سایر منابع:
سایر خبرها
بعیدی نژاد:ما برای بند بند توافق هسته ای جنگیده ایم/نهایت آنچه را که ممکن بود،گرفتیم
هسته ای خارج شدید؟ فکر کنم حدود 45 بار. اما حجم سفرها با هم بسیار متفاوت بود. سفرهای دو، سه روزه داشتیم و سفرهای چندماهه هم داشته ایم. طولانی ترین سفری که من داشتم سه ماه بود که در میانه آن شاید فقط دو یا سه روز تهران بودم. ****آیا در طول مذاکرات احساس کردید که ممکن است به توافق نرسیم؟ بله. واقعا گاهی به قدری مذاکرات سخت بود و اختلافات زیاد بود که این نگرانی به وجود ...
زهرا اشراقی: خاتمی ها خیلی دوستم دارند
گفت پدرم گاد فادر بود اما خیلی زود از دست رفت. تمام مدیریت خانه با پدرم بود. او خیلی قدرتمند بود اما زود رفت و این زود رفتن برای من موجب زود بزرگ شدنم بود. مادرم بود، اما او یک زن داخل خانه بود و واقعا مادر بود. حالا من به عنوان فرزند دوم خانواده بودم و شش برادر و خواهر کوچکتر از من و تصمیمات بزرگ و اساسی زندگی خودم که باید به تنهایی از عهده شان برمی آمدم. در یک لحظه احساس کردم مادرم فقط می تواند ...
روایت جالب بعیدی نژاد از مذاکرات با 1+5
.... ****آماری دارید که چند بار در دو سال گذشته از ایران برای مذاکرات هسته ای خارج شدید؟ بعیدی نژاد: فکر کنم حدود 45 بار. اما حجم سفرها با هم بسیار متفاوت بود. سفرهای دو، سه روزه داشتیم و سفرهای چندماهه هم داشته ایم. طولانی ترین سفری که من داشتم سه ماه بود که در میانه آن شاید فقط دو یا سه روز تهران بودم. ****آیا در طول مذاکرات احساس کردید که ممکن است به توافق ...
آیا رعایت فاصله سنی در امر ازدواج لازم است؟
های زیر می تواند به شما کمک کند که درباره این مواردی که برای ازدواج پیش می آیند، راحت تر تصمیم بگیرید: 1- مجذوب تفاوت سنی نشوید تعجب نکنید. این اتفاق واقعا ممکن است برای شما هم بیفتد که مجذوب تفاوت ها خودتان با نامزد بالقوه تان بشوید. شاید این را شنیده باشید که می گویند، آدم های مخالف یکدیگر را جذب می کنند. این موضوع تا حدودی درست است. اگر شما از نامزد بالقوه تان خیلی کوچک تر باشید ...
گریزی از خلاقیت نیست
می خواستم تا به من بازخورد ارائه کنند و به سوالات آنها با صبر و حوصله پاسخ می دادم. تلاش می کردم در تعامل با این افراد پاسخ این سوال را پیدا کنم که آیا محصول من، تاثیر مثبتی در زندگی این افراد داشته است یا خیر. مطمئن بودم که اگر بتوانم رضایت 100 مشتری اول را جلب کنم، این بدین معناست که کسب وکار من تا حدی به ثبات رسیده است . 4 . در زندگی خود تعادل ایجاد کنید : همزمان با تولید این محصول ...
صالحی چگونه وزیر احمدی نژد شد؟ تشریح زوایایی از مذاکرات پنهان ایران و آمریکا در خلال مذاکرات هسته ای
تیم سابق یاد می شود و حتی بعد از تفاهم لوزان، تیم آقای جلیلی اظهار می داشتند آنچه آنها در آلماتی به دست آورده بودند بیشتر از دست آوردهایی بوده که ظریف در مذاکرات لوزان به دست آورده است. شما در آن زمان وزیر امور خارجه بودید و از نزدیک در جریان امور قرار داشتید، آیا واقعا ادعای تیم آقای جلیلی صحیح است؟ والا ما که چیزی ندیدیم. اگر قرار بود دست آوردی داشته باشد باید مطرح میشد. اینکه محرمانه ...
