سایر منابع:
سایر خبرها
فروتن: بسکتبال را دوست نداشتم و چند بار غیبم زد| علاقه شدیدی به موزیک دارم
بودن خوب است یا محبوب بودن؟ اگر یک نفر مشهور باشد، اما محبوب نباشد جالب نیست. تا جایی که خودم را می شناسم دوست دارم محبوب باشم و دوستم داشته باشند تا مشهور باشم. بهترین اسباب بازی دوران بچگی؟ تفنگ بادی داشتم که خیلی دوستش داشتم. در بچگی تصادف کردم که فردی که با من تصادف کرده بود برای من اسباب بازی آورد. هنوز آن را دارم. کار خانه بلدی؟ بله ...
پسرانم مهمان مادرسادات بودند...
بود که از طرف احمد نامه ای به دستمان رسید. او در نامه از من به خاطر ارسال آن نان های خوشمزه تشکر کرده و نوشته بود مادر جان بچه ها اینجا برایت دعا می کنند. سرگرم کار های عید بوده و از احمد بی خبر بودم. همسرم که کمی نگران شده بود رفت سپاه تا پرس وجو کند، اما دست خالی برگشت. چند روزی از عید سال 64 گذشته بود که با دخترم از منزل یکی از بستگان به خانه بازگشتیم. وقتی به خانه آمدم متوجه شدم ...
گفت و گویی با مادر دانشجوی بسیجی شهید، محمدرضا (اردشیر) احمدی ارتباط معجزه آسای شهید با مادرش در خواب و ...
فاش نیوز - شهید محمدرضا (اردشیر) احمدی زمانی که عازم عملیات کربلای 5 بود، در دو رشته ی خوب دانشگاهی یعنی رشته ی کامپیوتر شهید بهشتی و رشته ی برق دانشگاه تهران پذیرفته شده بود. دقیقاً شب یلدا بود که رفت. روزهای آخر آذر یعنی روز بیست و هشتم، عکسی را که گرفته بود، به من نشان داد و گفت: مادر! این هم از آخرین و خوشگل ترین عکس من! گفتم: پسرم تو خیلی زحمت کشیدی و درس خواندی، دو تا از بهترین ...
جشن تولد خاص نرگس محمدی و همسرش در خارج از کشور + عکس
هنری آشنایی داشت، از طرفی تمام اعضای خانواده ام به فیلم علاقه مند بودند.اما موضوعی که وجود داشت این بود که خانواده ام اصرار داشتند اول درسم تمام شود و بعد به طور جدی وارد عرصه بازیگری شوم که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد. مادر نرگس محمدی می گوید: من از نرگس در مورد کارهای خانه راضی ام. نرگس تنها دوست من بوده و همیشه در کنار من حضور داشته، البته این چند ساله به دلیل مشغله کاری کمی، در ...
خیرالنسا صدخروی، مادر پشتیبان جبهه ها+ویدئو
نان به جنگ گلوله و آتش می رفت! جنگ آمده بود ویران کند، جنگ آمده بود کمرها را خم کند...خیرالنسا ایستاد...آن قدر ایستاد تا جوانان رزمنده اش، کمر دشمن را خم کنند و پشت دیو دو سر را به خاک بزنند . - جنگ خانه می سوزاند ! خانه اش را کرده بود مرکز و ماوا...خانه اش شده بود چشم وچراغ اهالی ده...یکی پسرش توی جبهه بود، خودش را می رساند خانه خیرالنسا و نان می پخت...یکی حیاط را جارو می ...
جزئیات مرگ 2 فوتبالیست در خانه بخت عروس!
....به مادرش گفت می خواهد تولد یکی از دوستانش برود.مادر نگران علی بود چون قرار بود فردای آن روز بله بران علی خوش اقبال باشد.اما علی به او اطمینان داد که خیالش راحت باشد و گفت شب به خانه برنمی گردد. علی آن شب سراغ یکی از دوستانش به نام مسعود زارع رفت و با هم به خانه علی رفتند.همان خانه ای که مستاجرش سه روز قبل اثاث کشی کرده بود و قرار بود خانه بخت فوتبالیست جوان و همسرش شود.اما رویاهای ...
