هاشمی نسب: تا 2 هفته نگران بودم که مبادا ناقل باشم
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل یک برادر بر سر عشق به زن برادر دیگر
جوان به مأموران گشت داده و سرانجام او یک هفته بعد بازداشت شد. مرد جوان قبول کرد برادرش را کشته است. او گفت: مدت ها بود که ازدواج کرده و همراه همسرم در ایران زندگی می کردم. ما زندگی خوبی داشتیم و من عاشق همسرم بودم، اما برادرم دست از سر ما برنداشت. او گفت: سال ها قبل در افغانستان وقتی عاشق لیلی شدم، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. مدتی بعد متوجه شدم برادرم هم عاشق دختری شده، اما نمی دانستم آن ...
کرونا و هراس از درمان های اورژانسی
بزنی به دل ماجرا. داستان خانواده راحله هم تقریباً از همین جنس است. پدر او مدت ها درگیر سرطان و شیمی درمانی و رادیوتراپی بوده و بعد از همه این ها مشکل تومور وریدی روی انگشت دستش پیش آمده و بعد از آزمایش های مختلف پزشکان توصیه کرده اند خیلی زود جراحی شود: این توصیه اوایل اسفند به پدرم شد که دقیقاً اوج بحران کرونا بود. توده در حال خونریزی بود و همه ما نگران بودیم اما به خاطر شرایطی که پیش ...
یک نیمروز هنرمندان با بیماران کرونایی/ درس مادر شهیدان شهبازی در بیمارستان
... میلاد جباری مولانا هنرمند و کارگردان تئاتر روایت جالبی از حضور اخیرشان در بیمارستان بقیه الله و در بازدید از بیماران کرونایی در گفت و گو با خبرنگار فارس روایت میکند: وقتی به ما اعلام کردند، قرار است برای ملاقات بیماران کرونایی برویم خیلی خوشحال شدم اما ته دلم قدری نگران گرفتن کرونا هم بودم البته نه برای خودم بلکه برای ابتلای خانواده ام. با این حال چیزی در درونم ندا و دل و جرأت می ...
شیلا خداداد| عکس جنجالی از شیلا خداداد در آمریکا + بیوگرافی و تصاویر جدید
در آن مقطع می خواست به بازیگری بپردازد و درگیر شب کاری ها می شد، نمی توانست آن طور که باید به زندگی مشترکش بپردازد. به ویژه این که دوست داشت خیلی زود مادر شود. قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟ شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم. درباره سینما صحبت ...
چگونه از طریق کتاب، فرزندمان را تربیت کنیم؟
شاید سوال خیلی از پدر و مادر ها باشد این است که اصلا چگونه فرزندامان را به خواندن کتاب تشویق کنیم؟ در این سلسله مطالب قصد داریم که به موضوع تربیت از طریق کتاب بیشتر بپردازیم و با کتاب های مناسب برای مسائل مختلف حوزه تربیتی نوجوانان، بیشتر آشنا شویم. کتاب هایی که در اینجا به معرفی آن ها می پردازیم مخاطب اصلی شان کودکان و نوجوانان هستند. این مطلب ادامه دارد. مطالب مرتبط سه دقیقه در قیامت؛ تجربه ای نزدیک به مرگ داستان یک عشق نجیب ...
اهمیت شهید به ادای حق مردم(حدیث دشت عشق)
...: به دیگران خیلی کمک می کرد و دست آنها را می گرفت و اهل بخشش بسیار بود. شهید مدافع حرم محمد طحان در بخشی از وصیت نامه اش خطاب به پدر و مادرش نوشته بود: از شما پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم شما باعث شدید که من در این عرصه پا بگذارم و از شما خواهش می کنم در غم فراق من گریه نکنید و همانند کوه استوار باشید و از همسر و فرزندم خوب مواظبت کنید. خواهرم بعد از مرگم خواهش می کنم برایم گریه نکن و ...
