سایر منابع:
سایر خبرها
فال روزانه شنبه 17 آبان 99 + فال حافظ و فال روز تولد 99/08/17
... فال حافظ مخصوص متولدین بهمن بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت****و اندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست***گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت تعبیر: کارهای مهم را بازیچه نگیر چون خطا می کی. حرفی را زده ای که عدهای از تو رنجیده اند، دل آنها را بدست بیاور، چون د زمان پیری و تهایی کسی نیست که دیگر با او همدلی کنی و ...
نامه ای به کرونا با طعم محرومیت در ممسنی
تا نام ایوبی آمد، قسم بخورم به بابامنیر؛ به همان امام زاده قسم که: اگرچه ما ایوبی داریم اما صبر ایوب نه!همانطور که اگر چه شهرداری داریم اما شهر نه!* می گویند برای از بین رفتن تو، باید هم از ماسک استفاده کرد و هم فاصله ی اجتماعی را رعایت کرد و هم اینکه صبر ایوب داشت. جناب کرونای عزیز، باور بفرمایید پدرم توان خریدن چندصد ماسک یک بار مصرف برای استفاده ی روزانه را ندارد و الان بیش از یک ماه است که از یک ماسک، هزاران بار استفاده کرده است؛ خوب نگاهش کن، پیر است و مجروح؛ دلت نمی سوزد؟ ...
جان پدر کجاستی؟
! وقت برای گریه نیست/ گریه ی با تبسمی، گم شده در خداستی کابل جان خسته ام! شانه ی ما پناه تو/ چشم و زبان پارسی! نور دو چشم ماستی کابل جان چه می کشی؟ از دست حرامیان/ کابل بی پناه من! قبله ی عشق و راستی! دختر شعر فارسی! کابل من! چه می کنی؟/ حرف بزن! عزیز من! جان پدر! کجاستی؟! پدر دختر دانشجویی از مجروحان حمله تروریستی دانشگاه کابل پس از 142 تماس تلفنی با گوشی دخترکش، چون پاسخی نگرفت پیام داد جان پدر کجاستی؟ ...
شاعران ایران و افغانستان با عبارت جان پدر کجاستی؟ شعرها گفتند
...> با خبرش مرا چه کار؟ جان پدر کجاستی؟ خبر رسیده لشگری به دشت غنچه تاخته تو را چه کار با سوار؟! جان پدر کجاستی؟ در دل این خاک غریب داغ هزار لاله است بخوان، بخوان، بخوان هَزار! جان پدر کجاستی؟ محمدحسین انصاری نژاد جان پدر کجاستی ؟ اما جواب کو؟ آن سرو خواب رفته به روی کتاب کو؟ آبادی ات کجاست؟ نفس می کشی هنوز می پرسی از خودت ...
جان پدر کجاستی؟ در شعر شاعران ایرانی و افغانستانی
چه کار؟ جان پدر کجاستی؟ خبر رسیده لشگری به دشت غنچه تاخته تو را چه کار با سوار؟! جان پدر کجاستی؟ در دل این خاک غریب داغ هزار لاله است بخوان، بخوان، بخوان هَزار! جان پدر کجاستی؟ محمدحسین انصاری نژاد جان پدر کجاستی ؟ اما جواب کو؟ آن سرو خواب رفته به روی کتاب کو؟ آبادی ات کجاست؟ نفس می کشی هنوز می پرسی ...
مادر شهید روح الله سپهوند آسمانی شد
راه امام ما راه حسین است و می گوییم حسین جان اگر در کربلایت نبودیم الان در کربلای ایران داریم، می جنگیم و به ندای تو لبیک می گوییم و خداوند را شکر می کنم که چنین توفیقی عنایت فرمود که در این زمان باشم و علیه دشمنان اسلام بجنگم آری برادران عزیز ما هر کجا برویم آخر مرگ به سراغمان می آید پس چه بهتر قبل از اینکه مرگ به سراغ ما بیاید ما به دنبال او برویم او را در آغوش بگیریم آن هم مرگ سرخ که علی (علیه ...
فال روزانه جمعه 16 آبان 99 + فال حافظ و فال روز تولد 99/08/16
...> تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد***وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست***به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد تعبیر: بخت بسیار خوبی نصیبتان شده که از خوبی زبانزد خاص و عام است. او در همه حال با شماست و لحظه ای از شما جدا نمی شود. دل ویرانه تان را سامان می بخشد. محبت خودتان را از او دریغ نکنید. در ایام بهار بشارتی به شما می دهند که لیاقت این بشارت را دارید چون ...
