سایر منابع:
سایر خبرها
کوچکترین کارتن خواب شهر، خانواده دار شد
تا حالا نه شبیه هیچ کس که شبیه خودش، کمی دور تر از نقشی که پیش ترها داشته، در دریای زنانه گی اش غوطه ور شود؛ آدمی که ندانسته، میان خوابی که این بار تعبیرش رؤیا نیست، نیایش چند ماهه را به سینه اش چسبانده تا آغوش مادرانه اش، لالایی تلخ عاشقانه های خماری را از نو برایش نجوا کند، بی خبر از آنکه کودکی که امروز روی دستانش آرام گرفته، شبیه همان کودکی که یک سال و چند ماه پیش به زور قانون رهایش کرده بود ...
مردی که برادر همسر موقت خود را کشت
و گفته بود وقتی هنوز کودک بوده،صادق یک بار در خانه، یک بار در کوه و چندبار دیگر به او تعرض کرده. خیلی به هم ریختم. در اینترنت سرچ کردم و از چند نفر پرسیدم، فهمیدم مجازات این کار اعدام است. سحر چشم هایش را بسته بود که با خطاب قاضی اسماعیلی (مستشار دادگاه) به خود آمد: برادرت به تو تعرض کرده بود؟ دختر 25 ساله با صدایی که از آرامی، گوش ها را می خراشید، گفت: ... چه گفت؟ شنیده نشد: صدای شما ...
پایان 36 سال غربت / سلام کاکه گیان
.... مدیرکل بنیاد حفظ آثار به همراه دیگر مسئولان این نهاد که به استقبال خانواده این شهید آمده آنها را به سمت سالنی که برای دیدار با پیکر پدر آماده کرده اند هدایت می کنند، این بار 'طاهره' دختر بزرگ شهید از همه پیشی می گیرد و با گفتن 'یا حسین' و 'یا زینب' پدرش را بعد از 36 سال دوری و حسرت در آغوش می گیرد. لحظه پایان 36 سال دوری و غربت اینجا با گرفتن تابوت پیچیده شده پدر در پرچم سه رنگ ...
خداداد عزیزی: آرزوهای مادرم شد حسرت من
از انجام هر کاری به دیدن پدرم بروم. خدا شاهد است که این کار هر روز من است. بعد از صبحانه باید پیش پدر بروم. از خانه ما تا خانه پدرم نیم ساعتی راه است. ماشینم را که استارت می زنم خود به خود به سمت خانه پدرم می رود. اصلا یادش داده ام که جای دیگری نرود. باور کنید این احساس من است. هر کاری پیش بیاید خودبه خود راهم به سمت پدرم خواهدبود. می روم پیش پدرم. گاهی یک ساعت گاهی هم بیشتر. 82 سالش ...
گزارش مصور از مراسم جانباز شهید طرفی
. نه ساله که این افتخار رو سرم جا داره . عمو اسماعیل خودش مرا انتخاب کرده بود . چون پدرم دوست صمیمی و همرزمش بود . به همین دلیل وقتی به من گفتند عمو اسماعیل گفته دوست دارم لیلا عروسم بشه به احترامش نه نگفتم . در حالی که می دانستم پسرِ عمو اسماعیل بخاطر پدرش نتونسته بود به تحصیلاتش ادامه بده و بعد این هم باید تمام وقت در خدمت پدر باشه . من با تحقیقات زیاد فهمیدم بهرحال زندگی من هم باید در خدمت عمو ...
خاطرات ناگفته دعایی از دوران انقلاب
. اما طرف مقابل استدلال می کرد که دکتر نصر کارگزار رژیم شاه و رییس دفتر فلسفه فرح بود و نمی تواند در دانشگاه حضور داشته باشد. به دنبال فضای پیش آمده علیه اساتید دانشگاه، جمعی از اساتید جاافتاده و خوشنام تصمیم گرفتند که به نمایندگی از اساتید دانشگاه به نزد امام بروند و این شکایت را بکنند که الان فضای پاکسازی و تصفیه دانشگاه دارد آفاتی را به بار می آورد. دکتر عباس ضراب خویی، باستانی پاریزی و ...
