سایر منابع:
سایر خبرها
دختری که از محاصره داعش گریخت
آیه در مورد زمان این اتفاقات می پرسم، با همان نگاه معصوم کودکانه اما پر از درد پاسخ می دهد: تقریبا دو سال پیش بود، من از آن شب به بعد دیگر خانواده ام را ندیدم، هیچ کس دیگر هم ندیده، من از آن شب مادرم، پدرم و برادارنم را از دست دادم و تنها و بی کس ماندم، همه خانواده ام یک جا رفتند و دیگر نیامدند و با گریه می گوید دلم برای محبت ها و آغوش مادرم تنگ شده است. یاد دعا و راز و نیازش می افتم و ...
بحث مالی در قرارداد من مطرح نیست!
پدرم هم که چون فکر می کرد تمرین صبح تعطیل است کمی دیرتر این کار را انجام داد. وی افزود: در کمیته انضباطی همچنین گفتم آدمی نیستم که بخواهم به خاطر دو ساعت بی انضباطی کنم چون در 7-8 سال حضورم در فوتبال یک بار هم به کمیته انضباطی نرفته بودم. با این حال در این مورد عذرخواهی کرده و همه چیز به خوبی و خوشی حل شد. نریمان جهان درباره اینکه با وجود قراردادی که دارد چه اصراری برای رفتن ...
شرح یک دیدار به روایت خانواده شهدای مدافع حرم/ کودکانی که آقا را بابا صدا می کردند
فراهم کرد، توانستیم بلیط مادرم را نیز تعویض کنیم. او ادامه می دهد: حس خیلی شیرینی بود. وقتی ایشان با آن همه وقار و متانت جلوی تو می ایستد و به قدری صمیمی برخورد می کند، ناخودآگاه جایگاه ایشان را فراموش می کنید. وقتی می گویند، مثل پدر خانواده است، ایشان را که دیدم حس کردم پدرم است. وقتی بچه های کوچک مثل برادرم، ایشان را جای پدر می دیدند و دنبال این بودند که با آقا از نزدیک صبحت کنند، خیلی ...
پدرم با دخترخاله ام رابطه غیر شرعی داشت/ مادرم خودسوزی کرد/ من ایدز گرفتم!
انکار کنی و بگی من نبودم. خودم دیدمت که " گلی" رو سوار ماشینت کرده بودی و با هم می گفتید و می خندیدید! دیگه نمی تونم آرش! دیگه نمی تونم به این وضع ادامه بدم، من طلاق می خوام! پدرم با حالتی عصبی، گفت: " طلاق می خوای؟! پس اون همه عاشقی ها و دوستت دارم گفتن هات دروغ بود، آره؟! طلاق می خوای؟! دیر یادت افتاده جونم، بعد از چهارده سال زندگی، طلاقت بدم که چی بشه؟!" مادرم همچون اسپند ...
واکنش محمد محبیان از انتشار عکس پیکر پدر
ساعت 3 صبح 29 خرداد 95 است و در اولین ساعات حضورت در ایران، نخستین گفت وگوی رسمی تو در ایران انجام می شود. بگذار از رابطه ات با حبیب شروع کنیم. رابطه شما کلاً چگونه بود؟ خیلی ممنون. سلام به شما و همه بینندگان عزیز سایت موسیقی ما . رابطه ما رابطه پدر و پسری بود. پدر و پسر بودیم دیگر. رفیق بودیم، دوست بودیم و همکار بودیم. حبیب دوست داشت من را مسخره کند و ادای من را در بیاورد. خیلی بامزه و شوخ بود و شوخی زیادی می کرد. پدر خوبی بود، انسان خوبی بود، پاک بود. به نظرم خوب موقعی رفت؛ چیز عجیبی است این گونه بگویم ولی خدا را شکر. گفته شده حبیب در کار و روابط اجتماعی اش خیلی جدی بود. ولی ظاهرا این موضوع حداقل درباره تو که پسرش بودی، صدق نمی کرد. جدی بود ولی همه کسانی که از نزدیک او را می شناختند، هر دو طرف را می دیدند؛ هم جدی و هم شوخ طبعی. کمی به عقب برگردیم. صحبتی که این روزها و پس از درگذشت پدرت مطرح شده است. می خواهم درباره تاریخ و محل دقیق ...
