سایر خبرها
سحرگاه مرگ برای 3 قاتل
نشان می داد مردی به نام حمید دست به این جنایت زده است. با به دست آمدن مشخصات قاتل فراری، او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که دو روز بعد از حادثه دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به قتل فرهاد اعتراف کرد و گفت: برادرم در یک درمانگاه ترک اعتیاد بستری شده بود. یک روز که برای ملاقات وی به آنجا رفته بودم، متوجه شدم او از سوی فرهاد، برادرش و یکی از دوستان آنها بشدت کتک ...
هیچ نویسنده ای قادر نیست مشقت های دوران اسارت را به مخاطب انتقال دهد
ویژگی های کتاب گفت: راوی کتاب از سال اول جنگ در جبهه حضور داشته و جزء اولین اسرای ایرانی بوده و در طول جنگ از اسارت آزاد شده است و این ویژگی در کمتر رزمنده ای وجود دارد و بنابراین خاطرات ایشان از اهمیت خاصی برخوردار است . این پژوهشگر حوزه دفاع مقدس با آرزوی توفیق برای نویسنده جوان کتاب افزود: اصل مهم در خاطره گویی و خاطره نویسی اشاره به جزئیات رویدادهاست. مولف در دفتر اول کتاب دوران کودکی ...
بخش های خواندنی رمان سال های بنفش
؟ برگشت به طرف حاجی جواد، مقابلش نشست: - مگر شما چه کرده اید؟ این بچه ها چه کرده اند؟ خود من مرتکب چه جنایتی شده ام که این طور شکنجه شدم؟ من... هنوز تنم از زخم های شکنجه ساواک می سوزد. نگاهی به پشتم بیندازید! چی می بینید؟ همه هاج و واج چشم دوختند به پشت علی. صدای درویشی [یکی از نیروهای سازمان مجاهدین خلق که با علی همبند بوده است.] بلند شد: - آخ آخ! ببینید چه ...
باز هم چی شد چادری شدم موضوع انشاء شد
گشتیم من به خاطر ذوق و شوق چیزهایی که خریده بودم چادرم را در آورده و در نمایشگاه جا گذاشتم؛ وقتی به خانه رسیدیم متوجه این موضوع شدم و بسیار ناراحت شدم و این شد که از ان موقع به بعد هرجا می رفتم بدون چادر می رفتم و خیلی هم عذاب وجدان داشتم. مطمئنم برایتان سوال پیش می آید که من چرا چادر دیگری نخریدم؟ به دلیل این که هم کم بیرون می رفتم و از طرفی وقت نمی کردیم برایم چادر بخریم ...
قتل به خاطر چت کردن در وایبر!
...> ساعت 8صبح جمعه بود که به خاطر رفتار هایش با او درگیر شدم. او من و خانواده ام را تحقیر کرد. من هم یکدفعه کنترلم را از دست دادم و چون به شدت از او کینه داشتم دست به قتل او زدم. بعد از آن چند ساعتی کنار جسد بودم تا اینکه تصمیم گرفتم آن را داخل چمدانی بزرگ بگذارم و به بیرون از خانه منتقل کنم. برای این کار به مغازه ای رفتم و چمدان خریدم اما اصلا فکرش را نمی کردم همین خرید باعث دستگیری ام شود. ...
زمان ادای شهادتین صدایم می لرزید
اطلاعاتی شما برای اسلام چه بودند؟ آخرین سال دبیرستان بودم که با یه نفر تو کلاسم آشنا شدم و فهمیدم که مسلمونه. بدون هیچ کنجکاوی خاصی خواستم فقط یه چیزایی در مورد اسلام یاد بگیرم. اون موقع یادم میاد که اونا حق نداشتن با جنس مخالف ارتباط برقرار کنن، حق نداشتن مشروب و گوشت خوک بخورن. خوب جالب بود برام و مهمتر از اون دلیلش برام مهم بود که چرا. بعدش با پیشنهاد همکلاسیم رفتیم یه کتاب فروشی اسلامی تو ...
