سایر منابع:
سایر خبرها
قتل ناموسی در جنوب پایتخت
ضربات مهلک پدر، باعث قتل حناز شده باشد. فریده 25 ساله همه این حرف ها را با گریه به خبرنگار ما می گوید: حالش بد بود. نفس نفس می زد. تا صبح دستش در دستم بود اما دم صبح که شد صدای خر خر کردن نفس هایش مرا از خواب بیدار کرد. خیلی ترسیده بودم. سریع با اورژانس تماس گرفتم. حناز با دست به من اشاره کرد که برایش آب بیاورم. کمی آب به او دادم، بعد سرش را روی پاهایم گذاشت. چند دقیقه بعد مأموران اورژانس از راه ...
هوشیاری بازپرس دست قاتل را رو کرد
صفورا در نهایت در تحقیقات تیم جنایی راز قتل خواهرش را برملا کرد. صفورا در حالی که دست و پایش می لرزید، گفت: شامگاه یک شنبه از محل کارم به خانه برگشتم و متوجه صدای فریاد خواهرم از داخل اتاق شدم. مادرم وحشت زده به من گفت به داد دو خواهرم گلنار و گلناز برسم. او گفت پدرم در اتاق را قفل کرده و آن ها را به شدت کتک می زند. من شیشه را شکستم و در را باز کردم، وارد اتاق شدم و دیدم پدرم گلناز را کتک می زند ...
جنایت خونین بدنیال رابطه شیطانی زن جوان با دوست همسرسابقش/ ماجرای قتل زن جوان چه بود؟
.... پدر شوهر سابق دخترم نیز خبری از آنها ندارد و حالا ما نگران آنها هستیم. تجاوز وحشیانه روباه تهرانی به دختر بی پناه / مرجان گوش مرد شیطان صفت را برید و دست به خودکشی زد! تلاش پلیس برای یافتن ردی از این زن و مرد آغاز شد. تا اینکه دو روز بعد مشخص شد نادر در بیمارستانی در شرق تهران بستری شده است. بررسی ها نشان می داد وی با خوردن قرص دست به خودکشی زده و نیمه جان در حاشیه خیابان ...
پایان سفر زندگی در کنار زاینده رود
به من اجازه دهد. من دوازده ساعت پایان زندگی پدر، طور دیگری بودم. انگار بعد از دو سال، بیماری پدر برایم جدی شده بود و آماده فروپاشی بودم چراکه تحمل جدایی از پدر را نداشتم. نمی دانم چرا مدام به او می گفتم قوی باش، نفس بکش. نمی دانم با شنیدن این حرفها پیش خودش چه فکری می کرد. او عاشق زندگی بود. او عاشق ما بود و برای لحظه لحظه زندگی ارزش قائل بود. انگار بزرگترین فلسفه ی زندگی پدرم این بود که همه به ...
قتل فجیع پسر 11 ساله بعد از ربایش و تجاوز/ متهم: قرص هایم را مصرف نکرده بودم
جنازه اش را در بیابان رها کردم و به خانه برگشتم. وی ادامه داد: مدتی بعد ماجرا را برای یکی از دوستانم تعریف کردم که او به پلیس اطلاع داد و همان روز در خانه پدری ام بازداشت شدم. من اشتباهم را قبول دارم. اما باور کنید ناخواسته دست به این جرم ها زدم.من سال هاست از بیماری اعصاب و روان رنج می برم. مدتی بود به خاطر بی پولی داروهایم را مصرف نکرده بودم به همین خاطر کنترلی بر رفتارم نداشتم. ...
آزمون: آینده خوبی برای تیم ملی نمی بینم/ سال 2018 به خاطر مادرم خداحافظی کردم
پرتغال کاروالیو یار مستقیم من بود. انقدر دویدم نتوانستم شام بیایم و جریمه شدم. یک مجری گفت آرزوی سردار آزمون باید تیم ملی باشد اما آرزوی من خانواده ام است. بین تیم ملی، فوتبال و هر چیز دیگری خانواده ام خط قرمزم است. گاهی اوقات دلم برای پدرم تنگ می شود. به حضور آنها عادت کردم. در آلمان هم نیاز دارم پدرم کنارم باشد. او راه درست را نشانم داد و مدیون پدر و مادرم هستم. آزمون اضافه کرد: جمعه به ...
