سایر منابع:
سایر خبرها
زنانِ غریب
پیش از ازدواج دیده بوده، می گوید چندباری به خانه شان رفته بوده و وقتی مریم پرسیده بوده این کیست، پاسخ این بوده پسر خواهرته مادرش می گفته که مادر پسرک دخترش است و خواهر مریم؛ بعد از ازدواج همین ماسه ی تمسخر بچه های دیگر می شود، مریم می گوید بچه ها من رو مسخره می کردن که شوهرت پسر خواهرته ! 9 سالگی که عقد می کند تا 4 سال نامزد بوده اند و همه اش برای مریم زجر و تب بوده از هراس دیدن مرد ...
صدیقه زندانی حبس ابدی در تهران / هزینه درمان بچه ام مرا مجرم کرد
ای 250 الی 300 هزار تومان برای نگهداری مواد دریافت می کردم. شوهرم وارد کار خلاف شد و یک روز پلیس او را دستگیر و به مدت 7 سال به زندان افتاد. وی با بیان اینکه شوهرش دو سالی است که آزاد شده و با بچه هایش زندگی می کند، ادامه می دهد: کراک نگه می داشتم و هفته ای 300 هزار تومان می گرفتم. یک روز هم پلیس به خانه ما آمد و از من 140 گرم کراک گرفت. اول دادگاه برایم ابد بریدند و بعد حکمم شامل ...
پای دردِ دل زنان زندانی قرچک با 25 سال حبس+ عکس
است که آزاد شده و با بچه هایش زندگی می کند، ادامه می دهد: کراک نگه می داشتم و هفته ای 300 هزار تومان می گرفتم. یک روز هم پلیس به خانه ما آمد و از من 140 گرم کراک گرفت. اول دادگاه برایم ابد بریدند و بعد حکمم شامل تخفیف شد و به 25 سال زندان و پرداخت 100 میلیون تومان تغییر کرد. 8 سال پیش به خاطر درمان چشمان پسرش به تهران می آید، اما هزینه های سنگین درمان و بیکاری باعث می شود، وارد کار مواد ...
مرگ باورنکردنی آیه و عباس 2 کودک خردسال دشتستان/ گفتگو با خانواده داغدار + عکس
ها روز حادثه به هوای بازی از خانه بیرون آمدند. دختردایی شان هم همراه شان بود، اما هنگام بازی کردن، ناگهان درون آب سقوط کردند: متاسفانه کانال آب عمق زیادی دارد و اگر کودکی درون آن سقوط کند، به احتمال زیاد جانش را از دست می دهد. آن روز وقتی آیه و عباس درون آب افتادند، دختردایی شان دوان دوان به خانه آمد و موضوع را به مادرشان خبر داد. او نمی توانست با پای شکسته حرکت کند، به همین خاطر اهالی که متوجه ...
سرقت میلیاردی مادر و دختر فالگیر
پولدارم و خواستگاران زیادی دارم، اما همه آن ها پس از مدتی از ازدواج با من منصرف می شوند. او به من گفت که بختم بسته شده و زن میانسال دعانویسی را می شناسد که تا الان بخت دختران زیادی را باز کرده و در کارش حرفه ای است و اگر بخواهم او را به من معرفی می کند. دختر جوان چند روز بعد شماره تلفن زن دعانویس را برای من پیامک کرد و من هم با او تماس گرفتم که او گفت خانه ما پر از اجنه بد است و باید برای ...
پشت پرده های قتل پسربچه بستان آبادی/ آزادی زندانی بدبین برای انتقام!
روز هم سه نفر در این رابطه بازداشت شدند؛ ولی این که بعد از گذشت دو ماه، بازداشت شدگان چه سرنوشتی پیدا کردند و نتیجه تحقیقات پلیس به کجا رسید، در زیر آمده است: دو روزی که امیرعلی گم شده بود در منزل همسایه بود پدر امیرعلی در گفت: همان روزی که صبح ساعت 9، زن همسایه، که به وی مضنون بودیم، آمد و سر همسر من را با سوال های چرت و پرتش گرم کرد، همان لحظه هم امیرعلی گم شد، پسری که دو سال است ...
