سایر منابع:
سایر خبرها
قتل ناموسی در جنوب پایتخت
در محل کار می ماندم. مادرم زودتر از من به خانه رفت و در پایان ساعت کاری ام تماس گرفت و گفت زود خودت را به خانه برسان چون حال خواهرت هم بد است. وقتی به خانه رسیدم دیدم هر دو خواهرم از پدرم کتک خورده اند و حالشان خیلی بد بود. با شوهر خواهر بزرگ ترم تماس گرفتم و گفتم او را به خانه شان ببرد، اما حال حناز بد بود و صبح روز بعد به کام مرگ فرو رفت. فریده در مورد علت این درگیری می گوید: مشکل ما از زمانی ...
پرتاب پسرجوان از پنجره توسط نامزدش / پسر جوان معجزه آسا زنده ماند + عکس
بزودی جشن ازدواجمان را برگزار کنیم. من هم جهیزیه ام را خریدم و به خانه پیام بردم. اما درگیری های من و پیام شروع شد و در آخرین درگیری او مرا از خانه بیرون کرد و دیگر اجازه نداد وارد خانه بشوم . دختر جوان ادامه داد: من که کینه او را به دل گرفته بودم چند روز بعد همراه خواهرم و و یک مرد جوان به نام امین به خانه پیام رفتیم. ما او را کتک زدیم تا اجازه دهد وسایل را با خودمان ببریم .اما او یکباره ...
شلیک های مرگبار یک زن به شوهرش
میلیونی اش را به او بدهد که شوهرم عصبانی شد و گوشی تلفن را قطع کرد. من در میان راه از او خواستم تا اجازه دهد از ماشین پیاده شوم و به خانه برگردم اما او اجازه نداد. من که از رفتار شوهرم ناراحت بودم به صندلی عقب ماشین رفتم و آنجا نشستم. چند دقیقه بعد شوهرم سرش را روی فرمان گذاشت. من که فکر کردم او به خواب رفته خیلی زود از ماشین پیاده شدم و فرار کردم. من خودم را به پمپ بنزین رساندم اما نتوانستم ...
وسوسه زن جوان آبرویش را برد
زن جوانی درباره سرگذشت خود گفت: پسر خردسالم بیمار بود و مجبور شدم او را برای مداوا به درمانگاه بیاورم، اگرچه هزینه های درمان را پرداختم اما همواره برای تامین مخارج زندگی دچار مشکل بودم چرا که همسرم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد و هیچ مسئولیتی را در خانواده احساس نمی کند. در طول چند سال زندگی مشترک سختی های زیادی کشیدم و مشکلات حادی را پشت سر گذاشتم تا جایی که شوهرم حتی به این فکر می ...
چند روایت معتبر زنانه از جنگ 33 روزه و از قلب لبنان
که روزی با لباس سفید وارد آن شدم و حالا مجبور بودم همه چیز حتی خاطراتم را بگذارم و جان بچه ها را بردارم و بروم. یعنی دوباره روزی به این خانه بر می گشتیم؟ یعنی دوباره صدای خنده دختر ها باغچه کوچک خانه را پر می کرد؟ یعنی دوباره شوهرم را می دیدم که دارد در باغچه بزرگ خانه نهال سیب و زیتون می کارد؟ نمی دانم. شاید خانه به دست اسرائیلی ها می افتاد و درش را به زور سلاح باز می کردند و شیشه هایش را می ...
هوشیاری بازپرس دست قاتل را رو کرد
صفورا در نهایت در تحقیقات تیم جنایی راز قتل خواهرش را برملا کرد. صفورا در حالی که دست و پایش می لرزید، گفت: شامگاه یک شنبه از محل کارم به خانه برگشتم و متوجه صدای فریاد خواهرم از داخل اتاق شدم. مادرم وحشت زده به من گفت به داد دو خواهرم گلنار و گلناز برسم. او گفت پدرم در اتاق را قفل کرده و آن ها را به شدت کتک می زند. من شیشه را شکستم و در را باز کردم، وارد اتاق شدم و دیدم پدرم گلناز را کتک می زند ...
