سایر منابع:
سایر خبرها
هر طور صلاح است آقای سردبیر!
...! هر طور صلاحه... من برای بی برادر نشدن همه کار کردم؛ به در و دیوار زدم، دعوا کردم، منت کشیدم، حتی پارتی بازی کردم... روضه گرفتم، نذر کردم، قربانی کردم، اما مثل همیشه زورم به تو نرسید. تو انگار دلت با دنیا نبود. شاید من هم جای تو بودم آغوش باز ارباب را به همه دنیا و مافیها ترجیح میدادم. حالا اگر قرار بر ماندن نیست، اگر قرار به زیارت ارباب است، اگر قرار به پر کشیدن است هرطور صلاح است آقای سردبیر ...
پاسخ مهدی ترابی به همه شایعات!
تیم اضافه کردند. وقتی آقای کالدرون آمدند شناختی از تیم نداشتند اما رفته رفته خیلی خوب خودشان را با شرایط وفق دادند و فکر کنم موفق بودند ولی قسمت نشد که تا پایان فصل در پرسپولیس بمانند. بعد آقا یحیی آمد که خداراشکر شناخت خیلی خوبی از بچه ها داشتند و خیلی زود توانستند تفکراتشان را جا بیاندازند و خداراشکر که توانستیم اختلاف امتیاز خوبی را ایجاد کنیم و امیدوارم در ادامه فصل امتیازات بیشتری را کسب کنیم ...
فریاد بی صدا
صبا سجادیان/ نویسنده نوجوان -اِ... خب من خانه دار هستم و هرازگاهی هم دم عید تو خونه ها کارگری می کنم -پس شما کار دائمی با حقوق ندارید درسته؟ -بله -خب خانم به من بگین که خونوادتون چندنفره است؟ -نه نفر. سه تا دختر، پنج تا پسر و خودم. -شما سرپرست خانوار هستید؟ -بله. بعد از چند دقیقه مأمور آمار بالاخره راضی شد که ...
یادداشت های ناصرالدین شاه دوشنبه 31 تیر 1268؛ پل راه آهنی که هوش از سر شاه قاجار برد
.... رو به منزل برگشتیم. در بین راه کالسکه رسید سوار شده راندیم. از آن طرف رفتیم در نزدیک حوض بزرگ که آن اطراف عمارت واقع است پیاده شدیم. آن جا هم گردش کردیم. اطراف چمن خوبی بود. سبز و خرم و مالیده و صاف مثل مخمل با ترشح فواره بزرگ، صفایی داشت. باز زن و مرد در این جا جمع شدند و تماشا می کردند. بعد آمدیم داخل عمارت شدیم. وقت شام نزدیک بود. حاضر شدیم، رفتیم سر شام، اطاق سفره ...
برانکو: کنعانی زادگان انتخاب من نبود/ کالدرون و یحیی افراد باهوشی هستند
.... به کادرفنی و هواداران و کسانی که زحمت این تیم را کشیدند این موفقیت را تبریک می گویم. وی در ارتباط با اینکه خیلی از هواداران و همچنین برخی کارشناسان معتقد هستند که او پایه گذار این موفقیت های پرسپولیس است، عنوان کرد: من حتی زمانی که در تیم ملی هم بودم تیمی از خود برجای گذاشتم که حدودا 8 سال بعد از من هم در حال بازی بودند و حتی دو سال آخر هم توجه کنید می بینید که برخی نفرات هنوز حضور ...
داریوش جان! زندگی تو عرضی به وسعت تاریخ این سرزمین دارد
هم گفتیم دیشب یک خواب دیدم. گفتی اول تو بگو، گفتم خواب دیدم خانه پدریت عروسی بود. گفتی واقعا؟ گفتم بله گفتی من هم دیشب همین خواب را دیدم. دیدم یک مراسم بزرگ عروسی منزل پدرم برگزار است... داریوشم نه سال از آن روز گذشته برای من مثل اینکه همین امروز بوده. در روان من، در وجودم هیچ وقت حس نکردم از تو فاصله گرفته ام. من تو را همه جا با خودمان حس می کنم. می دانم حواست به من و به ویژه آرمیتا ...