منتظری: شاید سال آینده به استقلال برگردم
بچه ها دایم در ارتباط بودم که تیم چطور هست؟ بچه ها چطور هستند؟ استرسم از زمانی که خودم بازی می کردم، بیشتر بود. پای تلویزیون بیشتر از داخل زمین استرس داشتم! خودم را پیش بچه ها احساس می کردم. از ته دل دعا می کردم که تیم نتیجه بگیرد که متاسفانه اشتباهات داوری ایران را از جام حذف کرد. من قبل از شروع بازی های آسیایی در ایران بودم اما قبل از بازی اول با بحرین رفتم قطر. یعنی تقریبا 17، 18 روز ایران بودم ...
نحوه شرکت احمدی نژاد در انتخابات مجلس
اصولگرایان عمل نخواهد کرد. آیا سال بعد باز هم برای مجلس شورای اسلامی کاندیدا می شوید یا خیر؟ این سوالی است که چه در تهران و چه در تبریز مکررا از بنده پرسیده می شود. در جواب این سوال باید عرض کنم که زمان برای اعلام کردن اینکه کاندید می شوم یا خیر بسیار زود می باشد. در حقیقت باید منتظر باشیم زمان مورد نظر فرا برسد و اوضاع و شرایط برسی شود تا بتوانم به یک جمع بندی برسم، که می توانم ...
سام درخشانی: دست مردها را با نقش فانی رو کردم
را به ترتیبی پیش بردند تا کارم تمام شود و بتوانم در این سریال بازی کنم. بنابراین من زمانی به این گروه پیوستم که کار شروع شده بود. در زاویه هفتم شما نقش یکی از پلیس ها را برعهده دارید یا یکی از مجرمان را؟ من نقش رئیس باند سارقان را به عهده دارم. انگار به بازی در نقش آدم های کلاهبردار علاقه مند شده اید! در این سال ها نقش های شما طیفی از آدم های کلاهبردار بوده اند، از ...
ماهایا پطروسیان: سینمای ایران ستاره ندارد!
خدا کند به دست بیاید. در خاتمه، موضوعی هست که بخواهید عنوان کنید و مغفول مانده باشد؟ - مجرد چهل سله فیلمی به شدت خانوادگی است و خیلی حیف شد که ما نتوانستیم آن را در زمان بهتری اکران کنیم. اگر این فیلم در تابستان به نمایش در میآمد حتماً گیشه بهتری داشت. این فیلم، فیلمی است که میتوان حتی بچههای خانه را به تماشای آن نشاند. من در یک اکران خصوصی متوجه شدم همه موقعیتهای کمیک ...
چگونه از خانه خود لذت ببریم؟
مبلمان و تجهیزات جانبی برندی معرفی کنم تا نیازهای قشر جوان و مدرن را پوشش دهد. یعنی چنین مجموعه ای تا به حال وجود نداشته است؟ خیر، این اولین مجموعه ای است که با این قالب و کیفیت به صورت کاملا صنعتی شروع به کار کرده است. زمانی که من در بازارهای خارجی در حال بررسی بودم و به نمایشگاه های آسیا و اروپا رفتم، متوجه شدم که تا کنون برندی با این انسجام در ایران وجود نداشته که پاسخگوی نیازهای ...
من از اسیر عراقی عذرخواهی کردم
و الان هم خوشحالم. وقتی که ده نفر را تحویلمان دادند من که فقط با یک دست توان کار داشتم به کمک علی رضا بندهای جلیقه های نجات را پاره کردیم و دستان ده نفر را بستیم. بعد هم یکی یکی سوار قایق کردیم و همه را رو به جلوی قایق نشاندیم. علی رضا نوک قایق نشست و من هم پیش سکانی و پشت سر عراقیها ایستادم. قبل از حرکت پرسیدم کدامیک از شما فارسی بلد است. بجز آن مهندس یک نفر دیگر که کرد بود دستش را بلند کرد ...