عروس تهرانی نامزدش را تا سر حد مرگ کتک زد / او را از پنجره به پایین پرت کرد + جزییات
به دل گرفته بودم چند روز بعد همراه خواهرم و و یک مرد جوان به نام امین به خانه پیام رفتیم. ما او را کتک زدیم تا اجازه دهد وسایل را با خودمان ببریم .اما او یکباره خودش را از پنجره به بیرون پرتاب کرد. ما هم وسایل خانه را جمع کردیم و به خانه پدرم بردیم. به دنبال اظهارات رعنا، خواهرش و امین نیز بازداشت شدند. در حالی که سه ماه از این ماجرا گذشته بود پیام از کما خارج شد و علیه 3 ...
جنایت خونین بدنیال رابطه شیطانی زن جوان با دوست همسرسابقش/ ماجرای قتل زن جوان چه بود؟
عصر دوازدهم مرداد ماه سال 1401 مردی به پلیس آگاهی تهران رفت و از ناپدید شدن دختر 39 ساله اش به نام مبینا و داماد سابقش به نام نادر خبر داد. آنها مدتی پیش به خاطر اختلاف های شدید از هم جدا شدند. اما به خاطر دو دخترشان با هم در رفت و آمد بودند. دیروز دخترم همراه دامادم برای تفریح از خانه بیرون رفت اما دیگر بازنگشت. چند بار با تلفن همراه آنها تماس گرفتم اما هیچ خبری از آنها ...
دکلمه خوانی زیبا حسین سلیمانی در کنسرت مسعودصادقلو + فیلم
زندگی می کردیم و صاحبخانه مان هم معتاد بو پدرم هم یک ماه قبل آن فوت کرده بود وقتی در مهر مادری پذیرفته شدم هزارتا نقشه برای دستمزد 180 هزار تومانی آن ریخته بودم ، ما تا به حال آن همه پول یکجا ندیده بودیم با خودم فکر کرده بودم با آن پول می توانم 7 تا موتور بخرم اما در نهایت بخشی از آن را برای مادرم خرج کردم و 1 تلویزیون رنگی بعلاوه 1 فرش سبز 24 هزار تومانی خریدم بعدا با جایزه ای که برای مهر مادری گرفتم ...
آدمکشی به خاطر پرداخت اجاره خانه
خاله صدا می زدم! آیا مقتول به شما یا مادرتان کمک مالی هم می کرد؟ بله! او حتی یک بار طلاهایش را برای حل گرفتاری پدر و مادرم فروخت و ما خیلی به او مدیون هستیم! پس چرا چنین فردی را به قتل رساندی؟ مشکل مالی داشتم وبرای مبلغ پرداختی رهن خانه گیر کرده بودم. شرکت هم چند ماه حقوق مرا نداده بود به همین دلیل ناچار شدم سرقت کنم که این اتفاق افتاد. درباره ماجرای قتل بیشتر توضیح ...
قهرمان محله | رهبر معظم انقلاب به این فعال اجتماعی چه لقبی دادند؟ | حامی 35خیریه و صندوق قرض الحسنه
این روش را برای دخترها و پسرهایم هم در پیش گرفتم. برای هیچ کدام از بچه هایم تالار عروسی نگرفتم. همه آنها در خانه عروس و داماد شدند. دخترهایم در منزل من و پسرهایم در منزل پدر خانمشان. من همیشه توصیه می کنم عروسی و ازدواج باید مختصر و راحت و از هرگونه تشریفاتی به دور باشد. در شرکت چای گلستان کار می کردم و مسئولیت امور مالی آن را برعهده داشتم. من روز اول کارم را در شرکت چای گلستان شروع کردم ...
آزمون: آینده خوبی برای تیم ملی نمی بینم/ سال 2018 به خاطر مادرم خداحافظی کردم
نویی انتخاب شد. آزمون در مورد اختلافات در زمان دراگان اسکوچیچ نیز گفت: گذشته ها گذشته است. ما به عنوان بازیکن تیم ملی وظیفه داریم به تیم ملی کمک کنیم و نگاه مان به جام ملت ها است. الان 9 سال است فیکس تیم ملی هستم. هفده یا هجده سالم بود که نخستین گل ملی را زدم. قبل از جام جهانی 2014 در اردو بودم اما جوان بودم و جوان ترین بازیکن جام جهانی می شدم اما حقم نبود. بچه بودم احساسی شدم و گریه ...