ناگفته های خاتون سینما روی پله چهل و یکم مهناز افشار: رأی دادم تا برجام پایدار بماند
...، به خانواده بسیار احترام می گذارند در حالی که ما این وجه آنها را نمی بینیم. من اگر خانواده داشته باشم می توانم مهناز افشاری باشم که به پشتوانه این خانواده به قول شما، تابلوی محترم تر و با فرهنگ تری برای جامعه باشم. در یادداشت روزنامه سینما هم به حس وطن پرستی تان اشاره کردید و اینکه دوست دارید در مملکت خودتان زندگی و کار کنید. – دقیقا همینطور است. به نظرم همه هموطنان ما که ...
94، سال بازگشت دوباره ام به سینما بود / هر کاری را به هر قیمتی انجام نمی دهم کیفیت بالا معیارم است
شخصیتی واقعا وسوسه برانگیز بود. به سال های دوریتان از عالم سینما اشاره کردید. در مجموع می توان شما را هنرمند گزیده کاری محسوب کرد. آیا این مساله را قبول دارید؟ بله. دلیل آن چیست؟ خودتان تمایلی به فعالیت بیشتر ندارید یا نقش هایی که به شما پیشنهاد می شوند مورد قبولتان نیستند؟ من همیشه ترجیحم بر این است که هر کاری را به هر قیمتی انجام ندهم. لذا گزیده کاری را ...
فرق شاهزاده روم با انیمیشن های هالیوودی قید و بند شرعی آن است
... *آقای محمدیان، اولین انتقادی که به فیلم شما وارد می دانند این است که صرفا دو خط قصه دارد. محمدیان : اینکه می گویند دو خط است که باید هم اینطور باشد ولی اینکه منظورشان این باشد که ظرفیت نداشت تبدیل به یک کار بلند شود، در این مورد باید بحث کنیم. منتقدان حرفهای خودشان را می زنند ولی اگر بخواهیم درمورد آن صحبت کنیم باید بگوییم که قهرمان قصه ما در شاهزاده روم نمی توانست قهرمان کلاسیکی ...
فال روزانه + فال حافظ سه شنبه 10 فروردین 95
چه شما در فکر وصل یار هستید او در حال فرار است پس خودتان را آزار ندهید و پافشاری تان بی مورد است.قسمت اینطور بوده.فقط دست به دعا بردارید و متوسل به قرآن شوید و مرادتان را از حق تعالی بخواهید. انشاالله که خیر است. فال روز متولدین آبان: برای این که به جایگاه والایی که مد نظرتان است برسید لازم است که مقام و منصبی را که در سابق داشته اید یا در حال حاضر دارید را ترک گفته تا بتواتید ...
آیت الله قرهی:بی بی دوعالم؛مرکزولایت هستند!
وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ . این برای شما حتماً خیر است و به بهترین وجهی که می توانید همه مطالب را تأویل و تفسیر کنید، این است. ننشینید برای خودتان تفسیر کنید، ببینید به ولی تان چه می گوید. گوشتان باید به امیرالمؤمنین باشد، نه این که بنشینید سقیفه درست کنید. امروز هم همین است، سقیفه امروز هم این است که هر کس فکر کند خودش مطلبی دارد و کسی شده و گوش به فرمان ولیّ نباشد. نکات دیگری ...
تجربیات یک دختر عربستانی از زندگی 10 ماهه در ایران +عکس
زندگی شان ندیده اند و سپس سؤال ها آغاز می شوند که اینجا چه کار می کنی؟ و ایران چه طور است، واقعاً باید بگویم هیچ تجربه منفی ای نداشته ام. اما تجربه مثبت خیلی... مثلاً یک بار کیف پولم را با مقدار زیادی پول و تمام مدارکم مانند گواهینامه انگلیس و کارت شناسایی عربستان گم کردم. تمام دوستان و حتی پلیس گفتند که پیدا شدنش تقریباً غیرممکن است اما بعد از چند روز یک خانم با من تماس گرفت و گفت کیفت ...