سیمین مطلقا سنتی نبود
بوده است از من به سیمین. این نوشته برای بیان عمومی فکر یا به قصد چاپ شدن نوشته نشده بود. این نامه ای بود منحصرا و فقط از یک نفر به یک نفر دیگر. حاجتی هم برای بیان فکر هایی که او خوب می شناخت اصلا نبود. این نامه که برای چاپ شدن نوشته نشده بود. من آن را در چهارم فروردین 1369 نوشته بودم و فرستاده بودم. حالا 26 سال بعد در 1395، بعد از همه اتفاق ها، که هیچ کدام هم ربطی به چاپ و نشر عمومی نداشتند از چاپ ...
روایت سعید دبیری از خلق زمستون تا کوچ افشین مقدم
به گزارش خلیج فارس به نقل از ایسنا، این ترانه سرا همزمان با چهل و چهارمین سالروز درگذشت افشین مقدم که قطعه ماندگار زمستون با صدای او به جامانده است درباره چگونگی آشنایی اش با این خواننده و تولید این قطعه گفت: شبی برای صرف شام به یک رستوران رفته بودم، آن جا مرد جوانی می خواند، وقتی شامم تمام شد و می خواستم صورت حساب بگیرم، به من گفتند که حساب شده، همان زمان افشین مقدم آمد سر میز من نشست و از دیدن ...
کماندار پولادین!
...؛ ولی بعد دیگر خبری نشد. من نمی خواهم قضاوت کنم؛ اما به غیر از من بچه های دیگری هم بودند که رکوردهایشان خوب بود که آن ها هم حذف شدند. من سال 88 که تیر و کمان را شروع کردم سال 92 وارد تیم ملی شدم. یک دوره بیشتر در اردو نبودم 17 روز بود که متأسفانه مسابقات آن هم کنسل شد. بعد از آن من درسم را تمام کردم و مسابقات را هم شرکت می کردم. هر سال در لیگ کشوری بودم. سال92 من برای شهرداری شهر قدس در ...
کامیار: نسبت به مسائل دیوان محاسبات اشراف کامل دارم
نامزد دادستان دیوان محاسبات کشور افزود: من با توجه به ذیغ وقت فقط این را می گویم که در سپاه بودم و پاسدار بودم و پاسدار خواهم بود و در این راه که الان وقت مبارزه با مفاسد اقتصادی است مفتخر خواهم بود از شما نمایندگان انقلابی استفاده کنم و در این راه باشم. کامیار عنوان کرد: خیلی خوشحالم که در خدمت مجلسی هستم که نماینده مجلس به من توصیه می کند که شما فقط برای مبارزه با فساد به ما ...
این 6 نفر بعد از مرگ زنده شدند / آنها چه دیدند! + جزییات شگفت انگیز
به زندگی برگشتم. 2) عزیزی را دیدم . ” با موتورسیکلت تصادف کردم و پس از این که به بیمارستان رسیدم حین درمان روح از تنم خارج شد و به جایی رفت که برادرم آن جا بود. برادری که چند سال پیش به خاطر مصرف زیاد مواد از دست داده بودم آن جا کنارم بود و نگاهم می کرد اما موقعی که به سراغش رفتم تا با هم برویم به من نشان داد که باید از جایم بلند شوم و الان زمان رفتن نیست. چیز زیادی به خاطر ندارم و ...
در حوالی زندگی نباتی
برگشته بود ولی به سختی نفس می کشید. با دستگاه اکسیژن نفس می کشید. به بخش مراقبتای ویژه منتقلش کردن. 10 روز اونجا بود. مراقبتشون خوب نبود. هر روز تب می کرد. عفونت داشت. مایع ریه اش رو تمیز نمی کردن. با مسوولیت خودمون، مجتبی رو منتقل کردیم بیمارستان اسلامشهر. نمی تونستیم بریم بیمارستان خصوصی. هزینه بیمارستان خصوصی، شبی 4 میلیون تومن بود. معلوم نبود مجتبی چند وقت باید بستری باشه. با پزشکش ...
