سایر منابع:
سایر خبرها
فاطمه هاشمی: دو ناشناس به من گفتند می خواهند پدرت را بکشند
حادثه 24- فاطمه هاشمی رفسنجانی دختر ارشد آیت الله هاشمی در گفت وگو با روزنامه اعتماد گفته است در آبان ماه یعنی دو ماه قبل از فوت بابا، دو نفر آقا به دانشگاه آمدند که من آنها را نمی شناختم. من بین کلاس ها که یک ربع زمان بود، بیرون نمی آمدم و با بچه ها صحبت می کردم. گفتند این دو فرد آمده اند و در دفتر منتظر من هستند. هیچ وقت ملاقاتی نداشتم. بالاخره رفتم و دیدم دو نفر آقا با سن حدود 60 سال و موهای ...
حکایت های غضنفر و ربابه
صدای زرند – محمد اسلامی: قسمت سوم- کارتِ بانکی ربابه هراسان اومد خونه و به غضنفر که مشغول جمع کردن برگهای خشک درخت توت بود گفت: هوی غضنفر؛ را می بری شطو شده؟ غضنفر گفت: زن دواسر رفتی سرکوچه با اخبار بی بی سی اومدی؟ ربابه گفت: نه. اینبار راس راستی هست. میگن شعبون گفته میخاد به اهالی روستا پول بده و گفته شماره کارت بانکی شون بنویسن رو کپی شناسنامه و ببرن تحویلش بدن ...
رمان آناهیتا باران کن
ناگهان باز شد. سیخ نشستم. کوثر با نگاه پر نخوتش داخل شد. _بابا میگه بیا دارن میرن _برو... میام بلند شدم و روسری را روی موهایم انداختم. نگاهی به چادر کردم. توی دلم گفتم: من باید خودم باشم حرکت کردم و از اتاق بیرون زدم. همه ایستاده بودند نزدیک در خروج. با آمدنم نگاه ها چرخید سمت من. لبخند کج و کوله ای روی لب نشاندم. مرضیه خانم با دیدنم پوزخندی زد. نگاهش شبیه ...
واکنش فاطمه هاشمی به ادعای برج سازی فرزندان آیت الله هاشمی/شمخانی گفت دیگر نمی توانم پیگیر علت فوت هاشمی ...
و از زمانی که گرایشات آنها مارکسیستی شد، ایشان هم کمک هایش را قطع کرد. از همان زمان مجاهدین از آقای هاشمی عصبانی بودند. قبل از انقلاب، ما مدرسه رفاه می رفتیم و بیشتر هم بچه های مجاهدین خلق بودند. آن زمان خانه ما استخر داشت؛ یادم هست که هم شاگردی ها می آمدند خانه ما و از استخر استفاده هم می کردند و بعد به ما می گفتند شما فئودال هستید! خب اگر فئودال هستیم چرا اینجا می آیید؟! منظور اینکه از آن زمان ...
قرائتی: زنم می گوید شوهر خوبی نیستی!
انجام دهیم. مدیر بازنشسته مدرسه ای را که از آشنایانمان بود برای داوری انتخاب کردیم و او به من گفت: تو طلبه شو! . آقای جلالی که با آیت الله طالقانی برنامه قرآن در صحنه را داشتند، آمد و گفت: شما آقای قرائتی هستید؟ گفتم: بله . پرسیدند: می خواهید چه کار کنید؟ گفتم: من را آقای مطهری فرستاده است. گفتند: اینجا، جای هنر است. گفتم: شاید من هم هنرمند باشم. گفتند: می توانی بخندانی؟ گفتم: حسابی ...
بی خبری از دو دختربچه اهل ارومیه، 15ماهه شد
دارم و نه بدهکار و طلبکار کسی هستم؛ جز نماز و روزه به خدا، به هیچ کس هیچ بدهی ندارم. یک بار عکس رها را دستم گرفته بودم و با او حرف می زدم و می گفتم بابا، حداقل به خوابم بیایید و بگویید کجا هستید. وقتی خوابیدم، رها به خوابم آمد و گفت بابا ما در یک ساختمان چهار طبقه و درطبقه چهارم هستیم. ازآن موقع، چشمم درجست و جوی دخترانم به ساختمان های چهار طبقه است. یا گاهی درخواب می بینم که بچه ها کنارم راه می روند ...