مرد خشن، مادر و خواهرش را کشت
به گزارش ستاره ها؛ همچنین مادر هفتاد و شش ساله مقتول که دچار جراحات شدید بود به بیمارستان انتقال داده شد، با حضور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل وقوع جرم، تحقیقات از برادر مقتول آغاز شد و وی در اظهاراتش به بازپرس گفت: این خانه متعلق به پدر و مادرم است، شاهرخ، برادر پنجاه و شش ساله ام در طبقه دوم و مادرم در طبقه سوم اینجا زندگی می کنند؛ خواهرم ناهید در منطقه دیگری سکونت دارد و پدرم ...
قتل دختر جوان از سوی مرد کلاهبردار
به گزارش تهران پرس ، دوم خردادماه سال جاری فردی با مراجعه به کلانتری 136 فرجام به مأمورین اعلام کرد که دخترش بنام "زهرا . ح" 29 ساله طبق روال هر روز کاری برای رفتن به محل کارش از خانه خارج اما پس از پایان ساعت کاری خود دیگر مراجعتی به منزل نداشته و تلفن همراهش نیز خاموش شده است . شاکی پرونده ( پدر فقدانی ) پس از حضور در پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت مدافع حرم شد
شهر بهبهان و در درگیری های انقلابی پدرم سیف الله اکبرزاده به شهادت رسید. من آن زمانی نوجوانی 15، 16 ساله بودم و چون در روستا زندگی می کردیم نسبت به مسائل اجتماع و اتفاقات سیاسی کشور آگاهی زیادی نداشتم اما شهادت پدرم باعث نعمت هایی برایمان شد و افق های زیادی جلوی پایمان باز کرد. با شهادت پدر، من هم کم کم وارد جریان مبارزات انقلابی شدم و از مسائل آگاهی پیدا کردم. بعد از پیروزی انقلاب، زمانی که جنگ ...
جلال الدین فارسی:نخست وزیری بازرگان پیشنهاد هاشمی رفسنجانی بود
جدی مطرح نبوده، طرح می شود. حکومت ملهم ازاسلام و با گرایشات اسلامی، حکومت عدل علی ع ، گر چه بشکل مجمل بعد از شروع نهضت امام، جدی تراز پیش بعنوان یک شاخص اصولی مبارزاتی مطرح می شود . البته این شعار که شاه باید برود ، سلطنت باید منحل شود و حکومت دینی تشکیل شود ،زمینه های فقهی اش از قبل وجود داشته اما امام، بعنوان ایده مبارزات معاصر، عینا و بطرز معطوف به عمل،طرح حکومت اسلامی می کند. من فکر ...
قصدم این بود کنم خدمت دین و میهن ...
و یکی از آن حشرات را روی دستش گذاشت و به آن حشره گفت: ای حشره! اگر این مرد راست می گوید، از این باغ بروید و به این باغ کاری نداشته باشید. گفته می شود که چند روز بعد صاحب باغ برای تشکر نزد حجت الاسلام داستانی رسید. همچنین در خانه ایشان همیشه به روی مردم باز بود و مردم به محضرش می رسیدند و سوال ها و درخواست های خود را مطرح می کردند. این عالم ارزشمند و ادیب و شعر ...
نوجوانی که 4بار برای اعدام رفت ولی آزاد شد
دسته تقسیم شدند و یکی از معروف ترین ماجراهایی را درست کردند که نتیجه اش فقط دامن یک نفر را گرفت: محمد فدایی ، پسر 17 ساله ای که تازه داشت دیپلمش را می گرفت و آن روز ظرف های نذری را برده و نبرده، راه باشگاه را گرفته بود تا به برنامه همیشگی اش برسد. حالا این پدر محمد است که نشسته در خانه مادرش، آن روبه رو و در فاصله ای که عکاس عکس پسرش را از کوچه های تنگ و باریک رباط کریم بردارد، از ...
