سایر منابع:
سایر خبرها
متهم به قتل : دوستم تنبلی کرد، او را زدم
با میله آهنی ضربه ای به سرش زدم که او بیهوش شد. من هم از ترس وسایلم را برداشتم و فرار کردم. نمی خواستم او را بکشم حتی قبل از اینکه من ساختمان را ترک کنم او زنده بود، اما ترسیدم که او را به بیمارستان برسانم. با توجه به اعترافات متهم و نظریه پزشکی قانونی که با گفته های متهم همخوانی داشت با وجودی که هنوز رد پایی از اولیای دم مقتول پیدا نشده بود از سوی رئیس قوه قضائیه به عنوان، ولی دم شرعی ...
ضربه شمشیر سامورایی برای قتل دوست
در ادامه وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل من به قصد قتل وارد درگیری نشده است. ضربه ای که او وارد کرده ارادی و کشنده نبوده است. با این حال از اولیای دم درخواست برائت موکلم را دارم.سپس سه شرکت کننده در دعوا که با قرار وثیقه آزاد بودند یک به یک از خودشان دفاع کردند.یکی از آنها گفت: من از محل کارم که میدان تره بار بود به خانه برگشتم و متوجه درگیری دوستانم شدم. من با ناصر رفاقت زیادی ...
مرد خشمگین جان پدر و مادر همسرش را گرفت
چرا به محل کار دخترش رفته و آبروریزی کرده ام. من هم عصبانی شدم و گفتم دخترت به من بی احترامی می کند. مشاجره ادامه داشت و پدرزنم که از طبقه دوم صدای دعوای ما را شنیده بود به خانه ما آمد. متهم ادامه داد: پدرزنم وقتی شنید ماجرا از چه قرار است ناگهان به سمتم هجوم آورد و چند سیلی در گوشم زد. درست در همان لحظه از خود بی خود شدم و کنترلم را ازدست دادم. چاقویی برداشتم و ابتدا به پدرزنم چاقو زدم و بعد به ...
حکایت خواندنی تسنیم از جهاد بانوی طلبه؛ از خدمت در بیمارستان کرونایی ها تا غسل جانباختگان کرونایی
ادامه داد: صبح روز بعد ساک به دست به بیمارستان مراجعه کردم، مسئولی که آنجا بود پرسید چه کاری می توانی بکنی؟ گفتم کمک پرستار، خدمات خلاصه هرکاری که کسی انجام نمی دهد را بسپارید به ما، انجام می دهیم. یادگاری بیان کرد: روز اول خیلی ها هشدار دادند که بچه داری، بیمار می شوی، جوان هستی چرا آمدی؟ در جواب فقط پرسیدم کارم را از کجا باید شروع کنم؟ در این مدت سعی کردم هرکاری چه خدماتی، چه نظافتی و ...
طناب دار از گردن قاتل تازه داماد برداشته شد
قضایی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت. در آن جلسه اولیای دم گفتند پسرشان تازه عقد کرده بود به همین خاطر برای عامل قتل درخواست قصاص دارند. در ادامه متهم که با قرار وثیقه آزاد بود، وکیل وی تبرئه موکلش را درخواست کرد. سپس دیگر متهمان نیز از خودشان دفاع کردند. در پایان هیئت قضایی با توجه به مدارک موجود در پرونده مصطفی را به قصاص و دیگر متهمان را به حبس محکوم کرد. این حکم با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور رفت و ...
داماد تهرانی، پدرزن و مادرزنش را سلاخی کرد!
خونین همسرم سعی داشت مانع چاقو زدنم شود که او نیز هدف ضربات چاقو قرار گرفت. متوجه نبودم چه کار می کنم که در این ضربات دیوانه وار که به پدر زن و مادرزنم می زدم خودم نیز زخمی شدم، دیوانه شده بودم که بالکن خانه رفتم و با فریاد به مردم می گفتم که من قاتل هستم که خیلی زود پلیس وارد خانه شد و من دستگیر شدم. بنا بر این گزارش، مرد جوان که با ضربات چاقو باعث مرگ پدرزن و مادرزنش شده است برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است و همسر این مرد در بیمارستان تحت درمان قرار دارد. ...