آخرین خاطره؛ خوابی که در خون تعبیر شد
. در سخنرانی و صحبت هایش مرتب می گفت "پروردگارا مرگ مرا در بستر قرار نده بلکه با شهادت در راه خودت قرار بده." آن روز صبح سر سفره صبحانه بودیم. حاج آقا با یک حالت خاص روحانی و معنوی آماده می شدند تا به مجلس بروند. گفتند: "خواب مرحوم پدرم را دیده ام. -پدر _مرحوم ملامحمدآقا- و جد ایشان هم از علما بودند و محل مراجعه مردم بودند. عقدنامه های آن زمان همه به قلم ایشان بود.- در یک باغ مصفایی ...
دولت سازندگی عامل قانون شکنی های امروز
... معاون اول قوه قضائیه گفت: آن کسی که امروز در ماه متوسط 57 میلیون تومان حقوق می گیرد آن هم فقط از یک دستگاه و 300 میلیون تومان وام با نرخ بهره 4 درصد دریافت می کند، اولین ضررش به خود او و خانواده اش می افتد. وی با بیان اینکه همه چیز پول نیست تا به انسان آرامش بدهد، گفت: همین چند روز پیش یک آقایی برای من نامه ای نوشته بود که گفتم درباره آن تحقیق کنند و اگر درست باشد مسئولیت ما ...
اظهارات جدید و جنجالی محمد، پسر حبیب محبیان : از مرگ پدرم سواستفاده شد ! +تصاویر
اظهارات محمد پسر حبیب در مورد نامه منتشر شده محمد محبیان پسر حبیب به انتشار نامه پدرش به احمدی نژاد واکنش نشان داد. بخشی از اظهارات محمد محبیان در ادامه می آید: * بلافاصله بعد از مرگ پدرم ، رسانه ها شروع کردند به نبش قبر هفت سال پیش یعنی سال 88، زمانی که پدرم به ایران بازگشت و شایعه هایی درباره ارتباطش با محمود احمدی نژاد منتشر شد. * وقتی یکی از همین ...
شهیدی که نشانه بازگشت پیکرش را به مادر داد
زاهدان برگشته بود به حسین آقا گفتم می خواهم برایت زن بگیرم، گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم ولی باید چادری باشد و با شرایط پاسداری من کنار بیاید. پدر عروسم عارفه خانم همکار همسرم بود. یک نسبت آشنایی دوری هم داشتیم، از همان اول که عارفه خانم را دیدم مهرش به دلم نشست. خانواده هایمان از همه لحاظ به هم می خوردند.حسین که از ماموریت برگشت به خواستگاری رفتیم و بهمن 88 عقد کرد. ...
حقوق آیت الله بهشتی چقدر بود؟
ایران آنلاین /آیت الله بهشتی در آئینه خاطرات همسرش مرحومه عزت الشریعه مدرس مطلق آمده است. او (آیت الله بهشتی) بسیار مهربان بود. با من که همسرش بودم مثل یک پدر رفتار می کرد. از بس که مهربان بود و خوش اخلاق، همیشه احساس می کردم با پدرم روبه رو هستم. در مدت 29 سال زندگی مشترک حتی یک بار کاری نکرد که من از او دلخور شوم. بچه هایش هم همین طور. با همه رفیق بود. یک بار نشد سر بچه ها ...
عاقبت بخیری شهید عشریه با عشق ورزی به حرم زینبی/ اخلاص؛ عامل اصلی در شهادت
عاشق شهادت بود گفتم تو به آرزویت رسیدی پس کمک کن من به آرامش برسم. آقا ابراهیم برای دفاع از بی بی زینب(س) و رقیه خانم، مال، زن و فرزندان، خانواده و تعلقات را یک طرف قرار دادند و تعلق خاطر و عشق به اهل بیت(ع)، عشق به امام، رهبری و ولایت را در طرف دیگر قرار دادند و رفتند و حالا نوبت ما بود تا در ادامه راه شان، با صبر و بردباری ادامه دهنده راستین ایشان باشیم و ائمه و خود شهید به ما آرامش ...
