سایر منابع:
سایر خبرها
غم های گمشده در میان شادترین پسران تهران!+فیلم
آن ور بروم. با لامبورگینی می روم سربازی! لامبورگینی را کنار خیابان پارک می کنم و می روم داخل پادگان و سربازی! دوست دارم مامان بابای خوب داشته باشم ماهان 11 ساله می گوید: دوست دارم دکتر قلب و کلیه بشوم. مادرم طلاق گرفته بابام هم زندان است. دوست دارم یه مامان بابای خوب داشته باشم. الان یک داداش دارم و دوست دارم یک خواهر داشته باشم. آرزو دارم مامانم برایم دوچرخه بخرد ...
سردار آزمون ازدواج کرد + تصاویر
.... چون آنها به من انگیزه می دهند و من از ته دل دوست شان دارم. حتی برخی اوقات به دایرکت هم سر می زنم و اگر وقت داشته باشم جواب هواداران را می دهم. به نظر من ایرادی ندارد. دوست دارم با مردم به صورت مستقیم صحبت کنم و نظرشان را در مورد خودم، فوتبالم و رفتارم بدانم. تبلیغات سردار با توجه به محبوبیتی که در ایران و روسیه دارد یکی از گزینه های شرکت در تبلیغات است: یکی، دو بار در ...
اگر جنگ شود ما دهه چهلی ها بازهم در خط مقدم هستیم
...، در فلکه چهارشیر سوار ماشین شو و به شوش دانیال برو. قبل از شوش دانیال به دهکده شهدای گمنام برو و بگو با محمد نخستین در ستاد جنگ های نامنظم کار دارم. یک بلیت قطار پیدا کردم، کتاب های درسی ام را در مغازه دوست پدرم گذاشتم و رفتم. روز بعد در اهواز بودم. شهر را کاملاً جنگی دیدم و پرسان پرسان فلکه چهارشیر را پیدا کردم. به همین ترتیب خودم را به روستا رساندم و محمد نخستین را پیدا کردم. شهید نخستین گفت ...
درد چند سیخ جگر
هوس چند سیخ جگر دارم! طول خیابان فدائیان اسلام را طی می کنم. یاد حسین آقا می افتم. جگرفروش این خیابان. 2 سال پیش وقتی برای پیگیری سوژه ام از اینجا رد می شدم دیدمش. حسین آقا راننده کامیون بود و حالا نمی تواند پشت فرمان بنشیند. از همان موقع این فرمان به مغزم رسید که چقدر جگر ها چشمک می زنند. با او چند کلامی درباره لات های بست طبرسی صحبت کردم و یک کاسه چای سر کشیدم! به ادبیات هم چایی شدن ...
مهدویان: آنان که نمی خواهند بشنوند، نمی شنوند
بینند و دوست دارند من راضی ام از شرایطی که دارم. وقتی به من بی توجهی شود از سمت مردم سعی می کنم خودم را تصحیح و مسیر تازه ای انتخاب کنم. مثلاً این اتفاقی که در درخت گردو افتاده به هر حال برای من یک انتخاب بود. برای اینکه روشن تر مسیر را ادامه دهم. تکلیفم روشن تر باشد وقتی دارم این راه را در سینما می روم. در مورد پیمان معادی؛ ما یک فیلمنامه ای داشتیم با یک شخصیت محوری که قرار بود بار ...
شهیدی که حاج قاسم بدون او به بهشت نمی رفت!
بابا همیشه سعی می کرد در کارهایش گمنام باشد. کمتر کسی از کار های او اطلاع پیدا می کرد. اصلاً اهل پست و مقام نبود. حتی از محل کار پدرم چهار سال ایشان را می خواستند تا برود درجه پست جدیدش را بگیرد که پدرم قبول نمی کرد. یک بار هم حاج قاسم به پدرم گفت: چرا نمی روی درجه جدید خودت را بگیری؟ بابا به حاج قاسم می گوید: من با لباس بسیجی آمده ام و دوست دارم در لباس بسیجی هم باقی بمانم. ...