اعترافات عامل جنایت در بلوک 4
ماجرا را فاش کرد.او با معرفی متهم به قتل که پسر خواهرش است، در تشریح حادثه گفت: بعد از آن که با اعضای خانواده حسن (مرد 65 ساله) درگیر شدیم، همه در پایین بلوک و زیر پله ها بودیم که من به پسر خواهرم مجتبی زنگ زدم و به او گفتم که دعوا کرده ام.او هم با یکی از دوستانش سوار بر خودروی پژو پارس سفید رنگ به محل آمد و ناگهان به طرف اعضای خانواده مرد 65 ساله هجوم برد. سردار محمدکاظم تقوی با اشاره به عملیات ...
بدون اختلاف از سایپا جدا شدم
برای من که سالها در این تیم حضور داشتم سخت بود اما پس از بررسی هایی که انجام داده امسال تصمیم گرفتم در تیم دیگری بازی کنم و کار خود را در یک باشگاه جدید ادامه بدهم. دروازه بان سابق تیم سایپا درباره اینکه آیا جدایی اش از این تیم تصمیم شخصی بوده یا کادرفنی سایپا چنین نظری داشته اظهار داشت: هیچ گونه اختلافی با ابراهیم صادقی نداشتم و خودم ترجیح دادم از سایپا بروم امیدوارم در تیم جدید شرایط ...
قتل جوان تهرانی با شمشیر سامورایی
یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در آن جلسه پدر و مادر قربانی برای مجتبی حکم قصاص خواستند. مادر داغدار در حالی که اشک می ریخت گفت::پسرم به تازگی عقد کرده بود، اما مجتبی که با پسرم دوست بود، با بی رحمی زیاد و با ضربه های شمشیر او را کشت و با وثیقه آزاد شد. من به همین خاطر حاضر به گذشت نیستم. نزاع دسته جمعی در پلایین موجب قتل یک جوان سپس در ادامه ...
نظر وکیل محمد علی نجفی درباره قصاص نوید افکاری
که قتل توسط آقای نجفی صورت گرفته باشد نیز دچار تردید هستم. اسلحه ای که میترا استاد با آن کشته شده با اسلحه محمدعلی نجفی متفاوت بوده است و این نکته ای است که تردیدهای جدی درباره این پرونده ایجاد می کند. در شرایط کنونی حکم قطعی درباره این پرونده صادر شده و آقای نجفی به قتل عمد متهم شده اند که با توجه به رضایت اولیای دم بین دو تا ده سال زندان خواهد داشت. ...
تشییع جنازه صوری منافقین برای کشمیری
ترور آیت الله خامنه ای گفت وگویی با او ترتیب دادیم. بخش هایی از این گفت وگو را در ادامه می خوانید. - پیش از انقلاب ... البته من با مجاهدین کار نکردم. بعد از انقلاب که من وزیر بهداری شدم، یک بار بنی صدر به وزارتخانه آمد که گفتند آمده است تو را ببیند که گفتم من نمی خواهم او را ببینم. - بعد از انقلاب اسلامی هنگامی که شهید رجایی به من گفت مسئولیت وزارت بهداری را بر عهده ...
غواص ها بوی نعنا می دهند!/ دریادلان خط شکن
بر هم زدن به تصورم آمد. دنبال کریم گشتم و حتی صداش می زدم بلند و بی پنهان کردن خیلی چیزها. می خواستم بگویم که کریم برگردیم. بچه ها قتل و عام می شن اما به خودم گفتم: نه! دهانت را ببند....گفتم فقط جلو. سریع! بی حرف!... و فین زدم جلو. فاصله مان 20 متر هم نمی شد طناب را آوردم بالا و بی بی زهرا را صدا کردم و محکم تر فین زدم تا بقیه بفهمند این دیگر لحظه های آخر شنای ماست و درست در ...
