سایر منابع:
سایر خبرها
مجنون های کپرنشین اباعبدالله
، امّ سجاد اشک توی چشم هایش گلوله می شود: من و خونه و زندگی و همه پسرا و دخترام به فدای ابو السجاد (ع)؛ درسته من فقط کیسه آردم رو آوردم اینجا و نون می پزم اما اگه بگن یا باید از امام حسین (ع) دست بکشی یا پسرت سجاد رو سر ببریم من می گم سر سجاد رو ببُرید! پسر نوجوانی با دشداشه مشکی و یک دسته زوار از طرف جاده می آید. پشت لبش هنوز کامل سبز نشده. امّ سجاد خمیر را از انگشت هایش می گیرد و پا ...
ماجرای بوکسور خیابانی در بین الحرمین چه شد؟
بیرون و مادرم با دیدن حال و روز من وسط کوچه از حال رفت. همان شب بود که من ترمز دستی زندگی ام را کشیدم. مست بودم وبا آن حال خراب خانه نرفتم و زدم تو کوچه پسکوچه ها. مادرم به خاطر من راهی بیمارستان شده بود و معلوم نبود چه بلایی سرش آمده بود. روی دیدن برادرهایم را نداشتم. ماه صفر بود. در همین پرسه زدن ها با حال خراب از جلوی خانه ای رد شدم که در آن هیات بود و صدای روضه خوان داخل ...
گاو و گوسفند فروختیم و آمدیم/ ما با هم، برادریم!
هزینه کم بتوانند به سرزمین کربلا مشرف شوند و از زیارت مولای شان محروم نشوند. اکبری به مشکلاتی که در حمل و نقل داشته اند اشاره می کند و ادامه می دهد: یکی از مشکلاتی که امروز داشتیم، نبود وسایل حمل و نقل بود. ماشین ها آماده نبود و زائران در مرز خیلی معطل شدند. زائر وقتی از خانه اش راه می افتد، زائر است. چه بهتر که همه ما در این مسیر یاریگر زائران امام حسین (ع) باشیم تا آنها با سختی کمتر و ...
مشهدالرضا (ع)؛ کربلایی دیگر در اربعین حسینی | آغاز مراسم راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی از میدان 15 ...
م یار. اما در دیگر سو، عاشقانی هستند که شوق حضور در این مراسم را اگرچه با پای خود تجربه نمی کنند، اما دلشان را به پیاده روی اربعین راهی می کنند آنانیکه با کوله هایی از دلتنگی دلهایشان کربلایی است، چشم در راه حسین دارند، اما جاماندگان اربعین اند. عاشقانی که تن به فاصله ها ندادند و قلب کوچه و شهرشان را سنجاق زده اند به حیدریه، حله، طویریج، مسیب، عین التمر و همه هزار و 452 ستون ...
پاهای تاول زده سرخ تر است یا روی خجالت زده؟
را به سمتم دراز کرد: مای بارد آب خنگ گوارایی بود حالم را جا آورد. لبخندی زد و سمت رفقایش رفت، در میانه مشایه ایستاده بودند به روضه و خوش آمدگویی به زوار: لبیک یا حسین ، حلبیکم یا زوار . من هم نشستم به تماشای آواز کودکانه شان. تماشا باید کرد این نوکرانِ خردسال را حتی صدایشان را، همه چیزشان دیدنی و تماشایی است. دلم نمی خواهد یک لحظه چشم هایم را ببندم و غافل شوم از دیدن جزء به جزء رؤیایی ترین اتفاق ...
درباره مرحوم سید رضا مؤید، شاعر فقید آیینی که اشعارش هنوز با نوای ذاکران اهل بیت (ع) زمزمه می شود | عمری ...
...؛ آقا ببخشید! اتاق اشک کجاست؟ این سؤال یک زائر از من که در لباس خدمت در یکی از صحن های حرم امام رضا (ع) حضور داشتم خاطرات زیادی را برایم زنده کرد. در یکی از روز های دوران دبیرستان یکی از دوستانم گفت: میای امروز بریم اتاق اشک؟ گفتم: اتاق اشک کجاست؟ این سؤال ساده سبب شد تا برای نخستین بار در فضایی حضور پیدا کنم که شیرینی آن هنوز در خاطرم ماندگار است. بعد از نماز ظهر به اتاقی که در بست شیخ ...
علی مطهری: با لاریجانی جلسه دارم اما... /باز هم کاندیدا می شوم شما هم رد کنید، برایم مهم نیست/زاکانی و ...
تهران رای بیاورد خیلی سخت است و این ها هاج و واج مانده بودند که ما چه جوری دوباره وارد شدیم. فکر می کردند ما را کنار گذاشتند، دیگر تمام شد. حالا بعید است که آقای حداد اسم ما را بگذارد. آن ها ممکن است، معتدل ها ممکن است، حتی پایداری ها ممکن است. ولی من در همه انتخابات ها گفتم هر کس دوست دارد اسم من را در لیست بگذارد. من خیلی به این دسته بندی ها حساس نیستم. 2727 برای دسترسی سریع به تازه ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. ...