حکایت عشق گل محمد و گلبانو و لاله های قلندری
قلندر را زد و قلندر با اخم و تخم گفت: پسر جان به شما دختر نمیدن برو فکر دگر کن. گل محمد با هزار تاکتیک و تکنیک توانست گلبانو را ببیند، پرسید دیشب که عامو قلندر از طرف ما برای خواستگاری امد نتیجه چه شد؟ گلبانو گفت: پدرم داشت راضی می شد ولی خالو قلندر یکباره با یک چرخش 180 درجه همه چیز را کن فیکون کرد. نمی دانم در کله اش چه نقشه ی شیطانی کشید، اولش خوب رفت اما آخرش همه چیز را ...
پیشگویی یک عارف برای گره گشایی از شهادت طلبی شهید حدادیان
گاه بسیج قائم (عج) باز شده بود. وقتی با فرهاد بیرون می رفت، با خودم می گفتم شاید برنگردند. یک بار نشد که بگویم نروید. دلم شور می زد. می گفتم خب این ها نروند پس چه کسی برود؟ نظام را بیشتر از بچه های خودم دوست داشتم. به محمدحسین دیکته می کردم: این ها اگر می خوان نظام رو عوض کنن، باید از روی جنازه تک تک ما بگذرن و این انقلاب بی وارث شه! دائم صلوات می فرستادم و ذکر می گفتم برای نابودی ...
فریب می خوریم مثل شیرین بدون فرهاد
مسئولان دلسوزتر از مادر، مرغ ارزان تر از تخم مرغ، بیکاری نایاب و زر ارزان تر از سیم است، یعنی به نشنیدن حرف راست عادت کرده ایم! پس به فریب خوردن و خوش خیالی عادت کرده ایم. این را کلاغ ها و مسئولان دلسوزتر از پدر هم می دانند و به همین دلیل به در چوبی می گوییم درخت، چون یک روز درخت بوده است. به طلاق می گوییم تفاهم بر سر دوراهی و به زاینده رود می گوییم سی و سه پل تا حالمان بدتر از احوالمان نباشد! دوست فریب ...
معلم اخلاق و مهذب نفوس
سحرخیز بودم با این عنوان زیبا صدا می زد: خانم بهشتی، خانم بهشتی، وقت نماز است. پاشو! صبح ها به پیاده روی می رفت و از نسیم صبحگاه استفاده می کرد. در راه بازگشت نان می خرید و به خانه می آمد. سپس چای و صبحانه را آماده می کرد. ما را صدا می زند تا با هم صبحانه بخوریم. به راستی خداوند در زمین عده ای را برمی گزیند و فراوان شایستگی های انسانی را نصیبشان می کند به طوری که هر دوستدار کمالی را به ...
ابتکار جالب کوچکترین معلم ایران/ عکس
تصمیم گرفت تا از وضعیت پیش آمده استفاده کند و به علاقه خود که همان معلمی است بپردازد و با تولید محتوا های آموزشی به کمک پدر و مادرش، درس های کلاس شان را به صورت ویدیویی در گروه مجازی که با دوستانش تشکیل داده اند ارسال کند. روزی که هیراد 7 ساله معلم دبستان شد ماجرا از این جا شروع شد که روزی هیراد به پدر و مادرش می گوید برایش تخته سیاه و وسایل آموزشی بخرند تا هرروز بتواند هرروز به ...
الهام راز مادر خائنش را فاش کرد / منصور قصد آزار من را هم داشت + جزییات
الهام با مراجعه نزد پلیس از سرنوشت شوم خود برداشت و گفت: یک بار بخاطر مریضی زود از مدرسه به خانه برژشتم باورم نمی شد که مادرم با مرد غریبه ای در خانه خلوت کرده بود دلم به حال پدرم سوخت اما مادرم با التماس و دادن وعده های وسوسه آمیز قانعم کرد تا رازش را فاش نکنم. وی افزود: از آن روز به بعد من هر چیزی می خواستم مادرم نه نمی گفت شده بودم امپراطور خانه و کار تا جایی پیش رفت که منصور در ...
