جراحی زیبایی داماد شرط دختر جوان برای ازدواج
سایر خبرها
اجیر کردن سارق
خواستگاری ام آمد و من به او پاسخ منفی دادم. کوروش از جواب رد ناراحت شد و کینه ام را به دل گرفت. شاید او در این ماجرا دست داشته باشد چون تنها کسی که می دانست من قرار است به دیدن خانواده ام بروم کوروش بود. بدین ترتیب مأموران به سراغ کوروش رفته و او را بازداشت کردند. کوروش که ابتدا منکر ماجرا بود، زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد، گفت: من در سرقت ها نبودم اما طراحی سرقت ها را من انجام داده ...
اجیر کردن سارق در ماجرای عشقی!
دختر مورد علاقه اش سه سارق اجیر کرده بود. وی گفت: من وضع مالی خوبی دارم و خودرو های مدل بالا خرید و فروش می کنم. مدتی قبل با شاکی آشنا و عاشق او شدم و به همین سبب از او خواستگاری کردم. من برای خرید خودروی مدل بالا خیلی به او کمک کردم، اما او بعد از مدتی با پسر پولدار دیگری رابطه دوستانه بر قرار کرد و به خواستگاری من جواب رد. من از او کینه به دل گرفتم و سه پسر جوان را برای سرقت خودرو و خانه اش اجیر کردم. تحقیقات برای دستگیری سه سارق اجیر شده ادامه دارد. ...
بازداشت جیب بر اتوبوس BRT
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، سرهنگ کارآگاه "علی کنجوریان" گفت: پرونده ای با موضوع سرقت یک دستگاه تلفن همراه به شیوه جیب بری در کلانتری 128 تهران نو به دادخواهی یک شهروند خانم تشکیل و با دستور مقام قضائی پرونده برای رسیدگی تخصصی به پلیس آگاهی ارجاع شد. وی بیان داشت: شاکی در این خصوص اظهار داشت، بیست و هفتم شهریورماه حین بازگشت به خانه از اتوبوس BRT استفاده کردم که پس از ...
انکار متهم به قتل در دادگاه: به خاطر گاو و گوسفند آدم نمی کشم
.... ما باهم اختلاف داشتیم، اما من آدمی نیستم که به خاطر گاو و گوسفند آدم بکشم. من دامدارم و در زمان حادثه هم در محل کارم بودم. اما در آن زمان کسی پیشم نبود که حضورم را شهادت دهد. بیشتر بخوانید 70 ضربه چاقوی عروس بر پیکر مادرشوهر! جراحی زیبایی داماد شرط دختر جوان برای ازدواج پایان 4 ماه زندگی مخفیانه زن و شوهر قاتل بعد از اظهارات متهم قضات وارد شور شدند و بر اساس ...
انتقام خواستگار شکست خورده با اجیر کردن 3سارق
سرقت خودروی مزدای او نیز اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل با سوگل آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتیم. او می خواست ماشین بخرد. من چون در کار خرید و فروش ماشین بودم خودروی مزدا را برایش پیدا کردم. بخشی از پولش را خودم دادم و سند به نامش خورد. تصورم این بود که قرار است با او ازدواج کنم. اما سوگل مرا فریب داد. او بعد از مدتی به من جواب منفی داد و گفت قصد ازدواج ندارد. من اما متوجه شدم که به تازگی با پسری آشنا شده ...
ماجرای پیچیده یک قتل | سرنخ ماجرا دست یک زن بود
این حرف خیلی ناراحت شدم چراکه کوروش را مثل برادرم دوست داشتم. وقتی من در زندان بودم او به خانواده ام خیلی محبت کرده بود و من خودم را مدیون او می دانستم. متهم در ادامه گفت: شب حادثه با کوروش به سمت خانه می رفتیم که ناگهان ایستاد و در حالی که مرد جوانی را به من نشان می داد گفت این همان کسی است که مزاحم همسر من شده است. در یک لحظه عصبانی شدم و به سمت آن مرد رفتم. بعد با او گلاویز شدم ...
بخشش مردی که به هواداری دوستش آدم کشت
به گزارش صبحانه ، پسری که در یک درگیری به هواداری دوستش جوانی دیگر را به قتل رسانده بود، بعد از گذشت 10 سال موفق به جلب رضایت اولیای دم شد و به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. 10 سال قبل به پلیس خبر رسید جوانی در یک درگیری خیابانی جانش را از دست داده است. زمانی که تحقیقات دراین باره آغاز شد، مأموران متوجه شدند عامل این درگیری دو مرد جوان به نام های کامران و وحید هستند. بررسی ها ...