با هیئت رئیسه مجلس دهم بیشتر آشنا شوید
بیمارستان را عهده دار شد. تا اینکه در سال 1373، از طرف علیرضا مرندی، وزیر وقت بهداشت و درمان به ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز منصوب شد. فرهادی وزیر بهداشت و درمان دولت هفتم در اواخر دوران وزارت خود از پزشکیان دعوت کرد که به عنوان معاون سلامت به تهران برود. به این ترتیب پزشکیان عازم تهران شد و شش ماه معاونت سلامت وزارت بهداشت را بر عهده داشت. نهایتا در دولت هشتم، جهت تصدی مقام وزارت بهداشت ...
وقتی شاه ایران مفلس شد
آخر عمر به پیشکار وفادارش می نوشته کاملاً عیان است: ... اینکه نوشته اید من امسال هم به امویان بروم که آنجا معالجه بکنم صحیح است اما با کدام جیب و با کدام پول. حالا که هر چه تصور می کنم مشکل است تا بعد چه شود... از حال من بخواهید حال سگ. عجب اوضاعی پیش آمده. دو ماه گرفتار درد پا بودم تازه چند روز است که درد پا رفع شده. از دیروز پای چپم درد گرفته و رماتیسم دارم. الان الکتریک داده و مشغول ...
دلسوزی مادر برای فرزند ناخلفش
در بسته بود. چندبار در زدم تا اینکه شاهرخ در را باز کرد و بدون اینکه چیزی بگوید به سرعت خانه را ترک کرد. چند بار مادر و خواهرم را صدا زدم، اما کسی جواب نداد. به طبقه دوم که رفتم جسد بی جان خواهرم و پیکر نیمه جان مادرم را دیدم. خیلی زود به پلیس و امدادگران خبر دادم. حالا خواهرم فوت شده و مادرم در بیمارستان بستری است. وقتی که بازپرس برای تحقیق از زن سالخورده در بیمارستان حاضر شد، پیرزن ...
شبی با افغانستانی های موفق در خندوانه / بچه های کار هیچ گاه کودکی نکردند
به گزارش جام جم سیما ، شب گذشته رامبد جوان بعد از خنده 30 ثانیه ای، شادی برنامه را به کودکان تازه متولد شده تا 10 ساله تقدیم کرد و سپس به گفتگو با دکتر افغانستانی احمد شاه فرهت متخصص کودکان در مشهد پرداخت. احمد شاه فرهت معتقد بود کسی که مردم را شاد نگه می دارد، بزرگترین هنر را به نمایش می گذارد و برنامه خندوانه بهترین هدیه برای ایجاد یک فضای شاد برای مردم است. وی در ادامه درمورد مهمترین خصلت هایی که یک فرد باید داشته باشد اظهار داشت: حفظ فرهنگ، ساده زیستن و اصالت خانوادگی از مهمترین ویژگی هایی است که هر انسانی برای حفظ هویتش باید آن ها را داشته باشد. وی افزود: مدت 34 سال است که به ایران آمدم اما همچنان لهجه خودم را حفظ کردم. به نظر من باید هر قومیتی لهجه خود را حفظ کند و به آن افتخار کند؛ چون زیبایی هر شهر و کشوری در لهجه آن ها نهفته و سرمایه ملی آن هاست. وی در ادامه خاطره ای از یک کودک سه ساله تعریف کرد و گفت: کودک سه ساله ای به همراه مادربزرگش به من مراجعه کرده بودند و زمانی که با زبان افغانی با آن کودک صحبت می کردم، به مادربزرگش گفت چرا برره ای صحبت می کند ، حالا نمی دانم لهجه ام بالا برره ای بوده و یا پایین برره ای. وی در پایان برای شاد کردن هموطنانش قول داد تا تعدادی از بچه های کار را بدون دریافت هیچ هزینه ای درمان کند. در ادامه این برنامه رامبد جوان از حسیبا ابراهیمی بازیگر نقش اول چند متر مکعب عشق دعوت کرد تا با او به گفتگو بنشیند و با تشویق حضار حسیبا ابراهیمی وارد استودیوی خندوانه شد. ابراهیمی در ابتدا در خصوص انتخاب شدنش برای بازی در فیلم سینمایی چند متر مکعب عشق بیان کرد: در نزدیکی خانه ما انجمن حمایت از کودکان کار قرار داشت و می دیدم که دختر همسایه مان به آنجا می رود. من هم رفتم آنجا و ثبت نام کردم و تا