سایر منابع:
سایر خبرها
سخنان منتشرنشده از زنده یاد سلحشور
آدم خوبی است و نمی توان زحماتش را نادیده گرفت ولی به آن حدی از تشخیص نرسید که ولیِّ خود را بشناسد. مفهوم ولایت را نمی فهمید چون در محیط دانشگاه های که غربی ها برای ما ساخته اند تربیت شده بود. ماجرای هنر نیز همین طور است. اولین بار که سینما و تلویزیون درست شد، تمام خانواده های یهودی و اسرائیلی، یا سرمایه گذار فیلم ها بودند، یا نویسنده، یا کارگردان یا بازیگر آن! بعضی از خانواده ها هر 3-4 ...
مهم ترین مطالب اقتصادی روزنامه های چهار شنبه
دریافت و پرداخت موجودی آن را طبق قوانین و مقررات موضوعه به مراجع ذیربط به همراه تعداد و مبلغ اینگونه مصوبات گزارش کنند. * شرق - مشکل گشایش ال.سی در بانک های اروپایی هنوز رفع نشده است این روزنامه حامی دولت درباره تحریم های بانکی نوشته است: نقل و انتقال دلار و معامله با این ارز توسط آمریکا برای شش کشور، از جمله ایران، با بهانه پول شویی و حمایت از تروریسم ممنوع شده ...
از نزدیک شاهد کینه افراد بسیاری با نوع هزینه کردن مرحوم سلحشور در سریال یوسف(ع) بودم/ ماجرای به تعویق ...
25 صفحه آماده کرده بود. طرح را ارائه داد و مورد پسند واقع و دستور نگارش فیلمنامه داده شد. غرض اینکه آقای سلحشور در واقع از خودی ها دلخور شده بود، چون استارت این کار را در همان جلسه ای که عرض کردم، خود رهبر معظم انقلاب با توجه به توانایی های گروه مردان آنجلس زده بودند که با این حرکت بعضی از دوستان به تعویق افتاد. بعد از اینکه سریال حضرت یوسف(ع) ساخته شد، آقای ضرغامی مسئول صدا و سیما شد ...
من اونی نیستم که میشناسید
گروه فرهنگ و هنر: سینما کاراکتر از جنس او را نیاز داشت، مرد عاصی و برون گرا که تنها انگار با جنس کاراکتر سازی حامد بهداد در فضای نقش های مختلف درست شکل می گرفت. حال این که از جنس خود است و شبیه هیچ کسی نیست. به گزارش بولتن نیوز، تیپی از بازیگری را با ورود خود به سینمای ایران آورد. در پس آن شاهد بودیم که کسانی خواستند شبیه اش نقش آفرینی کنند ولی مانند او نشدند. سینما کاراکتر از جنس او ...
ارگانیک یعنی همان کشاورزی بومی خودمان
صدای صنعت -مسئول تدوین دائرة المعارف کشاورزی با تشریح محورهای 8گانه ای که سبب شد رسول خدا(ص) طی یک دهه کشاورزی حجاز را متحول کند، تصریح کرد: دانش بومی تمدنی و دینی، در عینیت کشاورزی ایران کارآمد و مشکل گشاست. سال گذشته پرونده ای با نام مزرعه پدری با موضوع کشاورزی و روستا در تسنیم گشوده شد. پرونده ای که هرچه پیش رفت، ابعاد و اهمیت راهبردی آن بیش تر از پیش روشن شد. در اهمیت، سابقه و ...
حکایت 65 سال عاشقی با لوریس چکناواریان
بعد از سال ها برای اولین بار رفتم بروجرد حس عجیبی داشتم و احساس می کردم در قلب وطنم هستم. آدم های معمولی هم وقتی مهاجرت می کنند، شاید زندگی شان از خیلی جهات بهتر شود، اما اگر پای حرفشان بنشینی می بینی دلشان می خواهد در وطنشان باشند. حالا به هنرمندان که برسیم بحث خیلی بیشتر فرق می کند. سخت معتقدم اهالی فرهنگ و هنر باید کنار مردم خودشان باشند تا بتوانند اثر خلق کنند. هنرمند یک گل خوب است و این دست ...
نمونه هایی از رفتار امام علی(ع) با ایرانیان
کلام شما را ندارم و نمی توانم از حال شما آگاه شوم، پس کار خود را به کسی بسپارید که نزد شما از همه بیشتر مورد پذیرش باشد و از همه، برای شما خیرخواه تر باشد. آنان فردی به نام نرسا را معرفی کردند و گفتند: آنچه او به آن راضی شود ما رضایت می دهیم و آنچه از آن ناراحت گردد ما نیز آن را نمی پسندیم. نرسا نزد حضرت نشست و با ایشان مفصل درباره مسائل ایرانیان اطراف و ساکن کوفه گفت وگو کرد.[1] * توجه ...
اقتصاد مقاومتی تا تعطیلات ایران در حدجیبوتی!
