ناگفته های تکان دهنده پلیسی که سندروم دست بی قرار دارد +تصاویر
سایر خبرها
عکس العمل حاج قاسم از ازدواج مجدد همسر شهید/سردار سلیمانی: ازدواجت جهاد بود
غیر منتظره باعث شده بودم اصلا نتوانم حرفی بزنم. در مراسم ما سردار قاآنی لطف کرد و از طرف حاج قاسم آمد. *مهمانی که حضورش را باور نمی کردم روز 7 فروردین سال 98 آقایی با تلفن خانه ما تماس گرفت و گفت: اگر آمادگی دارید قرار است سردار فردا به منزل شما بیاید. تلفن را قطع کردم و فکر کردم منظورشان از سردار همان برادر پاسداری است که از محل خدمت همسرم گاهی به خانه ما و بقیه شهدا سر می زد ...
سرقت های سریالی 2 رقیب عشقی پس از دوئل خونین
نسترن بود. بعد از آن دیگر جواب تماس هایم را نداد. بعد چه شد؟ 2سال بعد آزاد شدم و به سراغ نسترن رفتم. متوجه شدم او با جوانی به نام سامان دوست شده است. از او کینه به دل گرفتم و به سراغ سامان رفتم تا حقایق را به او بگویم اما با او درگیر شدم. سامان رقیب عشقی ام بود و با او قرار دعوا گذاشتم. همدیگر را تا حد مرگ کتک زدیم و زخمی شدیم. اما بعد از آن با سامان دوست شدم و او تبدیل به یکی از بهترین ...
سلطانی: قلیچ آدرس ورزشگاه را اشتباه به من داد پروین پوست او را کَند!
محمدخانی را صدا زد و گفت شما بازیکنان تکنیکی هستید و اگر اینجا بمانید به طور حتم 2 بازی نگذشته مصدومتان می کنند، همین شد که آنها به قطر رفتند. با تماس علی پروین شبانه به ایران برگشتید و در شهرآورد برای پرسپولیس به میدان رفتید؟ قراردادم با آرمنیا بیلفیلد تمام شده بود و قرار بود 12 روز بعد به ایران بازگردم، یک شب علی پروین تماس گرفت و گفت فردا با استقلال بازی داریم و خودت را به ...
زندگی غیررسمی در پارک هنرمندان جریان دارد!
د بیرون بدون اینکه جوابی به او بدهم به تماس تصویری ام ادامه دادم و به سمت شرق در همان خیابان ورشو که حالا بعد از ویلا اسمش شده شاداب، راهم را ادامه دادم. نزدیک انتهای خیابان بودم که دیدم پارک هنرمندان را هم بسته اند ولی تعدادی موتور، حدود 20 موتور جلوی درب غربی آن پارک کرده اند. از روی همان نوارهای زرد محدود کننده رد شدم و به داخل پارک رفتم. زندگی در پارک هنرمندان به شدت جریان داش ...
سرگذشت عجیب زنی که خودرو می دزدید!
مادرم ایستادم و فریاد زدم من بزرگ شده ام، عقل دارم و خودم می توانم برای آینده ام تصمیم بگیرم. این بود که با اصرار های من، پدر و مادرم کوتاه آمدند و من با جهانگیر ازدواج کردم. اما هنوز چند ماه بیشتر از ازدواج ما نمی گذشت که راز اعتیاد همسرم فاش شد، اما من به خاطر علاقه ای که به او داشتم، این موضوع را پنهان کردم. با وجود این، همسرم هر روز بیشتر در منجلاب مواد افیونی فرو می رفت و دیگر نمی ...
رویای گُل طلایی!
مخدر روی آوردم و خرید و فروش آن را آغاز کردم. هر بار دستگیر می شدم بعد از تحمل حبس مجدد اعتیاد و کار خلاف را آغاز می کردم. 33 سال داشتم که به اصرار مادرم تصمیم به ازدواج گرفتم، به قول معروف مادرم خودش برید و خودش دوخت اما زندگی مشترک من چند سال بیشتر دوام نداشت و با وجود داشتن دو فرزند من و همسرم از یکدیگر جدا شدیم. دلیل اصلی اختلاف مان اعتیاد من به مواد مخدر بود و به همین دلیل هم زندگی ام ...
سکوت قاتل یک خانواده
همسایه افزود: شب قبل من و همسرم در خانه بودیم. ما مستأجر پدربزرگ قربانیان هستیم و در طبقه بالای خانه آنها زندگی می کنیم. آن شب ناگهان صدای شبیه صدای انفجار آمد. احساس کردم که صدا از پشت بام آمده و چون نمی توانستم راه بروم و از طرفی می ترسیدم همسرم را تنها به پشت بام بفرستم، برای همین با پلیس تماس گرفتم. دقایقی بعد مأموران آمدند و به پشت بام رفتند و آنجا را گشتند اما چیز مشکوکی نبود. آن شب خوابیدیم و ...
