سایر خبرها
القاعده و داعش؛ یک روح در دو بدن + تصاویر
که گروه طالبان با توجه به صدر اسلام و رفتار های پیامبر و صحابه خشونت خود را توجیه کند؛ اما گروه داعش دست به این کار زده است و با معیار قرار دادن برخی رفتار ها در صدر اسلام تلاش می کند خشونت ها و رفتارهای وحشتناک خود را توجیه نماید. این دو گروه با وجود شباهت های بسیار، تفاوت های فاحش نیز دارند. گروه طالبان به عنوان یک گروه آرمان گرا است که ادعای خلافت را در درون یک دولت - ملت دنبال می ...
گفتگو با گزارشگری که بدون فوتبال می میرد
و گفت تحت تاثیر نامه اش قرار گرفته و برای حضور در تست گزارشگری، از او برای حضور در صداوسیما دعوت کرد. خودش داستان حضورش در صداوسیما را اینگونه بیان می کند: آذرماه سال 1371 بود که رفتم و تست دادم، نخستین برنامه ای که اجرا کردم، برنامه مسابقه فوتبال بود. در همان زمانی که در تست قبول شدم، به من گفتند حالا که در تست موفق شدی، گزارشگر برنامه هم باش. البته من تنها گزارشگر فوتبال نبودم بلکه بسکتبال، تنیس ...
گفت وگو با قاضی باتجربه پرونده های جنایی - از حضور در صحنه های قتل تا ملاقات های خیابانی با متهمان
بود و می پرسید: تو چطور از جسد نترسیدی؟ او روز بعد برای همکاران تعریف می کرد که در اولین برخوردم با جسد طوری جنازه را معاینه می کردم که انگار 10 سال است در پزشکی قانونی کار می کنم یا قاضی قتل هستم. تقریبا شروع کار جنایی من از آنجا بود، اما اختیارات قاضی تحقیق کم بود تا اینکه با سمت دادرسی، مسئولیت یک شعبه را در شهرستان بر عهده گرفتم و از همان جا به پرونده های مهم و جنایی شهر رسیدگی می کردم. ...
سفیر اندیشه کارگردان هستم
و مشکلات بعدی بوجود بیاید. درواقع به دلیل اینکه نمی توانستید با آن قدرت کار را پیش برید، آسیب های بعدی پیش می آمد. -این دست را نمایشی استفاده می کردم ولی تمام قدرتم را از دست راستم می گرفتم که باز هم منجر به آسیب دست راستم هم شد و خدا را شکر هر روز درحال بهتر شدن هستم و قصدم از بیان اتفاقات هم گلایه نیست. مهم این است که من این کار را از دل و جان دوست داشتم و سعی کردم که آنچه سهم من ...
حرف و حدیث پشت سرم زیاد است/ لاریجانی گفت آقا "یک مشورتی اجازه ای!"
در ساعات آخر که ردیف ها در حال بررسی و زمان رو به اتمام است و باید برخی پیشنهادها دور بخورد تا از گردنه خارج شود. بارها دیده ام، وقتی اداره جلسات کمی سخت می شود، دوستان به من می گویند، باهنر تو بیا و جلسه را تحویل می دهند. حتی یک دفعه یکی از همکاران قدیمی وقتی اداره جلسه کمی مشکل شده بود و من در جایگاه ریاست قرار گرفتم، آمد و پشت سرم شعار داد بلدوزری باهنر (با خنده). واقع قضیه این است که اگر صبر ...
چگونه کتاب جزئی از زندگی ام شد/ خاطره نوروزی که عید نبود
پیوستن به جشن های مردمی راهی تهران شدید؟ رادیو اعلام کرده بود مدارس به زودی باز می شود و معلم ها برگردند سرکارشان. ویژگی ای که در آن سال ها داشتم هم این بود که اغلب علاقه داشتم با بزرگ تر از خودم دوست باشم. الان بیشتر دوست های قدیمی من سنشان از من بیشتر است. آن سال ها هم انگار خودم را بزرگ تر از هم کلاسی هایم می دانستم. در حد خودمان هم فعالیت هایی مانند دیوارنویسی و این ها ...