داماد عصبانی پدر و مادر همسرش را کشت
برادر همسرم مینا، دوست و همکار بودم. از طریق او با مینا آشنا شدم و دو سال قبل ازدواج کردیم. پدر مینا صاحب این خانه 4 طبقه بود. بعد از ازدواج، پدرزنم طبقه چهارم را در اختیار ما قرار داد و مادرزن و پدر زنم در طبقه دوم ساکن بودند. دخالت های بی جا متهم ادامه داد: در این دو سال با همسرم اختلاف داشتم، اما خیلی جدی نبود. با این حال، چون با پدرزن و مادر زنم ساکن یک ساختمان بودیم، سر و صدای ...
قاتل: مقتول تنبل بود او را کشتم!
انجام بده. او با شنیدن این حرف عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. از او خواستم آرام باشد، اما او به فحاشی ادامه داد و به خانواده ام ناسزا گفت که با هم درگیر شدیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت کنترل اعصابم را از دست دادم که یک میله آهنی برداشتم و به سرش زدم. متهم در آخر گفت: وقتی یعقوب بیهوش روی زمین افتاد، از ترس فرار کردم تا اینکه بازداشت شدم. در این سال ها از خانواده یعقوب خبری نشده است. باور کنید او را مثل برادرم دوست داشتم، فقط می خواستم تنبلی را کنار بگذارد و کارهایش را خودش انجام دهد. از دادگاه درخواست گذشت دارم و پشیمانم. در پایان هیئت قضایی وارد شور شد. ...
درخواست دیه از قاتلی که در زندان مرد
به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد و پس از تکمیل تحقیقات پرونده آنها با صدور کیفرخواست به (شعبه 113 وقت) دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهمان در سال 92 محاکمه شدند و اولیای دم درخواست قصاص کردند. متهم هم وقتی در جایگاه قرار گرفت، با تکرار اظهاراتش گفت: من هاشم را کشتم چون او با شهادتش جان برادرم را گرفته بود. در ادامه مهدی هم در دفاع از خودش گفت: من هیچ دخالتی در قتل ...
جلسه دادگاه هم سلولی وحید مرادی برگزار شد
اتهام علی، هم بندی وحید مرادی در زندان، با اتهامی مجزا از پرونده وحید مرادی در محل دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. در این جلسه قاضی زالی گفت: علی پس از 8 سال توانست رضایت خانواده مقتول را اخذ کند و با توجه به اینکه حکم قصاص ساقط شده، علی متهم به اخلال در نظم و امنیت عمومی است و با توجه به حساس بودن اتفاق رخ داده در این خصوص پرونده شما در دستور بررسی قرار گرفته است. سپس نماینده ...
قصاص برای عامل قتل در عروسی
.... من از ترس فرار کردم. سپس متهمان دیگر یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و گفتند فکر نمی کردند نزاع منجر به قتل شود و قصد داشتند مقتول و متهم را از هم جدا کنند. در ادامه وکیل متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را مطرح کرد. سپس متهم ردیف اول یک بار دیگر در جایگاه قرار گرفت و خواستار بخشش اولیای دم شد و گفت از کاری که کرده، به شدت پشیمان است. او گفت: فرهاد جوان ...
اعلام رأی نهایی دادگاه برای قاتل وحید مرادی
متهم مطرح کردند و سپس متهمان یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. در این جلسه فیلم صحنه درگیری در زندان مورد بررسی قرار گرفت و وکلای متهم و اولیای دم نیز در حضور قضات فیلم را مشاهده کردند که قاضی موفق شد فردی را که به وحید مرادی ضربه زده است تشخیص دهد. این در حالی بود که سعید بار دیگر منکر ارتکاب قتل شد و گفت من در نزاع حضور داشتم اما ضربه کشنده را من به وحید نزدم. همان طور که قبلا هم گفتم چاقو را فرد ...
قاتل وحید مرادی به قصاص محکوم شد
. همان طور که قبلا هم گفتم چاقو را فرد دیگری به ما داد و او بود که با وحید دشمنی داشت و دلش می خواست وحید از بین برود. ما با وحید کاری نداشتیم. با پایان دفاعیات متهم ردیف اول و سایر متهمان، قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند و در نهایت یک بار دیگر سعید را در قتل مجرم تشخیص داده و با درخواست اولیای دم او را به قصاص محکوم کردند. ...
