سایر منابع:
سایر خبرها
کیهان کلهر:ساز زدن در ایران برایم حال و هوای متفاوتی دارد/احتیاج به رابطه با هیچ ارگانی ندارم
ایرانی را هم گوش کند. از این رو هدفم تغییر موسیقی ایرانی نیست چرا که خواسته، وظیفه و اندازه من نیست. دوست دارم ساز بزنم و در آن زندگی کنم. اگر در کاری که می کنم چیزی به وجود بیاید که هم خوشایند خودم، هم دیگری و هم مخاطبی که به کنسرت می آید باشد، آن وقت چیزی ساخته می شود و رشته ای پیدا می شود که خوشایند بقیه نیز باشد و موزیسین ها هم آن را ادامه بدهند. این حالت بهترین وجه است برای آنهایی که فرهنگ ...
نوزادانی که به دنیا نیامده فروخته می شوند
، اما ازدواج مادر بچه به هم خورده و دوباره سراغ فرزندش آمده است. الان هم شرایط روحی خانواده ای که چند ماه از بچه سرپرستی کرده بودند، بسیار بد است. اخاذی پدر بچه از سرپرست او سارا زن دیگری است که او هم بچه دار نمی شود و تمام تلاش هایش برای پیچیدن صدای خنده های یک نوزاد در خانه بی ثمر مانده است. او هنوز موفق نشده بچه ای را به فرزندی قبول کند و گاهی وسوسه شده که سراغ خرید بچه ...
گفت وگویی دلنشین با جانباز مدافع حرم حبیب عبداللهی
بچه ها در سوریه مانده است و نتوانسته اند بیاورند اما باز هم همین خبر شهادتشان برایم سخت بود. بعد از آن هم آمدم ایران و به کمک زحمتی که خانواده و دوستان در بحث درمان کشیدند، خدا را شکر زودتر از آنکه فکرش را می کردم توانستم سرپا شوم. راه بروم، قدم بزنم، بنشینم، صحبت کنم و هیأت بروم و ... الان هم دوره نقاحت آن را طی می کنم. از همه مردم هم برای این حقیر و هم برای دیگر جانبازان التماس دعا دارم. بخصوص ...
سینمای بدون آقای بازیگر، مزه ندارد!
موفقی هم هستی؟ می خندد و می گوید: از پیش از ازدواج همین روحیه را داشته ام. بعد از ازدواج همین روحیه به زندگی مشترکم هم آمد تا به امروز. چون موقع ازدواج، مجید به من گفت ببین من اول با کارم ازدواج کرده ام. من هم پذیرفتم. چون خودم هم کارم را دوست داشتم. مجید ادامه حرف آذر را می گیرد و می گوید: آذر سال ها تنها هارپ نواز ایران بود. الان هم اگر کسان دیگری پیدا شده اند همه ...
کیهان کلهر: موسیقی ایرانی نیازی به تغییر ندارد
تغییر موسیقی ایرانی نیست چرا که خواسته، وظیفه و اندازه من نیست. دوست دارم ساز بزنم و در آن زندگی کنم. اگر در کاری که می کنم چیزی به وجود بیاید که هم خوشایند خودم، هم دیگری و هم مخاطبی که به کنسرت می آید باشد، آن وقت چیزی ساخته می شود و رشته ای پیدا می شود که خوشایند بقیه نیز باشد و موزیسین ها هم آن را ادامه بدهند. این حالت بهترین وجه است برای آنهایی که فرهنگ موسیقی ما را نمی شناسند به کنسرت ...
تاریخ جامع ایران زیر ذره بین منتقدان
تاریخ صفویان که از جلد 10 شروع می شود، یک دفعه بحث تمام می شود، یعنی پاراگراف تمام می شود و شما برای پیدا کردن پاورقی آن باید به جلد 11 و مثلاً صفحه 700 مراجعه کنید. با اینکه این کتاب یک مجموعه است، اما باید هر کدام از مجلدها هویت مستقلی هم داشته باشند. برگردان ارجاعات انگلیسی به فارسی واقعاً عجیب است! رشتیانی همچنین ضمن تأیید نقد اتحادیه و سعیدی درباره عدم استفاده از تحقیقات ...
