سایر منابع:
سایر خبرها
کشف رمز میهمان نوازی ایرانیان
. بسیار خردمندانه بود این پل، قبل از پل خردمندانه صدر، مردم شب می ماندند خانه هم و تراکم نمی خریدند، اما متراکم می خوابیدند چون جا نبود. - از آقای ظریف هم ممنون هستیم که با مراوده با خارجی ها، باب رفت وآمد خارجی ها را باز کرد. منتها گویا مثل جاده چالوس که آخر هفته ها یک طرفه اش می کنند، احتمالا الان رفت وآمد خارجی ها یک طرفه است و نمی توانند برگردند. وصیت: سوفیا... من مطمئن هستم بابای ...
قاتل علی چراغی به زودی اعدام می شود
.... آنها از پدرم مجوز خواستند که پدرم گفت ندارد. آنها هم گفتند که باید به شهرداری برویم تا پدرم تعهد بدهد که دیگر بدون مجوز زباله ها را جمع نکند. پدرم هم قبول کرد اما در راه منصرف شد و تصمیم گرفت با پلیس تماس بگیرد. برای همین درگیری پیش آمد و آنها به پدرم حمله کردند و کتکش زدند. در یک لحظه قاتل به سمت خودرو رفت و پنجه بوکس آورد و با همان به سر پدرم زد. بعد همگی با هم از آن جا فرار کردند و ما هم ...
اظهارات جالب دختر پرسپولیسی که با تیپ پسرانه به ورزشگاه رفت
من در صفحه های هواداری پرسپولیس، من را می شناختند! سمت من و پدرم می آمدند و می گفتند اصلاً نگران نباشید. شما هم مثل خانواده خود ما هستید. یکی از نکات جالب هم این بود که من برای تشویق بالای جمعیت ایستاده بودم و همه را می دیدم. وقتی داور روی صحنه گل، پشت محوطه پرسپولیس خطا اعلام کرد، خیلی ها شروع به فحاشی کردند اما آن هایی که متوجه حضور من بودند، به بقیه تذکر دادند و جو به کل عوض شد و حتی از من ...
مسکن مهر، از بی مهری خود دست نمی کشد
سگان و هیاهوی عشایر و پساب همسایگان لابد از بی حق شهروندی برای خدمت به نظام و مردمت راهی شهر شو و خانواده ات را در میان غبار و نا امنی بی امکاناتی حتی نانوایی کوچک رها کن من هم بر اریکه کوچکت تکیه میزنم. اما به یاد داشته باش اگر شب به خانه ات برگشتی تو مثل من نباشی چون دکانی نخواهی یافت تا از میان کوره راهی خاکی و در تاریکی شب کودکت را به وعده آبنباتی ساکت کنی، نیاز نیست شرمنده زن و ...
روایت هولناک زنان از روزی که خرمشهر سقوط کرد
ماهشهر و سربندر. سقوط یک شهر شهلا چند بار هم به خانه رفت. در محله طالقانی، نزدیک پادگان، جایی که نخستین حمله های عراق را دید. پیرمردها تک و توک مانده بودند مراقب خانه و زندگی شان: آن روزها دزد هم بود. گاهی مجروح هایی به بیمارستان می آوردند که موقع دزدی خمپاره خورده بودند. در خانه فقط پدرم بود، گفتم برای چه ماندید؟ بروید. دفعه بعد که رفتم خانه، هیچ کس نبود. همه جا خمپاره خورده بود ...
فراستی همین جوری جذاب است!
...، اصلا شیوه نقد تند و تیز فراستی مهم نبود. چون یکی از آن مجموعه تلقی می شود؛ هر کسی ادبیات او را دوست داشت، می دید و هر کس دوست نداشت سراغ شبکه ای دیگر می رفت. ولی در کشوری که تلویزیون انحصاری است، آقای فراستی خیلی زیرکانه چنین شخصیتی برای خودش ترسیم کرده و در یک پروسه چندساله آن را جا انداخته است. فراستی همین جوری جذاب است! وقتی مسعود فراستی توسط محمود گبرلو کنار گذاشته شد ...
دزدی از یک خیانتکار !