روایت زندگی شهید "حمیدرضا جعفرزاده" جانشین واحد تخریب لشکر 41 ثارالله
جلوی یک مغازه ی خواروبار فروشی. چند دقیقه صاحب مغازه را جلوی مغازه اش نگه داشته بود و داشت با او صحبت می کرد. وقتی از جیبش پول درآورد و جلوی مغازه دار گرفت، رفتم نزدیک تر تا بفهمم موضوع از چه قرار است. صدایشان را می شنیدم.: من وقتی بچه بودم، خیلی سال پیش، از این جا رد می شدم و از سرغفلت یک دانه نخود از جلوی مغازه ی شما برداشتم.حالا هر قدر که صلاح می دونید، از این پول ها بردارید و منو ببخشید.مغازه دار ...
سعید آقاخانی؛ رستگاری در ساعت خوش
برای ساعت خوشی ها ساعت خوش نقطه شروع مهمی برای بعضی از بازیگرانش بود. مهران مدیری و رضا عطاران از این نقطه شروع خیلی سریع به جایگاه بالاتر رسیدند و سعید آقاخانی هم با فاصله از آنها فعالیتش در عرصه کارگردانی را شروع کرد و حالا بعد از بیست سال به جایگاه خوبی در سینما هم دست پیدا کرده؛ اتفاقی که آقاخانی معتقد است زمان ساعت خوش هیچ چشم اندازی برایش نداشته: آن موقع خیلی جوان بودیم. ...
وداع دردناک پدر و پسر
پدر و مادر پیرش رفتیم، مادرش گفت می خواستم بعد از برگشت از جبهه، او را داماد کنم. نعمتی در ادامه گفت: من شب عملیات مجروح شدم و زمانی که به عقب برگشته بودم، پدر شهید توکلی را در حال گریه دیدم. فکر می کردم از ماجرای شهادت پسرش آگاه است ولی متوجه شدم که برای من و بچه های مجروح دیگر گریه می کند. از حال پسرش جویا شد، به او گفتم زخمی شده، در همین لحظه گفت انا لله و انا الیه راجعون، من همان لحظه وداع، از حسین دل بریدم و خوش به سعادتش که شهید شد. انتهای پیام/ ...
نظر حاتمی کیا درباره حاج قاسم سلیمانی
مثلاً به چگوارا شبیه باشد. من به فکر شباهت نبودم بلکه معتقد بودم این آهنگ چ و اتفاقی که می افتد می تواند یک نگاه کلی تری داشته باشد که محدود نشوم به شخصیت صرفاً آقای چمران بلکه مفهوم کلی تر که درباره چگوارا وجود داشته اینکه آدم هایی هستند که همِ جهانی دارند و عدالت جهانی برایشان مسئله است و همه جا وجود دارد. * چرا همچنان تمرکز شما بر موضوع جنگ است چرا به سمت مسائل دیگر نرفتید ...
اعتراض خونین به برادر به خاطر عروس مطلقه
بگیریم اما او نمی پذیرفت. صبح روز حادثه به خانه او رفتم، هرچه می گفتم به گوشش نمی رفت، عصبانی شده بودم و بر سرش فریاد کشیدم. در این لحظه او چاقویی برداشت و مرا تهدید کرد، با دیدن چاقو به آشپزخانه رفتم و چاقویی بزرگتر برداشتم. او که ترسیده بود چاقو را زمین انداخت اما نمی دانم چه شد که به او حمله ور شدم و هنگامی که به خودم آمدم دیدم کنار جسد خونین برادرم نشسته ام. نمی دانستم چه کنم، به یکی از ...
بامحسن کیایی از براتعلی تا موفقیت پرده نشین
پروژه قرارداد بستم. ابتدا مانند همه کارها بازی در این سریال به عنوان یک پیشنهاد کاری از طرف آقای شعیبی و علی مردانه مطرح شد. آقای شعیبی بازی ام در فیلم خط ویژه را دیده بود و دوست داشت، من هم کارهای آقای شعیبی را دیده بودم و دوست داشتم و شروع همکاری ما توام با رضایتی دوطرفه بود. سپس آقای شعیبی در دفترشان یک سیناپس کلی از داستان سریال در اختیارم گذاشتند. در ابتدا ایشان نقش دیگری برای من در نظر گرفته ...
