بازداشت عروس خائن!/ نفیسه ساعتی از عقد 3 روز با دوست پسرش بود
سایر منابع:
سایر خبرها
نقشه شیطانی پسر همسایه برای زن جوان
دوستی من و شهره نشان نمی داد وحتی چندبار که او را از نزدیک دید با لبخندی گفت این دوست اجق و جق را از کجا پیدا کرده ای؟ هاله افزود: پس از گذشت مدتی فهمیدم دوستم که از شوهرش طلاق گرفته است با پسری جوان ارتباط پنهانی دارد و آنها گاهی نیز باهم در مغازه قرارملاقات می گذاشتند. شهره با این ادعا که قصد ازدواج با این پسر جوان را دارد یک روز از من دعوت کرد همراه او و پسر مورد علاقه اش ...
پسر فردین: پدرم سه بار مانع خودکشی تختی شد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ؛ پسر محمدعلی فردین یعنی سیاوش فردین در مصاحبه ای که با ایران ورزشی داشته درباره پدرش، خانواده فردین و البته مسائل مهم دیگری هم صحبت کرده. یکی از آن مسائل داستان خودکشی جهان پهلوان تختی است. سیاوش فردین به واسطه رابطه نزدیک پدر و خانواده اش با مرحوم تختی در این رابطه گفته: پدرم و مادرم تقریبا در جریان تصمیم تختی بودند. پدرم بارها به تختی گفت که بین مردم خیلی محبوب هستی ...
کتکی که استاد قرائتی را طلبه کرد
به گزارش خبرگزاری حوزه ، استاد قرائتی در بخشی از برنامه درس هایی از قرآن در سال 1374 در خاطره ای از طلبه شدن خود آورده است: خدا اموات را رحمت کند. من با پدرم دعوا داشتم. من می خواستم به دبیرستان بروم. اما پدرم می گفت: باید آخوند شوی. آن زمان آخوند خیلی کمیاب بود. سی و دو سال پیش مردم به پدرم می گفتند: تو که آخوند نیستی. تو بازاری هستی. بچه ات را دنبال کاسبی بفرست. آخوندی چیست؟ آن زمان ...
در رکاب حاج قاسم
سرباز کهنه کار امام خمینی به مناسبت روز پاسدار به گفت وگو نشستیم و او نیز با سعه صدر پاسخ سوالهایمان را داد. آنچه خواهید خواند ماحصل این مصاحبت است. *اهل اردبیلم بنده به سال 1343در اردبیل متولد شدم. پدرم مغازه دار بود و مادرم خانه دار. چهارمین فرزند خانواده بودم که پیش از من برادرانم حسن و کریم و خواهرم به دنیا آمدند و بعد از من برادرانم سلیم و سلمان و سلیمان متولد شدند. البته ...
ماجرای دیدار فردین با حاج سید احمد خمینی
خواندم که آشنایی پدر با کوشان اتفاقی بوده است؟ بله. به طور اتفاقی پدرم با ایشان در مقابل سینما آشنا می شود. پدر برای خرید بلیت به سینما رفته بود که گویا بلیت تمام شده بود و همان جا دکتر کوشان، پدرم را می شناسد و به پدرم پیشنهاد می دهد. پدر شما در دو رشته موفقیت های زیادی را به دست آورد، اما می خواستم بدانم که خودش را بیش تر متعلق به کدام رشته می دانست؟ پدرم بیش تر خودش ...
رازی که تا شهادت وحید سر به مهر ماند
است و وطنشان ایران... و به راستی که به احترامشان باید ایستاد؛ و وحید از جمله این قهرمانان است... جوانی مهربان، صبور و باایمان و متولد 22 اسفند 1360 در تهران. او هشت سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و از آن پس مادر مومن وی الگوی وحید در زندگی شد. او در سال 1383 با دختری آشنا شد که برای ازدواج با وی باید شرط مهریه پدر عروس را می پذیرفت و چشم بر آرزوی خود که خواندن خطبه عقد توسط حضرت ...
گلبانگ| مولودی خوانی حنیف طاهری/ ای درمون دردای من
مداح اهل بیت (ع) در این مراسم سرود دیگری نیز خواند که شعر آن به شرح زیر است: نوکرم و کارم نوکری دل بری و کارت دل بری کی منو کربلا می بری شب ولادتت چه غوغاست شب عنایت علی و زهراست آره تا روز محشرم، تویی مولا و سرورم فدا پدر و مادر تو، خودم، پدر و مادرم من بی تابم، ای مهتابم، خاک پاتم، ای اربابم حسین اربابم، حسین اربابم وارث رزم ...
