کنفرانس اتمی عبدالله ویسی در آبادان!
سایر منابع:
سایر خبرها
عجیب ترین و خردکننده ترین حملات به بازیکنان خودی!
.... او قبلا از روش های غیرمستقیم استفاده می کرد؛ مثلا می گفت: به من تخم مرغ و گوجه داده اند و می گویند قرمه سبزی درست کن! ویسی اما بعد از شکست خانگی تیمش برابر ذوب آهن تعارف را کنار گذاشت و هر چه دلش خواست علیه شاگردانش گفت. این فقط بخشی از سخنان آقای ویسی است: تیم باید عمل جراحی شود و مطمئنا باید خانه تکانی درستی صورت بگیرد. اعتماد کردیم به برخی بازیکنانی که نمی شد روی شان حساب کنیم. بدون اینکه ...
روایتی از ام البنین های عصر حاضر/ مادرانه هایی از جنس ایمان
پیکر عباس را برای آنها بیاورند. عباس صدیقه خانم هم برنگشته بود، دو سال پیش پای صحبت هایش نشسته بودم، یادم می آید، دستش را مشت کرد به سینه زد و با بغض گفت: عباس مجرد بود بچه م ، من هیچ یادگاری ازش ندارم، خودش میراث دار نداره ، بعد ماها از شهدای بی وارث بگید ، بنویسید، هر کار می تونید، ماها که نبودیم، شما از شهدا بگید ، نشه سال تا سال ازشون یاد نکنن. خانه مادر عباس تنها چند کوچه ...
شهیدی که تنها یک کوله پر از لباس از او به دست خانواده اش رسید
به گزارش شهرآرانیوز نمی دانیم حس ما این است یا واقعیت می گوید که صاحبان عکس های سیاه و سفید، نقش آفرینان وقایع مهم تری هستند. درست مثل عکس های آلبوم خانه مرضیه کاظمی، مادرخوانده شهید امیر عامل قناد ، که مدتی راهمراه او در خط مقدم بوده و مانند مادری واقعی برایش مادری کرده است؛ همان اول ماجرا و ابتدای روایت می گوید: حتما که نباید کسی را به دنیا آورده باشی تا مادر به حساب بیایی. شروع زود ...
روایتی از 37 سال چشم انتظاری
به گزارش شهرآرانیوز مادر و پسر، زندگی معمول رو به راهی داشتند. بعد از مرگ پدر، حالا محسن کسی بیشتر از یک پسر نوجوان برای مادر و باقی اعضای خانواده بود. گاه چنان مردانه در تکاپوی غم نان بود که گویی در این دنیا هیچ کار مهم دیگری ندارد و گاه چنان شاعرانه، نهال نازک نارنج را در باغچه خانه کوچک و قدیمی شان می کاشت که انگار همین دیروز از تقابل با عشق بازگشته است. محسن، تکیه گاه قامت لرزان مادری بود که ...
چه بلایی بر سر کودکان میترا استاد و لاله سحرخیزان پس از قتل مادرشان آمد؟
ساغر با بچه هایشان خانه ما بودند. قرار بود فردایش برویم بیرون. من هم آن روز کمی کسل بودم. حالم خوب نبود. نمی خواستم بروم مدرسه. مامان گفت برو زود می آیم دنبالت که برویم بیرون. همه بچه ها هم رفتند مدرسه. من هم آخرش گفتم اشکالی ندارد، می روم. اتفاقا همان روز بود که من دوباره در تیم منتخب تهران قبول شدم. خوشحال آمدم خانه و گفتم مامان را سورپرایز کنم که دیدم یکی جلوتر از ...
مردی در خیابان کشوردوست
دو برادرم را می بینم به این فکر می کنم که وقتی توی ترافیک دو اتوبان شهید همت و شهید باکری، دارند تنها رانندگی می کنند، دل شان چقدر و چجوری برای پدرشان تنگ می شود). محمد مهدی می گوید، معطلی؟ کارتت کو؟ می گویم دست سید، دارد از فلسطین می آوردش، می گوید یک ذره اینجا بچه های بیت به من لطف دارند، بگو سید نیاید؛ بعد دست من را می کشد و به سمت اولین اتاق بازرسی می رسیم. پاسدارهای جوان فوق العاده مودب ...