مشهد در این داغ همچون مزار است
مپندار حال من و توست یکسان در این غم جان من و تو از هم جدا نیست با یک زبانیم نالان در این غم مشهد در این داغ همچون مزار است سوزد چو کابل تهران در این غم همسایه! سر را بر شانه ام نه شاید بجوییم درمان در این غم سخت است، اما با تکیه برهم گردد تحمل آسان در این غم یاران شیعه! یاران سنی! ...
گلچین دوبیتی های باباطاهر
فراخی تنگت آیو چو فردا نامه خوانان نامه خونند تو وینی نامه ی خود ننگت آیو ************** عزیزا کاسه چشمم سرایت میان هردو چشمم جای پایت از آن ترسم که غافل پا نهی تو نشنید خار مژگانم بپایت ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده ...
مرثیه سرایی شاعران ایران و افغان در پی حادثه تروریستی دانشگاه کابل
می زنم از دلِ تنگ می زنم یکسره زنگ می زنم جانِ پدر کجاستی؟ از نفسِ زلالِ تو جهل گرفته حالِ تو مدرکِ مرگ، مالِ تو جانِ پدر کجاستی؟ ای دل پاره پاره ام دیدنِ توست چاره ام پاشو و کن نظاره ام جانِ پدر کجاستی؟ ای فلک المحن! چرا؟ باغ چرا؟ چمن چرا؟ سرو ...
شعر از فریدون مشیری
تو بردم گوشه تنها چه اشک ها فشاندم وان گل خشکیده را به سینه فشردم آن گل خشکیده شرح حال دلم بود از دل پر درد خویش باتو چه گویم جز به تو درمان درد از که بجویم من دگر آن نسیتم به خویش مخوانم من گل خشکیده ام به هیچ نیرزم عشق فریبم دهد که مهر ببندم مرگ نهیبم زند که عشق نورزم پای امید دلم اگر چه شکسته است دست تمنای جان همیشه دراز است تا نفسی می کشم ز سینه پر درد چشم خدا بین من به روی تو باز است ...
درباره فیلم ساز های ناکوک ، نخستین ساخته علی حضرتی
باشد و حتی هنری جلوه کند. بهترین راه، ساخت یک فیلم روان شناسانه است. اثری که در آن یکی دوتا دیوانه روان پریش و چندتا دیالوگ اسرارآمیز با گذشته ای که هیچ کس از آن خبر ندارد. عالی می شود. یک عاشق سمج و یک کافه دنج هم می گذاریم تنگش. تازه فیلم ساز به ما لطف کرده که همین اسباب را خرده مکان ها و یک کافه چی ارمنی را به داستان اضافه کرده و کمی آب و رنگ اثرش را جلا داده است. وقتی حتی یک خط قصه ...
دوستان سنگر همیشگی را خالی نگذارید تا بتوانیم اسلام را زنده نگه داریم
رفتن به جبهه دارم هیچکس نمی داند، چون که می دانم می خواهم راهی بروم که حسینیان رفته اند و می دانم که جان چند میلیون مسلمان بی گناه در خطر است و وجدانم قبول نمی کند در خانه بنشینم و شاهد این جنایات وحشیانه باشم. خدایا من در خود لیاقت شهید شدن نمی بینم، چون خیلی گناه کردم و باز هم امیدوارم، چون می دانم تو بخشنده هستی و بارخدایا اگر ما آنقدر ناله کنیم که گلوهایمان خشک شود مستحق نیستم حتی ...
نگاهی به ضرب المثل های منطقه هورامان / حبیب اله مستوفی
آسان است می پردازد . بعد ازین نه پیَروم، نه پیشوا / چون تو، اندر خانه خواهم کرد جا چون تو خواهم بود پاک از هر حساب / جز حساب سیر و گشت و خورد و خواب بانوی خانه که شاهد سخنان تند و حرکات نامتعارف قاضی است لبخند زنان لب به سخن می گشاید و او را از چنین افکار و رفتار غیر عاقلانه منع می کند و می گوید : زن به لطف و خنده گفت این کار چیست / با در و دیوار، این پیکار ...