روایت تلخ از زندگی 2 کارگر، با 9 ماه حقوق معوقه
. به هرحال اینها به شرایط خانوادگی مان هم برمی گردد. پدران خیلی هایمان کارگر بودند. ما مجبور بودیم تحصیلات را ول کنیم برویم. آدم های جنوب شهر همین طوری اند، به خانواده هایشان خیلی وابسته اند. الآن این طوری نیست ولی ما قدیمی ها اینطوری بودیم. من نمی خواستم پدرم ناراحت باشد و سریع رفتم سر کار، خانه را که نیمه کاره بود ساختم، بعدش کارگر شدم و کارگر ماندم. چون خیلی هایمان فکر می کردیم که کارگری هرچه ...
اگر من را بکشند هم کنسرت نمی دهم
استادان واقعی موسیقی در منزل ما جمع می شدند. اول از همه محجوبی می آمد و به من درس می داد. تا شب همه شان یکی یکی می آمدند و هر کسی سازی می زد و می خواند. او چندان اهل انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت نیست و در همه ی این سال ها تدریس را برگزیده است: من تدریس را بیشتر دوست دارم، چون می خواهم با تدریس به شیوه ی محجوبی، یاد استادم را زنده نگه دارم. 20 سال است تدریس می کنم؛ در همین خانه. تمام ...
روایت پهلوان 100 ساله و خاله بی بی در ماه عسل
این فاصله بین شما و او چیست؟ وی اظهار کرد: وقتی سن خودم بالا رفت متوجه شدم که جاهایی دیده نمی شوم و این را به دایی خودم تعمیم دادم. بخشی ناشی از نادانی ما بود و بخشی هم بر اثر دوری خانواده ها از هم بوده است. علیخانی تأکید داشت: امروز آنهایی که منکر توانایی های عمو حیدر بودند متوجه شدند که ما یک پهلوان حیدر در کشور داریم که 100 سال دارد و هنوز استوار، راسخ و قدرت مند است. پهلوان حیدر بیان کرد: پولی ...
چمران از نگاهی دیگر
.... به هرحال، روزهای سختی بود اجازه نمی دانند از خانه بروم بیرون. بعد از هجده سال تنها اینور و آنور رفتن، کلید ماشین را از من گرفتند. هر جا می خواستم بروم، برادرم مرا می برد و برمی گرداند تا مبادا بروم مدرسه یا پی آقای غروی. طفلک سید غروی به خاطر ازدواج من خیلی کشید. می گفتند: شما دخترم را با این آقا آشنا کردید. البته با همه این فشار ها، من راههایی پیدا می کردم و مصطفی را می دیدم. اما ...
وقتی عصبانی هستی، کجا می ری؟
، بدون حرف، فقط ساکنین اون خونه، آغوششون رو روت باز کنن و بغلت کنن و یه دنیا آرامش بهت هدیه کنن راستش دلم برای خودم سوخت که مدت ها بود از این حس خوب نچشیده بودم، دلم برای اونهایی سوخت که تو حال بدشون، به کافی شاپ و سیگار پناه می برن یا به دوست های زمینی که هیچ کاری ازشون بر نمیاد. آدم خیلی وقت ها دلش یه دوست آسمونی می خواد، یه دوستی که فقط بشنوه و لبخند بزنه و کمکت کنه، از آبروش پیش خدا خرج کنه و دستتو بگیره، چقدر من خوشبخت که یه همچین پناه هایی دارم. منبع: ...
همسرم نمونه بارز یک فرد انقلابی بود/غیرت پدرم اجازه نمی داد، داعشی ها به حرم بی بی زینب(س) نزدیک شوند
زندگی می کردیم کمی از سختی ها کاسته بود، زمانی که در منطقه شلمچه زخمی شد و 6 ماه به بیمارستان مشهد انتقال یافته بود ما اصلا خبر نداشتیم و در تلویزیون دیدیم که زخمی شده. در این 6 ماه به دوستش نامه می نوشته و آن دوستش نامه را از منطقه برای ما می فرستاد تا خانواده متوجه نشوند که زخمی است. زمانی که از بیمارستان مرخص شد ما فهمیدیم که از دست و پا مجروح شده و پزشکان گفته بودند که باید پایش قطع شود که ...