.... 50 میلیون طلا و دسته چک همسرم به سرقت رفت، چند روز بعد یکی از چک های دزدیده شده همسرم پاس شد و چون شماره چک را همسرم در آن زمان به بانک اعلام کرده بود هویت سارق معلوم شد. همسرم به منزل آمد و گفت: فردی که چک دزدیده شده را پاس کرده شناسایی شده و زنی به نام سولماز بوده و پلیس هم الآن دنبال اوست تا دستگیرش کند، با شنیدن این حرف تازه متوجه شدم دزد خانه ما دوست صمیمی من بوده بلافاصله ...
فاطمه آناستازیا:ایرانی ها به تاریخ شان رجوع کنند، دیگر از غربی ها الگو نمی گیرند+عکس
، اشتباه می کنند. خود باید تولید کننده باشد و نگاهشان به خودشان باشد. تسنیم: نامه رهبری به جوانان غربی ما را به یاد نامه امام خمینی (ره) به گورباچف هم می اندازد. امام خمینی (ره) به او هشدار دادند و پیش بینی کردند که نظام کمونیستی شوروی فروپاشی خواهد کرد. گفتند که جامعه تو به سمت یک جامعه لیبرال سوق پیدا خواهد کرد. اما چیزی که امام خمینی (ره) فرمودند را گورباچف درک نکرد. دیدم که شما از یلتسین و ...
ماجرای تغییر حکم لاهوتی به نام مهدوی کنی از سوی امام/ هشدار سیاستمدار صادق درباره تکرار مشروطه در دوران ...
در سطوح بالای کشور هم ما این دغدغه را حس می کنیم این است که یک عده ای اصلاً به این مبانی باور ندارند و اگر هم داشتند این باورشان الان زایل شده است و ایشان درصدد این بود که کسانی تربیت شوند که این باور را داشته باشند. این باور در یک پروسه تربیتی ایجاد خواهد شد. ما دانشگاه را صرفاً بعد پژوهش و آموزشی می بینیم درصورتی که همه محیط علمی آموزش و پژوهش نیست هرچند که آموزش و پژوهش مهم است اما ...
رونمایی از شاه کلیدِ دروغ علیه املاک شهرداری/ مروری برچهره جنجال ساز شورای شهر
در جلسه اول خیلی از من استقبال کرد و گفت: شنیده ام عضو انصار حزب الله هستی اما خوشحالم که شما مثل آن ها نیستی و حرف هایت را می زنی. در آن جلسه من هم انتقادات خودم را از روزنامه صبح امروز به او گفتم، در رابطه با اهانت به ائمه و ... . او به من خندید و پاسخی نداد و گفت این اندیشه ماست و شما باید اندیشه را با اندیشه جواب بدهید. جلسه بعد هم در شورای شهر بود که چون هماهنگ کرده بود، بیشتر مرا تحویل گرفتند ...
بیرانوند: حاضر بودم با دست شکسته برای پرسپولیس بازی کنم/امیدوارم به دیدار مقابل سوریه برسم
دیگر قبول کردم تا دستم را گچ بگیرم. وی ادامه داد: من واقعاً می خواستم حتی با دست شکسته برای پرسپولیس و همینطور تیم ملی بازی کنم اما پزشکان به من گفتند به خاطر یک یا دو بازی ممکن است مصدومیتم بیشتر شده و ماه ها خانه نشین شوم. در حال حاضر هم پزشک دستم را گچ گرفته و به من گفته ظرف سه هفته آینده وضعیتم بهتر می شود و می توانم دستم را باز کنم. این سه هفته برای من یک سال می گذرد چون تا به حال ...
مرگ مشکوک زن جوان پس از خرید نان
کتک نزدم. وی در ادامه گفت: مدتی قبل متوجه شدم که همسرم یک بیماری ارثی به نام آنژیو ادم دارد که خانواده اش از من پنهان کرده بودند. روز حادثه من به خاطر امتحانی که داشتم در خانه ماندم تا درس بخوانم و صبح زود همسرم برای خرید نان از خانه بیرون رفت و ساعتی بعد در حالی که من صبحانه را آماده کرده بودم، به خانه برگشت. شهربانو وقتی وارد خانه شد، گفت حالم بد است و به اتاقش رفت و خوابید. چند ساعتی ...
