سایر منابع:
سایر خبرها
مسلمان شدن یک بهایی با رفتار شهید رجایی فر
تا تمام شود؛ بعد از پول خودتان استفاده کنید! آن روز پدرم یک پنجم حقوقش را به آنها داد. هم کلاسی ام چند وقت بعد به من گفت که پدرش زیارت عاشورایی را که لای کتاب ها بود، می خواند و اشک می ریخت. بعد هم که متحول شد و پیش روحانی مسجد محله شان اسلام آورد. می گفت: مادرم خیلی مخالفت نشان می دهد، اما پدرم دارد تلاش می کند که مادرم را هم مسلمان کند. از پدرم پرسیدم: چرا اصرار ...
روایت عجیب کودکانی که از والدین شان سرقت های میلیونی کردند
برود پیش پلیس تا شکایت کند اول فکر کردم که متوجه نمی شوند که من انجام داده ام، اما بعد ترسیدم و خودم به پدرم گفتم. به او می گویم وقتی پدرت متوجه شد، چه رفتاری با تو داشت؟ با کمی خجالت می گوید: سرم داد زد که من به سختی کار می کنم و پول پس انداز می کنم برای آینده ایت، آن وقت تو به راحتی آن را خرج بازی آنلاین می کنی؟ تا چند روز با من حرف نمی زد رفتار مادرم هم مثل قبل نبود از کارم پشیمان ...
تعرض به دختر نوجوان با وعده خواستگاری
چند روز قبل دختر نوجوانی به همراه پدرش به پلیس رفت و گفت 8 ماه قبل در راه برگشت از مدرسه با پسری به نام سهیل آشنا شدم او شماره تلفنش را به من داد. یک هفته بعد با او تماس گرفتم و بعد از آن دوستی ما شروع شد. در این مدت رابطه خوبی با هم داشتیم تا اینکه سهیل مدتی قبل مرا به میهمانی در خانه اش دعوت کرد. او ادامه داد: پسر دایی سهیل و دوست دخترش نیزآنجا بودند بعد از ساعتی وقتی آنها آنجا را ...
متهم آزار پسر 13 ساله به اعدام محکوم شد / 10 سال حبس برای شریک جرم
به گزارش صدای ایران ،نخستین پرونده از 22 دی ماه سال 1400 با شکایت مرد جوانی که مدعی بود پسرش مورد آزار و اذیت شیطانی قرار گرفته آغاز شد .وی که همراه پسر 13 ساله اش به نام بردیا به پلیس آگاهی رفته بود گفت: ساعت 12 ظهر بود که پسرم برای خرید سرکه از خانه بیرون رفت و وقتی به خانه برگشت حال خوبی نداشت. من چند بار در این باره از او سوال کردم اما سکوت کرد .عصر همان روز بود که پسر بزرگم ماجرای سیاهی را ...
تجربه زندگی در یک خانواده تلفیقی
وضوح این را نمی پذیرفتند. 3 سال بعد از شهادت پدر بود که مادرم با یکی از همرزمان پدرم ازدواج کرد. مردی که 4 سال از مادرم کوچک تر بود و همسرش را به دلیل سرطان خون از دست داده بود و یک دختر 3 ساله از او به یادگار داشت. پدربزگ پدری اولین کسی است که با این ازدواج مخالفت می کند: یکی از مسائلی که روی آن تاکید داشتند نامحرم بودن خواهرم به همسر مادرم بود. خواهرم تازه به سن تکلیف رسیده بود و بزرگ تر ها می ...
مردی که برای ایران یک ملت بود
... پدرم از تعصبات خشک دور بود این شرح ماجرایی بود از تولد تا 53سالگی مردی که همه توانش را برای نوشتن قانون اساسی به کار گرفت اما ابعاد شخصیتی او که محمدرضا درباره اش حرف می زند: شهید بهشتی بیش از هر چیز به نظام خانواده اهمیت می داد. برای همین روزهای جمعه دست از کار می کشید و فقط به همسر و فرزندانش می رسید. در آن زمان شرایط جامعه به گونه ای بود که پدر نمی پسندید برای تفریح بیرون برویم ...
از سیلی به پسر 11 ساله تا قتل جوان تعمیرکار 21 ساله؛ ماجرای جنایت در تعمیرگاه چه بود؟
امتناع کرد. جوان 20 ساله هم به همین دلیل با دست ضربه ای به پشت گردن کودک زد که موجب ناراحتی و دلخوری کودک مذکور شد به گونه ای که او تعمیرگاه را رها کرد و به خانه اش بازگشت. پدر که از بازگشت بی موقع فرزندش تعجب کرده بود، از او علت را پرسید. پسر 11 ساله نیز ماجرای سیلی خوردن را برای پدرش بازگو کرد. احمد که از شنیدن این حادثه، سخت عصبانی شده بود با چهره ای برآشفته پسرش را سوار بر ...