قهرمان محله | رهبر معظم انقلاب به این فعال اجتماعی چه لقبی دادند؟ | حامی 35خیریه و صندوق قرض الحسنه
از کلاس ششم وارد دبیرستان اسلام در یزد شدم و بعد از گرفتن دیپلم به دلایلی نتوانستم ادامه تحصیل دهم. من به ادامه تحصیل علاقه مند بودم ولی وضع مالی پدرم و خانواده خوب نبود. پدرم در کار پارچه بافی بود و وضع مالی خوبی نداشت. وضع پارچه آن زمان خوب نبود. چون به تحصیلات عالیه علاقه داشتم بعدها که در وزارتخانه ها و سازمان هایی که مشغول به کار بودم دوره های دانشگاهی برای کارمندان و کارکنان برگزار ...
بی قرار شهادت در حرم امن الهی به آرزویش رسید
جبهه از قبل حضور داشتند، یا عضو پایگاه ها بودند و یا دوره های مقدماتی را گذرانده بودند، من در آن زمان 15 یا 16 ساله بودم و تا به حال به جبهه اعزام نشده بودم، به آقای هادیان اصرار می کردم مرا به جبهه بفرستد، اما به دلیل حضور چهار نفر از اعضای خانواده یعنی پدر و سه برادرم اجازه اعزام به من نمی دادند، چراکه مادرم هم تنها می ماند، به هر حال به دلیل گذراندن دوره مقدماتی خیلی کوتاه و جزئی موفق به دریافت ...
چرا سپاه حکم حقوقی پدرجانبازم را صادر نمی کند؟
فاش نیوز - با سلام فرزند شهید هستم. بنده از لحاظ حقوقدانان "صغیر" یعنی کوچک بودم که مادرم حقوق پدرم را می گرفته و خبر نداشته که پدر به عنوان جانباز 25 درصد و با داشتن بیش از 3000 روز بسیجی، (تاریخ عضویتش هم 1361 هست) واحد شرایط دریافت یک مقطع تحصیلی بالاتر بوده است. بنا براین چون مادرم به دلیل عدم داشتن سواد کافی، نمی دانسته که باتوجه به قانون به عنوان جانباز، مدرک تحصیلی پدرم معادل لیسانس بوده ...
دکلمه خوانی زیبا حسین سلیمانی در کنسرت مسعودصادقلو + فیلم
زندگی می کردیم و صاحبخانه مان هم معتاد بو پدرم هم یک ماه قبل آن فوت کرده بود وقتی در مهر مادری پذیرفته شدم هزارتا نقشه برای دستمزد 180 هزار تومانی آن ریخته بودم ، ما تا به حال آن همه پول یکجا ندیده بودیم با خودم فکر کرده بودم با آن پول می توانم 7 تا موتور بخرم اما در نهایت بخشی از آن را برای مادرم خرج کردم و 1 تلویزیون رنگی بعلاوه 1 فرش سبز 24 هزار تومانی خریدم بعدا با جایزه ای که برای مهر مادری گرفتم ...
از پرستاری تاطبابت/”سمفونی موگادیشو “خاطرات من از سومالی است
پرستاری به رشته پزشکی در سال 74 تغییر رشته دادم.شما پرستار بودید چطور شد پزشک شدید؟باید بگویم خاطره ای تلخ باعث شد رشته پرستاری را به رشته طبابت تغییر دهم .یک روز در خانه پدرم دچار ایست قلبی ریوی شد با توجه به اینکه در آن زمان دانشجوی پرستاری بودم فورا اقدام به احیای قلبی ریوی کردم و پدرم را به بیمارستان انتقال دادم در بیمارستان پدرم خطاب به من گفت ای کاش پزشک بودی مدت یک ماه در بیمارستان بستری بود ...
قتل پیرزن مشهدی برای تامین هزینه اجاره خانه + عکس قاتل
زمانی که من چشم به دنیا گشودم، مادرم کار های شخصی او را انجام می داد و من هم او را خاله صدا می زدم! آیا مقتول به شما یا مادرتان کمک مالی هم می کرد؟ بله! او حتی یک بار طلاهایش را برای حل گرفتاری پدر و مادرم فروخت و ما خیلی به او مدیون هستیم! پس چرا چنین فردی را به قتل رساندی؟ مشکل مالی داشتم وبرای مبلغ پرداختی رهن خانه گیر کرده بودم. شرکت هم چند ماه حقوق مرا نداده بود به همین ...
