سایر منابع:
سایر خبرها
بازرگان گفت صدای ما به گوش ملت ایران رسید
زمان ارتشبد قره باغی بود. آیا مردم عادی اجازه ورود به این دادگاه را داشتند؟ به طور محدود. محل دادگاه را محدود کرده بودند. مهندس لطف الله میثمی در خاطراتش می گوید که من پیش آقای صدر رفتم و از همه برای شرکت در دادگاه دعوت کردیم. بله. محل اولین دادگاه بزرگ بود که بعد از دو تا سه روز جای دادگاه را عوض کردند که جای کوچکی بود. زمانی که شما دادگاهی شدید، در آن زمان دکتر مصدق ...
این فرد در ظهر عاشورا امام حسین(ع) را تنها گذاشت
یادآور شد هر کس بمیرد و پیشوایی نداشته باشد به مرگ مردان جاهلی مرده است. و گفت: می ترسم شب را بدون امام به صبح برسانم! گویند که حجاج برای تحقیر ابن عمر پای خود را از فراش بیرون کرد و گفت: برای بیعت دست خود را بر روی پایم بگذار! (13) این ماجرا اوج ذلت شخصیتی است که با وجود کهنسالی و نقل روایات فراوان از پیامبر اکرم (ص)، توان تمییز صف صالحان از ستمگران را نداشت و همواره برای حفظ آقایی خویش در ...
پیرغلامی که شب عاشورا بیمارستان را به هم ریخت +تصاویر و فیلم
هیئت تابعین آل محمد (ص) برسانی و همه را به شنیدن روضه جانسوز وداع ، همان که پدرت هم دوست می داشت، مهمان کنی. حیف که نشد! یکی از شب های هفته دوم ماه مبارک رمضان 10 سال قبل، وقتی حاج رضا مهاجرانی را با ویلچر، پشت میکروفون بردند، به همکارانش در مسجد حاج ابوالفتح گفت، 60 سال است که نوکری می کند. لابد او می خواست شکوه ظریفی را مطرح کند و بگوید که بعد از این همه سال، چنین تقدیری برای او روا نیست ...
شهید چمران به این طلبه عشق می ورزید
موج می زد و زبانش، گویای سخن حق و در عرصه های مختلف، پیشگام و جلودار بود. در زمستان سال 57 که اوج اعتراضات مردم علیه رژیم شاه خائن بود، بنا شد که در یک شب به همراه جوانان حزب اللهی تظاهرات باشکوهی انجام شود و طلبه های مدرسه نیز پیش قدم شوند. شهید همه طلبه ها را فرا خواند و قرار شد همة آن ها بعد از نماز مغرب و عشاء در خیابان ایستگاه حضور پیدا کنند. بالأخره شب موعود فرا رسید و ...
پس از شهادتش طلای ازدواجش را به جبهه دادیم
...: این وصیت نامه عیسی کره ای است که قبل از هر چیز اقرار به یگانگی پروردگار و خاتم پیامبران، حضرت محمد (ص) و حقانیت معصومین (س) که دوازدهمین آنها امام زمان (عج) در غیبت است می کنم و سفارشم به پیروی از منش همین معصومین است و بس. عزیزانم، امروز، روز آزمایش الهی است، جایگاه همه انسانها زیر خاکهاست. جنگ وقتی تمام شد مسائل دیگر آزمایش خداوند است. و تا وقتی که کلمه اسلامی بعد از ...
آخرین جملۀسردارشهیداسکندری قبل ازشهادت
طول 33سال زندگی گرفته بود من هم همراهی شان می کردم. دو سه روز بعد از اعتکاف بود که صبح زود از خانه خارج شدند. یک ساعت بعد تماس گرفتند و به من گفتند: ساک من را آماده کن می خواهم به تهران بروم. به خانه آمدند ساکشان را برداشتند من هم همراهشان تا فرودگاه رفتم. بچه ها هم همراه ما بودند. در مسیر تا فرودگاه دائم ذکر می گفت و من می خواستم حرف بزنم اما ایشان در حال ذکر بود نگاهشان می کردم و دیدم در حال و ...