بی تابی هایمان را با عشق به حاج قاسم تسلی می دهیم
برادرم گفتم من طاقت ندارم، به کرمان می آیم. حدود ساعت پنج بود که با گوشی حسین تماس گرفتم، همکارش جواب داد. قسمش دادم و حال نغمه را پرسیدم و گفت ان شاء الله که حال شان خوب است، ما داریم دنبال شان می گردیم. این را که شنیدم از بم به سمت کرمان راهی شدم و مستقیم بیمارستان افضلی پور رفتم. سرگشته و حیران میان تصاویر شهدا در این میان امیرعلی خواهرزاده ام که در بیمارستان باهنر بستری ...
ایده تخته سیاه قرائتی از کجا آمد؟!
را رحمت کند. یک بار به من گفت: محسن! غصه می خوری که پسر نداری و بچه هایت همه دخترند؟ گفتم: نه . گفت: اگر بچه هایت پسر بودند، توفیق تبلیغ پیدا نمی کردی. خدا به تو دختر داد تا مسئولیت شان بر دوش مادر باشد و تو تبلیغ کنی. اگرچه خدا به من در کلاس داری لطف کرده تا الگو باشم اما در همسرداری و همسایه داری الگو نیستم و خیلی ضعیفم. شما همیشه دغدغه بعضی از مسائل مثل اقامه نماز و زکات را داشته ...
برج سازی فرزندان آیت الله رفسنجانی در تهران؟ + ماجرا چیست؟
.... قبل از انقلاب، ما مدرسه رفاه می رفتیم و بیشتر هم بچه های مجاهدین خلق بودند. آن زمان خانه ما استخر داشت؛ یادم هست که هم شاگردی ها می آمدند خانه ما و از استخر استفاده هم می کردند و بعد به ما می گفتند شما فئودال هستید! خب اگر فئودال هستیم چرا اینجا می آیید؟! منظور اینکه از آن زمان شروع شده بود. بعد از انقلاب مجاهدین خلق و گروه ها در دانشگاه ها بودند و همین شایعات را دامن می زدند. بعد هم مجله ...
در اجلاس رسانه ای تهران انجام شد؛ تجلیل از صبر و مقاومت خانواده 8شهید سلطانی نژاد از شهدای کرمان
خودم به خاک می سپردم به یاد حضرت زینب(سلام الله علیها) افتادم اگر چه خیلی سخت بود اما گفتم؛ ما رایت الا جمیلا. مصیب سلطانی نژاد از دیگر بازماندگان شهدای این خانواده انقلابی کرمانی گفت: ما پای اسلام و ولایت فقیه هستیم و در مسیر شهید حاج قاسم سلیمانی که همشهری ما نیز بود استوار هستیم و راه او را ادامه می دهیم. ...
در شهادت فرزندم دو رکعت نماز شکر خواندم/ شهادت بهای انقلابی بودن و ماندن است
شما در صف مادران شهدا قرار بگیرید تا کربلا بروید و من گفتم که مادر شهید نیستم؛ حاج علی امد و به من تاکید که که به آنها بپیوندم. صبح که بیدار شدم گفتم حاج علی شهید می شود و خودش خبر شهادتش را به من داد. وی خاطرنشان کرد: از حاج علی هرچه بگویم کم گفته ام ولی هدفم از اینکه این بخش از خانه را به تصاویر شهدا آراسته ام این است که بتوانم نفسم و جسمم را در راه شهدا و انقلاب به حرکت درآورم و خدا را ...
