ماجرای پیکر خون آلود در سرویس بهداشتی
سایر خبرها
چند کودک قرار است قربانی آخرین تاریخ رُند قرن شوند؟
حاضر بودم هرکاری انجام بدهم تا مثل روز های تولد پسر اولم او هم مثل یک بچه عادی و سالم در بغلم باشد. انگار یک سیلی خورده بودم و از خواب بیدار شده بودم، اما توی بیداری هم داشتم کابوس می دیدم. عذاب وجدان هنوز رهایم نکرده است امسال پسر دومم شش ساله شد. یک ماه بعد از تولدش، خدا او را به ما برگرداند. این جواب نذر و نیاز های خانواده و توبه های من به درگاه خدا بود. خدا را شکر پسرم از ...
رفیق کشی در باغ خانوادگی
گلوله پسرم را زد و پا به فرار گذاشت. دو روز بعد درحالی که متهم تحت تعقیب بود با پای خودش به اداره پلیس آگاهی رفت وتسلیم شد. فرید در نخستین بازجویی ها گفت: میلاد به من مبلغی پول بدهکار بود به خاطر همین اختلاف داشتیم. من نمی خواستم او را بکشم فقط برای ترساندن مرحوم با خودم اسلحه بردم که در جریان درگیری نمی دانم چه شد که دست به اسلحه شدم و به او شلیک کردم. الان هم خیلی پشیمانم و عذاب وجدان باعث شد خودم را تسلیم کنم. منبع: ایران انتهای پیام/ ...
معرفی سریال Mr.Robot به کارگردانی Sam Esmail
سریال Mr.Robot به کارگردانی Sam Esmail در مورد زندگی پسر جوان و بسیار باهوشی ست که روزها به عنوان کارمند یک شرکت امنیت سایبری و شب ها به عنوان یک هکر، بر ضد امنیت سایبری شبکه های مختلف مشغول به کار است. الیوت، شخصیت اول سریال Mr.Robot که از یک بیماری شدید روحی مانند اسکیزوفرنی رنج می برد، سعی می کند وضعیت روحی خود را با مصرف دارو و مواد مخدر و همچین با کمک گرفتن از روانشناس کنترل کند. با آی تی ...
شهدای مدافع وطن و مدافع حرم رویش های شجره طیبه بسیج/ 18شهید مدافع حرم نام دیار دارالمومنین را پرآوازه کرد
اعزام شده بود. شهید امیرحسین علیخانی متولد سال 1371 در شهر الوند بود. پدر این شهید مدافع وطن که از عاقبت بخیری فرزندش خوشحال است، می گوید: پسرم از زمان دبیرستان در پایگاه بسیج فعالیت داشت و یک بسیجی ویژه شمرده می شد، اما بعد از اینکه دوره سربازی اش به اتمام رسید نیز در پایگاه های بسیج فعال بود. وی تصریح می کند: فرزندم دو بار درخواست داد تا برای دفاع از حرم به سوریه برود اما ...
اخبار حوادث امروز (4 آذر 99) از ادامه خودکشی دختران نوجوان روستایی تا پشت پرده مرگ دختر بچه 8 ساله ...
تفریح خانوادگی در خانه باغی در شهرستان زرندیه استان مرکزی پایان هولناکی داشت. نشت گاز از کپسول گاز پیک نیکی باعث انفجار و آتش سوزی شدید و قفل شدن همزمان در موجب شد که 4نفر در محاصره دود و آتش جانشان را از دست بدهند. زنده زنده سوختن دختر 13 ساله توسط پسر عاشق پسرجوان که متهم است دختری 13 ساله ای را به قتل رسانده صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی ...
پلیس تنها مرجع رسمی برای برخورد با تخلفات کرونایی است
، بازنشسته هستم. ولی فرزندم دانشجو است و مخارج زندگی این روز ها خیلی زیاد است. مجبورم با این سن و سال کنار حقوق بازنشستگی با ماشین کار کنم. چه ساعتی از صبح این حادثه اتفاق افتاد؟ ساعت 6:20 صبح بود. بعد از سرقت بلافاصله به کلانتری 103 نازی آباد رفتم و مشخصات خودروام ثبت شد. در فاصله ای که مدارک را از خانه بردارم و به کلانتری بروم خوشبختانه سارقان دستگیر شدند. سرقت دوم ...