ابراهیم گلستان: آن عکسِ احمدی نژاد گویای وضعیت ماست
استنباط درستی نیست. این نوشته فقط و منحصرا یک نامه بوده است از من به سیمین. این نوشته برای بیان عمومی فکر یا به قصد چاپ شدن نوشته نشده بود. این نامه ای بود منحصرا و فقط از یک نفر به یک نفر دیگر. حاجتی هم برای بیان فکرهایی که او خوب می شناخت اصلا نبود. این نامه که برای چاپ شدن نوشته نشده بود. من آن را در چهارم فروردین 1369 نوشته بودم و فرستاده بودم. حالا 26 سال بعد در 1395، بعد از همه اتفاق ها، که ...
سفر محرمانه چرچیل به ایران
گرفته است چنانکه هنگام ورود به تهران بدون تشریفات و خیلی ساده بود و استقبالی از او بعمل نیامد و جز وزیرمختار انگلیس و چند نفر از کارمندان سفارت کسی دیگر در فرودگاه نبود و نیز برای اینکه این مسافرت کاملاً به طور ناشناس انجام گیرد، چرچیل از فرودگاه تا تهران با اتومبیل کرایه ای وارد شد و در عمارت ییلاقی سفارت انگلیس در قلهک اقامت جست. نخست وزیر انگلستان در این مسافرت روی هم رفته 24 ساعت وقت خود را در ...
فیلم/ سخنرانی محمدرضا زائری در جشن فارغ التحصیلیش در دانشگاه سن ژوزف
، بدون بسم الله ابتدایش. در مراسم جشن که علاوه بر دانشجویان و خانواده شان جمعیت زیادی از مهمان ها شرکت داشتند و در صف های نخست چهره های سرشناس نشسته بودند. من که در طول دوران تحصیل بدون لباس روحانیت بودم برعکس آن شب با عبا و عمامه رفتم و در ابتدا "بسم الله" را خودم اضافه کردم. بعدا خیلی افراد گفتند که ما به شدت جا خوردیم و انتظار نداشتیم. سابقه نداشت کسی در میان چند هزار نفر مسیحی بسم الله الرحمن ...
سختی تحصیل دانش آموزان دزفولی زیر موشک باران/ تقلای خاص صدام برای شکستن مقاومت مردم دزفول
وارد خانه شدم به سمت زیرزمین رفتم، مادربزرگم دنبالم آمد، پایمان که به زیرزمین رسید یک صدایی آمد، صدا خیلی وحشتناک نبود، گاهی صدای اصابت موشک خیلی زیاد بود و گاهی به خاطر نزدیکی این صدا کم می شد، این بار صدا خیلی زیاد نبود، اما حجم زیادی از خاک به درون زیرزمین آمد، مادر بزرگم ایستاده از من پرسید حالت خوب است؟ گفتم بله خوبم، اما بوی خاک همه جا را پر کرد. رفتیم سمت در زیرزمین دیدیم کمد بالای زیرزمین ...
حسن زاده: تعویق جام جهانی فوتسال به ما کمک می کند
قرعه کشی انجام شده تایلند در گروه ماست؛ در مرحله حذفی کار ما سخت می شود. *در تیم ملی فوتسال بین بچه ها صمیمت زیادی وجود دارد و همه با هم دوست هستند. من در این چند سال اخیر با حمید احمدی هم اتاقی بودم. این دوره او نبود و قبل از مسابقات مصدوم شد. البته با همه بچه ها رفیق هستم. *امسال سال خیلی مهمی است و انتخابی جام جهانی را داریم. خدا را شکر جام جهانی 2020 به عقب افتاده و این ...
حاج کمال آچار فرانسه خیابان شهدا/ پیری که شیدای سیدالشهداست
: اینطور باید آن ها را کنار هم بچینی؛ همانطور که پولک ها و منجق ها از میان انگشتانم سر میخورد دلیل این شیدایی را پرسیدم، حاج کمال اما از سال هایی دورتر خبر داد: 8 ساله که بودم خانه ما دقیقا جنب حرم علی بن مهزیار و مجاور حرم بودیم، شب های جمعه که میشد و مردم برای زیارت اهل قبور می آمدند پاهایم دیگر از خودم نبود انگار یک کسی میگفت بلند شو کمال، نکند زائری تشنه باشد. یک سطل می ...