کلاس پنجم درس خواندم. البته درس خواندنمان به این راحتی نبود و اول باید کارهایمان را تمام می کردیم و بعد به درس خواندن می پرداختیم؛ چون کار در زندگی من و دوستانم نقش بسیار مهمی داشت. یکی از کلاس هایی که انجمن برای ما گذاشته بود کلاس تئاتر بود که من شروع به فعالیت کردم و در سال 86 در فرهنگسرای ارسباران تئاتر بابام تو کاغذ گم شد را اجرا کردیم که استقبال خوبی از آن شد و پس از آن به همراه دوستم به جایی رفتیم که تست بازیگری می گرفتند و زمانی که دوستم تست داد آقای جمشید محمودی از من هم خواستند که تست بازیگری بدهم که همانجا به من گفتند تو قبولی اما چون می دانستم خانواده ام با این کار مخالفت خواهند کرد، قبول نکردم و آمدم بیرون. اما چند ماه بعد مجدد آقای محمودی من را دیدند و با خانواده ام صحبت کردند و رضایت آن ها را جلب کردند و من توانستم در این فیلم بازی کنم و مسیر تازه ای در زندگی ام رقم خورد. وی در ادامه از سختی هایی که بچه های کار متحمل می شوند گفت: مدتی من در بین بچه های کار به کار کردن مشغول بودم و می دانم که آن ها چه سختی هایی را تحمل می کنند. من از کودکی ام هیچ لذتی نبردم و و اصلا نمی دانم چه جوری گذشت. ما باید دست به دست هم بدهیم و شرایطی را ایجاد کنیم که بچه های کار شاد زندگی کردن را تجربه کنند و بتوانند آموزش های لازم را کسب کنند. اگر هر انسانی بچه های کار را بچه خودش بداند، به هیچ عنوان دیگر شاهد حضور بچه های کار در سطح شهر نیستیم. رامبد جوان در ادامه این بحث گفت: مشکل ما این است که از خیلی از موضوعات بی اهمیتی که هیچ اثر مثبتی روی زندگی هایمان ندارد، با اطلاع اما از خیلی از موضوعاتی که می توانیم باری از روی مشکلات هموطنان مان بر داریم بی اطلاع هستیم و در آینده افسوس می خوریم. در پایان این بازیگر قول داد تا برای شاد کردن دوستانش به سراغ بچه های کار برود و آن ها را شاد کند و در آخر هم هدیه بچه های کار را که نقاشی و یک لیوان با طرح برنامه خندوانه و انجمن بچه های کار بود، به رامبد جوان داد. در پایان برنامه خندوانه هم دو نفر از حضار تابلوهایی که نماد بچه های کار بود را به رامبد جوان دادند و مجری برنامه هم قول داد تا آن ها را در موزه خندوانه قرار دهد و آرزو کرد تا همه بچه های کار امنیت و آرامش داشته باشند و در کنار خانواده هایشان گرمای عشق و محبت را تجربه کنند. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان ...
امام با مردم صداقت داشت
حضرت امام شدید؟ ابتدای ورود به حوزه، در حجره زندگی می کردیم. چند سال بعد، در خیابان چهارمردان مستأجر بودیم. بعد از ارتحال پدرم مقداری ارث به من رسید و تصمیم گرفتم خانه ای خریداری کنم. پس از جست وجوی زیاد از این خانه که متعلق به شهید محلاتی بود خوشم آمد. با شهید محلاتی در مورد قیمت خانه به تفاهم رسیدیم ولی چون پدر همسر ایشان می خواست چند روز در قم باشد، قرار شد بعد از بازگشت بستگان آقای ...
شهید طاهری مجبور نبود تابع خواسته های مدیران فرهنگی باشد
زمینه زندگی و تحصیل را در خارج کشور داشت. او همراه با خواسته های انقلاب و محرومان ماند. بعد که مقوله جنگ پیش آمد چندین بار مجروح شد. بدن سالمی نداشت. جانباز 70 درصد تعریف مشخصی دارد. داستان از این جا شروع شد که کنگره های شهدا آغاز شد. در استان های مختلف با همکاری سپاه و جهاد و کسانی که با جنگ درگیر بودند، این کنگره ها آغاز شد. وقتی یادواره شهدای آبادان گرفته شد، آقای طاهری گفت ما یک ...