انتشار خونبار فیلم رابطه غیراخلاقی زن روستایی
من آمده و با دستمال، خون گوشه لبم را پاک کرده و به مادرم گفت: "آره واقعا، هیچ پدر و مادری بد بچّه هاشون رو نمی خواد! همانگونه که هیچگاه بد منو نمی خواستید که مجبورم کردید با یه فرد مفنگی ومعتاد ازدواج کنم تا آقا به جرم حمل مواد بیفته زندان و من نیز به اجبار طلاق گرفته و با دو تا بچّه، دست از پا درازتر، برگردم خونه پدرم و هر خفت و خواری را به جان دل خریده و تحمّل کنم؟" مادر که در ...
خبر شهادت پسرم رادرخواب دادند/کسانی که سعی در منصرف کردن رضا داشتند حالا برای اعزام پرپر می زنند/ آخرین ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ شهید سیدرضا حسینی در تاریخ بیستم اردیبهشت ماه 1363 در مشهد دیده به جهان گشود. سیدرضا پس از 6سال حضور در مشهد به همراه خانواده راهی یزد شد و در سن 18 سالگی به اتفاق خانواده در شهر مقدس قم سکونت یافت اما این مهاجرت نیز 6 سال بیشتر دوام نیاورد و مجدداٌ به یزد بازگشت که پس ازمدتی پدر گرامیش را به علت بیماری سرطان از دست داد و سرپرستی مادر را نیز برعهده گرفت. ...
گزارشی از حاشیه نشینی در منطقه 20
همین چند هفته پیش بود که وزیر کشور با حضور در صحن علنی مجلس پرده از آمارهای ناگواری برداشت که اتفاقاً یکی از آن ها وضعیت حاشیه نشینی در ایران بود؛ بنا به اظهارات عبدالرضا رحمانی فضلی در حال حاضر 11 میلیون حاشیه نشین در کشور داریم. پیش تر نیز علی اکبر سیاری، معاون بهداشت وزیر بهداشت، جمعیت حاشیه نشینانی که از کف امکانات درمانی و بهداشتی محرومند را 10 میلیون نفر اعلام کرد. البته جمعیت حاشیه نشینان به فراخور موقعیت جغرافیایی و شرایط اقتصادی در استان های مختلف پراکنده ...
5روز تجاوز به دختر فراری توسط 2 جوان در شمال
می کند در بیان علت فرار خود از خانه گفت: پدر و مادرم هر دو تحصیلکرده هستند. آنها درباره درس خواندن من سختگیری های زیادی داشتند و اجازه نمی دادند یک لحظه در حال خودم باشم. این اواخر هم مرا با دخترهای فامیل مقایسه می کردند و برایم خط و نشان می کشیدند که اگر شاگرد اول نشوم چنین و چنان خواهند کرد. دختر دانش آموز افزود: من جلوی چشم آنها به داخل اتاق می رفتم و مثلاً درس می خواندم ...
امید تازه برای نجات دختر جوان از قصاص
دختری که در سن 16 سالگی با همدستی مادرش نقشه قتل پدر خانواده را طراحی و اجرا کرده بود به دلیل آنچه پزشکی قانونی اختلالات شخصیتی و عدم رشد عقلی اعلام کرده یک گام از چوبه دار فاصله گرفت. صبح روز 28خرداد ماه سال 90مردی در تماس با پلیس از کشف جسدی در نزدیکی خانه اش خبر داد. جنازه متعلق به مردی بود که چند خانه آن طرف تر زندگی می کرد. او بر اثر ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و دور جسدش یک پتو ...
آخرین اخبار درباره رامین رضاییان؛او بیش از 100 درصد پولش را گرفته؟
موقع گفتم این دیگه بازیکن نمیشه همشم مال قربونت برمای الکی ماهاس درضمن ما روش حساب کردیم واسه این فصل با توجه به این کارش شک نکنید نابود شد چون پرسپولیس رو پیچوند و همه ی ایرانو نابود کرد همه پاسخ کارشو بدید این بی خانواده رو نقل قول 2016-06-26 18:38 +11 [39] Mojtaba کیروش آماده باش . . . نقل قول 2016-06-26 18:23 +12 [38 ...