کاری که در سینما کردم مهمتر از فیلمسازی است
ظالم باشد و این رسالت کسی است که مدعی هنر است و باید این حرفها را بزند. نه برای خوشایند ضدانقلاب و دشمن بلکه نقد درون گفتمانی است نه برای اقشار خاص و نه برای خوش آمدن مخاطب خارجی. بعد هم برای اینکه نشان دهد نگاه مصلحانه دارد، فیلم را در یک شهر فرضی روایت می کند مناسباتش هم فرضی است و این شهر ناکجاآبادی است که شاید متعلق به 10 سال بعد باشد. آسمانخراش ها یک نماد آینده نگرانه تری است نسبت به ...
صندلی داغ طرفداری؛ مهیار میرزاپور، درباره عضو همیشه آنلاین "طرفداری" و فلسفه عجیب هواداری اش
طرفداری - مهیار میرزاپور پنجمین مهمان از سری دوم صندلی داغ طرفداری در بهار، در عید و روز پنجم سال 1395 خواهد بود. از همین ابتدا وظیفه خود می دانم تا این هشدار را به خوانندگان این مطلب بدهم: با مردی آشنا خواهید شد که منحصر به فرد ترین فلسفه هواداری فوتبال را – تا آن جا که ما دیده ایم و شناخته ایم – صاحب است. کسانی که او را از نزدیک می شناسند، متفاوت بودنش را از عموم اشخاصی که تا کنون در زندگی شان دیده اند تایید می کنند (همکارمان سمیرا عبادی از جمله ا ...
مصطفی زمانی: بازیگران پیچیدگی سیاست را دوست دارند
فیلمی دیده شده باشید، اما راضی نباشید؟ بله. فیلم بوی گندم . برای این فیلم تجاری، عکس های من را به تمام در و دیوار چسباندند. هر کجا می رفتم عکس خودم را به در و دیوار می دیدم. به کارگردانش گفتم جایی که می خواهی دیده شوی تو را نمی بینند و جایی که نمی خواهی دیده شوی، بسیار دیده می شوی. از سال 1388 به بعد تقریبا هر سال چند فیلم بازی کرده اید و این روند همین طور که به جلو می آیید ...
از دلِ سینمای فیلمفارسی
از روی فیلم های خارجی گرفتم و البته از فیلم های دیگر هم ایده گرفته ام اما اینطوری بوده که فیلمی که تونی کورتیس بازی کرد و کارگردانش بیلی وایلدر بود را دیدم و از این فیلم خوشم آمد اما نمی توانستم کل آن فیلم را مثل جامعه آمریکا پیاده کنم. این را در ذهنم داشتم بعد فیلم دیگری به نام داستان تختخواب دیدم که مارلون براندو بازی می کرد. نیم ساعت از این فیلم و نیم ساعت از آن فیلم و نیم ساعت هم خودم نوشتم و ...
گفتگو با لیلا حاتمی و علی مصفا درباره سینما و زندگی
ها و کارگردان ها را می گفتند، با یک موج جدیدی از فیلمسازهای خوب روبرو شدم و با خودم گفتم: ای بابا من اینجا برای خودم سرم را کرده بودم توی کوزه و داشتم کارای چرت و پرت بازی می کردم. یعنی واقعا فکر می کنید چرت و پرت بوده؟ یا شکسته نفسی می کنید؟ - حاتمی: با کوتاه آمدن از ایده آل ها، خیلی هایش چرت و پرت بوده. مثلا همیشه اطرافیانم می گفتند آخه تو چه جوری با فلانی کار می کنی؟ می ...
از حاشیه های در حاشیه تا رزمی کار تپل!
خسته می شدم. خودم از این تکرار فرار می کردم اما خیلی وقت ها مجبور می شدم و در رودربایستی قرار می گرفتم. بدون تعارف عرض می کنم خیلی وقت ها برحسب نیاز بود. بعضی دوستان هم با ساده پنداری به این کار نگاه می کردند و فکر می کردند چه کاری جواد رضویان را نود شب یا بیشتر در تلویزیون نگه می دارد و مردم را هم جذب می کند، همان روش را در سینما نیز اجرا کنیم. ماجراهای رزمی کار تپل مهران ...