امام حسین ما یکی است
من برای تو شفاعت کنم. این دعوت به ترک جنگ بعد از روز عاشورا هم ادامه پیدا کرد و حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) حتی کسانی را که به آن ها اهانت می کردند هم از خشونت باز می داشتند. دشمنان بار ها مدفن امام حسین (ع) را تخریب کردند و روی آن آب انداختند تا اثر مزار امام کاملاً محو شود، اما شیعیان مدتی بعد باز هم آن را ساختند. به همین دلیل است که حماسه ی امام حسین (ع) هنوز هم جریان دارد. امروز ...
باور نمی کنم که فراموشمان کنی(چشم به راه سپیده)
...، نگاهی که آفتاب شود بسوز قلب مرا، کز غمت مذاب شود دوباره روی تو را آسمان جمعه ندید کدام جمعه، جمال تو ماهتاب شود؟ برای آمدنت، شب به شب دعا کردم اشاره کن به دعایم که مستجاب شود زمان به خاطر ما دیر دیر می گذرد برای خاطر تو کاش پر شتاب شود امید گریه، مرا هم صحابه خود کن که آسمان نگاهم پر از سحاب شود نباید اشک تو بر صورت زمین بچکد ...
کنایه های سیاسی در مداحی های امسال حسینیه امام خمینی+متن کامل اشعار
میگن تو اون طرف همیشه سربه زیر تو این همه سپاه بیا بشو امیر تو خیمه شما که قحط آبه ولی ماها اسبامونم سیرابه غضب تو چشمایِ برادر حسین میگه که زندگی م فدا سر حسین من اومدم براش بمیرم فردا دامن زهرا رُ بگیرم فردا قرار بود که روز نهم قتال شود و ختم ...
خاطرات تبلیغی حجت الاسلام قرائتی
آزمایش خودخواهی شب از نیمه گذشته بود که وارد حرم امام رضا(ع) شدم. یکی از خادمان حرم به من گفت: امشب کشیک من است؛ می خواهی بعد از اینکه درب های حرم را بستند تو داخل حرم بمانی؟ گفتم: آرزو دارم. حرم خلوت شد کنار ضریح مطهر نشستم و شروع به دعا خواندن کردم، همین که مشغول راز و نیاز شدم به خود گفتم: آیا دوست داری درهای حرم باز شود و دیگران هم وارد شوند؟ گفتم: نه! در فکر فرو رفتم و گفتم: این هم ...
باوجودامام سجادچرامختاربه خونخواهی برخاست؟
من بیایید تا نزد او برویم و پاسخ مرا نیز بشنوید. امام (ع) به راه افتاد و این آیه را تلاوت می کرد: پرهیزکاران کسانی هستند که.. . خشم خود را فرو می برند، و از خطای مردم در می گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست می دارد. [7] امام (ع) به در منزل آن مرد رسید. وی که تصور می کرد امام (ع) برای تلافی آمده است در حالی که خود را آماده پاسخ و برخورد کرده بود بیرون آمد. امام (ع) به وی فرمود: ای برادر! تو ...
استثنایی ترین تخریب چی جنگ چه کسی است؟
امام حسین (ع) یک راننده او را می رساند مدت زمان پیاده روی او از ساعت 9 صبح تا ساعت 2 صبح روز بعد طول می کشد این راهپیمائی 17 ساعته در زمستان با دو عصا نشان از اراده قوی و ایمان راسخ علی اکبر برای حضور در جبهه داشت. در پادگان به او می گویند اشتباه آمدی و او بغض می کند اما خستگی و بلاتکلیفی مضاعف او را تسلیم نمی کند. علی اکبر در سن 14 سالگی شناسنامه اش را دستکاری کرده بود مسئول ارزیابی به ...
افول نظر از خدا به کدخدا، تهدیدی برای ملت ماست/ ماجرای حضور در رشت!