خداحافظی با زمزمه نوحه آذری آی عموقلی
ارشد شهید گفت: شب آن روزی که با خانه تماس گرفتند و اعلام کردند که پدر در حادثه آسیب دیده است، سرکار بودم. صبح فردای آن روز که به خانه آمدم، تماس گرفتند که پدر شهید شده است و فرزند ارشدش بیاید. بلافاصله رفتم و زمانی که برگشتم بسیار سخت بود چون رساندن خبر شهادت پدر کار آسانی نبود، به خصوص برای خواهرم که سن کمی دارد. وی افزود: تمام سختی ها را به جان خریدم و خبر شهادت را به اعضای خانواده ام ...
باشماق در تب و تاب اربعین
و بر زمین افتاد. کوله پشتی خاکی اش را روی زمین گذاشت جرعه آبی نوشید تا گلویی تازه کند. چشم به آسمان پرستاره مرز باشماق دوخت و چادرش را جلوتر کشید، تا نذرش را ادا کند نذری که روایت عاشقانه ای که او را از گیلان زیبا به کردستان کشانده بود، صدای نوحه موکب همه وجودش را به سمت کربلا پرواز داده بود، او بود که در میان چشمان خیره مانده در قاب دوربین های زائرین حاضر در مرز باشماق همچون پرنده ای ...
حال و هوای این روزهای پایانه کاوه/ فراق و دلتنگی، همسفران مسیر اربعین
سرتاسر این پایانه بنرهایی در مورد پیاده روی اربعین به چشم می خورد که اگر برای بدرقه مسافرتان آمده باشید خود نیز هوایی می شوید که به این سفر پر از برکت بروید. در سالن پایانه نشسته بودم و رفت و آمد مسافران را تماشا می کردم؛ در سمتی زائران پاکستانی برای حرکت به سمت مرزها آمده بودند و در سمتی دیگر کاروان هایی در حال هماهنگی و برنامه ریزی، که ناگهان چشمم به خادمیاران آستان مقدس رضوی افتاد که با ...
علی مطهری: ما صاحب انقلابیم نه آقای جنتی
نایب رئیس مجلس دهم درباره میزان مشارکت در این دوره از انتخابات به فارس گفت: اگر شرایط همین گونه باشد و مردم همین قدر تحت فشار اقتصادی باشند به نظرم زیاد شرکت نمی کنند. در ادامه بخش دوم گفتگو علی مطهری را با فارس بخوانید. در انتخابات مجلس دهم بود که شما وارد لیست امید شدید البته با یک فاصله زمانی، چون یکبار رد صلاحیت شدید و بعد شورای نگهبان تایید کرد. نه، آن زمان هیئت نظارت رد کرده بود، ولی بعد شورای نگهبان تایید کرد. هیئت اجرایی؟ نه، هیئت اج ...
مطهری: فقط آقای خاتمی اصلاح طلب خالص است و آقای هاشمی و آقای روحانی بیشتر اصولگرا هستند! / یک عده می ...
و می گفتم هرجا دوست دارید اسم من را بگذارید. طبق حروف الفبا نفر بیست و ششم بودم اما در نتیجه انتخابات نفر دوم شدم. * بعد از آن دورانی که لیست اصلاح طلبان به طور کامل رای آورد یا توانستند به طور کامل شورای شهر را در اختیار بگیرند وضعیت سرمایه اجتماعی اصلاحات چگونه است؟ مطهری: ببینید سرمایه اجتماعی همه گروه های سیاسی کم شده است. حتی سرمایه اجتماعی اصولگراها هم کم شده است. داخل ...
چهاردهم شهریور سالروز شهادت آیت الله قدوسی
بسیاری را تحمل کرد خودش می گوید یکبار که حدود دو الی سه ماه در آنجا بودم تنها وسیله ای که داشتم یک جاجیم بود که شب ها در حرم روی آن می خوابیدم و غذایم نان خالی و هلوی مشهدی بود. طوری که بعد از مدتی یکی از دوستانم مرا دید و گفت اگر وضع تو به این شکل ادامه یابد دیگر به قم برنخواهی گشت. در کیفیت لباس پوشیدن و اصلاح سر و صورت ظاهر خود را همچون طلبه ای معمولی می آراست، دقت داشت حجم عمامه اش بزرگ نباشد ...
خانه پدری (قسمت دوم)
نشسته و دارد شور و شعف می پاشد به سر و روی زائرها. نشسته بودم روبه روی ایوان طلای بابایمان علی و یاد سفر سال گذشته می کردم. هنوز یک سال نگذشته بود از سفرمان و دوباره دعوتم کرده بودند، بیایم اینجا. انگار خواب بود. رؤیایی شیرین که دلت نمی خواهد بیدار شوی. تا دم ظهر در حرم بودم و بعد آمدم بیرون به سمت هتل برای جمع کردن وسایل. قرار بود همه جمع شویم و پیاده روی را شروع کنیم. جایی که ...