به گزارش ماد، روزنامه دولت یا همان ایران درسخن نخست خود به بحث بین المللی وروابط خارجی در اقتصاد مقاومتی پرداخته است. حمید زمان زاده عضو هیأت علمی پژوهشکده پولی و بانکی که عنوان یاداشت خود را چنین برگزیده است "روابط خارجی در سپهر اقتصاد مقاومتی"در نوشته خودآورده:سال 1395 مزین به شعار اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل شده است. اجرای اقتصاد مقاومتی طبعاً محورهای گوناگونی را در بر می گیرد که یکی از مهم ...
حوزه هنری یزد در سالی که گذشت
به زودی به مرحله چاپ و انتشار خواهد رسید. تولید کتاب در سال گذشته کار تولید، تدوین و گردآوری 31 عنوان کتاب در این مرکز آغاز شده که عبارتند از؛ تولید مجموعه 10 جلدی داستان های رو به رو به نویسندگی حجت الاسلام والمسلمین مظفر سالاری که تاکنون پنج جلد این مجموعه نوشته شده و آماده چاپ است. تولید پنج کتاب شعر با عناوین؛ باغ لبخند اثر محمود صادق منش، پاییز تبسم سروده سید فضل ...
زندگی به سبک آیت الله بهجت
، یعنی از صفا به مروه بیرون از جاده قدیم کوه را کندند و جاده جدیدی گذاشتند، همه نظر دادند امسال حج ساقط است، هیچ کسی حاضر نشد به این قضیه نظر دهد، تنها کسی که در این قضیه نظر داد که اگر بین جبلین، صادق باشد، کافی است، ایشان بود. همه دستور دادند در این مسئله به آقای بهجت مراجعه کنید، والا حج امسال ساقط است، سال بعد همه متفقاَ مطابق ایشان نظر دادند. داستان دیر خواندن نماز صبح آیت الله بهجت ...
شعر با بحران مخاطب روبرو نیست
فاضل نظری، شاعر و معاون حوزه هنری در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در مورد برنامه های حوزه هنری برای ترویج بیشتر کتابخوانی افزود: حوزه هنری رسالت های مهم و اصلی دارد که سعی می کنیم این رسالت ها را محقق کنیم. شاعر کتاب گریه های امپراتور افزود: ترویج کتابخوانی از جمله وظایف ماست؛ به لطف خدا پرفروش ترین داستان کشور، پرفروش ترین کتاب شعر و کتاب های خاطرات کشور در حوزه هنری و انتشارات سوره مهر ...
دانش تمدنی و دینی کشاورزی، در عینیت کشاورزی ایران کارآمد و مشکل گشاست/ ارگانیک یعنی همان کشاورزی بومی ...
پرونده مزرعه پدری در تسنیم 11/ گفتگوی تفصیلی با حجت الاسلام دکتر حسینی 2 به گزارش قومس ، سال گذشته پرونده ای با نام مزرعه پدری با موضوع کشاورزی و روستا در تسنیم گشوده شد. پرونده ای که هرچه پیش رفت، ابعاد و اهمیت راهبردی آن بیش تر از پیش روشن شد. در اهمیت، سابقه و ظرفیت کشاورزی و صنایع روستایی ایران همین بس که ایرانیان 11 هزار سال عمدتاً در روستاهای این سرزمین به کشاورزی و ...
گرداب پورنوگرافی
آنها در این امر آن قدر بی استعداد بودند که مجبور شدند پس از مدّتی برای جذب مخاطب، در کنار نوشته های خود که اکثراً اوروتیک و داستان های غیراخلاقی بود، عکس های فوق العادّه مستهجن را به چاپ برسانند؛ امّا به هر صورت این موضوع با حمایت های گسترده ای ادامه یافت تا اینکه به مرور زمان، یهودیان به دو دسته تولیدکنندگان و عرضه کنندگان محصولات پورنو تبدیل شدند؛ به گونه ای که پس از مدّتی، یهودیان که در بین ...
روزنامه های سه شنبه
مفهوم سوئیفت و روابط کارگزاری پرداختند. به گفته مسوولان، پیش شرط استفاده از سوئیفت، ایجاد ارتباط کارگزاری بین بانک های داخلی و خارجی است و تا این ارتباط ایجاد نشود، نمی توان از سوئیفت بهره جست. روزنامه دنیای اقتصاد با درج عنوان تغییر ترکیب سیاست گذار پولی، می نویسد: نمایندگان مجلس در جریان رسیدگی به جزئیات لایحه دائمی شدن برخی احکام قوانین برنامه های پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران ...
دختر شینا و تأملی در باب روایت های زنانه از جنگ
آب است و پنهان از چشم. روایت های زنانه از جنگ، جنگ را به حاشیه می برند و انسان هایی را روایت می کنند که جنگ را به حاشیه کشانده اند و زندگی ساخته اند. بعدالتحریر راستی یادم رفت بگویم؛ قدم خیر در دی ماه 1388 و چند ماه قبل از آنکه شرح رنج هایش را در برگ برگ دختر شینا ببیند برای همیشه چشم از جهان فرو بست و به همسر شهیدش پیوست. دختر شینا به قلم بهناز ضرابی زاده نوشته و توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است. ...
