سایر منابع:
سایر خبرها
روزگار سخت یک خانواده مبتلا به ام اس
...، ولی پولش را نداریم. برای اینکه سه بار پول ویزیت ندهیم، دفترچه بیمه هرسه نفر رو می برم دکتر و داروی همه را در یک دفترچه می نویسد. با وجود این که انجمن ام اس تا سال گذشته نیمی از مبلغ داروها را به آنها بازمی گرداند، اما از زمانی که ماهیانه 100 هزار تومان به آنها داده می شود، دیگر هزینه دارو را قبول نمی کند. او می گوید که انجمن ام اس هر چند وقت یک بار به آنها در حد تهیه مواد غذایی کمک ...
اکثر مربیان قرآن از شاگردان ایشان بودند/ کلاس 4 نفره به 150 نفر رسید
. شاگردانش را به اردو خصوصا کوهنوردی می برد. در سختی ها بی نهایت مقاوم بود و از هیچ مشقتی ابایی نداشت. دوست داشت شاگردانش نیز مقاوم باشند. مثلا در آغاز اردو به بچه ها می گفت آب هایتان را به گل ها بدهید و جلوتر به آب می رسیم! در یکی از اردوهای کوهنوردی که رفته بودیم، در مسیر به صخره ای رسیدیم که عبور از آن سخت بود. هنگام رد شدن از آن صخره یکی از بچه ها کنترلش را از دست داد و نزدیک بود به ...
زندگی خواندنی 5 زن غسال در بهشت زهرا
به اینکه کی هستی و کجا بزرگ شدی نداره، رو پیشونیت نوشته. اولش سخته اما کم کم باهاش کنار میای و زندگی می کنی. از 18 سالگی دوست داشتم غسال بشم ولی هیچ وقت فکر نمی کردم بهش برسم. وقتی یکی از اقواممون فوت می کرد میومدم از پشت پنجره غسالا رو تماشا می کردم. اینها حرف های زهرا است. فرزند آخر یک خانواده 6نفره که در رشته کسب و کار درس می خواند و عاشق شغلش است. 26 سال دارد و چهار سال است که در ...
شنیدنی ترین خاطرات کاربران طرفداری از جام ملت های اروپا
دیوید سیمن، در ضیافت پنالتی ها از اسپانیا میبره و تو نیمه نهایی میرسه به المان! یادم میاد اون روز بخاطر استرس زیاد اصلا نتونسته بودم درس بخونم و بالاخره بازی شروع میشه، انگلستان با لباس خاکستری و المان با لباس سفید و ... باز هم گاسکویین و باز هم پاس گل و باز هم گلزنی الن شیرر، اما آلمان ها هیچوقت حریف اسونی نیستند و تونستند بازی رو به تساوی کشونده و نهایتا با همین نتیجه 1-1 بازی میره ...
اچ آی وی، آتش زیر خاکستر
. این انگ و تبعیض ها حتی کودکان مبتلا را هم در امان نمی گذارد. من نمونه ای دیده ام که کودکی بعد ازمرگ پدرش که ایدز داشته از مدرسه اخراج شده بود. یعنی از نظر اولیا و مدیران جرم بچه این بوده که چرا پدرت مبتلا به ایدز بوده است. مسائل درمانی و سلامت را یکی از چالش های جدی دانستید. آیا این در کنترل اچ آی وی هم صادق است. افراد اچ آی وی مثبت خدمات کامل را در خصوص اچ آی وی خود دریافت می کنند؟ ...
روایتی از گردهمایی شاخا، پرنسا و پلنگای اینستا در تبریز، کرج و تهران/مغازه دارهای کوروش چه می گویند؟
.... جمعیت خیلی زیاد بود. امروز، چهارشنبه هم دوباره همان داستان بود. از صبح ماموران نیروی انتظامی اینجا حاضر بودن و چند نفر رو سوار ون هایشان کردن، هرچند تعداد کسانی که چهارشنبه اومده بودن از سه شنبه کمتر بود اما باز هم روز چهارشنبه مغازه ها تعطیل بود. چند قرار ملاقات، چند شهر اما در روزهای گذشته این تنها قرار ملاقات مجازی نوجوانان در تهران نبوده که خبرساز شده است؛ آنطور که ...