مملکت به برکت امام حسین(ع) عزیز است
روضه چای می داد. او هر یک ماه، چهل روز یک دفعه گریه اش راه می افتاد و یک صدا می زد. مابقی اوقات سرش پایین بود و چای می داد. دیگران همه گریه می کردند، صجّه می زدند، قصّه می گفتند، می خندیدند. من بچه بودم و در مجلس ول بودم. گاهی صدای آن خانم بالا می رفت. تا صدایش به آسمان می رفت سکوت این همه مدت آرام می شد. اینک که نگاه می کنم می بینم که اول همه مردم در ملجس گریه می افتادند آن وقت گریه سراغ او می ...
حال و هوای بهشت زهرا؛ از ابطال شناسنامه تا خرید قبر
. خانم اینجا پر از شایعه است. چند نفر از صبح از من پرسیده باشند مرده ها را با دست می شویند یا ماشین، خوب است؟ بابا سازمان کلی آدم را برای همین کار استخدام کرده. اصلاً شما فکرش را بکنید چطور ماشین می تواند این کار را بکند؟ مردی که با تاج گلی بزرگ از گلایل و گل های زرد از گلفروشی بیرون می آید، می گوید: خانم اگر دنبال قبر در قطعه های قدیمی هستی اینجا نگرد، برو سمت سنگ قبرفروش های ...
طنز؛ عمو زنجیرباف و در باغ سبز!
، من یک دکل داشتم روزی هفت تا تخم می گذاشت. بچه ها گفتند عموجان دکل که تخم نمی گذارد. عمو اخم کرد و گفت: در دوران من همه چیز ممکن بود و کار نشد نداشت. اصلا هرچی من بگم. نگفتم یک خرسی دارم که پیانو می زند که باور نکنید! عجبا! - ادامه داعشی: به علت ممنوعیت چاپ هرگونه مطلب خشونت ورزانه، ادامه داستان توقیف است! - ادامه مهرمادری: سیب و گلابی ها دست من نیست. دست اون عمه گور به گورشده ...
چهره شراره رخام بعد از تخلیه ژل لب +عکس
...> یعنی نظر دیگران در این تصمیم شمانقش داشت؟ خب من یک تصمیم شخصی گرفته بودم ولی دیگران نپسندیدند و خیلی ها از من انتقاد کردند.من یک شخصیت اجتماعی هستم باید به نظر دوستان و جامعه ام اهمیت بدهم و از نظر شخصی ام بگذرم. بالاخره تسلیم شدم و گفتم چشم و می روم تخلیه می کنم اما حالا خیلی خوشحالم.خوشحالم که مردم از این حرکت من استقبال کردند و خیلی مرا تشویق کردند واین حرکت به چشمشان آمد.من از ...
هوادار نابینا: دوست دارم روزی سرمربی نساجی شوم/ فردوسی پور حرف هایم را سانسور کرد
دست نشان محروم بود و بعد از پایان بازی ما را برای اولین بار به رختکن نساجی برد. از آیتم شما در برنامه 90 هم حسابی استقبال شد، خاطره ای از لحظه ضبط این آیتم ندارید؟ عادل: حین ضبط صحنه ای که من باید در خانه محمد را می زدم، شاید 10 بار گرفتند چون من باید طبیعی راه می رفتم و به دوربین نگاه نمی کردم ولی هم غیرطبیعی بودم و هم به دوربین نگاه می کردم (با خنده) که به من گفتند اصلا استعداد بازیگری ...
خاطرات آزاده فاطمه ناهیدی(9)
؛ برای همین دستور داده بودند که کسی حق باز کردن در سلول ما را ندارد. فقط با اجازه مسئولین زندان این حق به سربازها داده می شد و اینها همه لطف خدا بود. با این وجود ما را به شکل های مختلف اذیت می کردند. مثلاً سهمیه صابون و تاید و دارو را قطع می کردند یا جیره غذا را کم می کردند. گاهی جای دو نان ساندویچی یکی می دادند. یا آب را می بستند. ما این برنامه را بعد از محرم هم ادامه دادیم. بعد از هر نماز ...
