سایر منابع:
سایر خبرها
داستان خیال انگیز سفر عاشقانه من و پروانه
هم بلافاصله بال می زند و می گریزد و از من دور و دورتر می شود. پروانه، مسیری را در پیش می گیرد و مرا به دنبال خود می کشاند تا در راه او گام بردارم. می دانم و باور دارم که پروانه، خانه دوست را به من نشان خواهد داد؛ او همیشه به گرد شمع چرخیده و سوختن و دلدادگی و عشق و فداکاری را تجربه کرده است. آری باید چنین کنم؛ باید به پروانه چشم بدوزم و همچنان در مسیر او رهسپار شوم؛ او نزدیک ترین راه رسیدن به ...
داستان داس / مسعود طهماسبی
صبح زود، کشاورز از خواب بر می خیزد. پسران نیز. صبحانه چیده شده، مردان مشغول صبحانه اند. مادر چشم به آنها دارد. ناگهان دخترک از پشت سر، پدر را در آغوش می گیرد. منم میام بابایی. پدر بلند می شود، دختر شانه های پدر را رها نمی کند، پدرچرخی می زند، دختر را در آغوش می گیرد و غرق بوسه می کند. پسرها زیر چشمی نگاه می کنند. نه، حسود نیستند. گفتم بهت بابا، وقت خرمن می برمت، حالا یه بوس بده برو ...
زن میانسال: همسرم دائم مرا تهدید می کند
آزمایش های تکمیلی خبر دادند که طاها قطع نخاع شده است و باید تا آخر عمر ویلچرنشین باشد، بیمارستان دور سرم چرخید. باورم نمی شد به همین راحتی زندگی ام تباه شود. خیلی از اطرافیانم پیشنهاد می دادند طلاق بگیرم و به دنبال سرنوشت خودم بروم، اما وجدانم اجازه نمی داد طاها را در این شرایط رها کنم. در دوراهی سختی قرار گرفتم. با خودم می اندیشیدم اگر من دچار قطع نخاع می شدم آیا طاها مرا به همین شکل رها می ...
صدیقه کیانفر در قطعه هنرمندان آرام گرفت
. طباطبایی از سوسن پرور برای ساخت تئاتر و همکاری با کیانفر تشکر کرد و ادامه داد: مهمترین ویژگی کیانفر مهربانی اش بود و کسانی که با او کار کردند به او می گفتند مادر مهربان. نبود ایشان خسران است و خسران بعدی نبود کتاب و یا فایل صوتی و فیلم مستند درباره ایشان است. امید زندگانی هم در این مراسم حضور داشت و در حالی که اشک می ریخت درباره صدیقه کیانفر گفت: سال گذشته با ایشان همکاری داشتم. به من گفتند ...
مراسم تشییع صدیقه کیانفر برگزار شد/ بازیگری که مادر مهربان همه بود
که کارگردانی آن را برعهده داشته، بیان کرد:مهمترین ویژگی کیانفر مهربانی اش بود و عوامل کارهای مختلف او را مادر مهربان صدا می کردند. نبود ایشان خسران است و خسران بعدی نبود کتاب و یا فیلمی مستند درباره او است. امید زندگانی نیز در ادامه این مراسم گفت: سال گذشته با ایشان همکاری داشتم که به من گفت انرژی ام کم شده، چه کاری انجام دهم؟ حفظ کردن دیالوگ برایش سخت بود ولی با واکر به صحنه می آمد. از ...
یادکردی از شهید تفحص عباس صابری/در خواب به او گفته بودند عباس! بیا قرارمان فکه
نشیند گریه می کند ما این قضیه را نمی دانستیم که چقدر به حسن وابسته است و هر بار برای شهادتش به او التماس می کند بعد از شهادت عباس، آن مادر شهید ناراحت بود که دیگر عباس به بهشت زهرا نمی رود. در خواب به او گفته بودند: عباس! بیا قرارمان فکه یکی دو روز بعد وقتی از خواب بلند شد نمازش را خواند وسریع وسایلش را توی ساک گذاشت گفتم مرد است و قولش مگر قول ندای امسال محرم بیایی تکیه محل ...
مانتو 6 میلیونی و لاکچری نیوشا ضیغمی جنجال ساز شد + عکس
آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم تغییر موضع داد و با کار من موافقت کرد. روشا ضیغمی خواهر نیوشا ضیغمی ...