سهم من از عاشقی ؛ تنها با انگشت سبابه
فکر و خیال بودم که یک دفعه به خودم می آمدم و خودم را، بدون ذره ای حرکت، چسبیده به تخت می دیدم. گاهی احساس می کردم انگار روحم تحمل این جسم بی حرکت را ندارد. بعضی وقت ها، عصبانی می شدم و، به خاطر وضعیت پیش آمده، با خدا قهر می کردم: خدایا، می خوای با من چی کار کنی؟ من حوصله ندارم سه ماه روی تخت بیمارستان بخوابم. خدایا، من می خوام زودتر خوب بشم برم خونه مون. می خوام دوباره برم جبهه. چرا از میونِ این ...
به کارلوس خط و خطوط اشتباه دادند
، این شکلی نبود و موضع تندی علیه کی روش گرفتی. سن و سال است دیگر. آن موقع جوان بودم ولی الان سنم بالا رفته و با تجربه تر هستم. یعنی جوانی باعث آن مصاحبه شد؟ بله، این را برای اولین بار می گویم. اگر به عقب برگردم هیچوقت آن مصاحبه را علیه کارلوس کی روش نمی کنم. من آن زمان اشتباه کردم. باید به نظر کی روش احترام می گذاشتم. خب، جوان بودم دیگر و جوانی کردم. سن و سالی نداشتم. هرکسی در ...
حتماً این بار تو دعوتی بودی
پیش خودم گفتم احتمالا سر کارم گذاشته ای. نیم ساعت بعد یادداشت را فرستادی. چقدر هم خوب نوشته بودی. اشکم را درآوردی. یک جای یادداشت نوشته بودی؛ پنجشنبه ای، از مراسم تشییع که برگشتیم، یکی از آن پوسترهای حاج آقا را زدم پشت شیشه عقب ماشین. حس خوبی داشت، مثل اینکه مدل ماشینم بالا رفته باشد... الان دارم به این فکر می کنم که هر جور شده عکست را گیر بیاورم و بزنم پشت شیشه عقب ماشینم. می خواهم مدل ماشینم را ...
دلم برای فوتبال تنگ شده است
من را آوردند. موقعیت های زیادی بود که بتوانم به ایران بیایم. اما هیچ وقت قسمت نشد و هیچ وقت زمان مناسبی برای این کار نبود. در مورد آینده هیچ چیز معلوم نیست. هنوز با باشگاه های ایرانی در تماس هستم ولی الان شرایط برای من خیلی سخت است که درباره آینده صحبت کنم. الان در اروپا قرارداد دارم و در این لحظه نمی توانم فکرش را بکنم. اما همانطور که گفتم با بچه های تیم ملی و باشگاه های ایرانی در تماس هستم و ...
کتاب جان بولتون؛ جزئیات واکنش آمریکا به حوادث بندر فجیره و اتهام زنی به ایران/ به ترامپ گفتم برای واکنش ...
. کارکنانِ شبانه روزی این دفتر در حال جمع آوری اطلاعات بودند و کوپرمن هم بعد از رسیدن به کاخ سفید مستقیماً به همان جا رفته بود. حالا می دانستیم که کشتی های هدف قرار گرفته، در دریای عمان و نزدیکی بندر فجیره در امارات متحده عربی لنگر انداخته بوده اند. البته هنوز هم اطلاعات، پراکنده و گاهی متناقض بود؛ مثلاً گزارش هایی از انفجار در خود فجیره وجود داشت که دولت محلی فوراً آن ها را تکذیب کرد و غلط بودن آن ...
یادداشت های محمدعلی فروغی، سه شنبه 30 تیر 1298؛ دولت در مقابل انگلستان هیچ مقاومتی نمی کند!
کلمانسو [نخست وزیر فرانسه]نوشته شود. شب مهمان مادام مناردوریان بودم. مسیو برنار نامی آن جا بود که معلوم شد مربوطه به Ligue des Droits de I. Home می باشد و با او قرار گذاشتیم در محضر Ligue رفته مذاکرات بکنیم. مارسل ساما هم آن جا بود، اما نشد صحبت خصوصی با او بکنم به واسطه این که امروز در مجلس شورا جلسه مفصل داشتند و خسته بود، خاصه این که نتیجه موافق میل شان نبود، زیرا در استیضاح رای اعتماد به دولت داده شده بود. مادام هم افسرده بود. منبع: یادداشت های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، 1398، ص. 175. لینک کوتاه کپی لینک ...