بعد از خرید تبلت می خواهم مدرسه بسازم
واکنش همسر و فرزندانم بودم اما بعد متوجه شدم که همسر بنده هم موافق است که این کار صورت بگیرد . اسدی با این مقدمه می افزاید: همسرم همیشه همراه و موافق کارهای خیر من است. من پنج فرزند یعنی سه دختر ودو پسر دارم که آن ها هم مثل مادرشان، مشوق من در کار خیر بودند. البته دل کندن از این همه پول هم کار راحتی نیست، بالاخره هر شخص دیگری بود شاید می گفت که یک خودرویی تهیه کنم، ملک و املاکی بخرم تا در عرض یک سال ...
جنبش گسترش همجنسگرایی را کدام هنرمندنماها تشکیل دادند؟
دانستم و نه در خانواده ام چنین چیزی سابقه داشت، بعد از یک سال متوجه شدم به صورت بخوری مرا معتاد کرده اند." (16) اما رویدادی در سال 56 با محوریت بیژن صفاری رخ داد که نه تنها زلزله ای در فضای اجتماعی پایتخت ایجاد کرد، که به نمادی از اوج سقوط اخلاقی دربار و وابستگان آن تبدیل شد. در یکی از شب های بهمن 56، در هتل کومور ، واقع در خیابان تخت جمشید(طالقانی فعلی)، جنب خیابان پهلوی ...
خانواده ایرانی|آشنایی با یکی از حقوق فرزند که نباید نادیده گرفت/ چرا والدین بابت آموزش قرآن به فرزند خود ...
یاران و اصحاب پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بود، نشسته بودیم. معاذ به پدرم گفت: این پسر که همراه توست کیست؟ پدرم در جواب گفت: این پسرم رجاء است. معاذ گفت: آیا قرآن به او آموخته ای؟ پدرم جواب داد: نه! معاذ گفت: به او قرآن را آموزش بده. چون از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند هیچ مردی نیست که قرآن را به فرزندش بیاموزد، مگر آنکه در روز قیامت تاج پادشاهی بر سر پدر و مادر آن ...
پسر خشمگین قتل پدرش را انکار کرد
. بر اساس کیفرخواست صادرشده یک سال قبل خبر مرگ مردی به مأموران پلیس داده شد. وقتی مأموران به محل رسیدند هرچند پسر خانواده مدعی بود پدرش خودکشی کرده، اما مادر این پسر گفت شوهرش با پسرش، سامان، درگیر شده است. او گفت: پسرم در طبقه پایین خانه ما زندگی می کرد. با پدرش درگیری داشت و روز حادثه هم آنها با هم دعوا کردند و بعد من صدای افتادن چیزی را شنیدم و متوجه شدم شوهرم از پنجره به پایین پرت شده ...
دردسرهای لاغری، نقاش جوان معتاد شد
مبلغش کمی گران است. بعد هم به عنوان نمونه کمی از دارو را به من داد که با مصرف دارو ها وزنم به طور عجیبی کم شد. اما موضوع عجیب این بود که بعد از چند روز احساس کردم وقتی دارو را سر وقت مصرف نمی کنم حالم بد می شود و بدنم درد می گیرد و کلافه می شوم. آن زمان متوجه نشدم که داروها، مواد مخدر هستند و با مصرف آن ها معتاد شده ام. ملیکا گفت: داروهایم که تمام شد هم به خاطر کاهش وزنم هم ...