گفتگویی با قربانی اسیدپاشی اصفهان پس از بازگشت از اسپانیا
اینطور شد .در اتاق باز می شود و پدرش که خستگی این دو سال به وضوح در چشمانش مشخص است وارد می شود.پس از صحبت کوتاهی با آقای جورکش به سهیلا می گویم فیلمی که بعد از عمل اسپانیا از تو گرفتند و خدا را برای به دست آوردن بینایی شکر کردی هنوز در فضای مجازی دست به دست می شود.کسی خبر ندارد تو بینایی ات را دوباره از دست دادی.می گوید: من کلا هفت ماه می دیدم.آن فیلم قدیمی است .مادرش میان صحبت سهیلا می گوید: فکر ...
تنهایی و "سندروم ثروت ناگهانی"
نگرانی از روابط جدید گاس می گوید: اغلب افراد مثلا می گویند که فردا نمی توانیم با تو برای تعطیلات به مکزیک بیاییم. وقت گذراندن با این دسته از افراد کار سختی است. گرچه گاس دوستان دوران کودکی اش را حفظ کرده، اما بیشتر وقتش را با کارآفرینان دیگر می گذراند. خانم ساندی استاین هنگام ثروتمند شدن در سن 53 سالگی کمتر متوجه آسیب ناشی از سندروم ثروت ناگهانی شد، اما دکتر گلدبارت می گوید ...
هادی مرزبان، کارگردان باسابقه تئاتر در گفتگو با روزان : گناه دور شدن مردم از تئاتر، به گردن هنرمندان ...
زمان به مذاق بعضی از دوستان خوش نیامد. ولی امروز همان حرف را تکرار می کنم. ما آرام آرام به آنجایی خواهیم رسید که خاطره دهه 40 و 50 تئاترهای لاله زار را دوباره زنده کنیم که وقتی شما از ابتدا تا انتهای لاله زار می رفتید عکسهای برهنه فلان رقاصه مصری را می دیدید که تئاترها ازشان استفاده می کردند تا گیشه رونق داشته باشد. همه چیز بود به غیر از تئاتر. من آن موقع دانشجو بودم و به خوبی این فاجعه ها یادم ...
داستان باید طیب و طاهر باشد
.... حسی می نوشتم و کم کم وقتی وارد دانشگاه شدم حس کردم می شود مباحث دینی را در داستان بیان کرد. آن زمان بود که داستان نوشتن برای من جهت پیدا کرد و فهمیدم قرار است چه کار کنم. *: چطور با اقای شجاعی آشنا شدید؟ از کودکی با قلم سید مهدی شجاعی آشنا شدم عرفانی: آشنایی من با کتاب های آقای مهدی شجاعی برمی گردد به دوران کودکی؛ شاید هشت نه ساله بودم که مادرم برای هدیه ...
خشکسالی و دروغ از 48 اصلاحیه جان سالم به در برد
رخ داد. اخیرا هم که حوزه هنری فیلم شما را تحریم کرد. مشکل حوزه چه بود؟ شاید باور نکنید اما من هم مشکل حوزه را با این فیلم نمی دانم. متاسفانه همه فیلم ها موظفند فیلم مجوزگرفته شده شان را برای حوزه هنری بفرستند تا آن ها نظرشان را اعلام کنند. نکته عجیب این جاست که دوماه و نیم قبل از اکران، فیلم را تحویل حوزه هنری دادیم. حوزه هنری سه ویژگی را برای فیلم در نظرمی گیرد؛ در سرگروه با فیلم ...
فوت برادرم تنها عامل جدایی دو ساله ام از فوتبال بود/پروین مخالف آمدنم به سپیدرود بود
موضوع چه ارتباطی با شما داشت؟ حقیقت مطلب این است که شنیدم که سوشا را بازداشت کرده اند گفتم شاید مثلا در ماشین گرفته اند، خبرنگاری که زنگ زده بود، من در باشگاه وزنه برداری در چالوس بودم، که خبر را داد و من در جواب بدون غرض گفتم سوشا مگه دل نداره، هنوز آن موقع نمی دانستم که فیلمی هست و اصلا چه شده، بعد مرا پلیس فتا خواسته بود، قبل از من آقای پروین و دایی و باقری برای وساطت رفته بودند من ...