آخر هفته با شعر
هرچه دارم در میان خواهم نهاد بی خبر سر در جهان خواهم نهاد آب حیوان، چون به تاریکی در است جام جم در جنب جان خواهم نهاد زین همت در ره سودای عشق بر براق لامکان خواهم نهاد گر بجنبد کاروان عاشقان پای پیش کاروان خواهم نهاد جان چو صبحی بر جهان خواهم فشاند سر چو شمعی در میان خواهم نهاد سود ممکن ...
شعر از حمید مصدق
مرا با سوز جان بگذار و بگذر اسیر و ناتوان بگذار و بگذر چو شمعی سوختم از آتش عشق مرا آتش به جان بگذار و بگذر دلی چون لاله بی داغ غمت نیست بر این دل هم نشان بگذار و بگذر مرا با یک جهان اندوه جانسوز تو ای نامهربان بگذار و بگذر دو چشمی را که مفتون رخت بود کنون گوهر فشان بگذار و بگذر در افتادم به گرداب غم عشق مرا در این میان بگذار و بگذر ب ه او گفتم حمید از هجر فرسود به من گفتا جهان بگذار و بگذر ...
می دانم باید جایی در این نزدیکی ها باشی!
فریدون صدیقی-استاد روزنامه نگاری دستم به دستش نمی رسد اما دلم با اوست. لابد خود او هم می داند که یادش از یادم نمی رود، چون هیچ چهار فصلی بدون بهار نمی شود، حتی اگر کرونا دست ما را از لمس و تپش و تمنای بغل بوسه ها کوتاه کرده باشد یا زیر ماسک و گاه عینک با زلف پریشان و روسری آشفته ما را شبیه گمشده هایی کرده باشد که شب و روز خود را گم کرده باشند! نه، از یادم نمی رود یادت خانم شیرین و آقای ...
دلنوشته یک دانش آموز درباره حاج قاسم : کوچه ها و خیابان ها و مدارس به نام شما شدند
نثار شما کردند. زنان ایلم شیون کنان به سوگ نشسته اند. کودکان در گهواره نام تو را صدا می زنند. جوانان زانوی غم در بغل گرفته اند. پدران و مادران سرزمینم لباس عزا پوشیدند. هیچ روزگاری به این اندازه سرد و زمستانی نبوده است. خانه دل زننده و تنگ ملال آور است. چقدر امروز غمگین تر از دیروز است. چقدر طبعیت از شکفتن گریزان است. دیگر کدامین گل شادمانی چون ...
شرح بی نهایت
زلف خم در خم ما به غم خو کرده ایم ای دوست ما را غم فرست/تحفه ای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست جامه هامان چاک ساز و خانه هامان پاک سوز/خلعه هامان دردبخش و تحفه هامان غم فرست چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر/گر همه اشکی به دست آید تو را آن هم فرست خستگی سینه ما را خیالت مرهم است/ای به هجران خسته ما را خسته را مرهم فرست یوسف گم گشته ما زیر بند زلف توست/گه گهی ما را ...
سه مورد از ماندگار ترین اشعار در زبان فارسی
اهل صفا می شکنند که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران دل من دار که در زلف شکن در شکنت یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران ره بیداد گران بخت من آموخت ترا ورنه دانم تو کجا و ره بیداد گران سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن کاین بود عاقبت کار ...
فال روزانه پنجشنبه 15 آبان 99 + فال حافظ و فال روز تولد 99/08/15
در جهان پناهی نیست***سر مرا بجز این در حواله گاهی نیست عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم***که تیغ ما بجز از ناله ای و آهی نیست تعبیر: آبی که ریخته شد دیگر جمع نمی شود. کاریست که انجام شده در صدد باش تا جبرانش کنی. هیچ سر بی گناهی بالای دار نمی رود. شما از این ورطه نجات پیدا می کنی. کدورت را با صفای دل به خوبی جواب بده. بندها باز می شوند و تو به آزادی خواهی رسید. امروز ...
اس ام اس های فلسفی (543)
هرگز به گذشته برنگرد اگر سیندرلا برای برداشتن کفشش برمیگشت هیچوقت پرنسس نمیشد . . . ____________________________________ موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشمتان را از هدف بر می دارید به نظر می رسند . . . (هنری فورد) ____________________________________ چو با صدقه منّت گذاری به کَس تو را این چنین بذل و انفاق بس ...