زائرین اربعین زیارت شهید مدافع حرم محمد حسین خفانی در وادی السلام را از دست ندهند
.... فقط صدایش را می شنیدیم که سوال می کرد و حضرت جوابش را می داد. از حضرت علی پرسیدم این کیست که این همه سوال می کند. آن حضرت جواب داد این ایوب است. رها کن. تمام سوالاتی که او می پرسد جوابش پیش من است. تو فقط دنبال من بیا. این خواب او را بسیار منقلب کرده بود. من هم گفتم خواب خوبی است ان شاا... که خیر است. بعد از گذشت دو ماه، بی خبر از من عازم نجف شد و اسمش را جزو مدافعان حرم ثبت نام ...
روایت مدافع حرم از دویدن با پای برهنه به طرف حرم امام علی(ع) تا عذرخواهی در سفر اربعین امسال
برات میدم منو ببخش! از وقتی یادم می آید هرساله دهه اول محرم خانه پدری ام روضه حسین(ع) برپاست. این شد که از همان کودکی، خانوادگی بی تاب و بی طاقت حسین(ع) شدیم تا بعد از باز شدن راه کربلا که هرساله به همراه پدر، مادر و برادرم زائر پیاده اربعینیم. احوال پرسی ساده ای که به یک حادثه منجر شد مرد که نمی خواهد نام و تصویری از او منتشر شود، می گوید: اربعین سال گذشته طبق قرار هر ساله با ...
داستان کوتاه نجمه جوادی با موضوع قیام 17 شهریور | هیچ اتفاقی نیفتاده
دویدند توی کوچه. در خانه روبروی بقالی باز شد و جوان ها ناپدید شدند. ما پشت دخل پنهان شده بودیم. چشم های پدر دودو می زد. وقتی اوضاع آرام شد گفت: غلام تو بمون من میرم. اگه تا یه ساعت دیگه نیومدم برگرد خونه. اینجا نمون. سرم را بلند کردم و بدون اینکه جواب بدهم دویدم سمت در بقالی و گفتم: شما بمون. من میرم. نماندم تا جوابش را بشنوم. صدای تیراندازی تک وتوک می آمد. از پیچ کوچه که گذشتم ...
بشنوید | چند روایت شنیدنی از پیاده روی اربعین | مهمانداری به سبک سید انمار
...، دیوانیه، العماره و بصره و شهرهای بزرگ و کوچک به سمت نجف آمده و در نجف اجتماع می کنند و بعد از نجف به سمت کربلا پیاده روی می کنند که بعدها متوجه شدیم این مسیر تنها مسیر پیاده روی نیست، بلکه مشهورترین آن است. اصلی در سفر اربعین برای پیدا کردن مکان استراحت وجود دارد و آن هم این است که در نجف و کربلا اگر اطراف حرم جایی برای استراحت یافت نمی شود باید قدری از حرم دور شد تا مکان مناسب و خلوت تری پیدا ...
عرض ارادت زائران حریم عشق
برنامه دکور خاص و ویژه ای دارد. انگار قدم های آخر را برای رسیدن به حرم سیدالشهدا طی می کنیم و عمودهای آخر را پشت سر می گذاریم. یراق بافان درباره اجرا در چنین فضایی و حس و حالی که دارد، پاسخ می دهد: من روز اولی که وارد فضای استودیو شدم، خودم شگفت زده شدم. البته با توجه به پیشینه ای که از آقای سعادتی شنیده بودم و گفت و گوهایی که با هم داشتیم، تصورم این بود که کار ویژه ای در این زمینه خواهد کرد. با ...
گفت وگو با عوامل برنامه نشان ارادت : تبیین مفاهیم عاشورایی با زبان هنرمندانه
. برنامه ای که مخاطب مجری آن را در قاب دوربین نمی بیند؛ رویکرد جالبی که مجری برنامه درباره دلیل آن توضیح خواهد داد. در این فصل محمد روح الأمین لوگوی برنامه را طراحی کرده و نماهنگ راز فریاد با صدای مصطفی راغب نیز به عنوان تیتراژ روی آنتن می رود. همچنین پویشی به نام پویش کاشی در برنامه راه افتاده است که بر اساس آن مهمانان برنامه پشت کاشی هایی که قرار است در صحن و شبستان بارگاه حضرت زینب(س ...
بازخوانی یک گفت وگو با سحر دولتشاهی
مهم تر از همه هزار آرزوی خوب برای دیگران و همیشه در تلاش برای آن که از خودش انسان بهتری بسازد. در روزهایی آخر بهمن سال 1395 برای مجله 24، به بهانه ی اکران فیلم وارونگی با او در تراس کافه ی مؤسسه ی بامداد به گفت وگو نشسته ام. گفت وگویی که از اضطراب و نگرانی هایش شروع می شود و به آرزوی صلح با خود و هوایی تازه برای نفس کشیدن ختم می شود. من اولین بار تو را در نمایش خبرهایی از تهران آیت نجفی ...