مسئولان محترم! نفس های این پسر هنرمند به همت شما گره خورده
مرتبط استان مراجعه کرده بودیم، یکی از کارکنان آنجا گفت: چرا انقدر خودتان را برای این بچه ها به سختی می اندازید؟ تلاشتان بی نتیجه است چون این بچه ها عمر کوتاهی دارند! بغض، راه کلمات مادر را سد می کند اما در همان حال می گوید: این نگاه و این حرف، خیلی ناراحت کننده است. نمی دانم چطور توانست چنین حرفی بزند؟ عمر انسان ها در دست خداوند است. الان بزرگ ترین بیمار سی اف کرمانشاه، یک جوان 27 ساله ...
حوادث | قتل مادر بزرگ برای دستیابی به قالیچه400میلیونی
رفت و ساکن آنجاست. چند روز قبل برادرم زنگ زد و از من خواست که برای پژمان پول واریز کنم. می گفت می خواهد به دیدن پدر و مادرم برود و پول ندارد من هم 200 هزار تومان به حساب پژمان واریز کردم. در حالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت، پیرمرد در بیمارستان به هوش آمد. او نیز انگشت اتهام را به سمت نوه 25 ساله اش گرفت و گفت: پژمان یکبار دیگر هم می خواست من وهمسرم را بی هوش کند. او غذای مسموم ...
داستانی زنی شوهرش او را معتاد کرد بعد طلاق داد
آشنا شدم، دو ماهی با هم دوست بودیم، بعد هم ازدواج کردیم، اما از اولش نمی دانستم معتاد است و مواد مصرف می کند. پدر همسرم به من قبلا گفته بود، پسرم به درد شما نمی خورد، او من را به زانو درآورده و می دانم که تو را سینه خیز خواهد برد، اما، چون عاشقش شده بودم، اصلا متوجه نبودم و از طرفی شوهرم هم به من می گفت، چون پدرم می خواسته، من با دختر عمویم ازدواج کنم، این حرف ها را به تو زده است و من هم ...
تولد پرافتخارترین سرمربی تاریخ فوتبال ایران| هدیه مادر به حشمت خان
دوستانه با تیم ارتش راهی تهران می شود و هما ن جا بازی اش چشم مربیان را می گیرد و به استخدام دانشکده افسری در می آید و .... از اینجا به بعد هم که دیگر تقریبا همه ورزش دوست ها، داستان زندگی اش را می دانند؛ عضویت در تیم های تاج و بعد پاس و کنارگذاشتن فوتبال در بیست وهفت سالگی و دیدن دوره مربیگری شبانه روزی در ژاپن زیر نظر دتمار کرامر آلمانی و سرمربیگری جوانان و بعد هم تیم ملی و ترک ناخواسته کشور در ...
ناگفته های قاتل وحید مرادی قبل از اجرای حکم
کل با گنده لات های دیگر شهرت پیدا کرده بود. نام آن گنده لات وحید مرادی بود. اردیبهشت 98 وحید مرادی که تازه از زندان آزاد شده بود به خانه دوستش رفت تا آزادی اش را جشن بگیرد. اما آنجا با همان دوستش که در لحظه ورود با هم خوش و بش و روبوسی کرده بودند درگیر شد و او را به قتل رساند. دوربین های مداربسته لحظه ورود و خروج وحید به خانه دوستش را ضبط کرده بود و فیلم دوربین های مدار بسته، در فضای ...
اوج تا فرود مسعود کیمیایی/تهدید فرصت ها
بدانیم با کارگردانی بزرگ و صاحب سبک در سینمای ایران طرف هستیم اما مسئله وقتی جالب میشود که متوجه می شویم داستان فیلم قیصر یه داستان بسیار ساده و چند خطی می باشد که نه عناصر پیچیده فلسفی در آن نهفته است و نه پروداکشن عظیمی دارد که فکر کنیم از پس هر کارگردان و مجموعه ای بر نمی آید . داستان دختری که برای درس خواندن به خانه دوستش میرود و در آنجا مورد تعرض قرار میگیرد و برادر دختر دست به انتقام ...
