دو کبوتر عاشق شهادت از دیار خوزستان
سایر منابع:
سایر خبرها
رضا که رفت فهمیدم باید به شهدا حسادت کرد!
نهایت منجر به ازدواج شد. کمی از خصوصیات اخلاقی شهید در طول 20 سال زندگی مشترک تان بگویید. نمی دانم از کدام بگویم! چون آقای الماسی برای من فقط همسر نبودند. هم پدر و مادرم بودند و هم خواهر و برادرم. هم نزدیک ترین و بهترین رفیقم. اما ای کاش فقط همسر بودند. شاید در این صورت تحمل نبودنش کمی آسان تر می شد. قبلاً وقتی مصاحبه خانواده شهدا در تلویزیون را می دیدم با خودم می گفتم مگر می شود ...
ماجرای یک مادر چشم به راه و دلداری به خانواده های شهدا
...، ابرها خشمگین شدند و چهره شان سیاه و کبود شد، باران بارید تا خشم ابرها کمی فرونِشیند، اما نشد. باران پشت سر هم زد و زد. آب ها سیلاب شد و رودخانه هم طغیان کرد، طغیانی که پسرهایمان را آب با خودش برد. درست 21 سال است که پدر میهمان خدا شده و 12 سالی هم می شود که مادر، آن هم با چشم های چشم به راه و حالا برادر روایت می کند از روزهایی که اخبار خانه شان همه خلاصه می شد در بی خبری از ...
شهادتی مانند امام حسین (ع) و صبری مانند حضرت زینب (س)
لحظه فاطمه وارد اتاق شد، فاطمه خواهرم به بدترین شکل ممکن خبر شهادت را متوجه شد. فاطمه اسکندری نیز یکی دیگر از فرزندان سردار در این باره می گوید: حاضر بودم تمام دنیا را بدهم اما این عکس واقعیت نداشته باشد. چیزی که بعد از دیدن عکس یادم است این است که مادرم در حالیکه نشسته بود، من و زهرا را در بغل گرفته و سه تایی گریه می کردیم. علیرضا اسکندری ، پسر شهید اسکندری، در خصوص استقامت ...
کلنا عباسک یا زینب
. صبح ها بازار آهن کار می کرد و بعدازظهر ها هم در سفره خانه مشغول بود. وضع مالی خانواده خوب بود و یک زانتیا و یک وانت زیر پایش بود. وضع مالی خوبی داشت و از این بابت همیشه به نیازمندان کمک می کرد. سال 93 اربعین رفته بود کربلا و در بین الحرمین گفته بود امام حسین(ع) آدمم کن. هیئت می رفت، اما نه مدام. بچه هیئتی بود. ماه محرم ها همیشه لباس مشکی تنش بود، خیلی ...
چند روایت درباره عملیات والفجر4
ن احکام را به خانواده هایشان تحویل داده بودند؛ که همین ابلاغ حکم، در روحیه خانواده های آنان، کلی تأثیر منفی به جا گذاشته بود. یکی نامه همسرش را به من نشان می داد که در آن نوشته شده بود: صاحب خانه؛ حکم تخلیه را از دادگاه گرفته و اسباب و اثاثیه مان را توی کوچه ریخته. لااقل بیا و تکلیف بچه هایت را روشن کن. آن یکی که تازه ازدواج کرده بود و نوعروسش انتظار او را می کشید؛ مع الوصف می گفت: تا ...
مردانه برای ارزش ها ایستادگی کرد و شهید شد
الله کنعانی در ادامه می گوید: برادرم سال 1386 ازدواج کرد و خداوند فرزندی به نام مهدی به ایشان عطا کرد که در زمان شهادتش 13 سال داشت. هادی در انتظار تولد دومین فرزند خود بود که به شهادت رسید. محمدهادی دومین فرزند ایشان است، به خاطر پدر شهیدش نام هادی بر او گذاشته شد. هادی 14سال زندگی کرد. او برای همسرش یک همراه و حامی و برای فرزندش پدری مهربان و دلسوز بود. پلیس نمونه کشور و شهادت ...
3 فرزندمان را به من و مرا به خدا سپرد و رفت
ازدواج کردیم. دو پسر و یک دختر یادگاری شهیدم است. وقتی همسرم راهی جبهه شد، گفتم می ترسم شهید شوی، گفت من سعادت شهادت ندارم. گفتم حمید این حرف ها را نزن. گفت شهادت سعادت می خواهد قسمت هرکسی نمی شود. عکاس جبهه های نبرد همسرم عکاس و فیلمبردار زرهی شیراز بود. برای مأموریت جبهه او را خواستند و با علاقه به جبهه سومار رفت تا از لحظه های جنگ فیلمبرداری کند. سال 1366 هواپیمای عراقی ...
