سایر منابع:
سایر خبرها
دزدی عجیب دختر دانشجوی عاشق پیشه!
دختر 29 ساله پس از دستگیری به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: اهل طبس هستم و بعد از آنکه در دوران نامزدی از همسرم به خاطر اعتیادش طلاق گرفتم، به مشهد آمدم که ادامه تحصیل بدهم و در خانه یکی از نزدیکانم که برای زمان مسافرت به مشهد در حاشیه شهر خریده [...]
اشک های سرد دختر رشتی در کلانتری مشهد! / جزئیات فرار با جوان شرور
این ها بخشی از اظهارات دختر16ساله ای است که در عملیات مبارزه با سرقت نیروهای انتظامی مشهد به همراه پسر22ساله ای به نام نوروز دستگیر شده بود. این دخترنوجوان با بیان این که دختری فریب خورده است، درباره سرگذشت خود و ماجرای فرارش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا(ع)مشهد گفت: 4سال قبل [... ...
قتل فجیع مادر و دختر 3 ساله/ اعترافات تکان دهنده عامل 3 جنایت
او این ادعاها را درحالی بیان می کرد که مدعی بود مادر و دختر 3 ساله وی را هم در 9 سال قبل با انگیزه سرقت لوازم منزل و به طرز دلخراشی کشته است. شفا آنلاین اجتماعی جوان 35 ساله ای که مرتکب 3 قتل هولناک شده است، در اعترافات تکان دهنده خود جزئیات این قتل های بی رحمانه را فاش کرد. به گزارش شفا آنلاین : محمد-ک متهم 35 ساله ای که به اتهام قتل مرد 60 ساله افغانستانی تحت تعقیب بود، چهارم آبان گذشته در بیمارستان روانپزشکی ابن سینای مشهد شناسایی شد و به قتل بی رحمانه یک زن جوان و دختر 3 ساله وی در سال 1393 نیز اعتراف کرد. با لو رفتن ماجرای قتل های مذکور، زمینه بازسازی صحنه های جنایت فراهم شد و متهم 35 ساله در حضور قاضی صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمدمشهد)به صراحت قتل مرد 60 ساله افغانستانی را با انگیزه مشکلات مالی در حالی پذیرفت که ادعا می کرد دیگران فرصت های شغلی را تصاحب کرده اند و او به همین دلیل با مشکلات مالی روبه رو شده است. او این ادعاها را درحالی بیان می کرد که مدعی بود مادر و دختر 3 ساله وی را هم در 9 سال قبل با انگیزه سرقت لوازم منزل و به طرز دلخراشی کشته است. همزمان با ورود خودروهای پلیس آگاهی به بلوار مهر مادر در منطقه خواجه ربیع مشهد، تعداد زیادی از اهالی در اطراف منزل محل وقوع قتل مادر و دختر 3 ساله وی تجمع کردند و بدین ترتیب زمزمه ها و گفتگوها با یکدیگر آغاز شد. برخی از آنها از سنگدلی قاتلی بی رحم سخن می گفتند که چگونه سال های زیادی بعد از این جنایت وحشتناک در کنار آنها زندگی کرده است. بعضی منتظر دیدار او بودند و با ابراز تأسف از این ماجرا برخورد قاطعانه با جرایم خشن را از دستگاه قضایی طلب می کردند. تعداد زیادی از اهالی محل هم اجرای احکام در ملأ عام را در پیشگیری از وقوع چنین جرایمی بسیار موثر می دانستند و از دستگاه قضایی می خواستند برای عبرت دیگران و جلوگیری از جرایم خشن مانند زورگیری، قتل و گوشی قاپی مجازات های مجرمان را در ملأ عام اجرا کنند و احکام مجازات ها نیز رسانه ای شود. طولی نکشید که محمد-ک توسط کارآگاهان به محل وقوع قتل مادر و دختر هدایت شد و مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت. در آغاز بازسازی صحنه قتل که سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت. ابتدا افسر پرونده به تشریح خلاصه ای از این جنایت تکان دهنده در 9 سال قبل پرداخت و سپس متهم 35 ساله با دستور قاضی ویژه قتل عمد در حالی که کارد چوبی را به دست گرفته بود ابعاد دیگری از این جنایت وحشتناک را در بازسازی صحنه قتل فاش کرد. او با تأکید بر این که وضعیت روحی و جسمی مطلوبی دارد، به قاضی صفری گفت: چند ماه بود که دختری را به عقد خودم درآورده بودم. اسفند بود و من اولین عید نوروز را باید در کنار خانواده نامزدم جشن می گرفتم و هدیه ای برایش می خریدم