سایر خبرها
مردی که می خواست قرآن را بسوزاند
شیعه گری کسروی را خدمت آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی بزرگ که در زمان خود از مراجع بزرگ نجف بودند، دادم و گفتم : حاج آقا! اگر کسی به این گفته ها اعتقاد و باور داشته باشد، حکم آن چیست؟ حاج آقا گفت: یک هفته به من وقت بده. حاج آقا مجله را برد و بعد از یک هفته داد به من و گفت: هرکس اعتقادش بر این مطالب باشد و با آگاهی نوشته باشد، حکم قتلش بر هر فرد مسلمانی واجب است. من این را که ...
احتمال صدور حکم اعدام برای هرمی ها
که لیدرهای خود را خدا می دانستند دستگیری او را باور نمی کردند. برخی شرکت های هرمی، افراد تحت پوششان را مسخ می کردند و به آنها می گفتند برای پولدار شدن باید تمام پل های پشت سرت را خراب کنی! مثلا از دانشگاه دست بکشی! از خانواده دست بکشی! از همه چیز دست بکشی! از خدمت سربازی فرار کنی! تا بتوانی موفق و پولدار شوی و بعد از اینکه این افراد ورشکسته می شدند و اموالشان به یغما می رفت به آنها می ...
محمدی اردهالی: علامه طباطبایی چاپ مجموعه المیزان را شخصا به عهده ام گذاشت/ماجرای ارسال مجانی کتاب پروتکل ...
من به دلیل چاپ آن با ساواک درگیر شدم. هنگامی که به اداره ساواک رفتم، مامور بازجویی به من گفت: این کاری که تو انجام می دهی، عاقبتی به جز مرگ ندارد. من هم در جواب او گفتم: خوشا به آن وقتی که انسان را به چوب می بندند و قلب را پر از سرب می کنند تا چشم این همه تضاد را نبیند. مامور ساواک با شنیدن این جمله من دچار حال دگرگونی شد و گفت: من انتظار شنیدن چنین حرفی را از تو نداشتم. و من هم پاسخ دادم: حکومت ...
عاشقانه های یک پدر با عکس فرزندانش
گروهان سه از گردان مالک اشتر (ع) لشکر ویژه 25 کربلا گفته بود: تو که خودت تهرانی هستی و همسرت اهل رامسر، بعد از شهادت دوست داری کجا دفنت کنند؟ علی جوابش عاقلانه بود، گفت: من موقع زنده بودنم معلوم نیست که کجا هستم؟ یک روز غرب، یک روز هم جنوب، یک بار تهران و یک بار هفت تپه، حالا غصه قبرم را هم بخورم؟ دوست دارم به جای آن که عده ای دور قبرم جمع بشوند، به راه و هدف من فکر کنند. قبل از عملیات ...
وقتی راهی برای فرار نیست/ ضجه های 16 سال سکوت امروز شنیده شد + تصاویر
آنچه رخ دهد پیش کسی بازگو نکن را درک نمی کردم و به خیال اینکه او قصد بازی کردن با من را دارد قبول کردم و پس از آن روز تلخ سواستفاده های وی به صورت منظم ادامه پیدا کرد و همیشه صدای وی را در گوش خود داشتم که "اگر کسی متوجه رابطه ما شود تو را دفن می کنم" و "بدون آنکه کسی متوجه شود دیگر اعضای خانواده ات را نیز در کنار تو دفن خواهم کرد" در گوش من طنین انداز بود و چهره چروک و سیاه اش هنگام گفتن این ...
اینجا راهیان نور دیگری است...
سراغ آدم هایی رفتیم که در کنجی از شهر سخت نفس می کشیدند و ما بی خبر از این نفس ها، دغدغه هایمان در همه چیز جز بودن آنها خلاصه شده، آدم هایی که وقتی نگاه ناامید و خسته شان به چشمانت گره می خورد تاب نمی آوری و مجبوری سرت را پایین بیندازی. اینجا مرکز بازتوانی جانبازان خراسان رضوی در خیابان شهید رستمی است، اینجا برخی چشم ها منتظر است و همواره به در دوخته شده؛ برخی هم گویا دیگر نای انتظار ندارند ...
عاشقان پرواز!
تو برای خانواده ات با دو شهید خیلی سخت است. اما حاج رضا احساس تکلیف می کرد و می گفت می دانم که شهادت تقدیر من است، برای اینکه ایمانش تکمیل شود با دختری از سادات ازدواج کرد و فردای همان روز نیز به زیارت خانه خدا و حج تمتع مشرف شد. حاج رضا در 12 عملیات شرکت کرد او روحانی مردم دوستی بود که دارای اخلاق نیکو بود و همه را دوست داشت. سال 63 یک هفته به عید بود، عیدی و اسفندی برای تازه ...
بازاری به بلندای فقر/ با اینکه منو میزنه ولی هنوزم دوستش دارم!
.... روتختی ها و پتوها نیز باید ماهانه شسته شوند . # آشپزخانه ابتدا از پیشخوان شروع کنید. همه وسایل را به یک طرف برده و بعد از تمیز کردن با یک شوینده دست ساز یا سازگار با محیط زیست دوباره به سر جایشان برگردانید. سطح بیرونی همه وسایل آشپزخانه از یخچال و فریزر گرفته تا اجاق گاز و مایکرویو و هود همه را تمیز کنید. # کف کف را برای آخر کار نگهدارید. بعد از ...
همت در خیبر مجنون شد!
