سایر منابع:
سایر خبرها
نگرانی دائمی خانواده های بیماران اعصاب و روان
تعاونی سهم شان را بدهند و آنجا دور هم جمع شوند تا هم بچه ها بتوانند در یک آپارتمان مستقل زندگی کنند و هم پدر و مادر دوران سالمندی شان را سپری کنند. پیش بینی هم کرده بودیم که در آن خانه یک پرستار تمام وقت حضور داشته باشد اما ناگهان با افزایش قیمت ها مواجه شدیم و طرح فعلاً مسکوت مانده. همه ما نگرانی هایی برای پس از مرگ داریم؛ اینکه عزیزان ما بعد از ما چه می شوند، می توانند روی پای خودشان بایستند یا نه؟ چگونه با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و... اما خانواده های بیماران اعصاب و روان نگرانی شان هزاران بار بزرگتر است. آنها هر روز و هر ساعت به این موضوع فکر می کنند. آنها نمی خواهند بمیرند. ...
همه می دانیم که نمی دانیم چه کنیم!
اسپری ضدعفونی کننده به داروخانه های شهر می روم و با تعداد زیادی از همشهریانم روبه رو می شوم که همه شان آشفته حال و مضطرب اند و دست وپا گم کرده اند؛ کسی نمی داند چرا اما از ژل و اسپری چندتا می خواهند نه یکی، کسی نمی داند چرا اما با متصدی داروخانه دعوا دارند و اگر دست شان برسد یقه اش را هم می گیرند، کسی نمی داند چرا اما هرچه بیشتر بفهمند ماسک گذاشتن تنها برای بیماران کروناویروس و برای جلوگیری از ...
سه داستان کوتاه از ارسلان عربلویی
همه دیدند آمبولانس سر خیایان اصلی ایستاد وچند مرد روپوش به تن پیاده شدند، دست و پای نویسنده را بستند و به او آمپول آرام بخش تزریق کردند. نویسنده بعد از سه روز، روی تخت بیمارستان چشمانش را باز کرد و همین که چشمش به خانم دکتر افتاد، گفت:"من نویسنده ام." خانم دکتر دست او را گرفت و با خنده زیبایی جواب داد: "اینجا همه نویسنده اند؛ البته عده ای از خواننده های وفادار ...
من سلبریتی نیستم!
صرف نظر می کنید. مثل نامه ای که زمستان 95 درباره عدم حضور در صدا و سیما نوشتید، اما کمتر از یک سال بعد در چند برنامه تلویزیونی حاضر شدید. بحث اعلام ممنوع الکاری خودتان پس از کنسرت پارک آب و آتش هم مورد دیگری بود که در آن زمینه حتی وزیر ارشاد هم واکنش نشان داد. موضع خودم نسبت به صدا و سیما را نقض نکردم. اتفاقی آن زمان رخ داد که واقعاً بد بود و تصمیم گرفتم که آن نامه را بنویسم. پس از آن ...
عاشقانه برای حفظ سختی کشیدم / عملکرد مسئولان امور قرآنی انگیزه بخش نیست
دریغ از اینکه مسئولی وظیفه خود را انجام داده باشد و حتی تبریکی بگوید. حال در استان ما اینگونه است یا در دیگر استان ها هم همین طور است، نمی دانم و واقعاً این دردناک است. سال گذشته در آزمون سراسری حفظ و مفاهیم قرآن رتبه اول کشوری را کسب کردم، باز هم دریغ از اینکه در سطح استان به این امر بها داده شود. اگر فردی با صراحت از من بپرسد که به دنبال اخذ مدرک درجه یک برود؟ می گویم خیلی باید بخوانید و محرومیت ها را برای خود هموار کنید. البته چیزی هم عاید آدمی نمی شود. گفت وگو از سمیرا انصاری انتهای پیام ...
