سرافکنده بشوی و برگردی. من خندیدم و گفتم خب سرافکنده بشوم. جوان ها می روند درراه خدا شهید می شوند. حالا آدم به خاطر خدا سرافکنده بشود چه اشکالی دارد؟ از مادر شوهرم پسرش را خواستگاری کردم صبح روز بعد ساعت 7 رسیدم دزفول، ساعت 5 بعدازظهر هم بلیت برگشت داشتیم. رفتم در خانه آقای نعناکار و مادر ایشان ...
آقای رییس متاهل مهناز را وقتی کسی نبود به شرکت کشاند/حرفش نفسم را بند آورد !
...، به گونه ای که مرا در جریان امور کاری می گذاشت. با درآمدی که داشتم، می توانستم در هزینه های منزل به والدینم کمک کنم. حالا دیگر آرامش به خانه ما برگشته بود چون مادرم هم سر کار می رفت و پدرم دوباره کارش را از سر گرفته بود. پدرم بارها گفته بود بعد از این که اوضاع مالی مان خوب شود می توانم از کارم استعفا دهم چون دوست نداشت دختر دردانه اش سختی بکشد. یک روز که در شرکت تنها بودم، رئیس مرا صدا کرد و ...
مروری بر 4دهه داستان نویسی ایرانی؛ازسوررئالیسم تاسانتی مانتالیسم
پرستانه بین مردم و حکومت شیوع پیدا کرد و نویسندگان هم از این شیوع بی تاثیر نبودند. بنابراین موضوع داستان های کوتاه در ابتدای راه چنین موضوعاتی چون حب وطن و علاقه به خاک و خانه پدری است. اما با گذشت سال ها و دهه ها موضوعات دیگری هم چون دغدغه های شخصی وارد ژانر داستان کوتاه شدند. ایرانی که از جهان مدرن، تاثیر گرفته بود، در داستان نویسی کم کم رویکرد حکایت نویسی را کنار گذاشت و جهان کل گرای سنت جای خود ...
سه جانباز فعال عرصه فرهنگ و اجتماع از انقلاب و آرمان هایش می گویند
، راننده شدم. یعنی همان اول گفتند چه کسی گواهینامه دارد؟ من دستم را بالا بردم و آنها هم یک ماشین تحویل من دادند و گفتند با این ماشین خدماتی را انجام بده. بعد از حدود 4، 5 ماه که گذشت، یک شب ما را مأمور کردند که به منطقه پنجوین در غرب برویم؛ گفتند دیشب در آن منطقه عملیات شده و بچه های ما بین دو قله که وسطش به صورت دره است درگیر شدند و بعد از کلی جنگ و مبارزه و تیراندازی، یک عده مجروح و شهید در آنجا مانده ...
زنی که پای انتخاب هایش می ماند +عکس
مادرم به سرطان سینه مبتلا شد و این موضوع به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد. شما با چشم خود می بینید که کسی شیمی درمانی انجام می دهد و این رویه یک سال خسته کننده ادامه می یابد. این ناراحت کننده ترین اتفاقی است که در تمام زندگی من رخ داده است، اما باعث شد که آگاه تر شوم. من باید در سن نوجوانی با مرگ روبرو می شدم، باید می فهمیدم که انسان ها فانی هستند- به دنیا می آیید و می میرید. من مطمئنم که یک ...
حرف های پیمان معادی درباره شعارهای "بمب ؛ یک عاشقانه"
این روزها در سینماها اکران شده و درباره یکی از مهم ترین دهه ها از تاریخ انقلاب؛ یعنی دهه 60 خورشیدی حرف هایی دارد. با پیمان معادی به بهانه اکران فیلم بمب؛ یک عاشقانه گفت وگو کرده ایم که می خوانید. شش سال از ساخت اولین فیلمتان؛ برف روی کاج ها می گذرد. چرا ساخت فیلم جدید این قدر برایتان طول کشید؟ به خاطر حضورم در پروژه هایی که مجبورم می کرد مدام سفر کنم. چهار فیلم خارج از ...