افتخار و آبروی محله است
سر وقت در دوره ها شرکت می کردم. حدود هزار و 400 نفر در گردان ما ثبت نام شده بودند که هرچه جلو می رفتیم نیروها ریزش می کردند. تقریباً 400 نفر ماندیم. بچه ها آمادگی خوبی پیدا کرده بودند. قبل از اجرا همه نیروها دور هم جمع شدیم و به امام حسین(ع) توسل کردیم. ما را تأیید کردند و بعد وارد لیست اعزامی ها شدیم. کسب رضایت با توسل به سیدعبدالکریم(ع) گوشی همراه را در بالاترین نقطه خانه گذاشتم ...
کانال فاضلاب زندان جیرفت قربانی گرفت
آبیاری و مسئولان زندان جیرفت از برخورد جدی با همه کسانی که اهمال کاری کرده اند، خبر داد و افزود: وقتی از سقوط این پسربچه داخل کانال فاضلاب آنهم متعلق به زندان جیرفت مطلع شدم باور کردنی نبود که با گذشت چندین سال متاسفانه وضعیت فاضلاب و زندان به این شیوه رها شده باشد وموجب داغدار شدن یک خانواده بشود. وی اداره آبیاری را به عنوان متولی بستر رودخانه ها مورد خطاب قرار داد و اظهار کرد: جای سوال ...
آقای پلیس در لباس جهادگر
برگزاری جشن در گرمخانه ها کشید به طوری که در این سال ها 66 جشن برای کودکان کار و کارتن خواب ها توسط آنها برپا شده است. آخرین جشن آسمانی گروه شهید میرطیبی مربوط به شب یلدای امسال است که در گرمخانه خاوران برای افراد بی خانمان برگزار شد. پلیس ها همیشه قهرمان بچه ها هستند و شاید هیچ چیز به اندازه دیدار با یک افسر پلیس آن هم وقتی یک ماشین پلیس اسباب بازی در دستانش باشد، یک کودک بیمار را خوشحال ...
مادر شوهرم زمان بچه دار شدنم را تعیین کرد ! / طلاق از شوهر بی اراده
مادربزرگ شان داشتند. به گونه ای که بیشتر اوقاتشان را در کنار آن ها می گذراندند و خیلی کم به خانه خودمان می آمدند. در این شرایط بود که چند روز قبل محمود مانند همیشه بی دلیل بهانه جویی کرد و سر و صدا راه انداخت. او سپس از فرزندانم خواست که به طبقه بالا بروند. ساعتی بعد وقتی من هم به منزل خاله ام رفتم تا غذای پسر کوچکم را بدهم، ناگهان از پشت در شنیدم که به همسرم می گفت دیگر وقت آن رسیده است ...
واکنش ساعی به محرومیت یک ساله و جریمه نقدی
مسئولان سازمان لیگ تکواندو، گفت: بچه های تیم من چند بار به سازمان لیگ رفتند تا آی دی کارت من را بگیرند، اما هر بار به بهانه های مختلف آن را ندادند. آنقدر نمی دانند که گفته بودند سیستم قطع است، اما از ما خواستند که ارنج تیممان را با همان سیستم ثبت کنیم؛ وقتی بچه های تیم ما گفتند سیستم که گفتید قطع است، گفتند نه مشکلی ندارد. فقط دنبال این بودند که اذیت کنند و برای من حاشیه بوجود بیاورند. ساعی ...
سوگواره شفیعه| دلدادگی های مادرانه حضرت زهرا با فرزندانشان
خانواده فرزندان احساس کنند که تمام حواس پدر و مادرها به آن هاست. حضرت مرضیه (س) نان سفره و گاهی غذا را، قبل از اینکه فرزندان شان استفاده کنند، خودشان نمی خوردند و جالب این است که در روایت داریم از آن طرف حسنین و بچه های حضرت مرضیه (س) هم گاهی اوقات اگر لقمه ای بر سر سفره وجود داشت که مادر آن را دوست داشت، دست نگه می داشتند تا مادرشان حضرت زهرا اول بردارد و بعد آنها بردارند. ...