پدر، دخترش هستی را برای شهادت آماده کرده بود/ لباس خلبانی که بوی شهادت می داد
حجت الله خرمدشتی متولد اول فروردین 56 از تودشک چویه است و در خانواده متدین به دنیا آمده و با روزی حلال از دستان زحمت کش پدری ایثارگر و مادری صبور رشد یافت. در سال 1376 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در سال 1377 در دانشگاه امام حسین(ع) رشته خلبانی قبول شد و پا به رشته ای گذاشت که رشته شهادتش را بافت. استاد دانشکده پرواز بود و به عنوان استاد خلبان انجام وظیفه می کرد. حکم فرماندهی پایگاه هوایی سیدالشهدای شیراز دو ماه قبل برای ایشان آمد. ...
کار ناتمام ظریف در وزارت امور خارجه
همین گونه رفتار می کنند و معمولا مراحل تصمیم گیری برای شان مهم است که آن را هم در ژنو 2 نشان دادند. **شما در پاسخ به یک سوال مردمی از خوانندگان شرق گفتید که از رابطه خودتان با آقای کری با تعبیر همدلی موافق نبودید، اگر شما دو نفر خارج از کسوت وزارت خارجه باشید، آن وقت ممکن است این همدلی و نزدیکی بین شما و ایشان به عنوان دو دیپلمات کهنه کار، وجود داشته باشد؟ باز هم می توانم بگویم که ما ...
نمی خواهم فقط دختر خوبه باشم!
بله این رفاقت روی انتخاب شما برای نقش های فیلم ایشان تاثیر دارد؟ بله؛ من در سه کار سینمایی خانم آبیار بودم که اولی فیلم خوب اشیاء بود، بعد از اشیاء فیلم شیار 143 و بعد هم نفس. بله؛ ما با هم دوستیم، اما رابطه دوستی و خانوادگی ما هم از سر کار اشیاء شروع شد. درواقع از چهار سال پیش شروع شد. در مورد خانم آبیار این را بگویم که هم خودشان، هم کارشان و هم نگرش شان را در سینما بسیار دوست دارم ...
فال روزانه + فال حافظ دوشنبه 9 فروردین 95
لازم است، به عشقتان یادآوری کنید تا چه اندازه به او علاقه دارید. البته پیش از هر گونه تصمیم گیری در مورد آن درست فکر کنید و نتیجه آن را حدس بزنید. از خودتان سوال بپرسید و ببینید آیا در همان جایگاهی قرار دارید که دوست داشته اید. فال حافظ امروز متولدین مرداد : شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد***زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن***که ...
تا کی باید با فروش هوا، شهر را اداره کنیم؟/ سالی 3500میلیارد تومان به شهرداری می دهیم
.... اگر مورد کم لطفی و بی توجهی قرار بگیرند که دیگر پیشرفتی نخواهند کرد. بحث من این است که شهرستان ها فراموش شده اند. تهران هم فقط همین قسمتی نیست که ما می بینیم. مردم تهران خیلی بزرگوارند و باید حقشان را بطلبند و به عنوان استاندار باید نیازهایشان را مطرح کنیم و دولت هم در این رابطه مضایقه نکرده است. سفر دکتر روحانی ریاست جمهوری هم بر همین اساس است که از اطراف آغاز کرده است. 3 تا سفر تشریف ...
