قتلِ فجیعِ ملینای 9 ساله توسط پدر و همسر چهارمش!
سایر منابع:
سایر خبرها
گریز از خشونت پناه به خانه امن
گوید که اگر طلاق بگیری، خودت و خانواده ات را ریشه کن می کنم. امنیت ندارم، واقعا امنیت ندارم. سال های اول ازدواج هم بدبینی ها وجود داشت؛ مثل آن روزی که در حیاط خانه مادر، او را به در و دیوار کوبید و چاقو به سرش کشید و حالا ساجده معتقد است که مادرش بر اثر همان رفتارها، با سابقه فشار بالایی که داشته، دچار عارضه قلبی و بعد کلیوی شده و سه سال پیش از دنیا رفته. کشمکش آخر، ماجرای مرگ و زندگی اش ...
بریژیت ماکرون: برای ازدواج با رئیس جمهور فرانسه 10 سال صبر کردم
بانوی اول 70 ساله فرانسه در مصاحبه ای با مجله خبری پاریس مچ در روزنامه تایمز ناگفته هایی درباره رابطه اش با همسر 45 ساله اش را بازگو کرده است. به نقل از تایمز، او گفت: تنها مانع، فرزندان من بودند. من زمان گذاشتم تا زندگی آنها را خراب نکنم. این ماجرا 10 سال به طول انجامید. می توانید تصور کنید که آنها چه چیزهایی می شنیدند. اما من نمی خواستم زندگی ام را از دست بدهم. بریژیت وقتی ...
گلباران مزار شهیدان مدافع سلامت توسط بسیجیان
به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، مزار شهیدان مدافع سلامت به مناسبت میلاد حضرت زینب(س) و روز پرستار توسط بسیجیان پایگاه راهیان قدس حوزه 122 گلباران شد. در این مراسم، بسیجیان پای صحبت های پدر شهید مدافع سلامت مینا برخورداری نشستند؛ بنده محمد برخورداری پدر مدافع شهیده سلامت مینا برخورداری هستم. مینا 27 تیر 1370 به دنیا آمد، مهربان و دلسوز بود که به خاطر این ویژگی ها از ...
پرستو، ساجده، عاطفه؛ ماجرای این سه زن، وحشتناک است
فهرست اخبار زیرنویس1 روایت اول2 روایت دوم3 روایت سوم روزنامه اعتماد در گزارش امروز خود روایتی از زندگی سه زنی که در معرض خشونت خانگی بوده اند را آورده که در ادامه می خوانید ساجده، گیسوهای تاب دار سیاهش، سه بار دور دستان مراد پیچیده شده و از پاهایش، آویزان از سقف مانده. پرستو، مهره پنجم کمرش زیر [... ...
داستان غم انگیز منیر ...
با چند نامه، تهدید به ترور کردند و در نامه تهدیدآمیز به او نوشتند که دست از امام و انقلاب بردار وگرنه تو را ترور می کنیم. او توجهی به نامه های تهدیدآمیز آنها نکرد و در آخر نیز به خاطر عقیده اش و حمایت از امام و انقلاب، توسط آنها به وسیله نارنجک ترور شد. منیر خودش را روی نارنجک انداخت در آن سال ها که اوج حملات ناجوانمردانه صدام و حامیانش در جبهه ها بود، من و تنها پسرم در ...
شرمنده پدر و مادر دوستم هستم
محاکمه شد. در دادگاه چه گذشت در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، به جایگاه رفت و گفت: باور کنید مقتول می خواست از من اخاذی کند. حتی لحظه درگیری هم با اینکه بدون مقدمه به من سیلی زد و به مادرم فحش داد اما من نمی خواستم با او دعوا کنم و برای ترساندنش چاقو را بیرون آوردم. من عمدی برای این کار نداشتم. حالا هم شرمنده پدر و مادرش هستم و از آنها می خواهم من را ببخشند. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. انتهای پیام/ ...