دوست پسر سابقم وقتی شوهرم خواب بود به خانه می آمد / به حسام قرص خواب می دادند
ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: من فریب فریبا را خوردم. او قبل از اینکه من دست به کار شوم، یک بار خودش برای قتل شوهرش اقدام و او را با سم مسموم کرده بود اما کمال زنده ماند، به همین دلیل فریبا از من کمک خواست. روز حادثه درحالی که چاقویی همراه داشتم، در پشت بام خانه حسام مخفی شدم. شب وقتی او خوابید، فریبا با من تماس گرفت و گفت وقت اجرای نقشه رسیده است. او درِ خانه را برایم باز گذاشت و من حسام را در خواب به قتل رساندم و فرار کردم. من فریب فریبا را خوردم و به شدت از کاری که کرده ام پشیمان هستم. بنا بر این گزارش متهم درحال حاضر در بازداشت به سر می برد و تحقیقات از او ادامه دارد ...
این مرد را می شناسید؟!/ شبح تاکسی های اینترنتی تهران کیست؟!
... هزینه زندگی و مواد مخدر کردم. چطور معتاد شدی؟ از روی بیکاری ولی دایی ام باعث اعتیاد من شد. چرا؟ دایی ام اعتیاد به مواد مخدر شیشه داشت یک روز در خانه مادربزرگم در حال مصرف مواد بود که از او خواستم یک دود از مواد مخدرش بکشم که به من نه نگفت و پایت شیشه را به من داد و همین باعث شد تا اعتیاد پیدا کنم. دستگیر نمی شدی سرقت ها ادامه داشت؟ ...
مهربانی، اجاره همسایگی
به ما رحم کرده و بلا و مصیبت را از ما دور می کند. معامله با خدا خانم مشهدی، یکی دیگر از اهالی محله وحید، 3 سال است طبقه همکف خانه اش را به پیرزنی تنها اجاره داده است. او تعریف می کند: 4 سال قبل تصمیم گرفتیم با اضافه کردن یک طبقه به بنای منزلمان، برای کمک خرج طبقه همکف خانه را اجاره دهیم. شوهرم کارگر کارخانه نساجی بود. بعد از 18سال کار در کارخانه، چون مشمول قانون سختی کار می شد، 2 ...
تبرئه زن جوان از اتهام قتل شوهر صیغه ای
.... او گفت: به عقد موقت منصور درآمده و قرار گذاشته بودم بعد از اینکه منصور همسر اولش را طلاق داد، به عقد دائم او دربیایم. آن روز منصور به خانه ام آمده بود که به خاطر تلفن های مشکوک منصور با او درگیر شدم. این زن گفت: من از شوهر اولم طلاق گرفته بودم چون به شیشه اعتیاد داشت. یک پسر داشتم و با پسرم زندگی می کردم. خاله من با یکی از اقوام نزدیک منصور ازدواج کرده بود و من در رفت وآمد به خانه خاله ...
به دنبال معلم جدید در آگهی های دیوار !
سایت "دیوار" برای پیدا کردن معلم کلاس آگهی داده بود و قصد داشت فردی که پیدا شده را به مدیر مدرسه معرفی کند. وی با بیان اینکه اولیاء درخواست داشتند که معلم کلاس اولشان تدریس را ادامه بدهد که ممکن نشده است می گوید: معلم کلاس اول پسرم بسیار کوشا و فعال و شب ها تا دیروقت مشغول تهیه فیلم های آموزشی بود. معلم خلاق و خوب در این روزها کم ندیده ایم. معلم هایی که فیلم های تدریس شان در فضای مجازی دست ...
کاهش آمار طلاق با پادرمیانی کرونا
ین اتفاق صورت نگیرد، اکنون نیز خانواده محسن معتقدند که من هیچ کاری برای ترک محسن انجام نداده ام، من می دانم که این ها بهانه است و محسن هرگز ترک نمی کند، اما نمی خواهم بهانه به دست خانواده شوهرم بدهم. محسن نیز اظهار داشت: کرونا برخی از کارخانجات مثل شرکت من را تعطیل کرد و از دست دادن کار به قدری برای من ناگوار بود که ناخواسته به سمت مواد مخدر روی آوردم؛ من حاضرم ترک کنم، اما فعلا شرا ...
مرگ یک کارتن خواب دیگر در حاشیه مشهد/ مرگی که مسئولان شهری را ناراحت نمی کند!