یاوری : هیچ وقت دنبال پول نبودم
تیم ملی دعوت شدم. سال اول به عنوان بوکسور رزرو در تیم ملی بودم، در 13 سال حضورم در تیم ملی در یک وزن ثابت بودم و هیچ تغییری نکرد. سال 1342 ازدواج کردم، یک دوره کوتاه هم به آمریکا رفتم و زیر نظر جولی مندرس سرمربی تیم آمریکا در المپیک رم آموزش دیدم. 8 ماه در آمریکا دوره دیدم و بعد از یک سال همراه همسرم به تهران بازگشتیم. چند سال در تیم ملی بودید؟ 13 سال. در بازی های آسیایی 1337 توکیو ...
منِ عزیز : نامه های یک رمان نویس به خودِ آینده اش اگر نامه ای برای خود ده سال بعدتان بنویسید، چه چیزهایی ...
وچهارساله ملول و ناامید بود. یک دهه منتظر چه بوده ام؟ خود کوچک ترم خود بزرگ ترم را زمین زده بود. وقتی دوست پسرم صفحات دست نوشتۀ مسخرۀ من را خواند، بلند بلند خندید. خشمگین شدم. چند ساعت بعد در همان روز نامه ای به خود سی و چهارساله ام نوشتم؛ می خواستم ثابت کنم فراتر از چیزی هستم که قبلاً نشان می دادم. اینکه احمق و پسرندیده نبودم. اگر این نامه ها کاغذ کاربن آینده ام بودند، می خواستم تصریح کنم که دارم ...
کریمی: به پارگی رباطم عادت کرده بودم/ از بیمارستان مرخص شدم
علیرضا کریمی در گفتگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس در خصوص شرایط جسمانی اش بعد از عمل جراحی اظهار داشت: تازه 24 ساعت از جراحی می گذرد و پایم متورم است. بعد از 10 روز مشخص می شود شرایط چگونه خواهد بود. دکترها از این عمل راضی بودند و امیدوارم عمل خوبی باشد. لحظاتی پیش از بیمارستان مرخص شدم و در حال حاضر در خانه هستم. نایب قهرمان وزن 92 کیلوگرم کشتی آزاد جهان افزود: 6 ماه دیگر می توانم ...
سارق: برای خرید خودرو به دختر مورد علاقه ام وارد باند سرقت شدم
...> اوایل از خانواده ام یا دوستانم پول قرض می گرفتم. تصمیم گرفتم برای او خودروی پژو بخرم. بنابراین موضوع را با یکی از دوستانم درمیان گذاشتم که او مرا با دوستان خلافکارش که زورگیری خیابانی می کردند، آشنا کرد و عضو باندشان شدم. با همان پول های به دست آمده از سرقت برای آن دختر خودرو و طلا خریدم. متهم به سرقت ادامه داد: در جریان سرقت و زورگیری هایی که انجام دادیم من و چند نفر از ...
خودشناسی، معنا و روان شناسی؛ مصاحبه با آقای فراز قورچیان
کاری که آن فرد سخنران انجام می داد متفاوت است. من بعد از اینکه همایش و سخنرانی تمام شد در مدرسه دویدم دنبال آن آقا و از پشت ماشین یک کتاب به من داد و گفت: تو خیلی موفق خواهی شد. من حرف وی را باور کردم اما دو سال بعد از مدرسه اخراج شدم. من موفق نشدم اما پایه های موفقیت من در حال شکل گیری بود یعنی من باید آن سقوط را تجربه می کردم و پایه های من حقیقی دوباره موقعی شکل گرفت که من در انجمن ...
حاجی برات شهادت را در جوار خانه خدا گرفت
همسرش دانشجوی دانشگاه مشهد بودند. دوره انقلاب فرهنگی که دانشگاه ها را تعطیل کردند، جاری ام که مربی پرورشی خواهرم بود، بحث خواستگاری از من را مطرح کرد. آن موقع 21 ساله و معلم دبستان بودم. سال 61 با محمود آقا ازدواج کردم و یک پسر از شهید به یادگار دارم که بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. پسرم خرداد 1365 به دنیا آمد و همسرم اسفند سال 1364 به شهادت رسید. زمان جنگ ازدواج با یک پاسدار سختی های ...
