سایر منابع:
سایر خبرها
موساد؛ پدرخوانده ترورهای بیولوژیک
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : نادر طالب زاده در مصاحبه ای از آخرین وضعیت جسمانی خود سخن گفت. خلاصه اش این است. یک سال و نیم پیش همراه با گروهی از لبنان برای راه پیمایی اربعین به عراق رفتم. چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صد ها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لب تاپ من را خالی و بررسی های کامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را ...
این نوشته چند سال پیش یک بار چاپ شده ولی چون بار قبلی کسی جز خودم نه این نوشته را دید و نه خواند و از آن ...
.... چند ماه پیش در یک برنامه تلویزیونی که سراغ بازیکنان قدیمی برزیل رفته بودند جرزینهو را دیدم. پیرمردی شده بود چاق و قدکوتاه با لپ های باد کرده و پلک های افتاده. به پسرم گفتم: “وای جرزینهو، من وقتی هم سن تو بودم عاشقش بودم.” گفت: “کی هست؟” گفتم: “جرزینهو.” گفت: “چی کاره است؟” گفتم: “فوتبالیست... همدوره پله.” پسرم گفت: “چقدر زشته.” گفتم: “بازی اش حرف نداشت.” پسرم گفت: “این؟”... و به این ترتیب ...
خانواده شهید حسن مومنی در قلب تهران مفقودالاثر هستند/ طوبی شام ندارد
...، کارهای مردم را انجام می دادم. این اواخر از پیرمردها و پیرزن ها نگه داری می کردم. آقا؛ هرکاری که فکرش را بکنید انجام دادم اما نان حرام نیاوردم به خانه ام. با این که 10 سال بیشتر نداشته ولی می گوید همه چیز از انقلاب را به یاد دارد. کاش بشود رهبری عزیز را ببینم. او با همه مسئولان فرق دارد. تنها تکیه گاه و امید مردم است. امام را خیلی دوست داشتم. به مردم قدرت داد. آن زمان با یک فرمان ...
محاکمه 2 جوانی که زن امریکایی را در تهران خفه کردند + عکس
...> هیات قضایی سیامک را به قصاص و اکبر را به زندان محکوم کرد اما چون احتمال می رفت که مادر ترسا که مقیم امریکاست هنوز زنده باشد حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید نشد . دیروز دو متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند تا بار دیگر محاکمه شوند اما چون در بررسی ها مشخص شد مادر ترسا زنده نیست جلسه دادگاه به بعد موکول و قرار شد تا از طریق سفارت سوییس استعلام شود که قربانی غیر از ...
سردرگمی طرفداران استقلال و پرسپولیس/هجوم کاربران به صفحه اینستاگرام کنعانی زادگان +تصاویر
همه چیز خوب بود وان شاالله فردا تمام میشه. بخدا مدت یکسال ونیم هست که از تیم امید رفتم اصلا یکبار هم باشگاه نرفته بودم ولی بخاطر اینکه کار حسین با پرسپولیس تمام بشه دیروز وامروز همش تو باشگاه بودم بخاطر تیمون وطرفداران عزیز که دلی دوستشون دارم.من انزمان گفتم این بازیکن عالیه درتیم امید بود مثل بایرامی. احمد زاده. سیف الهی. خوش هوا. فشنگچی. حقیقی. وووووو بدبختی تیم امید وکلا سیستم پایه را نمیشناسند ...
راز فیلم های مستهجن از رابطه های 32 دختر یک محله در انباری خانه
اش برد و بعد خواست رابطه داشته باشیم من غافلگیر شده بودم اما می دانستم نباید این کار را بکنم و جواب منفی دادم ناگهان به سمتم حمله کرد و به من تجاوز کرد و وقتی با گریه گفتم او را لو می دهم فیلمی را نشان داد که از لحظه تجاوز گرفته بود بعد گفت آبرویم را خواهد برد من هم از آن به بعد هر وقت صدایم می زد از ترس نزدش می رفتم و در 15 سالگی جنینم را هم با کمک رایان سقط کردم. رایان نیز در دفاعیاتش گفت:پدرو مادرم کار می کردند و من فقط تنها فیلم های مبتذل تماشا می کردم و همین وسوسه ها باعث شد دختر بچه ها را فریب دهم و بعد از آن دیگر نمی توانستم ترک عادت کنم و به کارهایم ادامه دادم. ...