بودیم رفتم و پس از چندید بار صدازدن در چادر را کنار زدم و با چند بار تکان دادن بدنش متوجه شدم فوت کرده است. وی در پایان گفت: سعید زباله گرد بی خانمانی بود که به مواد مخدر اعتیاد داشت و از ترس خماری از گرم خانه های شهرداری هراس داشت، چراکه در همین چند ماهی که به قول خودش میهمان چایی و قند ما شده بود با او و دوستانش آشنا شدم و همه آن ها از طرح های به اصطلاح ساماندهی کارتن خواب ها فراری بودند. انتهای پیام/ ...
حکایت سجده بندگی در پرواز خونین/ طولانی ترین بمباران هوایی در جنگ
: اتفاقات روز چهار آذر سند مقاومت مظلومیت، ایثار، از خود گذشتگی و وطن پرستی فرزندان سنگربان کرخه و دز در دوران دفاع مقدس است. همسر شهید فاطمه بگم عیدی گماری ادامه داد: چهارم آذر همانند سایر روز ها برای انجام وظیفه صبح از منزل خارج شدم، اما حال عجیبی داشتم زیرا چند روزی بود به واسطه دو بار افتادن ترکش در خانه چشم هایم ترسیده بود و هر بار با دلهره منزل را ترک می کردم. او در ادامه افزود ...
کرامات عسکری علیه السلام
(علیه السلام) مزیت دیگری هم دارند.(5) برکات حجت خدا احمد بن اسحاق گوید: بر امام حسن عسکری (علیه السلام) وارد شدم و می خواستم از امام بعد از او سوال کنم. امام قبل از سوال من فرمود: ای احمد بن اسحاق! خداوند زمین را از زمان خلقت آدم تا روز قیامت از وجود حجت خالی نمی گذارد و به وسیله اوست که بلا را از اهل زمین دور می گرداند، باران می بارد و برکات زمین ظاهر می شود. عرض کردم: یابن ...
من مالک اولین خاور مشهد هستم
. برادرم اروسی می دوخت به کفش های معمولی اروسی می گفتند. کفاشی دم باغ نادری با کوچ یکی از برادر های رمضان به مشهد بقیه خانواده هم برای زندگی به این شهر کوچ می کنند: آن زمان 15 ساله بودم. دم باغ نادری با سه قران و ده شاهی کفاشی می کردم. آنجا هم اوستایی داشتم و با او کار می کردم. آن روز ها باغ نادری آخر کوچه قرار داشت کوچه ای که در آن کار می کردم سنگفرش بود و باغ حاجی اعتضاد در آن حوالی ...
چنگیز جلیلوند: با همه کاستی های اقتصادی سال های اخیر ایران بهشت است
تلخ دوم آذر... در ادامه گفتگوی مرحوم جلیلوند از نظرتان می گذرد: *شما گوینده ثابت مارلون براندو بودید. خاطره روز مرگ براندو را برایم بگویید چون قول گرفتید اگر شما زودتر از من رفتید من این گفت و گو را پس از مرگ شما منتشر کنم. همان سال چند شب قبل از مرگ براندو داشتم فیلم امتیاز را نگاه می کردم و هر بار که براندو را با آن هیبت عجیب و غریبش می دیدم افسوس می خوردم، چرخ روزگار چنین ...
ماجرای پیکر خون آلود در سرویس بهداشتی
را در می آورد و ... شب گذشته در حالی با سر و صدای شدید از خواب بیدار شدم که متوجه شدم دو فرزندم با یکدیگر گلاویز شدند وقتی می خواستم آن ها را از یکدیگر جدا کنم پسر بزرگم به من توهین و فحاشی کرد و کتکم زد و...دیگر کارد به استخوانم رسیده است و نمی دانم برای حل مشکلم چه کاری انجام دهم با این که فرزندم را بارها در کمپ های ترک اعتیاد بستری کردم اما او با مرخص شدن از کمپ دوباره به مصرف مواد مخدر روی ...