سرقت 500میلیونی فروشنده از داروخانه
باشگاه خبرنگاران: شب 18 فروردین امسال، سرقت از داروخانه ای در خیابان نیاوران به پلیس گزارش شد. به دنبال اعلام این خبر، مأموران راهی محل شده و نگهبان داروخانه که بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود گفت: ساعتی از رفتن دکتر و کارکنان داروخانه گذشته بود که ناگهان 4 مرد نقاب دار در را شکستند و وارد شدند. آن ها مرا مورد ضرب و شتم قرار داده و دست و پاهایم را بستند. بعد از آن حدود 500 میلیون تومان مواد ...
برنامه فوتبال برتر/ از افشاگری هاشمی درباره صندوق خالی پرسپولیس تا راز داور شدن پزشک بسکتبالیست
...> من گرایشی به استقلال و پرسپولیس نداشتم، اما فوتبال را دوست داشتم. قطعا طرفدار یکی از این تیم ها بودم، اما پس از شروع داوری این حس در من کشته شد و دوست داشتم خودم برنده باشم. سال 90 ازدواج کردم و همسرم پزشک است. رضا کرمانشاهی معلم تاریخ و حمید حاج ملک آتش نشان است. تلاش داوران ما کمتر از کشور های دیگر نبوده، اما این کار در ایران شغل نیست. نمی دانم به من پول داده اند یا خیر، چراکه کارتم دست همسرم ...
ملی پوش اسبق وزنه برداری: با وجود چند عنوان قهرمانی آسیا، بیکارم
معما است. اینکه چگونه در دام مواد نیروزا افتادم سووالی است که هنوز برای آن پاسخی ندارم. حرف و حدیث های زیادی پشت آن داستان بود اما واکاوی در دیگر سودی ندارد. نمی خواهم دیگر به آن روزها فکر کنم. وی بابیان اینکه پس از محرومیت نیز به اردوی تیم ملی دعوت شدم عنوان کرد: پس از خداحافظی حسین رضازاده از دنیای قهرمانی یکی از امیدهای جانشینی او بودم. در آن زمان بهداد سلیمی که سال ها بعد در این ...
قرنطینه با توپ
. از مصدومیت و شرایط فوتبال صحبت کردیم. همین بهانه آشنایی شد و بعد هم با خواهر و خانواده ام صحبت کردند و همینطوری پیش رفت تا ازدواج کردیم. یک سال است که به خاطر این ازدواج از فوتبال دوری. قرار بود اینجا بازی کنم. برای بازی باید کارت اقامت داشته باشی. اقدام کرده بودم و کارتم آماده بود. یک دفعه مجبور شدم به ایران برگردم. همان موقع ماشین ما را دزد زده بود و همه مدارک و پاسپورت من را هم ...
شوکه شدن مهران مدیری از سن ژیلا صادقی
دورهمی شد و ژیلا صادقی گفت چون من خیلی شاد و خوب زندگی کردم.ورود ژیلا صادقی به دنیای اجرا این بانوی مجری کشورمان درباره نحوه ورودش به دنیای اجرا گفت:من در دوران دانشجویی به بازیگری علاقه مند بودم اما بعد از مدتی احساس کردم که این فضا متناسب به ویژگی های شخصیتی من نیست و چون به پدر و مادرم قول داده بودم که کاری انجام بدهم که آنها راضی باشند با خودم تصمیم گرفتم و از دنیای بازیگری خداحافظی کردم ...
کرونا، زن جوان را از دست راننده متجاوز نجات داد!
: حدود 40 روز از خانه بیرون نرفته بودم چون با شیوع ویروس کرونا می ترسیدم مبتلا شوم و خانواده ام نیز گرفتار شوند تا اینکه مجبور شدم به خاطر تهیه مایحتاج خانه به خرید بروم. کنار خیابان به انتظار تاکسی ایستادم تا به محله یافت آباد بروم. تصمیم داشتم به یک مرکز فروش بروم تا همه وسایل را از یک جا تهیه کنم. اما خبری از تاکسی نبود، خیابان خیلی خلوت بود و من همچنان به انتظار ایستادم. تا اینکه بعد ...
پدر بچه الهه کیست؟/ خیانت به شوهر به خاطر مرد جوان
دانشجویی به نام هومن آشنا شدم. او پژو206 داشت و همان طور که من می خواستم لباس می پوشید. وی بیان کرد: با دیدن او که در همسایگی ما زندگی می کرد روابط تلفنی ما آغاز شد و من بدون اطلاع همسرم با او به شهرهای شمالی کشور رفتم و درآنجا در حالی که نامزد داشتم صیغه هومن شدم، وقتی نامزدم از ماجرا مطلع شد مرا طلاق داد. الهه گفت: پس از پایان سفر دیگر هیچ خبری از هومن نداشتم تا اینکه متوجه ...