مدافع حرم بود و شهید امنیت شد
گفت و گو با همسر و فرزند شهید مجید یوسفی از شهدای مدافع امنیت سال گذشته فاش نیوز - شهید مجید یوسفی از بسیجی های گیلانی (آستانه اشرفیه) بود که شامگاه 17 آبان 1401 از سوی خودروی یکی از آشوبگران در بندرکیاشهر به شدت مجروح شد و چند ساعت بعد در بیمارستان به شهادت رسید علیرضا محمدی جوان آنلاین: شهید مجید یوسفی از بسیجی های گیلانی (آستانه اشرفیه) بود که شامگاه 17 آبان ...
سردار شهید مازندرانی که به بنی صدر گفت تکه تکه ات می کنم+تصاویر
تربیت کن و تو ای حامدم! بعد از مرگم همچون علی اکبر باش و راه مرا که همان راه خداست ادامه بده و از برادرانت خوب نگهداری کن. پدر و مادرم! مرا ببخشید چون قرآن و اسلام احتیاج به خون امثال من دارد، چاره ای جز این نبود. * اگر یک مو از سر امام کم شود، تکه تکه ات می کنیم خلیل کاظمی برادر شهید می گوید: یادم هست بنی صدر برای بازدید به نیروگاه شهید سلیمی نکا آمد، هنگام ورود ...
شبی که شهدای بندمیر اهالی محله را میهمان کردند
شاکری زاده محل میهمانی بود از همان ابتدا که به سمت مجلس حرکت کردم بسیجیان محل به استقبال می آمدند ظاهراً آنها مسوول پذیرش میهمان ها بود و در بدو ورود همه را با شربتی گوارا به سمت مراسم راهنمایی می کردند. اهالی محله بندمیر هم کم کم صندلی ها را پر می کردند تا سریعا این میهمانی بزرگ آغاز شود به گفته خودشان این اولین بار است که بعد از چهل سال شهدا در محله شان میهمانی برپا و آبرو داری میکنند تا ...
زیباترین شهرهای جنوب ایران
های تاریخی مهم بوشهر می توان به مدرسه سعادت، عمارت گلشن، آب انبار قوام، عمارت حاج رئیس و موزه تجارت دریایی اشاره کرد. حتی می توانید برای اجاره سوئیت در بوشهر یکی از این مکان ها را انتخاب کنید که نشان فرهنگی برجسته و زیبا دارد و زیست نو را برای شما به ارمغان می آورد. اما این همه ی ماجرا نیست، خیابان ها و کوچه های بوشهر پر از این ساختمان های جذاب و زیبا است که نه تنها از تاریخ شهر بلکه فرهنگ و سبک ...
روزی که یک ایران عزادار بود
روزی از همان جوانان پابه کار مکتب روح الله بوده است، به رسم معرفت صحبت خود را با تعبیری از امام (ره) در وصف مردم اصفهان آغاز و اظهار می کند: امام فرمودند شما در کجای دنیا می توانید جایی را مثل استان اصفهان پیدا کنید؟ همین چند روز پیش، فقط در شهر اصفهان حدود 370 نفر را تشییع کردند. و این تعبیر بزرگ ترین تعریفی است که شخصی از مردم پیشکسوت انقلابی و بابصیرت اصفهان بیان کرده است. این مبارز ...
اصرار داشتم به عملیاتی بروم که قسمتم اسارت بود!
14 معصوم (ع) در محله جی می رفتم. آنجا استادی داشتیم به نام آقای علی اصغر امینی که خیلی روی ما و طرز فکرمان تأثیرگذار بود. تقریباً از سال 55 جلسات مخفی ما در این مسجد شروع شد. در این جلسات از مسائل سیاسی و مخالفت با رژیم پهلوی مطالب زیادی دستگیرمان شد. طوری که سال 57 در اوج انقلاب، با اینکه نوجوان 15 ساله ای بودم، اما تقریباً همه چیز را از نهضت حضرت امام و چرایی مخالفت با رژیم شاه می دانستم. با جدیت ...
همراه با رضا بدرالسماء و تابلویی که ایثار و حماسه مردم اصفهان را به تصویر کشید
همسرم به خانه خدا مشرف شدیم و آنجا آرزو کردیم بچه های سالم و صالح داشته باشیم و اسمشان را هم همان جا انتخاب کردیم، سال 59 اولین دخترمان به دنیا آمد که اسمش را اسم مادر پیامبر (ص) یعنی آمنه گذاشتیم. ایمنا: دو سال بعد از پیروزی انقلاب، سایه جنگ بر سر کشورمان انداخته شد و تب وتاب حضور در جبهه در بین جوانان مذهبی و انقلابی پیچید، پای شما هم به خط مقدم باز شد؟ بدرالسماء : جنگ با ...