مبارزه همگانی با کرونا
خصوص موبایلم را با الکل که یک شیشه آن را 48هزار تومان خریده ام، تمیز می کنم. او می گوید: خوشبختانه در اداره ما بخش آموزش اقدامات خوبی انجام داده و یک کلاس آموزشی در حد 10دقیقه برای همه کارمندان گذاشته که تأثیر خوبی داشته و خیلی از همکارانم را دیده ام که این بیماری را جدی گرفته اند. نیما می گوید: هر روز که به خانه می رود سریع دست هایش را می شوید و در خانه هم هرروز یک قرص ویتامین c مصرف می کند. ...
ما می خواهیم تابوی فرزندخواندگی شکسته بشود/ داستان بچه هایی که توی قلب مادرانشان هستند
.... من می خواهم او را به خانه ببرم. یکدفعه مهرش به دلم سرازیر شد. همان یک شبی که امیرحسین در شیرخوارگاه خوابید تا فردا او را به خانه آوردیم، من با عذاب خوابیدم. اتصال دست این بچه بر روسری من، برایم یک دنیای جدید و خواستنی بود. صبح روز بعد حکم دادگاه را گرفتیم و بعدازظهر امیرحسین را از شیرخوارگاه ترخیص کردیم. واکنش خانواده های طرفین به فرزندپذیری شما چه طور بود؟ مادر و ...
همسر وحید مرادی: از سازندگان فیلم شنای پروانه شکایت می کنم
شود و بعد به زندان می رود و ماه بعد در زندان کشته می شود، صدای همسر جوان وحید مرادی آرام تر می شود و در مورد روز حادثه می گوید: خودم فهمیدم، هیچکس به من نگفت این جمله را آنقدر آرام بیان می کند که گویی با خودش در حال حرف زدن است، زن جوان ماجرای آن روز را توضیح می دهد: اینستاگرام رو باز کردم و دیدم همه پست گذاشتن وحید مرادی روحت شاد، در صورتی که یک ساعت قبلش تلفنی از زندان با هم حرف زده بودیم. بعد ...
از چاقو و اعتراض و جاسوسی تا نوستالژی و عشق و جنگ
هایی را داریم مثل مغزهای کوچک زنگ زده و ابد و یک روز اما این فیلم ها چون از تجربه زیسته سازندگانش نمی آید، خیلی بومی و قابل باور نمی شود. من نمی دانم هومن سیدی کجا بزرگ شده اما با دیدن فیلمش معتقدم که در چنین محله هایی بزرگ نشده و این زندگی را تجربه نکرده به همین دلیل گرما ندارد. شنای پروانه را باور می کنم و این آدم ها را می فهمم. آن زن ها را خیلی خوب می فهمم. زن هایی که خودشان ممکن است بزهکار ...
گزارشی که نتیجه داد/ روستای ناشنوایان پس از 21 ماه + فیلم و عکس
بفرستند که هر دو هفته یک بار پزشک مراجعه می کند. عمق محرومیت مردم یکی دیگر از اهالی روستا با دیدن دوربین به سراغمان می آید و می گوید: وضعیت زیاد جالبی نداریم، اینجا در کنار عمق محرومیت مردم به شدت با معلولیت دست و پنجه نرم می کنند. خانواده خودم معلول نداریم، اما در خانواده بستگانم به ویژه عموزاده هایم چندین نفر کر و لال وجود دارد، کا عزیز در همین بالادست آبادی عموزاده ...
ملت ما می تواند به جائی برسد که دیگران بیایند شاگردی او را بکنند/ من آن قله را در نظر دارم؛ باید به آن ...
صورت یک دستورالعمل اجرائی درنیامد، شما مأیوس نشوید؛ نگوئید پس کار ما بی فایده بود؛ نخیر؛ و من به شما عرض بکنم؛ در این پانزده شانزده سال اخیر، همین حرکت علمیای که آغاز شده، همین جور آغاز شده؛ همین جور امروز علم شده یک ارزش؛ چند سال قبل اینجوری نبوده. ما همین طور روزبه روز هی پیش رفتیم. یک روزی یک چیزهائی گفته میشد که به گوش ها سنگین میآمد. من یک روزی مسئله ی تولید علم را مطرح کردم، بعد ...
