سحر ؛ غرق در عاشقانه های حسینی| از دولتِ وصال تا محنتِ فراق+ فیلم و عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
زمان شهادت شهید قانع و حادثه پلاسکو نتوانستم خودم را کنترل کنم/ پلاسکو حاصل خطای دیگران بود
به گزارش ایلنا، جلال ملکی (سخنگوی آتش نشانی) در ابتدا از زندگی خود گفت: در دوران ابتدایی کنار مدرسه ما پایگاه آتش نشانی بود؛ من آتش نشان ها را می دیدم و از همان جا به این شغل علاقه مند شدم. تصمیم داشتم وارد دانشکده افسری شوم اما مادرم راضی نبود و من کنار گذاشتم. آن روزها ورزشکار بودم و بوکس کار می کردم. شاگرد مغازه بودم اما آن کار را دوست نداشتم. او ادامه داد: پدرم کارمند اداره پست بود ...
اخرجوها بسلام آمنین!/ نوزادها به چه زبانی می خندند؟
...! در همین ابراهیمیه است که شمار گوسفندانی که به دنبال صاحبانشان می روند، توجه هر بیننده ای را جلب می کند. تا به حال به گوسفندان حسودی نکرده بودم! می برندشان برای قربانی شدن نزد امام! وقتی که اذا الوحوش حشرت داریم، اهلی های قربانی، چگونه محشور می شوند؟ به سیطره ابراهیمیه نزدیک می شویم که یک موکبِ کفاشی می بینم. به گمانم روز آخر سفر، زمان مناسبی است که برای کفش هایی که ...
واکنش امام خمینی (ره) به شکست در برخی عملیات های دفاع مقدس/ پنهان کاری بی مورد از اعتبار تاریخ دفاع مقدس ...
بودم و پاسخ نامه هایم را نمی داد تا اینکه نامه ای از سوی سپاه به دستم رسید که جعفر در درگیری با ضدانقلاب به شهادت رسیده است. خدا در کردستان به جعفر گفت که دوستش دارد. جعفرعلی گروسی در 17 مهر سال 66 به شهادت رسید. بعد از اتمام جنگ تحمیلی، بار ها عکس های شهید گروسی را در رسانه ها و فضای مجازی منتشر کردم. یک روز پدر جعفر 28 سال بعد از شهادت وی، به دفترم آمد و خواست تا برایش خاطرات پسرش را ...
واکنش امام خمینی(ره) به شکست در برخی عملیات ها
من پرسید چند سال در جنگ حضور داشتی؟ پاسخ دادم: 100 روز . گفت چه مدت در جبهه بودی؟ گفتم: 50 ماه. فضای دفاع مقدس بر روایت جنگ تحمیلی ارحج است یک بسیجی در مدت 90 روزی که به ماموریت می رفت. 80 روز در فضای معنوی اردوگاه و 10 روز در درگیری بود. آن فضای معنوی که خدا را ناظر بر اعمال خود دیدند، ارزشمند است و امثال من دلشان برای آن روزها تنگ شده است. تانک و ترکش زدن، هیچ لذتی ندارد. آن ...
کسب نوبل برایم دور از انتظار بود
گرفته است: _ برای نخستین بار چطور از خبر انتخاب شدن تان به عنوان برنده نوبل مطلع شدید؟ امروز صبح، یک ربع مانده به ساعت 7 بامداد تماس تلفنی داشتم. تازه از خواب بیدار شده بودم. مردی که خودش را به عنوان منشی آکادمی سوئدی معرفی کرد گفت: “من با شما تماس گرفته ام تا به شما اطلاع دهم برنده جایزه نوبل شده اید.” نمی توانم به یاد بیاورم چه گفتم، اما تردیدهایی در صحبت هایم وجود داشت ...
دقایقی پای بساط کوله پشتی خاطرات زائران اربعین/ گرچه دوریم با تو سخن می گوییم
پر می کشید ولی بنا به شرایطی امکان حضور نداشتم. اغلب پدرم با اردو یا مسافرت هایی که قرار بود تنهایی بروم، مخالفت می کرد، به یاد ندارم جایی خواسته باشم بروم که اولش پدرم مخالفت نکرده باشد اما این بار فرق داشت؛ با شروع شدن محرم دغدغه ام شده بود که باید حتما امسال به سفر اربعیت بروم و حتی از شش ماه قبل کتانی با نیت پیاده روی اربعین گرفته بودم. وی ادامه می دهد: در محل کارم هر سال همکارانمان ...
994/ شهید حسین همدانی: ما به انقلاب بدهکاریم/ ولایت پذیر باشید
.... خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم. از همه دوستان و آشنایان حلالیت می طلبم، از امام و مولایم حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله العالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا ان شاءالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند. از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که ...