سرگذشت تلخ یک جوان الکی
شدن بودم. در همان دوران کودکی خودم را به جای شخصیت چند تن از بستگانمان می گذاشتم که روی دست هایشان خالکوبی بود و مدام به خاطر درگیری و نزاع زندانی می شدند. به درس و مدرسه علاقه ای نداشتم و از بی انضباطی لذت می بردم اولین بار به پیشنهاد برادرم در مجلس عروسی روستای پدری ام لب به الکل زدم. اگرچه سن و سال کمی داشتم در باغ و بوستان های روستای زادگاهم سیگار می کشیدم تا بزرگ شدنم را به دیگران ...
اسرار یک راز مقدس
قطعه ای از پازلی که سرزمینم را شکل می دهد. همیشه به این فکر کرده ام که خواندن از میهنم و تاریخ آن، ادبیات آن و هرآنچه در آن شکل می گیرد و ظهور و بروز پیدا می کند، قرار است به چه کارم بیاید. اصلاً قرار است من کدام نقطه از کدام سطر تاریخش باشم و حرف هایی از این دست. وقتی این طور وقت ها مخم سوت می کشد از نایافتن پاسخ، برای خودم یک چای کمرباریک می ریزم و می روم جلوی کتابخانه و زل می زنم به آن و همین ...
در فوتبال ایران بازیکن خارجی به باشرفی دیاباته ندیده ام
پست مختلف بازی کرده ام و راستش خودم هم نمی دانم پست اصلی ام کجاست. شاید آچار فرانسه تیم هستی ! بحث این موضوع نیست. این موضوع بیشتر مرا سردرگم کرده، چون خودم هم نمی دانم برای بازی بعدی قرار است در کدام پست بازی کنم. یک روز هافبک راست، یک روز پشت مهاجم و یک روز هم مهاجم هستم. البته ایرادی ندارد چون در همه پست ها می توانم بازی کنم. در این مدت هم شاید یکی دو بازی در پست خودم در ...
استوکس: برای شروع دربی لحظه شماری می کنم
بی تاب است. این مهاجم ایرلندی در این رابطه می گوید: مشتاقانه برای شروع شهرآورد لحظه شماری می کنم. من در ایران بودم و می دانم این بازی چه هیجانی دارد و چقدر برای هواداران پرسپولیس مهم است. اولاً دوست دارم در استادیوم بزرگ آزادی هواداران پرسپولیس را ملاقات کنم و بعد هم جلوی استقلال و در این بازی بزرگ به میدان بروم. خودم خیلی برای این بازی انگیزه دارم و می بینم همبازیانم هم از انگیزه فراوانی ...
جبر اجتماع و زندگی مثل یک دوزیست / فیلمی که فریب نمی دهد
روایت با پایان غافلگیرکننده است و از آن پایان هایی دارد که مخاطب عام را شگفت زده می کند اما اتفاق خوبی که در فیلمنامه افتاده این است که تماشاگر را فریب نمی دهد و از ابتدا نشانه و سرنخ می دهد تا مخاطب احساس نکند دارد رو دست می خورد. وی افزود: فیلم، فیلم مراقبت و زیرنظر گرفتن است و همه در عین این که وانمود می کنند یکدیگر را دوست دارند به هم نارو می زنند. دوزیست بیش از هر چیز روایت ناصداقتی ...
زرینچه: علی کریمی پنالتی زن اول ما نبود
... عبداللهی سرمربی استقلال بود و خودش می داند چقدر دوستش دارم، ولی وقتی 2 بر صفر عقب افتادیم و شاهرودی اخراج شد، به محمد نوری و مسعود غفوری های اصل گفتم شما حواس تان به عقب باشد. من می روم سمت راست. یا بازی 3 بر صفر می شود یا اینکه کاری می کنم. شکر خدا بازی عوض شد و ما 2 گل زدیم. البته 3 گل زدیم، ولی آقای ابهران عزیز گل سالم علی اکبریان را قبول نکرد. آقای ابهران را خیلی دوست دارم، ولی ایشان عادت داشت ...