گفت وگو با روحانی مشاوری که به مشکلات مردم می رسد
...، صورت گردش را دلنشین تر کرده بود و اکثر مردم با چهره ای نگران، مضطرب و اخم آلود نزد او می آمدند و با چهره ای شاد و گشاده برمی گشتند، مردم او را محرم خود قرار داده و مسائل و درد دل هایشان را نزد این مرد میانسال می آوردند. به سراغ او رفتم تا این بار ما پای درد و دل های این مشاور و راهنمای جوانان بنشینیم و بعد از کلی هماهنگی، بالاخره روزی توانستم یک ساعت از او وقت برای گفت وگو بگیرم. حجت ...
مصدق فقط خودش را قبول داشت و لا غیر!
فقط سابقه روزنامه اش یکی، دو سال است، وزیر امور خارجه بکنند؟ دکتر فاطمی جوان ترین عضو کابینه بود و بعد هم معاون نخست وزیر شد... و در واقع همه کاره دکتر مصدق شد... به این دلیل که هیچ کسی را نداشت و لذا به دست دوم ها مراجعه می کرد. او مثلاً آقای خلیل ملکی را با انشعابات متعددی که کرده بود می شناخت و به او اعتماد نداشت. انشعاب از حزب توده او را می دانست. انشعابی را هم که در حزب ...
انگیزه ام برای شرکت در نبرد سوریه از جنگ 22روزه غزه کلید خورد/ آزمون نسل ما همین جاست
.... چند روزی گذشت و بعد پیگیری کردند و از طرف دفتر رهبری آمدند آنجا. اول تشکر کردند و بعد خواستند تحصن ادامه پیدا نکند. بعدها هم حضرت آقا در سخنرانی های خود از این تحصن دانشجویان تشکر کرده بودند. انگیزه رفتن به سوریه برای من یک عقبه طولانی داشت. عقبه هم همین بود که عرض کردم. من از همان زمان جنگ 22 روزه غزه واقعاً پیگیر بودم. گاهی فکر می کردم، آن آزمونی که هر نسلی به آن دچار می شود ...
گفتگو با چند فحاش فضای مجازی
اما بلاک شدن در دستور کار این جوان بود. فحاشی به دلیل نبود سرگرمی حدود ساعت 3 نیمه شب بود که با پسر 14 ساله ای به نام محمد حسن که ساکن اهواز بود گفت وگو کردم. هنوز خود را کامل معرفی نکرده بودم و هدفم را درست توضیح نداده بودم که همان ابتدا و پیش از آغاز گفت وگو، فحاشی کردن به شخصیت های سینمایی و هنری را انکار کرد و گفت: روزی که علی رضوانی گزارشگر صداوسیما خبری درباره امیر ...
ستاره اسکندری: از مرگ می ترسم
خوب برای سریال های ایستگاه و نرگس را با او داشتم. از سوی دیگر وقتی به من گفتند، نقش مقابلم را مهدی هاشمی بازی می کند، خیلی خوشحال شدم، چون او را به عنوان بازیگر پیشکسوت دوست دارم. همچنین حامد محمدی کارگردان سریال به عنوان کارگردان جوان خوش ذوق مطرح است. این ترکیب، مرا برای کار ترغیب کرد، ضمن این که من چند سالی در تلویزیون کار نکرده بودم و دوست داشتم بعد از چند سال وقفه با یک گروه حرفه ای دوباره ...
معیارهای ازدواج خانم بازیگر در 42 سالگی! +عکس
عادت نقش زیادی ایفا می کند و همه ما دوست داریم به شرایط قابل قبول دوروبرمان عادت کنیم. من هم بعد از گذشت مدتی به محیط اطراف خود عادت می کردم. در هر مدرسه ای که بودم با خلق و خوی بچه ها می ساختم و کم کم چیزهایی از آنها یاد می گرفتم. اما زودتر از آن که بتوانم از بودن با دوستانی که به آنها عادت کرده بودم لذت ببرم، وقت منتقل شدن به شهر دیگر می رسید و ما باز باید از آن شهر می رفتیم و این برای هیچ ...