دو روایت از یک بیماری
مثل غولی خانواده شان را شخم می زد و از سفره آنها یک پدر، یک مادر و یک عمو را گرفته بود. حالا راحت تر می توانستم خانواده ای را درک کنم که مقابل بیمارستان برای دیدن عزیزانش تحصن کرده باشد. آنها بعد از بستری در بخش یکی یکی همدیگر را از دست می دادند. انگار دیگر حلقه اتصالی بینشان نباشد، جلوی چشمشان یکی یکی به سی سی یو منتقل می شدند و بعد سنگ سرد قبرستان جای آغوش پرمهرشان را می گرفت. با این یکی نمی شد ...
آینه داران طرح واره های معیوب
نوجوان خود را مورد تنبیه فیزیکی قرار می دهد، تحقیر می کند، مدام سرزنش می کند و سرکوفت می زند و او را با دیگران مقایسه نابجا می کند، عملا فرزند خویش را دچار سردرگمی کرده و او نوعی احساس پوچی می کند و در مقابل خانواده ای که از سلامت رفتار و ارتباطات مناسب برخوردار است با برخورد صحیح و بهنجار با نوجوان او را درست درک کرده و در پیدا کردن هویت اخلاقی، جنسیتی و اعتقادی او را یاری می کند. معمولا این ...
منِ عزیز : نامه های یک رمان نویس به خودِ آینده اش
... حالا نامه به نظرم خنده دار می آمد و ترحم برانگیز. غمگین می شوم که می بینم این قدر اهمیت می دادم به اینکه خوش اندام باشم و روزی شایستۀ عشق مردی بشوم اما این را هم می فهمم (و مستندات کتبی آن را هم دارم) که در چهارده سالگی همه احمق هستند، البته هر کس به شیوۀ خاص خود. اما منِ بیست وچهارساله ملول و ناامید بود. یک دهه منتظر چه بوده ام؟ خود کوچک ترم خود بزرگ ترم را زمین زده بود. وقتی دوست پسرم ...
قتل مستانه! / شاهرگ دوست 17 ساله را بریدم
کارگری به سختی تامین می کند. من از دوران کودکی با حس حقارت بزرگ شدم و سرکش و خودخواه بار آمدم. افسوس به جای آن که کمک خرج خانواده ام باشم و باری از روی دوش مادر بیچاره ام بردارم همیشه سنگ جلوی پایش می انداختم و مایه عذاب و ناراحتی اش بودم. رفیق بازی و مشروب خواری تنها تفریحی بود که به نظرم می رسید و در روز حادثه نیز پس از خوردن مشروبات الکلی، با دوستم درگیر شدم و نمی دانم چه طور شد که با ...
سوگ های حل نشده پساکرونا
روز اول عید دم در حیاط و از فاصله دور او را ببیند، بی آنکه بتواند رویش را ببوسد و برایش آرزوی سلامتی کند. به خاطر کهولت سن پدر و مادرم، همیشه نزدیک آنها خانه اجاره می کردم. تمام اسفند ماه فقط تماس تلفنی داشتیم، به واسطه شغلم که تعطیل بردار نبود، می ترسیدم ناقل کرونا باشم برای همین اصلا حضوری به دیدنشان نرفتم. روز اول عید به خانه کودکی هایم رفتم، مادرم روی ایوان ایستاد و من از فاصله دور ...
چگونه با کودکان برای غلبه بر ترس کرونا صحبت کنیم؟
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم ، او در این باره اظهار کرد: این روزها به دلیل اخبار نگران کننده و همه گیری کرونا ، بسیاری از کودکان نیز مانند بزگسالان نگران و مضطرب هستند، کودکان نیز تحت تاثیر بحران قرار می گیرند ولی ممکن است نتوانند در مورد آن صحبت کنند. وی با بیان اینکه باید با کودکان و نوجوانان در مورد بحران و شرایط موجود صحبت کنیم، افزود: وقتی اخبار بدی در جریان است سن کودک را در ...
بارش الهام از ابر پروردگاران کوچک
به گزارش خبرگزاری رسا ، قرآن از پدر و مادر به عنوان پروردگارانی کوچک یاد می کند: ربیانی صغیرا ، اما احتمالاً تا زمانی که کسی پدر و مادر نشود نتواند عمق این تعبیر را دریابد. گاهی چیز هایی هستند که باید از نزدیک در زندگی لمس کنی. همان که حافظ گفت: بشوی اوراق اگر همدرس مایی/ که علم عشق در دفتر نباشد. کودک چهار ساله خودش را در پتو پیچانده است. تعمداً راه را بر خود بسته و از آن سو دنبال مفری می گردد. داد و بیداد می کند که مثلاً به ستوه آمده است و از من درخواست کمک می کن ...