خانه ما میزبان کرونا
سخت بود که من هم یکی از همان هایی شدم که در اخبار ووهان چین دیده بودم. بعد از گذشت چند ماه از فوت مادر عزیزم به جرات قسم می خورم این ایام هر لحظه که به عکسش نگاه می کردم می گفتم خدار را شکر که نیستی که خبر این حال من را بشنوی و رنج ببری. اما نگرانی دیگرم برادرها، خواهرانم و تمام عزیزانی بود که می خواستند با حضورشان مایه آرامش من باشند ولی متاسفانه مجبور بودم با تندخویی اجازه ...
آدم ربایی مدرن به سبک گلدکوئست/ خانواده ها به شدت مراقب شیادان باشند
صادقیه قرار گذاشت. از خانه چند تا لباس برداشت و رفت؛ به من هم گفت که یک هفته برای آموزش انیمیشن دوبعدی و سه بعدی به یکی از زیر مجموعه های مرکز انیمیشن صبا میرود و بعد از آموزش برمی گردد. از فردای آن روز، با اینکه تأکید کرده بودم تلفن همراهش باید در دسترس باشد، تماسهایم را پاسخگو نداد؛ فقط خودش زنگ میزد. می گفت: خودم باهاتون تماس می گیرم، نمی تونم تلفنم رو جواب بدم. بعد از یک ...
استیون کری؛ اولین بازیکن NBA که تست کرونا داد
ویروس چه تأثیری روی لیگ می گذارد. آن شب کمی حالم بد شده بود و تب داشتم. اول 7/37 درجه. بعد 3/38 درجه. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود: چقدر احتمال دارد کرونا گرفته باشم؟ آیا واقعاً این اتفاق افتاده است؟ چند ماه صبر کرده بودم تا به میادین برگردم و دو عمل جراحی هم انجام داده بودم. من فقط می خواستم بازی کنم اما این ویروس مرموز باعث شد که خودم را در اتاق خوابم قرنطینه کنم تا جان همه آنهایی که برایم ...
کولاکوویچ: برای یک مربی حضور در المپیک رویا است/ احترام زیادی برای ایرانیان قائل هستم
ایگور کولاکوویچ سرمربی اسبق تیم ملی والیبال ایران در مصاحبه با سایت لهستانی oneset گفت وگویی را انجام داده است که در ادامه می خوانید. زندگی شما و همسرتان که هر 2 مربی هستید در یک منزل چگونه است؟ من و همسرم اکثر اوقات یکدیگر را نمی بینیم. هنگامی که هدایت تیم ملی ایران، را بر عهده داشتم غیرممکن بود که همسرم برای همیشه کنار ...
عموی 70 ساله برای اخاذی از برادرزاده اش، او را ربود
...> شهرام ادامه داد: برای اثبات بی گناهی خودم هرمدرکی لازم بود نشانش دادم، اما باور نکرد و من هم از او به خاطراین تهمت شکایت کردم. امروز هم برای پیگیری کارهایم به مجتمع قضایی شهید بهشتی رفته بودم. بعد از اینکه از مجتمع بیرون آمدم ناگهان خودروی پژو 206 راه را بر من سد کرد. دو نفر از ماشین پیاده شده و با تهدید شوکر مرا به زور سوار خودروشان کردند. آن ها مرا تهدید کردند که اگر برگه ای که داخل آن نوشته بود ...
مهدوی کیا: بعد از فسخ قرارداد با تاتنهام افسردگی گرفتم
فرصت را داشتم که تا 36 سالگی در تیم ملی باشم اما از آن جایی که پیش از خودم دیده بودم که برخی از بزرگان فوتبال مورد بی مهری هواداران قرار گرفته بودند به همین دلیل تصمیم گرفتم که قبل از اینکه کار به به اینجا برسد خودم از تیم ملی خداحافظی کنم. در نوجوانی قهرمان مسابقات دو شدم در هندبال هم عملکرد خیلی خوبی داشتم و جزو بازیکنان خوب بودم. همچنین در دوی سرعت هم مقام آورم و در ...
موندیگای: شوخی ترسناک دی کانیو یک ماه مصدومم کرد/ از ترس حمله سگش پایم آسیب دید!
آن فصل، پائولو تمام بازیکنان جدید تیم را به خانه اش دعوت کرد که من هم یکی از آنها بودم. وقتی رفتم بلری، ایگلی تاره و والون بهرامی هم آمدند. ما با هم وارد محوطه خانه دی کانیو شدیم. او یک سگ نگهبان داشت که به یکی از درخت های باغچه بسته شده بود و دیوانه وار پارس می کرد. به همین دلیل به بقیه گفتم که از سر راه او کنار برویم. بعد رویم را برگرداندم و دیگر نمی توانستم ببینم دارد چه اتفاقی می افتد. ناگهان ...