روایت باهنر از واکنش لاریجانی به عدم کاندیداتوریش
. حدود 20 سال قبل هم گفتند، پسر باهنر یک کت می پوشد که 1000 دلار قیمت دارد. این درحالی بود که آن موقع پسر من 4 ساله بود! خب این حرف وحدیث ها متاسفانه هست و البته باید اخلاق و ادب رعایت شود. شاید چون عدم کاندیداتوری شما کمی غیرمنتظره بود، به شایعات دامن زد؟ بله، شاید دلیل این شایعات دیر تصمیم گرفتن بنده برای کاندیدا نشدن بود. اما این اولین باری نبود که تصمیم گرفتم کاندیدا نشوم ...
می خواهم روی پای خودم بایستم
می گیرد خیلی وقت ها از طریق دوستانم مطلع می شوم. سر کار آقای میرکریمی هم خودم مطلع نشده بودم که ایشان دارند تست می گیرند پدرم گفتند که آقای میر کریمی دارند تست می گیرند و ایشان بازیگر دختری می خواهند که هم سن سال تو باشد و نقش اصلی فیلم را بازی کند و یکسری از دخترهای دیگر هم هستند که تو هم برو آنجا تست بده. من هم با دستیار آقای میرکریمی هماهنگ کردم و رفتم دفتر ایشان آنجا تست دادم. دو بار ...
مهراوه شریفی نیا؛ قبل از کیمیا، بعد از کیمیا (2)
.... اصلا عالی بود. تصویر قشنگی از آبادان می سازید. - من با خودم گفتم مهراوه جان شش ماه قرار است اینجا بمانی، پس بایدکاری کنی خوش بگذرد. قبلا سر کار سامان مقدم یک تجربه اینچنینی در ابیانه داشتم و هیچی با خودم نبرده بودم. برای آبادان من از اینجا چای و شکلاتی را هم که می خورم، برده بودم. بعد رفتم دیدم آنجا معدن همه چیز است. حتی آدامسم را برده بودم بعد دیدم آنجا آدامس من نصف ...
بساط دم عید دوچرخه !
... فرهاد حسن زاده: فرفره ی قشنگم با من حرف می زند. در ذهن ساده ی من همه چیز از چرخیدن جان می گیرد. در ذهن ساده ی من دایره های کوچک و بزرگی ترسیم شده که لحظه ها را به هم پیوند می زند. بهار هم از همین لحظه های دایره وار است. سال از بهاری شروع می شود و درشروع بهاری دیگر تمام. تمام که نه. شروعی دیگر. حاضرم ساعت ها به چرخش فرفره نگاه کنم. می دانم برای ایستادن باید ...
تعطیلات عید چه کاره اید؟
گذشته اش. چون فکر می کند این طوری هرکسی می تواند مسیر اشتباه زندگی اش را اصلاح کند... زهرا عبدالملکی: سمفونی مردگان اثر عباس معروفی متفاوت ترین کتابی است که تا به حال خوانده ام. ماجرایی که از نگاه چند ناظر نقل می شود و آدمی را به فکر وا می دارد. با وجودی که این کتاب برای مخاطب نوجوان نوشته نشده، اما فکر می کنم دوچرخه ای ها از خواندنش لذت ببرند. اگر اهل دیدن فیلم هم ...
فیلم های روانکاوانه جذابیت بیشتری دارد
سمت یک داستان پلیسی نرود و ذهن مخاطب به این سمت نرود که بگوید کار چه کسی می تواند باشد . می خواستم مخاطب حضور یک زن حسود را در داستان حس کند، زنی که در دفتر وکیل کار می کند و با اینکه موبایل وکیل همیشه سایلنت است اما اگر زنگ بخورد منشی کاملا متوجه می شود و گوشی را به وکیل می رساند. بنابراین معلوم است که یک حساسیتی بین آنها وجود دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم که داستان خیلی پلیسی نشود و هم ...