قتل برادر بزرگ تر در جنت آباد تهران
باز کردن در شدند، اما با ورود به خانه با صحنه خونینی روبه رو شدند. پسر بزرگ خانواده از ناحیه سینه هدف ضربه چاقو قرار گرفته بود و با مرگ دست و پنجه نرم می کرد که با اعلام این خبر به اورژانس خیلی زود پزشکان در محل حاضر شدند و جوان زخمی را به بیمارستان سینا منتقل کردند، اما این پسر به دلیل شدت خون ریزی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد. مامور پلیس که در صحنه جرم حضور داشت، از جوان ...
جای ملکاوان در تلویزیون خالی بود
شخصیت شیدا توضیح می دهید؟ نمی دانم چطور می توانم درباره نقشم در این سریال توضیح بدهم. به هر حال، خیلی نقش کلیدی و موثری نیست. اگر بخواهیم نقش ها را تقسیم بندی کنیم بعضی اصلی هستند و برخی مکمل. نقش هایی هم داریم که مکمل مکمل هستند. در مجموع، ترجیح می دهم درباره خود ملکاوان صحبت کنم، چرا که فکر می کنم جای چنین سریال هایی در تلویزیون خالی است. به طور قطع، ملکاوان هم مانند همه سریال ها نقاط ضعفی ...
درباره ی دکتر عباسی؛ پزشک اسطوره ها، چگونه جنجالی شد؟
بیمارستان جم هستند. با وجود اینکه بار ها بستری شدند، اما این بار شرایطشان نامناسب بود که خوشبختانه نسبت به زمان بستری شدنشان روند درمانی مثبت بوده و در شرایط خوبی قرار دارند. " او ادامه داد: "علائم حیاتی استاد ثابت شده و خدا را شکر چشمانشان را باز کردند. امیدواریم هر چه زودتر حال جسمانی هم بهتر شود و سلامتی کامل خود را به دست بیاورند. " روزنامه هفت صبح: بعد از اخبار ضد و نقیضی که روز گذشته ...
ما به بازنگری در سیاست خارجی نیاز داریم/ حل مشکل با عربستان در کوتاه مدت سخت اما ممکن است
طولانی مدت بدهند. صادقی اعتقاد دارد که اعتمادزایی در رابطه ایران و عربستان به رفتاری مانند رفتار مرحوم هاشمی رفسنجانی نیاز دارد تا شاید دو طرف بتوانند با در نظر گرفتن منافع مشترک در سایه به رسمیت شناختن اختلاف ها، آرامش را به غرب آسیا بازگردانند. منطقه خاورمیانه همچنان با بحران های متفاوت دست و پنجه نرم می کند و به نظر می رسد که روابط کشورهای منطقه همچنان تا ثبات نسبی فاصله بسیار دارد ...
بازیگرانی که طعم تلخ فراموش شدن را چشیدند
پیشنهاد کاری نداشته است. می دانم اوضاع میزانی ندارد و... این خبر در شبکه های اجتماعی هم بازنشر شد تا این که آقای بازیگر چند هفته پیش به برنامه چهل تیکه آمد و اشک هایش از بی مهری اهالی سینما همه مان را ناراحت کرد. ما هم یکی دو روز بعد از چهل تیکه تلفنی با آقای بازیگر گپ زدیم و از اوضاع و احوال این روزهایش پرسیدیم. لطفی اول صحبت اش اشاره می کند به حادثه ای که 12 سال پیش در فیلم برداری ...
تظاهر می کنیم، چون روی دست خودمان باد کرده ایم!