محاکمه دوباره دختری که به خاطر مخالفت پدر با ازدواجش،او را کشت
هولناک خود برداشتند. پرونده این مادر و دختر با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.فریده و دخترش به اتهام قتل حسن پدر خانواده در شعبه 113 دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار گرفتند و اولیای دم که پسران و خواهران مرد مقتول بودند، همگی تقاضای قصاص برای این مادر و دختر کردند که هر دو به خاطر قتل عمد به قصاص نفس محکوم شدند.حکم قصاص فریده مادر خانواده در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد ...
حسین محب اهری: از فردا بستری می شوم
ناخودآگاه من رسوب کرده و الان کمکم می کند. بچه که بودم در شب های قدر همراه پدرم از خیابان نجات اللهی، کوچه نوید به میدان فردوسی و مسجد جلیلی می رفتیم. همه داشته های کودکی ام به من کمک می کند تا قوی تر باشم. محبت پدر و مادرم و دیگر اعضای خانواده ام آن قدر در دل من بخوبی جاگذاری شده که هنوز هم از آنها استفاده می کنم تا روی پا بایستم. کتاب هایی که خوانده ام مرا با زندگی دیگران آشنا کرده و باعث می شود از ...
برادر دوستم برای رسیدن به نیت های پلید خودش تهدیدم می کرد
. چند ماه گذشت. واقعا نا امید شده بودم. یک روز به طوراتفاقی در اتوبوس شرکت واحد همکلاسی دوران دبیرستانم رادیدم. چند دقیقه ای با هم صحبت کردیم و زمانی که متوجه شد طلاق گرفته ام و چه شکست سنگینی خورده ام خیلی ناراحت شد. سمانه از من خواست در فروشگاه برادرش مشغول کار شوم. با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفتم و فردای آن روز همراه مادر و پدرم به فروشگاه برادر سمانه رفتیم ...
بازیگر تئاتر: من با توطئه بازیگر شدم
گویم به دلیل اینکه همه این ها دست به دست هم دادند تا مسیر زندگی ام تغییر کند و وارد جرگه کارهای هنری در زمینه تئاتر و تلویزیون شوم. *شروع کار هنری از کلاس چهارم ابتدایی وی افزود: یادم هست کلاس چهارم ابتدایی و دقیقا سال 1359 بود و من از 6 سالگی به مدرسه رفته بودم سرود معروف 22 بهمن تازه منتشر شده بود و به عبارتی توی بورس بود و ما هم با بچه های کلاس یک گروه سرود تشکیل دادیم و بعد ...
اشک های عروس در جدایی از داماد 91 ساله
دست دادم و تنها شدم. بعد از آن با بچه و عروس و نوه ها سرم گرم بود تا اینکه سال گذشته یکی از عروس هایم پیشنهاد داد دوباره ازدواج کنم. همان حرف هایی را زد که معمولا همه می گویند. گفت از تنهایی در می آیی و همدمی برای خودت پیدا می کنی. مرد مورد نظر هم پدربزرگ دوستش به نام حسن بود که 91 ساله است. همسر او به خاطر بیماری فوت شده بود و سال ها تنها زندگی می کرد. اطرافیان می گفتند شما همدم یکدیگر می شوید و ...
اَحسنُ ما اَنزلَ الله، جنب الله؛ علی بن ابوطالب
کردم و گرده نانی که سبوس جو داشت می خورد؛ گاهی نان را با زانویش می شکاند و در کاسه می انداخت؛ فرمود: بیا و بخور. گفتم: روزه ام. پس در کناری به فضه گفتم: آیا درباره این پیرمرد از خدا نمی ترسید؟! حداقل سبوس نانش را بگیرید. فضه گفت: دستور خود حضرت است. پس علی علیه السلام از قصه آگاه شد و فرمود: پدر و مادرم فدای کسی که سه روز نه سبوس نانش را گرفتند و نه از نان گندم سیر خورد تا از دنیا رفت (راه روشن، ج ...