پناه به حال خوب
.... بعد از گذراندن این پروسه حالم خیلی خیلی بهتر می شود. پردیس در آخر اضافه می کند که در گالری گوشی اش همیشه چند عکس با چشمان بادکرده و صورت اشکی پیدا می شود. روناک هم در جواب این سوال می گوید: من در این مواقع آهنگ گوش می دهم و به چیزهایی که دوست دارم فکر می کنم. بعد خیال می بافم که همه چیز همان طوری است که من می خواهم. بعد همه خیال هایم را با جزئیات در دفتر خاطراتم می نویسم! روناک به واکنش مهم ...
نویسند مشهوری که خوانندگان را آزار می دهد
. بعضی ها، توی همین مدتی که "آدم خواران" ترجمه شده، گفته اند که این کار از "مغازه خودکشی" بهتر است. من هر دو کتاب را بنابه دلایلی برای خودشان، دوست دارم. "مغازه خودکشی" کتابی است که بیشترین استقبال را از آثار تولی داشته. پرفروش ترین شان هم همان بوده. یک کمدی سیاه قابل بحث است. پایان چالش برانگیزی دارد و با قواعد فانتزی بازی می کند. "آدم خواران" از طرفی یک کار رئال است؛ رئال سیاه در واقع ...
گوهر خیراندیش: شاید زودتر از دخترانم ازدواج کنم
. خیلی دلم می خواهد اگر فرصتی شود و بچه هایم هر کدام راه زندگی شان را پیدا کنند و سر و سامان بگیرند، به شیراز بروم و در کنار خواهرم زندگی کنم. شعری از حافظ یا سعدی هست که آن را دوست داشته باشید و همیشه بخوانید؟ بله، این شعر حافظ را دوست دارم و می خوانم: هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقش اش به حرام ار خود صورتگر چین باشد. واقعا هر کسی نخواهد در این مُلکی که ما زندگی می کنیم ...
خواب هایم در مشهد می گذرد
زندگی اش را در این شهر گذرانده و مابقی را تا امروز در تهران سپری کرده است، اما می گوید هنوز خواب هایش در مشهد می گذرد و زیباترین روز های زندگی اش را در این شهر پشت سر گذاشته است. از او تاکنون مجموعه شعر های پس از عبور درناها ، بال هایش را کنار شعرم جا گذاشت و رفت ، دوست دارم گاهی شاعر نباشم ، باران بگیرد می رویم ، اسب ها در خواب شاعران را سواری می دهند ، جان های شیفته و به رنگ دانوب به ...
الکی جوش نزن خودم می دونم کی بیام
لج می کند و گنده تر می شود. پس بهتر است با دُم شیر بازی نکنیم و اصلا بهش دست نزنیم. ماشاءالله خیلی هم خلاق است، جاهایی ظاهر می شود که خودمان هم خبر نداریم و به لطف این جوش با آنها آشنا می شویم!! مثلا منطقه جنوبی زیر بغل راست، زاویه 49 درجه غربی!! اصلا شما همچین جایی سراغ دارید؟! کلا خانواده دوست هم هستند و هرجا می روند، خانوادگی آنجا را آباد می کنند! همین فسقلی چه زندگی هایی را که از هم نپاشانده ...
پشت دیوارهای بهشت مینا افشاری ترک/ خبرنگار تهران بزرگ ایرنا
: جوشکاری بلدم، اما هر جا که می روم و صورت مرا می بینند، می گویند که معتادی و کار نمی دهند. زن: می گویند باید ترک کنی و سرحال شوی تا کار بدهیم. مرد: نمی توانم در خیابان زنم را ول کنم و بروم تا مواد را ترک کنم که!، دست خالی و بدون کمپ هم نمی توانم ترک کنم. زن: شربت می خورد(متادون). مرد: آدم تا کمپ نرود که نمی تواند ترک کند. نمی توانم زنم را هم ول کنم و بروم کمپ ...