دلباخته هم بودند و جانباخته دفاع از امنیت شدند
ها نام ریحانه بیرون آمد و برای رضا هم مادرم خواب حرم امام رضا (ع) را دیده بود. او در ادامه می گوید: پدرم علیرضا شهرکی متولد 1358 بود که در خانواده ای مذهبی و پر جمعیت در استان سیستان متولد شد. آن ها 10 خواهر و برادر بودند. پدر همسن من که بود پدرش را از دست داد و مسئولیت خانه و خانواده بعد از فوت پدربزرگ به دوش ایشان افتاد. پدربزرگ من هم نظامی بود و این ارادت به نظام ریشه در اعتقادات و باور ...
مرجان گوش مرد شیطان صفت را با چاقو برید و به کلانتری رفت ! / التماس کردم گوش نداد انتقام گرفتم !
به گزارش رکنا، مرجان دختر 23ساله وقتی در دام آزارهای مرد همخانه افتاد دست به چاقو شد و گوش مرد شیطان صفت را برید و بعد در اقدامی هولناک به خاطرشوک عصبی دست به خودکشی زد که با تلاش به موقع تیم پزشکی از مرگ نجات یافت . پدر بدرفتار رفتارهای پدرم خانواده را آزار می داد خواهرانم به خاطر رفتارهای پدرم در سن 16 سالگی با هر کسی که از راه رسید ازدواج کردند مادرم نیز از دست پدرم در ...
شوکه می شوید اگر بدانید پدر این “خانم بازیگر” کیست/ عکس
آشا محرابی بازیگر سرشناس ایرانی دختر اسماعیل محرابی است که شاید کمتر کسی این موضوع را بداند. به گزارش وقت صبح ، اشا محرابی بازیگر مطرح ایرانی که چهره ای بسیار جذاب دارد و در عرصه بازیگری توانمند است دختر اسماعیل محرابی بازیگری قدیمی سینما و تلویزیون است. وقتی نوجوان بودم پدرم اسماعیل محرابی ما را ترک کرد و زندگی تازه ای را شروع کرده است. خبری از او نداشتم تا وقتی ...
سرنوشت عبرت آموز یک زن بعد از بازداشت فاش شد
حق پدر و مادرم کردم و چقدر با رفتار بچگانه ام عذاب شان دادم. با بی فکری همه پل های پشت سرم را خراب کرده بودم و روی برگشتن به منزل پدری ام را نداشتم، به خاطر همین با ته مانده حسابم، خانه ای را رهن کردم. قرص های افیونی از صبح تا شب کارم شده بود به آگهی های کاریابی زنگ زدن که بالاخره در یک سالن زیبایی با حقوق ناچیز مشغول به کار شدم. با یادآوری گذشته و جای خالی پسرم، افسردگی ام ...
داستان جمع کننده ضایعات و خواهر معتادش
مرد 41 ساله گفت: پدر و مادر و همه برادر و خواهرانم به موادمخدر سنتی و صنعتی اعتیاد دارند. ابتدا با ترغیب دوستانم و برای آن که به دیگران ثابت کنم بزرگ شده ام، سیگار را لای انگشتانم گذاشتم و از 15 سالگی سیگاری شدم اما طولی نکشید که چند ماه بعد به مصرف موادمخدر سنتی (تریاک) روی آوردم. آن روزها 16 سال بیشتر نداشتم که پدرم به خاطر اعتیاد شدید به موادمخدر صنعتی خود را از درختی در یک باغ حلق ...
شوهرم با تهیه فیلم سیاه از من مجبورم کرد همخواب دوستانش شوم!
زنی 39ساله وارد دایره مشاوره کلانتری شد و با صدای بغض کرده گفت 18سال است ازدواج کرده ام طی این مدت زندگی به دلیل اینکه همسر بسیار زیاد خواه جنسی بود با وی دچار مشکل شده بودم نگاه کارشناس یکی از مهم ترین مسائلی که اکنون با آن مواجه هستیم مشکل و بیماری جنسی همسر این زن است که فردی که با افکار جنسی زیاد موجبات آزار روحی و جسمی این زن را فراهم کرده طوریکه باعث از دست دادن سلامت روحی و جسمی برآورده نشدن نیازهای روانی و عاطفی احساس ناامیدی وافسردگی و اختلال خلقی وی شده است. شوهر این زن بک بیمار جنسی است که متأسفانه زیر پوسته شهر بسیاری از این افراد ناشناخته باقی ماندند این فراد باید تحت درمان قرار بگیرند تا از معضلات خانوادگی و اجتماعی که ممکن است برای دیگران ایجاد کنند پیشگیری شود البته راهکار هایی هم وجود دارد در رابطه با همسرتان تنوع ایجاد کنید و از انجام کارهای تکراری در موقعیت های تکراری پرهیز کنید. تفریحات هیجان انگیز دو نفره با همسرتان انجام دهید. در صورت بروز اختلاف با همسرتان به مشاوره خیانت همسر مراجعه کنید و از متخصص برای رفع مشکلات و بهبود رابطه کمک بگیرید. به دنبال ایده های جدید باشید.رشته های ورزشی مختلف را تجربه کنید. در خیال پردازی های خود حد وسط را بگیرید و از حقیقت زندگی دور نشوید. در اوقات فراغت با کار ...