رضا کیانیان: پدر من کله پز و از نوچه های طیب خدابیامرز بود
، من تابستان ها روی پشت بام یا در حیاط می خوابیدم. ساعت ها خوابم نمی برد چون آسمان را نگاه می کردم و فکر می کردم که خدا کجاست و از وحشت گریه ام می گرفت و بعد خوابم می برد. همین عامل باعث شد که بشدت آدم مذهبی شوم تا رازهای آن طرف را کشف کنم خب ما خانواده مذهبی هم بودیم ولی من به صورت مشخص رفتم دنبالش و صبح تا شب در مساجد بودم و مرید این و آن شدم تا ببینم این رازها چه هستند. یک دوره ای هم ...
روزنوشته غم انگیز رییس جمهور نا امید!
به چمدانم خیره شد. پرسید: دارید مسافرت تشریف می برید؟ گفتم: نه. دارم وسایلم رو کم کم جمع می کنم. چی کارم داشتی؟ گفت: دکتر خبر رسیده که اتاق فکر ضد دولت دارن تحرکات جدیدی رو علیه شما و دولت شروع می کنن. طبق آخرین اخبار... دکتر؟ چمدون برای چی آوردین؟ وسایل رو برای چی جمع می کنید؟ جواب دادم: گفتم که. می خوام وسایلم رو جمع کنم که کم کم از این ساختمون برم. پرسید: کجا برید؟ گفتم: برم خونه مون دیگه. دیگه ...
کمال تبریزی:مگر افخمی توانایی اجرا دارد؟
که کمی ساختارشکنانه باشد حتما باید مجوزهای اولیه آن رابگیرید. چرخش را معمولا سر هر فیلم به من می گویند اما من خودم مارمولکی ام که هر دفعه به یک رنگ در می آیم. من خودم امکان مینا را خیلی دوست دارم و نسبت به سایر فیلم هایم دید ویژه ای به آن دارم متاسفانه تلویزیون از یک تاریخی به بعد دشمن سینما بوده و هست. اصلا مگر افخمی توانایی اجرا دارد؟ او یک کارگردان است و ...
اصرار داشت مصطفی صدایش کنیم
خواستند برای لبنان تهیه کنند که از راه های رسمی امکان تهیه آن ها نبود. تسلط دکتر به لحاظ فنی درباره دستگاه هایی که می خواستند بخرند چگونه بود؟ یکی از ویژگی های عجیب این انسان اظهار نظر در همه زمینه ها بدون تپق زدن بود. واقعاً کارشناسی می کرد و در این دستگاه ها مهارت داشت. گاهی چنان کارشناسی می کرد که طرف گیج می شد که به چه چیزی نگاه می کند. حتی در اظهارنظرهای سیاسی نیز کارشناس بود. ...
رهبری فرمودند چمران را از برادرم بیشتر دوست دارم
داشتند و گاهی که عکس ها را به ایشان نشان می دادم، با علاقه زیاد تماشا می کردند و مخصوصاً عکس هایی را که از طبیعت می گرفتم خیلی دوست داشتند و با اشتیاق می دیدند. اشاره کردید با همسر ایشان دوستی نزدیکی برقرار کردید. ایشان از رفتار دکتر در محیط خانه چه می گفتند؟ خانم غاده جابر لبنانی و همسر دوم دکتر بود. همسر اول ایشان امریکایی بود و دکتر از ازدواج اولش دو فرزند پسر داشت. هنگامی که ...
کتک های مرگبار مرد دو زنه؛ زنم عاشق مزاحم تلفنی اش شده بود، کشتمش!