عشق هنوز نمرده است
تا درس انسانیت را به نسل های آینده بدهند و به همه بگویند که عشق هنوز نمرده است. نجات دانش آموز از رودخانه اسماعیل قاسمی 20 مرداد 1353 در یکی از روستاهای شهرستان خدابنده به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در همان روستا ادامه داد. سپس با خانواده به قیدار مهاجرت کرد و دوران دبیرستان خود را نیز در دبیرستان مفتح این شهر به اتمام رساند. پس از دوران دبیرستان و اخذ دیپلم برای تحصیل ...
روزهای نوزادی در پیچ و خم اعتیاد
شش ماهش بود. بعد که ده یازده ساله شدم، خودم شروع کردم به مصرف. بابا، مامانم، خاله ام که با ما زندگی می کردهمه موادی بودند. من هم افتادم توش. سمیه اصلاً درس نخوانده. حالا اینجا پایه اول دبستان را شروع کرده و دوست دارد باسواد شود: 14 ساله که شدم در خانه های مردم کار می کردم. یک جور زندگی نباتی؛ یعنی زنده بودم که بکشم. تو خانه های مردم هم مواد کشیدم بیرونم کردند. گاهی می گفتم کاش همان موقع که ...
طرح راسته فرهنگی زنده یاد پرویز کلانتری در شورای شهر / سرنوشت یادمان شهری هنرمندان ایرانی چه شد؟
در آن، جای داده شده است. گویا او این طرح را برای بررسی و اجرا در اختیار احمد مسجدجامعی، رییس وقت شورای شهر تهران قرار داده بود. او در توضیح شکل گیری ایده مزبور به "شرق" توضیح داده بود: حوالی آغاز جنگ ایران و عراق بود، دخترم به آمریکا مهاجرت کرد، من بعد از چند سال به دیدارش در برکلی رفتم، در مدت اقامتم در آنجا با دوستان قدیمی که همگی در دانشگاه برکلی تدریس و در دفتر مطالعات خاورمیانه آنجا ...
روش عجیب وناجوانمردانه برای گرفتن رضایت از پدر برای ازدواج با دخترش
مسلحانه فقط مجازات زندان دارد و پس از مدتی تحمل کیفر آزاد می شوم چرا که شنیده بودم سارق 3 بانک که به دزد سنگین وزن معروف شده بود به تحمل 30 سال زندان محکوم شده است اما نمی دانستم که سلاح او قلابی بوده و شلیک هم نکرده است. من در کلاس سوم دبستان ترک تحصیل کردم چرا که هیچ علاقه ای به درس و مدرسه نداشتم پس از آن در مغازه الکتریکی پدرم مشغول به کار شدم و زندگی آرامی داشتم تا این که به خاطر ...
اجر روزه رمضان در کنار تنور گرم نان/ اجازه بدهند شب ها نان بپزیم
. با اینکه چند ساعت تا زمان افطار باقی مانده اما مقابل مغازه غلغله است و شیشه سکوریت آن که همیشه دلم می خواست با دستمال خانگی گرد و غبار آن را پاک کنم، پیدا نیست. در این محل دومغازه نانوایی لواش و بربری به فاصله 10 متر از هم قرار دارند که تجمع زیاد مردم تقریبا صف دو مغازه را به هم متصل کرده است. تلاش می کنم صفی را انتخاب کنم که زودتر مرا به هدفم برساند اما گویا این تلاش بی نتیجه است و ...
آمریکا با فاصله 9 هزار کیلومتری در عراق حضور دارد تا امنیت کشورش تامین شود
که تمام شد من فکر نکردم خطری از سر ما رد شده و زمان آسایش رسیده است،شهید کابلی بعد از جنگ هم هیچ وقت خانه نبود، ماموریت های مختلف می رفت و من همیشه نگران بودم اما هیچ وقت مانعش نشدم و سنگ راهش نبودم. حتی وقتی آقای کابلی خانه بود و بچه ها مریض می شدند، وقتی او می خوابید من آنها را دکتر می بردم با خودم می گفتم در بیرون خانه که نمی توانم کاری انجام دهم حداقل در خانه مانع او نشوم. خانم ...