شهدای راه بصیرت و میثاق با ولایت
شدن امنیت مردم شود. خواهرم 37 سال داشت و با وجود آنکه ازدواج نکرده بود نسبت به همه بچه ها حس مادرانه داشت. روز 25 خرداد ماه، سه روز بعد از انتخابات سال 88، ما مثل همیشه در مهدکودک بودیم. تا ساعت 18:15 که آخرین کودک، همراه مادرش از مهد خارج شد همگی در آنجا حضور داشتیم. از آنجا که محل مهد کودک در نزدیکی میدان آزادی قرار داشت و آن روز نیز تجمع بزرگی در میدان آزادی برگزار شده بود، خواهر و ...
کمال تبریزی: در تلویزیون فرقی بین دوغ و دوشاب نیست کد خبر: 907277 / دیروز, 12:44 / فرهنگ و هنر
داریم می گوییم؛ یعنی به عنوان یک واقعیت اجتماعی با آن روبه رو هستیم، چون همه کسانی که به عنوان مسوول- حالا هر مسوولی- در این نظام دارند کار خودشان را می کنند، آیا با واقعیت اجتماعی روبه رو نمی شوند؟ قطعا می شوند. بالاخره... در خیابان که راه می روند... بالاخره یک رستوران با بچه های شان بروند متوجه می شوند. اصلا چه جوری مردم دارند می گردند و نوع تلقی و طرز فکرشان [چیست]... ...
گزارشی از نخستین روز و شب جشنواره منطقه ای پارس؛ لذت تئاتر با “سنگ تمام” شیرازی ها
نام یکی از بزرگترین اساتید تثاتر شیراز افتتاح شد و حالا میزبان هنرمندان و هنردوستانی از سراسر کشور است. جمعی پشت درب سالن ایستاده و مشغول گفت وگو هستند و دقایقی طول کشید تا درب ها به روی همه باز شود. ساعت به 10:15 رسیده و تماشاگران سر جاهایشان نشستند. دقایقی بعد نیز نخستین نمایش آغاز شد. “شازو” کاری از بچه های بندر دَیِّر استان بوشهر است. این نمایش سه بازیگر داشت. یک زن که ...
زنده یاد کاظمی آشتیانی؛ نهالی که باغ شد
، بعد از آن از رویان شد. این نکته بسیار مهم است. اینطور نبود که رهبر انقلاب زنده یاد دکتر کاظمی را بشناسند و به او بگوید بروید جلو من پشت سر شما هستم. اینطور نبود که بگویند این پول این ساختمان این حمایت و... بروید بی دغدغه کار کنید؛ اصلاً اینطور نبود. شخصیت و موقعیت علمی، فرهنگی و مدیریتی دکتر کاظمی همراه با پیگیری ها و تلاش های شبانه روزی منجر به شکل گیری این مجموعه شد. کسی به ایشان ...
در مدیریت بحران جزیره ای عمل می کنیم
و کارآمد عمل کند و باید این را بپذیریم که در این موضوع ضعف داریم. چه چیزی باعث می شود به نقطه ای که بحران مدیریت پیدا می کنیم، برسیم؟ با توجه به این ساختار چشم اندازی دارید که بتوانیم یک بحران را درست در کشور مدیریت کنیم؟ ما ایرانی ها هیجانی هستیم؛ یعنی اتفاقی که می افتد همه کمک می کنند و تمام تمرکز سیستم روی مسئله است که حل شود. مردم و مسئولان را بسیج می کنیم و یک موج وسیع و ...
ساکنان غریب یک شهرک
ما توی یک شهرکیم، اینجا برای ما یک شهرک بزرگ و آباد ساخته اند، کلی درخت میوه دارد، کلی حوض و جوی آب و امکانات کامل، یک مسجد بزرگ و خوشگل هم دارد شهرکمان، یک وقت هایی سیدی نورانی می آید و برایمان حرف می زند و روضه می خواند. خانه هایمان یک جوری است که انگار شراکتی است، یعنی ساکنان شهرک همیشه آمادگی این را دارند که هر کس اراده کرد یک یاا... بگوید و برود مهمان یکی از واحد های شهرک بشود ...
آشنایی با شهید اندرزگو
کردند تا اینکه یک روزهادی بیک زاده آمد و یک سری مقدمات چید و اصل حرفش را زد. آمادگی مرا دید و همه چیز را چک کرده بود. بعدها فهمیدم که اینها به مدرسۀ آقای مجتهدی رفتند و از خادم آنجا، میرزاعبدالله، سؤالاتی را پرسیده بودند. یک روز با دوچرخه رد می شدم، میرزا عبدالله صدایم زد و پرسید: تو کاری کرده ای؟ گفتم: چرا؟ گفت: دو نفر آمده بودند و دربارۀ تو و بچگی هایت سؤال می کردند؟ نشانی های شان را گرفتم و ...
