سایر منابع:
سایر خبرها
بهترین جمله ها برای قربون صدقه ترکی استانبولی رو بلدی؟!
o yanaklarını sıksam. کاش با من بودی تا می تونستم اون گونه ها رو فشار بدم. اگر می خواهید با ارسال یک پیام عاشقانه ترکی، فرد مورد علاقه خود را سورپرایز کنید، پیشنهاد می کنیم از جملات زیبا و پراحساس زیر استفاده کنید. Seninle olmak istediğim sadece iki an var: Şimdi ve sonsuza kadar. Seni seviyorum aşkım. فقط 2 تا لحظه هست که می خوام با تو باشم، الان و ...
پلی استیشن پلاس چیست؟
بازی در PS1، PS2، PS3، PSP داره. قسمت جالبش اینه که میتونین بازی های PS1، PS2، PS3 قدیمی رو روی PS4 و PS5 دانلود کنین و ازش لذت ببرین همچنین میتونین از تریلر بازی هایی که هنوز عرضه نشده استفاده کنین و اگه خوشتون اومد خریداری کنین. کهشما می توانید از این لینک خریداری کنید: https://yungcenter.com/product/psn-plus12-m/ پلی استیشن پلاس دلوکس چیست؟ PS Plus Deluxe) ) سونی ...
زنان ازتجربه کار در مترو می گویند
...، متأهل، صاحب فرزند، شوهر سرایدار: مشکلی که مترو داره خستگی، کمردرد و زانو درد زیاده از بس راه می ریم و پله ها رو بالا و پایین می کنیم 30 ساله، مجرد، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی: من به عنوان زن مشکلی که دارم بخاطر اندام نحیف و ضعیفم گاهی واقعاً تو جابجایی وسایلم به حدی کمرم درد میگیره که حد و اندازه نداره ... زنان کار در مترو علاوه بر مشکلاتی، چون سر و کله زدن با ماموران ...
این دختر حتی معلولیت را هم زمین گیر کرد
... - آخه راه رفتن که پا نمی خواد. همون عزت نفس کافیه. اینکه بفهمیم به هرحال همه ما به دنیا میایم که یک کاری انجام بدیم. وقتی کسی اینو بفهمه که به دنیا اومدنش الکی نیست وحتما دلیلی داره، اونوقت می فهمه که باید بهایی براش بپردازه. این میشه همون ادامه زندگی و مسیری که توش قرار داریم. کوهنوردی هم که به من حس قدرت میده، رسیدنم اون بالا یک لذت و حظَ عمیقی داره که گفتنی نیست. ...
خاطره ای از پیشکسوت دفاع مقدس، جعفر طهماسبی سرِبی بدن و بدن بی سر دوشهید مدافع حرمی که در بهشت زهرا دفن ...
دست خودم نبود...چند روز قبلش پیکر بی سر "شهید اصغر پاشاپور" رو دفن کرده بودیم و حالا سر بی پیکر... حرف از مادر و خواهر شهید نبود. فقط نام برادرش را می بردند تا برای آخرین بار با برادرش وداع کند. من هم کفش ها را کندم و آستین ها را بالا زدم تا شهید مدافع حرم دیگری را در خاک بخوابانم. وقتی بند های کفن را باز کردم با وسواس خاصی سراغ سرش رفتم. سرش را داخل پارچه ای سفید پیچیده بودند. تصورم ...
محرم در اسارت به روایت کتاب پایی که جا ماند
. نمی توانستم ایام محرم برای بچه ها نوحه نخوانم. شب قبل عبدالجبار پشت پنجره حاضر شد و بعد از این که چند بار سرم را به میله های آهنی پنجره کوبید، با بچه ها بحث کرد. در مورد عاشورا، امام حسین (ع) و ما ایرانی ها. عبدالجبار گفت: امام حسین عرب است و از ماست، به شما ایرانی ها چه ربطی داره؟ از او دل پری داشتم. سعی کردم جوری حرف بزنم، کتکم نزند، لذا گفتم: امام حسین (ع) مال همه است! ...
حقایق تکان دهنده از اعتیاد نوجوان ها / پخت کیک با پودر گل!