واکنش شهید شاه میری به هدیه اعطایی رژیم طاغوت/ امر به معروف مادر در خردسالی
میدان ژاله به روی مبارزان باز و هر خانه پر از مجروح بود. مادر بین آن همه جوان تیرخورده دنبال چهره آشنایی می گشت. تمام روز های انقلاب اکبر هم مثل همه جوان های پر شر و شور محله بی قرار بود. می رفت تظاهرات و در مسجد زیر جانماز های مردم اعلامیه های امام (ره) را می گذاشت. خانم افراخته تعریف می کند: از طرف اداره بشقاب نفیسی به حاج آقا هدیه داده بودند که بخشی از آن تصویر شاه بود. اکبر از مدرسه که آمد بشقاب ...
پیوند با امام حسین(ع) نجات دهنده است / نهضت اباعبدالله(ع)؛ بیدارکننده ترین جریان تاریخ
گوش چپش اقامه گفت، و او را در دامن خود نهاد و گریست. اسماء عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، گریه شما از چیست؟ فرمود: برای این فرزندم می گریم. عرض کرد: این کودک که الان به دنیا آمده فرمود: بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آن ها نرساند. آنگاه فرمود: دخترم فاطمه را از این جریان باخبر نکن، چون تازه این فرزند برایش متولد شده است. سپس به حضرت علی(ع) فرمود: او را چه نام می ...
کرونا و غوغای سوگواری ایل در لرستان
مرحومم جلو چشمم بود که چطور من، امروز که این مصیبت برای خانواده اش پیش آمده خودم را در خانه پنهان کرده ام؛ این برای من شایسته نیست که بچه های پسر عمهام را در این روز سخت تنها بگذارم فردا خانواده آن مرحوم، اگر در مراسم شان شرکت نکنم به من چه می گویند؟ بانوی جوانی که او نیز در همین مراسم شرکت کرده است می گوید: متوفی از اقوام مادرم و چند کوچه آن طرف تر از ما زندگی می کند ناله و شیون شان ...
کرامات و معجزاتی از امام حسین (ع)/ خداوند چه هدیه ای به امام سوم شیعیان بخشید؟
نمی شد تا اینکه پیامبر (ص) از دنیا رفت. امام حسین (ع) بعد از رحلت رسول خدا (ص) در این باره فرمود: آن میوه ها به حال خود بود تا اینکه مادرم فاطمه (س) از دنیا رفت پس از شهادت مادرم انار گم شد و سیب و به همچنان در زمان حیات پدرم نزد ما بود چون ایشان به شهادت رسید گلابی نیز گم شد و سیب نزد برادرم حسن (ع) بود تا بر اثر زهر به شهادت رسید سپس نزد من بود تا زمانی که دشمن مرا در کربلا محاصره و آب ...
پدرم سه بار تختی را از خودکشی منصرف کرد
تمام شده بود و همان جا دکتر کوشان، پدرم را می شناسد و به پدرم پیشنهاد می دهد. پدر شما در دو رشته موفقیت های زیادی را به دست آورد، اما می خواستم بدانم که خودش را بیش تر متعلق به کدام رشته می دانست؟ پدرم بیش تر خودش را فردی هنری می دانست، چون هم زمان زیادی در عرصه هنری بود و هم علاقه بیش تری به این رشته داشت. تا جایی که من خاطرم هست، خاطره زیادی را از دوران قهرمانی تعریف نمی کردند. ...
فرزند فردین: پدرم سه بار تختی را از خودکشی منصرف کرد
پیشنهاد می دهد. پدر شما در دو رشته موفقیت های زیادی را به دست آورد، اما می خواستم بدانم که خودش را بیش تر متعلق به کدام رشته می دانست؟ پدرم بیش تر خودش را فردی هنری می دانست، چون هم زمان زیادی در عرصه هنری بود و هم علاقه بیش تری به این رشته داشت. تا جایی که من خاطرم هست، خاطره زیادی را از دوران قهرمانی تعریف نمی کردند. وقتی هم که درباره ی دوران قهرمانی حرف می زدند، همیشه با ...
عهد شهید شیبانی و همسرش در راهیان نور/ رازی که تا شهادت وحید سر به مهر ماند
که خواندن خطبه عقد توسط حضرت آقا بود، می بست. وحید سکوت کرد و شب ولادت حضرت معصومه (س) زیر پرچم حرم امام حسین (ع) خطبه محرمیت شان در مسجد قرائت شد. هرچند شغل او در ابتدا مخالفت همسرش را در پی داشت؛ اما در دوران آشنایی با شرط آن که آقا داماد ثواب نیمی از تمام ماموریت های خود را تقدیم عروس خانم کند، ازدواج شان شکل گرفت. دلدادگی وحید به شهدا از نخستین روز های جوانی هویدا بود و از همان ...