موشک و بمب؛ هدیه روز کودک برای کودکان غزه
ویران شده را بلند می کند و بوی خاک، خاکستر و باروت و خون در فضا می پیچد. مردی از لابلای مخروبه های به جا مانده از بمباران شب گذشته، همسر و فرزندانش را صدا می زند، هر بار که احساس می کند صدایی از زیر آوار می آید، صدایش را بلندتر می کند... دخترم، عزیزم، بابا... او بعد از مدتی ناامید از این که جوابی نمی شنود، گوشه دیگری از مخروبه را زیر و رو می کند... کمی آن طرف تر مرد ...
جهاد ملی برای شناساندن اوتیسم | اعضای انجمن اوتیسم ایران در دیدار با معاون اول رئیس جمهور چه گفتند؟
، پدر و همسرم از دخترم حمایت می کنم اما نمی شود که همیشه در خانه محدودش کنیم. ما به مراکزی احتیاج داریم که بعد از سنین کودکی بتوانیم بچه ها را به آنجا ببریم، جایی که حرفه ای بیاموزند و لااقل کارهای خودشان را مثل اینکه لباس بپوشند، کفش بپوشند را یاد بگیرند. ما به مراکز تفریحی و آموزشی خاص آنها نیاز داریم، اما محبوریم ساعت 12 شب او را به پارک ببریم تا کسی با نگاه ها و حرف هایش آزارمان ندهد. ...
رسوایی زیباترین ملکه عرب ! / همه شاهزاده ها عاشقش بودند ! + عکس ملکه تاریکی
بود و از کودکی بداخلاق، بدجنس، بی رحم و احمق بود. آغاز رفتارهای عجیب و نا متعارف او یک بار در کودکیش سعی کرد رغد صدام دختر صدام حسین را در جشن تولدش با سیم مفتول داخل کیک بکشد. البته خودش بعداً گفت نمی خواستم رغد را بکشم! فقط می خواستم او را کور کنم! و قذافی و صدام هم به شوخی گرفتند که خوب بچه است دیگر مخصوصاً که دختر قذافی هم بود پس اصلاً کارهایش طبیعی محسوب می شود ...
به نام پدر، دختر و فراموشی/ تمام شدن قبل از مرگ کد خبر: 900491 / دیروز, 16:10 / فرهنگ و هنر
نقطه و روزبه روز همه چیز را پیچیده می کند. تعلیق ظاهری اثر – حتی برای کسانی که نمایشنامه را نخوانده اند و فیلم را هم ندیده اند- در پرده سوم و چهارم از دست می رود؛ اما کشش در قلب نمایشنامه کماکان با کنش آدم ها نسبت به موقعیت، آشکار شده و ادامه می یابد. همه آدم های نمایشنامه آن دختر، آندره ، پییر همسر آن و پرستارها و... می دانند که آندره درگیر زوال عقل شده است، امری که خود آندره نسبت به آن واقف نیست ...
10 شخصیت محبوب کارتونی که دهه شصتی ها با آن بزرگ شدند
کرده و مادر چوبین نیز در چنگال او اسیر است. چوبین به زمین آمده و به دنبال مادرش است. روی مچ دست چوبین، مچ بندی است که سنگ درخشان روی آن قرار دارد و نیرویی فراطبیعی به چوبین می دهد و نیروی این سنگ تنها وسیله برای نجات ستاره درخشان و نابودی نیرو های برونکا است. برونکا که در پی نابودی چوبین است، هر بار یکی از نیرو ها و ماشین آلات عجیب و قدرتمند در اختیار خود را برای مبارزه با چوبین می ...
حسن آمریکایی رفت و دیگر نیامد + عکس
...، سراغ آن ها رفتم تا خبری از حسن بگیرم؛ بچه های لشکر 14 او را می شناختند، اما خبری از او نداشتند؛ هر کدام از عزیزان حرفی می زدند. مادر حسن همچنین می گوید که بعد از اینکه خبر دادند او جاویدنشان است، مزار خالی در گلستان شهدای اصفهان دادند؛ وقتی دلم می گرفت سر مزارش می رفتم؛ پدر شهید هم بعد از 12 سال بی خبری از حسن آقا به رحمت خدا رفت و بالاخره چهل روز بعد از فوت همسرم، استخوان های پسرم را آوردند؛ وقتی برای شناسایی رفتیم، استخوان هایش تیره رنگ شده بود؛ پلاکش همراهش بود؛ حتی موهای طلایی حسن روی لباس هایش بود. ...