فتاوای آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله) در مورد حقوق زوجین
فتاوای آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله) حقوق زوجین وظیفه زنان نسبت به انجام کارهای خانه سؤال: ما در یک کشور خارجی زندگی می کنیم اینجا آقایان همه وظایف و امور خانه را به عهده زنان گذاشته اند و زنان در خانه برای خود وقت هیچ فعالیتی ندارند و مواقع تفریح هم برای آنها فراهم نمی کنند، این چه حکمی دارد؟ جواب: همسران مجاز نیستند زنان خود را مکلف به انجام کارهای خانه ...
معمای رهف
100 هزار نفر رسید اما او روز جمعه حساب خود را به دنبال دریافت پیام های تهدید به مرگ موقتا بست. گفته شده که پدر او زمانی که دخترش در بانکوک بود به این کشور سفر کرد اما رهف حاضر به دیدار با او نشد. این دختر جوان گفته بود به سبب آزار فیزیکی، احساسی و کلامی و در عین حال زندانی شدن در داخل خانه برای ماه ها می خواهد درخواست پناهندگی دهد. او همچنین گفت که خانواده اش تهدید کرده اند مانع از ادامه تحصیلش می ...
پرستاری از یک جانباز بدون عشق نمی شود
را خانه نشین کرد. مشکلات جدی همسرم از سال93 شروع شد. هر روز یک پایمان بیمارستان بود یک پایمان خانه. روزهای زیادی در بیمارستان بستری می شد، ریه های محمدرضا دوباره دچار عفونت شدید شده بود. حتی یک روز که در یکی از بیمارستان های اصفهان بستری بود، بر اثر تزریق یک دارو دچار بیهوشی شد و به مدت 35 روز در کما بود و با کمک دستگاه نفس می کشید. پس از خارج شدن از کما، به اصرار خودش به ...
تهدید امنیتی نشست ضدایرانی لهستان برای روسیه/ چرا سوریه نباید زیربار مذاکره برود؟
سرویس سیاست مشرق - روزنامه ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه ها و نظریات اصلی و اساسی خود می پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله های روزنامه های صبح کشور با گرایش های مختلف سیاسی را می خوانید: ************* ورشو، نقاشی ...
مروری بر 4دهه داستان نویسی ایرانی؛ازسوررئالیسم تاسانتی مانتالیسم
ناسیونالیستی و وطن پرستانه بین مردم و حکومت شیوع پیدا کرد و نویسندگان هم از این شیوع بی تاثیر نبودند. بنابراین موضوع داستان های کوتاه در ابتدای راه چنین موضوعاتی چون حب وطن و علاقه به خاک و خانه پدری است. اما با گذشت سال ها و دهه ها موضوعات دیگری هم چون دغدغه های شخصی وارد ژانر داستان کوتاه شدند. ایرانی که از جهان مدرن، تاثیر گرفته بود، در داستان نویسی کم کم رویکرد حکایت نویسی را کنار گذاشت و جهان کل گرای ...
خیانت به شوهر با عشق قدیمی
در جاده رفت و آمد می کند. زمانی هم که به منزل می آید، 24 ساعت تمام فقط خواب است و بعد آن نیز به جای رسیدگی به خواسته های همسر و فرزندش با دوستان لاابالی و معتاد خود می گذراند. او با بی شرمی تمام نزد من و فرزندم مواد مصرف می کرد. اگر اعتراضی هم بکنم بد دهنی می کند. انگار نه انگار که من شریک زندگی اش هستم!! او مرا برای همه کارها ندید گرفته و فقط با مادرش مشورت می کند. بعضی ...
نجات گر تنها بازمانده بویینگ 707: نمی توانم آن لحظات را توصیف کنم
آسمان می رفت. در آن لحظات احساس کردم باید به کمک بروم، داخل ویلا شدم و صدای ضعیفی را شنیدم. اینها را مردی می گوید که درست لحظه حادثه در صد متری سقوط قرار داشت؛ لحظه ای که هواپیما وارد خانه ویلایی شد و در آنجا توقف کرد. مهرداد راضی که مدیر یک پروژه ساختمانی در همان اطراف است، بعد از لحظه سقوط وارد هواپیما شد و مهندس پرواز را نجات داد. او در گفت وگو با خبرنگار شهروند ماجرای آن لحظه های نجات ...