واکنش هنرمندان به قتل رومینا اشرفی + تصاویر
مرگ دلخراش رومینا اشرفی دل هر ایرانی را به درد آورده است و برخی از هنرمندان و چهره های مشهور نسبت به قتل ناموسی این دختر نوجوان توسط پدر سنگدل رومینا اشرفی واکنش نشان داده اند که در ادامه می خوانید: بررسی ماجرای پرونده قتل این نوجوان تالشی مطلبی است که در این گزارش نمی گنجد، اما طبق اخبار منتشر شده رومینا اشرفی اهل روستای حویق شهرستان تالش از توابع استان گیلان است که به خاطر علاقه به ...
زندگینامه مصطفی رحماندوست
.... هفته ای یک بار شبها به حمام می رفتیم، چون حمام محلّه ما روزها زنانه بود. بوق حمام را که می زدند از خواب بیدارمان می کردند و با چشمهای خواب آلوده کوچه های تاریک را بقچه به بغل پشت سر می گذاشتیم تا به حمام برسیم. در حمام کار ما بچه ها کمک کردن به بزرگترها بود: سرِ یکی آب می ریختیم، پشت آن یکی را کیسه می کشیدیم وآن شب هم به دستور پدر، مشغول کمک کردن به بندهِ خدایی بودم که بسیار ضعیف و لاغر بود ...
مادر مهربان سینما به خاک سپرده شد
خوبی ها می گویند و شاید گاهی غلو هم بکنند ولی همه شما که اینجا هستید و از نزدیک با خانم کیانفر آشنایی داشتید می دانید هر چه در مورد خانم کیانفر غلو شود باز هم حق مطلب ادا نشده است. کسانی در بین ما هستند که شاید محبت و نگاه مهربان ایشان را فقط از مادرشان دیده باشند. محبت و مهربانی که خانم کیانفر به ما داشت مادرمان هم نداشت؛ شاید این غلو باشد اما برای همه غلو نیست. همیشه سرشار از نشاط بود و ...
پیکر صدیقه کیانفر در بهشت زهرا(س) آرام گرفت/ همت: مادر مهربان رادیو را از دست دادیم
کشورمان ثبت کنیم. به گزارش فارس، امید زندگانی نیز در سخنانی که با بغض و گریه همراه بود، عنوان داشت: سال گذشته با ایشان همکاری داشتم و می گفتند انرژی ام ضعیف شده چه کنم؟ حفظ دیالوگ ها برایشان سخت بود و با واکر می آمدند. وی ادامه داد: به من گفت دکتر سراغ داری تا من بروم کمی جان بگیرم و بهتر شوم؟ گفتم بله برایتان پیدا می کنم و نمی دانستم قرار است انقدر زود از دنیا برود. خانم کیانفر ...
هر کس که مرا دوست دارد در راه انقلاب بی هیچ چشم داشتی کار کند
...> سخنی چند با پدر و مادر عزیزم: ای کاش شما هم در اینجا بودید تا ببینید ملاک ها و معیارها چقدر با آن دنیای مادی که در آن زندگی می کنیم، متفاوت است. اینجا محل امتحان است. اینجا انسان سعی دارد که اعمال خود را خالصانه و بدون ریا انجام دهد و اینجا انسان متوجه می شود چقدر در خواب غفلت فرو رفته و از همه واقعیت ها و حقیقت ها بی خبر بوده است، اما کاری که شما می توانید بکنید این است که دست به دعا بردارید ...
تشییع پیکر صدیقه کیانفر به خانه ابدی + عکس
کیانفر مهربانی اش بود و کسانی که با او کار کردند به او می گفتند مادر مهربان. نبود ایشان خسران است و خسران بعدی نبود کتاب و یا فایل صوتی و فیلم مستند درباره ایشان است. امید زندگانی نیز در این مراسم با اشاره به اینکه سال گذشته با ایشان همکاری داشته و او احساس ضعف و کاهش انرژی داشته است، گفت: حفظ کردن دیالوگ برایش سخت بود و با واکر می آمد، به من گفت دکتر سراغ داری تا من بروم کمی جان بگیرم و ...
برخی بازیکنان پرسپولیس و استقلال برای فوتبال بازی کردن با من تماس گرفتند!
این ویروس منحوس ضربه خورده بودند کمک کردید و حالا همه در فوتبال دایه مهربان تر از مادر شدن و فقط به فکر سلامتی مردم و بازیکنان هستید. فکر می کنم مردم این اظهارات را می شنوند و می دانند چه کسی حرف راست را می زند و چه کسی بهانه تراشی می کند. مهاجم پیشین پرسپولیس با اشاره به این نکته که در همان زمان شیوع کرونا برخی از فوتبالیست ها به راحتی بازی می کردند، گفت: من هم با چشم خودم دیدم و هم ...