بیوگرافی امیرعباس گلاب و نگاهی به زندگی هنری و شخصی وی
پرستار داوطلب شدیم تا شما تنها نمانید +عکس
.... سوال همه شان یک جمله بود و آن را لا به لای حرف هایشان چند بار تکرار کردند؛ "واقعا برای خدمت در قرنطینه بیماران کرونایی پولی نمی گیرید؟ برای چی آمدید؟" یکی از پرستارها می گفت می دانی چند پرستار و بهیار وقتی کرونا آمد با اینکه استخدام رسمی بودند از دانشگاه علوم پزشکی استعفا دادند؟ آن یکی می گفت هر کاری در این دنیا مزدی دارد. گفتم نگویید شعار می دهد ها! اما مزد من دعای این بیماران است. یکی از ...
جنجال ماجرای ازدواج ریحانه پارسا + تصاویر جدید
و نویسنده آمد. نحوه بازیگر شدن ریحانه پارسا ریحانه پارسا میگوید که برای سریال پدر یک آگهی فراخوان برای تست بازیگری را دیده است و بعد از این که برای تست بازیگری به نزد آقای عنفا و توفیقی آمده مورد توجه انها قرار گرفته است و بعد از تست بازیگری از بین 300 نفری که در آنجا حضور داشتند توانسته نمره قبولی را کسب کنند و برای بازی در نقش لیلا در سریال پدر انتخاب شود. ...
محاکمه پدر به اتهام قتل پسر معتاد
. با انتقال جسد به پزشکی قانونی خانواده آبتین به آنجا رفتند و جسد را شناسایی کردند. پدر آبتین به مأموران گفت نمی داند چه بلایی سر پسرش آمده است و او روز حادثه از پسرش جدا شده و به خانه اش رفته بود اما گفته های مادر آبتین راز قتل را فاش کرد. این زن به مأموران گفت: پسرم با پدرش بسیار اختلاف داشت. او مدام از پدرش پول می گرفت. روز حادثه هم آمد و یک میلیون تومان پول خواست. شوهرم با آبتین دعوا ...
فاصله بگیر اما دلم را نشکن!
همکارانش نباشند در واقع خرید آنلاینی هم در کار نیست چون بالاخره کسی باید بسته ها را به دست مشتری ها برساند. بیشتر سفارش های این مدت اقلام بهداشتی است. چیزهای دیگر هم هست اما بیشترش همین است. به خاطر این که مردم همه چیز را خودشان ضدعفونی می کنند نگرانی از خرید آنلاین ندارند ولی در مورد چیزهایی مثل پوشاک زیاد به مشکل برمی خوریم چون می توانند در صورت سایز نبودن، تا یک هفته تعویض کنند اما خیلی ...
در جستجوی مقام شهادت در راه اسلام و به امر امام هستم
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از آذربایجان شرقی، شهید حسن غریب در قسمتی از وصیتنامه خود نوشته است: دوستان بدانید که این همه فعالیت در راه اسلام و ایران و قرآن اینجانب را اشباع نکرده اگر قابلیت داشته باشم در جستجوی مقام شهادت در راه اسلام و به امر امام هستم. وصیتنامه شهید: وصیت نامه مطابق با روز تولدم (در تاریخ 1338/2/18) با عشق به انقلاب اسلامی ایران بنام خداوند ...
هاجر و دخترش سرپناه ندارند! / سرنوشت تکاندهنده یک زن که کلیه اش را حراج گذاشت !
: دیگر در خانه پدرت جایی برای برگشت نداری. هنوز صدایش در گوشم زنگ می زند. زندگی مشترکم بیشتر از 5 سال طول نکشید. در این 5 سال اصلا از کارهای شوهرم سر در نمی آوردم. هر از چند گاهی یکی از وسایل خانه گم می شد اما من آن را جدی نمی گرفتم. یک روز مادرم آمد و گفت لباس هایت را بردار، اینجا دیگر جای تو نیست. متعجب بودم. هنوز نمرده بودم که کفن شوم اما قرار بود از خانه و زندگی ام دور شوم. خوشحال بودم ...