صحبت های تکان دهنده مواد فروش پایتخت که توبه کرد
بابام بهم گفت معتاد، خیلی بهم برخورد مدتها با خودم کلنجار رفتم. فکر میکردم نمیتونم ترک کنم اما بالاخره یه روز از خونه زدم بیرون و اومدم اینجا. حالا مدتهاست که فقط متادون مصرف کردم و دکتر میگه که از چند وقت دیگه متادون هم بهم نمیده و باید ترک کنم. مهدی اما در میان صحبت هایش یک نکته دیگری هم در مورد نحوه کار مواد فروش ها گفت. اینکه آنها محموله ها را در ساک ریخته و از طریق مترو از شرق به غرب تهران و بالعکس منتقل می کردند. ...
افزایش آمار خودکشی در میان نوجوانان؛
والدین از آنها طلب می کنند. کلاس هایی که به خواست نوجوانان نزدیک نیست و عموما آرزوهای والدین را دنبال می کنند. این موضوع عملا به شاخصه ای برای پیشرفت و رفاه تبدیل شده همه به نوعی آن را از فرزندان طلب می کند. این موضوع سبب شده تا نوجوانان زمانی را برای خود نداشته باشد. خانواده امروز برای فرزندان بسیار تنگ و ترش است و دیگر جایی برای بچه ها در خانواده نیست. نهادی که در پرورش کودکان و نوجوانان ...
ماجرای تجمع دختران و پسران جوان در مجتمع کوروش
امتحانات خرداد ماه و رها شدن از فصل مدرسه. تجمع دختران و پسران را با چشم می شد گسترده تخمین زد و برخی سایت ها و کانال های خبری نیز تعدادشان را بیش از دو هزار نفر اعلام کردند. نوجوانان با هم می گفتند و می خندیدند و کاری هم به کار کسی نداشته اند. هر از گاهی صدای دست و سوت می آمد تا اینکه نیروهای پلیس با توجه به گستردگی حضور دهه هفتادی و هشتادی ها و ازدحام و ترافیکی که در محل ایجاد شده بود، وارد عمل ...
ماهی یک نفر را کشتم
نمی توانستم هم درس بخوانم و هم کار کنم. آن موقع یک شیفت دستفروشی می کردم و یک شیفت به مدرسه می رفتم. این همه کار خسته ام کرده بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم فرار کنم و با آمدن به تهران مشغول به کار شدم، اما حدود پنج سال بعد به شهرم برگشتم و بعد از ازدواج با خانواده ام دوباره به تهران آمدم. چکار می کردی؟ جنس از شهرستان به تهران می آوردم و می فروختم، درآمدش بد نبود. در همین حین خانواده ام تصمیم گرفتند به شهرستان بروند. حوصله شان از تنهایی در تهران سر رفته بود و برگشتند به شهرمان. من چهار ماه اینجا کار می کردم و یک ماه به شهرمان می رفتم. ...
فرجام برجام به تلخی جنگ احد بود
را از سفرهای ثابت و موقت کادر دیپلماتیک و کنسولی وزارت خارجه حذف کنند فردا بالای 80 درصد کادر وزارت خارجه از کارگزینی مرخصی استعلاجی بمنظور پیدا کردن شغل دوم درخواست می کنند. من شخصاً و به سهم و بضاعت خود بالغ بر 20 سال پیش این نهیب را صراحتا به وزیر خارجه وقت زدم که همه امکانات و مزایا و خدماتی که به ثمن بخس در اختیار وزارت خارجه قرار دارد مشروط به ارائه خدمات مضاعف در حوزه تخصصی ایشان است و ...
گفت وگوی سیاسی - اجتماعی با حسین علیزاده
.... چند روز بعد که رفتم رادیو، سایه کاغذی به من داد و گفت این متن را لطفی درباره حصار نوشته است. لطفی نوشته بود حصار گوشه ای است در چهارگاه. بقیه متن را نخواندم و گفتم این قطعه اصلا ردیف نیست. من تصور ذهنی ام را از حصار - به معنای زندان - در قالب موسیقی آورده ام و البته از دستگاه چهارگاه هم بهره گرفته ام. در همان ابتدا هم قصدم این نبود که در چهارگاه باشد ولی حس و حال من در ...