نماینده مجلس لبنان خواستار استعفای سعدالحریری از ریاست حزب المستقبل شد
است . وی ادعا کرد: به همه می گویم زمانی که مادرم مرا حامله بود حضرت نبی (ص) به خواب پدرم می آید و تولد مرا بشارت می دهد. ضاهر افزود: بعداز اینکه خانواده ام این بشارت پاک را به من دادند مانند موشکی شدم که شلیک شده است. خاورم** 1324
بازگشت از دنیای مردگان/قاتلی که مقتول را زنده کرد
ایران اکونومیست - سال 1369 بود. مجرد بودم و هنوز در خانه و نزد مادر و پدرم زندگی می کردم دیپلم که گرفتم چون در آن شهر کوچک کاری برای انجام دادن نداشتم مجبور شدم به سربازی بروم محل خدمتم نیز خوشبختانه شهری نزدیک بود و می توانستم هر پنج شنبه برای مرخصی به دیدن خانواده ام بروم . زمستان بود. وقتی به شهرمان آمدم خبردار شدم پسر عمویم که از رفیق و حتی برادر برایم عزیزتر بود و هست به مناسبت ...
جوان فقیری که ثروتمندترین مرد چین شد! +عکس
شرکت خود را راه بیندازد. وی نام شرکت خود را نشریه زرد چین نامگذاری کرد که شرکت وی در مدت 3 سال مبلغ 5 میلیون یوان معادل 800 هزار دلار درآمد داشت. علی بابا که خود در خانواده ای فقیر بزرگ شده اکنون توانسته بود به ثروت هنگفتی دست یابد. گفتنی است که این مرد مشهور 3 بار در امتحان ورودی کالج شکست خورد اما امیدش را از دست نداد و با تلاش های بی وقفه در نهایت راهی کالج شد و زندگی خود را متحول کرد ...
خدمت رسانی تاکسی بهشت به مسافران روزه دار
داخل خودرو، مبلغ بیشتری از مسافرانش دریافت نمی کند با مرور کودکی هایش گفت: کودکی هایم با جملات پر مهر پدر و مادرم که می گفتند به دیگران احترام بگذار و تا می توانی مهربان باش سپری شد. از همان بچگی هم به کارهای فنی علاقه داشتم و پدرم برای اینکه به علاقه مندی هایم جهت دهد یک کیت هویه برایم خریده بود و من هر روز به کمک آن وسایل ریز و درشتی می ساختم تا به عطش درونم پاسخ دهم و با خود می گفتم ...
همدستی مادر و دختر برای قتل پدر
با آن 40 ضربه به پدرم زدم. وقتی کشته شد، همراه مادرم جسدش را به چند خانه آن ورتر بردیم و رها کردیم اما خیلی زود از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شدیم. همزمان همسر مقتول (مادر دختر نوجوان) نیز مورد بازجویی قرار گرفت و با تایید اعترافات دخترش، به کارآگاهان گفت: از قبل با شوهرم اختلاف داشتم. روز حادثه وقتی شربت مسموم را خورد و بیهوش شد، چند ضربه با چاقو به او زدم اما مقاومت کرد. بعد هم دخترم با ...
یکی از اسرای دشمن از درجه دارهای بلژیک بود
...، فرزند شهید قاسم شجاعی و برادر جانباز مدافع حرم حمید شجاعی یا همان ابوکوثر است که در دیدار با ولی امر مسلمین اذن جهاد طلبید. فارس: از نحوه رفتنتان به سوریه بگویید شجاعی: خردادماه سال 94 درست ایام ماه رمضان بود که به ما اطلاع دادند قرار است خانواده شهید شجاعی را از طرف سپاه به زیارت حضرت زینب بفرستند. این سفر از نظر روحی برای مادر خیلی خوب بود، چون بعد از شهادت پدر حال ...
اجرای یک صحنه منحصر به فرد روی صحنه تئاتر ایران
مخاطب روبه رو لبخند می زند ناخودآگاه شما هم لبخند می زنید و اجرا دو چندان طنز خواهد شد. چنین چیدمانی عمداً اتفاق افتاده و در نتیجه خانم قلمفرسایی براساس این صحنه را سه سویه طراحی کردند. گفتند وقتی می خواهید تماشاگر اینقدر نزدیک و در دل کار باشد بگذارید چیزی طراحی کنم که هم احساس یک خانه ی گرم و آرام را در شروع کار بدهد و هم خانواده ی متمدن، با توجه به اینکه خیلی هم چیز زیادی استفاده نکنیم، اما سلیقه ...