سهیلا هم می دانست و رابطه خیلی خوبی باهم داشتند. روز حادثه هم همسر دومم به خانه سهیلا می رود که می بیند حالش بد شده و با من تماس می گیرد. من دامداری دارم و وضع مالی ام خوب است، چه دلیلی داشت که ازدواج نکنم، آن هم وقتی همسرم به من اجازه این کار را داده بود. 9 سال قبل با سهیلا ازدواج کردم و فقط چهار سال با هم خوب بودیم، بعد از آن دیگر با من رفتار درستی نداشت. رفتی خانه و همسرت را به دکتر ...
کالاهایی که تله پول گیری اند
برای برخی از کالاها ضمانتنامه های جعلی چاپ می کنند. به یکی از آشناها که پیشتر در این صنف بوده است زنگ می زنم و جریان را می گویم. تاکید می کند: شاید آن کالای آلمانی اصل باشد، و شاید حتی گارانتی و نمایندگی در ایران داشته باشد، اما ممکن هم هست دوام زیادی نداشته باشند و چند سال دیگر اصلا نتوانی آن نمایندگی را پیدا کنی. و توصیه کرد که حتما از نمایندگی های معتبر کالای خود را بخرم. برای عمل به توصیه ...
توصیه امام به احسان شریعتی /نگاه انتقادی شریعتی به نسل اول سازمان مجاهدین خلق
عدل الهی و ... را خوانده بودم. در دوران فعالیت حسینیه ارشاد، یک بار ایشان را در مشهد در خانه دکتر روحانی دیدم. چند نفر از شخصیت های مشهدی که دوست دو طرف بودند، حضور داشتند و آقای مطهری انتقاداتی را از وضعیت حسینیه ارشاد مطرح کردند. در اختلافاتی که در حسینیه ارشاد پیش آمد، استاد مطهری مدتی از آنجا قهر کردند. دکتر به طورکلی آثار آقای مطهری را مثبت ارزیابی می کرد، مثلاً مقاله ...
کمال تبریزی: با موضوع مداحی می شود فیلم کمدی بامزه ساخت
معمولا سر هر فیلم به من می گویند اما من خودم مارمولکی ام که هر دفعه به یک رنگ در می آیم و مخالفانم می گویند معلوم نیست دفعه بعدی که تبریزی می خواهد فیلم بسازد قرار است چه کار کند! به هرحال دیدگاه های مختلفی وجود دارد و من هم سوای تمام آن ها دیدگاه خودم را دارم. مثل فیلمسازی من به آدمی می ماند که بالای یک بلندی ایستاده و افراد مختلف را می بیند و هر دفعه به سمت گروهی می چرخد و در موردآنها حرف می زند و ...
گفتگو با امیرسلیمانی ها، یک خانواده گرم و صمیمی
پر کنند و این رفتار هم به گونه ای است که شما برخلاف جریان که جامعه حرکت کنید تا دیده شوید! شما فرمودید که یک سری دوست دارند برخلاف آب حرکت کنند حالا وظیفه خانواده در این قبال چیست؟ کمند امیرسلیمانی: البته من تهران را با تمام این اتفاقات دوست دارم، اصلا همین تضادهاست که تهران را تهران کرده است. یعنی شما باید به خوبی ببینید که در تهران یک رستوران خیلی شیک باشد و کنار آن هم ...
بیوگرافی افسانه پاکرو + عکس
از شما بخواهد این شغل را کنار بگذارید چه می کنید؟ اصلا به مقوله ازدواج فکر نمی کنم. به خانه داری علاقه مند هستید؟ من تمام غذاها را می توانم بپزم اما معمولا مادرم در خانه از من و خواهرم خیلی کمک نمی خواهد. خانواده ات با شغلی که انتخاب کرده ای مخالف نبوده اند؟ نه ،در واقع مشوق اصلی من خانواده ام هستند. البته پدرم اوایل خیلی این شغل را دوست ...
شهاب مرادی: جوانان ما عشق ورزی بلد نیستند
و کار نداشته اید. اصلا دوست ندارم ایرانی جنس ضعیف دستش بگیرد. بعضی چیزها فریبکاری است و من این توفیق را داشته ام که در این باره موارد زیادی را مشاهده کنم. زمانی که وزارت شکور بودم در یک سال مشاور چهار وزیر بودم. شاید چنین چیزی صد سال یک بار اتفاق نیفتد. استاندار داشتیم که می خواسته برود به خانه شهید سر بزند، سر کوچه از زانتیا پیاده می شده، سوار پیکان می شده می رفته. شما هیچ ...