برگرد ای طراوت سرسبز باغ ها(چشم به راه سپیده)
...> خورشید از نبودن تو تار می شود دنیا مرا به غیرتو مشغول کرده ست در غرب ضدِّ آمدنت کار می شود تو نیستی و این همه بغض ترک ترک دارد به روی سینه تلمبار می شود پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من آخر شکست پای ظهورت غرور من برگرد تا که آینه ها بی تو نشکنند آیینه ها حکایت جان و دل منند برگرد تا که خنده شود گریه های ما پیش خدا رود نفس ای خدای ما ...
ترانه های شاعر معاصر عبدالجبار کاکایی
انگار یه دل شکسته افتاد زیر دست و پای زوار دلمُ نذر تو کردم که هنوز دل نگرونم چی می شد مثل کبوتر ، زیر ایوونت بمونم مث خواب بود مث رویا، مث لمس آسمون بود تو هیاهوی صدا ها ، یه سکوت مهربون بود پای حوض نقره پوشت، رو به گلدسته نشستم دلمُ به قفلای پنجره فولاد تو بستم نه سر گلایه کردن ، نه دل شکوه شنیدن نه ...
شعر کدام شاعر بر حرم رضوی نقش بسته است؟
از قصاید درخشان در دیوان سنایی، شعری است مزین به نام مبارک حضرت ثامن الائمه (ع) که آن را نخستین قصیده رضوی در ادبیات فارسی می دانند: دین را حرمی است در خراسان دشوار تو را به محشر آسان از معجز های شرع احمد از حجت های دین یزدان همواره رهش مسیر حاجت پیوسته درش مشیر غفران. چون کعبه پر آدمی ز هر جای. چون عرش پر از فرشته هزمان ...
پشتیبان روحانیت مبارز باشید
مخلوقات تو فقیر و درمانده درگاهت است. ای معبودم! ای معشوقم! حجابهایم را بدر، قفسهایم را بشکن، زنجیرهایم را پاره کن، تا بسوی تو پر بکشم. پروازم بیاموز که سخت دل شکسته ام، دلم به تنگ آمده است و زنجیره ها آزارم می دهد. حمد و سپاس خدایی را که سعادت بزرگ نصیبم نمود که بتوانم در خدمت مقدس پاسداری انجام وظیفه نمایم تا شاید اندک خدمتی به اسلام عزیز و انقلاب اسلامی کرده باشم. من این راه را با چشمی باز و عاشقانه ...
نماهنگ عربی | جان ما به فدایت ای رسول خدا
محمد رسول ما محمد برگزیده و انتخاب شده جان ما به فدایت ای رسول خدا ای که به یتیم پناه دادی ای که به فقیر روزی رساندی ای که بهترین همنشین و همدم بودی ای رسول خدا تو آن رسولی هستی که به حکم وحی مبعوث شده و از شدت پروا در برابر خداوندگار به گریه افتاده و معبود را سجده و ستایش می کند ای راستگوی امانت دار ای پیشوای پیامبران ای که رحمتی برای جهانیان ...
دوستی از منظر امیرالمومنین امام علی علیه السلام
و آله به او گفت : ای جوان ! آیا مرا دوست داری ؟ جوان گفت : آری به خدا سوگند! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: چون دو چشمانت؟ گفت: بیشتر! پیامبر صلی الله علیه و آله : چون پدرت؟ گفت: بیشتر! پیامبر صلی الله علیه و آله : چون خودت؟ گفت: ای پیامبر ! به خدا سوگند که تو را بیشتر دوست دارم . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: مثل پروردگارت؟ جوان گفت: خدا ، خدا ، خدا (برتر است ، او را بیشتر دوست دارم ...
فضیل بن عیاض و مرد یهودی
) شنیدستم فضیل نیک فرجام شبی بر شد به دزدی بر در بام شنید از خانه ای آواز قرآن بزد راه دل او راز قرآن دل شب داشت مرد پارسایی بدین خوش نغمه از قرآن نوایی ز شورانگیز آه عاشقانه الم یأن همی زد در ترانه که پویی تا به کی راه خطا را؟ دل آگه شو به یاد آور خدا را فضیل آن ناله جان سوز بشنید پشیمان شد و راه عشق بگزید به کنج مسجد ...