دانش تمدنی و دینی کشاورزی، در عینیت کشاورزی ایران کارآمد و مشکل گشاست/ ارگانیک یعنی همان کشاورزی بومی ...
دارید؟ بله؛ فاهدناه فی الارض، ما می توانیم این آبها را به زیر زمین هدایت کنیم؛ سفره هایی که خدا درست کرده، ذره اش روی حساب و کتاب است؛ روی علم و حکمت و قدرت خدای متعال ساخته شده است. ** محور هفتم؛ مرجعیت احادیث کشاورزی محور بعدی مرجعیت احادیث ما، روایات ما، و در یک جمله سیره و سخنان ائمه ما، اینها خیلی مسائل قابل توجهی است؛ که بدانیم در زمینه کشاورزی چه می کردند ...
هومن سیدی: اگر تقلید کنم کارگردانی راکنار می گذارم
هومن سیدی کارگردان خشم و هیاهو گفت: همه با سپری کردن یک ماه وقت به صورت فشرده می توانند کارگردانی را بیاموزند اما جهان انسانی فیلمساز است که باید درست به تصویر کشیده شود. به گزارش مشرق، فیلم سینمایی خشم و هیاهو از نظر ساختاری بهترین فیلم هومن سیدی است. از معدود دفعاتی است که داستان [...] هومن سیدی کارگردان خشم و هیاهو گفت: همه با سپری کردن یک ماه وقت به صورت فشرده می توانند کارگردانی را بیاموزند اما جهان انسانی فیلمساز است که باید درست به تصویر کشیده شود. به گزارش مشرق، فیلم سینمایی خشم و هیاهو از نظر ساختاری بهترین فیلم هومن سیدی است. از معدود دفعاتی است که داستان یک فرد مشهور و فساد اخلاقی اش در سینمای ایران روایت می شود و از آن جا که چند نمونه واقعی هم دارد – از جمله مشهورترین آن ها ماجرای شهلا جاهد و ناصر محمد خانی است که موقعیت بحرانی فیلم شباهت قابل توجهی به آن دارد – توجه مخاطبان در جشنواره فیلم فجر را به خود جلب کرد. بسیاری از کارشناسان معتقد بودند این فیلم در اکران به تنهایی می تواند پدیده گیشه باشد اما اکران نوروزی و قرار گرفتن در کنار فیلم های کمدی و جدی دیگر، هنوز آنگونه که شایسته است فیلم دیده نشده است. در بخش اول گفت وگو با هومن سیدی درباره داستانگویی فیلمش و روایتی که برای بازگویی قصه در نظر گرفته، توجه به مخاطب و ساخت آثاری که سطح سلیقه مخاطب را نازل می کند صحبت کردیم که از نظرتان می گذرد: زندگی پیچیده است/ به راحتی نباید قضاوت کرد فیلم با جمله ای از ویلیام فاکنر آغاز می شود و نام فیلم هم از رمان مشهور خشم و هیاهو برگرفته شده است . رمان فاکنر حاوی چند زوایه دید است و سرهم نهادن از حکایت چند راوی است همین دلیل باعث شد نام فیلمی که تلاش کردید با ماهرانه ترین نوع ممکن داستان را با پیچیدگی و پس و پیش کردن وقایع آن هیجانی و دلهره آور روایت کنید، از رمان فاکنر اقتباس کنید یا دلیل دیگری وجود داشت؟ بن مایه اصلی حرفی که در فیلم وجود دارد و باید روی آن تمرکز می کردیم این بود که به راحتی راجع به یک جریان نباید نظر دارد و بیرون گود قرار گرفت و درباره یک زندگی نظر داد. زندگی پیچیده تر از این حرف هاست. لزوما آن جریانی که به چشم می بینیم و ذهن ما آن را واقعی تلقی می کند، می تواند واقعی نباشد و می تواند وجه دیگری هم داشته باشد و واقعی تر از آن باشد که ما فکر می کنیم. ما چون هیچ گاه امکان شنیدن و دیدن تمام وجوه را نداریم به راحتی قضاوت می کنیم و اجازه می دهیم احساسات ما بر عقل غلبه کند. به طور مثال در یک دعوای زناشویی به خودمان اجازه می دهیم تقصیر را به گردن یکی از طرفین بیندازیم . قرار بر این است که خشم و هیاهو برای لحظه ای تماشاگر را به خودش بیاورد و به این مهم فکر کند که در یک لحظه نمی تواند درباره شخصیت های داستان نظر بدهد و قضاوت کند. به همین دلیل نوع روایتی که انتخاب شد که در نوع مرسوم ادبیات و فیلمنامه نویسی، سینما ، تئاتر و تمام گونه های دیگر تصویری یا ادبیاتی موجود است انتخاب شد . احساس کردم این نوع روایت برای این نوع پیام انتخاب درست تری باشد ما هر دو شخصیت را نشان می دهیم نه تنها برای دیده شدن بازی ها یا خندیدن یا هر چیز شبیه به این... این اتفاقات هر کدام می تواند واقعی باشد و ما راحت نمی توانیم به ضرس قاطع یک فرد را متهم و دیگری را مبرا از خطا و لغزش بدانیم در داستانگویی مدیون رمان خشم و هیاهو هستم برگرفتن نام فیلم از رمان خشم و هیاهو را بفرمایید درست است که این رمان به فیلمنامه من و بالعکس ربطی ندارد اما بعد از خواندن این رمان دغدغه نگارش این نوع فیلمنامه به ذهنم رسید. من خودم را یک جورهایی مدیون این رمان می بینم برای نوشتن این فیلمنامه درست است که تاکید می کنم هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند. دو کاراکتر، مصداق اصلی خشم و هیاهو هستند/ از آثار بزرگ یاد می گیرم با خواند این رمان به سمت داستانگویی در سینما رفتید؟ بله. احساس کردم این دو کاراکتر اصلی من مصداق اصلی نام رمان هستند هر دو مصداق اصلی هم خشم و هم هیاهو هستند. اعتقادم این است که خود کاراکترها یک حرکت رو به جلویی دارند و خودشان برای خودشان اسم می یابند و برخی لحظات را تعیین می کنند. احساس می کردم بعد از نوشتن کل فیلمنامه چقدر یک کاراکتر را خشم نوشتم و دیگری را هیاهو. فکر کردم این اسم شاید درست باشد . البته مقیاس فیلمنامه و رمان کار خطایی است اما من یاد گرفتم که از آثار بزرگ استفاده کنم ، بهره بگیرم و تلاش کنم برای یادگیری بیشتر. شخصیت ها کدام نزدیک به خشم و کدامیک بیشتر به سمت هیاهو رفتند؟ برای من خسرو داستان خشم است و حنا هیاهو. آنونس را هم بر این مبنا ساختم یکی را کاملا خشم و دیگری را کاملا هیاهو. خسرو خانواده دوست است این خشم خسرو از کجا می آید؟ خشم خسرو، عصبی بودن، نگران بودنش، حتی دل لحظه های احساسی هم آرامش ندارد. بیس فیلمنامه را که می نوشتم خسرو رادر دو وزنه قرار دادم جایی که از خودش تعریف می کند فکر کردم که باید خودش را درست تعریف کند بدون ایراد و بی نقص . این دم دستی ترین نگاهی است که در لحظه اول به فیلمنامه نویس ارجاع می دهد اما هرچه جلوتر رفتم به دم دستی بودن این نوع معرفی بیشتر پی بردم. خسرو باید وقتی از خودش تعریف می کند بگوید فردی هستم که عصبی می شوم و پرخاش می کنم من این ایرادها را دارم اما لزوما خانواده برایم مهم است. وقتی خسته است به خانه می آید با بچه بازی می کند اما جنبه اش را ندارد زود از کوره درمی رود. فرد عصبی لزوما گناهکار نیست/ تلاش کردم تصویر یک فرد واقعی را به نمایش بگذارم با این معرفی پس زمینه به مخاطب می دهید که در انتها مخاطب قضاوت خودش را داشته باشد؟ حتما همینطور است. آدمی که عصبی و پرخاشگر است لزوما گناهکار نیست. اگر داد و بیدار می کند لزوما قاتل نیست. شکل و شمایلی که خسرو از خودش ، همسرش (تینا) و حنا روایت می کند کاملا به گونه ای است که هر جور دل خواهش است آن ها را تعریف می کند. جلوتر که می رویم حنا هم همین کار را می کند. در روایت حنا، خسرو آدم بسیار ضعیف و متزلزل است کسی که به او آسیب وارد می شود. کسی که همسرش او را مورد توهین و تحقیر قرار می دهد (رفتار تینا با خسرو در ماشین). کسی که به عنوان یک مرد زار می زند و خواسته اش را درخواست می کند،کسی که دیگر آن غرور را ندارد (فصلی که حنا تعریف می کند). این تعاریف (خسرو و حنا) تنها دارای یک جریان های واقعی مشترک هستند خسرو در هر دو روایت با بچه اش تند است. تلاشم این بود تمام لکه هایی که وجود دارد و در کنار هم قرار می گیرد به گونه ای باشد که تصویر یک آدم غیرواقعی را نبینیم. چون خسرو از خودش تعریف می کند، لزوما آدم خوب مهربان و خانواده دوست نبینیم و از روایت حنا چیز دیگری به مخاطب ارایه شود. من همه تلاشم این بود که یک آدم ببینیم اگر در بخشی از فیلم مجبور است که از خودش تعریف کند عصبی بشود و فریاد هم بزند اما کار اشتباه هم می کند. انتخاب نکردم قصه یا ضد قصه جلو بروم/ بسیاری از ترس، تجربه نمی کنند بعد از ساخت خشم و هیاهو به سمت داستانگویی خواهید رفت. من هیچ وقت انتخاب نکردم که چه باید بکنم. الان قصه تعریف کنم یا ضد قصه جلو بروم چیزی که همیشه تلاش می کنم آن را حفظ کنم و بخش زیادی از دوستان مخالف آن هستند تجربه گرایی است. بسیاری عنوان می کنند جای تجربه در سینما نیست و اشتباه بحث تجربه گرایی را تلقی می کنند. معتقدند اگر کسی قرار است