مصاحبه با پسر 17 ساله ای که هنگام زورگیری، نوجوان هندی را در تهران با چاقو زد و سپس خودزنی کرد
. او در گفت وگو با همشهری از جزئیات سرقت می گوید. چه شد که در این سن کم تصمیم به زورگیری گرفتی؟ من تنها یک هفته بود که از یکی از شهرستان های غرب کشور به تهران آمده بودم اما ناخواسته وارد بازی شدم. همدستم که تنها چند ساعتی از آشنایی مان می گذشت مرا اغفال کرد که چند گوشی سرقت کنم و بعد به شهرستان برگردم. من هم وسوسه شدم که با او همکاری کنم. چرا او را با چاقو زخمی ...
گفتگو با سازنده پربیننده ترین برنامه اینترنتی کشور
قدیمی ترین برنامه های اینترنتی و همچنان با اختلاف بسیار پرمخاطب ترین آنهاست. مجموعه طنزی که توانسته در سه سال گذشته بسیار تاثیرگذار ظاهر شود و تعداد مخاطبینش به جایی رسیده است که می تواند برای حضور در جشن سالگردش چند هزار نفر را از شهرستان به تهران بکشاند. با علی صدری نیا سازنده مجموعه موفق دکتر سلام گفتگویی انجام داده ایم که خواندنش خالی از لطف نیست: دکتر سلام پربیننده ترین برنامه ی ...
الان 20 سال مسیر انقلاب را عقب انداختند
، انقلاب با خطرها مواجه می شد را تبریک می گویم، ما در این داستان شاهد داستان تنزیل انقلاب رسول الله هستیم که بعد از رحلتشان، 25 سال بعد طول کشید که از یک انحراف آشکار، پرچم دوباره به دست اهلش افتاد، همان کسی که در هزاران نقطه و خاصه در غدیر، تکلیف به عهده او گذاشته شد بود اما به سهولت و راحتی تاریخ به تحریف رفت و انقلاب رسول الله در اثر بی بصیرتی مردم و خواص به انحراف کشیده شد و تأویل بدست ...
به یاد حمید سبزواری /او شاعری آرمان گرا بود و آرمان گرا ماند
...؛ یعنی روز 12 بهمن سال 57؛ من 12 بهمن در 4 – 3 کیلومتری فرودگاه مانده بودم و نتوانستم اجرای شعرم را مقابل امام ببینم! البته من در بحبوحه انقلاب و به مناسبت های گوناگون هم شعر می سرودم؛ یکی از حادثه هایی که دل همه مردم ایران را به دردآورد و عمق بی رحمی رژیم شاهنشاهی را نشان داد، قیام نوزدهم دی بود. در قیام نوزدهم دی سال 56، پس از کشتار تظاهرات کنندگان در قم، مردم شهرهای دیگر ...
سکوت کمپ 11 پس از شنیدن یک خبر
...> آزاده سرافراز سید عماد ساداتی اظهار می کند: من در 21 تیر ماه 1367 به اسارت دشمن در آمدم و 6 شهریور ماه 1369 آزاد شدم. طی این دو سال احساس می کنم مبانی اعتقادی ام قوی تر شد، سختی ها و مرارت هایی که در پیش روی من قرار گرفت، با توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار (ع) آسان شد. ما را بعد از اسارت به شهر صلاح الدین (تکریت) عراق بردند، اردوگاه 11 این اردوگاه حدوداً 6 آسایشگاه داشت که در هر ...
چرا به حوزه آمده ایم؟/ بعضی ها را خدا انتخاب می کند
پایین صندلی نشسته بودم و خودم را به پای امام چسبانده بودم. چسبیده بودم به پای حضرت. همان در خواب بهشان گفتم آقا من را دوست ندارید؟ فرمودند چطور من دوستت ندارم! در حالی که خود من چندین سال است عهده دار تربیتت هستم. خب این ها را هم داریم که امام به یکی می گویند من چند سال است تربیتت می کنم، بزرگت می کنم. خیلی هم دوستت دارم؛ دوستت نمی داشتم که تربیتت نمی کردم! پس این همان جمله ی آیه قرآن است: لتصنع ...