سرنوشت عجیب نوعروس و تازه داماد
آدمای بی فرهنگی هستند عجب، عجب! باور نمی کردم. یعنی چقدر اهمیت داشت که این قدر به فامیل خودشون احترام گذاشتن؟ بدتر این که پدرم هم با مادرم هم عقیده بود و از همان روز خواستند دیگر با مهران ادامه ندهیم باورکردنی نبود در مدتی که برای خریدهای عقد با مهران بیرون رفته بودم به او دل بسته بودم او هم من را عاشقانه دوست داشت بارها گفته بود هر ماه ثانیه شماری می کرد ه به بهانه ای به خانه ما بیاید تا من را ...
شبانه از تهران فرار کردم تا استقلالی نشوم
نیز به تیم ملی دعوت شده بودم اما به خاطر فوتبال قید حضور در تیم ملی دو میدانی را زده و ترجیح دادم رشته ای را دنبال کنم که عاشق آن هستم و دیوانه وار دوستش دارم. اولین کاپیتان پرسپولیس نیز شما محسوب می شوید؟ بله و حتما ماجرای جدایی من و چند بازیکن دیگر از شاهین را بهتر می دانید، در آن برهه زمانی و پیش از بازی شاهین و تهرانجوان بین دکتر اکرامی و رییس وقت فدراسیون فوتبال درگیری پیش ...
هاشمی نسب که گل زد، حس کردم آخرالزمان است
زیادی از داربی دارم اما در این بازی ما در ابتدا با یک گل پیش افتادیم ولی استقلال گل اول و پس از آن گل دوم را هاشمی نسب روی اشتباه عابدزاده وارد دروازه کرد. در همان لحظه نگاهی به ساعت ورزشگاه کردم و متوجه شدم که پنج یا شش دقیقه باقی مانده است؛ برای خودم هم جالب است که در آن لحظه حس کردم که آخرالزمان است و هرطور شده نباید شرمنده هوادارانمان شویم، چون در آن بازی واقعا خوب و رو به جلو بازی کردیم اما ...
مسافر جامانده از پرواز اوکراینی، دو روز بعد پرید
شدند و در حال گپ زدن با هم هستند، جلو می روم، زنان میانسال با ظاهرهای آراسته، سؤالم را در مورد احساسشان به پرواز می پرسم، یکی از آنها با غمی آمیخته از حس عصبانیت می گوید: من نسبت به همه چیز بدبین هستم، در کشورهای دیگر موقع پرواز اصلاً اضطراب ندارم، اما اینجا پر از استرس هستیم، من از همه چیز این کشور متنفرم، از اینکه حق خوردن چه چیز را دارم و چه چیزی ممنوع است، از اینکه باید چه چیزی به تن داشته باشم ...
گفت و گوی مفصل با بیژن حیدری، داور دربی 91 می دانم که در جام جهانی سوت نمی زنم
به بازی اعتراض کنند! از زندگی در همدان کاملا راضی هستم و این رضایت من در حالی شکل گرفته است که به دلیل سفرهایم اگر در تهران باشم از خیلی مشکلات راحت می شوم. در سه چهار سال اخیر هم پیشنهاد حضور در هیئت علمی چند دانشگاه علوم پزشکی را به من دادند اما درنهایت نپذیرفتم. من اینجا راحت هستم و ارتباطات خوبی دارم و با آرامش و آسایشی که وجود دارد دلم نمی خواهد همدان را ترک کنم. ارسال دیدگاه نام: ایمیل: دیدگاه: ...
آشنایی با دختر یخی ایران +عکس
روی زمین نیست؟ کلاً ترجیح می دهم در ارتفاع باشم، چون خیلی دوستش دارم. *زمان دیدن یخ چه حسی دارید؟ از راه دور دیدن یک کوه یخی لذت می برم. *بعضی وقت ها یک جمله حالت را بد می کند. مثل اینکه بگویند یخ های قطب شمال و جنوب در حال آب شدن است؟ خیلی تلخه. نه فقط برای من که یخ نوردی می کنم بلکه از نظر طبیعی و اکوسیستمی هم بد است. دوست دارم روزی بتوانم به ...