زن: چون با مهاجرت مخالف بودم به فردی پول دادم که شوهرم را آنقدر کتک بزند که نتواند از خانه خارج شود | ...
نبودیم بارها با او صحبت کردم تا نظرش را عوض کنم اما او توجهی به حرف هایم نداشت تا اینکه تصمیم گرفتم به فردی پول بدهم تا آنقدر او را بزند که دست و پایش بشکند و در خانه بماند اما پشیمان شدم. پس از آن مقداری پودر قرص برنج را که در کف کابینت برای کشتن سوسک ها ریخته بودم برداشتم و داخل یک کپسول ریختم و به دنبال فرصتی بودم تا او را مسموم کنم. شب حادثه شهرام که به خانه آمد گفت معده درد دارد من ...
نقشه مادر و دختر برای قتل خانوادگی
مهیار به خانه آمد و او را داخل خودرواش انداخت و برد و دیگر خبری ازاو نداریم. با این اظهارات مهیار بازداشت شد و ضمن اعتراف به قتل گفت: بعد از اینکه با همسر مقتول آشنا شدم او مدعی شد که شوهرش اذیتش می کند و دیگر از دستش خسته شده و از من خواست تا او را از بین ببرم. روز حادثه هم وقتی او را بی هوش کردند من او را به بیابان بردم و کشتم و جسدش را در همان جا انداختم و به تهران برگشتم. ...
تجاوز مرد شیطان صفت به زن جوان در مقابل چشمان کودک چهار ساله اش/ او کودک را هم به قتل رساند
، من حتی به بچه او دست هم نزدم، خودش بچه را کتک می زد. آدمی نیستم که بچه کوچک را کتک بزنم و این وصله ها به من نمی چسبد. ضمن اینکه هنوز درباره علت دقیق مرگ آریان اظهارنظر نشده است و کمیسیون پزشکی قانونی ضربه به جمجمه را رد کرده و گفته احتمالاً به خاطر خوراندن سم است. مقصر مادرش است و به من ربطی ندارد. با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم گیری درباره ادامه پرونده وارد شور شدند. ...
شبی وحشتناک در بیمارستان بیمار / ماجرای ترسناک چاقوکش های دانش آموز! + عکس
به گزارش رکنا، اگرچه وقتی فهمیدم دکتر ناظریان(پزشک عمومی)بیمار را برای انجام به مراکز درمانی دیگر معرفی کرده است،کمی آرامش روحی گرفتم؛ چراکه قبلا نیز درباره متانت و تشخیص های صحیح این پزشک برجسته شنیده بودم، اما هنوز نگرانی در وجودم موج می زد، از پرستاری که برای گرفتن رضایت اتاق عمل آمده بود، پرسیدم چه کسی دخترم را معاینه کرده است و او دوپهلو پاسخ داد: پزشک جراح آزمایش ها و سونوگرافی را دیده است! اصرار کردم قبل از انجام عمل باید با پزشک جراح صحبت کنم ! ولی او مدعی بود این خواسته امکان پذیر نیست، چراکه آقای دکتر ع در اتاق عمل هستند! ...
قتل ناموسی مرد تهرانی ؛ چاقو خوردن به خاطر یک دختر
مدعی شد دوستش از سوی دو مرد افغان به قتل رسیده است. وقتی مأموران به بررسی بیشتر پرداختند، دریافتند کیوان با زن جوانی به نام آرزو رابطه پنهانی داشته است. همچنین مشخص شد که آرزو چند روز قبل از این جنایت با همسر کیوان صحبت کرده و در مورد ارتباطش با شوهر وی گفته و در نهایت مکالمه آنها به دعوا و فحاشی ختم شده است. با به دست آمدن این سرنخ، فرضیه جنایت ناموسی قوت گرفت و مأموران در ...
قتل فجیع پرهام در سه راهی سیمان / قاتل ادعای عجیبی کرد + جزییات
.... بازداشت تنها متهم پرونده با به دست آمدن این سرنخ پرهام به عنوان مظنون تحت بازجویی قرار گرفت اما اظهارات قبلی اش را تکرار کرد و مدعی شد دوستش از سوی 2 مرد افغان به قتل رسیده است. وقتی ماموران به بررسی بیشتر پرداختند، دریافتند پرهام و آرتین هیچ دوستی عمیقی با یکدیگر نداشته اند. افشای رابطه پنهانی با زن جون در حالی که نوک پیکان اتهام به سوی ...