روایت دست اول یک فرمانده اطلاعات از 11 سال همراهی با حاج قاسم
لازم می دانیم که در این گفتگو بنا بر مسائل امنیتی، از درج تصویر و نام مصاحبه شونده خودداری و تنها به قید نام جهادی این فرمانده، یعنی حاج یونس اشاره شده است. حاج یونس از جمله اولین فرماندهان نیروی قدس بود که از آغاز تا پایان بحران سوریه به همراه شهید سلیمانی در این کشور حضور داشت. اولین ملاقات روی دکل دیده بانی در هور *بسم الله الرحمن الرحیم؛ سلام عرض می کنیم خدمت شما ...
سخت ترین لحظات سردار سلیمانی در سوریه چه بود؟
شما خودتان این تفاوت را دیده بودید؛ برداشت شما از شخصیت ایشان در آن سال ها چطور بود؟ من برداشت خودم را می گویم. معتقدم افرادی مثل حاج همت یا حاج علی فضلی و دیگران چون فرمانده یگان تهران یعنی پایتخت بودند طبیعتاً بیشتر اسمشان شنیده می شد اما فرماندهان یگان ها همگی تقریباً در یک سطح قرار داشتند و شاید برخی مثل حاج قاسم در میدان رزم از دیگران معروف تر هم بودند. اساساً یکی از امتیازات جنگ ما که ...
در رسانه| زندگی های متفاوت، همسایه های همدل
می گوید: خیلی وقت ها در محوطه یا در راهروهای بلوک حواسمان به دیگران هست تا متوجه عبور ماشین ها یا وسایلی که سر راهشان هست باشند . وقتی صحبت از مسئولیت پذیری می شود، می گوید: در مدرسه هم به ما که والدین معلول داریم، می گویند که مسئولیت پذیر هستیم . اینجا همه بچه ها حواس جمع هستند. ما خیلی اجتماعی هستیم؛ چون تماس های تلفنی مامان و بابا را ما جواب می دهیم. با مدیر و کارفرمایشان ما ارتباط می ...
سرمربی جنجالی لیگ یک: از هیچکس خط نگرفتم
سرمربی شدم و با همان نفرات و بازیکنان وارد بازی ها شدم. ما 18 هفته از نظر فوتبال، عملکرد و کنترل حواشی بهترین شرایط را داشتیم و توانستیم به نحو احسن تیم را جمع کنیم. هر چند اگر اسپانسر و شرایط مالی بهتری داشتیم و می توانستیم شرایط بهتری را برای بازیکنان رقم بزنیم و در چند پست هم تقویت کنیم، می توانستیم در بین 3-4 تیم اول قرار بگیریم. حتی اگر سه امتیاز کسرشده به ما اضافه می شد، در رتبه هفتم جدول ...
عفت مرعشی با ویلچر آمد، یاسر با تاخیر رسید /ظریف مریض بود، دست نداد /خوش و بش خاتمی با رقیب دیروز /بازار ...
رفسنجانی با ولیچر وارد سالن شد و در ردیف نخست - سمت بانوان قرار گرفت. همین که جای خود را یافت به مُرور شخصیت هایی که در مراسم حضور یافته بودند به سمتش رفتند و با او سلام و احوال پرسی کردند. حمید میرزاده ، یدالله طاهرنژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و سید محمد حسین عادلی رئیس اسبق بانک مرکزی از جمله این افراد بودند. *ساعت 10:03 دقیقه: یاسر هاشمی رفسنجانی فرزند کوچک آیت الله هاشمی به ...
ارتباط بین جوانان با مساجد را تقویت کنیم
وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُون ، یعنی (آنچه را از این کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهای زشت، و کارهای ناپسند باز می دارد؛ و همانا ذکر خدا بزرگ تر است، و خدا آنچه را انجام می دهید، می داند). اگر نماز در جامعه ای اقامه شود اختلاس، دزدی و بی رحمی نیست امام جمعه قزوین اظهار کرد: اگر نماز در جامعه ای اقامه شود ...