گلایه امام خمینی (ره) از یک فرزند شهید/ ازدواج دو فرزند شهید به دستور امام راحل
این حرف ناراحت می شود، به خانه می آید. عکس پدرش را برمی دارد و شروع به صحبت با او می کند. از او گله می کند و از او می پرسد: پدر، چرا به جبهه رفتی و پنج یتیم برای مادرمان گذاشتی؟ حالا من بزرگ شده ام و می خواهم ازدواج کنم، موارد زیادی مرا قبول نکرده اند. در این مورد هم که من پسندیده ام، عروس به من گفت: تو پدر نداری؛ به همین خاطر من با تو ازدواج نمی کنم. پسر برایم تعریف کرد: من کمی به پدرم ...
شهدای منا فراموش شدند/ روز خبرنگار حتی اسمی از 2 شهید خبرنگار فاجعه منا نیست
که برادرانم در دفاع مقدس به شهادت رسیدند و پدرم که جانباز شیمیایی بود در سال 94 آسمانی شد. در ادامه زهرا شعبانی همسر شهید فاجعه منا با اشاره به ماجرای آشنایی خود با شهید حسینی اظهار داشت: برادرم شوهرم در سپاه، سال ها از نیرو های پدرم بود. تا اینکه سال 81 با اولین سری زائران به کربلا که بعد از اجازه صدام برای حضور زائران ایرانی عازم سفر شده بودند من و پدر و مادرم به همراه خانواده آقای ...
شوهر بی غیرتم مرا همخواب دوستانش کرد ! / فیلم سیاهم را پخش کرد ! / جلویم با زنان رابطه سیاه داشت !
به گزارش رکنا، اول زندگی فقط مسئله ام این بود کم کم متوجه ارتباط وی با خانم های دیگر شدم ولی از بس که به وی تذکر داده بودم و مچش را گرفته بودم خسته شدم هروقت اختلافاتم را به خانواده ام می گفتم پدر و مادرم می گفتند همسرت است و باید زندگی کنی تا اینکه صاحب دو پسر شدم و به خاطر بچه هایم از طلاق منصرف شدم همان اول ازدواج دائما فیلم های نامناسب میدید و برایم می فرستاد و مرا مجبور میکرد که من هم ببینم ...
خواهرم با افسون گری شوهرم را صاحب شد ! / وقتی به خانه رسیدم خشکم زد ! / در کلانتری فاش شد
به مادرم گفتم اما او در کمال خونسردی گفت که ایرادی ندارد و من هم که عصبی شده بودم برای رهایی از این فرد کثیف تمام مهریه و نفقه خودم را بخشیدم تا آزاد شوم و برگشتم به خانه سیاه مادرم. سه نفری کار و شب همه را دود می کردیم. رویا صحبت هایش را با بغض در گلو ادامه داد. رفت و آمدهای افراد غریبه به خانه مادرم همچنان ادامه داشت که در این رفت و آمدها با جوانی که 30 سال از خودش کوچک تر بود ازدواج ...
صدبار دیگر هم به دنیا بیایم مادرم را می کشم
پنهانی وی با همدستی دو دوستش اعتراف کرد. پسر جوان در تشریح ماجرا گفت: مادرم 23 سال قبل با پدرم ازدواج کرده بود. اما آنها همیشه با هم اختلاف داشتند تا اینکه مدتی قبل متوجه شدم مادرم با مرد جوانی به نام صابر آشنا شده است، چون پدرم راضی به طلاق نبود مادرم یک روز با صابر از خانه مان در شمال فرار کرد و دیگر بازنگشت. من همه جا را دنبال مادرم گشتم تا اینکه فهمیدم به تهران آمده و با صابر در خانه ...