مصاحبه مدیر انجمن شهید آنیلی با پروفسور بونو
اتفاقا یکی از دوستان...بوده در همان سال اول که مسلمان شدم،شیعه هم شدم بعد از چند ماه مثلا.اونوقت من شروع کرده بودم از وقتی که مسلمان شدم برگشتم به دانشگاه.چون من درس ترک کرده بودم برای تحقیقات در دین ،میخواستم یک مذهب،یک مکتب،یک معنویت گمشده بازم دنبالش بودم،ولی رفتن به هند مشکل بود،راه پیدا نمیکردم،با اثار رنه گنون که آشنایی پیدا کردم و مسلمان شدم فهمیدم که میشه هم مذهب داشت حتی در دل تمدن عربی، ...
اس ام اس و پیام تبریک روز جهانی دختر؛ متن زیبا روز دختر از طرف مادر و پدر
فرارو- 11 اکتبر مصادف با 19 مهر ماه روز جهانی دختر است این نامگذاری از سال 2012 در سازمان ملل ثبت شد و هدف آن حمایت از فرصت های برابر برای دختران و آگاهی بیشتر در مورد نابرابری جنسیتی است. شعار دیگر روز جهانی دختر توانمند سازی دختران در طول سال و سال های آتی است. البته در کشور ما هم روز اول ماه ذی القعده، مصادف با روز ولادت حضرت فاطمه معصومه (س) به نام روز دختر نامگذاری شده است. به ...
شجریان به روایت شجریان
همدیگر را می یابند که مثل هم باشند. مسئولیت در قبال جامعه هر چه توجه جامعه به کار من بیشتر شود موقعیت مرا حساس تر و مسئولیتم را سنگین تر می کند. بارها با خود فکر کرده ام که لااقل بار را درست به منزل برسانم. آنچه مردم توقع دارند برآورده کنم و کیفیت کار را بالا ببرم. هنرمند شدن ساده است ولی هنرمند باقی ماندن خیلی سخت است. توقعات گوناگونی از هنر وجود دارد. هنرمند از یکسو باید به تاریخ ...
قدم قدم با ام وهب های مکتب عاشورا، از دل تا کربلا
شهید شد، هیچ وقت گریه نمی کنی، ما فهمیدیم شهید شده، چند روزی سعید را اشتباهاً برده بودند شیراز، شبی که خبر آوردند گفتم می دانم شهید شده! فقط بگویید آوردنش اصفهان یا نه. من بودم و فاطمه خانم و حاج آقا که خیلی بی تابی می کرد، همان شب خواب سعید را دیدم، گفت مامان از قفس آزاد شدم، آزاد شدم، آزاد شدم، من هیچ چیز ماجرا را نفهمیدم، حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) بالای سرم بودند، یک گُل دادند بو ...
مرگ عجیب رییس باند مخوف تهران در صحنه فرار از دست پلیس
...، اما خبری ازش نبود تا اینکه بعد از 7 ماه وقتی سرکوچه شان بودم او با یک خودروی سوناتا وارد خیابان شد و وقتی سوار خودرویش شدم همان ا بتدا یک میلیون تومان به من پرداخت کرد و فردای آن روز وقتی دیدمش پیشنهاد دزدی را داد و، چون بیکار بودم و هیچ پولی نداشتم پیشنهادش را پذیرفتم. چقدر پول به دست آوردی؟ پول زیادی به دست نیاوردم. از این پول سرقتی برای درمان پای مادرت ...
روستاها بزرگترین سنگر در دوران دفاع مقدس بودند/کبوتری که معجزه الهی شد
جبهه های جنگ می آمدند. این جانباز با شهدای مشهوری از جمله شهید غزنوی، برونسی ، حسین جوانان هم سنگر بوده و می گوید: یک روز در سنگر مشغول بودیم که ناگهان کبوتری در نزدیکی سنگر ما آمد و سایر هم رزم هایم به دنبالش دویدند و من در حالیکه فریاد می زدم کبوتر را رها کنید، به بیرون سنگر آمده بودم که همان لحظه موشک وسط سنگر ما خورد و همه متعجب شدیم و آمدن کبوتر به سنگر ما، واقعا معجزه الهی بود که ...
مهمان های آقا
مهمان های آقا به گزارش قم نیوز نگاهی به مادر می کنم. روی همان سکویی نشسته است که من چند روز قبل یک روز تمام را نشسته بودم. روز سومی بود که مادر را گم کرده بودم. سه روز تمام دنبال مادر گشته بودم. روی این سکو نشسته بودم و به مادر فکر می کردم. ظهر روز شانزدهم ماه صفر نمی دانم دقیقا بین کدام عمود بود که مادر را گم کردم. عرق از سر و روی مادر راه افتاده بود. او را روی یک صندلی پلاستیکی ...