ارمغان اژدها
ماکیان خاکستری تمام روز را قدقد بکند، چه کارش می کنید؟ -چه کارش می کنم؟ خیلی ساده است. برای ساکت کردن او، ماکیان سیاه و یا ماکیان زرد را پیش خود می خوانم و کرم خاکی با تخم زنبوری را که پیدا کرده ام به او می بخشم و هرگاه این تدبیر مؤثر نیفتد- البته این فرض بی پایه ای بیش نیست زیرا همه ی ماکیان کرم خاکی را دوست می دارند- از چنگال های تیز و منقار خود... -آیا منظورتان این است که ماکیان ...
جزئیاتی از زندگی شخصی سحر زکریا + ازدواج در 42 سالگی!
انسان ها عادت نقش زیادی ایفا می کند و همه ما دوست داریم به شرایط قابل قبول دوروبرمان عادت کنیم. من هم بعد از گذشت مدتی به محیط اطراف خود عادت می کردم. در هر مدرسه ای که بودم با خلق و خوی بچه ها می ساختم و کم کم چیزهایی از آنها یاد می گرفتم. اما زودتر از آن که بتوانم از بودن با دوستانی که به آنها عادت کرده بودم لذت ببرم، وقت منتقل شدن به شهر دیگر می رسید و ما باز باید از آن شهر می رفتیم و این برای ...
چرا خدا به بعضی نعمتی را داده و به بعضی نداده است؟ و شبهات دیگری مربوط به عدل خدا
، زیرا در آن وقت، مصلحت تو نبود که دعایت مستجاب شود. آری، گاهی کودکی گریه می کند و مرتّب اصرار می کند که پدر برای او اسباب بازی و خوراکی بخرد، امّا پدر پاسخ مثبتی نمی دهد، بچّه بسیار زجر می کشد و می گوید: تو بسیار بابای بدی هستی چون هرچه خواستم نخریدی! پس از گذشت چند سال پدر می گوید: فرزندم! به جای چیزهایی که از من درخواست نمودی، پس انداز نمودم و مثلًا یک قطعه زمین برایت خریده ام. ...
تجمع دهه هشتادی ها در مجتمع کوروش
سروکله دبیرستانی ها پیدا شد. این بچه مچه های دبیرستانی امتحان آخرشان را داده بودند و قرار گذاشته بودند که بیایند اینجا. این توصیف کلی ای است که حجت، مغازه دار جوان از ماجرای دیروز دارد، همین طور که قفسه لوازم موبایل را مرتب می کند ماجرا را تعریف می کرد، چند نفر آدم جمع شد؟ دو، سه هزارنفری می شدند. اول پخش بودند توی کل پاساژ، شده بود عین زنگ تفریح مدرسه؛ می دویدند، جیغ و داد می کردند تا ...
طنز/بیکاری و نداشتن یک پاپاسی درآمد
.... منم سریعاً یک اسپری رنگ خریدم و به سختی چند تا دونه سطل زباله نوشته نشده را پیدا کردم و مشغول نوشتن اسمم روی اونها بودم که توسط مأموران گشت واحد زیباسازی دستگیر شدم. وقتی انگیزه و علت رو توضیح دادم کلی بهم خندیدن و گفتن اون نوشته ها آثار باقی مانده از تبلیغات انتخاباتی کاندیداهاست. همانهایی که قراره به مجلس بروند و برای ملت قانون های خوب خوب تصویب کنند. خدائیش من که قانع شدم دیدم اونا هم طفلک ها می خواستند هم خدمتی به خلق خدا کنند و هم یک شغل نون و آبداری پیدا کنند من که درکشون کردم شما رو نمیدونم! داود آجی تاجماه انتهای پیام/ ...
جزئیات پرداخت تسهیلات 80میلیونی مسکن
یکم بر بازار معاملات مسکن بی تاثیر نخواهد بود و پیش بینی می شود که بازار همچنان بر اساس روال سابق به کار خود ادامه دهد. 60 تومان خیلی کم هست البته از هیچی بهتره- ظاهرا همه طرح ها برای زوج های بی خانمان هست- من خودم خونه 55 متری گرفتم اون موقع 2 بچه من کوچک بودند اما الان بزرگ شده اند و نیاز به خونه بزرگتری دارم - می بینم هیچ طرحی برای تعویض خونه نیست و دیگر به ما وام خرید تعلق نمی گیرد ...