برملا نشده! راز چشمانش نافذ، لبخند شهادت و هزاران هزار راز دیگر. راز والعادیات حاج همت. شنیده ای همت، هر چه دارد از تفسیر سوره والعادیات دارد و تنها چیزی که برای تو باقی مانده همان راز سر به مهر است... ! همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم ای نسیم سحری بندگی من برسان که فراموش مکن وقت دعای سحرم خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم انتهای پیام/ ...
فینال دو دقیقه ای افشین / شیر اردبیل و نبرد با حریف ازبکی در فینال
کلاس قبلی ... جوری با بچه ها خوش و بش می کند و تحویل شان می گیرد که فکر می کنی وامدار و بدهکار آنهاست ... به زور به آنها شیرینی می دهد . کار جالبی است بچه فقیر جنوب شهری ماهی 20 هزار تومان داده و آمده تمرین کشتی ...حتما پول ندارد که آبمیوه بخورد و بعضی هایشان تازه می روند سرکار ...چقدر این شیرینی دانمارکی خوشمزه است وقتی بعد تمرین حوله روی سرت باشد و خستگی اش را قهرمان جهان اکبر فلاح با ...
17 اسفند، سالروز شهادت سردار بزرگ ایران اسلامی، شهید محمد ابراهیم همت
.... پس از آن در عملیات مسلم بن عقیل و محرم – که او فرمانده قرارگاه ظفر بود – سلحشورانه با دشمن زبون جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی بود که شهید حاج همت، مسئولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل لشکر 27 حضرت محمد رسول الله (ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ 10 سید الشهدا(ع) بود، بر عهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر 27 تحت فرماندهی ایشان در عملیات والفجر 4 و تصرف ارتفاعات کانی ...
سیمای حضرت فاطمه سلام الله علیها در روز قیامت
را همراه هفتاد هزار فرشته به سوی تو می فرستد. وی هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار می سازد. آنگاه اسرافیل لباسهای بهشتی برایت میآورد و تو آنها را می پوشی. فرشته دیگری به نام زوقائیل مرکبی از نور برایت میآورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مرکب سوار می شوی و زوقائیل آن را هدایت می کند. در این حال هفتاد هزار فرشته با پرچم های تسبیح پیشاپیش تو راه می روند. اندکی که رفتی ...
وقتی خدا صدای شهید همت را شنید
، زیرا شخصیت های معروفی بودند! آرزو بود یا حقیقت؟! چرا رفتی؟ همت جان همیشه می گفتی می خواهم مثل مولایم بی سر وارد بهشت شوم؛ این گونه هم شد و به آرزویت که حقیقت جاودانگی بود رسیدی، ولی با خود نگفتی بعد از تو ما چه کنیم؟ ما به چشم هایت، صدای هق هق گریه های شبانه ات، نمازهای با اخلاصت، اذان های سوزناکت، همت بلندت و فرماندهی های پیروزمندانه ات عادت کرده بودیم. ای کاش نمی رفتی! تقدیم به سردار خیبر حاج محمدابراهیم همت. ما را حلال کن و شفاعت خود را نصیب ما به گردان. انتهای پیام/ ...
حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از شهرضانیوز ، این بار سالگرد شهادتش بهانه ای شد برای تازه کردن خاطرات، رشادت ها و بیان ایثار و خلوصش. اگرچه بیان خاطراتش تکرار مکررات می شود ولی همین تکرارهای زیباست که جان تازه ای در روح مان می دمد. شهید همت را می گویم، همان شهیدی که رفتارش مظهر آیه ” وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ” است، در میدان کارزار و نبرد ...
میروسلاوکلوزه: هیچ وقت زیر حرفم نزده ام
گل سرنوشت ساز را زد... وقتی از زمین بیرون آمدم و با او دست دادم به گوتسه گفتم گل می زند. بین دو نیمه وقت اضافه هم دوباره پیش او رفتم و به او گفتم تو حتماً گل می زنی. و او گل زد... اخیراً عکسی دیدم که در آن همه بچه ها بعد از به صدا درآمدن سوت پایان بازی فینال جام جهانی به هوا پریده بودند و من تنها کسی بودم که روی نیمکت نشسته بودم. باور نکردنی بود. ابتدا باید همه آن اتفاقات را ...
تفکر اکبر گنجی پشت پرده کتاب همت
که بعد از یکی دو ماه که آمدی خانه بجای اینکه توجهی به بچه و من داشته باشی، مشغول نماز خواندن شده ای؟ که حاج همت گفت آخه بی انصاف بپرس برای چی می خونی بعد گلایه کن.شهید همت گفت: من هر موقع میام و شما رو می بینم دو رکعت نماز به شکرانه دیدار دوباره شما می خوانم. ثابت می گوید: حالا خانواده شهید همت اصل کتاب آقای عزیزی را قبول ندارندوگرنه آقای گلعلی بایایی به روایت همت را نوشته است و بسیار ...
پیامک های ویژه ایام فاطمیه
عقیق : گیرم که خانه خانه ی وحی خدا نبود آتش به بیت ام ابیها روا نبود آن بانویی که حرمت قرآنی اش سزاست در کوچه اش تهاجم اعدا سزا نبود حالا چه وقت مجلس شورای رهبر است حیدر مگر خلیفه ی دین خدا نبود التماس دعا آب! بسوزد دلت خاک! شود خاک عزا بر سرت باد! پریشان شوی چشم! الهی که بباری ...