واکنش ها به قتل رومینا، دختر 13 ساله تالشی
...، سوگ از این غریب تر سراغ ندارم صابر ابر بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینمای کشورمان با انتشار عکس زیر و دلنوشته ای برای رومینای تازه از دست رفته، منتشر کرد: "رومینا زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده، پاک و پاکیزه کرده رومینا خدای طبیعت و سرسبزی ... سر سبز! سَرِ سبز... در قدیم به مکان های سرسبز و حاصل خیز و پر بار رومینا می گفتند. ...
ابراز علاقه خواننده محبوب به همسرش در لایو اینستاگرام +ویدئو
بهادری نیز ضمن تشکر از همسرش که بخاطر او از محله و کشور محل زندگی و خانواده خود دور است او را چندین بار بوسید. بسیاری از کاربران خانواده بهادری را خانواده عشق می نامند و معتقدند که بسیار مهربان و جذابند. در مقابل بعضی دیگر از کاربران عنوان کردند که ابراز علاقه بین زن و شوهر با بوسه و بغل باید در محیط خانه و در خلوت صورت گیرد و نمایان کردن آن جلو چشم همه مردم در لایو اینستاگرام کار جالبی نیست ...
اسدالله یکتا از زندگی عاشقانه اش می گوید
...، خیلی ها هم درک نکردند که باید با من چه رفتاری داشته باشند. هنوز هم بعضی از مردم وقتی مرا می بینند، می گویند: اسدالله یکتایی که سیگار می فروخت! نه اسدالله یکتای بازیگر! در همه سال های بازیگری، کلا با کدام کارگردان راحت تر کار می کردید؟ با منوچهر صادقلو و رضا صفایی چند تا فیلم کار کردم. چون بازیگر راحتی بودم معمولا کارگردان ها برای فیلم بعدی شان هم مرا دعوت می کردند. ...
کتاب یا پیتزا؛ مسئله این است
بافته شده اش نشسته بودند و مقداری اضافه وزنی که نمکین اش کرده بودند ؛ اشک ریزان در برابر مادر مقاومت می کرد. اصرار داشت به باغ کتاب برگردد و کتابی را انتخاب کرده بود بخرد. مرتب به مادرش می گفت آن کتابی که عکس یک گربه شاد و ملوس روی جلد آن نقاشی شده است را می خواهد. من هم مادر کودکی به همین سن و سال بودم و شاید به همین دلیل بود که توجه ام از شعر سهراب به این مادر وکودک جلب شد. به ناگاه مادر در ...
یاسر ، از آرزوی معلم شدن تا سکوت و خوابیدن در گوشه اتاق/خدا همین نزدیکی است
... یک نفرمان پاهایش را می گیرد و یک نفرمان سرش و بدنش را می شوید از بی وفایی دوستان و آشناهایشان برایمان می گوید... فقط یکی از دوستان یاسر یه ما سر می زند ... نگاهم به مادر یاسر افتاد... غم خاصی تو صورت و چشمانش موج می زد... مادر یاسر می گوید: یک سال اول اصلا خواب نداشتم و به خیلی ها التماس می کردم که فقط 5 دقیقه کنار یاسر باشند تا من کمی بخوابم اما متاسفانه در این گونه موقعیت ...
صد حیف ...
مبرا باشم ... می خواستم شب های قدر فقط یک فرصت چند ساعت بی خوابی و بیدار ماندن جسمم نباشد ... می خواستم دل و جانم را بیدار کنم ... می خواستم ... تلاشم را کرده ام ... و بقیه اش را سپرده ام به خدا ... حالا این ماه با عید شیرین بندگی تمام شده و من در میان همه غم ها و اضطراب هایم، امید شیرینی در دلم سوسو می زند ... امید به همان خدای خالق سمیع مهربان که همیشه دستم را گرفته و هوایم را داشته ... خدای فرصت ...
خال سیاه عربی چاپ پنجمی شد
صدا و چشم هایش بود. این خدا را خیلی دوست داشتم. اگر کار بدی می کردم سگ محلم می کرد ولی با یک ببخشید گفتن من، یخش می شکست و دوباره بغلم می کرد و می گفت پسر خوبی باش؛ دلم ریش می شه تا برگردی و بگی ببخش! برای پرستیدن، توسل کردن و پناه بردن سراغ همین خدا می رفتم. نه اینکه خداها متفاوت باشند، نه! خدا، یک خدا بود و فقط پنجره ای که از آدم ها از آن به او نگاه می کردند فرق می کرد. برای اینکه مطمئن ...
