سایر منابع:
سایر خبرها
از اینکه وارد مغازه شود، چند باری به موتورش گاز می دهد و تمام توجه تک وتوک مشتری های داخل مغازه را به خودش جلب می کند. بهش می خورد 32-30 سالش باشد. با مدرک لیسانس پشت موتور می نشیند و کار می کند. با خشم فروخورده ای می گوید: نه اسنپ باکس و نه الو پیک، خودم برای خودم کار می کنم. آقابالاسر نمی خوام. زن و بچه دارد و می گوید: میدونی داداش، من متولد 66 هستم و یه پسر 8 ساله دارم. از 12 سالگی کار کردم و ...
...، اونا برای چیزهایی که می خواستند خودشون دست به کار می شدند و اونا رو تهیه می کردن. حالا ما در اوضاع واحوال این روزها به مرحله کمبود شکر رسیدیم و بعید نیست با این دست فرمونی که میریم جلو به سمت کاشت چغندر و استخراج قند هم بریم. فروشنده مغازه میان صحبتمان می آید و می گوید که از قبل عید شکر توسط هیچ شرکتی توزیع نشده و به صورت آزاد در بازار موجود است که باید بروند و بخرند، اما خب، قیمت آن آنقدری ...
واتس آپ بفرستد. عکس ها را می فرستد و بلافاصله تصاویر را برای پزشک معتمد روزنامه ارسال می کنیم: داروها تأیید می شوند! قرار می شود مثلا با پزشک فرد بیمار در بیمارستان امام خمینی مشورت کنیم و بعد از یک ساعت به آقای فروشنده خبر بدهیم... . چند متر بالاتر بازار فروش ماسک و دستکش هم به راه است... هر عدد ماسک جراحی دوهزارو 200 تومان. ماسک ها را در دستم می گیرم و از فروشنده سراغ رمدسیویر را می گیرم ...
امر برای برخی ها امکان پذیر نیست و تصمیم به کنار گذاشتن حجاب برتر می گیرند. در راسته بازار بیرجند انواع دیگری از چادر مشکی با عناوینی همچون دانشجویی، ایرانی، شالی وعربی و غیره به چشم می خورد. به سراغ یکی از مغازه های عرضه چادر رفتیم تا قیمت چادرهای آماده در بازار را رصد کنیم. دختر جوان بعد از زیر رو کردن و پوشیدن چند نوع چادر طرح دار در آخر چادر مورد نظر را انتخاب می کند و ...
از صداقت من استفاده شد و خوششان آمد تا آنجا که وقتی خدمت من تمام شد، به من پیشنهاد دادند در نیروی انتظامی استخدام شوم، اما همه آرزوی من این بود که برای خودم مغازه ای داشته باشم و کار شیشه اتومبیل انجام بدهم. با خودم فکر کردم من آن همه زحمت کشیدم و شاگردی کردم پس حالا باید برای خودم کار کنم. از طرفی آرزوی قلبی من این بود که روزی برای خودم صاحب مغازه ای شوم، هر چند حالا آرزویم تغییر کرده و آرزو دارم ...
آستانه از دست دادن کسب و کار خویشند. اینان همان هایی هستند که در اصل پرداخت مالیات هم امسال دچار مشکل هستند، چه برسد بحث بخشودگی جرایم مالیاتی. حمید درکوهی یک فروشنده کفش می گوید: از صبح زود می آیم بیرون تا غُر زدن های اهل و عیال را نشنوم و بیش از این شرمنده زن و بچه ام نباشم. باورتان می شود امروز حتی یک مشتری هم نداشته ام! بعد می رود و دفتر فروشش را می آورد. بالای هر برگه این دفتر که ...
...، ساختمان دیگری را به دست طلاب جوان سپرده است تا چند صباحی را زندگی کنند. برایمان عجیب است که این مرد می تواند این قدر دست دهنده داشته باشد. آن هم در روزگار سودجویی ها و خودکامگی ها! اما ترابی حتی مغازه اش در سرای نصیرزاده را با قیمت یک سوّم دیگران به اجاره می دهد تا ثابت کند اینکه می گوید: مال دنیا برایش ارزشی ندارد یک شعار نیست. عکس ها روایت می کنند او جوان پر شر و شوری بوده ...
شما نشوم. دولت قبل از کرونا، بحث کمبود بودجه را مطرح کرده بود و اینکه برای اداره امسال، چیزی حدود 40، 50 درصد کسری بودجه دارد؛ یک چیزی حدود 200 هزار میلیارد تومان. خب بخشی از آن 50 درصدی هم که قرار بود محقق شود هم از سیستم های مالیاتی در یک شرایط اقتصادی نرمال باید وصول می شد. آن 200 هزار میلیارد تومان را که کسری داشت یک طرف و بخشی از آن هزینه هایی که قرار بود از این سیستم ها به دست بیاید هم محقق ...