روایت ماجرای اتوبوس 24 عِین 239 ؛حاشیه هایی از همسفری مردم خوزستان برای دیدار با رهبر انقلاب
ش را از خیابان سلمان فارسی اهواز جمع کرد و لای تکه های قند و بین دندان های مصنوعی شان شیرین شد و قرچ قوروچ صدا داد. یکی شان آن قدر که خوش خیال بود حتی کاپشن هم نیاورده بود و با دود اگزوز موتور آقای پلیس خودش را گرم می کرد. حالا بین این همه آدمِ سر در گم تر از خودم، کجا باید می رفتم؟ توی کدام اتوبوس؟ روی کدام صندلی و با چه شماره ای؟ مثل بچه ی کلاس اول می ترسیدم گم شوم و جا بمانم و ...
مبارزه با فساد در ایران و جهان چگونه است؟
دولت هزینه های خود را در مورد آموزش، سلامت، تغذیه و مسکن مردم به حداقل می رساند! واقعا اگر در این خانه کس است این حرف بس نیست؟! در سال 2023 صندوق بین المللی پول گزارشی منتشر کرده که در آن می گوید: اندازه مداخله های حاکمیتی در ایران که با نسبت G به GDP اندازه گیری می شود، جزء پایین ترین نسبت ها در سطح دنیاست و فقط 5 کشور هستند که از ایران شرایط بدتری دارند. این برای ما که داعیه فرهنگ داریم شرم آور ...
آبروبرتر از فساد در ایران نیست/ زورشان فقط به مردم ضعیف می رسد
فهرست اخبار زیرنویس1 رسانه ها کمک کنند و شرآور بودن فساد را به نظام تصمیم گیری کشور یادآوری کنند2 چرا باید بدیهیات را هم به مسئولان بگوییم؟!3 آبروبرتر از فساد در ایران نیست4 فساد، عامل اصلی بحران مشروعیت5 فساد بزرگترین تهدید ثبات و امنیت یک کشور است6 آنها که مدعی اند پشه را در هوا نعل [...]
آیا با استفاده ی درمانی از فلسفه از ارزش آن می کاهیم؟
تام استرن (Tom Stern) استاد دپارتمان فلسفه ی یونیورسیتی کالج لندن است و سمیه رضایی، نسخه ی کوتاه شده ی این مقاله را برای سایت ترجمان ترجمه کرده است. متن کامل را در ادامه می خوانید. آثار آلن دوباتن شما را یاد چه می اندازد؟ فیلسوفی که به زندگی می اندیشد، یا بچه پولدارِ شیادی که فلسفه را تبدیل کرده است به اسباب بازیِ دست عوام؟ تام استرن در این یادداشت انتقادی، نشان می دهد استفاده از فلسفه ...
جایی که با تحقیر به من نگویند: افغانی!
خبرگزاری مهر ؛ گروه مجله: خودش را اولین دختر افغانستانی که توانسته در ایران مجوز کار بگیرد معرفی می کند و می گوید بعد از او، مسیر برای بسیاری از زنان و دختران افغانستانی باز شد تا با مجوز و قانونی کار کنند. حرف هایش را با خواندن شعری که خودش سروده آغاز می کند: بچه بودم که از شهر آواره شدم؛ نمی دانم درست یادم نیست، شاد بودم یا غمگین، آنقدر می دانم، وقتی از شهر خود آواره شدم، شهر من مثل اناری ...
ویسی: باید در صنعت نفت خانه تکانی اساسی شود/ بازیکنان ما بی عار شده اند
عبدالله ویسی، سرمربی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با انتقادات از عملکرد بازیکنانش آنها را بی عار دانست و گفت، انگار در پارک و با خانواده هایشان بازی می کنند.
ویسی: بازیکنانم بی عار شده اند
...، شکست خوردیم. روح بچه ها در زمین نبود و بی انگیزه بودند. واقعاً شرمنده هواداران شدیم. خدا را شکر که هواداران نبودند که بیشتر شرمنده شان شویم. نمی دانم بازیکنانم خجالت نمی کشند که به خانه های شان بروند و حتی خود من. واقعاً شرم آور است. فقط می توانم به مردم بگویم معذرت می خواهم. وی در ادامه یادآور شد: ما سه بازی با تاکتیک و سیستم 1-3-2-4 بازی کردیم که به رقیب موقعیت ندهیم که ندادیم و ...
ویسی: خجالت زده ام و کارد به استخوانم رسیده / بازیکنان ما انگار در پارک یا سیزده بدر هستند!