بگویند مثلا 45 دلار شده است. اگر به روز اجرا برسد، همه تحریم ها را هم که بردارند یعنی آقایان بتوانند 5 الی 10 میلیون بشکه بفروشند وقتی بخواهند فروشند قیمت نفت را به 30 دلار می رسانند و حتما بعدش هم می گویند اصلاً نمی صرفد که نفت بفروشیم. بسته اقتصادی دادند. آن وقت چهار وزیر گفتند رکود دارد به بحران می رسد بعد آمدند کارشان را توجیه کردند و گفتند بسته اقتصادی باید جواب می داد اما با دو معضل ...
اینفوگرافی هفت عامل مهم سعادت و شقاوت در عاشورا
السلام را در کوفه شنید، عبد الله بن عمرو بن العاص را به خاطر گفته اش لعن می کرد ومی گفت نزدیک بود مرا به کشتن بدهد. تاریخ طبری ج4 ص 590 اشراف کوفه سعد بن عبیده که در کربلا حضور داشته، می گوید: بزرگان ما از اهل کوفه در روز عاشورا روی تپه ای ایستاده بودند و با گریه می گفتند: خداوندا! نصرت و پیروزی خود را بر حسین نازل کن! من به آنها گفتم: ای دشمنان خدا، چرا به جای دعا، او ...
شفای خود را مدیون امام حسین(ع) هستم
) نقش زیادی در تشرفتان به اسلام داشتند، چرا؟ من عاشقانه امام حسین را دوست دارم و زندگی خودم را مدیون محبت و لطف ایشان هستم. زمانی که بچه بودم به بیماری خونی لاعلاجی مبتلا شدم که آن زمان هم این داروهایی که الان در دسترس مردم هست نبودند و دکترها گفته بودند زنده نمی مانم. بیماری ام به گونه ای بود که کم کم تمام بدنم مثل گلوله جمع می شد و می مردم. مادرم خیلی ناامید شده بود. دوستان مسلمانمان به مادرم ...
گلر مورد تایید آقایان با دستکش رزمریم آمد
برادر تو در سطح تیم امیدهای پرسپولیس بوده؟ شما می توانید فیلم بازی های تیم امید را ببینید تا همه چیز دستگیرتان شود. یعقوب فاطمی مقدم، ادموند بزیک، مجید پروین و... بازی های او را دیده اند و می توانند در این مورد اظهارنظر کنند. بچه داداش من با تست به پرسپولیس آمد و اتفاقا بازیکن فیکس تیم بود. با توجه به این وضعیت تکلیف تو با پرسپولیس چه می شود؟ تکلیف من که روشن است ...
فقر را تحمل کردم اما زیر بار فیلم فارسی نرفتم/ مکبر آیت الله دستغیب بودم/ رئیسعلی دلواری کمک کرد وارد ...
ممکن است یک دفعه، پدری باشد که پسرش را از دست دهد، یا پسری، پدرش یا مادرش را در عنفوان جوانی از دست بدهد، یا همسرش را از دست بدهد، اگر بگوید خدای بزرگ، راضیم به رضای تو، خیلی از مشکلاتش حل می شود و می تواند از آن امتحان، سربلند بیرون بیاید. والدینم همه بچه ها را صبح زود بیدار می کردند برای نماز صبح. البته به این هم اعتقاد داشتند و می گفتند که اگر خودتان نگویید، ما بیدارتان نمی کنیم، چون درست نیست ...
تفسیر عملی شهادت/ عنصر محوری قیام اباعبدالله
به گزارش خبرگزاری مهر ؛ حضرت آیت الله جوادی آملی در سخنانی در روز عاشورا که پس از اقامه نماز ظهر و عصر و در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء ایراد داشت، عنصر محوری جریان سید الشهداء را تعلیم شهادت دانستند و بیان کرد: جریان سیدالشهداء(صلوات الله و سلامه علیه) از نظر علمی و عملی، آثار و برکات فراوانی دارد؛ ولی عنصر محوری حضرت، تعلیم شهادت است . وی ادامه داد: همه ائمه(علیهم ...