محمد کاظمی: حضور بهروز صفاریان در آلبوم بهنام صفوی به ضرر من تمام شد
صادقی را هم دوست داشتم. ایشان ترانه سرای حرفه ای نبودند اما ساده نویسی او را می پسندیدم. *کار حرفه ای را دقیقا زمانی آغاز کردید که کم کم بُعد مالی موسیقی پاپ هم در حال رشد بود. این مساله هم شما را بیشتر وسوسه نکرد؟ اصلا اینگونه نبود اما با گذر زمان ترانه اصلی ترین و تنها منبع درآمد من شد. هدف من در ترانه این است که پس از مرگم در محافل ترانه از من و آثارم یاد کنند و به خاطر همین هدف هم کار می ...
ماجرای خانواده ای که رسمشان جهاد بود/ هفت برادران!
.... مادر می گوید توی خواب دیده بودم عباسم شهید می شود. برای همین وقتی خبر شهادت پسرش را از همسایه شنیده اصلاً گریه نکرده. گریه اش را گذاشته برای وقت های خلوت خودش توی خانه. می گویند خبر شهادت دو برادر پدر را از پا درمی آورد. می افتد توی بستر بیماری. تا اینکه یک روز می رود پیش دو پسر شهیدش. قرار نبود سنت جهاد و شهادت در خانواده یک دله پور روی زمین بماند. پس برادرها پشت سر هم می روند ...
کارگران، بیکارند؛ احتیاط کنید
دارم و یکی از فرزندانم بیمار است. شما بگویید با یک روز کار در ماه آن هم با درآمد کارگری چطور شکم زن و بچه ام را سیر کنم؟ اصلا شکم زن و بچه ام هیچ! اجاره خانه را از کجا بیاورم؟ به خدا قسم ما با یارانه امرار معاش می کنیم. من سه تا بچه مدرسه ای دارم. خدا شاهد است حاضرم هر کاری باشد انجام دهم اما جلوی زن و بچه ام سرافکنده نباشم. اما نیست... کار نیست. همه کارفرماها کارگران افغانی را سرکار می برند، هیچکس ...
از بچگی دوست داشتم آدم ها را نقاشی کنم
در بیشتر نقاشی ها و طراحی هایتان فیگور کار می کنید. این علاقه شما به فیگور از کجا می آید؟ من از بچگی دلم می خواست آدم ها را نقاشی کنم. به آد مها علاقه دارید؟ آدم ها را دوست دارم. اجتماعی هم هستم اما در جمع هم درون خودم هستم؛ یک درونگرای معاشرتی. اما همانطور که گفتم از بچگی یادم است دوست داشتم از آدم ها نقاشی کنم. حتی یادم هست دوره راهنمایی که بودم یک تابستان را پیش معلم پیر مدرسه ...
اشعار آیینی ویژه ولادت کریم اهل بیت " امام حسن مجتبی علیه السلام"
خواب دیده ام پس از آبادی بقیع نذر ضریح توست النگوی مادرم آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم حالا خودم کلون قدیمی این درم گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم گفتی که این شما و سرای برادرم این ها دو واژه اند که با هم غریبه اند بر صفحه چون دو خط موازی: حسن، حرم میلاد حسنی * ناگهان آسمان بهاری شد * ...
ماجرای پیشنهاد همکاری اصغر فرهادی به رضا عطاران
الان موقعش بود؟! عطاران که زمانی در کنار مهران مدیری بهترین و محبوبترین کمدی سازان تلویزیون بودند، در چند سال گذشته از تلویزیون فاصله گرفته است. او علت عدم همکاری با رسانه ملی را علاقه شخصی خود عنوان می کند و در رابطه با این موضوع می گوید: آن زمان که دیگر در تلویزیون کار نکردم، واقعا دوست نداشتم کار کنم؛ اما ممکن است سال دیگر دوست داشته باشم و نمی توانم از الان درباره آن حکم قطعی بدهم ...