کرایوف و داستان دو انقلابش در کاتالونیا
متولد شوم، دوست دارم پپ گواردیولا شوم. فقط به خاطر اینکه دیگر حتی به خودم اجازه نمی دهم که بخواهم مثل کرایوف شوم. در مورد او یک چیز عجیبی بود که شدیدا جذاب بود. هنری بود، غیر متعارف، فوتبالیستی عالی . حتی انهایی که فوتبال دوست نداشتند هم او را دوست داشتند." رکساچ می گوید: یادم می آید جاهای مانند بورگوس، سانتاندر و گرانادا حتی بازیکنان خودی را هو می کردند اگر روی کرایوف خطا می ...
بیل گیتس یک استثنا بود! چرا نباید تحصیلات خود را برای شروع کسب و کار رها کنید؟!
همه ی ما در ذهن خود انسان هایی استثنایی و ویژه هستیم. البته نه از آنهایی که به 10 هزار ساعت تمرین نیاز دارند تا در کاری حرفه ای شوند. بلکه از آن دسته انسان هایی که در نهایت کارایی و تخصص قرار دارند. اما متاسفانه چنین دیدگاهی می تواند ما را به سمتی هدایت کند که در زندگی خود تصمیماتی بگیریم که فقط برای افراد خاص و استثنایی کارآمد باشند. مثلا ترک کردن درس و دانشگاه برای راه اندازی کسب و کار دلخواه خود! خب به ...
نیمه دوم تعطیلات کجا برویم
گروه مسافرت و گردشگری: قصد سفر دور دنیا دارید اما جیب هایتان از تهی سرشار است؟ اهل سفرید و در زاویه ی دیدتان به دنبال جاهایی فراتر از دوبی هستید؟ اصلا گیریم که جیب هایتان هم پر پول شد، سؤال اساسی تری که به وجود می اید این است که اصلا ایران را دیده اید؟ زیر و زبر این گربه ی نشسته را زیر پا گذاشته اید که حالا قصد سفر به دور دنیا را دارید؟ حالا چه سؤالات ما باعث شده زندگی نان به دو نیمه تقسیم شود ...
ناگفته های رضا رشیدپور مجری تبریزی از دوران مجری گری اش+ تصاویر
دارم و نه جایی در رابطه شان صحبت کردم. به نظرتان کارشان چطوری است؟ واقعا مفصل ندیدم که بخواهم در مورد کارشان اظهارنظر کنم. فقط آن موقع که کلاه گیس را وقت داربی گفته بودند، یک کلیپی ازشان دیدم، همین. اجرای خاصی تاحالا ازشان ندیدم که چه نقد بکنم و چه تعریفش بکنم. گویا خیلی علاقه مند به جوابیه نوشتن هستید؟ برای چند تا از همکاران تان در صدا و سیما نوشتید. اینجا جوابیه ...
چگونه قرارهای کاری را گرم کنیم؟!
کردن مصالح بیشتر برای بنای رابطه ای عمیق تر با آنهاست. به یاد داشته باشید، نکته ی با اهمیت در مکالمه این است که درباره ی موضوعات و تجربیات مختلفی صحبت کنید تا نقاط پیوند خود با هم صحبتتان را پیدا کنید. اگر میان شما به اندازه ی کافی نقاط مشترک وجود داشته باشد، امید می رود دوست داشته باشید برای گفتگو درباره ی این مشترکات باز هم همدیگر را ببینید. پس، به محض آن که ارتباطی میان خودتان ...
مصاحبه روزنامه سرخاب با مالک کتابفروشی 'دهخدا'ی تبریز
به گزارش ایرنا این روزنامه در نخستین سوال از محمد تقی امین پور خواسته که خود را معرفی کند و امین پور در جواب گفته است: متولد 1335 شمسی و21 سال است که در این حرفه مشغول هستم؛ حدود هشت سال است که در این کتاب فروشی هستم. خبرنگار روزنامه سرخاب در ادامه پرسید:21 سال است کتابفروش هستید، در طول این 21 سال از موقعیت تان رضایت داشته اید؟ با وجود یک سری مسائل و مشکلاتی که در حوزه کتاب قابل حدس است ...
با رپرهای تهرانی آشنا شوید!
