می خواستم فضانورد شوم، دزد شدم
سایر منابع:
سایر خبرها
عشق مدل فیلم هندی ثریا به مرد دو آتیشه بیچاره اش کرد ! / شیطان من را به بیابان برد !
و به طورپنهانی باآن جوان راننده ارتباط برقرارکردم و سپس باهم کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم که حامد دست بزن دارد و با هربهانه کوچکی مرا کتک می زد. با وجود این چاره ای جز سوختن و ساختن نداشتم چرا که وضعیت اقتصادی خانواده ام بسیار ضعیف بود و نمی توانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم. این درحالی بود که حامد شب ها نیز دیر به خانه می آمد و درگیر مواد افیونی شده بود. حالا دیگر نه تنها هیچ گونه ...
بازیگر نون خ : چند بار تا مرز خفگی رفتم
بازیگر سریال نون خ با اشاره به سختی های سکانس غار و کولبری گفت: شرایط بخش کولبری خیلی سخت بود و خیلی ها آسیب جدی دیدند. من خودم دچار بیماری ویروسی سختی شدم و از روز اول تصویربرداری تا روز آخر مریض بودم، در غار اکسیژن کم داشتیم و تنفس سخت بود، چند بار تا مرز خفگی رفتم. صهبا شرافتی درباره بازی اش در فصل پنجم این سریال عنوان کرد: رانندگی مینی بوس در این سریال برای من خیلی چالش برانگیز بود ...
شیدا یوسفی بازیگر زودیاک : دوستداران قصه های واقعی رئالیتی شوها را می بینند
صورت حرفه ای دنبال می کند. حضور او در فصل دوم گیم شوی زودیاک بهانه ای شد تا با او به گفت وگو بپردازیم. چه شد در گیم شوها حضور پیدا کردید؟ این روزها بازی مورد علاقه ام مافیاست. نخستین باری که بازی در شب های مافیا را تجربه کردم، شرکت کنندگان برنامه فقط خانم ها بودند که با یک ماه تمرین، بازی را یاد گرفتم. از آن زمان هم در همه مسابقات مافیا حاضر بودم. از سری اول زودیاک به بعد هم ...
چگونه از رمادی به ایران رسیدم
مسعود دریاباری، عضو نجات یافته از فرقه رجوی در روایتی نوشت: بعد از دیدن صحنه های جنایات سازمان مجاهدین در عملیات مروارید، مصمم شدم که هر طور شده از این سازمان جدا شوم. مدام صحنه های به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه کرد در ذهنم مرور می شد و با خود می اندیشیدم که جای من واقعاً در این سازمان نیست. من برای عقیده ای متفاوت و برای آزادی به سازمان پیوسته بودم، مفاهیمی که هیچ رده پایی از آن ها ...
تارتار: گفته بودم باید به همه چیز بدبین باشیم
سرمربی تیم فوتبال ملوان گفت: امشب واقعا روی بازی مسلط بودیم و هوادار کاملا تدافعی بازی کرد. به گزارش ایسنا، مهدی تارتار، سرمربی تیم فوتبال ملوان در نشست خبری بعد از بازی با هوادار اظهار کرد: از هواداران تیمم عذرخواهی می کنم. دوست داشتم برنده بازی باشیم. تساوی اصلاً راضی کننده نیست و ما باید از موقعیت هایمان استفاده می کردیم و برنده می شدیم. از نظر فنی غافلگیر شدیم و خیلی زود گل خوردیم ...
نمایشگاه کتاب 1402 و کتاب هایی که مخاطبان بیشتر دوست شان داشتند
، می بینم من با عشق تو به خدا نزدیک تر می شوم. اما این عشق، آزمون سختی هم بود. یک دفعه از دهانم پرید و گفتم: چون دوستت دارم. این اولین باری بود که این حرف را می زدم. دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و های های گریه کرد. خودم هم حالم بد شد. رفتم آشپزخانه و نشستم گوشه ای و زارزار گریه کردم. کمی بعد لنگان لنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانه ام. گفت: یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم قدم جان. حالا ...
بانوی طلایی دوومیدانی: امیدوارم به مسابقات جوانان جهان اعزام شوم
از چین تایپه و هند بودند. دو سال گذشته طلای نوجوانان آسیا را در کویت کسب کردم و پارسال در جوانان آسیا به نقره رسیدم و دوست داشتم به طلا برسم و در مسابقات داخل سالن آسیا در تهران نیز دو نقره در 400 متر بامانع و 4 در 400 متر کسب کردم. رکورددار دوی 400 متر بامانع ایران عنوان کرد: در سال گذشته در انتخابی تیم ملی و نیز داخل سالن آسیا (تهران)، تجربه خوبی به دست آوردم. زیرا تاکنون تجربه اینکه ...
ردیابی فوری گوشی گمشده یا سرقتی: جامع ترین روش
...> سامانه همیاب24 با بهره گیری از روش های مختلف ردیابی، جامع ترین و مقرون به صرفه ترین روش برای ردیابی فوری گوشی گمشده یا سرقتی شما است. این سامانه تحت حمایت قوه قضاییه و مورد تایید مراجع قانونی است بنابراین با خیالی راحت گوشی تان را در سامانه ثبت نمایید زیرا بعد از ردیابی به دلیل قانونی بودن همیاب، با مشکل رو به رو نخواهید شد. مزایای استفاده از همیاب24 : ردیابی 24 ...
اجرای حکم قصاص مردی که پسرعمویش را به بهانه طلسم کشت
او بود تیم جنایی در اقدام به تحقیق از همسر و دختر مقتول پرداخت. آنها که از این ماجرا وحشت کرده بودند گفتند که قاتل قصد داشته جان آن دو نفر را هم بگیرد. همسر مقتول گفت: قاتل حوالی ظهر از شهرستان به خانه ما آمد. او معتاد به مواد مخدر است و وقتی وارد خانه شد شروع کرد به بحث کردن با همسرم. او رفتار عجیبی داشت و مدام به شوهرم می گفت چرا او را طلسم کرده است. بعد از داخل کیفش ...
اولین جلسه بازپرسی متهمی که همسرش را با 24 ضربه کارد کشته بود، برگزار شد
تصور کنید که کدام جشن تولد ساعت چهار صبح برگزار می شود. او این اواخر خیلی تغییر کرده بود و مدام فحش می داد، البته من هم گاهی فحش می دادم، اما این به خاطر رفتار و توهین های او بود وگرنه من جلو دخترم هیچ وقت حرف بد نمی زنم. متهم در پاسخ به اینکه چرا به سراغ خانه پدرت رفتی، مدعی شد که می خواستم از پدرم حلالیت بگیرم، چون او از اول با این ازدواج مخالف بود، اما چون سه صبح بود و می دانستم پدر و مادر پیرم خواب هستند، منتظر بودم تا صبح شود که دستگیر شدم. بعد هم می خواستم خودم را با تیغ بکشم. ...
جلوگیری از پاشیدن روغن روی گاز با چند ترفند آسان
اگر دوست دارید هنگام آشپزی و سرخ کردن غذا، محیط آشپزخانه تمیز باقی بماند و چرب نشود، این مطلب را از دست ندهید. راه های جلوگیری از پاشیدن روغن در اطراف گاز غذا های سرخ کرده همیشه طعم و مزه لذیذی دارند، اما گاهی اوقات تمیز کردن آشپزخانه بعد از سرخ کردن یک غذای خوشمزه می تواند بسیار وقت گیر باشد؛ بر خلاف تصور بسیاری از ما راه های زیادی وجود دارد که با استفاده از آن ها می توانید ...
آقازاده واقعی
زده شدم و خیلی خوشحال شدم و شاید کسی به اندازه من خوشحال نشده بود و از سپاه پاسداران تشکر می کنم و واقعا خسته نباشند چون خیلی برای امنیت و اقتدار کشور زحمت می کشند. واقعا بعد از شهادت پدرم این قدر خوشحال نشده بودم و از اینکه اسرائیل ضربه خورد از ته دل بسیار خوشحال هستم و همچنین خوشحالم که کودکان فلسطینی حداقل یک شب بدون ترسیدن از حمله رژیم صهیونیستی با آرامش خوابیدند. خیلی خوشحال شدم که ایران پاسخ ...
مصائب کودکان سرراهی
پیش خودم. حالا مادرش با او زندگی می کند. گذشته اش کم کم دارد در مهی غلیظ فرو می رود، همچون نامادری اش که در سن 50 سالگی از دنیا رفت و ناپدری اش که بی خبر از دنیا رفت. ناپدری که از روی ترس واقعیت را درباره اش نگفت: بعد ها چندین بار پنهانی پیشش رفتم. در بازار تبریز زرگری داشت. بار اول راهم نداد. گفت که تو به من نامردی کردی. دلش شکسته بود، ولی آن قدر پیشش رفتم که بالاخره مرا پذیرفت. او مردی مهربان بود. مه مدام غلیظ و غلیظ تر می شود و گذشته را می بلعد. مهدیه در آستانه آینده ایستاده است و نگرانی هم شیرخوارگاهی اش دست از سرش بر نمی دارد. آیا مسوولان صدایش را می شنوند؟ ...
راز قتلی که بعد ده سال فاش شد
اداره دهم منتقل شد. سعید پس از حضور در اداره دهم با معرفی آیت به عنوان قاتل پیرزن در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: فردی به نام محمود در منطقه بی سیم تهران در کار خرید و فروش موادمخدر بود و من هم کنار او خرده فروشی می کردم تا اینکه من دستگیر شدم. پس از آزاد شدن از زندان پیش محمود رفتم اما او گفت: اینجا نیا . بعد از آن ماجرا، من با آیت صحبت کردم. هر دو نفر می دانستیم که محمود مواد را در ...
تنها گریه کن
، دور هم می گذشت. نوعروس بودم، ولی مستقل. چند ماه اول، پخت و پزم از مادرشوهرم جدا بود. خودم خواستم و سفره یکی شدیم. گفتم: دو نفر ماییم، دو نفر شما، آن هم توی یک خانه. چرا دوتا سفره پهن کنیم؟ عروس 10 ماهه بودم که دخترم به دنیا آمد. پدرشوهرم، اولْ بزرگ خانواده خودش بود، بعد فامیل. بزرگ تری اش هم فقط به سن وسال و ریش سفیدش نبود؛ آن قدر دلسوز و مهربان بود که خودش و حرفش روی چشم مان جا داشت. اسم بچه را ...
گزارش میدانی اعتماد از اکران فیلم مست عشق
و گفت: دیشب یکی از این پردیس های سینمایی بودم، مست عشق رو دیدم ، خیلی شلوغ بود، مردم واقعا استقبال کرده بودن از فیلم، از او پرسیدم: کیفیت فیلم چطور بود؟ گفت بدم نیومد ولی خانوادم دوست داشتن، اصلا خانواده گفتن فیلم خوبیه و من ترغیب شدم برم ببینم. همکارم صحبتش را تکمیل کرد و گفت: فیلم بدی نیست ولی واقعا سالن سینما شلوغ بود، ولی برای فیلم های دیگه که سینما می رفتم این میزان شلوغی نبود. ...
طرز تهیه لازانیا با کرپ و سس بشامل | درست کردن یک لازنیا با سسبشامل خوشمزه
به گزارش شمانیوز : لازانیا با کرپ یکی از روش های بسیار ساده و راحت و فوری برای تهیه لازانیا می باشد که دیگر نیازی به ورق لازانیا ندارید و می توانید با یک خمیر ساده کرپ تهیه کنید و مواد لازانیا را وسط کرپ قرار دهید و بپزید. این روش برای کسانی که دوست دارند یک لازانیا نرم و راحت داشته باشند گزینه خوبی می باشد و شما می توانید مواد میانی لازانیا را به دلخواه خود تغییر دهید و از مواد گوشتی یا مرغی ...
ناامیدی پزشکان از پرونده پزشکی آقامسعود!
... در خانه آرام و قرار ندارم. مرتب با فرشته در تماس هستم. فرشته از نامرتب بودن اتاق های بیمارستان می گوید و از آزمایش های مختلف مسعود، از شب یلدای غم انگیز بیمار اتاق کناری؛ از خستگی جسمی و روحی پسرم و از این طرف و آن طرف بردنش. می دانم مسعودم در عذاب است. این روزها تنگی نفس امانم را بریده. به خاطر مسعود و اوضاع وخیم جسمیاش خودم را سرپا نگه می دارم اما وقتی نفس هایم بریده بریده می شود ...
نکونام: نگران داوری ها هستم
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت ، به نقل از فارس، جواد نکونام در نشست خبری پیش از بازی با ذوب آهن، اظهار داشت: هیچ یک از پنج دیدار باقی مانده تا پایان فصل راحت نیست و باید تمام تمرکز و تلاش خود را برای رسیدن به موفقیت به کار بگیریم. می دانیم کجای کار هستیم و از بازی چه می خواهیم. دوست داریم شرایط بازی را کنترل کنیم و در نهایت به پیروزی برسیم. وقتی با بازیکنان صحبت می کردیم ...
پسر نابغه ایرانی می خواست فضانورد شود و با سفینه به کره ماه سفر کند اما سارق شد | پایان سرقت های سارق ...
را تباه کرد و موجب شد تبدیل به سارق شود. گفت و گو با این سارق نابغه که به دستور دختر مورد علاقه اش سرقت می کرد را در ادامه می خوانید. پرونده ات نشان می دهد که سابقه داری . یکبار به جرم گوشی قاپی دستگیر شده ام، الان هم به جرم سرقت خودرو و لوازم خودرو. چه شد که تبدیل به سارق شدی؟ مواد مخدر و رفیق ناباب. این دو دست در دست هم دادند و موجب شدند که سر از ...
آزار سیاه دختر 15 ساله مرندی قبل از قتل فجیع / شیطان اعدام شد + جزییات
...، یعنی رسول 47 ساله در آن نقش داشت. راز قتل دختر نوجوان بعد از بازجویی از محمود، پلیس سراغ رسول می رود و او را به عنوان متهم اصلی پرونده دستگیر می کند. بعد از دستگیری، رسول به تجاوز و قتل زهرا اعتراف می کند و می گوید: من و محمود از مدت ها قبل دوست بودیم، روزی که به منزلشان رفته بودم متوجه وجود مقدار زیادی طلا در منزل محمود شدم و نقشه ای کشیدم تا آن ها را بی دردسر سرقت کنم ...
حرف های تازه هادی کاهانی، هنگ گلایدرسوار نیشابوری از لحظه پیدا کردن یسنا دیدار
ها که یسنا را دید فریاد زد: یسنا من دیدمت، دیدمت، خیالت راحت. کاهانی که بعد از عملیات جست وجو بلافاصله برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از خویشاوندانش به شهرش بازگشته در لابه لای کارهایش دعوت به گفت وگوی ما را قبول می کند؛ از او می خواهم قبل از آن که سراغ موضوع اصلی برویم کمی از خودش بگوید: متولد 1362 هستم. حدود 11 سال است که پرواز می کنم و پیش استاد ابیانه آموزش هنگ گلایدر دیدم. شغل اصلی ...
کلاس درس را به خانه دانش آموز بیمار بردم
ام تا قبول شدن در آزمون معلمی قدری زیاد شد. حدود 6-5سال طول کشید تا در آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شوم. اما از قبل قصد داشتم که معلم شوم. دورانی که می خواستم در کنکور شرکت کنم، در سال1389 دانشگاه تربیت معلم نیرو نمی گرفت و از آنجا که من دانش آموز زرنگی بودم، در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته روانشناسی قبول شدم و مدرکم را از این دانشگاه دریافت کردم. بعدها که آزمون استخدامی برگزار شد، مرا پذیرفتند ...
با دنیای کلمات دوستی قدیمی ام
...> درس می خوانم وگاهی ورزش می کنم. من معتقدم که از درونِ همین ها هم، گاهی، شعر و داستان بیرون می زند! -یکی از خاطرات جالبت را از دنیای نوشتن برای ما تعریف می کنی؟ یک شب در سن 13 سالگی ام. شمعی روشن کردم و شروع به نوشتن خصلت هایی کردم که دوست داشتم در من وجود داشته باشد . بعد از اینکه نوشتنشان را تمام کردم، امضایی درکنارِ اسمم حک کردم و با تایی ...
آغوش ریحانه الحسین(ع) به روی همه باز است
بح و بعد از ظهر تدریس می کردم و خستگی نمی شناختم. سر کلاس طوری تدریس می کردم که اگر کسی مرا می دید فکر می کرد تازه آمده ام، و این به خاطر این بود که آدم ها را دوست داشتم، حرف زدن با آنها را دوست داشتم و خستگی برایم معنا نداشت. شب که به خانه می رفتم احساس می کردم دست و پایم درد می کند و متوجه نبودم که این درد به خاطر خستگی روز است. مدتی در مدرسه قرآنی حافظان وحی معلم بودم و بعدها به عنوان ...
با یک پا حرکات بدنسازی را ایستاده انجام می دهم
و 7 کیلویی درست می کرد و وزنه می زد. دوازده سیزده سال بیشتر نداشت آن روز ها و با تمام محدویت هایی که در خانواده اش وجود داشت، ورزش را دنبال می کرد. می گوید: راهنمایی که بودم والیبال بازی می کردم. والیبالم خوب بود، به طوری که سه بار با تیم نی ریز به مسابقات استانی رفتیم. آن روز ها مربی ما آقای رضا مسلمان حقیقی و هم تیمی ها آقایان خدیوی، اکبر زلفی و فاضل شب خیز بودند. بعد از آن ...
موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلم های کیمیایی است
...، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ می بینم. اورکی خاطر نشان کرد: یادم می آید من و زنده یاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم سربازهای جمعه را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سال ها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس ...
ساختمان هوشمند: امنیت و آرامش خاطر
نیازی به حمل کلیدهای سنگین و دست و پا گیر نبود. با نصب این تجهیزات هوشمند ، خانم رضایی احساس امنیت و آرامش خاطر بیشتری می کرد. او دیگر نگران سرقت یا ورود افراد غیرمجاز به آپارتمانش نبود و با خیالی آسوده به زندگی خود ادامه می داد. آیا شما هم به دنبال راهی برای افزایش امنیت خانه و ساختمان خود هستید؟ آیا دوست دارید با خیالی آسوده از خانه و اموالتان دور باشید و در هر لحظه از وضعیت آن مطلع باشید؟ همین الان برای نصب تجهیزات هوشمند در خانه یا محل کارتان اقدام کنید و آرامش و آسودگی خیال را به خود هدیه دهید! ...