شفقتیان: در دربی باید متمرکز و اقتصادی بازی کرد/برای توجیه ناکامی های خود به پرسپولیس اتهام می زنند
هماهنگی سخت تر می شود، به ویژه اگر مربی خارجی باشد. پرسپولیس با تمام این اوصاف، کم کم رو به جلو رفت و به نظرم به خوبی از آن مرحله گذشت. الان شرایط از جهت دیگری سخت شده است. پرسپولیس تقریبا دشوارترین و حساس ترین مقطع بازی ها را باید در یک زمان کم پشت سر بگذارد. با این وجود توانمندی تیم را که می بینم احساس می کنم پرسپولیس حتی می تواند با اختلاف امتیاز قهرمان شود. البته مهم است که هواداران به ویژه در ...
اعتراف مرد جوان به قتل 2 زن
نشده است، قاضی پرسید به چه دلیل با خودت چاقو برده بودی؟ متهم گفت: من قبول دارم چاقو داشتم، اما چون شغلم سلاخی است، با خودم چاقو حمل می کردم و دلیل دیگری نداشت. در ادامه متهم دیگر پرونده در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من گول خوردم و اشتباه کردم. من آدمی نبودم که دست به چنین جنایتی بزنم و زمانی هم که سعید به من گفت دست وپای مقتولان را ببندم، فکر می کردم قصدش این است که اموالشان را سرقت کنیم و اصلا نمی ...
زمستان 66 و نوجوانی فراموش شده
فردین و ناصر. کسانی که تجربه هایی واقعی داشتند درکنار گویندگان خاطرات جعلی که آنها را چنان جذاب تعریف می کردند که می خواستی بارها بشنوی. سانس 3 بعدازظهر و 9 شب شاید وقتی دیگر بلیت به من نرسید. یک بار به مادرم از تلفن عمومی 2 ریالی زنگ زدم تا اجازه خود را برای دیدن فیلم یا بهتر بگویم بودن در صف و جهان سینمایی آن تمدید کنم. برای فیلم سانس فوق العاده12 نیمه شب گذاشتند. دوباره از همان تلفن ...
نشست خبری فیلم"دوزیست"| سعی کردیم در فیلم یک قصه مردانه بگوییم
که فکر این فیلمنامه به سراغ من آمد تا اینکه خودم به فکر خلق چنین داستانی بروم. احساس می کنم که از نتیجه کار با توجه به بازخوردهایی که داشتم راضی ام. خانی تهیه کننده فیلم در پاسخ به خبرنگار تسنیم درباره اکران فیلم در فضای عمومی گفت: تصمیمات بر این شد که بعد از اکران در جشنواره به صورت عمومی آن را اکران کنیم. وی در ادامه درباره قهرمان فیلم که نابود شده است عنوان کرد: خیلی از ...
تا آخرین لحظه باور نداشتیم که مادرم می میرد
سرطان در خانه نداشته باشد، نمی تواند این موضوع را درک کند. اخیرا مادر یکی از دوستانم هم به دلیل بیماری سرطان فوت شد. او می گفت در تنهایی در دلم می گفتم اگر قرار است مادرم این همه درد بکشد، بهتر است بمیرد. یعنی عضو یک خانواده بیمار به نقطه ای می رسد که حاضر به مرگ عزیزترینش می شود. راستش را بخواهید من هم دوست ندارم مادرم با وضعیتی که داشت زنده می ماند. هر بار هم که برایش دلتنگ می شوم یاد روزهایی می ...
اصغر آقایِ حاج قاسم شهید شد/ زندگی شهید پاشاپور به روایت خواهر
شهید شد با اینکه خودم روحیه قوی ای داشتم و راه شهادت را قبول دارم اما برادرم با جدیت می گفت ناراحت نباشی ها چه عاقبتی بهتر از اینکه کسی با شهادت برود؟ حرف هایش برایم آرامش بخش بود. با اینکه اصغر با همسرم رفیق صمیمی بودند و هر گاه یکی را کار داشتیم و پیدا نمی کردیم با دیگری تماس می گرفتیم چون می دانستیم کنار هم هستند. *دیشب شب سختی بود مادرم ناراحتی قلب دارند. برای همین دکتر ...