اخباری: عاشق خورشت هویج های تبریز هستم و لبو!/ کارآگاه گجت شخصیت کارتونی مورد علاقه ام بود
به گزارش متافوتبال و به نقل از برنا، محمدرضا اخباری در سایپا دروازه بان خوبی بود ولی در تراکتورسازی به بلوغ رسید. دروازه بان اصفهانی الاصل تراکتورسازی در لیگ پانزدهم 10 بار کلین شیت کرد و بارها و بارها با واکنش های عجیب و غریب خود کارشناسان فوتبال را به تحسین واداشت. با این دروازه بان سرباز که در تبریز تنها زندگی می کند تماس گرفتیم و قبل از شروع سال جدید دقایقی گپ زدیم. - سال 94 به تو ...
اعتراض نویسنده اصول گرا به چرخش حاتمی کیا میان گروه های سیاسی
، به آژانس شیشه ای که انگار همیشه در آنیم! همه در آنیم! شاید مخاطب فکر کند در این آخر سالی، کلمات را گروگان گرفته ام اما این همه حرف و کلمه شاهد من هستند! در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود، که این شاهد بازاری، وان پرده نشین باشد . حجم کار احسان آنقدر بالا هست که معمولا من به او زنگ می زنم اما چند روز مانده به آخر سال، وقتی نامش را بر صفحه مانیتور موبایلم دیدم، خوشحال شدم. مثل همیشه، خیلی زود حرف مان ...
تولدو: ایتالیا توانایی فتح یورو را ندارد
به گزارش ورزش 11، فرانچسکو تولدو همراه با تیم ملی ایتالیا به عنوان مهمی دست نیافت، اما مطمئنا یورو 2000 ، برای همیشه در خاطرش خواهد ماند. عملکرد فوق العاده این دروازه بان که به جای بوفون مصدوم، وظیفه حراست از سنگر آتزوری را بر عهده داشت، خصوصا در دیدار برابر هلند میزبان در نیمه نهایی،نام او را به عنوان یکی از برترین گلر های زمان خود مطرح کرد. در حالی که ایتالیا تحت هدایت ...
احیای روابط رسانه ای در شرایط بی اعتمادی
توانید از مصاحبه یا در اختیار قرار دادن خبر برای وی اجتناب کنید. اعتماد به رسانه ها نظرسنجی سالانه گالوپ پیرامون اعتماد به رسانه ها نشان می دهد که فقط 40 درصد آمریکایی ها کاملاً یا تقریباً مطمئنند که رسانه ها اخبار را به صورت کامل، دقیق و بیطرف انتقال می دهند . این آمار به رقم پایینی که پیش از این در گذشته در انتخابات سال های 2012 و 2014 به ثبت رسیده است برابری می کند. در طول سال ...
فکر می کردم مولانا چند خیابان آن طرف تر است
ابتدا درباره مولانا و اندیشه او می گوید: ورود به حوزه اندیشه مولانا فقط با خواندن مثنوی امکان پذیر نیست. وقتی اولین بار مثنوی معنوی را به دست گرفتم، فقط توانستم نی نامه و چند بیت اول داستان ابتدایی آن را بخوانم و حتی معنی همین داستان را هم به خوبی متوجه نمی شدم. چون مثنوی ای که در اختیار من بود شرح و توضیح نداشت. این ماجرا هم مربوط به حدود 35 سال پیش می شود. من مثنوی ای داشتم که انتشارات امیرکبیر ...
سالار عقیلی هیچ مشکلی ندارد
شبکه ای حضور پیدا کند و چند جمله ای صحبت داشته باشد در جذب مخاطب تأثیر خواهد داشت که ایشان هم چند دقیقه ای درباره فرهنگ و هنر ایران صحبت کرده است. به هرحال افرادی که در زمینه هایی تخصصی فعالیت می کنند ممکن است شناخت چندانی از برخی شبکه ها نداشتند. شاید اگر می گفتند بی بی سی ایشان شناخت داشت اما شبکه ای مانند من و تو خیلی شناخته شده نیست. نامه روسای صنوف به دستم نرسیده وی درباره ...