یادداشتهای ناصرالدین شاه؛ یکشنبه 30 تیر 1268؛ رسیدیم به برمار ، جای قشنگ خوبی است
رسیدیم به برمار، جای قشنگ خوبی است خانه های ظریف پاکیزه دارد. جمعیت آن زیاد نیست؛ قریب هزار نفر در آن جا دیدیم به قاعده این ها زمستان این جا نخواهند [بود]. زن ها و مردهای خوش لباس در این جا هستند که معلوم است ییلاق آمده اند، می آیند می روند، دسته دسته ییلاق می آیند. عدد اهالی خود این جا که مقیم هستند جزئی است. یک رودخانه در آن جا دیدیم، آب کمی دارد، سنگ های بزرگ که آب می خورد به آن ها، صدا و کف می کند، بی صفا نیست. زن ها و دخترهای خوشگل در این جا دیدیم، گذشتیم. ...
سرفه کوتاه (5)
رفته شده در کوکو و من با تمام وجود، افسوس تمام عطرهای خوبِ غذاهای توی کوچه را می خوردم که همه را یک جا از سرم پرانده بود! و اینگونه شد که اولین تصمیم اعتراضی خودم را گرفتم؛ به اتاق رفتم و گفتم: من امروز غذا نمی خورم . اما مادرم که از گرسنگی من مطلع بود، می دانست مثل چی پشیمان می شوم و من هم که در جریانِ این فکر مادرم بودم، برای اثبات توانایی خودم در این نوع حرکت های اعتراضی، با شیرینی های مانده در ...
ستین: رابطه من با مسی خوب است
نگرانی ندارم. روی کارم تمرکز دارم و به چیزهایی که خارج از کنترلم هست هم فکر نمی کنم، ضمن اینکه در این باشگاه همیشه احساس کرده ام که مورد حمایت و پشتیبانی واقع شده ام. اگر اینطور نبود تا الان تصمیم دیگری گرفته بودم. او همچنین درباره دبل لیونل مسی مقابل آلاوز، اظهار داشت: حضور او در زمین بازی همیشه باعث متزلزل شدن حریف می شود. باید امیدوار باشیم که چندین سال دیگر هم بتوانیم از تماشای بازی های او لذت ببریم. رابطه من با مسی کم و بیش مانند رابطه ام با سایر بازیکنان تیم است. خب بعضی از افراد راحت تر ارتباط می گیرند اما در کل رابطه من با مسی خوب است. ...
محسن باباصفری: دو روز در فرودگاه معطل شدم و آخر به اصفهان برگشتم!
جمع کردن بازیکن ها در لیگ خودمان بود. اما باید اختلاف یورو و ریال را هم در نظر بگیریم که چقدر زیاد است. بچه ها تمام تلاش شان را می کنند که به تیم ملی برسند و لژیونر شوند و رزومه خوبی داشته باشند و هم از نظر مالی شرایط خوبی پیدا کنند و هم اسم و رسمی به هم بزنند. به نظر من در این شراط به خصوص امسال که هیچ برنامه ای هم نداشتیم، این قانون زیاد جالب نبود. حتی یکسری تیم و کشور هم برای لژیونری مشخص کرده بودند که آن هم زیاد جالب نمی شود. بهتر است کمی مهربانانه تر به بچه ها نگاه کنند و روی این تصمیم بحث بیشتری صورت بگیرد. من در لیگ هایی که بازی کردم هیچ وقت چنین چیزی را ندیده بودم. ...
خاطرات احمدپورمخبر از زبان خودش؛ از رفاقت با تختی تا درگیری با فرمانده ارتش شاهنشاهی!
ولش کردم رفتم خواننده شدم. آن را هم ول کردم. رفتم نیروی هوایی. صدایتان هم خوب است. در متهم گریخت مش قربون که بودید می خواندید!آن ها در فیلم نامه نبود؟ نه،چون قدیمی بود. برای شصت سال پیش بود. با فردین هم کشتی گرفتید؟ می دیدم. او وزن پنجم بود، من وزن اول بودم. خروس وزن بودم. در خیابان مردم چطور با شما برخورد می کنند؟ همه دوستم دارند ...