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز ، در کافه ای نشسته بودم، میز بغل تولد بود و چند دختر نوجوان دور هم جمع بودند. صدای قل قل قلیان و خنده دخترها فضا را پر کرده بود و یک دفعه یکی از دخترها گفت: بچه ها بیاید یک بار گل بکشیم، خیلی دوس دارم بدونم چه حسی داره؟ دختر دیگری پرسید: اگه معتاد بشیم چی؟ تو اینترنت نوشته بود گل اعتیاد آوره دوستش با خنده و تمسخر گفت: اینترنت الکی میگه؛ الان دیگه همه می کشن کی ...
4 دوره شعر عاشورایی از نگاه استاد محمود اکرامی/ شعر و شاعر ائمه(ع) نباید تک ساحتی باشد
این گدای مسکین کجا برود؟ در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون را اینجا یاد می دهد. نگین پادشاهی که مهر پادشاهی روش است را به تو می دهد یعنی داره پادشاهی را به تو می دهد. پس اینجاست که شما می بینید حضرت علی تقریبا خوب معرفی شده ولی بقیه ائمه و بقیه بزرگواران، من باورم این است که دلایلش را می توانیم نام ...
مجوز سقط جنین قانونی چگونه صادر می شود؟
: خانم دکتر تو رو خدا یه کاریش بکنید .... پزشک: چند سالتونه؟ زن: 29 سال پزشک: بارداری چندمه؟ زن: اول پزشک نگاهی به مدارک انداخت و گفت: چرا درخواست سقط کردید؟ مرد جواب داد: خانم دکتر بچه مشکل داره می گن مبتلا به نوعی بیماریه که اگه به دنیا بیاد ما توان نگهداریش رو نداریم. دکتر نگاهی به پرونده کرد و از لابه لای برگه ها و مدارک ...
نماهنگ نذر آب با نوای محمدحسین پویانفر منتشر شد+فیلم
کوچیکه اما با نگاه تو یه دنیا میشه پیش تو کم و زیاد فرقی نیست با تو قطره دریا میشه منم اون که با رفیقام واسه تو روضه می خونم برا ابراز علاقه ام شب و روز پی بهونه ام یا حسین یا حسین آقا جونم ... آه خدایی قصه عطش چقدر گریه داره آب برای خشکی لبات همیشه بی قراره اشک می باره شور عشقو میاره عشق دلامونو به حرم تو داره می کشونه این ...
زن32ساله: شوهرم عاشق دختر خاله ام شده است
! هرچه اصرار می کردم که چرا چنین رفتار می کند، از پاسخ طفره می رفت تا این که پدرم حقیقت ماجرا را برایم فاش کرد و گفت: عمران قصد ازدواج با مهشید را دارد. بی درنگ سراغ مهشید رفتم اما بی پرده رو به من کرد و گفت: همواره به زندگی تو حسادت می کردم و می خواهم تو نیز طعم طلاق را بچشی تا دیگر مرا سرزنش و تحقیر نکنی! می خواهم از تو انتقام بگیرم تا دیگر ثروت شوهرت را به رخم نکشی! و ... تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ام، این بود که به کلانتری آمدم و ... ...
اینجا خانه ما| خانواده ما، عزادار حسین است!
مشکی نداشته باشد. مقداد می رسد و تا پارچه ها را روی میز می بیند می گوید: وقتی تو خیابون مردم رو می دیدم که دارن داربست می زنن و کتبیه و پرچم آویزون می کنن، با خودم گفتم خوش به حالشون، چه عشقی می کنن! چه خوب شد که اینا رو گذاشتی تا منم یه ذره از اون حس و حال رو بچشم. مقداد از کشو پونز می آورد و می دهد دست علی. بی آنکه لباس های بیرونش را عوض کند، چهارپایه را زیر پا می گذارد و بالا می رود ...
داستان/ بواجی
گوریگاه به آقای شریعت بگو تا بیاد و تکلیفمان را روشن کند. وظیفه مون معلوم بشه بایه چه بکنیم! ********** میرزا، شش ماهی از دکان داریش گذشته بود و معاملاتش رو به رونق و رواج بود. ننه ام گفته بود رواج کاسبی ات بابت پا و قدم این دختر سید است که گرفته ای. اولاد پیغمبر است و خداوند به برکت قدم او درِ رزق و روزی را بر تو گشوده است. میرزا خودش هم چنین باور داشت. گاه که در ...