حاج قاسم می گفت شهادت احمد کمرم را شکست
پدرشان خوب نبود، برای کار و درس راهی کرمان می شود و، چون سن کمی داشتند با سختی و مشقت کار پیدا می کنند و بعد از مدتی پول هایش را جمع می کند و به خانه برمی گردد. بابا تمام دستمزدهایش را به پدرش می دهد. به ظاهر کم سن، ولی دنیایی از معرفت بود. ایشان کارهایش را مخلصانه برای خدا انجام می داد و اهل ریا وخودنمایی نبود. لباس سپاه و سفره عقد پدر و مادرم فامیل بودند و مادرم دختر عمه شان بود ...
از کارآفرینی باپختن غذای خانگی تا آشپزی در موکب های اربعین
وع به کار کردیم، پسرم بیکار شده بود و دامادم نیز مدتی بود که درآمدش کفاف خرج زندگی اش را نمی داد، به من پیشنهاد دادند که غذا بپزم و آنها بفروشند و من هم از این پیشنهاد استقبال کردم. بعد از اینکه دو پرس غذا همراه با خورشت را آماده کرد و به دست شوهرش داد، ادامه داد: از اول صبح که به کمک بچه هایم غذا را می پزیم همه را سه قسمت می کنیم و پسر و دامادم هر کدام به سمتی می روند و ما هم به اینجا م ...
از قاتل شدن داماد در عروسی خود تا همدستی مادر و پسر برای قتل پدر
و اینکه می دیدم پیرمرد چطور انتظار بازگشت پسرش را می کشد عذابم می داد. دیگر نتوانستم بی تابی و گریه های پدربزرگم را تحمل کنم و تصمیم گرفتم او را به همان محلی ببرم که جسد پدرم آنجا بود اما همین کار باعث شد که لو بروم. اعترافات پسر جوان به قتل پدر کافی بود تا مادر او نیز بازداشت شود. زن 48 ساله وقتی متوجه شد که پسرش کلید اسرار جنایت شوهرش را در اختیار پلیس قرار داده و جزئیات قتل را بازگو ...
صحنه سازی برای فرار از اتهام قتل پدر
کرده بود، درگیری داشته است. بدین ترتیب مأموران به پسر مقتول مشکوک شدند و وی را به عنوان مظنون بازداشت کردند. قتل با همدستی مادر متهم ابتدا با تناقض گویی قصد فریب مأموران را داشت، اما وقتی با مدارک و شواهد روبه رو شد، به قتل پدرش با همدستی مادر 48 ساله اش اعتراف کرد. متهم گفت: پدر و مادرم مدتی بود با هم اختلاف داشتند و همیشه در خانه با هم مشاجره لفظی و گاهی هم درگیری داشتند ...
همدستی مادر و پسر برای کشتن پدر
کردند که این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: پدرم به من زیاد پول تو جیبی نمی داد و همین باعث اختلاف ما شده بود. یک روز کارت بانکی اش را برداشته و 10میلیون تومان از آن برداشتم که متوجه موضوع شد و با من دعوا کرد. ازطرفی مادرم هم با او اختلاف داشت، نقشه قتل او را طراحی و اجرا کردیم. بعد جسد را در بیابان های حسن آباد انداختیم و وانمود کردیم او گم شده است. پدربزرگم دلنگران بود و گریه می کرد. با دیدن او ...
پسر مسعود کیمیایی: خانم گوگوش ! زندگی خیلی ها را از هم پاشاندی / خانم، شما خیلی رندی ...
این خانواده. توضیح: پولاد کیمیایی پسر مسعود کیمیایی است، مادر پولاد گیتی پاشایی بود که او هم در زمینه موسیقی و آهنگسازی فعالیت داشت. مسعود کیمیایی بعد از درگذشت گیتی پاشایی با گوگوش ازدواج کرد. پولاد کیمیایی: شما آمدید خانه ی ما و مادرم من را صدا زد و شما را خاله گوگوش خطاب کرد و نمی دانست چه خبر است و شما از دو سال قبل با پدرم رابطه داشتید. شما ادعا کردی مادرم ما را به دست شما سپرد ...
اخبار حوادث امروز (5 تیر 1401) از دستگیری سارق گردنبند بازیکن پرسپولیس تا جزئیات کشف جسد بازیگر جوان در ...