زن اسیدپاش در یک قدمی چوبه دار
با اسید بسوزانم تا قدری متوجه رنجی که سال هاست به ما داده، بشود اما نمی خواستم او را بکشم. پس از اظهارات صریح متهم و تکمیل تحقیقات، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده اش به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: شوهرم بسیار بداخلاق بود به هر بهانه ای مرا کتک می زد، اذیت می کرد و پول خورد و خوراک ...
قتل پدر زن و مادر زن بر سر ایمپلنت دندان همسر!
ساختمان چهار طبقه متعلق به خودش منتقل کنم و ما هم قبول کردیم و بدین ترتیب در طبقه چهارم آنجا زندگی مان را ادامه دادیم و همسایه پدر زن و مادر زنم شدیم. فکر می کردم، بعد از این زندگی ما شیرین تر شود و کمتر با هم درگیر شویم، اما اشتباه فکر می کردم، چون از روزی که محل زندگی ام را به خانه پدر زنم انتقال دادم، اختلافات ما بیشتر شد. پس از این درگیری های ما به خانواده همسرم کشیده شد و مادر زن و پدر زنم ...
کوری عاقبت ترس از کرونا
بینایی خودم را از دست دادم؛.پس از اظهارات شاکی، مأموران پلیس بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و هویت متهم و مخفیگاهش را شناسایی کردند. مأموران پایگاه دهم پلیس امنیت عمومی پایتخت موفق شدند با هماهنگی های قضایی عصر روز بیست ونهم شهریور متهم را در مخفیگاهش در حوالی میدان شوش دستگیر کنند و به پایگاه دهم پلیس امنیت عمومی تهران انتقال دهند. متهم به جرم انتسابی مبنی بر فروش الکل های تقلبی به شهروندانِ مضطرب از ابتلای به بیماری کرونا اعتراف کرد و پس از تکمیل پرونده برای ادامه روند رسیدگی قضایی به دادسرا معرفی شد. ...
خراسان در جبهه | مروری بر خاطرات صدای ماندگار دفاع مقدس
ما که اسیر شده بود خانواده اش از همین طریق مطلع شدند که پسرشان شهید نشده است. گزارش هایتان ممیزی هم می شد؟ من خودم وقتی گزارش می دادم با ملاحظات مسائل حفاظتی بود، البته کوتاه می شد و به خاطر این بود که موجز شود. محتوا را خودم در نظر می گرفتم. چه مواردی را خودتان ممیزی می کردید؟ موضوع هایی که آن زمان محرمانه بود مثلا رزمنده ای در مصاحبه خودش را معرفی می کرد و می گفت ...
روایتی از منش بزرگ یک رزمنده دفاع مقدس/ دل دریایی در دیار غواصان دریادل
زمان در همه خانه ها نبود. بعد از بیست روز یا یک ماه با تماس به منزل یکی از آشنایان گفتم در اهواز هستم. گفتند چرا اطلاع ندادی و ما یک ماه است که به دنبال تو می گردیم که در جوابشان گفتم شاید اجاره نمی دادید که بیایم و به آن ها گفتم که در منطقه هستم و از هر 45 روز، یک بار به مرخصی خواهم آمد. وی می افزاید: فرزند بزرگ خانواده بودم و پدرم نیز فوت کرده بود که من، خرج خودم، مادرم و برادرم را ...
نماینده مردم نهاوند در مجلس: خودرو دنا پلاس مجلس را نمی گیرم
بخصوص حوزه انتخابیه نهاوند بد است و در هر خانواده یک یا دو جوان تحصیل کرده بیکار هستند به همین دلیل وقتی اولین حقوق مجلس واریز شد دو حساب خیریه در دو بانک ملی و مهر اقتصاد نهاوند افتتاح کردم و در چهار ماه گذشته دریافتی من از مجلس به این دو حساب واریز شده است تا صرف کارهای خیر و عام المنفعه شود. شهبازی اظهار داشت: من با همان روحیه جهادی دوران خدمت در جهاد کشاورزی و استانداری هستم و خودم را ...