زندگی به رنگ رنج
، ولی برداشتند. حالا جرات نمی کنیم از خونه بیرون بیاییم و بچه هامونو که از خونه بیرون می رن، تن و بدنمون می لرزه تا لحظه ای که بخوان برگردند . زهرا از دوستان فاطمه دستش را به دیوار می کوبد و می گوید: خانوم این محله از اول خیلی معتاد و کارتون خواب داشت. انگار معتادان شهر همه اینجا جمع شده اند. قرارهای قاچاقچیان در پارک و در آخر ارزنان انجام می شه. اصلا یه وضیه که باید به حالش گریه کرد. مگه ما جزئی از ...
حاضرم همه ی خیابان های دنیا را جارو بزنم!
کشیدن ، البته فقط دو طبقه، نه همه خیابان های دنیا را... این گل زیبا را ببین خیلی وقت ها نسبت به دارایی هایمان ، نابینا می شویم، نسبت به سلامتی که داریم، خانواده، سقف بالای سر، شغل، نیرویی که برای کار کردن داریم و خیلی چیزهای دیگر، انگار نه انگار که دارایی هایمان ، آرزوی خیلی هاست. اصلا چرا راه دور برویم، شاید جایی که امروز هستیم، آرزوی خودمان در سال های گذشته بوده! ...
آخرین اخبار نقل و انتقالاتی پرسپولیس/حضور ناگهانی دو گزینه جدید
...وکیسه میکشم 14 + 35 - پاسخ لنگیا عقده ای شدن ده ساله جام ندیدن ... آپلود عکس رسول 06 20 + 16 - پاسخ تو چند سال رنگ برد دربی رو ندیدی؟؟4444 آپلود عکس ناشناس 38 + 13 - پاسخ ایولا ایولا ایولا عجب لیستی به به آپلود عکس کیسه کشا با داور وتبانی محاله قهرمانی4-6-10 38 + 8 - پاسخ لیست خوبیه فقط ...
سه بار اخطار
می بریم. اگر شما هم مثل من در یک کارگاه چوب بری کوچه ی اوریون چشم به دنیا گشوده و از هشت تا پانزده سالگی شاگرد نجار بودید و روزها پیاپی در یک گاری انباشته از چوب به این سوی و آن سوی شهر می رفتید آن وقت بهتر می توانستید سخنان مرا درک کنید. آه، خدایا! در دوران طفولیت خود چه انقلاب ها که دیده ام و چه لذت ها که از شرکت جستن در آن ها برده ام! آن وقت ها که یک بچه ی نیم وجبی بیشتر نبودم به محض این ...
چندتا کوچه پایین تر
آتیش سوزی گزارش شده بود چند تا کوچه پایین تر از اداره. سریع رسیدیم محل حادثه. از سر کوچه تا تهش هرچی گشتیم، خبری از آتیش نبود. همین طور سرگردون مونده بودیم که از یکی از خونه ها یه مرد چاقِ سبیل کلفت با زیرشلواری اومد بیرون و گفت: خونه ی همسایه بغلی مون آتیش گرفته. حالا از اون اصرار، از ما انکار که این چه جور آتیشی هست که ما نمی بینیم. گفت: آتیش خاموشه. ممکنه کشته باشدشون. برای ...
پزشکی ایران بحران اخلاقی ندارد
این بحث شاگرد پروری کارنامه موفقی داریم؟ ما تلاشمان را کردیم ولی ببینید، نمی توانیم دانشجویان پزشکی را از کل جامعه جدا کنیم. ما در کل در بحث آموزه های دینی موفق نبودیم. چند وقت پیش در حرم امام رضا داشتم نماز جماعت می خواندم، پیش من پسر مدرسه ای نشسته بود از او پرسیدم که در مدرسه چقدر قرآن می خوانند برای من جالب بود که اصلاً درس جدی ای برایشان نبود در حالی که ما 40 سال پیش در همین دبیرستان ...