ماجرای خواستگاری موزیسین برجسته از همسرش
ماجرای خواستگاری حسین دهلوی از من کمی خنده دار است. آقای میرنقیبی که ناظم نوبت عصر آن زمان هنرستان بود چند بار مرا کنار کشید و درباره خانواده ام سوال کرد. من هم رفتم به همکلاسی هایم گفتم فکر کنم می خواهند از همه بچه ها تحقیقات کنند. چند روز بعد گفتند ما می خواهیم یک روز بیاییم منزل شما، به پدر و مادرت خبر بده. من باز هم متوجه نشدم؛ چون در این فضاها نبودم. به بچه ها گفتم فکر کنم از طرف هنرستان می خواهند به خانه همه سر بزنند. یک روز که من هنرستان بودم به خانه ما آمدند و وقتی من برگشتم پدر و مادرم گفتند برای خواستگاری آمده بودند. من خیلی تعجب کردم و پرسیدم از طرف چه کسی؟ گفتند حدس بزن، مربوط به هنرستان می شود. من هر کسی را به ذهنم رسید گفتم به غیر از دهلوی. وقتی گفتند خواستگار دهلوی است من شوکه شدم. باورم نمی شد. گفتم مگر می شود؟ دهلوی خیلی بداخلاق است! من هیچ گاه متوجه توجه استاد به خودم نشده بودم؛ اما بعد که فکر کردم، تازه معنی بعضی از رفتارهایشان را متوجه شدم. به عنوان ...
تبرئه مرد اعدامی بعد از 19 سال
...> پسر عاشق پیشه وقتی فهمید دختر مورد علاقه اش به خاطر قیافه به او جواب رد داده است دست به سرقت زد. بیشتر بخوانید کلاهبرداری تلفنی 3 میلیاردی در پایتخت رئیس پلیس فتا تهران از دستگیری اعضای باند خانوادگی خبر داد. بیشتر بخوانید توصیه پلیسی: کلاهبرداری تحت نام صندوق های قرض الحسنه برابر رصد و پایش این پلیس در فضای مجازی و برابر اعلام گزارش های ...
نه ره گریز دارم ، نه طریق آشنایی
که باید از زباله جمع شود هیچوقت انسان گرسنه ای را سیر نخواهد کرد و برای سیر شدن آدم ها حفظ کرامتشان اولین شرط زندگی اجتماعی است !! نمیخواهم متفکرانه ایراد بگیرم که چرا پنج بچه با این شرایط ؟ چرا راه دیگری برای معاش برنگزیده اند ؟ و چرا بچه ها را با خود همراه کرده اند! همه ی سوالاتم را این پدر و مادر پاسخ گفتند ، کاملا قانع شدم که حق با آنهاست ، این وسط ماند دختر خوشروی کلاسِ ...
گفتگو با دو آزاده که چند سال بعد از شهادت به خانه بازگشتند!
یکسره آستین پیراهنم را بالا می زدند تا باور کنند سالم هستم. سر مزار خودم حاضر شدم! روز بعد سری به مزارم زدم. من از قافله شهدا جا مانده بودم و تنها اسمی از من به عنوان شهید روی سنگ نوشته شده بود. بنیاد شهید از ما خواست سنگ قبر را در بیاوریم. اما قبر همچنان سرجای خودش مانده است. اگر هم دیگر عمری باقی نباشد همان جا خانه ابدی ام خواهد شد. 12 روز بعد از ازدواج خبر شهادتم را دادند ...
پرونده آرمان و غزاله به کجا رسید؟
به سر خیابان بردم و آن را در کنار یک سطل زباله رها کردم و نمی دانم بعد از آن چه بر سر جنازه آمد. من به غزاله علاقمند بودم و ضربه کشنده ای به او نزدم. فرصت دوباره اولیای دم به آرمان / پسر جوان قصاص نشد در پایان جلسه قضات دادگاه، آرمان را به قصاص محکوم کردند. با گذشت 6 سال از این ماجرا و در حالی که هنوز جسد غزاله پیدا نشده بود آرمان پای چوبه دار رفت، اما پدر و مادر ...
تبرئه مرد محکوم به اعدام بعد از 19 سال
شکایت پرونده ای تشکیل شد و مأموران آگاهی برای دستگیری مرد جوان راهی پارک مورد نظر در غرب پایتخت شدند. در تحقیقات میدانی، مشخصات پسر جوان به دست آمد و مأموران با این احتمال که ممکن است او بار دیگر به پارک برگردد آنجا را زیر نظر گرفتند و چند ماه پس از این ماجرا، وی دستگیر شد. امیر 19 ساله در تحقیقات اولیه به جنایت سیاه اش به خاطر وسوسه های شیطانی اعتراف کرد و با دستور قاضی روانه زندان شد. اما ...