چگونه باکودکان برای غلبه برترس کروناصحبت کنیم
به گزارش ایسنا، دکتر داوری در این باره اظهار کرد: این روزها به دلیل اخبار نگران کننده و همه گیری کرونا ، بسیاری از کودکان نیز مانند بزگسالان نگران و مضطرب هستند، کودکان نیز تحت تاثیر بحران قرار می گیرند ولی ممکن است نتوانند در مورد آن صحبت کنند.وی با بیان اینکه باید با کودکان و نوجوانان در مورد بحران و شرایط موجود صحبت کنیم، افزود: وقتی اخبار بدی در جریان است سن کودک را در نظر بگیرید و ببینید ...
خودبیمار پنداری کرونایی پرنگ تر از همیشه
بانوی 33 ساله گفت: الان تقریبا تمامی کارهای خارج از خانه را شوهرم انجام می دهد و سعی کرده ام خود را از خانواده و همسرم دور نگه دارم و حتی برای مدتی نیز جدا غذا می خوردیم. این وضعیت باعث شده است به روانشناس مراجعه کنم اما هنوز احساس می کنم در معرض خطر هستم. فرشته پورحسین یکی دیگر از بانوان مازندرانی ساکل شهر بابل هم گفت : فقط عید به خانه پدرم و پدر شوهر رفتیم که در مجموع 10دقیقه هم آنجا ...
حکایت بیمار کرونایی بهبود یافته؛ حس متفاوت زندگی
گذشت هشت روز از بروز علائم به بیمارستان مراجعه کردم که بعد از انجام سی تی اسکن و آزمایش خون مورد را مشکوک اعلام کردند. ملک زاده اظهار داشت: بعد از معاینه توسط یک پزشک و بررسی علائم و مراحل تشخیص کرونا اعلام شد اما چون در آن زمان تب قطع شده بود و اکسیژن خونم کافی بود با وجود نامه بستری من را به قرنطینه خانگی توصیه کردند و گفته شد که در حال حاضر ناقل هستید ولی یک شب تا صبح در بیمارستان بستری ...
شکایت از شوهر به اتهام قتل فرزند معتاد
... 2 روز پس از این شکایت، مأموران جسد مرد جوانی را در خارج از شهر پیدا کردند و خانواده مهران با حضور در پزشکی قانونی تأیید کردند که جسد مربوط به مهران است. مادر پس از شناسایی جسد پسرش، ادعایی را مطرح کرد که نشان می داد پدر مهران در فوت پسرشان نقش داشته است. او به مأموران گفت: مهران با پدرش اختلاف نظر زیادی داشتند و همسرم هم مدام او را تهدید به مرگ می کرد. روز آخری که در خانه بود پسرم ...
جانفشانی سپیدپوشان روزهای خاکستری
ایجاد می شود، اما امسال خبری از آن نیست. نه اینکه خبری در کار نباشد، خبر هست، اما اخبار نگران کننده و متفاوت تر از همیشه. خبری که همه چیز را تحت الشعاع خودش قرار داده است . صحبت از ورود و شیوع کرونا ویروس است که این روزها دلها و ذهن های بیشماری را به خود معطوف کرده و لحظه ای آرام نمی گذارد. این موضوع را به راحتی در گفت وگو با مردم یا با گشتی در شبکه های اجتماعی می توان حس کرد. از آن سو اخبار راست ...
برات شهادت را در جوار خانه خدا گرفت
ندارد ایستاده می آیی ان شاءالله. محمود از همان زمان خواستگاری و بعد از ازدواج مدام از شهادت حرف می زد و می گفت من به این نیت ازدواج کردم که نسلم باقی بماند و سنت رسول خدا را انجام بدهم و بعد شهید شوم. حرف هایشان را گوش می دادم، ولی باور نمی کردم. می گفتم آنقدر رزمنده در نوبت شهادت هستند که نوبت شما نمی شود، اما روز آخر در چهره اش می دیدم که شهید می شود. هربار که به جبهه می رفت با خنده بدرقه شان می ...