بازتاب مجازی قرار ملاقات جمعی از نوجوانان تهرانی
هزار نفری در این میتینگ خبر می دهند. کاربری خطاب به دیگر کاربران توییتر می نویسد: خاک بر سرتان! یک هشتگ نمی توانید ترند کنید آن وقت دوهزار تا بچه مدرسه ای قرار گذاشتن رفتن کوروش. عکس های منتشر شده از پاساژکوروش نشان از حضور ده ها نفر در بزرگراه ستاری می دهد نه 2 هزار نفری! کاربری هم به طنز می نویسد: به پلیس حق بدین. منم بچه های دهه هشتادی فامیل را تو یک میهمانی با هم می بینم دلم می خواهد ...
خماری زیرنگاه همکلاسی ها
به گزارش شفا آنلاین ،هر چند اندک،دختران و پسرانی که با تعطیل شدن مدرسه در کوچه و پس کوچه های این شهر مواد پیدا می کنند و در خانه هایشان به جای اینکه کتاب درسشان را به دست بگیرند و مشقشان را بنویسند مواد می زنند هر روز صبح مدرسه بودم. اما خب اصلاً اعصاب درستی نداشتم. خیلی پرخاشگرشده بودم هنوزم هم هستم. تا پارسال نمراتم خوب بود، اما کلاس ششم افت کردم. فکر درس نبودم اصلاً درس نمی خوندم. نمره هام همه پایین اومد. فقط می رفتم سر کلاس می نشستم. خیلی وقت ها چرت می زدم هدی هاشمی ...
پرویز پرستویی: بازیگری کسب و کار من نیست
چی؟ چون اگر می فهمید این قضیه را کمدی نمی دید. 19 سال است که آژانس شیشه ای ساخته شده. منتقدان، مدرسین، هنرمندان، مردم و هر کسی با هر فرقه ای با این فیلم ارتباط برقرار کرده است. این فیلم شفا داده است؛ این را چند بار گفته ام. یک سال قرار بود از آژانس شیشه ای در همدان قدردانی شود. من هم که خودم همدانی هستم، رفتم داخل شهر و متوجه شدم فیلم اکران شده. وارد سالن شدم دیدم یک نفر به سختی عصازنان به سمتم می ...
اعدام در ملأعام برای قاتل ستایش نی ریزی
می آید. در همین لحظه دهانش را گرفتم و او را به درون خانه کشاندم. گوشواره هایش را از گوشش درآوردم و با دست گردنش را فشار دادم. بعد با شال و روسری دست و پاهایش را بستم و در زیر رختخواب ها قایم کردم. چند ساعت بعد که هوا رو به تاریکی رفت او را سوار بر موتور کردم و به سمت همان کوهی رفتم که در گذشته چندین مرتبه برای شکار کبک به آنجا رفته بودم. گودالی یک متری با دستانم کندم و لباس هایش را آتش زدم و ...
مهراب قاسم خانی در دانشکده معماری سال 72/ قرمز آبی ممنوع در اینستاگرام مهرداد میناوند/ اینستاگرام ...
. نعیمه نظام دوست نوشت: امروز تولد آقا آروین گل منه ،تولدت مبارک آروین جان پسر گلم ،آروین جان اولین نتیجه خانواده است و کلی برامون عزیزه ،این عکس هم خاطره یه روز خوبه که با برادر عزیزش آقا آرتین اومده بودن دیدن عمو پورنگ مهربون ما ،در ضمن محله گل و بلبل باز پخشش هر روز ساعت شش بعداز ظهره دعا کنید مشکلات حل بشه و دوباره سری جدیدش ساخته بشه که باز مهمون خونه های شما باشیم .خدا همه بچه هارو ...
خماری زیرنگاه همکلاسی ها
مدرسه ما برنامه ریزی کرده بودند. دم مدرسه هم بودن. بیشتر هم با بچه های متوسطه اول این کار رو می کنن توی مدرسه ما خیلی ها مثل من شدن. چند روز پیش رفته بودم بازار دیدم یکی از دوستام همینجوری دم بازار می چرخه. ازش پرسیدم چیکار می کنی گفت از خونه فرار کردم یا الان با چند تا از بچه ها حرف می زنم فهمیدم نرگس و مریم فراری شدن از خونه.اصلاً معلوم نیست کجا هستن. اینها را می گوید و گریه می کند. به ...