افشاگری قلعه نویی از پشت پرده استقلال
بانک ورزش: وی ادامه داد:" سال بعد سال سوم بود. 6-7 هفته تا پایان لیگ مانده بود که عنایتی را امارات خواست. این ها را می گویم تا بشود برای باقیات و صالحات من. ما دیدیم باز همان جلسه را گذاشتند و باز همان داستان و من این دفعه زیر بار نرفتم. سال سومی بود که من قول داده بودم تیم را قهرمان کنم و گفتم آقای قریب اصلا حرفش را نزن. گفتم اگر این اتفاق بیفتد دیگر نمی شود جواب مردم را داد. خدا را گواه می گیرم که من برای این فوتبال چه کردم. " "نزدیک 400 تا 500 میلیون به استقلال پول می دادند. خود عنایتی را صدا کردم و گفتم آقای عنایتی 6 هفته مانده بعد از چند هفته برو کل پولت را بگیر و وایسا کمک کن و مردم را خوش حال کن. هفته بعد زنگ زدند و 300 میلیون به من م ...
نامه عاشقانه بوفون خطاب به دروازه: به خودم قول دادم که دیگر صورتت را نبینم!
. چیزی شبیه ماه و خورشید. زندگی اجباری در کنار هم بدون داشتن تماس! هم تیمی هایی برای یک عمر زندگی! زندگی ای که از هر تماسی اجتناب کردیم. بیش از 25 سال قبل سوگند یاد کردم که از تو محافظت کنم و سپری در برابر تمام دشمنانت باشم. من همیشه آسایش تو را به آساش خودم ارجحیت دادم. دوازده سالم بود که پشتم را به دروازه ام کردم و این کار را ادامه می دهم تا زمانی که پاهایم، سرم و قلبم اجازه دهند! ...
ما پابرهنه ها از هر چه آقایان، مُبلّغش بودند متنفر بودیم ، حتی از اسلام!
هاشم بافقی: بدون تعارف ما عملکرد آن آقایان را نماد اسلام می دیدیم، طبیعی بود که دلزده هم بشویم از هر چی که آنها حامی اش باشند حتی از دین! اما وقتی رییس جمهور عدالت خواه و مهرورز آمد، ما اصلا اولش فکر می کردیم، ایشان که انقدر خوبه، ضد اسلامه، چون حرفای جدیدی میزد که با آن تعریف قبلی در ذهن ما پا برهنه ها متفاوت بود. میدان 72/ محمد.ر: هاشم بافقی به قول خودش بچه زیر پونزه! همان جوانی که عکس امام و رهبری را تو مدرسه پاره می کرد،کارهای دیگر هم می کرد که نمی شود نوشت، اما همین آدم تحولی در زندگی اش رخ می دهد به نحوی که بعد از انتخاب برنامه از لاک جیغ تا خدا به عنوان دومین برنامه محبوب تخصصی توسط مردم، چنان تبریک جانانه ای به امام خامنه ای می دهد، که فک بعضی ها پایین می افتد. موج این تبریک و این جایزه واکنش های متفاوتی را برانگیخت از متهم شدن بافقی به چاپلوسی تا تقدیر و تشکرها در فضای مجازی، به عنوان مثال یکی از همین فعالان حزب اللهی نوشت” هاشم بافقی یک پدیده در هنر انقلاب .این جوان حزب الهی در زمینه موسیقی با کارهای نچندان حرفه ای حرف های بزرگ می زند و چه در عرصه رسانه با کار ساده و کم هزینه از لاک جیغ تا خدا در سن 26 سالگی تمام مدعیان هنر انقلابی را بچالش کشید.شاید برای امثال احسان علیخانی جالب باشد ک چطور یک برنامه ساده کم هزینه بی ادعا در رتبه دوم از نگاه مردم میایستد اما گویا این اتفاق برای خود این تهیه کننده جوان زیاد هم دور از انتظار نبود.زیرا در شبی ک او در پر بیننده ترین برنامه سال نو برای گرفتن جایزه رفته بود خود را گم نکرد و سلامی گرم و حزب الهی برای رهبر انقلاب فرستاد.