بازیگر زنی که تغییر جنسیت داد!
روبه رو می شود. بازگشت من به صحنه تئاتر من بعد از هشت سال مجدد با این کار به صحنه تئاتر بازگشتم و برای این کار بسیار دوندگی کردم. زمانی به من گفتند مجوز کار دارم که کارگاه نمایش را خراب کردند و به زمان جشنواره خوردیم. من هم مجبور شدم این کار را به رغم میل باطنی ام در سالن مشایخی روی صحنه ببرم. به هر حال بودجه که همیشه متعلق به از ما بهتران است. ما گفتیم بودجه نمی خواهیم، فقط ...
آیا جمهوری اسلامی درباره رژیم پهلوی به مردم دروغ گفت؟
به گزارش مشرق ، سوالاتی از جنس سوالات فوق اکنون با سرعت بیشتری در جامعه دیده و شنیده می شود و بعضا برخی چهره های دانشگاهی نیز در مباحث خود از طرح آن ابایی ندارند؛ به خصوص آنکه رشته تاریخ نگاری انقلاب اسلامی هم نصفه و نیمه است و اسف بار اینکه جریانی تاریخ نگاری معاصر را در دست گرفته که دلبستگی بیشتری به رژیم سابق ندارد. مجله فرهنگ و علوم انسانی عصر اندیشه در شماره اخیر خود به صورت تفصیلی به این موض ...
معرفی شهید روحانی رضا بیرامی چناری
گلستان شهدای شهر در منزل ابدی مسکن گزید. خاطرات این الفاطمییون روزی که از جبهه بر میگشتم ، خواستم مثل همیشه در حوزة علمیه تبریز با حاج آقا رضا بیرامی دیدار کنم ، به حجرة شهید بیرامی رفتم و مشغول خواندن نماز عصر شدم ، ناگهان شهید حاج آقا رضا وارد حجره شد. بعد از نماز شروع کرد به مصافحه و احوال پرسی. او ساعتی قبل از آن در عالم رؤیا خواب دیده بود که من وارد حجره اش شدم و ...
مهیای ظهور باشید؛ ظهور ناگهانی اتفاق می افتد
ابوهریره ها به اسم صحابی، مراجع صاحب فتوا شده بودند؛ همه اینها نشان می دهد که ولیّ خدا با سازمان دهی قبلی تنها شده بود . در اینجا، عوامل تنهایی ولیّ خدا را بر می شماریم با تذکّر به این نکته که با حرکت سیّدالشّهدا(ع)، کار برعکس و توجّه به اهل بیت(ع) شروع شد؛ تا جایی که در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، به اوج خود رسید . 1 . 2 . شبهه ها و فتنه ها عواملی که باعث تنهایی ...
از رزیتا غفاری چه خبر؟
که برای اولین بار، چنین اتفاقی برای نقش تان می افتد؟ - نه، اولین باری بود که جلوی دوربین می رفتم و خیلی هم لذت بردم. البته بعدش در در قلب من یکی از نقش های اصلی را داشتم. بعد از چند نقش فرعی، پیشنهاد بازی در شب آفتابی قطعا برایتان وسوسه برانگیز بوده. - شب آفتابی سومین همکاری ام با قاسم جعفری بود. قبل از آن در دوتا اپیزود سریال همسفر بازی کرده بودم و خاطره خوبی از همکاری با ...
کثیف ترین شغل آبرومند جهان/ با شکم خالی خرید نکنید، ضرر می کنید!/ ارتباط آلودگی هوا با خودکشی مردان
نیش و نوش های خواندنی سفارش عجیب علامه امینی به فرزندش پس از مرگ محمدهادی امینی فرزند علامه امینی می نویسد: پس از گذشت چهار سال از فوت پدر، در شب جمعه ای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدم، او بسیار شاداب و خرسند بود، جلو رفتم و پس از سلام و دست بوسی گفتم: پدر جان! در آنجا چه عاملی باعث سعادت و نجات شما شد؟پدرم گفت: چه می گویی؟دوباره عرض کردم:آقاجان! در آنجا که اقامت ...