تجربه کند برای خودش و درخانه تجربه کند . این حرف زمانی درست است که فرد الفبای سینما را بلد نباشد . اما کسی که حرفه اش فیلمسازی است اساسا امکان این وجود ندارد که تجربه نکند. حالا افرادی می ترسند که نکند خراب کنند و سرمایه از بین برود ورود به دنیای تجربه کردن نمی کنند افرادی هم هستند که نترسند و تجربه می کنند . برایم مهم نیست ماحصل تجربه کردنم چه می شود شما جزء دسته دوم هستید فکر می کنم این طور است . برایم مهم نیست ماحصل آن تجربه چه می شود مهم این است که یک جریان جدید را تجربه کنم اسمش هرچه که می خواهد باشد. اگر قرارباشد تقلید کنم کارگردانی را کنار می گذارم به اسم و عنوان آن جریان کاری ندارید اصلا. من اینجوری حالم خوب است .به طور مثال اگر قرار باشد من کارهایی که یک کارگردان مثل فرهادی انجام داده من هم انجام بدهم برای من چیزی ندارد اگر این گونه باشد کارگردانی را می گذارم کنار و به سراغ بازیگری می روم. برخی از قدم برداشتن رو به جلو می ترسند حتما برای مخاطب هم ارزش دیدن ندارد دیدیم کارهایی که کپی هایی از کار کارگردان دیگر بودند و هیچ گاه نتوانستند نظر مخاطب را جلب کنند. متاسفانه افراد بی مایه و کم مایه وجود دارند که از قدم برداشتن رو به جلو می ترسند تمام تلاششان را می کنند که هیچ کس قدمی برندارد. دو نوع حسادت داریم یکی منجر به پیشرفت و ترقی می شود و دیگری باعث می شود که نه خداوند و نه خلق خداوند از فرد راضی و خشنود نباشد. متاسفانه از این دست آدم هایی که خانه نشین هستند و قلم و کاغذ دارند و فکر می کنند تنها قلم و کاغذ داشتن لزوما فرهیختگی است زیاد هستند. کسانی که در خانه نشستند و فکر می کنند هیچ کس آن ها را کشف نکرده و این افراد بزرگترین آرتیست های کره زمین هستند و تریبونی به آن ها داده نمی شود برای خودنمایی. همانقدر فیلمسازان با استعداد خوبی که به سینما وارد می شوند همانقدر هم افراد بی استعداد به سینما وارد می شوند. چگونه بایدغربال بشوند تا اینگونه وارد سینما نشوند خودشان غربال می شوند. من دوران سینمای جوان را گذراندم شیفته بعضی ها در سینما بودم بعضی از بزرگان را نقض می کردم. در آن دوره یادم است یک دانشجوی فیلمسازی که یک فیلم یک دقیقه ای ساخته یا حتی همان را هم نساخته به راحتی راجع به یک فیلمساز در هر سطحی نظر می دهد در حالی که توان گرفتن یک پلان از فیلم ندارد اما به راحتی می تواند تصمیم بگیرد که سینما به چه سمت و قهقهرایی می رود. غربال شدن این افراد زمانی رخ می دهد که وارد سینما بشوند زیرا از این دست افراد ادعاهای زیادی داشتند و همیشه احساس می کردند موقعیت بروز و ظهور استعدادهایشان را نداشتند. برای خیلی از این افراد موقعیتش فراهم می شود و کار را خراب می کنند و از این وادی می روند و متاسفانه وقتشان را هدر می دهند. عده ای هم هستند بدون حاشیه وبا اصل مطلب جلو می آیند. نسبت به فیلمسازان دیگر قضاوت سطحی ندارند به این فکر می کنند که فیلمساز دیگر ده سال جلوتر از خودش کاری را به انجام می رساند که باید به قدم هایش نگاه کرد و اگر کاری را نتوانسته انجام دهد شاید ما بتوانیم انجام دهیم. این نوع نگاه در من (به عنوان یک جوان) وجود دارد من به بزرگان در این عرصه نگاه می کنم و می بینم کدام یک از تجربیاتشان خوب بوده و من چگونه می توانم تجربه جدیدی کسب کنم واگرنه چه کاری است که فیلم بسازند. همه می توانند با یک ماه کلاس فشرده فیلمسازی بیاموزند/ جهان انسانی و تصویر آن مهم است به صراحت می گویم همه آدم ها با سپری کردن یک ماه وقت به صورت فشرده می توانند فیلمسازی را بیاموزند یادگیری الفبای سینما کار سختی نیست اما جهان انسانی فرد است که درست باید به تصویر کشیده شود. اینکه چه در چنته داری و دنیای پیرامونت را چگونه می بینی و آن را چگونه می توانی تصویر کنی. واگرنه فیلمسازی یک دکوپاژ ساده است با چند پلان شات و تدوین دم دستی که می توان آن را یاد گرفت. چیز پیچیده ای نیست یک ریتم و ضد ریتم و فیلمنامه که دیگر کسی نمی نویسد. بازیگران هم که همه