جراحی زیبایی داماد، شرط دختر برای ازدواج
خلیج فارس:پسر عاشق پیشه وقتی فهمید دختر مورد علاقه اش به خاطر قیافه به او جواب رد داده است دست به سرقت زد تا هزینه عمل های زیبایی چهره اش را فراهم کند. چند موتورسوار و راننده یک خودرو که شاهد این ماجرا بودند به تعقیب سارق موتورسوار پرداختند وی که با کلاه کاسکت صورتش را پوشانده بود، در حال فرار بود که ناگهان با خودروی نیسانی برخورد کرد و تعادلش را از دست د ...
انگیزه عجیب پسر جوان برای سرقت | او فقط زشت بود
نخستین بار است که دست به سرقت می زند. او توضیح داد: چند وقت قبل با دختری در یک مهمانی آشنا شدم. خیلی به او علاقه مند شده بودم اما یک روز که با هم بیرون رفته بودیم به من گفت دماغ و دندان هایت زشتند و اگر دماغت را عمل کنی و دندان هایت را لمینیت، چهره ات خیلی بهتر می شود. وی ادامه داد: از آن به بعد از قیافه ام نفرت پیدا کردم. اعتماد به نفسم را از دست دادم و دلم می خواست جراحی ...
از آبادان تا تبریز در روایت مهاجران جنگی خوزستان
سختی ها زندگی کنار آنها خوب بود.خیلی ها اینجا دختر گرفتند و دختر دادند و بعد از جنگ هم ماندگار شدند و برخی از خانواده ها هم بعد از جنگ به زادگاهشان برگشتند. اما من ماندم و در همین جا ازدواج کردم . این مسئول درباره اعزام به جبهه توضیح می دهد: 14ساله بودم که خواستم به جبهه بروم و شناسنامه ام را هم دستکاری کردم اما فهمیدند و من را برگرداندند اما دو سال بعد در 16 سالگی به همراه لشکر عاشورا ...
تازه عروس تهرانی به جای داماد با پسر نامحرم به ماه عسل رفت
کنیم .یک ساعت بعد امیر سر قرار حاضر شد. به جای عذرخواهی طلبکارانه حرف می زد و به خودش به خاطر دست درازی به ناموس من حق می داد. دیگر نمی توانستم خوددار باشم و به همین دلیل با چاقویی که به همراه آورده بودم به او حمله ور شدم و با دیدن لباس های خونی امیر ترسیدم و از محل فرار کردم. چند دقیقه بعد به مرجان زنگ زدم و او با گریه و زاری گفت امیر را به بیمارستان برده اند. برای آرام کردن ...
روایت دردناک یکی از فرماندهان عملیات والفجر 10 از بمباران شیمیایی حلبچه / زن و بچه روی هم تلمبار شده ...
از ازدواج در منطقه بودم و در عملیات خیبر از ناحیه دست مجروم شدم که پس از مجروحیت به اهواز اعزام شدم و بعد نیز به بیمارستان شیراز ما را منتقل کردند که در آن جا شهید رضا ابراهیمی هم حضور داشت و از روز بعد آماج تلفن زدن ها شروع شد، چون آقا رضا به بچه های گناباد خبر داده بودند که اثباتی هم اینجاست و مجروح شده. از آقای اثباتی در مورد واکنش خانواده در مورد این مجروحیت پرسیدیم. اما جواب خیلی ...
نقشه زوج طمعکار برای اخاذی از مهندس پولدار
برایم چای بیاورد من هم قبول کردم اما وقتی چای را نوشیدم بی هوش شدم ساعتی بعد که به هوش آمدم متوجه شدم تمام پول، اسناد و مدارک، دلارها و طلاهایم به سرقت رفته است. مرد جوان ادامه داد: ساعتی بعد هم محیا با من تماس گرفت و عکسی برایم فرستاد که شوکه شدم چرا که وقتی من بی هوش بودم او در شرایط نامناسبی از من عکس و فیلم تهیه کرده بود و با آنها تهدیدم کرد که اگر با او همکاری نکنم؛ آبرویم را می برد ...