شلاق ها برای چه به صدا در می آیند؟/ داستان هفت: از نود سینمایی تا مجله خانواده سبز!
می سازد و خلاصه قس علی هذا. انصاف بدهید. شما هم اگر روشنفکر بودید، باید ناراحت می شدید و به این برنامه فحش می دادید. هفت همانطور که روز اول افخمی وعده کرده بود، علیه روشنفکری داشت کار می کرد. اما اینها تنها ویژگی هفت نبود. هفت افخمی، حالا شبیه ترین مدل به برنامه ی نود سینمایی است که از روز اول، قرار بود روی آنتن برود. هیچ سینماگر و صاحب نظری در این برنامه، در حاشیه ی امنیت نیست. حاتمی ...
ماجرای غم انگیز نوجوانی که 4 بار تا پای چوبه دار رفت
غروب بود که محمد رفت بیرون، موقع برگشتن یکی از دوستانش که همان صبح چاقو خریده بوده، درخیابان او را می بیند و می گوید من این چاقو را خریده ام، دارم می روم خانه دوش بگیرم، پدرم می بیند از جیبم برمی دارد، این را بگیر، غروب می آیم پسش می گیرم. پدر محمد یک مرد خوش صحبت است؛ از آنها که وقتی ازشان می پرسی چه خبر، حاضرند از سیر تا پیاز همه روز را تعریف کنند، حالا اما فرق می کند؛ حالا حرف از آن ...
شهادت پدرم شهدای مدافعان حرم را از مظلومیت در آورد/ از حضرت آقا اذن جهاد خواستم/ سر می دهیم اما سنگر نه
شهادت پدرم از مظلومیت درآمدند. فارس: پدر از نیروهای شهید توسلی زاده، فرمانده تیپ فاطمیون بود؟ شنیدیم ایشان به خانه شما هم آمده بود حمید شجاعی: بله، یک روز ظهر ماه رمضان شهید ابوحامد به منزل ما آمد درحالی که مادرم منزل نبود و من هم کلید نداشتم؛ جلو در منتظر ماندیم تا مادر بیاید. ایشان را در برخورد اول نشناختم. ایشان را به عنوان فرمانده در سوریه به ما معرفی کردند. اما من چون از ...
هشدار پسر دیوید بویی درباره جلوه های ویژه سینمایی وار کرفت
طول عمر 22 ساله خود، از یک بازی استراتژی که در آن نقش یک شخصیت را بازی می کنید به دنیایی آنلاین تبدیل شده که در پایان سال 2015، بیش از 5٫5 کاربر فعال داشت (بالاترین میزان کاربران آن 12 میلیون نفر در سال 2010 بود). گیمرها خیلی دنیای وارکرفت را بازی نمی کنند، بلکه آنجا زندگی می کنند، شخصیت می سازند و آن ها را به نبرد هدایت می کنند، حالا چه می خواهد انسان باشد، چه ارک یا آدم کوتوله و پاندایی که ...
والدین معتاد دختر 4 ساله خود را منجمد کردند!
کودک نیز که او هم به مواد مخدر معتاد است بعد از این حادثه از ماندن در خانه ای که جسد دخترش در آن بوده امتناع کرده و چند روزی را به همراه سه پسرش در انباری گذراند اما گرمای هوا باعث شد به خانۀ پدرش برود و ادعا کند که دختر کوچکش بیمار شده و پدرش در بیمارستان کنار او مانده است. پدر و مادر سنگدل که به مواد مخدر و روانگردان اعتیاد دارند به مقر اداره کل آگاهی منتقل شدند تا بازجویی از آنها کامل ...