انتقام گیری خشن زن جوان از نامزد سابق با همدستی دوست جدید
سه آنها نقش داشتن در اقدام به قتل کیومرث را رد کردند و مدعی شدند کیومرث خودش به زمین افتاده است. نگین به ماموران گفت: مدتی قبل من و کیومرث با هم نامزد کردیم. من قبلاً یک بار ازدواج کرده و جدا شده بودم. بعد از نامزدی وسایل خانه ام را به خانه کیومرث بردم و با هم زندگی می کردیم. در این مدت چندین بار با هم درگیر شدیم و کیومرث در نهایت من را از خانه بیرون کرد و دیگر مرا به خانه راه نمی داد ...
زن خائن شوهرش را کشت و نزد پلیس رفت ! / من عاشق زن متاهل شدم ! + جزییات
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده جنایی از سال 96 به دنبال مراجعه زنی به اداره پلیس و اعلام ناپدید شدن همسرش شروع شد. این زن با وجود دست داشتن در قتل شوهرش با پای خود نزد پلیس رفت تا پلیس را گمراه کند. جسدی در جاده چالوس با اعلام این گزارش تیمی ویژه ای از ماموران پلیس آگاهی استان البرز تشکیل و ردیابی ها برای یافتن مرد جوان آغاز شد اما چند روز بعد جسد شوهر این زن را ...
بریدن گوش شیطان در خشم دختر تنها
خوابی خودم سرکار رفتم و چون پدرم خرجی نمی داد کمک مادرم نیز بودم اما پدرم که قرص مصرف می کرد، از من پول می خواست و چون به وی پول نمی دادم با من بدرفتاری می کرد. او از سرکار که برمی گشتم دائماً با من جر و بحث می کرد تا اینکه یک روز که با سردرد شدید به خانه آمدم، پدرم در حال درست کردن وسایل منزل بود که به آرامی به او گفتم می شود آرام تر کار کنی اما او شروع به ضرب و شتم شدید من کرد و همه موهای ...
سرنوشت عبرت آموز یک زن بعد از بازداشت فاش شد
مراقب رفت و آمدم بودند تا دسته گل به آب ندهم. فرار از خانه یک روز بدون اینکه به من چیزی گفته باشند با یکی از دوستان پدرم که صاحب شرکت معتبری بود قرار خواستگاری برای پسرش را گذاشته بودند تا به خیال خودشان از شر ندانم کاری هایم خلاص شوند . هرگز فراموش نمی کنم که پدرم چطور مرا در خانه حبس کرد؛ تا شب خواستگاری هر چقدر داد زدم و گریه کردم دلش به رحم نیامد. مادرم هم که طاقت گریه ...
شوهرم با تهیه فیلم سیاه از من مجبورم کرد همخواب دوستانش شوم!
زنی 39ساله وارد دایره مشاوره کلانتری شد و با صدای بغض کرده گفت 18سال است ازدواج کرده ام طی این مدت زندگی به دلیل اینکه همسر بسیار زیاد خواه جنسی بود با وی دچار مشکل شده بودم نگاه کارشناس یکی از مهم ترین مسائلی که اکنون با آن مواجه هستیم مشکل و بیماری جنسی همسر این زن است که فردی که با افکار جنسی زیاد موجبات آزار روحی و جسمی این زن را فراهم کرده طوریکه باعث از دست دادن سلامت روحی و جسمی برآورده نشدن نیازهای روانی و عاطفی احساس ناامیدی وافسردگی و اختلال خلقی وی شده است. شوهر این زن بک بیمار جنسی است که متأسفانه زیر پوسته شهر بسیاری از این افراد ناشناخته باقی ماندند این فراد باید تحت درمان قرار بگیرند تا از معضلات خانوادگی و اجتماعی که ممکن است برای دیگران ایجاد کنند پیشگیری شود البته راهکار هایی هم وجود دارد در رابطه با همسرتان تنوع ایجاد کنید و از انجام کارهای تکراری در موقعیت های تکراری پرهیز کنید. تفریحات هیجان انگیز دو نفره با همسرتان انجام دهید. در صورت بروز اختلاف با همسرتان به مشاوره خیانت همسر مراجعه کنید و از متخصص برای رفع مشکلات و بهبود رابطه کمک بگیرید. به دنبال ایده های جدید باشید.رشته های ورزشی مختلف را تجربه کنید. در خیال پردازی های خود حد وسط را بگیرید و از حقیقت زندگی دور نشوید. در اوقات فراغت با کار ...