حسین در میدان مین با نور و آتش یکی شد
رفته اند. دست بر شانه زن عمویت هم که گذاشته ام یعنی پسر عمویت هم شهید می شود و روشنایی هم شهادت و نور است. دیدن این خواب نوید شهادت حسین را به مادر داده بود. مادر گویی از دیدن این رؤیای صادقه خیالش راحت شده باشد، آرامش عجیبی گرفته بود. چطور متوجه شهادت برادرتان حسین شدید؟ آن روز رأی گیری و انتخابات بود. مادرم برای انداختن رأی خود به مسجد رفت. همان جا اعلام کرد که خواب دیده و ...
سر قاتل فراری داخل کانال کولر گیر کرده بود
را برای دستگیری قاتل فرار آغاز کردند. مأموران پلیس پس از دو ساعت تلاش در نهایت قاتل فراری را که سرش داخل کانال کولر منزل مسکونی گیر کرده بود، دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم صبح دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت. وی با اعتراف به قتل دوست خود گفت: من و بشیر دوست صمیمی بودیم و به همین خاطر به خانه یکدیگر رفت و آمد داشتیم. من به او ...
کنایه بی سابقه رادیو کاتالونیا پس از گل دوم رونالدو
اخراج کند. اشتباهات مدافعان تمامی ندارد. البته داور به لنگله کارت نداد و او دقایقی بعد جای خود را به ساموئل اومتیتی داد. پس از اینکه رونالدو پنالتی را گل کرد، کارشناس رادیو کاتالونیا کنایه بی سابقه ای به بارسا زد و گفت: تردیدی ندارم که اگر من تیم اول گروهم باشم، دوست دارم در یک هشتم نهایی به بارسلونا برخورد کنم. حالا همه دوست دارند با بارسا روبرو شوند چرا که شانس صعودشان بیشتر خواهد بود و این شرایط تاسف برانگیز است. بیشتر بخوانید: نوکمپ؛ استادیومی که رونالدو دوستش دارد رونالدو: بازی در نوکمپ برابر بارسلونا همیشه دشوار است ...
سرقت خودروی خارجی از پارکینگ فرودگاه امام (ره)/ شکست عشقی بهانه پسر جوان برای انتقام گیری از نامزدش/ ...
بود پسر جوان وقتی شنید یکی از دوستانش با خواهرش دوست شده در ساختمان نیمه کاره با ضربه پتک آهنی به سر مرد جوان دست به قتل زد. بازداشت دومین عضو باند شیطان/ سرنوشت تلخ زن تهرانی در شهرک غرب دومین عضو باندی که با سوار کردن زنان و دختران از آن ها سرقت کرده و در یکی از پرونده هایشان پس از بیرون انداختن سوژه از خودرو، مرگش را رقم زده بودند، بازداشت شد. در حال تکمیل... ...
گاهی وقت ها بخشش لازم نیست، باید اعدامش کنید!
دادند و در جریان تحقیقات مشخص شد که جسد متعلق به شخصی به هویت صادق برمکی متولد 1377 ساکن مهاباد است. جوان مهابادی به دست سه دوست خود ساطور زنی و سوزانده شد روز تعطیل به همراه سه نفر از دوستانش به بیرون شهر می رود و شب را در دامن کوه می گذرانند. بنا به روایتی هنگام شب نشینی شان به ناگاه و به دلایل نامعلوم بین صادق برمکی و سه دوست دیگر به نام های: " دانیال زین ...