تجاوز به دختر 18 ساله مشهدی
دستگیری متین این پرونده وارد مرحله جدیدی شد و چهار عضو دیگر این باند نیز در عملیات های جداگانه دستگیر شدند. متین (جوان 20 ساله) در بازجویی ها گفت: پدرم منزلی را که در مشهد داشتیم به پدر م (دختر 18 ساله) اجاره داد و من شماره تلفن او را از روی قولنامه بنگاه املاک (اجاره نامه) یادداشت کردم و قصد داشتم با آن دختر ارتباط برقرار کنم اما وقتی با مخالفت دختر روبه رو شدم برای دیدن او به مشهد ...
پایان سرقت های خشن دو نفره مجرمان سابقه دار در مشهد
ناحیه کتف و دست هم دچار جراحتی سطحی شده بود. می گفت چند سالی در این مسافرخانه مشغول به کار است. می گفت مشغول نظافت سالن مسافر خانه بوده که ناگهان مردی جوان وارد محل می شود و با چاقو چند ضربه به او می زند. فرد ضارب بعد از دقایقی کارگر نگون بخت مسافرخانه را با تهدید و توسل به زور در اتاقی حبس و در آن را هم به رویش قفل می کند و بعد گوشی تلفن همراه او را به همراه موتورسیکلتش سرقت و فرار می کند. با اعلام ...
بازداشت دزد سحرخیز در پاتوق خلافکاران
در طبقه همکف خواب بودند که ناگهان متوجه حضور مردی ناشناس در خانه شدم. وقتی دقت کردم، دیدم که آن مرد دزد است و در حال جست وجو در کیف من است. در حالی که به شدت ترسیده بودم از جایم برخاستم که مرد سارق من را تهدید به مرگ کرد و خواست که گردنبند، دستبند و گوشواره هایم را به او بدهم که از ترس جانم همه را به او دادم. لحظاتی بعد آن مرد با سرقت طلاهایم که 30 میلیون قیمت داشت از خانه فرار کرد و من پلیس را با ...
سرقت از همسایه برای تأمین هزینه مواد مخدر
عنوان شاکی گفت: یک جوان لاغر اندام حدودا 30 ساله وارد منزلم شد و درحالی که خواهر، پدر و مادرم در طبقه پایین خواب بودند، چهار دستگاه گوشی تلفن همراه آن ها را سرقت کرد و به طبقه بالا که من به تن هایی آنجا خواب بودم، آمد و در حال جست وجو از داخل کیف زنانه من بود که بیدار شدم. او با تهدید از من خواست صحبت نکنم و طلاجات خود را به او بدهم و گردنبند، دستبند و گوشواره ای را به ارزش 30 میلیون تومان سرقت و از ...
داماد عصبانی پدر و مادر همسرش را کشت
، گفت: با برادر همسرم مینا، دوست و همکار بودم. از طریق او با مینا آشنا شدم و دو سال قبل ازدواج کردیم. پدر مینا صاحب این خانه 4 طبقه بود. بعد از ازدواج، پدرزنم طبقه چهارم را در اختیار ما قرار داد و مادرزن و پدر زنم در طبقه دوم ساکن بودند. متهم ادامه داد: در این دو سال با همسرم اختلاف داشتم، اما خیلی جدی نبود. با این حال، چون با پدرزن و مادر زنم ساکن یک ساختمان بودیم، سر و صدای دعوای ما را ...
قتل جوان تهرانی با شمشیر سامورایی
اعتراف کرد و گفت: در آن دعوا مست و عصبانی بودم که تصمیم گرفتم اسماعیل را ادب کنم.شمشیرسامورایی را برداشتم و به سمت محل زندگی اسماعیل رفتیم. در بین راه سه نفر از دوستانم را هم دیدم و ماجرا را با آنها در میان گذاشتم. آنها در حالی که چوب و چماق در دست داشتند همراهم آمدند.وقتی به محل رسیدیم من و اسماعیل با هم درگیر شدیم اما دوستانم فقط شاهد ماجرا بودند و هیچ ضربه ای به او نزدند. و ی ادعا کرد ...
عکس های من از جنگ نشانه دید زنانه به دفاع مقدس است
لوموند باشد که عکس نداشت. برای همین عکاسانی که در این روزنامه دور هم جمع شده بودند، پراکنده شدند و من هم به تحریریه، سرویس شهرستان ها رفتم و در آنجا مشغول به کار شدم. شخص ابوالحسن بنی صدر را در قامت یک مدیرمسئول چگونه دیدید؟ وی دارای چه خصال و ویژگی هایی بود؟ من قبل از اینکه در روزنامه انقلاب اسلامی مشغول به کار شوم، چند نوبت ایشان را در انگلیس، فرانسه و جا های دیگر دیده بودم ...