پدر و مادر مقتول به زندگی برگشت. همدستی شیطانی مادر و پسر علیه پدر خانواده + جزئیات 2 هفته پس از گم شدن مرد میانسال وقتی پسرش اعضای خانواده اش را درست به همان محلی برد که جسد مرد گمشده رها شده بود، شکی باقی نماند که وی در قتل او نقش دارد. به این ترتیب اسرار جنایتی هولناک فاش شد. آخرین اخبار حوادث را در صفحه اخبار حوادث حادثه 24 بخوانید. ...
همدستی مادر و پسر برای یک جنایت خانوادگی
...> همدستی مادر و پسر برای یک جنایت خانوادگی پسر جوان که با همدستی مادرش، سناریوی قتل پدرش را طراحی و اجرا کرده بود پس از 2 هفته مجبور به اعتراف شد. بیشتر بخوانید فرجام خونین دستبرد مسلحانه به گیم نت سمند سوار مسلحی که صبح روز گذشته به یک مرکز بازی های رایانه ای در مشهد دستبرد زده بود، چند ساعت بعد طی درگیری مسلحانه با پلیس کشته شد. بیشتر بخوانید بخشش قاتل به ...
جوان رفیق کش زیر طناب دار رفت اما اعدام نشد / بخشش بزرگ در دقایق پایانی !
سال 98 نزاع مرگباری بین دو جوان کمالشهری (استان البرز) رخ داد، در این درگیری خونین پسر جوانی به نام امید- 35 ساله- جان باخت و عامل جنایت که یکی از دوستان مقتول بود خیلی زود بازداشت شد. متهم در همان بازجویی های اولیه به قتل دوستش اعتراف کرد و پشت میز محاکمه قرار گرفت. این متهم که در زمان وقوع جنایت 38 سال سن داشت با ابراز ندامت و پشیمانی درخواست بخشش کرد اما به درخواست پدر و مادر مقتول ...
قتل مرد 52 ساله به دست زن و فرزندش!
به شدت بی تابی می کرد و هر روز به اداره پلیس می رفت تا ببیند آیا ردی از پسرش به دست آمده یا نه. قتل به خاطر حجاب؛ دختر عمویمان سر و وضع مناسبی نداشت/ رحیم با چاقو به سینه اش زد! مردی که حکم قصاص را اجرا کرد چند روز بعد خودش قاتل شد! به نقل از همشهری، پدر حجت، دست از تلاش بر نمی داشت و هر روز با نوه 22ساله اش (پسر حجت) به نام پیمان، راهی خیابان ها می شد به این امید که شاید ...
شلیک گلوله به سرگرد محمد یاسمی در خیابان رودکی | جزئیات اقدام جنون آمیز در تهران
کلیدساز خواسته تا درب خانه را باز کند که دقایقی قبل از باز شدن درب، ناگهان مرد جوان با در دست داشتن کلت کمری از خانه بیرون آمده و پس از تهدید به سمت همسرش و سرگرد یاسمی شلیک کرده است. مرد جوان پس از به شهادت رساندن سرگرد محمد یاسمی و تیراندازی به همسرش در طبقه سوم ساختمان، در اقدامی جنون آمیز با همان سلاح به سر خود شلیک کرد. تحقیقات در خصوص این پرونده توسط ساسان غلامی بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جرائم جنایی ادامه دارد. ...
روزی که دشمن مغلوب شهامت نوجوانان رزمنده شد
... مسئولیت ما در جبهه شناسایی بود. به همین خاطر، از قبل نسبت به این مسئولیت و تبعات آن کاملا توجیه شده بودیم. به ما گفته بودند که شما برای شناسایی مواضع دشمن می روید و باید تمام سعی خود را بکنید که اسیر دست دشمن نشوید؛ حتی اگر شهید شدید، باید سعی کنید اسیر نشوید. ما تقریبا در روز آخر عملیات به اسارت دشمن درآمدیم، زمانی بود که عملیات متوقف شده و منطقه ای که به آن سایت چهار و پنج می گفتند، به ...
من پاهای پدرم را گرفتم، مادرم هم دور گلویش را گرفت و خفه اش کرد
اوایل خرداد امسال، پسر جوانی با مراجعه به پلیس یکی از شهرستان های اطراف تهران از ناپدید شدن پدر 52 ساله اش خبر داد و گفت پدرم برای انجام کاری روز گذشته از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. دوستان و فامیل هم از او خبری ندارند.