باید عمل جراحی شود و مطمئنا باید خانه تکانی درستی شود. اعتماد کردیم به برخی بازیکنانی که نمی شد روی شان حساب کنیم در ادامه راه! بدون اینکه یک موقعیت گلزنی به حریف بدهیم بازنده شدیم، چون روح بازیکنان در زمین حضور نداشت! من نمی دانم هیچی هیچی! شرمنده مردم و هواداران شدیم و خدا را شکر نبودند که بیش ترخجالت زده شویم. نمی دانم بازیکنان من چطور می تواننند بیرون بروند خودم هم خجالت می کشم بیرون بروم. خجالت ...
کودتای سرمربی علیه بازیکنان خودی؛ انگار سیزده بدر در پارک با خانواده هایشان هستند!/ بازیکن داریم در 11 ...
عبدالله ویسی بعد از شکست یک بر صفر مقابل ذوب آهن اصفهان در نشست خبری اظهار داشت: یک بازی بسیار بی روح و بی انگیزه و افسرده ای داشتیم. فوتبال بازی کردن دل، جگر و غیرت می خواهد که واقعا کارد به استخوانم رسید! .وقتی تیمی ادعا دارد جلوی تماشاگرانش اما نمی تواند بازی کند و [...]
حمله تند ویسی به بازیکنان صنعت نفت آبادان/ بی عار هستند
؛ خجالت می کشیم سرمان را بالا ببریم و باز هم شرمنده هواداران شدیم. وی بیبان کرد: در سه بازی بیرون از خانه با تاکتیک امروز نتیجه گرفتیم، بازیکن تعویضی ما 10 متر در زمین نتوانست دوندگی کند. وی اظهار کرد: مردم حق دارند و خدا را شکر امروز حضور نداشتند که این بازی زشت را ببینند. ویسی گفت: شاید من با حرف هایم بچه ها را بی انگیزه کرده باشم اما امروز با اینکه هم قسم شده بودند هیچ کاری ...
سال ها شهید مفقودالاثر عملیات کربلای4 بود
شاءالله سومی دختر بشود. سومین بچه شان دختر شد. نماز شکر خواند و گفت خدایا! شکرت که ما را قابل دانستی و خواسته ما را اجابت کردی! لباس سپاه را تحویل داد همسرش می گفت؛ وقتی فرهاد جبهه بود، از طرف سپاه مبلغی پول برای ما آوردند. نمی گرفتم. گفتند این خرجی شما و بچه است. خرج نکردم. وقتی از جبهه برگشت، گفت لباسم را بشور و اتو کن! می خواهم ببرم به سپاه تحویل بدهم. گفتم راستی وقتی ...
زشت و زیبای هفته چهاردهم لیگ برتر| جنگ بیانیه ها و رونمایی از مدعی جدید سقوط و دوپینگ اقتصادی
بازیکنان نفت آبادان حمله کرد و گفت: بازیکنان بی عار شده اند. بی عاری خیلی بد است مثل یک قمارباز؛ اول پولش را می بازد بعد انگشترش را می دهد بعد ساعت و ماشینش را می دهد بعد خانه و زندگی اش را می دهد، بی عار شده ایم.انگار در پارک هستند یا سیزده به در با خانواده هایشان هستند! شما دارید پول می گیریید و مردم پول می دهند شما را تماشا کنند. چه چیز ما را نگاه کنند. پایان پیام/ ...
تیرآهن لانه زنبوری و کاربرد آن در عمران
دست هایشان را از پشت ببندد هم ندارند. لباس های رنگی معمولی مثل بیمارستان های دیگر به تن دارند. خودشان می گویند اینجا آخر دنیاست. جایی که ساکنانش با دیدن چند نخ سیگار و یک غذای خوب دلشان غنج می رود. خیلی دور، خیلی نزدیک درست حکایت امین آباد است. همین نزدیکی هاست، اما انگار که از خاطر همه رفته است. در دامنه کوه بی بی شهربانو و در شرق شهر ری، خانه برخی از بیماران اعصاب و روان است. حدود 25 ...
در دنیای اقتصاد ما حرف حساب می زنیم
وبورس دو کلمه ای است که به محض شنیدن نام دنیای اقتصاد در ذهنم تداعی می شود. تامین امنیت و ثبات شغلی برای روزنامه نگاران و تعهد روزنامه به روزنامه نگارانش باعث شده است این مجموعه را برای کار و فعالیت حرفه ای خود انتخاب کنم. از سوی دیگر، میانه روی به عنوان خط مشی این رسانه در همه امور منجر به پایداری و ماندگاری آن در همه این سال ها شده است و توصیه می کنم روزنامه دنیای اقتصاد، همانند مسائل اقتصادی از ...