امام کاظم(ع) و داستان شطیطه / نوشتاری از دکتر قاسم ترخان
...، پسر امام صادق(ع) رفت، اما او را آن طور که باید نیافت و حیران از کوچه ها می گذشت و از خداوند برای پیدا کردن راه مستقیم مدد می جست. ناگاه پسری را دید که به او گفت: اجابت کن آن کسی را که می خواهی و او را به در خانه موسی بن جعفر(ع)، فرزند دیگر امام برد. علی بن محمد می گوید: هنگامی که به حضور حضرت رسیدم، چون آن حضرت مرا دید، فرمود: برای چه نومید می شوی ای ابوجعفر؟ منم حجت الله و ولی خدا؛ به سوی ...
تجاوز به زن برادر همسر / داماد هوسران اعدام شد
ساعت مقرر همسرم را به جایی فرستادم و بعد خودم منتظر ماندم. شوهر لعیا او را رساند و رفت. وقتی لعیا وارد خانه شد از پشت او را غافلگیر کردم و بعد نقشه شیطانی ام را اجرا کردم. او زن عفیفی بود اما من نقشه ام را پیاده کردم و از ترس او را خفه کردم. چون می دانستم برادرزنم به ماجرا مشکوک می شود به او تلفن کردم و گفتم من در هشتگرد هستم و خودرویم خراب شده و نیاز به کمک دارم و او را با این نقشه به ...
بعد از مرگ شوهرم فاسده شدم ! / حتی بچه ام را فراموش کردم !
که فکرش را می کردم ازدواج عاشقانه آن روزها تنها حامی و رفیقم، سامان شده بود چند هفته ایی می شد که از خانه فرار کرده بودم. در همه این مدت در یکی از ویلاهای پدر سامان مخفی شده بودم و پدر و مادرم بی خبر از جا و مکانم بودند. سامان مدام اصرار می کرد که هر چه زودتر عقد کنیم برای همین یک روز با مادرم تماس گرفت و همه ماجرا را برایش تعریف کرد. مادرم التماس می کرد که به خانه برگردم ...
شوهر بی غیرتم مرا همخواب دوستانش کرد ! / فیلم سیاهم را پخش کرد ! / جلویم با زنان رابطه سیاه داشت !
به گزارش رکنا، اول زندگی فقط مسئله ام این بود کم کم متوجه ارتباط وی با خانم های دیگر شدم ولی از بس که به وی تذکر داده بودم و مچش را گرفته بودم خسته شدم هروقت اختلافاتم را به خانواده ام می گفتم پدر و مادرم می گفتند همسرت است و باید زندگی کنی تا اینکه صاحب دو پسر شدم و به خاطر بچه هایم از طلاق منصرف شدم همان اول ازدواج دائما فیلم های نامناسب میدید و برایم می فرستاد و مرا مجبور میکرد که من هم ببینم ...
دوست شوهرم مرا برای ازدواج تهدید می کند
گرفت و خودش را دوست غلام معرفی کرد. او گفت با غلام مانند برادر است و با یکدیگر هم بند بودند. آن روز او خبر داد که 3 روز دیگر غلام را اعدام می کنند. بعد از این ماجرا ما برای آخرین ملاقات به زندان رفتیم و بعد هم همسرم اعدام شد. شروع تهدیدها اما هنوز در سوگ شوهرم بودم که پرویز دوباره از زندان با من تماس گرفت و گفت: غلام قبل از مرگش مرا قسم داده بود تا هر کمکی که از دستم برمی آید برای ...
خواهرم مصرف دلار داشت و مرد نامحرم بچه دارش کرد !
های اعصاب و روان و همچنین موادمخدر صنعتی آلوده شدم و هر روز بیشتر در مرداب مواد افیونی فرو می رفتم. بعد از پدرم به مشهد آمدیم و مادرم با کارگری در خانه های مردم در حالی مخارج ما را تامین می کرد که خودش نیز شدیدی به موادمخدر داشت. وقتی مقدار مصرفم بالا رفت، دیگر مجبور بودم با سرقت، هزینه هایم را تامین کنم، به همین دلیل در 18 سالگی و برای اولین بار طعم زندان را چشیدم اما چون سابقه دار نبودم چند ماه ...