اس ام اس تبریک تولد متولدین خرداد
همه است...احساس میکنی صدای درونی شان را از چشم هایشان...خردادی که باشی همیشه سنگ صبور همه ای.همه می آیند پیشت برای درد دل و بعد از گذشت چند سال کوهی از درد و دل اطرافیان تان را داری روی شانه تان..خردادی که باشی صبور میشوی...خونسرد می شوی...احساساتت را مخفی میکنی وگرنه کی گفته خردادی ها بی احساسند.خردادی که باشی واقعیت ها را میبینی و میگویی،و این از نظر بقیه می شود زخم زبان. خردادی ها مهربانند آخر ...
واکنش هنرمندان به درگذشت صدیقه کیانفر؛ بیتی که روزبه بمانی منتشر کرد
اینقدر عشق و مهربونی بهم هدیه دادند که رفتنشون واقعا غمگینم کرد، حال دلم بد میشه از رفتن بزرگترهامون و بدتر از اون اینه که هیچکسی جاشون رو نمیگیره. روحتون شاد باشه بانوی مهربون هنرمند این سرزمین، لبخند زیبا و مهربونیتون از یادم نمیره، برامون دعا کنید عاقبت به خیر باشیم همه، که امروز یا فردا دور هم جمع خواهیم شد در جای دیگه، این دنیا فانی و ما برای هیچ باهم میجنگیم و یادمون میره که هممون رفتنی ...
دوباره بهشت
تا به حال چنین اتفاقی رخ نداده بود و حرم را با درهای بسته ندیده بودیم. حالا هم خدا را شاکریم که درها دوباره باز شده و ماییم و نوکری زائران آقا. نمی دانید چه لذتی دارد... این که می دانیم هر هشت روز یک بار کشیک داریم حال و هوای خاص خودش را دارد. من روزهایی که کشیک هستم ناخودآگاه قبل از نماز صبح بیدار می شوم و دیگر خواب در کار نیست تا خودم را برسانم به حرم. دلواپسی و شادی همزمان خواب را از چشمانم می ...
فجیع ترین قتل های چند سال اخیر کدام بودند؟
... مرد 47 ساله قبلا در رشته بوکس کار می کرد. 24 سال از ازدواجش با همسرش می گذشت. دو دختر داشت، یکی 19 ساله و دیگری 17 ساله. همسر مرد پس از جدایی دوباره حاضر به زندگی شده بود. اینبار آنها به صورت صیغه ای کنار هم زندگی می کردند. هنگامی که مرد متوجه شد همسرش بار دیگر قصد جدایی دارد نقشه هولناکی کشید. او ابتدا پدر و مادر همسرش را به خانه دعوت کرد و در غیاب همسرش به آنها و دو دخترش یعنی سولماز و ...
به مصطفی گفتم: با حاج قاسم عکس انداختی شهید می شوی
شوخی دوستانم با من یک روز واقعیت پیدا کند. فکر می کردیم در باغ شهادت بعد از حنگ دیگر بسته شده. تا اینکه ازدواج کردم و چند سال بعد جنگ سوریه شروع شد. *زجر و سختی می کشم اما پشیمان نیستم دلبسته آقا مصطفی شده بودم و نمی خواستم از من دور شود. نگاه خاصی به شهادت داشتم. علاقه و حسی که بین ما به وجود آمده بود باعث شده بود که نخواهیم هیچ وقت از هم دور شویم. حتی لحظه ای فکر نمی کردم ...
عکس: مهناز افشار کشف حجاب کرد
فیلم بد به من لطمه ای بزند که مجبور شوم ماه ها یا سال ها کار نکنم. پیش آمده که من تاوان یک تصمیم اشتباه را دادم و به واسطه همان تصمیم اشتباه یک سال کار نکرده ام. ولی به معنی نیست که بگویم سینما مرا در خودش راه نمی دهد. بازیگرها در دهه 70 به نسبت امروز منفعل تر بودند یا فعال تر؟ چیزی که امروز شنیده می شود این است که بازیگرها در حال حاضر تعیین کننده تر از گذشته و در اکثر مواقع بر ...
شیار 143 یادآور خاطرات شهید یعقوبی/ شهادت دوباره
.... در این شرایط یکی از رزمندگان که حدود 12 الی 13 سال بیشتر نداشت مرا داخل کانال با آن وضعیت دید و کمک خواست. من با اشاره او گفتم که خودش بیاید و کمک کند، کمی جلو آمد و دو مرتبه شروع به داد زدن کرد، یکی از افرادم صدای او را شنیده بود و به کمک من آمد. چفیه را از دور گردنم باز کردم و به او دادم و روی سینه ام گذاشت و سمت چپ من را بست تا خونریری ام کم شود، ولی طولی نکشید که خون از آن هم عبور کرد و ...