مزاحمت های دردسرساز مردی برای همسرش!!!
سنی مان خیانتی بکنم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و از همان لحظه خانه دکتر را ترک کردم و حالا طلاق می خواهم.شوهرم که صدایش می لرزید، گفت: اشتباه کردم، می پذیرم. خیلی از دوستان و بستگان می گفتند با دختری که 20 سال از تو کوچکتر است ازدواج نکن و من تحت تاثیر همین حرف ها بودم که بدبین شدم. مزاحمت هایم برای این بود که بهانه ای پیدا کنم و اجازه ندهم همسرم به دانشگاه برود و الان پشیمانم و حاضر هستم ...
رایج شدن اشتباه در تشخیص سرطان!
ابتدایی بود. سفارت استرالیا در تهران چند بیمارستان را به عنوان معتمد خود معرفی کرده است و یکی از بیمارستان ها ایرانمهر است. به همین خاطر من به این بیمارستان رفتم و آزمایش دادم.روز دریافت آزمایش با من تماس گرفتند و گفتند خودتان باید تشریف بیاورید. من رفتم و پزشکان آزمایشگاه بدون هیچ مقدمه ای به من گفتند شما سرطان دارید. او می افزاید: در این لحظه شوک بسیار زیادی به من وارد شد، اصلا برایم قابل باور ...
نوروز کجا برویم: اردوی کنکور
در خانه هایتان نمانید، مسافرت و دیدوبازدید هم نروید. ما برای نوروز شما برنامه ویژه ای داریم! اگر کنکور سراسری در پیش داشته باشید، می توانید اردو را انتخاب کنید. یک اردوی سخت گیرانه در یک محیط درسی، آن هم در ایام نوروز که همه سرشان به آجیل و دیدوبازدید و مسافرت گرم است، انتخابی نه چندان دلچسب برای کنکوری ها خواهد بود. اگرچه شاید درنهایت نتایج دلچسبی داشته باشد و پس از یک دوره سختی و تلاش مستمر با ...
ماجرای زیارت انبیا در قنوت شهید
حرف بزند: در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم. نمی دانی چه خبر بود! آنچه که از زیبایی های بهشت وعذاب های جهنم گفته شده همه را دیدم! انبیا را دیدم که در کنار هم بودند و... یکی از دوستانش که شاهد لحظات قبل از شهادت ایشان در عملیات والفجر8 بود چنین نقل می کند: در لحظه شهادت ترکشی به پهلوش اصابت کرد. وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم وقتی روی پاهایش ...
فرکی: فولاد روی توانایی خود قهرمان شد نه کارهای دیگر
فولاد هم مربوط به خود من بود. من دو سال در فولاد بودم و باید با تیم سابقم، هواداران این تیم و مردم خوب خوزستان روبه رو می شدم. باید از محبت آنها نیز تشکر کنم که واقعاً میزبانی خوبی داشتند و مرا شرمنده کردند. شکست دادن فولاد برای من واقعاً سخت بود اما باید این کار را انجام می دادیم تا بالای جدول باقی بمانیم و فاصله امتیازی مان را با دیگر رقیبان کمتر کنیم. فرکی درباره شانس قهرمانی سپاهان ...
پسر عموی"عفت" عارف را تهدید کرد
. ببینید اینکه در کارگزاران تغییراتی اتفاق افتاده است، همه چیز در ایران تغییر کرده است و فقط کارگزاران نیست که تغییر کرده است. اتفاقا چند شب پیش این سئوال را دانشجویان در اراک از من پرسیدند، گفتم مگر شما دانشجویان تغییر نکرده اید؟! در زمان آقای هاشمی وقتی ما کارگزاران را تشکیل دادیم، آقای مهاجرانی یک یادداشتی مبنی بر مذاکره مستقیم با آمریکا نوشتند، آنوقت ما سال ها باید جواب می دادیم که چرا ...