ولی بیکار بودم و هیچ پولی نداشتم. نامزدم نیز خیلی فشار می آورد و کسی هم مرا آدم حساب نمی کرد به همین دلیل قصد داشتم لباس های اقساطی بخرم و چک بدهم اما فایده ای نداشت. از هر کسی پول قرض می خواستم با من قهر می کرد. داشتم دیوانه می شدم تا اینکه یک روز ساعت 6 صبح از کوچه ای در نزدیکی محل زندگیم در بلوار مهر مادر می گذشتم و مردی را دیدم سوار بر پراید به سر کار رفت. حدود ساعت 9صبح زنگ منزل او را به صدا درآوردم. وقتی زن جوان خواب آلود در حیاط را باز کرد، نشانی الکی پرسیدم و فهمیدم کسی در خانه نیست. این بود که روز بعد (23/12/1393) دوباره به محل آمدم. وقتی شوهر آن زن از خانه خارج شد، از روی تیر برق کنار دیوار منزل بالا رفتم و از پشت بام روی سقف کوتاه دیگری پریدم و تلویزیون و باندهای بزرگ آن را به داخل حیاط خلوت بردم اما آن زن بیدار شد و با دیدن من سر و صدا کرد. بلافاصله چاقو را از آشپزخانه برداشتم و به طرف او حمله ور شدم. دیگر نفهمیدم چند ضربه زدم. او روی تخت افتاد و من هم فقط چاقو می زدم. بعد از مرگ آن زن، دختر کوچکش را دیدم که با مشاهده صحنه قتل مادرش وحشتزده جیغ می کشید. ترسیدم او چهره مرا شناسایی کرده باشد به همین دلیل پارچه ای را دور گلویش پیچاندم و او را هم خفه کردم که روی خون های مادرش افتاد و من فقط 2 النگوی طلا را که روی اپن آشپزخانه بود به همراه یک گوشی نوکیا سرقت کردم و بازهم از پشت بام گریختم. محمد-ک درپاسخ به سوال قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که پرسید چرا از در حیاط خارج نشدی، گفت: لباس هایم خون آلود بود. دستانم را در آشپزخانه شستم و برای آنکه جلب توجه نکنم باز هم از همان مسیر بازگشتم. / خراسان ...
عشق زن صیغه ای مرد همسایه با پسر 17 ساله ! / شیلا پسرم را فریب داد !
به گزارش رکنا ، زن میان سال که برای رهایی پسر نوجوانش از یک توهم عاشقی وارد مرکز انتظامی شده بود درباره این مخمصه عجیب به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: بعد از 7 سال زندگی مشترک پسرم بهبود به دنیا آمد و به همین خاطر بیش از حد مورد توجه من و همسرم بود. وقتی کمی بزرگ تر شد، هرچه اراده می کرد برایش فراهم می کردیم تا جایی که سن 11 سالگی همسرم برای او موتور سیکلت خرید تا غرورش ...
اشک های سرد دختر فراری!
امروز که دنیا در برابر دیدگانم تیره و تار شده است و زندگی و آینده خودم را به نابودی کشاندم، ملتمسانه به همه دختران نوجوان و جوان می گویم فریب چرب زبانی های هوس آلود درفضای مجازی را نخورید چرا که روزی مانند من اشک های سرد برگونه ها یتان می نشیند و... به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات دختر16ساله ای است که در عملیات مبارزه با سرقت نیروهای انتظامی مشهد به همراه پسر22ساله ای به نام ...
نجوای لالایی مامان ایران با قهرمان ایران
سال بیشتر نداشت، به جبهه رفت و در عملیات محرم با رمز عملیات یا زینب شرکت کرد که در این عملیات از ناحیه دست وپا به شدت مجروح شد و به بیمارستان اهواز منتقل شد. * چطور از مجروحیت پسرتان باخبر شدید؟ همسرم تعمیرکار ماشین های سنگین بود و در قسمت پشتیبانی جبهه مشغول بود؛ ابتدا او متوجه شد و به همراه یکی از دوستانش به دزفول رفت و بعد از چند روز حسن را به قم منتقل کرد، حسن به منزل آمد ...
قهرمان سامرا را بشناسید
عرب زبان اطراف اهواز به نام ابودبس بودند. محیط زندگی همسرم نسبت به ما فضای بسته تری داشت. استخر، سینما، باشگاه ورزشی، رستوران و ... بخشی از امکاناتی بود که شرکت نفت در اختیار کارکنانش قرار می داد؛ درحالی که چنین شرایطی در روستاهای محروم فراهم نبود. - جرقه این ازدواج چگونه زده شد؟ حاج حمید، پسرخاله من بود. بعد از پیروزی انقلاب، رفت وآمد او به منزل ما بیشتر شد؛ زیرا ...