ایثار نورمحمد قبل از شهادت
... به چشمان معصومش نگاهی کردم؛ در اوج نیاز و علاقه ایثار می کرد چطور ممکن بود برادری که دو سال از من کوچکتر است انقدر ایثار و از خودگذشتگی از خود نشان داده در حالی که من از خوشحالی او خوشحال نشدم. در حالی که برادر کوچکترم را که حالا نزد من یک مرد بزرگ بود محکم در آغوش گرفته بودم با لبخند گفتم: برادرجان این کفش برای خودت. سالها بعد برادرم در جبهه های جنگ به شهادت رسید. وقتی همرزمانش از ایثار و از خودگذشتگی های نورمحمد در صحنه های نبرد برایمان تعریف می کردم من فقط لبخند می زدم. انتهای پیام ...
دوست دارم خاک پوتین رزمنده های فلسطینی را پاک کنم/ با قرائت قرآن حسن مسحور می شدیم
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، یک هفته بیشتر طول نکشید که بعد از تدفین حسن، حسین هم به شهادت رسید. دو برادر اهل قرآن و جبهه ای که از نوجوانی پایشان به جبهه باز شد و در سن 17 و 18 سالگی به شهادت رسیدند. جمعی از اعضای جامعه قرآنی به نیابت از قاریان، حافظان، فعالان و اساتید قرآنی در سری دیدار های خود با خانواده شهدای قرآنی به دیدار پدر و مادر شهیدان شهیدان حسن و حسین ابراهی ...
می گفت دنبال بهشت خودمان می گردیم
امام خمینی (ره) باز می گردد، او می گوید: آن روز به یاد 32 سال قبل که برادرم سعید، عجله داشت که زودتر به محضر مقام معظم رهبری برسند و خطبه عقدش با همسرش جاری شود افتادم؛ و حالا عکسش را مادرم سپرده بود به من تا با خودم بیاورم. وظیفه داشتم عکس را بالا نگه دارم تا آقا ببیند، گریه می کردم و همه چیز را در ذهنم مرور می کردم، در دل، با حضرت آقا صحبت می کردم، از فراق این سال ها می گفتم... از غصه هایم... و ...
16 سالگی و شنیدن خبر شهادت همسرت حس غریبی دارد!
.... شاید می خواست با این کار من را آماده شهادتش کند. کمی بعد هم که به جبهه رفت و دیگر برنگشت. از شهادت همسرتان چگونه با خبر شدید؟ اول به من نگفته بودند که شهید شده است. یک روز برادرش خانه ما آمد عکس خداداد را برداشت. گفتم چه شده؟ زد زیر گریه! من هم گریه کردم. گفت نگذار مادرم بفهمد! خداداد زخمی شده و بیمارستان بستری است. کم کم مردم آمدند و فهمیدم همسرم به شهادت رسیده است. پیکرش را ...
مجاهدان استان بوشهر(31)؛ شهیدی بوشهری که منافقین سه بار قصد ترورش را داشتند
و عملیات رفتنش نذر کنند. در آخرین عملیات هم یکی از خواهرها قطعه طلایی نذر سلامتی اش کرده و به دست یکی از خواهرهایش که عازم مشهدالرضا بوده می سپارد تا در ضریح بیاندازد، اما خواهر تا سه روز دستش به ضریح نمی رسد و موفق به انداختن طلا نمی شود تا روز چهارم که صبحش خبر شهادت برادر به خانواده رسیده بود. با آنکه تنها 21 سال داشت که شهید شد، اما همیشه سعی در تربیت جوانان داشت و نگران ...
سیزدهمین سالگردعروج شهید حاج سید محمدعلی موسوی شوشتری اسطوره ناشناخته نیروی مسلح
به گزارش شهروندالبرز-نسرین ژولای خبرنگار افتخاری،کارشناس ادبیات ،نویسنده وفعال فرهنگی؛ سیزدهمین سالگردعروج شهید حاج سید محمدعلی موسوی شوشتری اسطوره ناشناخته نیروی مسلح ،فرمانده دلاور اطلاعات سپاه ،قهرمان و افتخار حزب الله، سردار جانباز و غیور اسلام ،او در خرمشهر در یک خانواده کاملاً متدین و مذهبی متولد شد پدرش امام جماعت مسجد امام خمینی (ره) در اهواز بود او در سال 1359 با عضویت در سپاه ...