آیت الله خزعلی یک ریال هم از امام (ره) نگرفتند
که افراد خانواده به او ایمان داشتند، وقتی در این سن کهولت سه ساعت مناجات و نماز شب می خواندو حافظ قرآن و نهج البلاغه بود، نگاهش می کردند، ایمانشان تقویت می شد. وقتی یک ماه پدرم مکه بود و در خانه نبودند زمانی که بازگشتند همه گفتند، ایمان آمد، این خیلی ارزش دارد. فارس: برادرتان مهدی خزعلی چطور؟ مراوده ایشان با پدر چگونه بود؟ محسن خزعلی: ایشان اگر کسی را هم نفرین کرده بود به ...
عاملی که سبب عاقبت به خیری می شود
الاسلام نجم الهدی افزود: برادر طیب، آقا طاهر می گوید رفتم زندان ملاقات برادرم طیب گفت حکم اعدامم آمده برو پیش حاج آقا روح الله در قم بگو من به تو خیانت نکردم و دوم آنکه بعد از مرگش شما شفاعتش را بکنید. طاهر می گوید وقتی پیام طیب را به امام (ره) رساندم امام گفت می دانم که طیب به من خیانت نکرد و دوم اینکه او احتیاج به شفاعت من ندارد. وی عنوان کرد: طیب علی رغم کارهای خلافی که می کرد، در عمق ...
دکوراسیون خانه دلباز تازه عروس و داماد خوش ذوق!
وب سایت چیدانه: در این مطلب مهمان خانه تازه عروس و دامادی بودیم که برای ترکیب رنگ و چینش اولین خانه مشترک شان ماه ها برنامه ریزی کرده اند. دکوراسیون داخلی خانه دلباز تازه عروس و داماد خوش ذوق! از در خانه طبقه چهارم که وارد می شوی، حس آدمی را داری که یک دفعه از یک چاه سرش را بیرون آورده؛ حس آدمی که ساعت 10 شب برق خانه اش یک دفعه وصل شده یا کسی که ناگهان چشم هایش را باز کرده و ...
دوست شهید مدافع حرم: به سجاد می گفتیم دست از ریا بردار
شهید طاهر نیا به 2 ماه قبل از شهادتش بر می گردد. هفته دفاع مقدس نزدیک بود و من در گلزار شهدا با رفقا یک سن برای مراسم آماده می کردیم که یک نفر را از دور دیدم که دست تکان می دهد اول متوجه نشدم چه کسی است، چند دقیقه بعد که جلوتر آمد چهره اش را دیدم و او را شناختم 6 ماهی بود که همدیگر را ندیده بودیم روبوسی کردیم و نشستیم نیم ساعتی گپ و گفتی داشتیم یاد خاطرات سال های گذشته را زنده کردیم. ...
اگر کسی گوشه چشمی به دستگاه ابلیس داشته باشد هرگز موحد نمی شود
بشیر در همه عوالم بوده و حامل خبر هستند و از سر خبر انذار می کنند و بشارت می دهند در همین آیه خلاصه می شود. وقتی حضرت مأمور به دعوت علنی شدند عشیره خود را جمع کرده و فرمودند: آیا اگر بگویم دشمنی مهیا و مجهز در بیرون شهر کمین کرده و در انتظار شماست، سخن مرا باور می کنید؟ آن ها گفتند: بله. حضرت فرمودند: اگر اعلام خطر کنم من را امین و صادق می دانید و خودتان را مهیا می کنید؟ گفتند: بله. حضرت بار دیگر ...
برای شهادت حضرت ابوالفضل را واسطه کرد
نمی گذاشتم، روزی برادر بزرگش گفت مردم می گویند از بی پولی برادرت را پیش دکتر نمی برید، این حرف خیلی به من برخورد، پیاده به هشجین رفتم و توکل را به دکتر بردم. دکتر معاینه اش کرد و شربتی داد، برگشتم کهراز، روز به روز حالش بدتر شد، روزی صدایی شنیدم و به سر کوچه رفتم، چاوشی از حضرت ابوالفضل(ع) می خواند و عَلَم امام رضا(ع) را روی شانه اش داشت، زود داخل برگشتم، توکل را پیشش بردم و از زیر عَلَم ...
خاطرات یک شهید از همرزمان شهیدش؛ از اولین رزمنده ای که تنها به اروند زد تا ناراحتی از کسانی که به جبهه ...