آرزویم این است که خداوند ریشه کفر و استکبار را بخشکاند
گاوی را برای رضای خدا و برای شکر نعمتش قربانی کنم آخر داشتن یک پسر روحانی افتخاری بزرگ برای من بود خانه را آب و جارو کردم لباس های نو پوشیدم و بی صبرانه منتظر رسیدنش بودم. وی تصریح کرد: اما در آن ساعتی که باید می رسید، نرسید دو، سه ساعتی که گذشت خیلی نگران شدم دلم آشوب شده بود تلفن زنگ زد دوان دوان به سمت تلفن رفتم و جواب دادم خبر بدی بود گفتند: نعمت الله و نوه ام مسلم در بین راه تصادف ...
از بی مهری در خانه و دوستی با جنس مخالف تا خودکشی نافرجام
تو را فقط برای سرگرمی می خواستم فکر می کنی تو در شان و شخصیت خانواده ما هستی؟ و گفت من تو را برای چند صباحی دوست داشتم و قصد ازدواج ندارم و تو بی خود شلوغش کردی گفت من دختری مثل تو را برای ازدواج هیچ وقت انتخاب نمی کنم و گفت الانم هم با کسی دیگر دوست شده ام و دیگر نمی خواهم به تو فکر کنم این جا بود که انگار تمام دنیا روی سرم می چرخید و حرف های مادرم که مدام مرا سرزنش می کرد و می گفت از این پسر دست ...
آب ندارند ولی کتاب دارند
بچه های وشنام دری ، مثل مادر و پدرهاشان، بیابان های پشت سر روستا بود و خیلی هاشان، تا به جوانی رسیدند و عقل رس شدند، شهر را هم ندیده بودند و با شکوه ترین چشم اندازشان در این همه سال، همان درخت کُنار کهنه روستا بود و نمی دانستند رنگ و بو و طعم زندگی خارج از این روستای کوچک خشکیده همیشه تشنه، تعریف های دیگری هم دارد؛ تعریف هایی خیلی خیلی جذاب تر و عمیق تر و رنگارنگ تر از همه آن دانسته های محدود و نیمه ...
دلسردی زودرس
... 1 مهم ترین مشکل استقلال در فصل گذشته ضعف ساختار دفاعی بود. آیا امروز این اشکال برطرف شده؟ البته که کادرفنی باید بیش از این حرف ها برای رفع مشکلات فرصت داشته باشد، اما فعلا اتفاق دلگرم کننده ای در این مورد رخ نداده است. ماشین سازی که امسال فقط 2گل زده، مقابل استقلال چند موقعیت خوب خلق کرد و حتی به تیر دروازه هم زد. نفت آبادان نیز ظرف یک نیمه تمام عیوب دفاعی آبی ها را برملا کرد. 2گل کاملا ...
بچه هایی که قربانی وحشت می شوند
ها قربانی این ماجراها شوند. نویسنده پسر نان و نمک افزود: این ها همه باید در یک سازوکار مطالعه شده باشد، مترجمی که آثار وحشت را ترجمه می کند، اگر لازم است باید در بخش هایی کار را ویرایش کند و ساختار روانی مخاطب ایرانی را در نظر بگیرد. بعضی ها می گویند بهتر است هر کدام از رمان هایی که در ژانر وحشت ترجمه می شود، توسط یک روانشناس کودک و نوجوان خوانده شود و او درباره آن نظر بدهد، اما حالا کدام ناشر این کار را انجام می دهد؟ خیلی از ناشران دنبال بازگشت سرمایه و سودشان هستند. انتهای پیام ...
چنگیز جلیلوند: با همه کاستی های اقتصادی سال های اخیر ایران بهشت است
گمنام برای کارگردان ارسال می کند. کاپولا با دیدن آن عکس در میان عکس ها می گوید این همان پدر خوانده است و وقتی براندو را به صورت مستقیم می بیند از تعجب جا می خورد و ایمان می آورد که او چه قدرتی دارد. به هر حال وقتی فیلم به ایران با نماینده آمد، قرار تست صدا گذاشتند که من قبول نکردم و آخر سر مرحوم نوربخش حرف زد و من هم جای جیمز کان در نقش سانی کورلئونه حرف زدم و بعد هم با وسوسه روبیک (از عوامل ...