انواع محبت در میان اعضای خانواده
میان او و شیاطین او فاصله انداز و او را نصیحت کن و در راه خدا به او روی آور. عشق حضرت زینب (س) به امام عاشورا (ع) زبانزد خاص و عام است و باید الگوی تعالی خانواده های ایرانی و جبهه مقاومت باشد. محبت برادر به خواهر بُعد دیگر ارتباط و رفتارهای خانوادگی، محبت برادر به خواهر است که یکی از مهم ترین ارکان ارتباطی و عاطفی در خانواده است. هر چه این ارتباط و رفتار در بین خواهر و برادر، توأم با مهربانی و عطوفت باشد، در آرامش و آسایش افراد و اعضای خانواده بیشتر تأثیرگزار خواهد بود. محبت امام رضا (ع) به حضرت معصومه (س) بهترین الگویی است که می تواند برای همه ما درس باشد. ...
منطق شهید سوختن و ساختن راه برای دیگران است
هزار تومان هم که قرض الحسنه از صندوق کوثر گرفته بودم که آن را هم سپاه از حقوق خودم کم می کند. و اما تلویزیون در خانه بماند و فرض ماشینی هم در خانه بماند و، اما دو قالیچه را بفروشید و مقدار 10 هزار تومان آن را به دولت کمک کنید و مقدار 5 تومان دیگر آن را به مادرم بدهید و آن 5 هزار تومان را هم از برادرم بگیرید [و] باز به مادرم بدهیم؛ و، اما موتورم را هم به برادر زینال بدهید و یک دست هم ...
همسرکشی با آب جوش / پسر بعد از 7 سال خواهان قصاص پدرش شد
حادثه 24 - باور کنید قصدم کشتن همسرم نبود و اتفاقی فوت کرد. وقتی به زندان افتادم پسرم را به خواهرم سپردم تا از او مراقبت کند، اما خواهرم به بهانه بیماری پسرم را به بهزیستی سپرد. من یک خانه دارم که می توانم آن را به جای دیه به فرزندان همسرم که اولیای دم هستند بدهم. زمستان سال 1395 مردی در تماس با اورژانس برای همسر بیمارش درخواست کمک کرد. بلافاصله تکنیسین های اورژانس به خانه آن ها واقع ...
سعادت یعنی شهادت فی سبیل الله
مادرم و دیگر فامیل التماس دعا دارم، شهادت فیض عظیمی است که نصیب هرکس نمی شود، به خصوص ما که نه تنها کاری برای پدر و مادرم و همسرم نکرده ام، بلکه با برخوردی بد و اخلاقی تند همیشه برخورد می کردم و همه شما را می رنجاندم از همگی شما عذر می خواهم امیدوارم که مرا ببخشید. خداوند توفیق شهادت را عطا کند من قول داده ام که برای همسرم و فرزندانم خانه ای بسازم، اگر خداوند توفیق داد ان ...
دو تابوتِ نشان دار در یک تشییع ماندگار / روزی که پدر و پسر با هم آمدند
نذر پخت حلیم بودیم، دو روزی مانده بود به محرم که آقای حیدری برای خرید گندمِ حلیم نذری رفت، چند ساعت بعد یکی از رفقایش دم خانه آمد و گفت: حاجی به من گفته است که گندم بخرم، تعجب کردم، گفتم قرار بود خودش این کار را انجام دهد. آن آقا تا تعجب من را دید، گفت: نه حاج خانم، حاجی رفت جنوب. شش ماهی می شد که اسماعیل هم به جبهه رفته و مجروح شده بود، پزشک سفارش کرده بود تا خوب شدن دستش به جبهه ...
آنچه در سفر راهیان نور یافتم
. خبر رسید که اولین نفری هستی که اسمش در قرعه کشی در آمده است. باورم نمی شد واقعا از خودم پرسیدم میرم به دیدار شهداء؟ آروم می شم؟ دلم با دیدن مزارها و یادمان ها آروم میشه؟ بغض گلوم رو گرفته بود. وقتی وقت سفر رسید به مادرم گفتم مادر جان من رو حلال کن تا بتونم از حضرت زهرا(س) عذرخواهی کنم و ازشون طلب سفر به کربلا کنم. ازش بخوام به خوابم بیاید. لحظه ای قلبم تکه تکه شد و چشمانم شروع ...
نگاه انقلابی و دینی در جریان فلسطینی بیدار شد/ بزرگ ترین هراس آمریکا از فراگیری الگوی مقاومت است
است که ما اهانت و شهادت ها را تحمل کنیم یک بار بمیریم بهتر از آن است که هر روز بمیریم، گفت: وی در نامه می گوید ما تصمیم گرفتیم به این غائله خاتمه دهیم. وی با بیان اینکه در سال 2011 که داعش در منطقه شامات ظهور و بروز پیدا کرد، محمد ضیف یک تنه در کنار حاج قاسم سلیمانی ایستاد و حتی به خیانت به آرمان فلسطین متهم شد، ابراز کرد: این برای ما باعث افتخار است که فرمانده گردان های عزالدین قسام ...