ردپای شانه های چوبی گیلان بر قبرها/ شانه سازها شمشاد نمی تراشند
دورانی که نام فامیل برای شناسنامه انتخاب می کردند، به واسطه همین شغل، شانه چیان نام گرفته است. بیژن از وقتی 15 سال داشت در راسته بازار مسگرهای رشت، همراه پدر و برادرانش شانه چوبی می ساخته است. او هنوز در همین راسته کاسب کار است اما حالا عمده کالایش، دیگ های رویی و ظروف آشپزخانه است و قاشق، کفگیر و گوشت کوب چوبی که یکی از جنگل نشینان برایش می سازد. شانه های چوبی چینی، فراوان و بی ...
عدم حمایت دولت یکی از موانع کارآفرینی است
حالی که مرغداری های صنعتی بعد از 45 روز مرغ های خود را به بازار عرضه می کنند، اما زمان پرورش مرغ بومی حداقل 2.5 تا 3 ماه است . آیا اقدامی نیز در خصوص دریافت مجوز کشتار انجام داده اید؟ بله؛ بارها جلساتی را با مسئولین دامپزشکی استان داشته ایم و پیگیری های متعددی را انجام داده ایم ولی متأسفانه مسئولین دامپزشکی به هیچ وجه زیر بار صدور این مجوز نمی روند و جواب قانع کننده ای نیز به ما ...
موزیسینی که هیچ وقت پیر نمی شود!
داشتند که می آمدند و آنها را می گرفتند. یکی هم پدر من بود. آمدند در خانه ما و می خواستند جلوی چشممان او را بکشند. من بچه بودم و سربازان روس را در خانه مان یادم است، اما انگار به خاطر ما دلشان سوخت و پدرم را نکشتند. بعدها کمونیست ها پدرم را انداختند در موتورخانه سینما که بسوزد. وقتی نجاتش دادند، نصف بدنش سوخته بود. شما چند ساله بودید؟ حدود 6-5 ساله بودم. پدرم تا مدت های زیادی ...
راهکار هایی برای کم کردن وابستگی کودک
...، ناگهان او را در یک جمع یا در خانه تنها بگذارید، از این به بعد هیچ وقت به شما اطمینان نمی کند و دائما به شما می چسبد. 4- به طور قطع پسر یا دختر کوچک شما که همیشه به شما چسبیده بوده به این سادگی ها راضی نمی شود و به داد زدن یا اشک ریختن متوسل می شود. در این شرایط دوباره برنامه تان را توضیح دهید و برای آرامش خودتان زیر لب تکرار کنید: می دونم به خاطر این که خیلی دوستم داره و می خواد ...
بیمار روانی خواهرش را کشت
کلانتری 147 گلبرگ در محل وقوع جرم که خانه سه طبقه قدیمی بود، حاضر شدند و مشخص شد زن 55 ساله ای به نام ناهید با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. بررسی های پلیسی نشان می داد مادر 76 ساله مقتول که دچار جراحات شدید بود به بیمارستان انتقال داده شد، با حضور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل وقوع جرم، تحقیقات از برادر مقتول آغاز شد و وی در اظهاراتش به بازپرس گفت: این خانه متعلق به پدر ...
فیلم های بیمار سینمای ایران
، مشخص شد که مادر همچنان منتظر است. 1376 آژانس شیشه ای * کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا * بیماری: ضایعه نخاعی * بازیگر نقش بیمار: حبیب رضایی * نقش دراماتیک بیماری: در آژانس شیشه ای ماجرا کاملا فرق می کند. اینجا یک بیماری به خودی خودش ایجاد نشده. عباس بر اثر اصابت ترکش به گردنش در سال های جنگ، جانباز شده و حالا اثرات این زخم، برایش مشکل ...
وقتی پدرم در زندان بود مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد
مادرم بر اثر اختلافات جدا شدند. البته قبل از این ماجرا اختلافات زیادی بین پدر و مادرم ایجاد شده بود و پدرم هنوز از زندان آزاد نشده دوباره دستگیر و روانه زندان می شد. مأموران انتظامی مدام از خانه ما مواد مخدر کشف می کردند و پدرم نیز با اعتراف به نگهداری مواد مخدر تحمل کیفر می کرد. یک سال بعد از این ماجرا وقتی پدرم برای آخرین بار از زندان آزاد شد، برایمان خبر آوردند که مادرم با م ...