پسر ناخلف: درگیری را قبول دارم قتل را نه
باز کرد و نوید وارد خانه شد. من مشغول کار های خانه بودم که سر و صدای آن ها را شنیدم سپس متوجه شدم به پشت بام رفته اند. احتمال می دهم پسرم قصد داشت پدرش را کتک بزند به همین خاطر شوهرم مجبور شده بود به پشت بام فرار کند. دقایقی نگذشت که صدای مهیبی شنیدم و متوجه شدم شوهرم به پایین سقوط کرده است. با ثبت این اظهارات، نوید 25 ساله بازداشت شد. او در بازجویی های قتل پدرش را انکار کرد و مدعی شد ...
پسر خشمگین قتل پدرش را انکار کرد
...: درگیری های پسرم و شوهرم از وقتی شروع شد که پسرم به زور از پدرش پول گرفت و گوشی گران قیمتی خرید، اما چون شوهرم از این ماجرا ناراحت بود سامان گوشی را به قیمتی پایین فروخت. آنها سر همین موضوع با هم درگیر شدند و پسرم دست شوهرم را شکست.مدتی بعد وقتی بار دیگر سامان از پدرش پول خواست شوهرم تصمیم گرفت او را به داخل خانه راه ندهد. به همین دلیل در خانه را قفل کرد، اما سامان مقابل در آمد و داد و بیداد ...
دام شیطانی در باغ برای عروس خانم عشق لاغری !
بروم اما وقتی به محل رسیدم او با چوب دستی مرا به باد کتک گرفت و سپس یک آمپول به من تزریق کرد که بیهوش شدم. قرص لاغری با مواد مخدر شیشه مریم در حالیکه با یادآوری صحنه ربوده شدنش از ترس می لرزید در ادامه گفت: وقتی به هوش آمدم، دست و پاهایم با طناب بسته شده بود، به سختی توانستم دست و پایم را باز کنم و متوجه شدم طلاها، گوشی موبایل و 10 میلیون تومان پول خرید داروهایم به سرقت رفته است، به ...
جزئیات کور شدن چشم مرد همسایه در دعوای 2 زن + اعترافات
به گزارش صبحانه ، 11مهر امسال بود که مرد جوان متوجه شد زن همسایه در حال ریختن آب در جوی آب بوده که در یک لحظه آب را روی زنش آب می ریزد و همین باعث درگیری لفظی بین آنها می شود و مرد جوان که با اعتراض همسرش روبرو بود از زنش خواست که موضوع را فراموش کند. مرد جوان عصر همان روز در جلوی خانه شان نشسته بود که ناگهان پسر زن همسایه با چهره ای عصبانی به سمت مرد همسایه رفت و شروع به بحث در خصوص ...
اعتیاد به شیشه، فرجام اعتماد دختر چاق به داروساز قلابی
هنوز به وزن ایده آل نرسیده بودم که تصمیم گرفتم از ایرج داروی لاغری بخرم. مقداری دارو از او خریدم و به خانه مان رفتم و طبق دستور او مصرف کردم که خیلی زود چند کیلویی لاغر شدم، اما خبر نداشتم که ایرج به من مواد مخدر شیشه فروخته و مرا معتاد کرده است. دو روز قبل که موادم تمام شد 10 میلیون تومان پول برداشتم و به خانه باغی که ایرج آدرسش را داده بود، رفتم تا مواد بخرم. ایرج وقتی در را باز کرد با چوب دستی ...
تجاوز پسر داروفروش به دختر نقاش
کرد تا اینکه یک روز که از باغ خارج شده بود، به سختی طناب دست و پایم را باز کرده و از آنجا فرار کردم. اما به دلیل تزریق آمپول بیهوشی بی رمق بودم و وقتی خودم را به کنار جاده رساندم از هوش رفتم. پس از آن متوجه شدم که خانواده ای مرا نجات داده و به بیمارستان منتقل کرده اند.دختر جوان می گفت که داروهایی که ایرج به عنوان قرص لاغری به او می داده مخدر شیشه بوده و همین باعث شد که وی به شیشه معتاد شود ...