بودم و بعد که فهمید خیلی تعجب کرده بود که من چطوری در هر دو جا کار می کنم؛ هم با او به دیدگاه برای توجیه شدن می رفتم و هم به اروند برای شناسایی. خوش بحالش او هم در مهران شهید شد. او می دانست شهید می شود؛ به علی اسماعیلی گفته بود من به تو قول می دهم یک روز به دوستان شهیدمان بپیوندیم و این حرف را با تاکید تکرار کرده بود. علیرضا ابراهیمی با او در مسجد آشنا بودم. در عملیات بیت ...
فینالیست استند آپ کمدی:خدا بغلم کرده
... اگرچه ممکن است حالا همه امیرمهدی ژوله را بشناسند اما برای شناخت بهتر از شخصی که با استندآپ کمدی روز حمایت از بیماران مبتلا به ام اس برای اولین بار جلوی دوربین آمد و بعد در مسابقات خندوانه همه را شوکه کرد، چه می گویید؟ من فکر می کردم همه مرا می شناسند چون سال ها کار مطبوعاتی می کردم و نویسنده مطبوعاتی محبوبی بودم. ستونی داشتم که وقتی کتاب شد خیلی محبوب بود. ضمن اینکه با یکی از ...
آخرین نوشته محسن حاجی حسنی قبل از ارتحال/ چند سال منتظر بمانیم تا قاری مانند محسن تربیت شود؟ + تصاویر
روحیه می داد تا اینکه در سال 81 و در سن 14 سالگی برای نخستین بار وارد مسابقات قرآن شدم و در مرحله کشوری مسابقات قرآن شکوفه ها رتبه اول رشته قرائت را به دست آوردم و در همان سال به عنوان نماینده ایران در مسابقات قرآن عربستان شرکت کردم، اما بعد از آن سال، دیگر در هیچ مسابقه ای شرکت نکردم تا سال 93 که در سی و ششمین دوره مسابقات کشوری قرآن اوقاف حاضر شدم. محسن حاجی حسنی کارگر، نماینده جمهوری ...
علی فتح ا... زاده: پرسپولیسی بودم ولی سریع استقلالی شدم!
. او آن موقع جزو 10 عضو کمیته فنی فیفا بود. یادم هست تیم در اسلامشهر اردو داشت. روز اول تمرین دیدم نوازی که پایش را گچ گرفته سر تمرین است. به محمد گفتم تو که مصدومی چرا آمدی؟ گفت حیف نیست من تمرینات کخ را نبینم؟ راستی فرهاد مجیدی قرار بود پرسپولیسی شود؟! آن موقع تیتری که خبرورزشی از قول فرهاد زد: استقلالی ها رخصت، رفتم پرسپولیس به سودش شد. فرهاد از این تیتر استفاده اش را کرد ...
نوحه خوان های جبهه دنبال ساز نبودند دنبال سوز بودند
بلند می کردند و آرپی چی زن ها و تیربارچی ها سینه به گلوله می دادند. به عبارتی این نوحه محرم و عاشورا را در جان و دل ها زنده می کرد. سینه زنی در مسیر صبحگاه با این تعریف، یعنی هر شعری و نوحه ای در جنگ یک کاربرد ویژه داشته است. قبل از عملیات از کدام شعرها و نوحه ها استفاده می کردید؟ روزهای قبل عملیات روزهایی بود که بچه ها باید آماده برای جانفشانی می شدند. بعد از نماز صبح ...
رزمنده ای که با نارنجک به شکار تانک می رفت
برای نگهداری چادر در هفت تپه می ماند، گریان آمد پیش من و گفت: آمدم در عملیات شرکت کنم نه این که چادربان شوم. به او گفتم: یکی باید بماند و آن یک نفر هم شمایید، من دیگر حرفی ندارم. ما حرکت کردیم و آن نوجوان با چشمان گریان ما را بدرقه کرد، یک هفته ای را در مریوان ماندیم، بعد ما را به دزلی بردند، دزلی که بودیم ما را برای شناسایی به منطقه عملیاتی بردند، یک روز مهمات ها را آوردند و به ما گفتند ...