اشتری می گوید چرا ما این همه نمایش می دهیم؟ چون هستی و بودن ما تقلیدی است. چون در درون خودمان احساس گرما نمی کنیم و می خواهیم کسانی به عنوان مشتری دور ما جمع شوند و ما را از ما بخرند چرا؟ چون من روی دست خودم مانده ام، من روی دست خودم باد کرده ام و متورم شده ام، من مشتری خودم نیستم. خودم، خودم را نمی خواهم. اگر من روی دست خودم باد نکرده بودم واقعاً دنبال مشتری می گشتم و هر روز اینجا و آنجا نمایش ...
قهرمان موتورکراس که شهادت را به سکوی قهرمانی ترجیح داد
می خواهم آن را از الان بیان کنم که اگر در آینده اتفاقی افتاد حرف نگفته بین ما نباشد. گفت: من خیلی طرفدار ولایت فقیه هستم و جانم را برای رهبرم می دهم و هر زمان حضرت آقا اذن جهاد را بدهند، در هر سنی و موقعیتی که باشم می روم، اگر شما می توانید با این امر کنار بیایید که یا علی وگر نه من راه خودم را بروم و شما هم راه خودتان را بروید. هر دو خانواده از خانواده های مذهبی بودیم و من هم طرفدار ولایت فقیه ...
تحلیل جامعه شناختی واکنش مردم به کرونا
اینکه چند بار در روز بو کنند می پرسند. زن دیگری وارد بحث می شود و می گوید: ویکس بو کنید، برای پسرم خریدم هرروز میره مدرسه بو می کنه . یکی دیگر از زنان می گوید: فردا پا نشید برید رای بدید کرونا می گیرید و البته به نظرم دو نفر که کرونا گرفتن برن مجلس، از اونجایی که مجلس ما پیره همشون می گیرن صدای پچ پچ های دو نفره افراد هم می آید یکی از آنها می گوید: بهداشت فردی رو ...
مرتضی صمدیه لباف به روایت مادر و برادرش؛ رفیقی که از پشت خنجر خورد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب : سه شنبه شانزدهم اردیبشهت 1354 مرتضی صمدیه لباف، از اعضای سازمان مجاهدین خلق به دست وحید افراخته از رفقای هم سازمانی اش مورد سوءقصد قرار گرفت، آن هم زمانی که رفقا به سر قرار ساختگی کشانده بودندش. اما زنده ماند و به وسیله برادرش به بیمارستان منتقل شد. جرمش از نظر رفقا این بود که ایدئولوژی مارکسیستی سازمان مجاهدین خلق را نپذیرفته و همچنان با عده ای دیگر از اعضای سازمان مذهبی باقی مانده بودند. مرتضی صمدیه لباف پ ...
از چتربازی در زابل تا باغبانی در تهران
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، هر روز ساعت چهار صبح از خواب برمی خیزد و می رود فلکه آب را باز کند تا چنارها و شمشادهای پارک آّب بخورند. چراغ های دستشویی پارک را روشن می کند و بقیه برادرانش را صدا می زند تا از خواب بیدار شوند و با هم صبحانه چای و نان بخورند. خانمم که از زابل زنگ می زنه، گاهی می پرسه قیوم صبحانه چی خوردی؟ من هر روز جز نون و چایی که چیزی ندارم بخورم ولی برای اینکه نگرانش نکنم می گم نون و خامه خوردم. دندان های یکی در میان افتاده قیوم پشت سبیل های کم پشتش پ ...
هاوارد رنتز بودن
آنان است تا موفقیتی اتفاقی و محدود. جواهر ناسفته در پس زمینه بازار الماس شهر نیویورک جریان دارد. این دنیا، بسیار فاسد و پر از آشوب و هرج و مرج است، دنیایی که توانسته در سالیان اخیر داستان کافی برای ساخت چندین اثر سینمایی به دست هالیوود بدهد. داستان فیلم در طول چند روز اتفاق می افتد و ما را از یک مسیر باریک، درون یک سیاه چاله عمیق می اندازد تا با زندگی هاوارد رتنر (آدام سندلر)، روبه رو شویم ...