عید ما روزی است که کربلا و قدس را بگیریم
. راستی احمد بابا پسر حاج الیاس بابا که بیلقان می نشیند پیش ماست در یکی از گروهان و حالش هم خوب است راستی از مرضیه خانم از قول من معذرت خواهی کنید که نمی توانم برایشان جواب نامه ام را که به من داده اند جواب بدهم. پدر جان! راستی چند روز دیگر عید است و ما هم اینجاییم و شنید ه ام که شیرینی هم کوپنی شده است و من از شما می خواهم که شیرینی و از این مخلفات نخرید و بگذارید به ان ضد انقلاب ها ...
توصیه های خسرو شکیبایی به پسرش
شکیبایی درباره تولد پدرش گفت: پدرم ششم فرودین به دنیا آمده اند اما به همه می گفتند هفتم فروردین یک روز کم به دنیا آمده ام. چون دوست داشتند در روز هفتم فرودین به دنیا آمده باشند چون عدد مقدسی بود برایشان. پدرم و من در ارتباطی بودیم که معمولا چون مشغله داشتند کمتر پیش می آمد که در کنار من بنشینند و برای تربیت کردن من وقت بگذارند ولی همیشه چیزی را به من می گفتند و بار اولی نیست که این را می گویم. توصیه ای ...
مچ زنم را در شرایط بد گرفتم/ میترا از پسر غریبه خواست تا مرا از خانه بیرون کند!
در شرایط خیلی بدی دیدم. میترا به پررویی به چشمانم نگاه کرد و گفت چرا مزاحم شدی و از پسر جوان خواست مرا از خانه بیرون کند و ... دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و خودم را از شر این زندگی نکبت بار نجات دادم. البته من قبل از طلاق یک کتک مفصل نیز از پدر و برادرانش نوش جان کردم. چند ماه از این ماجرا گذشت و با این شکست سنگین در زندگی گوشه گیر و منزوی شده بودم. در آن شرایط نسبت به تمام زن ها احساس ...
شرط عجیب داماد برای عروس خانم
و حتی خودروی شخصی ام را نیز عوض کردم. پدر پشیمان افزود: حدود یک سال قبل خواستگار خوبی برای دخترم آمد که به عقد هم درآمدند. ولی راست می گویند که خورشید حقیقت زیر ابر نمی ماند چون دست من در محل کارم رو شد. متاسفانه با توجه به مشکلاتی که برایم به وجود آمد، شرایط و موقعیت شغلی ام را از دست دادم و دامادم نیز که متوجه ماجرا شده است می گوید همسری که با مال حرام بزرگ شده و جهیزیه ای را که از ...
همسرم گفت آرزو دارم به جبهه بروم و به اسلام خدمت کنم
و عکس های امام خمینی (ره) را در سطح شهر پخش می کردند که یک روز مأمورین ساواک متوجه فعالیت هایش شدند و ایشان را تعقیب کردند. علی اصغر وقتی متوجه نیروهای ساواکی شد با فرار خودش را به مسجدی رساند. اسماعیلی در خصوص ثبت نام و اعزام همسرش به جبهه بیان کرد: همسرم 3 بار برای رفتن به جبهه ثبت نام کرد که پدر و مادرشان مانع می شدند. یک شب تا صبح نخوابید. به او گفتم چرا مضطرب و نگران هستی؟ ایشان ...
اولین مصاحبه مسی؛ آرزو های یک نابغه 13 ساله
که یک انسان نباید هرگز آن را از دست بدهد تیم ملی نوجوانان: دوست دارم عضوی از این تیم باشم انتظار برای سال جاری: اینکه بار دیگر قهرمان شویم خانواده: پدرم خورخه، مادرم سلیا و برادرانم رودریگو، ماتیاس و خواهرم ماریسول دوستان: شکر خدا دوستان زیادی دارم اهمیت نیوولز در زندگی: نیوولز همه چیز من است و بالاترین جایگاه را برای من دارد منبع: ورزش سه انتهای پیام/ ...
گمشدن فیلم خصوصی ترین لحظه تازه عروس و داماد ! / مجید شوکه شد
همین می خواستم مغازه را تعطیل کنم که یکی از مشتریانم زنگ زد و گفت: در بین وسایلش یک فلش مشکی رنگ پیدا کرده است و حدس می زند که این فلش متعلق به من باشد چون امروز به جز مغازه من به هیچ جای دیگری نرفته است. با شنیدن این حرف از خوشحالی بال درآورده بودم و نمی دانم چه طور خودم را به منزل وی رساندم و فلش را تحویل گرفتم. من و همسرم شانس آوردیم چون کسی که فلش را با خودش برده بود پیرمردی است که با ...