قتل ناموسی مادر توسط پسر جوان در تهران | مادرم پدر پیرم را رها و با صابر فرار کرد
.... او بی ناموسی کرد. من از بچگی با ناموس بزرگ شدم و باید هم حفظ ناموس می کردم. روز حادثه همراه دو دوستم که آنها هم افغانستانی هستند، به تهران آمدیم. من ماجرای بی ناموسی مادرم و مرد ایرانی را به آنها گفته و قبول کرده بودند کمکم کنند. وقتی به تهران آمدیم، گشتیم و آدرس مادرم را پیدا کردیم. نصفه شب وارد خانه شدیم و صابر را در حیاط خانه دیدیم. صابر فریاد زد و فرار کرد ما هم دنبالش رفتیم و اول او را ...
زن جوان: شوهرم از من می خواست که شب ها با دوستانش هم آغوشی کنم!
یک زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ گاه توجهی به نیازهای عاطفی و روحی ما نیز نداشتند. با وجود ...
آرزویی که با شهادت برآورده شد
، مادرم خانه دار و در قید حیات است. از خصوصیات اخلاقی شهید بگویید. محمد با همه فرزندان خانواده متفاوت بود، او از نظر ظاهری شباهت خیلی زیادی به پدرم داشت، برخلاف سایر فرزندان که چشم و ابروی تیره و مشکی داشتند، محمد چشم های روشنی داشت. پسر سر به راهی بود و به کسی آزار نمی رساند، مادرم را بسیار دوست داشت، بامحبت بود، با اعضای خانواده بسیار مهربان و خیلی به خانواده وابسته بود و با ...
وقتی کودک زیبای تخس بنیانگذار روانشناسی کودک شد
بزرگ تر خانواده او را کنار گذاشته بودند، یاد می کرد و خود را به عنوان کسی که فقط حوصله آن ها را سر می برد، به یاد می آورد. آنا در خاطره ای از تعطیلاتی در دوران کودکی اش، این طور نوشته است: دیگران همه سوار قایق شدند و رفتند و من را در خانه رها کردند. شاید به خاطر اینکه قایق دیگر جا نداشت، شاید هم به خاطر اینکه من زیادی کوچک بودم. در آن زمان من شکایتی نکردم و پدرم که در حال مشاهده این ...
خاطره بازی با یک معلم قدیمی | پابه پای بچه ها از مدرسه تا کانون اصلاح و تربیت
موقعیت شغلی سال بعد در کنکور شرکت کردم و در دو رشته معلمی و پرستاری قبول شدم. ولی رئیس شرکت با استعفای من مخالفت کرد. با این حال من منصرف نشدم و بعداً در کنکور دانش سرای کمبوجیه (تربیت معلم) شرکت کردم و در رشته زبان قبول شدم. بعد از قبولی در دانش سرا همزمان معلمی را هم آغاز کردم. اوایل در محله امامزاده حسن (منطقه 10) معلم ابتدایی بودم. ولی بعد از فارغ التحصیلی به واسطه آشنایی که پدرم داشت ...
دختر عاشق پیشه نامزد پسر مورد علاقه اش را ربود
کرد و بعد هم گفت اگر می خواهم بلایی سرش نیاورد باید قول بدهم که بعد از آزادی نامزدم با او کاری نداشته باشم. مرد جوان که 30 سال دارد در مورد دلیل قطع رابطه اش با دوست سابقش گفت: مدتی قبل با خانمی آشنا شدم که خود را مهندس معرفی می کرد و مدعی بود که شرایط شغلی خوبی دارد، چند باری هم او را به خانه ای رساندم که می گفت خانه شان است، اما بعد فهمیدم که خانه خودشان نیست. او مدعی بود که، چون مادر ...
عروس خانم بعد فرار داماد به تنهایی عروسی گرفت/ تصاویر
از آنکه متوجه شدم او مرا رها کرده و دیگر نمی خواهد با من ازدواج کند، تصمیم گرفتم عروسی را ادامه دهم و با مهمانان به تنهایی و بدون داماد جشن بگیرم. کایلی استید درباره جزئیات تماس شب عروسی گفت: با یک تماس بی پاسخ از مادرش روبرو شدم. با او تماس گرفتم و دیدم که او گریه می کرد. او به من گفت داماد از ساعات اولیه صبح با خودرو از شهر خارج شده است. من قبلاً با او توافق کرده بودم که ...