سفرنامه اربعین| تک تک قدم هایم نذر آمدنت/ قدم قدم تا تکمیل عاشقی
در حرم اقامه کنیم. این بار جمعیت چند برابر از روز قبل و حتی سال گذشته بود. باز هم سیل جمعیت ما را به داخل صحن و سرای حضرت علی(ع) سوق داد و با حرکت بانوان در منتهی الیه صحن حضرت علی(ع) راه می رفتیم تا برای اقامه نماز مغرب و عشا آماده شویم. فرصتی حتی به اندازه یک قدم برداشتن به عقب نبود، هرچه بود، موج جمعیتی دیده می شد که به سمت جلو می رفتند، دریایی که به عشق ماه به مَد رسیده بود. در همین حین گوشه ...
اربعین و کوله باری که جامانده
حسین در گوشم است. هنوز عطر محبتی که تمام فضا را پر کرده بود حس می کنم. هنوز چشمانم به یاد لحظه ای نگاهم گنبد و گلدسته ارباب را دید اشکبار می شود. اما امسال تمام سهمم از اربعین حسینی شده است خاطرات و آرشیو تصاویر شخصی ام. جاده عاشقی و خاطراتش را از ما گرفته اند و حالا حسرتش مانده به دلمان. سال پیش میان جمعیت ایستاده بودم و معجزه ای بی نظیر را تماشا می کردم و حالا باید به تصاویر تلویزیون ...
مزایده هدیه امام حسین(ع) به نیت دل های بی قرار
گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ مریم شریفی: این پیکان، تنها سرمایه من است اما دلم می خواهد در راه آقا (ع) خرجش کنم. می فروشمش تا با پولش چند زائر اربعین اولی تنگدست را به آرزویشان برسانم. ثروتمند نیستم ها. اتفاقاً مستاجریم و صاحبخانه پول پیش را 2 برابر کرده. از 3 فرزندم هم یکی شان تحت درمان است و... اما دلم می خواهد پولی که برای روز مبادا کنار گذاشته ام، فقط در راه سفر کربلا خرج شود. حالا حاضرم به هرکس که به خاطر مشکل مالی نمی تواند به ...
برپایی موکب اربعین در جوار شهدای رشت
به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، امام حسین (ع) با قیام خود در سال 61 هجری قمری اتفاق و نهضتی بسیار مهم را در تاریخ بشریت رقم زد و به گواه مورخان نهضت امام حسین انسان ساز بوده و باگذشت قرن ها همچنان حرکت اثربخش سیدالشهدا در گوش تاریخ پیچیده و انسان های آزاده به صورت پیام های حق طلبانه آن عزیز گوش فرا می دهند. دین مبین اسلام یکی از کامل ترین دین در بین ادیان الهی بوده و همواره مورد آماج ...
وقتی خادم حرم امام حسین(ع) خادم بیماران کرونایی می شود
اربعین آن سال، در سامرا بودم. چند ماهی بود که توفیق حضور در جمع مدافعان حرم را پیدا کرده بودم. 20 روز مانده به اربعین ، تصمیم گرفتم به ایران برگردم، 10 روز بمانم و بعد همراه خانواده ام برای شرکت در پیاده روی اربعین حرکت کنیم. اما به دلیل عملیاتی که طراحی و اجرا شد، نتوانستم به ایران بیایم. در سامرا ماندم و قصد کردم از همان جا خودم را به نجف برسانم و برای پیاده روی اقدام کنم. اما در همان روزها متوجه شدم ...
نوه ام راه و رسم شهادت را از دایی هایش آموخت
محمدرضا هم اسم پسر شهیدتان است، چطور راهی دفاع از حرم شد؟ محمدرضا متولد سال 74 در تهران بود. طلبه دانشگاه امام صادق (ع) که سال 94 به عنوان تکاور بسیجی راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روز های ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم به شهادت رسید. محمدرضا دهقان امیری هفت سال بعد از شهادت پسرم محمدرضا به دنیا آمد. قبل از تولد محمدرضا، مادرش خواب دیده بود برادر بزرگش ...
وقتی زائران، در تور صیادهای عراق گرفتار می شوند!/ نگاه عاقل اندر سفیه گاومیش ها!
) به سوی پلی دیگر در طویریج در حرکتم؛ جسر هندیه. می خواهم به منطقه الهاشمیات بروم؛ منطقه ای که نوه های امام حسن(ع) در آن مدفون اند. در کنار پل سبز هندیه، راهی است که نمی دانم به کجا می رود! پرسان پرسان همان راه را ادامه می دهم. وسط راه یک پیرمرد موتوری می گوید کجا می روی؟ می گویم الهاشمیات! می گوید دور است؛ بنشین! مرا اندکی جلوتر پیاده می کند. می گوید از این جا تاکسی بگیر. با او خداحافظی ...