برنامه ها و فعالیت های متنوع فرهنگی و ترویجی با محوریت کتاب در استان تهران برگزار شد
، مسئول کتابخانه عمومی شیخ کلینی برای کودکان بخش کودک قصه گویی شد و خوانش این کتاب مورد توجه اعضا قرار گرفت. گفتنی است مجموعه کتاب های قصه هایی از بانو فاطمه (س) در سال1395 برای بار اول چاپ شده و با موضوع زندگینامه حضرت فاطمه (س)، دارای 15 صفحه است. مسابقه حفظ صلوات فاطمیه همزمان با ایام ولادت بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کتابخانه مشارکتی چهارده معصوم پاکدشت ...
برنامه های متنوع فرهنگی کتاب محور ویژه کودکان و بزرگسالان
جوانان و نسل امروزی ماست. وی به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)، در ادامه بیان کرد: حضرت زهرا سلام الله علیهم اسوه حیا، عفت، ساده زیستی و مهربانی بود و از ایشان به عنوان نمونه کامل حجاب اسلامی یاد کردند و محاسن حجاب را برای کودکان بازگو و نهادینه کرد. نشست معرفی و جمع خوانی کتاب در مدرسه دخترانه شیده قرچک به همت لیلا شهرکی مسئول کتابخانه عمومی ولایت و به مناسبت ...
تراژدی مرگ
...: چقدر دل شون می خواست بچه منو ببینن. آخه کی دلش اومد اونا رو بکشه؟ سرگرد گفت: با کسی اختلاف نداشتن یا این که کسی تهدیدشون کرده باشه؟ رعنا گفت: نه. این قدر خوب و مهربون بودن که با کسی دشمنی نداشتن. سرگرد رو به اشکان کرد و گفت: شما چطور؟ آخرین بار چه زمانی با خانواده همسرتون تماس داشتین؟ اشکان گفت: من جمعه دیده بودم شون. سرگرد گفت: راستی چرا به ما نگفتین که همسرتون ...
قرآن، هیئت پدر، عشق، پسر و مادران عباس ها
به گزارش گروه دین خبرگزاری تسنیم ، زهره یزدان پناه نویسنده که به هیئت پدر، عشق، پسر دعوت شده بوده است، حضورش در این هیئت را چنین روایت می کند: بهم گفته بودند: هیئتی است پدر و پسری گفته بودند: هیئت نوجوانان است اسمش را هم گفتند. اسم قشنگی داشت.: پدر، عشق، پسر . گفتند: از بچه های دوره های قرآن اند که خانۀ هر کدامشان هم، گوشه ای از تهران است که قرار و دیدارشان، همان جلسات قرآن است؛ کلاس ...
اولین گفتگوی رسانه ای حسن آقامیری / از ماجرای سربازی و دادگاهی شدن تا حاشیه های گفتگو با احلام و ارتباط ...
دیرتر وارد می کنید یک جامعه را نابود می کنید. شما یک قانون اشتباه می گذارید یکی از تحصیل جا می ماند. می خواهم برات شاهد مثالش را بگویم. یک جایی یک آقایی می خواست سرمایه گذاری سنگینی در حوزه غذا و آشپزخانه بکند. پیرمردی هم هست که با من دوست است. به من زنگ زد و گفت می آیی برویم فلان جا؛ یک شهری. یک آشپزخانه صنعتی است که می خواهیم برویم آنجا را ببینیم. گفتم برای چی می خواهی بروی حاج آقا؟ گفت مثلا یک عددی ...
می گفتند ایران سرزمین کفر است!
هستی چطور از دیدن این فیلم ها نمی ترسیدی؟ مدینه: داعش از نظر اعتقادی، روی فکر آدم ها کار می کنه. اینقدر درباره خدا و گناه و ثواب و اجرای حدود الهی حرف می زنه که کسی از اجرای حکم بدش نمی آد. من لذت می بردم وقتی این کلیپ ها رو می دیدم! بازجو: شما که این کارها رو می پسندی و خوشحال بودی، چرا از داعش بدت می اومد؟ مدینه: از دروغ هاش. ظاهرا حکم خدا بود، ولی در باطن دلخواه خودشون رو انجام ...