پیشنهاد مهران مدیری به شهرداری ها/پای روانشناسان هم به دورهمی باز شد
ها زیاد می شود.به هر حال فشار اقتصادی با فشار تنهایی، بی حوصلگی ترکیب شود، روان آدم را تعطیل می کند. وی ادامه داد: همسایه روبرو ما قبل از قرنطینه از تی برای تمیز کردن کف بالکن استفاده می کرد، چند روزی که از قرنطینه گذشت آن را به پایه میکروفن تبدیل کرده بود! در بخشی مهران مدیری کامنت ها را خواند. در خانه ما سه نسل طرفدار شما هستند، خودم، پدرم و پدر بزرگم می خواهم ...
ارثیه شوم مرد خسیس
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از رکنا، پدر خدابیامرزم آدم بسیار سخت گیر و خسیسی بود و حساب یک ریال از دستش در نمی رفت. او با این که وضع مالی بسیار خوبی داشت اما من و خواهران و برادرانم را در شرایط سختی بزرگ کرد. مادر دل شکسته در دایره اجتماعی کلانتری افزود: 14 ساله بودم که پدرم با توسل به زور مرا به عقد پسرعمویم درآورد و مادر بیچاره ام نیز نتوانست حرفی بزند. با خوشحالی پا به خانه بخت ...
سه نمای زیبا از نبرد مدافعان سلامت در خلیج فارس+ عکس
بخش اورژانس بیمارستان شهدای خلیج فارس بوشهر هستند که قرار بود روز ولادت امام علی(ع) به زیر یک سقف بروند اما حالا یک ماهی هست که حتی خانواده خود را ندیده اند. هر دوی آنها سه سالی هست که مشغول کار هستند و از خوب و بد این روزهای کرونایی حرف های زیادی دارند. ماجرای لغو مراسم ازدواج و کشیده شدن این ماجرا را به برنامه علی ضیا از زبان عروس خانم شنیدنی بود. وی اظهار داشت: قبل از همه گیری کرونا ...
اگر هزار تکه ام کنند با خون خود بر زمین می نویسم خمینی
که در راه اسلام و قران خدمت می کنم و از دوستانم و خانواده ام می خواهم که در پیروی از خط امام پایدار و استوار باشند و هر لحظه پیام های امام را مو به مو انجام دهند و نقطه ضعف به دست ایادی شیطان منافقان ندهند. بر شماست که خون شهیدان مان را زنده نگه دارید، شهیدانی که جنازه های شان به دست مادرهای شان نرسیده، کاری نکنید که روز معاد همین عزیزان از شما شکایت کنند. پدرم، مادرم، ما را خدا آفریده ...
پشت پرده تلخ استخدام یک دختر / پریسا به شوهرش شک کرد و آبروریزی راه افتاد
آمده بود از خانه قهر کردم و 3 شبانه روز در منزل پدرم بودم. زن جوان افزود: شوهرم و برادر آن دختر خانم به منزل پدرم آمدند و پس از گفت وگو متوجه شدم این دختر جوان بیماری خونی دارد و چون سایه پدر روی سرش نیست و به خاطر این که کمک خرج خانواده اش باشد تصمیم گرفته است به سر کار برود و... . با روشن شدن این حقایق دنیا روی سرم خراب شد و از خودم بدم آمد. من همراه شوهرم به خانه آن دختر ...
امور خیری که از منزل شهید مدافع حرم اصفهانی کلید زده شد/ از کمک به ایتام تا ترویج ازدواج آسان جوانان ...
مادر در همه صحنه ها حضور داشت تا نام پدر را بر بلندای تاریخ فداکاری فرزندان ایران اسلامی بالا برد. در تکمیل این گزارش خبری، روز پنجم نوروز 99 گفتگویی با خانم رنجبر، همسر شهید مسلم خیزاب در خصوص تشکیلات جهادی فرهنگی شهید داشتم و خانم رنجبر طبق روال قبل، با روی گشاده زمینه این گفتگو را فراهم کردند. نکته ای که در ابتدای گفتگو باید به آن اشاره داشته باشم، این بود که تا دی ماه 1398 این کار ...
عشق به مردم بهای جان این دکتر جانباز شد
به گزارش خبرگزاری رسا ، جانباز شیمیایی هستی. گاز خردل زهرش را به ریه ها ریخته و تو را تا ابد مهمان نفس تنگی کرده است. بعد از سال ها خدمت بازنشسته هم شده ای. در این روزهای کرونایی همه بهانه های منطقی برای در خانه ماندن و دور بودن از این بلای عالم گیر ردیف است. اما پای عشق که در میان باشد منطق، بازنده تمام عیار می شود. حتی اگر بهای این عشق بازی از دست رفتن جان باشد. روز اول ...