تقدیم به باران و هم نسلان او
ارزشمند افغانستانی را که در زمان دیگری و برای موضوع دیگری سروده شده در جمع فاطمیون می خوانده: غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت // پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت منم تمام افق را به رنج گردیده // منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده چگونه باز نگردم، که سنگرم آنجاست // چگونه؟ آه، مزار برادرم آنجاست چگونه بازنگردم که مسجد و محراب // و تیغ، منتظر بوسه بر سرم ...
شوق را رد کرده ایم و از فراق کربلا/ کارمان دارد به مرز جان سپردن می رسد
گذشت از شب آخر دیدار چهل روز گذشت از همان شب که زن و بچه ی دلخونت را من شدم قافله سالار چهل روز گذشت از شبی تلخ که همراه یتیمان بودم وسط شعله گرفتار چهل روز گذشت از شب شام غریبان که زمین می افتاد پسرت با تن تب دار چهل روز گذشت از غروبی که تنت زیر سم مرکب رفت من شدم بی کس و بی یار چهل روز گذشت از غروبی که دو تا ...
اربعین و زیارتی با پای دل از خاک تا افلاک
کمرباریک خالی است، عطر اسپند در مسیر نمی پیچد، خبری از سینی های بزرگ نذری بر دستان کوچک دختران و پسران نیست اما باز هم دل ها به یاد حسین (ع) می تپد و اینگونه است که بار دیگر معجزه عشق سالار شهدا در دل هویدا می شود. در شرایطی که کرونا برگزاری هرگونه مراسمی را سخت و محدود کرده ارادت لرستانی ها به سرور و سالار شهیدان همچنان مثالزدنی است و هرچند فرصت خدمت به زایران حرم 6 گوشه گرفته شده است اما ...
گوشه ای از خاطرات شیرین راهپیمایی اربعین
شدم که تأخیر بیش از این روا نیست و خوب است اقدام کنم. برای ویزا اقدام کردم و در جستجوی راهی برای رفتن بودم، اما به جهت ازدهام زوار و دشواری سفر در ایام اربعین، نگرانی ها و تردیدهایی داشتم. قیمت بلیط هوا پیما به دو میلیون هم رسید و بالإجبار از سفر هوایی منصرف شدم. تا اینکه ظهر روز چهارشنبه هفدهم ماه صفر و نوزدهم آذرماه 1393، عزم را جزم کردم که این سفر را به صورت زمینی انجام دهم. ساعت دو ...
درد و دل موکب های خانه نشین/ پاهایی که بهانه پیاده روی اربعین دارند
.... از او پرسیدم در کودکی کربلا مشرف شدید که در جواب گفت خیر و ادامه داد: بعد از باز شدن مسیر کربلا مشرف شدم که هر بار آن عاشقانه بود و امیدوارم باز هم بروم. این را می گوید و بغضی که همراهی اش می کند. حاج حسین به 40 سفر خود به کربلا اشاره می کند و از تشرف به اولین سفر خانه خدا می گوید: سال 1366 کارمند آموزش و پرورش بودم. یک روز وقتی وارد اداره شدم یکی از همکاران گفت: دیشب ...
حماسه تمدن ساز اربعین یک همایش بین المللی برای نمایش عشق است
داغ چه بود؟ همان طور که می دانید انتخاب نام برای یک کتاب از سخت ترین مراحل کار است، در آن روزهایی که به دنبال نام مناسب برای کتاب بودم به سخنانی از رهبر معظم انقلاب برخوردم که در چهل و هفت سال پیش یعنی در روز اربعین سال 1352 ایراد شده بود. ایشان در آن سخنرانی عاشقان امام حسین علیه السلام را که در این ایام به سوی کربلا می روند به گلوله های داغی تشبیه کردند که به قلب دشمن فرو می روند. ...
دوربین تسنیم در پشت صحنه برنامه ای متولد اربعین/ دلتنگی های صابر خراسانی برای کربلایی که قسمت نشد + فیلم
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، برنامه تلویزیونی که چند سال پیش با اجرای شهرام شکیبا موکب به موکب جلو می رفت این روزها با معرفی چهره های گمنام و قصه های تأثیرگذار به راه خودش ادامه می دهد و این بار صابر خراسانی را که تجربه کوتاهی در سحرگاه رمضانی شبکه پنج سیما داشت با چهره ای متفاوت روی صندلی این برنامه نشاند. صابر خراسانی را پیشتر به عنوان شاعری آیینی و مهمان برنامه های ادبی ...