اخبار حوادث امروز 28 آبان از همدستی مادر و دختر با مرد غریبه برای قتل پدر در شب یلدا تا جزئیات آزادی ...
.../ او قاتل همسر و مادرزن سابق خود شد مردی که درپی اختلاف خانوادگی، همسر و مادرزن سابق خود را به قتل رسانده و پدرزن سابقش را زخمی کرده بود درخانه روستایی بازداشت شد. همدستی مادر و دختر با مرد غریبه برای قتل پدر در شب یلدا مادر و دختر که متهم هستند با همدستی مردی غریبه ، نقشه قتل پدر را در شب یلدا اجرایی کردند، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. ...
با این راهکارها رفیق بچه هایتان شوید
30 و اندی سال از پایان جنگ تحمیلی هنوز روحیه جهادی خود را دارد. او حالا در جبهه فرهنگی خدمت می کند و این را افتخار می داند. در 8 سال دفاع مقدس، همزمان با حضور در میدان نبرد، درس هم می خواند. سال 1361 برای فراگیری علوم حوزوی به نوشهر رفت و سپس به قم مهاجرت کرد. بعد از پایان تحصیلات حوزوی در دانشگاه هم تدریس می کرد. مدتی به عنوان رئیس دانشگاه آزاد شهرستان نور بود و بعد هم ریاست دانشگاه آزاد تهران را ...
قتل مرد تهرانی به دست زن خیانتکارش بعد از مرگ دخترشان / نمی خواستم مهاجرت کنم!
...، حکم قصاص و شلاق رویا را تایید کردند. اما حکم شلاق و تبعید فریبرز شکسته شد تا وی بار دیگر در شعبه هم عرض از خود دفاع کند. قرار است مرد جوان به زودی به اتهام رابطه پنهانی با رویا در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود. کدخبر: 947454 1402/08/27 20:16:00 لینک کپی شد ...
توطئه هولناک برای قتل پدر در شب یلدا
خواست شماره ام را بدهم تا اگر خواستند جایی بروند، آنها را برسانم. بعد با مادر مینا آشنا شدم که از بد رفتاری های همسرش گلایه داشت . همین باعث شد نقشه قتل داوود را بکشیم. او شب حادثه به همسرش قرص داد تا بی حال شود . بعد من به خانه شان رفتم، داوود را سوار کردم و به منطقه خلوتی بردم. در آنجا ابتدا با یک شال خفه اش کردم و برای اطمینان از مرگش به گردنش چاقو زدم. با تکمیل تحقیقات برای سامان به اتهام ...
حمله به خانه برادرزن برای رهایی همسر و فرزندان
گروگان گرفته ای و آزادشان کن. درنهایت هم با چاقو به جان من افتاد و مرا تا یک قدمی مرگ کشاند. از دامادمان به اتهام اقدام به آدم ربایی و قتل شکایت دارم. با شکایت مرد جوان تحقیقات آغاز شد و مدتی بعد بهروز بازداشت شد. او در تحقیقات ادعای متفاوتی را مطرح کرد و گفت: من قصد ربودن زن و بچه ام را نداشتم بلکه می خواستم آنها را از دست برادرزنم نجات دهم. خانواده همسرم وضع مالی خوبی دارند و مدام زیر گوش ...
حلالت نمی کنم اگر اسیران ایرانی را آزار بدهی
دخترم که سادات بود، نمی دانست. این را بعد از شهادتش فهمیدم. حسابی شرمنده شدم. دنبال این بودم که اسم دخترم را عوض کنم. آن روز، حاج قاسم به خانه شهید محرابی آمده بود. سر حرف را باز کردم و از حاجی خواستم برای آرشیدا، اسم جدید انتخاب کند. حاجی گفت: پیامبر(ص) اسم زینب را گذاشت روی دخترش. شما هم همین اسم رو بذارید روی دخترتون. خم شد. زینب را بوسید. اسم دختر بزرگ شهید محرابی هم زینب بود. حاجی خندید و ...