او حتی روحیه عدالت خواهی را از دست نداد و با حمایت از ریس سازمان صدا و سیما به زیبایی دولت را به چالش کشید.این نشان از عمق روحیه انقلابی فردی را میدهد که زمانی در نوجوانی عکس امام و اقا را به گفته خودش از روی تنفر از اسلام آتش میزد و امروز در جایگاهی که آرزوی هر هنرمندی است و برایش دست و پا میزنند در اوج سر بلندی به آقا سلامی گرم میدهد.”به همین بهانه میدان 72 به سراغ تهیه کننده، مجری، خواننده و به عبارتی همه کاره برنامه از لاک جیغ تا خدا رفت تا بشنویم چه شد که اینطور شد. خیلی ها باورشان نمی شد در رای گیری سازمان صدا وسیما در بخش برنامه های تخصصی، از لاک جیغ تا خدا بتواند حائز رتبه دوم شود، تا جایی که علیخانی به کنایه می گفت “نکند آشنایی داشتی”، خودت این رای بالا را پیش بینی می کردی؟! پیش بینی نه ! واقعا برام نه اینکه اهمیت نداشت، ولی مهم نبود.من زمانی که متحول شدم، تصمیم گرفتم هنرمند بشوم. بخدا گفتم تو راهم را باز کن من هم تا آخر عمرم کارهایی میسازم که فقط حرف تو باشند. من لاک جیغ رو هم برای خدا ساختم اگر هم دوم شده فقط فقط کار خدا بود. هاشم، من تو را خیلی وقت است که می شناسم، چند بار هم از زبان خودت شنیدم که عکس های رهبری و امام را پاره می کردی، اما همین تو کارت به یه جایی رسید که چنان تبریک سال نویی گفتی که خیلی از حزب اللهی ها توان بیانش را به این شکل تو در رسانه ندارند، چه شد که از انجا به اینجا رسیدی؟ (کلی می خندند).اره، خودت می دانی من حسابی جاهل بودم. خب من که شناختی نداشتم، اصلا آقا و امام رو نمیشناختم. زمان ریاست جمهوری بزرگواران دیگر بود و منم بچه زیر “پونس” نقشه! اصلا مگه خود بزرگان دین نگفتن که فقر از هر دری بیاد، دین از در دیگه خارج میشود؟! بدون تعارف ما عملکرد آن آقایان را نماد اسلام می دیدیم، طبیعی بود که دلزده هم بشویم از هر چی که آنها حامی اش باشند حتی از دین! اما وقتی رییس جمهور عدالت خواه و مهرورز آمد، ما اصلا اولش فکر می کردیم، ایشان که انقدر خوبه، ضد اسلامه، چون حرفای جدیدی میزد که با آن تعریف قبلی در ذهن ما پا برهنه ها متفاوت بود، ما اسلام را تا آن روز با معرفینش می شناختیم، البته من هم سنم کم بود، حدود 16 سال بیشتر نداشتم. فکر کنم از همان زمان با آن قرائت جدید رئیس جمهوری در سال 84 ، تحولی در زندگی طبقه پایین به وقوع پیوست، به واسطه ان عزیز مظلوم خیلی ها مثل من با اسلام و انقلاب آشتی کردند و اتفاقا تبدیل به رفقای صمیمی و پای کار انقلاب هم شدند. اگر بخواهم راحت حرف بزنم بعدش من آقا رو به واسطه همان رئیس جمهور شناختم و با تحقیق کم کم شناختمش و درکش کردم و الانم حاضرم برای رهبرم برای امامم جونم را هم بدهم. پس ایده از لاک جیغ تا خدا را از زندگی شخصی ات برداشت کردی؟ (می خندد) پ نه پ از زندگی شما برداشتم گزینه هایت را برای مصاحبه چگونه می یافتی و اصلا چطور راضی می شدند که جلوی دوربین بیایند؟ خدایی خیلی سخت بود، خیلی می گشتیم، تازه وارد مرحله راضی کردنشان می شدیم که خیلی سخت تر هم بود. ولی خب بعد پخش برنامه و دیده شدن، مخاطبین کم کم اطمینان کردند و ما الان نزدیک به بیش از دوهزار سوژه و فرد برای برنامه از لاک جیغ تا خدا داریم که باید برویم سراغشان ... خاطره ای از زمان ضبط برنامه داری که برای خودت بدیع و جذاب باشد؟ لحظه به لحظه و فرد به فردشان همه جذاب بودند، اما ایمیل ان دختر ایرانی ساکن ایرلند که با دانلود برنامه ما متحول شده بود از همه شیرین تر و دلنشین تر بود. یکم بیشتر توضیح بدهید ماجرا چه بود؟! تو ماه رمضان بعضی سایت ها اسم برنامه رو مسخره می کردن. این دختر خانم هم چون می خواسته فارسی یادش نرود خیلی از سایت های فارسی را مرور می کرده و این مطلب تمسخر آمیز در رابطه با برنامه رو می بیند.بعد برای خندیدن میره برنامه رو دانلود میکنه و بعد برای اولین بار با قرائت جدیدی از اسلام و حضرت زهرا آشنا میشود و زندگی اش متحول می شود. خودش به من ایمیل زد و این اتفاق را شرح داد خدا را واقعا به خاطر این نظیر اتفاق ها که به واسطه برنامه ما رخ داد شکر می کنم. با توجه به این که با اقبال جدی مردمی مواجه شدی به نحوی که برنامه ات از برنامه هفت هم محبوب تر شد، برنامه ات برای آینده چیست؟ توکل بخدا هرچی خدا بخواهد من فقط انجام وظیفه میکنم، اما خیلی دوست دارم، سریال ماه رمضونی برای لاک جیغ بسازم. هاشم، می دانم در دوران کار حرفه ات خیلی اذیت شدی، خیلی محدودیت داشتی و ... خیلی ها فکر می کنند هاشم بافقی یک شبه به اینجا رسیده و به صرف مذهبی بودن و حزب اللهی بودن، توانسته در صدا و سیما تریبون به دست بیاورد، خوب است دشواری ها و تلخکامی هایت را کمی برای این افراد شرح دهی؟ اتفاقا من رو خیلی دوست نداشتن! می دونی چرا؟ من کلا یه آدم متحول شده با زبان تلخ و البته عدالت خواه بودم که معمولا موقعیت های خودم را بخاطر رک گویی از دست می دادم.حتی من در یکی از مراکز فرهنگی کارمند بودم و به همین دلیل اخراج شدم. تو دانشگاه هم وقتی مسول بسیج بودم، حراست و رییس دانشگاه به خونم تشنه بودند. هرچند راستش را بخواهید محبوب دانشجوها بودم و پر جمعیت ترین بسیج دانشگاه هنری رو بوجود آوردم. سخت که چه عرض کنم دهنم(با خنده: خودتون سانسورش کنید )؛ حتی همین طرح لاک جیغ سه سال دستم بود و همه مسخره ام میکردند، ولی خب سعید اشناب در شبکه دو انصافا اطمینان کرد. بعد هم خانم دکتر جلالی واقعا پای کار لاک جیغ ایستاد. اساسا شبکه دو شبکه جسوری است چون مدیر جسوری دارد. برنامه شما جزء محبوب ترین ها شد، ولی همزمان جز کم هزینه ترین برنامه ها هم بود، خود این امر پیام دارد که همیشه بودجه بالا یک برنامه مخاطب را راضی نمی کند، اما اگر بخواهی راستش را بگویی چقدر محدودیت مالی داشتی ؟ محدودیت مالی ک خیلی، کدامش را الان بگم، من الان هفتاد میلیون بدهی دارم که برای تولید لاک جیغ و به علت عدم واریز پول است همه اش هم ناشی از این مسئله است که دولت توانایی پرداخت بودجه سازمان را گویا ندارد! برای من حداقل این یه جنگه عدالت خواهی جدید است تا اقای سرافراز رو تو این کشمکش تنها نذارم، راستش را بخواهید برای همین حتی یک بار هم از شبکه طلب پول نکردم، پول لازم است اما همه چیز پول نیست آرمان های ما معطل پول نمی مانند. در پایان اگر نکته ای دارید بفرمایید. تقدیم به بانوی بی نشان حضرت مادر کد مطلب : سایر اخبار ...