خوب هستند فیلمنامه خوب باشد پول خوب هم بدهیم می آیندو کار می کنند. باساخت اعترافات ذهن خطرناک من فکر می کردم داستانگو می سازم/ من تلاش نمی کردم به سمت شمایل فیلم روشنفکری بروم/ سینما روشنفکری خطرناک است تمام این حواشی زودگذر است و می گذرد. من از فیلم آفریقا تا به امروز به مراتب افرادی که فیلم من را می بینند و دنبال می کنند بیشتر شدند. اما یادم هست وقتی اعترافات ذهن خطرناک من را ساختم من فکر می کردم اتفاقا فیلم داستانگو می سازم . اما مخاطبش خاص شد. آن نوع سینما، سینمای خطرناکی می توانست باشد به دلیل این که می توانست به سمت شمایل فیلم هایی که روشنفکری است،برود اما خدا شاهد است من اصلا تلاش نمی کردم یک چنین چیزی بسازم و به آن سمت فیلمسازی حرکت کنم. اعترافات جهان خاصی را دنبال می کرد اگر با شخصیت اصلی داستان نگاه کنیم همه چیز درست و به جا بود اما چقدر مخاطب جای آن قرار بدهد سخت و سنگین بود. بله . درست است. واقعیت این است که از ساختن آن فیلم لحظه ای پشیمان نیستم امیدوارم روزی برسد حرف هایی را درباره آن فیلم بزنم که دوست دارم بگویم اما هیچ وقت نگفتم. در آن مسیر فیلمسازی احساس کردم دنیایی برایم باز شد که دنیایی جدید، عجیب و غریبی است و پتانسیل سینما شدن را دارد. فکر می کردم افراد زیادی با این نگرش که در فیلم دیده می شود درگیر هستند و فکر نمی کردم درگیری ذهنی هیچ کس نباشد. احساس کردم پدیده ای به وجود آمده که زندگی همه را تحت الشعاع قرار می دهد . فکر نمی کردم خیلی از افراد درباره آن اطلاع ندارند یا حوصله اش را ندارند یا چرا باید بدانند که کجای زندگی هستند. اساسا فکر می کردم (هنوز هم فکر می کنم) هر فیلمسازی یک حدیث نفسی دارد من باید این را بدانم که چرا می خواهم فیلم بسازم . سینما صرفا جای تفریح نیست/ ذات هنر فرهنگسازی است بیش از هر چیز مخاطب به سمت سینمای کمدی گرایش دارد. جامعه شلوغی داریم . مردم درگیر گرفتاری های زندگی هستند. واقعیت این است که خنده در جامعه بسیار کم است جدیدا نگرش هایی به وجود آمده که خنده را تقویت کنند که بسیار عالی است. طبیعی است که کشور جوانی هستیم انرژی های بسیار زیادی دارند که تخلیه نمی شود تخصص من نیست که چگونه باید این تخلیه انرژی در جوان رخ بدهد. حالا این مهم است که یک خانواده که متشکل از افراد جوان است وقتی قصد دارد حالش خوب بشود به سینما می آید اما هیچ گاه درباره آن حرف نزدیم. سینما صرفا جای تفریح نیست. سینما وجود دارد که به لحاظ فرهنگسازی حرکت آهسته ای را به سمت جلو ببریم. به طور مثال رامبد جوان در برنامه خندوانه با یک شوخی شیرین کمربندها را باز یا بسته می کند این یعنی فرهنگسازی برای بستن کمربند در هنگام سوارشدن در ماشین. به ذات کار هنر فرهنگسازی است. اگر سینما با سیرک و بازیگر با دلقک اشتباه گرفته شود باید این شغل را ببوسیم و بگذاریم کنار. فیلمی که مخاطب کم دارد شکست خورده است فیلم باید پرفروش باشد هیچ شکی در آن نیست. فیلمی که مخاطب کم دارد نابود شده و شکست خورده است اما می گویم کاری که بعضی از دوستان با سلیقه و ذائقه مردم می کنند را نکنیم . باج دادن به هر دلیلی انصاف نیست برای این که باید پاسخگو باشیم. این که من پلان را باز بگذارم. 15 بازیگر نامی را جلوی دوربین بیارم تا کارهای خیلی زشت و زننده ای را جلوی دوربین انجام بدهند که باعث خندیدن تماشاچی بشود و در آخر تماشاگر بیرون سالن بگوید چقدر مزخرف بود و به آن بخندند برایم حال خوبی را به ارمغان نمی آورد و این نوع پول درآوردن و گیشه داشتن برای من خوشایند نیست. فکر می کنم وقتی یک تابلوی نقاشی کشیده می شود با هدف رساندن یک پیام یا مفهوم این کار انجام می شود. معضلات جامعه را به گونه ای روایت کنیم که روی مخاطب تاثیربگذارد مهم این است که در اثر یک مفهومی را به مخاطب ارایه دهیم اگر درباره معضلات جامعه حرف بزنیم باید به گونه ای باشد که روی مخاطب اثرگذار باشد اگر بادیدن فیلم یک خانواده به خودش نهیب بزند که بعد از جدایی فرزند ما چه شرایطی را پیدا خواهد کرد برای من فیلمساز کفایت می کند. حالا یکسری آدم بگویند فکر کردی کی هستی که این حرفها را می زنی من در پاسخ این افراد باید بگویم من یک انسانم که در مملکتم زندگی می کنم احساس دارم و حالم بد و خوب می شود و همه ما به زعم خودمان تلاش می کنیم برای بهبود جامعه با هر عقیده و ذائقه ای و با هر تربیت خانوادگی . برای ادامه مسیر فیلمسازی کاملاً حسی جلو می روید یا با برنامه پیش می روید؟ نه خیلی حسی نیست. بدون حساب و کتاب هم جلو نمی روم باید ببینم چه چیزی الان خوراک جامعه است. با ساخت فیلم کمدی مشکلی ندارم/ سطح سلیقه مردم را باید بالا برد/ در کار بعدی بیشتر حواسم به تماشاچی است حتی اگر خوراک جامعه فیلم کمدی باشد؟ من با ساخت فیلم کمدی مشکلی ندارم. من بعداز این همه سال بازیگری، برای حضور در فیلم کمدی و ایفای نقش درآن جایزه گرفتم شاید خیلی از مردم من را به عنوان یک کمدین بشناسند تا بازیگر جدی. اما معتقدم هر چیزی باید ارزش و احترامش سرجاش باشد و حفظ شود . تلاش می کنم داستان را بیشتر از این در کار بعدی جدی بگیرم و بیش از این حواسم به تماشاچی باشد. من از تلاش کردن خسته نمی شوم معتقدم باید آرام آرام سطح سلیقه مردم را بالا آورد تا رشد فرهنگی صورت می گیرد و آمار کتابخواندن مقداری بالا بیاید. آن زمان دیگر نیاز به این همه تبلیغات شعارگونه برای حفظ محیط زیست نداریم زیرا سطح فرهنگی بالا آمده است. Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
داستان چگونه نوشتن این کتاب هم خواندنی است
دیدار و گفت وگو حرف بزنم، وی این مساله را به زمانی دیگر واگذار کرد. اما با وجود گذشت چند ماه از آن تاریخ هنوز نام و یادشان در ذهنم باقی بود. بعد از تماسی دوباره و پیگیری هایی که کردم بالاخره قدم خیر خانم مرا به عنوان یک دوست در خانه خود پذیرفت و اولین دیدارمان رخ داد. اولین دیدارتان چه زمانی شکل گرفت و چه خاطره ای را در بر داشت؟ اردیبهشت ماه سال 1388 برای اولین بار با یک جعبه شیرینی ...
فرهنگ در رسانه
... اعتماد/گفت وگو با مرجان اشرفی زاده آبجی ، فیلمی مادرانه است نه فمینیستی زهر عزپور/ فیلم آبجی نخستین فیلم بلند مرجان اشرفی زاده است. فیلمنامه آن به صورت مشترک توسط او، ناهید طباطبایی و علی اصغری نوشته شده و با تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی متقاضی حضور در سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر شد. گلاب آدینه، معصومه قاسمی پور، پانته آ پناهی ها، حمیدرضا آذرنگ، شیرین یزدان بخش و ...
امید به پایان گرسنگی
...،نگار گرامی در گفت وگو با روزنامه اعتماد، روایت می کند که چگونه پای دفتر برنامه جهانی غذا به ایران باز شد و در این سال ها چگونه در بحران های طبیعی و حل مسائل مربوط به پناهندگان در کنار دولت قرار گرفته است. تا روزی که بحران های خواسته و ناخواسته ادامه داشته باشد و گرسنگی یکی از مسائل پیش روی آدم ها باشد، این دفتر قرار است به کار خود ادامه دهد، همین است که گرامی آرزو می کند که با به صفر رسیدن ...
دستاوردهای سفر به ارمنستان
مردمان ما، قوام بخش دوستی ها و تداوم بخش مراودات و همکاری ها بوده و خواهد بود. تاثیر و تاثرات متقابل فرهنگی ما و شما، با منشاء گرفتن از سرچشمه های دیرین قومی، زبانی و اجتماعی فوق الذکر، در عرصه های ادبیات و هنر، به ویژه در دوران معاصر، جلوه ای دیگر یافته است که شواهد بسیاری را می توان بر آن برشمرد. شعر پارسی چنان کام شاعران و خردورزان شما را شیرین ساخته است که حتی خود را به لقب شیراز ...
اسلام چگونه به بنگلادش وارد شد
. بزرگان این منطقه ادعا می کنند که مسجد گم شده توسط یکی از اصحاب پیامبر(ص) بنام ابووقاص ساخته شده است. مرقد او در شهر کوانگتای چین واقع شده است. به هر روی، اسلام در شبه قاره هند، از جمله در بنگلادش، در ادوار مختلف، توسط مبلغان و صوفیانی که از حمایت سلاطین غزنوی، غوریان و مغول ها برخوردار بودند، گسترش یافته است. *نقش صوفیان در منطقه در زمینه گسترش اسلام در شبه قاره هند ...
نمرود در ادبیات فارسی
بیاوردند ایشان را می پروردند تا هریک چندان شد که اشتر بختی. [آنگاه] سه روز طعام ازیشان بازگرفتند تا بغایت گرسنه شدند آنگه تابوت بر پشت ایشان استوار ببستند و چهار تیر بر کنارهای آن بپای کردند و گوشت بر سر آن تیرها بستند و خود با غلامان در آن تابوت نشست و تیرو کمان در آن جا نهاد آهنگ سوی آسمان کرد برمی شد تا سه شبانروز، چون یک شبانروز بررفت نمرود مر غلام را گفت: بر نگر تا جهان را چگونه بینی. فرونگریست ...
ابراهیم و اضطراب
بود از این پس دیگر طلب نمی شود. در وهله ی اول پیوندهای موجود میان این دو پارادوکس یعنی تعلیق اخلاق و ایمان را مشاهده می کنیم: ابراهیم همچون گذشته پسرش را دوست دارد و حتی در حین عمل قربانی او را باز هم بیش تر دوست دارد؛ خدا می خواهد و نمی خواهد؛ استثنایی که ابراهیم باشد، به وسیله ی استثنایی بازهم عالی تر توجیه و تصدیق شود. با این همه آیا هر دو پارادوکس در یک جهت حرکت می کنند؟ آیا پارادوکس جدیدی وجود ...
بینی پینوکیوی جامعه ایرانی را چه کسی جراحی می کند؟
بهترین زینت برای انسان می داند، هر چند بی توجه هم به ظاهر مؤمن نیست و چنانچه در سیره پیامبر اکرم(ص) می بینیم ایشان همیشه با ظاهری آراسته در انظار ظاهر می شدند و توجه ویژه ای به عطر خوش داشتند. خداوند در آیه 4 سوره تین در خلقت انسان می گوید: َقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ: براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم یا در آیه 64 سوره غافر؛ اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ...
روزنامه های دوشنبه
سال 96 کاندیدا خواهید شد یا نه؟ گفت: ان شاءالله سال 96 همه همدیگر را خواهیم دید. با توجه به فعالیت انتخاباتی شدیدی که حامیان احمدی نژاد به ویژه در فضای رسانه ای و به خصوص بعد از شکست اصولگرایان در دو انتخابات 92 و 94 آغاز کرده اند، از این سخن رئیس دولت های نهم و دهم که طبق روال معمول وی در ایام پس از ریاست جمهوری با چاشنی طنز همراه بوده است، برداشت می شود که این حرف تاییدی بر بازگشت او خواهد بود ...
غول های خودروساز جهان چگونه غول شدند
که به تولیدکننده ها اجازه می داد هزینه تولید را پایین بیاورند. او همچنین برای اولین بار توانست تکنولوژی موتورهای درون سوز را توسعه دهد. بیوک شرکتش را در 1906 به جی .ام. فروخت، و بعد از آن با وجود تلاش های زیادی که در صنعت خودرو انجام داد، در نهایت سختی و ورشکستگی در حالی که تنها به عنوان معلم تجارت در یک کالج در میشیگان کار می کرد به دلیل بیماری سرطان درگذشت. هنری فورد (Henry ...
واژه ی غضب (خشم) در قرآن
در اعضای آن بیماری و ضعف، ضعف اعصاب، مانع خوردن و آشامیدن و استراحت و خواب می گردد. اگر بر انسان غالب شود اسرار وی را فاش و امور نهانی در اعماق نفسش را به رسوایی می کشاند و وی را عریان ساخته، مایه ی تمسخر دیگران و ضربه های دشمنان قرار می گیرد که در پی فرصتهای مناسبند. لذا می گویند: اگر می خواهی حقیقت انسانی را بدون پرده و مانعی بشناسی، او را خشمگین ساز. این کلام شرح سخن امام صادق (علیه السلام) است ...
واژه ی غیبت در قرآن
سرویس اندیشه جوان ایرانی به نقل از راسخون ؛ بخش مقالات دینی: نویسنده: صالح عضیمه مترجم: سید حسین حسینی غیبت از امور زشتی است که شایسته ی شخصی عاقل و رشید و خردمند نیست که به آن دست یازد و یا سبب آن گردد، و اجازه نمی دهد که در حضور او رخ دهد و بر گوشش طنین انداز شود. غیبت شری است که از زبانها جرقه می زند و قلبها را می سوزاند و روابط بین انسانها را تباه ساخته، کینه و ...
آیا آشناپنداری از عالم ذر نشأت می گیرد؟
...: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می دهیم. ( اما چرا خداوند چنین پیمانی گرفت؟) برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این توحید بی خبر بودیم. وی افزود: خداوند در قرآن کریم به روشنی بیان می کند که چگونه ذریه آدم ابوالبشر را ظاهر ساخته و چگونه از آن ها پیمان گرفته که خداوندی جز او نیست و او تنها آفریننده جهان و هستی است، بنابراین این میثاق ودیعه ای فطری است که تا روز ...