ازدواج نکردن بازیگران از نظر خانم بازیگر
توان بین کار و زندگی تعادل برقرار کرد که به هیچ کدام آسیبی وارد نشود؟ بازیگرانی که می گویند به خاطر شغلشان ازدواج نکرده اند به نوعی حق دارند چون حرفه ما نظم شغل های دیگر را ندارد و هماهنگی بین آنها دشوار است. برای مثال من الان شب کار هستم، صبح زود می رسم خانه، یک ساعت می خوابم، ساعت 6 بیدار می شوم که دخترم را برای رفتن به مدرسه آماده کنم، بعد همسرم را بیدار می کنم و وقتی او هم سر کار می ...
زندگی پر رمز و راز لوطی ها
نمی شد، چون این ها مشاغل پنطی ها بود. در عوض طبق کشی، توت فروشی، چغاله فروشی، بادبادک و فرفره سازی- پالوده ریزی، دوغ فروشی و گردوی تازه فروشی، از مشاغل خاص جوان های این طبقه به شمار می آمد. مسن ترها که سرمایه ای داشتند دکانی باز کرده به همه کسبی مشغول می شدند. معهذا فرنی فروشی و میوه فروشی و آجیل فروشی از مشاغل مرجع آن ها بود. در هر کوچه و گذر، این جمعیت عده ای داشت که روزها در پی کسب و ...
رزمنده ای که تیر خلاص خورد و زنده ماند/ ولی عوارض شیمیایی شدن 3 فرزند بیمار نصیبش کرد
خودم را نگه می داشتم تا در عملیات حاضر باشم. به شهادت هم فکر می کردید؟ وصیتنامه ام را هم نوشته بودم که الان دست مادرم است. زمانی که مجروح شدم اسمم جزو شهدا رد شده بود. خودم در خانه بودم که ساکم را از تعاونی سپاه آوردند و به خودم گفتند سیدهادی شهید شده که من گفتم هادی خودم هستم و مجروح شده بودم. ببینید وضعیتم چقدر ناجور بوده که اسمم را جزو شهدا رد کرده بودند. اگر شهید می شدم ...
بعضی در کشور هم نوا با غرب به دنبال بسط خوانش غلط کوتاه آمدن ما هستند/ هاشمی با رأی مردم مسئولیت گرفت و ...
احمد شهید گفتم شما آیت الله هم هستید. دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه گفت: بحث بعدی آنها در مورد قوانین قضایی ماست، ما در کشور اگر کسی را بگیریم که مورد علاقه و همکار اونهاست از غرب جیغشان در نی آید که چرا مدافعین خقوق بشر را میگیرید؟ حالا مدافعان خقوق بشر چه کسانی اند؟ همین منافقین که 17 هزار نفر را ترور کردند. یا گروه هایی مثل بهاییت، البته با شهروندان بهایی ایرانی مادامی که در چهارچوب ...
تعرض و گرفتن فیلم از دختر برهنه در پارتی مختلط باغ
بود تا اینکه شام خوردم بیشتر تماشاچی جشن بودم و چون کسی را نمی شناختم نسترن گاهی نزدم می آمد و خواهرش هم گاهی به من سرک می زد. دختر دانشجو ادامه داد:بعداز شام در حال آماده شدن بودم که پسری با یک سینی آب پرتقال جلویم ایستاد و من یک لیوان برداشتم او هم رفت تصورم این بود جزو تیم پذیرایی است وقتی لیوان آب پرتقال را سرکشیدم هنوز کیفم را برنداشته بودم که چشمانم سیاهی رفت و وقتی به هوش امدم ...
تعبیر وطن امروز برای خالق کلیدر ؛ پیرمرد نویسنده
آقای ایوبی رسیدم، روز سه شنبه ای بود. گفت تا روز شنبه ما از شما برای فیلمسازی در داخل کشور حمایت می کنیم، الان 3 سال است هنوز آن شنبه فرا نرسیده! از احوالات پیرمرد نویسنده ای که به امید مجوزی مدتی زینت المجالس کلنل جنتی شده بود که بگذریم! برگزاری دیکتاتورگونه انتخابات نماینده مدیران مسؤول نشریات تکلیف هر قلم به دست منصف غیررانتی ای را هم با دولت مشخص کرده است. اینها چند مثال ...