حاج حسین ؛ سردار شهیدی که رشادتش بدون مرز بود
، بچه های زیادی شهید شدند، یک جایی بود که حاج حسین شهدا را آنجا می برد، داخل سنگر وضو گرفت و نماز خواند و بعد یک جعبه مهمات برداشت و برای رزمندگان برد، به او گفتم آتش دشمن زیاد است، شهید می شوی، گفت : اشکال ندارد، باید این مهمات را به نیروها برسانم و بعد از ساعتی متوجه شدیم او شهید شده است. بخشی از وصیت نامه شهید والامقام سردار شهید حسین کیانی : سلام به مادر مهربانم، مادری که ...
روایتی از دیدار مردم قم با رهبری/ آخرین نفری که به حسینیه وارد شد
...! نمی دانم اثرِ بسم الله بود؟ ژستم؟ رسانه یا مهربانی متصدی! دستش را از چارچوب در برداشت و گفت: زود برو تو! آن قدر زود رفتم که نفهمیدم چطور پشت سرم در بسته شد و من شدم آخرین نفری که به حسینیه وارد شد. ناچاراً و به پیشنهاد خانمی که روی صندلی نشسته بود همان آخرهای حسینیه نشستم. یعنی اولش گفتم باید بروم جلو چون می خواهم مطلب بنویسم. زن که چهرۀ مهربانی داشت اما شبیه معلم های باتجربه بود ...
به بچه ها درست زندگی کردن را یاد بدهید
ن یک نفر به عنوان مبلغ و روحانی برای خواندن نماز و روضه به روستایمان می آمد. حدود بیست و هشت سال، ما هرسال پذیرای یک روحانی بودیم. یک روز ماه رمضان که زمستان هم بود، این حاج آقا رفت تا غسل شب قدر را به جا بیاورد، دوشش را گرفت و خواست به مسجد برود، هوا سرد بود و باد شدیدی هم می وزید و خودش هم که مسن بود، می ترسید سرما بخورد. نزدیک بخاری آمد تا خودش را خشک کند ولی خشک نمی شد، عجله داشت ...
یاد کرد ی ازخانواده سادات شهیدان سجادیان/تجلی شعاعی از عاشورا در ایران قرن 14
بروید ؛ چرا که اسلام برای پایداری به خون و جان شما نیازمند است. هیچ وقت نمی گفت به جبهه نروید بلکه می گفت: شیری که خوردید حلالتان باشد و مراقب خودتان باشید. این ساعت مقدس وقتی که دشمنان حدود 200-300 نفر را به شهادت رساندند، همه برادران سجادیان به روستایشان رفته بودند. بعد از اقامه نماز جماعت (نماز مغرب) به امامت پدرشان حاج حمزه، بین نماز مغرب و عشاء، پدر رو به فرزندان کرد و گفت: بسم ...
3 روایت تازه از انفجار تروریستی کرمان کربلا را به چشم خود دیدیم
دیگری کمک خواستم اما آنها هم گفتند که او نبض ندارد. ، باز هم سی پی آر انجام دادیم اما جواب نداد، تمام کرده بود، در حال انتقال مجروحان بودیم که دومین انفجار هم اتفاق افتاد. او می گوید: وقتی یکی وارد هلال احمر می شود اول برایش انسانیت و ازخودگذشتگی مهم است، اگر قرار بود از جان خودمان محافظت کنیم اصلاً وارد این کار نمی شدیم. او ادامه می دهد: بعد از انفجار اول پدرم تماس گرفت و حال من و خواهرم را ...
اگر مسئولین خالصانه خدمت نکنند در آتش قهر الهی خواهندسوخت!
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم اگر مسئولین خالصانه خدمت نکنند در آتش قهر الهی خواهندسوخت! اگر می خواهی به مقام لقا و فنا برسی، اولین چیزی را که باید سرلوحه زندگی قرار دهی این است که به همه کارهایت رنگ خلوص بدهی. صبغة الله، و من احسن من الله صبغة. سلام برشما که صبورو مقاومید،صبحتان بخیر دل وجان معطر کنیدبذکرصلوات اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ...