سایر منابع:
سایر خبرها
جایگاه آیت الله بهجت از زبان سیدحسن نصرالله
به گزارش صبح تهران به نقل از روزنامه کیهان: شبکه تلویزیونی المنار لبنان در تاریخ 14 فروردین 95 مصاحبه ای اختصاصی با سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله انجام داد. وی در این گفت وگو به تشریح نحوه آشنایی اش با آیت الله بهجت و خاطرات خود و نیز فضایل و کرامات ایشان پرداخت. اینک متن تفصیلی آن که از سوی دفتر آیت الله بهجت در اختیار کیهان قرار گرفته در هفتمین سالروز ارتحال آن عارف راحل تقدیم خوانندگان عزیز می شود. * اگر ممکن است بفرمائید در چه سالی با آن عارف بزرگ آشنا شدید و این آشنایی چگونه صورت گرفت؟ - تقریباً پس از سال 1985میلادی، زمانی که ما به صورت هیئت هایی به جمهوری اسلامی ایران می رفتیم. سن من در آن زمان 25 یا 26 سال بود. ما که هیئتی از مسئولان و فرماندهانِ وقت حزب الله بودیم، برای پی گیری موضوعات لبنان، منطقه و بویژه مسائل مقاومت لبنان، با برادران مسئول جمهوری اسلامی دیدار می کردیم. در اولین سفر چون اطلاعات بسیار کم و محدودی از قم داشتیم، به بعضی از برادران مسئول گفتیم: می خواهیم به زیارت قم مشرف شوی ...
ناگفته های شهید اصغری از زبان مردان آفتاب
ها کسب کرده بودم، ماشین را زیر نظر گرفتم. برای اینکه حدسم تبدیل به یقین شود به راه مستقیم ادامه دادم. بین راه یک باره به خیابان فرعی رفتم. حدسم درست بود، ماشین هم پشت سرم پیچید. خونسرد به طرف سبزه میدان و بازار روان شدم. قیصریه طبق معمول شلوغ بود. خودم را به جمعیت زده با شتاب به طرف مغازه مان رفتم. بین راه یکی از بچه ها را دیدم کتاب ها و دفترچه ام را به او تحویل دادم و با چند کلمه حالیش ...
زن در اندیشه قرآن در میزگرد شفقنا: آیه قوامیت دچار بدفهمی تاریخی شده/ ما وارث یک فقه مردسالارانه هستیم/ ...
خرافات ما قرار می گیرد ما خودمان را از این صحبت ها دور کنیم. خیلی طولانی حرف زدم ولی به هر حال نیاز بود که در این خصوص صحبتی شود و شما خلاصه نمایید. سوال: خانم دکتر! آقای دکتر نیازی در مورد قرآن صحبت کردند من در مورد سیره پیامبر (ص) می خواستم از شما سئوال بپرسم. همان طور که آقای نیازی گفتند قطعاً پیامبر آنچه که در قرآن است در زندگی خودشان اجرا کردند اما چه شده که با اینکه پیامبر (ص ...
گفت وگویی خواندنی با همسر شهید مدافع حرم ایوب رحیم پور
اینکه مانع رفتن پدرشان بشوند برایم جالب بود. محمد پارسا با همان لهجه بچگانه اش و بسیار عصبانی می گفت مامان جان، اجازه نده شوهرت برود. گناه داره شهید می شود. ایوب هم بلند بلند می خندید. بچه ها گریه می کردند. وقتی که ایوب رفت سوریه، نیایش در خواب جیغ زنان بیدار شد و شروع به گریه کرد. با من دعوا می کرد که چرا اجازه دادی بابا به جنگ برود. اگر بابایم شهید بشود تقصیر توست. آن شب دلم خیلی شکست. بعد از ...
گفتگو با خسرو خسروشاهی، صدای دلنشین تلویزیون (3)
با اینکه متوجه می شدم اما حرفی نزدم. همسرش هم به او پاسخ می داد یوخ یعنی که خیر این شخص او نیست. آنها از فروشگاه خارج شدند ولی باز برگشتند و بعد همسر آن خانم از من پرسید آقا شما همان هستید که همسر من می گوید و من هم تایید کردم آن وقت همسرش به او گفت تو آنقدر بی حواس هستی که هنوز وقتی پسرمان از خارج زنگ می زدند می پرسی شما؟ و این تنها زمانی بود که یک نفر مرا شناخت. روزی چند ساعت فیلم و ...
نویسنده قاتل به ایران بازگشت!
، به همین دلیل فرار را بر قرار ترجیح دادم. به سرعت از خانه بیرون رفتم. همان روز راهی مرز عراق شدم. با پرداخت پول به قاچاقچیان به سختی خود را به ترکیه رساندم. مدتی در ترکیه بودم و پس از آن به کشور دانمارک رفتم. پس از آنکه در آنجا دادگاهی شدم، اقامت دانمارک را گرفتم. در آنجا با اجاره آپارتمانی به تنهایی زندگی می کردم و شغلم این بود که در آموزشگاه ها زبان فارسی درس می دادم. وی که خودش نویسنده است ...
رونالدو: از من فقط یکی در دنیا وجود دارد
تمام تصمیماتی که خارج از زمین گرفته ام مطابق با انتظاراتم پیش رفته. * تو در حوزه مارکتینگ به هرحال فعالیت زیادی داشتی و حتی آن زمان که مارکتینگ در فوتبال شکل نگرفته بود گروهی دور و برت بودند که کارهای تجاری ات را می کردند. آن زمان این طور حس می شد که گروه مشاورانت برنامه ریخته اند تو را مایکل جردن فوتبالی ها کنند... (می خندد. ) نه، این اتفاقات همه به صورت طبیعی پیش رفت... این طور ...
فرهنگ در رسانه
ناپذیری از سوی اقشار مختلف مردم رو به رو شویم. راه انداختن بحث دیپلماسی قرآنی در خارج از کشور وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح می کند: استقبال مردم از سی و سومین دوره مسابقات بین المللی قرآن روزانه حدود 3 تا 4 هزار نفر بوده و مسابقات در سه مرحله مقدماتی (شرط ورود به مسابقات)، نیمه نهایی و نهایی برگزار می شود. البته امسال مرحله مقدماتی از دور مراحل حذف شده و جای خود را به مرحله ...
ترور شاه به دست فخرآرایی باسمه ای بود!
ندارد . این شعار بالای سر ما بود. در عکس ها هم هست. البته شعارهای دیگر هم زیاد بود. روزی که جلوی مجلس رفتیم، در صف اول من بودم با قرآن، بعد طلبه های قم، تهران و بعضی جاها. آقا (مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی)یک صدا می زد، آنها جمع می شدند. خیلی دوستش داشتند، چون پاک بود. تا می فهمیدند میتینگ هست، 200، 300 طلبه از قم می آمدند. شمس قنات آبادی در خاطراتش ادعا کرده است من طلبه ها را می ...
20 سال فقط شاگردی کردم/ ماجرای توسل به حضرت زهرا (س) برای دیدار با رهبر/ واکنش پناهی به سوال درباره اکبر ...
...، به کسی راه نمی دادند که به دست بوسی برود اما همین که من جلو رفتم، به مدد حضرت زهرا (س) حالت تونل مانندی باز شد و من مستقیم به دیدار ایشان رفتم و زانو زدم. به حضرت زهرا (س) عرض کردم: مادرجان! شاهد باش که من در برابر فرزندت زانو زدم. در برابر ایشان نشستم و ایشان هم دو دستشان را بر سر من کشیدند. جالب اینجاست که به کسی هم نگفته بودم که از من عکس بگیر اما به واسطه توسل به حضرت زهرا (س ...
گفتگو با خسرو خسروشاهی، صدای دلنشین تلویزیون (2)
به شما وارد نبوده که تو و فیلم هندی؟! - نه. این طور نبود. شما گاهی ناچارید یک کارهایی را انجام بدهید. بله. وقتی فیلم هندی مخاطب دارد، دوبلورها ناچارند به جای هنرپیشه های هندی حرف بزنند. همین آمیتاب باچان که به نامش اشاره شد، هنرپیشه ای است که هم شما به جایش صحبت کرده اید هم گوینده دیگری مانند سعید مظفری. - من از فیلم قانون به بعد به جای آمیتاب باچان گویندگی کردم ...
نمی توانیم این - حامی - را تغییر دهیم!
مکمل گروه باشند و مسلماً اتفاقات خوبی با حضور همه دوستان در اجرای پیش رو رخ می دهد. از سوی دیگر برای کنسرت های تهران، قرارداد بلند مدت با شرکت اکسیر نوین و آقای محمدرضا خانزاده امضا کردم که آنها هم مرتب و منظم هستند و به ما لطف دارند. آقای خانزاده و گروهش من را دوست دارند و من هم آنها را دوست دارم. به دلیل نقاط مشترک زیادی که داریم، ناهمگونی زیادی بین ما وجود ندارد. *چه شد که تصمیم ...
خاطرات کیهان کلهر از کار با خالق پدرخوانده
دائم خواستار تغییرات متعدد در موسیقی بود تامین کند. تمام تیم از آمریکا به رومانی آمده بودند و من فقط ازوالدو را می شناختم. صبح که به محل کار رفتم به همه معرفی شدم، سلام، احوالپرسی های سرسری و گذرا و چشمان قرمز کارکنان. همه چیز نشان می داد که همه تا سرحد توانایی شان کار کرده اند. ساعتی بعد با کاپولا آشنا شدم که به ظاهر از همه سرحال تر می آمد. در ابتدا فیلم را- که تقریبا 90 درصد آن تدوین ...
قتل عجیب در طبقه سیزدهم برج سعادت آباد
صدای در را شنیدم و بلافاصله به اتاق همسرم رفتم که با جسد او مواجه شدم. این در حالی بود که از مهمان ما خبری نبود و او فرار کرده بود. یکی از همسایه ها در تحقیقات میدانی به پلیس گفت: صبح وقتی صدای فریادهای زن همسایه را شنیدم به سرعت از خانه خارج شدم. مقابل در مرد جوانی را دیدم که گویا از بستگان قربانی بود. او به آرامی گفت مرد همسایه بیماری قلبی دارد و اتفاقی نیفتاده است. او پس از گفتن این جمله از ساختمان بیرون رفت. تحقیقات برای دستگیری مرد آشنا ادامه دارد تا معمای این جنایت رازگشایی شود. ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (262)
اطمینان داره که تا فردا زنده س؟ گفتم من گفت از کجا؟ گفتم اونش به خودم مربوطه ولی شک داری بیا شرط ببندیم :))) 8. من فکر میکردم بزرگ که بشم از اونا میشم که صبحانه ر همراه با آب پرتقال میارن کنار تختشون. ولی عملا از اونا شدم که صبحونه رو تو راه پله میخورن. یکشنبه منتشر شود پیلیز! 9. یه کمپین "نه به 500 بار زنگ زدن وقتی یه بار زنگ زدید و برنداشت" هم ...
جزئیات تازه در پرونده جنایت اسرارآمیز طبقه 13
... به آنجا رفتم و دیدم محمد کنار شوهرم نشسته و غرق در خون است. وحشت کردم و فریاد زدم. محمد به سمت من حمله کرد. دستش را روی گلویم گذاشت و می خواست خفه ام کند. او می گفت اگر جیغ نکشی کاری با تو ندارم و اجازه می دهم زنده بمانی. به او التماس کردم اجازه دهد که از همسایه ها کمک بگیرم. چون از شوهرم خون زیادی می رفت اما هنوز زنده بود اما محمد گفت بعد از رفتنش به اورژانس زنگ بزنم. او با ...
اشعار آیینی ویژه ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
مظهر صفات نبی؛ هیچ کس به تو این قدر احترام نکرده مگر پدر به به، به این مقام که پایین پا پسر به به، به این مقام که بالای سر پدر از بس نشسته موی تو را شانه کرده است حالا دلش به گیسوی تو خانه کرده است حاضر شدم برای اویس قرن شدن شهر مدینه رفتن و دور از وطن شدن حاضر شدم برای "تو" از خویش بگذرم دیگر مرا بس ...
محمد رضا علیمردانی: تنها برای ارتزاق و رفع مشکلات مادی ام بازیگری می کردم
...، طنز و وله هایش را داشت، ولی این بخش حذف شد. یعنی اولین باری که جلوی دوربین رفتم، کارم پخش نشد و خیط شدم، چون راست اش آن چهار پنج سال اولی را که به تئاتر می رفتم اصلاً به خانواده نگفته بودم. مخالف بودند. می ترسیدم خانواده به خاطر درس، تئاتر را هم از من بگیرند دلیل مخالفت خانواده ی شما با حضورتان در تئاتر، مذهبی بودن آن ها بود؟ بله و تأکید زیادی روی درس داشتند. موافق نبودند و من ...
خواب های آشفته نویسنده قاتل 19 سال پس از قتل همسر
داشتیم جر و بحثمان شد. درگیری که بالا گرفت به شدت عصبانی شدم. در اوج عصبانیت بودم که چاقویی برداشتم و به او ضربه زدم. قصد کشتن او را نداشتم، همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. به خود که آمدم دیدم همسرم خون آلود روی زمین افتاده است. وحشت کرده بودم، از خود بی خود شده بودم و در چنین شرایطی از خانه فرار کردم. وی ادامه داد: دیگر ترسیدم به خانه برگردم. همان روز راهی مرز عراق شدم. با ...
گزارشی بدون عکس و نام از خانه یک جانباز اعصاب و روان
احوالم خیلی بهتر می شه. ولی تو دو سال 6 تا بچه سقط کردم. دیگه کم کم از بچه دار شدن ناامید شده بودم تا این که با هزار نذر و نیاز رفتم تحت درمان قرار گرفتم و بچه اولم فهیمه به دنیا آمد. یادمه وقتی دو ماهش بود یک شب خیلی گریه می کرد. اصلا طاقت نمی آورد بزاریمش رو زمین، فکر کردم دل درده، رفتم تو شیشه آب جوش و نبات درست کنم . بچه رو دادم به حسن آقا و گفتم یک لحظه بغلت باشه من برم شیشه شو بیارم، فکر کنم ...
لغو یک کنسرت مجوزدار دیگر!/ روایتی از پیشنهاد عارف به لاریجانی
باشند؟ کنسرت ایشان به درستی لغو شد . ) کریم و کاظم کربکندی از اصفهان ( من رفتم خارج! دیگه راحت باشین ! (کیهان کلهر از آمستردام) روزنامه وطن امروز در گزارشی با عنوان با ما بازی بازی می کنند به اظهارات ترکان پرداخته و در این گزارش نوشته است: اینکه چرا هندی ها تاکنون در عمل آنچه را که باید انجام نداده اند، عنوان پرسش وطن امروز از اکبر ترکان، مشاور رئیس جمهور ...
آزار هولناک زن جوان توسط دوستان شوهرش
رویاهای عاشقانه، پشت سر گذاشته و به سن پانزده سالگی رسیده بودم که پدرم به اجبار و بدون انکه هیچ نظری از من بخواهد، در برابردریافت مقدار بسیاری پول ،من را مجبور به ازدواج با مردی 30 ساله به نام حمید که ازبستگان دورمان بود، کرد. از آن روزبه بعد بود که لذت و آرامی از زندگی ام برای همیشه رخت بر بست و جایش را به مشکلات و نآرامی های مختلف و نا پایان داد. این زن ادامه داد: پس از عروسی ...
گلایه های سارا عبدالملکی از برخی بی توجهی ها
...> آخرین صحنه هایی که یادم می آید در بیمارستان است، تا یک ماه اول که به هوش آمده بودم فکر می کردم دارم خواب می بینم، من خیلی از این خواب ها می بینم، چند وقت قبل از این تصادف هم خواب دیده بودم که پاهایم را از دست داده ام به مادرم هم گفته بودم. فکر می کردم دوباره دارم خواب می بینم. بعد از آن که یک مقدار به خودم آمدم دیدم نه، خواب نیست واقعیت است، آخرین چیزی هم که به یادم می آید پمپ بنزین کرمانشاه است ...
باخ نوازی در ولی عصر
.... در ابتدا سرکلاس چند استاد موسیقی شروع به یادگرفتن تئوری موسیقی کردم اما همان طور که می دانید هزینه آموزش موسیقی در ایران بسیار بالاست.اول دبیرستان بودم که ترک تحصیل کردم. من لاهیجان زندگی می کردم و در شمال کشور هنرستان موسیقی وجود ندارد به همین خاطر وقتم را سر کلاس های تجربی و ریاضی هدر ندادم و فقط مشغول ساز زدن شدم. اردوان: من رفتم موسیقی بخوانم به من گفتند که باید از اول ...
پیشنهادات ورزشی جالب برای بانوان ورزشکار
بُعد روانی دارد چرا که خود من هم مربی هستم. گاهی با دیدن عکس یک زن ورزشکار، وسوسه می شوم تا خودم را لاغرتر کنم اما واقعیت این است که با یک تفکر منطقی قد و وزن باید با هم تناسبی داشته باشد. ما نباید در راه لاغری زیاده روی کنیم. این در حالی است که خیلی از زنان در ورزش کردن به چیزی جز لاغر شدن فکر نمی کنند تا جایی که گاهی با ورزش های سنگین و رژیم های سخت به بدن شان آسیب می زنند. جای چاق ها ...
غول بزرگ مهربان روی فرش قرمز
نیز حرف زد. این دو در پل جاسوسان نیز با هم همکاری کرده بودند و آن همکاری موجب دریافت جایزه اسکار نقش مکمل برای این بازیگر بریتانیایی شده بود. این کارگردان آمریکایی تاکید کرد: خیلی خوش شانس بودم که با او آشنا شدم و خوش شانس تر برای اینکه با هم دوست شدیم. وی عنوان کرد که تعداد کمی از دوستانش می توانند وارد زندگی خصوصی او شوند. رابی بارنهیل بازیگر 11 ساله بریتانیایی که در نقش دختر ...
مانی حقیقی:برای من گیشه ملاک اصلی نیست
فرم روایت باعث شده مخاطب ارتباط خوبی با آن داشته باشد. اژدها وارد می شود را می توان تلفیقی از چند ژانر مهم مثل نوار، وسترن و اجتماعی دانست؟ بله، همین طور است. شخصیتی که احسان گودرزی بازی می کند، مثل یک وسترنر تنها در دل طبیعت بیابانی قشم جست وجو و طی طریق می کند. من این مصداق هایی را که اشاره کردید، قبول دارم و تلاش کردم که معجونی خلق کنم از ژانرهای مختلف سینمایی و به هر کدام ...
پروین فرمان داد به مایلی کهن حمله کردم
آنجا انجام می دادند و ایشان در آنجا با من تمرین گلری می کرد. یکم سال در تیم دارایی دروازه بان بودم. آقا مجید پهلوان افشاری گلر دارایی بود که به خارج رفت و من دروازه بان فیکس تیم شدم. بعد از دارایی هم به پرسپولیس رفتم. اینجا لازم است که چیزی را بگویم. زمانی که من در پرسپولیس بودم، وحشت داشتم از اینکه یک دروازه بان مثل بهروز سلطانی از تیم کیان بیاید و بخواهد در پرسپولیس گلری کند. این قدر ...
کسی نمی خواست در خانه سبز کم بیاورد!
نداشتیم هرجا می شد کار را شروع می کردم مثلا اگر صحنه خارجی داشتیم بازیگر را گوشه خیابان می نشاندم و در پیاده رو چسب و رنگ را در می آوردم و کارمان را می کردیم. * منتقدان زیادی سینما را به شکل های مختلف تقسیم بندی می کنند و غالبا هم سینمای قبل از انقلاب را قبول ندارند ولی در صحبت های تان اشاره کردید که فیلم های آن دوره را هنوز تماشا می کنید. ارزیابی شما از این دوره گذار چیست؟ – بعد از ...
فرهنگ در رسانه
دلیل ما به علت راه اندازی غرفه امام حسین (ع) در نمایشگاه، و انتشارات پیام مشرق به دلیل توجه ویژه به ارزش های معنوی و حجاب در بخش ناشران داخلی مورد تجلیل قرار گرفتند. همچنین در این مراسم، از آقای کایکین، رئیس بازار نمایشگاه و بازار جهانی مسکو نیز تجلیل شد. جوان/حسین فتاحی، رمان نویس در گفت وگو با جوان: یکی به فیلمساز بگوید تو در سینما همه کاره نیستی! ما رمان خوب کم ...