با چهار سیاست زنانه مردان را حرف شنو کنید
دسته گلی از شوهرش دریافت نمی کند، به او می گوید: می دانی دوست دارم برایم چه کار کنی؟ مرد مدتی هاج و واج به زنش نگاه می کند و اولین جمله ای که از دهانش خارج می شود چه کاری؟ است. زن در پاسخ می گوید: دوست دارم یک روز دسته گلی برایم بخری. روزی که اصلا انتظارش را نمی کشم؛ مثلا روز تولدم! حالا مرد متوجه موضوع شده است و زن روز تولدش دسته گلی بزرگ و زیبا هدیه می گیرد. مشکل وقتی به وجود می آید که زن ...
20 مکان مهم تحریک کننده در هنگام رابطه جنسی با زنان
در بستر نیز با همسرشان صحبت میکنند آقایونی که نمی خواهند احساساتشان رابا کلمات عاشقانه در حین سکس بیان کنند، به این مضمون دقت کنند که بیان احساسات عاشقانه در قبل، هنگام و بعد از سکس به زن احساس محبوبیت و امنیت می دهد، احساسی که همسرتان رابه وزیری محبوب در دربار شما مبدل خواهد کرد. 3- مرد هایی که در بوسیدن مهارت دارند هر بوسه عاشقانه که بر لبان همسرتان می زنید می تواند به مثل پیامی پرقدرت ...
اولین بانوی مجتهد ایران ! + عکس
...، ولی زندگی مجللی نداشت، خانه شان پس از سال ها بدون تغییر مانده بود و حتی یک گلدان تزیینی در منزل وی وجود نداشت. با وجود تمکن مالی به ظواهر بی توجه بود؛ تواضعش چنان زبانزد شده بود که در کتب خود اسمی از خودش نمی آورد و عنوان ذریه ای از ذرایع بتول را برای خود برگزیده بود . رابطه دلسوزانه با کسانی که ظاهر مناسبی ندارند آرامش و معنویت بانو امین هنوز در خاطر خانم قلمکاریان پررنگ ...
ماجرای بافتنی های زنان ارمنی برای رزمندگان+تصاویر
.... اتفاقاً من یک مقدار کله شق هم بودم دوست داشتم اسلحه دستم بگیرم و بجنگم. دفاع وظیفه هر ایرانی است حالا می خواهد مرد باشد یا زن فرقی نمی کند. به وقتش باید بجنگیم. فکر می کردم اگر به جبهه می رفتم آرا م تر می شدم ولی در خانه اضطرابم بیشتر بود زیرا هر روز که رادیو گوش می دادم می خواستم ببینم چه اتفاقاتی در جبهه افتاده است. انگار ایران خانه من است و در شرایط جنگ یکی می خواهد خانه من را از ...
دردسر شعارهای سیاسی برای پیمان معادی
پیمان معادی می گوید: در ایران برای گرفتن مجوز به خاطر شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی به شدت زیر فشار بودم و جشنواره های خارجی هم به دلیل همین شعارها فیلم "بمب" را نپذیرفتند. پیمان معادی در گفت وگو با روزنامه شرق به نکاتی درباره فیلم "بمب؛ یک عاشقانه" که در حال اکران است، اشاره می کند. بخش هایی از پاسخ های معادی در این گفت وگو را در ادامه می خوانید. شانس آوردیم که زنده ...
ماجرای بافتنی های زنان ارمنی برای رزمندگان دفاع مقدس
زن فرقی نمی کند. به وقتش باید بجنگیم. فکر می کردم اگر به جبهه می رفتم آرا م تر می شدم، ولی در خانه اضطرابم بیشتر بود، زیرا هر روز که رادیو گوش می دادم می خواستم ببینم چه اتفاقاتی در جبهه افتاده است. انگار ایران خانه من است و در شرایط جنگ یکی می خواهد خانه من را از دستم بگیرد. من باید از آن دفاع کنم. می خواهد دختر باشم یا پسر، پیر باشم یا جوان. بعضی مواقع ممکن است به جایی برسیم که همه ...