... در رپ آدم با سواد کم داریم. مثلا فقط یک نفر هست که فوق لیسانس ادبیات است و رپ می خواند. به تلویزیون می گوید: جعبه جادویی که آدم ها را کنترل می کند و یا جای دیگر می گوید: خیاطی شده است طب اعتبار. یعنی باید یک کت و شلوار خوب بپوشی تا اعتبار کسب کنی. * شما که تازه شروع کرده اید برای تان مهم نیست تحصیلات آکادمیک داشته باشید؟ فرشاد: نه، آخرش این است که بیت های مان را خودمان ...
وزیربهداشت:شرکای مابه تعهدشان عمل نکردند
ترین ناظر خود مردم هستند. چون هر لحظه مردم احتیاج درمانی پیدا می کنند و اگر دیدند درب مجموعه تعطیل است گزارش می دهند. الان مردم تحمل نمی کنند و بعد هم مسئولان ما هستند که نظارت می کنند. در عین حال این سؤال شما ناشی از دید منفی است که احتمالاً ممکن است به بعضی از همکاران ما پیدا کرده باشید. واقعیت این است که جامعه پزشکی وظیفه شناس است و خدمتگزار مردم. شاید برای تان جالب باشد تاکنون یک مورد هم از ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
چطور می توان از همان شروع در کسب و کار موفق بود؟
خودت بفروش و حاضر باش روی آن وقت و سرمایه صرف کنی، بعد به سراغ دیگران برو! ایده های من خیلی عالی و خوبند و فقط باید با افراد و شرکت هایی که می توانند آن ها را اجرا کنند و برایشان اهمیت دارد ارتباط داشته باشم. اما من که ارتباطی ندارم! پاسخ: ارتباط را می شود با شجاعت و سماجت ساخت. اما آیا فکر کرده ای چرا دیگران باید به ایده ی شما (که هنوز تا تبدیل شدن به محصول نهایی فاصله ی بسیاری ...
گفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجالهایش
نسخه خلاصه شده نه سانسور شده را منتشر کردیم. پس خیلی وقت گفت و گوهای تان به معجزه تدوین ربطی ندارد؟ هیچی. گفت و گوها آن کات است. دقیقا آنچه ضبط می شود، همان هم در اینترنت پخش می شود. خودتان فکر می کنید با کی خیلی بد در گفت و گوهای تان تا کردید؟ با هیچ کس. همه گفت و گوهایم را دوست دارم و از همه شان هم دفاع می کنم. سحر قریشی را به یک شکلی نابود ...
هیچگاه به رهبری گزارش خلاف واقع نداده ام/ آنچه نمیخواستیم در مذاکرات واگذار کردیم/ انتقادات به من از بار ...
بودند که ایرادات ما را تذکر دادند . شاید از همه بالاتر مقام معظم رهبری بودند که همیشه با یک دقت خاصی موضوعات را رصد می فرمودند و به ما حسب مورد تذکر می دادند. رابطه شما با رهبری به نظرم رابطه جالبی است. از قدیم هم در کتاب تان به لطف هایی که به شما داشته اند اشاره کرده اید. در این مذاکرات هم به شما الطافی داشتند. اصولا رمز و راز این رابطه چیست؟ اولش که لطف خدا و بزرگواری ایشان ...
20 گام ساده برای بهتر و سالمتر زیستن
...> برای خود پاداش و مجازات تعیین کنید تحقیقات نشان داده تعیین پاداش کمک می کند بیشتر به هدفتان پایبند باشید. بله این کار در واقع نوعی رشوه دادن به خود است، اما تاثیر خود را دارد، مثلا بگویید اگر دو هفته واقعا به برنامه پایبند بودم برای خود یک لباس جدید می خرم و یا اگر یک هفته سستی کردم زمان تماشای تلوزیونم را کم می کنم. البته این موارد مثال بود شما می توانید با توجه به علایق خود پاداش و ...