اینجا نقطه بازگشت به زندگی است
؛ روزهایی که ناچار بود برای تامین موادمخدر مادرش به افراد مختلفی نزدیک شود. زیر بار نرفت نون خور نمی خوام. این جمله مادر پریناز بود که چندین بار تکرار کرد. جمله ای که انتظار شنیدنش را نداشتیم. از خونه مادرم شروع شد. پدرم 22سال پیش مادرم رو طلاق داد و من 6سال پیش مصرف مواد رو شروع کردم. صدای پریناز 24ساله می لرزید: دوره ای از شهرستان به تهران آمدم و پاک شدم و دوباره برای اینکه از خواهر کوچکترم مراقبت ...
دانلود مداحی عزیزم حسین مرتضی باب + متن
نم وسط روضه بین دم داره میگردونه علم عزیزم حسین عزیزم حسین تو هر کوچه ای نواته عزیزم حسین صدا دمام عزاته عزیزم حسین چه شوری تو روضه هاته عزیزم حسین عزیزم چقدر غمه پشت این یه روضه میسوزونتم سرانگشت این یه روضه عزیزم حسین منو کشته این یه روضه عزیزم حسین یا قاهر الادو یا والی الولی یا مرتضی علی پسری ...
طرز تهیه پیراشکی کرمدار | خیلی عالیه!
میدونم گوشه هر خیابونی پیراشکی آماده میفروشن و تقریباً توی هر شهری مخصوصا شهرهای بزرگ به راحتی میشه پیداش کرد. اما پیراشکی کرم دار خوشمزه داغ و تازه که نرم و پفکی هم باشه واقعاً کم پیدا میشه. احتمالاً همه تجربه خوردن یه پیراشکی کرمدار بی نقص فوووق العاده رو داریم. اما تکرار این تجربه همیشه امکان پذیر نیست. ممکنه از اون محله بریم یا اون مغازه تعطیل بشه. اون وقت ما میمونیم و... پس دیگه ...
روضه محل حرکت سپاهیان حسین(ع) است
.... من حضرت رقیه ( س) رو کشیدم که چون تو خَرابه تنهاست و باباش پیشش نیست داره گریه می کنه. دومی عروسکی را که دورِ سرش سربند یا رقیه ( س) انداخته و با خودش به هیئت آورده نشان دوستش می دهد و بعد می گوید: من بابامو کشیدم. بابایِ من شبا که دسته می ره عَلَم بر می داره و با دسته از جلویِ امامزاده که رد می شن به امام زاده سلام می ده. خانمی با یک کیسه گوشواره و گُل سَر بالای سر دختر بچه ها می رس ...
دیگر شمر نمی شوم
آن کار بازی کنم. روزی که تماس گرفتند و به دفترشان رفتم همین که وارد شدم گفت شمر من هم آمد.... از این حرف تعجب کردم و با خودم گفتم یعنی من آنقدر آدم بدی هستم؟.... خلاصه وقتی گفت قرار است نقش شمر را بازی کنم اول ناراحت شدم. گفتم من آنقدرها هم خشن نیستم چطور تصور کردید که می توانم شمر شوم؟ اما آقای میرباقری اصرار کرد و گفت: تو باید این نقش را بازی کنی وگرنه حذفش می کنم. من هم با اکراه پذیرفتم. البته ...
رسوایی جنسی برای این 16 چهره مشهور سیاسیِ ایران
می آورند. چمدان را وارونه کردند روی میز. روی میز پر شد از عکس بنده با یک خانم، من دیوانه شدم، رفتم مستقیم خانه آقای فلسفی. گفتم شما پدر مایی، رئیس جامعه وعاظی. نگفت برای من هم درست کردند. فلسفی پا شد و راه رفت و گفت هر کسی که فیلم برداری کرده، غلط کرده. یه ذره حالم جا آمد، بیرون آمدم و یک آقایی من را سوار کرد. مرحوم شیخ جواد مناقبی بود. به من گفت: شجونی عکس فلسفی رو دیدی؟ گفتم: نه، دست انداخت عکسو ...