دلتنگ ایرانی می شوم که در خاک عراق ساخته بودیم
در شهرستان تربت حیدریه بوده و او سال های اول دبستان را در این محدوده گذرانده است. بعد انتقال کار پدر به مشهد آن ها هم تمام زندگی شان را جمع می کنند و پس از مهاجرت در یکی از نقاط حاشیه ای شهر ساکن می شوند. بیشتر خاطرات کودکی او برمی گردد به همان خانه اجاره ای در حاشیه شهر: ما به همراه چهار خانواده دیگر در خانه ای با سبک و سیاق قدیمی زندگی می کردیم. یک حیاط بزرگ در مرکز خانه قرار داشت و چهار اتاق ...
آنها تنها یک ساعت و نیم جدا ماندند
جداسازی آنها منتشر می شد. آنها حتی به دیدار امام خمینی(ره) رفته بودند و عکس شان منتشر شد. آن دو بعد از 15سال برای نخستین بار خانواده اصلی خود را پیدا کردند و متوجه هویت اصلی خود شدند. بهزیستی با توجه به شکایت خانواده اصلی آنها را از خانواده صفایی گرفت و شناسنامه تازه ای برایشان با فامیل بیژنی صادر کرد. اما در نهایت تصمیم این دو آن شد که نه پیش خانواده اصلی و نه خانواده صفایی بلکه زیرنظر بهزیستی در خانه ...
30 سال انتظار و دوری به پایان رسید / لحظه اعلام خبر شناسایی و تفحص پیکر شهید نوروزی به خانواده + فیلم
های اهواز و شیراز و تهران بهبود یافت و بعد از بهبودی خانواده متوجه ماجرا می شود، این درحالیست که این شهید والامقام در سال 67 در عملیات مرصاد شرکت کرد و به اسارت گرفته شد که توانست پس از تحمل شکنجه های فراوان ازحلقه اسارت فرار کند. شهید نوروزی درسال 67 ازدواج کرد که ثمره این ازدواج 2 فرزند یکی دختر و یکی پسر بود، وی در اسفند ماه سال 1369 راهی عملیات نیمه شعبان با هدف درگیری با منافقان ...
روایتی از زندگی یک هنرمند افغانستانی | با هنر دنیا قشنگ تر می شود
خوابم برد تا اینکه روز بعد دایی ام به ما خبر داد پدرم را گاز گرفته و فوت کرده است. خبر فوت او حال همه را خراب کرد. یادم هست همان سال تمام احساساتم را به صورت داستان کوتاه نوشتم. آن زمان دختر بچه بودم و هر روز در راه مدرسه تصور می کردم زمانی که به خانه برسم می گویند پدر زنده است و همه خاطرات و حرف های آن شب و روز بعدش دروغ بوده است، هر روز یک داستان جدید برای خودم درست می کردم و در آن پدرم زنده بود ...
خطر شیوع سندرم آشیانه های خالی
این طریق جبران می کنند اما در کشور ما که جمعیت پذیر و مهاجرپذیر نیست، لازم است سازوکار شغلی و تشویق به فرزندآوری، همزمان فراهم و تبلیغ شود. وی به دیدگاه ادوین ساترلند یکی از جرم شناسان مطرح دنیا اشاره می کند و می گوید: به عقیده او هرچند همه تک فرزندها بزهکار نمی شوند اما در بیشتر موارد، بزهکاری بین تک فرزندان بیشتر مشاهده شده چراکه نازپرورده بار آمده اند و از جامعه نیز همان توقعی را دارند ...