افشاگری جدید پولاد کیمیایی درباره رابطه گوگوش با پدرش + عکس
با پدر من گفت سرتاسر دروغ بود. وقتی مادرم به ایران برگشت، آن روز که خانم گوگوش به خانه ی ما آمد، پدرم اول نبود و بعداً آمد ولی من آنجا بودم. مادرم مرا صدا زد و به خانم گوگوش معرفی ام کرد و گفت: ایشان خاله گوگوش دوست من هستند. ولی مادرم نمی دانست چه ماجرایی پشتش بود. خانم گوگوش از دو سال قبل از آن با پدر من رابطه داشت. نامه های عاشقانه ی خانم گوگوش با پدرم هست. خانم گوگوش در مصاحبه ادعا ...
زنم پول خواست، کشتمش
ساعتی بعد، او را در خانه یکی از بستگانش شناسایی و دستگیر کردند. اعترافات مرد متهم صبح دیروز پس از انتقال به دادسرای امور جنایی تهران با اعتراف به قتل همسرش گفت: شش سال قبل از افغانستان برای کار به ایران آمدم و مدتی بعد هم با شیرین که از بستگان نزدیک من است، ازدواج کردم. ما زندگی خوبی داشتیم و حتی دو سال قبل هم که پسرم به دنیا آمد، زندگی ما شیرین تر شد. من کارم ضایعات جمع کن بود و ...
معرفی تعدادی از شهدای مدافع سلامت
شهدای مدافع سلامت اضافه می شود. به دخترک می گویند دست آخر خاله هم فوت کرد. دختر، پدر و مادرش را در یک روز و به فاصله چند ساعت از دست می دهد. اوایل کرونا است و هیچ کس حاضر نمی شود دست به پیکر پدر و مادر بزند و آنها را در خاک بگذارد. پسر با دستان خودش اول پدر و بعد مادر را به خاک می سپرد. درست در اوج روزهای غم و اندوه که باید دور و بر این خواهر و برادر اقوام و آشنایان باشند برای تسلی حالشان ...
صحبت های بسیار تلخ سینا مهراد درباره شرایط سخت زندگی اش | آدم دلش کباب میشه برای این بچه!
که خیلی راحت و سریع جواب دیگران را می دهد و مسائلی از این قبیل – یک جور راحتی برایم ایجاد کرد. این راحتی، مهم ترین خصوصیت این نقش بود که در آقازاده و پدر نداشتم. در آن آثار نقش یک مأمور امنیتی و یک پسر کاملاً موجه را بازی می کردم. در هر دو مورد، به واسطه نقشی که بازی می کردم، هم میمیک صورتم، هم حرکت بدن و هم طرز دیالوگ گفتنم کاملاً کنترل شده بود. ولی در شادروان از همان مرحله پیش تولید خودم را رها ...
شهید نقاشی که فقط عکس شهدا را می کشید!/ مادر شهید: فرزندم را مثل روز تولدش در آغوش کشیدم
، نه نامه ای، نه تلفنی و نه پیغامی خبری از او نیست، مادر نگران حال اوست، هر روز کنار در منتظر پیغامی از قربانعلی است... امروز بیش از 40 سال از روزی که قربانعلی عازم جبهه شد می گذرد، اما مادر مثل همان روز اولی که با سلام و صلوات پسرش را راهی جبهه کرد، استوار و محکم است. حالا به خانه شهید فرخ نیا رفته ام تا پای صحبت ها و خاطرات مادر شهید بنشینم، دستش را می گیرم و می گویم: مادر ...
شهیدی که سر و تن را به پیشگاه خدا احسان کرد و کربلایی شد
رویه اش را عوض کرد و می گفت؛ مادر حاجت خیلی مهمی دارم برایم دعا کن.این شد که یک شب حوالی ساعت دو از خواب بیدار شدم و به حضرت ابوالفضل(ع) توسل کردم و به ایشان گفتم یا حضرت ابوالفضل(ع) حاجت احسان را بده، بدون اینکه از خواسته پسرم خبر داشته باشم این را گفتم و خوابیدم که بعد خبر آوردند سحرگاه همان روز احسان به شهادت رسید. بوسه بر پای پدر و مادر داداش همیشه عادت داشت دست پدر و مادر را ببوسد ...
داستانِ حِتّه
برای چرا بیرون آمده اند همه را به زمین های کنجد می بریم. همه را خراب می کنیم، تا بفهمند دباتی ها چه می کنند؟ زندگی سخت و طاقت فرسا و فقر و ناداری در دبات، زندگی را بر جَعْلوش روز به روز سخت تر می کند. حته گفت: – گوسفندهای شیخِ روستای کوت را می بریم. با افراد شیخ درگیرو یکی از افراد شیخ کشته می شود. حالا علاوه بر سرقت، قتل هم اضافه شده است. شیخ شکایت به ...