شهدای راه بصیرت و میثاق با ولایت
مادرم در مهد کودک ماندند و گفتند ساعتی بعد که خیابان ها خلوت تر شد به خانه می روند. ساعت 18:30 من به طرف خانه مان در شادآباد حرکت کردم. تا آن لحظه اتفاق خاصی نیفتاده بود. ساعتی بعد پدرم با من تماس گرفت و گفت وقتی با فاطمه تلفنی صحبت می کرد صدای تیراندازی از مقابل مهدکودک شنیده می شد. پدرم به شدت نگران حال فاطمه و مادرمان بود. دلم شور می زد و احساس می کردم اتفاق بدی افتاده است. همسرم ...
فیلم های سینمایی و تلویزیونی آخر هفته اعلام شد
" به کارگردانی نورا فینگشیت، پنج شنبه 7 دی ماه ، ساعت 20:30 از شبکه چهار سیما روی آنتن می رود. در خلاصه داستان فیلم با بازی ساندرا بولاک، ویولا دیویس و وینسنت دونوفریو آمده است: روث اسلتر دختر جوانی است که با خواهر 5 ساله اش زندگی می کند و پدر و مادر آن دو مدتی قبل فوت کرده اند. به دلیل بدهی به بانک، وقتی که کلانتر و مامور بانک برای بیرون انداختن آنها از خانه شان مراجعه می کنند، در اثر یک ...
به وقت شام حاتمی کیا با نسخه سینمایی مریم مقدس در آخر هفته تلویزیون
خلاصه داستان فیلم با بازی ساندرا بولاک، ویولا دیویس و وینسنت دونوفریو آمده است: روث اسلتر دختر جوانی است که با خواهر 5 ساله اش زندگی می کند و پدر و مادر آن دو مدتی قبل فوت کرده اند. به دلیل بدهی به بانک، وقتی که کلانتر و مأمور بانک برای بیرون انداختن آنها از خانه شان مراجعه می کنند، در اثر یک حادثه کلانتر مضروب شده و کشته می شود. روث به خاطر این قتل 20 سال به زندان می افتد و خواهر خردسالش را برای ...
وسوسه شیطانی دختری که عاشق پسر آهنگساز شد
از حدود یک سال قبل به عقد موقت پسری درآمده بودم که به آهنگ سازی اشتغال داشت اما به خاطر مشکلات مالی نمی توانست آهنگ هایش را به بازار عرضه کند که بعد بتوانیم بایکدیگر به صورت رسمی ازدواج کنیم، این بودکه آن شب با دیدن طلاها وسوسه شدم و ... دختر 29ساله ای که به [...]
شهیدی که در تابوت قرآن تلاوت کرد
این بود که غسل شهادت کند. رعایت حجاب اولویت شهید مغفوری وی روز سه شنبه و همزمان با شهادت شهید مغفوری در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه رعایت حجاب اولویت شهید مغفوری بود اظهار داشت: شهید مغفوری فوق دیپلم برق و الکترونیک بود و دوران سربازی خود را در تهران در لشکر گارد گذرانده بود، با انقلابیون ارتباط داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی متوجه شده بودند، شهید مغفوری یکی از ...
مردم وقتی فهمیدم شوهر صیغه ای و عروسم هر روز با هم...!
انتظامی آمده بود. ازدواج با پژمان او که عروسک زیبایی را در دست داشت، درباره سرگذشت خود به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: 17ساله بودم که با پژمان ازدواج کردم. اوکارگر یکی از کارخانجات تولیدی مشهد بود و با درآمدی که داشت روزگار خوبی را سپری می کردیم. اما از همان آغاز زندگی مشترک مدام به خاطر اطرافیان مان با یکدیگر بحث و جدل داشتیم. بیشتر اختلافات ...
جایی برای ازدواج معلولان
کانون مهرآفرینان سرزمین سکوت می گوید: یکی از مشکلات این زوج این است که بچه دار نمی شوند، هزینه های درمان آن ها سنگین است. این مشکل ممکن است منجر به جدایی شود، بهتر است بهزیستی و دولت در این زمینه کمک کنند. سعید 33 ساله برادر حمیدرضا بعد از ازدواج برادرش و موفقیت او در پیدا کردن همسر پس از یک سال انتظار حدود دو سال پیش با عاطفه 21 ساله ازدواج کرد. این زوج اکنون در زمینه اجاره خانه مشکل ...
قتل هولناک کودک 7 ساله در مشهد/ بازهم نامادری شکنجه می کرد
دومین جلسه دادگاه نامادری سنگدل که کودک هفت ساله ای را شکنجه می کرد و سبب مرگ او شد برگزار شد. به گزارش عرشه آنلاین ؛ نامادری ویهان، کودکی که چند ماه قبل به طور مشکوکی در مشهد کشته شده و بعد از آن موضوع کودک آزاری نیز لو رفته بود، با دستور قاضی صادق صفری، بازپرس ویژه قتل، به شعبه 208دادسرای عمومی مشهد منتقل شد. در این جلسه بازپرسی، مقام قضایی اتهام قتل ویهان هفت ساله بر اثر مصرف قرص را ...