قصه شب یلدا برای مدرسه و پیش دبستانی
: دستِت دَرد نِکُنه نِنه..... مُو مُستَحق نیستُم ! زن گفت : اما من مستحقم مادر من ... مستحق دعای خیر ...اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! جون بچه هات بگیر ! زن منتظر جواب پیرزن نموند ... میوه هارو داد دست پیرزن و سریع دور شد ... پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد ... قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش ... دوباره گرمش شده بود ... با صدای لرزانی گفت : پیر شی ننه ...
روایتی صمیمی از سرگذشت روز های سخت و شیرین معصومه رضاپور | مادرانه های یک پرستار از انقلاب تا امروز
مجروحان اهوازی، شیرازی و ... را نیز به مشهد می آوردند. خودمان برای بیمار سرم وصل می کردیم. اگر به سرویس بهداشتی نیاز داشت، برای او تشت می بردیم. به مجروحان غذا می دادیم و ... . بچه هایم را به مهد کودک بیمارستان می بردم تا آن ها را بعد از پایان کار با خودم به خانه ببرم، اما گاهی حجم کار آن قدر زیاد بود که حتی نمی رسیدم در حد چند دقیقه به آن ها سر بزنم. بعضی اوقات مربی شان دنبالم می آمد ...
زبان بدن در جنگ غزه!
! سرش را به طرفم چرخاند: من طعم اش را چشیدم، خواهر سخت است، سخت! هنوز هم درد دارم، هنوز هم ضجه می زنم، من حال دل آن مادر را می بینم. به سراغ یک مادر و پدر رفتم که پرچم فلسطین را داده بودند دست کودکشان و او هم رهای رها آن را می چرخاند، گفتم تک فرزنده؟ مادر خندید: آره، آن هم بعد 10 سال؛ گفتم خُب چه عجب اولین روز هفته و آمدید اینجا؟ کمی نگاهمان به هم دوخته شد: ام؛ شاید حس مادرانگی ام، شاید ...
ناگفته هایی از زندگی سربازان شیفت های نامنظم
بچه ام بیفتد یا هر اتفاق غیرمنتظره دیگری، هیچ کدام دلیل نمی شود که سر کارم حاضر نشوم. در دوران کرونا استعلاجی من و همکارانم فقط سه روز بود و بعد باید همان طور با وضعیت بد روحی و بیماری جسمی سر کار حاضر می شدیم. حالا من این ها را چطور برای دخترم توضیح بدهم؟! تربیت کودک یکی دیگر از مشکلات عمده پرستاران به ویژه زن هاست. سلمانی زاده که انگار دلش لک زده باشد برای یک صبح تا شب بدون دغدغه با ...
بانویی که 37 سال، چشم های همسر جانبازش بود
های همسرش می شد. در سال 63 این خانواده صاحب فرزند دختر می شوند. همسر شهید بحری درباره تولد این دختر و دیگر فرزندانش می گوید: لیلا که به دنیا آمد، خیلی دلمان شاد شد. حاج حسن درباره ظاهر و جزئیات صورت لیلا از من و مادرش می پرسید و ما هم با دلی پرخون جوابش را می دادیم. بعد از لیلا خداوند سه فرزند پسر به ما هدیه داد. هر کدام از بچه ها که به دنیا می آمدند، حاجی از من می پرسید: بچه مون شبیه کیه؟ سالم ...
انشا در مورد شب یلدا با مقدمه و نتیجه برای تمام مقاطع
داشتم که به تازگی پدر و مادرش را در حادثه تصادفی از دست داده بود. می دانستم که این شب یلدا را با مادربزرگ پیرش به تنهایی سر خواهد کرد و احتمالا به جای شادی، غصه مهمان خانۀ آن ها خواهد بود. موضوع را با پدر و مادرم در میان گذاشتم و آن ها را از این ماجرا باخبر ساختم. از آن جایی که مادربزرگ دوستم به دلیل کهولت سن، نمی توانست از خانه بیرون بیاید، پدر و مادرم پیشنهاد جالبی دادند. ...