شهیدی که با دستان خودش مزارش را آماده کرد
اسلامی که از برادران عزیز اهل تسنن بود، شهید ادریس ایل بیگی است. نکته جالب در مورد شهید ایل بیگی این است که چند ماه پیش از شهادت؛ مزاری برای خودش ساخت و پیش بینی شهادتش را در کم تر از یک سال بعد کرد. پیش بینی که هشت ماه بعد به وقوع پیوست. شهید ادریس ایل بیگی در نخستین روز از اسفندماه 1346 در خانواده ای روحانی در روستای ونینه علیا از توابع شهر مریوان به دنیا آمد. فقر خانواده اجازه نداد تا ...
راز هولناک 2 برادر فاش شد
این پرونده جنایی دستگیر شدند و در جریان تحقیقات، عروس جوان خانواده لب به اعتراف گشود. او گفت: شوهرم با همدستی برادرش طاهره را در منزل ما به قتل رساندند. فرمانده انتظامی خراسان رضوی پس از کشف بقایای جسد زن میان سال گفت: ماجرای گم شدن قولنامه، کارآگاهان را به این نتیجه رساند که احتمالا جنایتی خانوادگی رخ داده است. به همین دلیل و با دستورات قضایی، اعضای خانواده زن گم شده، زیر ذره بین ...
روایت پدر و مادری که فراق شهیدشان را تحمل نکردند
رفیع شهادت رسید؛ آخرین مرخصی که آمد چند روزی در خانه بود و شب که می خواست برگردد نماز شب خواند، انگار می دانست که بازگشتی در کار نیست. عابدینی تصرحی کرد: بعد از عملیات چزابه در بهمن سال 1360 یک روز درب خانه را زدند و از بچه های بسیج بود و یک ساک که لوازم برادرم داخل آن بود را تحویل داد اما حرفی از شهادت نزد و یک سال بعد یکی از همرزمانش آمد و گفت که فتح اله در ...
طنز/آزمون مجازی ؟!
.... اولادِ خلفِ بخور و بخواب که چند ماهی است شکم شان دست و پا گیرشان شده؛ موبایل و تبلت به دست، کم کم آشیانه ی ناز را ترک می گویند و به سمتِ جلسه ی امتحان که گلیمی پاره پوره است نزدیکِ مجلسِ مادران، گام برمی دارند.نسیمی سرد می وزد.کتاب، درس نامه، خلاصه، درس به درس، گام به گام، شب امتحان، روز امتحان و ... روی گلیم تلنبار شده است.همه ی نگاه ها به موبایل ها دوخته شده است!بچه ها مثل ...
حذف غربالگری به چه قیمت و با چه منطق؟
شعار سال: موضوع حذف غربالگری سلامت نوزادان و سقط جنین های ناقص این روز ها تبدیل به یکی دیگر از موارد مناقشه برانگیز شده است. چالشی که از توئیت یکی از زنان مسئول در حوزه زنان آغاز شد و خبر از تصمیماتی غیرکارشناسی و نامطلوب در حوزه جمعیتی و فرزندآوری کشور داشت. در این گزارش مساله غربالگری جنین و تبعات حذف اجباری آن را مورد بررسی قرار داده شده است. دلتنگ و غمزده در یکی از شهرک های اقماری حاشیه تهران زندگی می کند، آخرین فرزندش را زمانی که 6 ساله شد به دلیل معلولیت شدید ذهنی به یکی از مراکز نگهداری از معلولین شهرش سپرد و با دو دخترش که یکی دانشجو و سالم ...
2 پسر بچه تهرانی قاتل شدند! / آنها اعدام نمی شوند + جزییات
... شاهین گفت : من مجید را از چند سال قبل می شناختم .او پسر پولداری بود .به همین خاطرمن و دوستم به طمع سرقت پول هایش تصمیم گرفتیم او را بدزدیم .مجید سگ گرانقیمتی داشت که آن را چند روز قبل دزدیدم و به خانه یکی از دوستان مشترک مان بردیم .ما آن روز با مجید تماس گرفتیم و به او گفتیم سگش آنجاست .مجید برای تحویل گرفتن سگ به آنجا آمد .ما به محض ورود مجید به او حمله کردیم و دست و پایش را بستیم .ما از ...