بازگشت از دنیای مردگان
سراغم آمد و به گفته شاهدان عینی نزدیک به یک ساعت مرده بودم، فقط و فقط به همین دو دلیل از سوی پروردگار لیاقت زندگی دوباره نصیبم شد. همان طور که گفتم، پس از پایان دبیرستان و گرفتن دیپلم، چند وقتی خیلی سختی کشیدم، از یک سو بیکاری و علافی و صبح تا شب سر کوچه ایستادن و حرفها و نگاههای معنی دار مردم و از سوی دیگر بی پولی که این خیلی عذابم می داد. نه می توانستم از پدرم پولی بگیرم – یعنی رویش را ...
نویسنده نبایداز زیست-جهانش جدا باشد
از آن زمان تاکنون چند داستان، شعر، نمایشنامه و نقد و تحلیل توسط ناشرانی مانند ققنوس، روزبهان، رخدادنو و بیدگل ... به چاپ رسانده ام سمیرا رشیدپور در پاسخ به این سوال که کتابها را بر چه اساس برای ترجمه انتخاب می کنید؟ گفت: همه ترجمه ها حاصل مسئله ای است که دردوران کار کردن روی آنها داشتم. حاصل پرسش هایی بود که برایم مطرح می شد. مسائل مختلفی بودند. یک زمان سوالاتی راجع به برادریِ راستین ...
گپی با ابراهیم تهامی درباره زندگی شخصی و حرفه ای اش
فرشاد پیوس خیلی کری داشتم، آن ها پرسپولیسی بودند و من یک تنه استقلالی بودم. با استاداسدی هم شوخی داشتید؟ استاداسدی را همه دوست داشتند، از گلر تا مهاجم، از ذخیره تا فیکس همه با او شوخی می کردند و همه دوستش داشتند، خودش هم آدم بامزه ای بود، جوک می گفت و ما هم می خندیدیم. خاطره ای از او ندارید؟ بعد از گل به خودی که زد به او گفتم استاد چی کار کردی؟ تو مدافعی یا ...
علم طب اسلامی چگونه شکل گرفت؟
نعمت های الهی را می دانند، آن را مغتنم شمرند، و آنان که جاهل به نعمت های الهی هستند به آن بی توجهی کنند. چنان که خداوند، بیماری ها را وسیله تنبّه بر دانستن فضل عافیت، و از سوی دیگر کفاره کارهایی (گناهانی) قرار داده که در زمان صحت و عافیت مرتکب آنها شده اند. این لطف الهی در حق مردم است. خداوند که خالق همه چیز است، کارهایش مبارک است، و او بر همه چیز تواناست و از هیچ چیز سوال نمی شود. ...
دلیل آرامش اولیاء خدا با وجود مشکلات زیاد!
می کند، منّت بگذارد و ... . یکی از مسئولین داشت ساختمانی را می ساخت، بنده خدایی بود که مصالح می فروخت. یک موقع او من را دید و گفت: من سیمان خانه فلانی را دادم. طوری گفت که من فکر کردم مجانی داده است. بعد گفتم: یعنی پول نگرفتی؟ گفت: نه، بنده خدا پولش را تا آخر حساب کرد. حالا فکر کنید چنین کسی، اگر بخواهد کمک کند چه می گوید! البته این را هم دیدیم که مثلاً می گویند: فلانی اصلاً ...
پنج ساعت گفتگو با اصغر بیچاره
گفتم خلاصه ما بعد از کار با آقایان ابوالقاسم حالت و رضا کریمی و بهبودی و... می رفتیم آنجا. یاد همه شان به خیر چون الان هیچ کدام شان نیستند. فقط من هستم. آقای خطیبی در آن دوره در پته آقای بهبودی که آن موقع موهایش مثل الان من سفید بود، دو تومان یا سه تومان می نوشت که دم در همان موقع نقد پول را می دادند. -برنامه تان در مورد چه بود؟ طنز بود. -پس از آن زمان معروف و ...