افشای راز خیانت شرم آور مرد مسن با داشتن 5 فرزند و 6 نوه!
خوبی دارند. من امروز اینجا آمدم تا درباره خیانت شوهر 65 ساله خودم بگویم. راستش را بخواهید اصلاً نمی توانستم این درد بزرگ را به فرزندانم بگویم. حس می کردم با این کار عزت و بزرگی شوهرم نزد فرزندانم از بین می رود. من 14 ساله بودم که ایرج پسر همسایه دیواربه دیوارمان همراه مادرش به خواستگاری آمدند. پس از یک سال نامزدی با او ازدواج کردم و بعد از ازدواج هم با سختی زیاد درس ام را ادامه دادم تا ...
زن جوان: شوهرم از من می خواست که شب ها با دوستانش هم آغوشی کنم!
این من با همه سختی ها به تحصیلاتم ادامه دادم و برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی وارد دانشگاه شدم. این در حالی بود که باز هم خانواده ام اهمیتی به این موضوع نمی دادند و از من حمایت نمی کردند. هنوز یک ماه بیشتر از حضورم در دانشگاه نگذشته بود که با سالومه آشنا شدم. او همکلاسی ام بود و پدرش وضعیت مالی خوبی داشت. خیلی زود ارتباط من و او صمیمی شد و مدام با یکدیگر در ارتباط بودیم. اما ...
صدبار دیگر هم به دنیا بیایم مادرم را می کشم
پنهانی وی با همدستی دو دوستش اعتراف کرد. پسر جوان در تشریح ماجرا گفت: مادرم 23 سال قبل با پدرم ازدواج کرده بود. اما آنها همیشه با هم اختلاف داشتند تا اینکه مدتی قبل متوجه شدم مادرم با مرد جوانی به نام صابر آشنا شده است، چون پدرم راضی به طلاق نبود مادرم یک روز با صابر از خانه مان در شمال فرار کرد و دیگر بازنگشت. من همه جا را دنبال مادرم گشتم تا اینکه فهمیدم به تهران آمده و با صابر در خانه ...
عروس خانم بعد فرار داماد به تنهایی عروسی گرفت/ تصاویر
از آنکه متوجه شدم او مرا رها کرده و دیگر نمی خواهد با من ازدواج کند، تصمیم گرفتم عروسی را ادامه دهم و با مهمانان به تنهایی و بدون داماد جشن بگیرم. کایلی استید درباره جزئیات تماس شب عروسی گفت: با یک تماس بی پاسخ از مادرش روبرو شدم. با او تماس گرفتم و دیدم که او گریه می کرد. او به من گفت داماد از ساعات اولیه صبح با خودرو از شهر خارج شده است. من قبلاً با او توافق کرده بودم که ...
آرزویی که با شهادت برآورده شد
...، برادرم هم همین طور. می گفت اگر پول نداشته باشم به هرکسی رو نمی اندازم و خودم را به هر دری نمی زنم. گاهی پیاده می آمد. برادرم خیلی حلال و حرام را رعایت می کرد. پدرم می گفت اگر بچه هر روز میوه نخورد اتفاقی نمی افتد. اما اگر من بدانم که خودم با کار حلال و درست خوراکی تهیه کردم و سر سفره آورده ام، فرزندانم بخورند اشکالی ندارد؛ اما نباید آدم خودش را به هر دری بزند. اصلا از کسی پول قرض نمی گرفت و ...
حالِ خوش کودکی؛رنگِ خوش فراغت
مستقیم برای کتابخوانی در این مکان حاضر می شوم. وی افزود: زمانی که خیلی کوچک بودم خواهرم که هشت سال از من بزرگتر است پیوسته به کانون پرورش فکری می رفت و من هم گاهی همراه ایشان به این مکان آمده و به تصاویر کتاب ها نگاه می کردم و نقاشی می کشیدم وقتی اشتیاق مرا برای همراهی دید بهترین هدیه زندگیم را با عضو کردنم در کانون به من داد. خانه دوم من کانون پرورش فکری است فائزه ...